"من سرباز رادان هستم"
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وزارت راه، با یکی از شرکتهای زیرمجموعه بابک زنجانی، متهم به فساد اقتصادی، قراردادی به ارزش ۶۱ هزار میلیارد تومان منعقد کرد. هفته گذشته هم پزشکیان قرارداد دو میلیارد دلاری واردات پنلهای خورشیدی را به مهدی جهانگیری، دیگر متهم فساد اقتصادی واگذار کرد.
سال گذشته رسانههای داخلی ایران در خبری کوتاه نوشته بودند که حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد، اما مدتی بعد بابک زنجانی آزاد شد.
به نوشته این رسانهها، «درخواست عفو بابک زنجانی از سوی دادگستری استان تهران مطرح و با تائید رییس قوه قضاییه و موافقت رهبر انقلاب حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.» و احتمالا آزادی او هم با موافقت همین مقامات انجام شده است.
بابک زنجانی حدود ۱۲ سال قبل بازداشت شد، رسیدگی به پروندهاش چندین سال طول کشید. پرونده او در زمان خودش از بزرگترین فسادهای اقتصادی در رژیم جمهوری اسلامی بود. چند سال بعد از بازداشت، گفتند حکم او اعدام است، او اما اعدام نشد، بلکه در زندان هم از امکانات فراوانی بهرهمند بود. برخی زندانیان میگفتند زنجانی و سایر متهمان اقتصادی از مرخصیهای زیادی بهرهمند بودند.
او حالا آزاد شده و وزارتخانهها با او قرارداد کلان امضا میکنند.
اما محسن شکاری، جوان معترض، سریع دادگاهش برگزار شد، حکم صادر شد و مهلت ندادند و سریع حکم اجرا شد!! محسن جرمش چه بود؟ بستن خیابان با جابهجا کردن سطل زباله، دفاع از خود و زخمی کردن یک بسیجی (که خراشی سطحی برداشت و سرپایی درمان شد)
اما فساد اقتصادی امثال بابک زنجانی به ایران و اقتصاد کشور صدمات بزرگی وارد کرد.
سیستم قضایی جمهوری اسلامی فاقد اعتبار است و نهاد قضایی فروپاشیده است. این سیستم به زندانیان سیاسی احکامی بسیار سنگین بابت ابراز عقیده و نظر میدهد، آنها را شکنجه کرده و از بسیاری حقوق اولیه محروم میکند.
ولی امثال بابک زنجانیها که لقب «بسیجی اقتصادی نظام» را هم دارند، با وجود فسادی که ضربه سنگینی به اقتصاد کشور زده، حکم زندان میگیرند و البته بعد از مدتی یا آزاد میشوند و یا از مرخصیهای مکرر بهرهمند میگردند.
#بابک_زنجانی #محسن_شکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سال گذشته رسانههای داخلی ایران در خبری کوتاه نوشته بودند که حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد، اما مدتی بعد بابک زنجانی آزاد شد.
به نوشته این رسانهها، «درخواست عفو بابک زنجانی از سوی دادگستری استان تهران مطرح و با تائید رییس قوه قضاییه و موافقت رهبر انقلاب حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.» و احتمالا آزادی او هم با موافقت همین مقامات انجام شده است.
بابک زنجانی حدود ۱۲ سال قبل بازداشت شد، رسیدگی به پروندهاش چندین سال طول کشید. پرونده او در زمان خودش از بزرگترین فسادهای اقتصادی در رژیم جمهوری اسلامی بود. چند سال بعد از بازداشت، گفتند حکم او اعدام است، او اما اعدام نشد، بلکه در زندان هم از امکانات فراوانی بهرهمند بود. برخی زندانیان میگفتند زنجانی و سایر متهمان اقتصادی از مرخصیهای زیادی بهرهمند بودند.
او حالا آزاد شده و وزارتخانهها با او قرارداد کلان امضا میکنند.
اما محسن شکاری، جوان معترض، سریع دادگاهش برگزار شد، حکم صادر شد و مهلت ندادند و سریع حکم اجرا شد!! محسن جرمش چه بود؟ بستن خیابان با جابهجا کردن سطل زباله، دفاع از خود و زخمی کردن یک بسیجی (که خراشی سطحی برداشت و سرپایی درمان شد)
اما فساد اقتصادی امثال بابک زنجانی به ایران و اقتصاد کشور صدمات بزرگی وارد کرد.
سیستم قضایی جمهوری اسلامی فاقد اعتبار است و نهاد قضایی فروپاشیده است. این سیستم به زندانیان سیاسی احکامی بسیار سنگین بابت ابراز عقیده و نظر میدهد، آنها را شکنجه کرده و از بسیاری حقوق اولیه محروم میکند.
ولی امثال بابک زنجانیها که لقب «بسیجی اقتصادی نظام» را هم دارند، با وجود فسادی که ضربه سنگینی به اقتصاد کشور زده، حکم زندان میگیرند و البته بعد از مدتی یا آزاد میشوند و یا از مرخصیهای مکرر بهرهمند میگردند.
#بابک_زنجانی #محسن_شکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید؛ این دعوت سهراب سپهری نهفقط فراخوانی برای نو نگریستن به طبیعت، که فراخوانی برای بازاندیشی در نگاهمان به انسان و جهان پیرامون است.
سهراب، شاعر روشناییها و لطافتها، ما را به پاککردن غبارهای قضاوت و پیشداوری از دیدگانمان فرامیخواند، تا «دیگری» را نه با مرزهای ذهنیمان، بلکه با نگاهی مهربان و پذیرا ببینیم.
در جهان شعری او، پذیرش و مدارا با دیگری، بخشی از سلوک انسانی و لازمهای برای زیستن در جهانی زیباتر و انسانیتر است.
سهراب سپهری، که یکم اردیبهشتماه سالگرد درگذشت اوست، شاعری بود که کلماتش را نه از جنس فریاد، که از جنس نجوا میسرود؛ نجواهایی که ریشه در معنویت شرقی، طبیعت زنده، و زیباییهای نادیدهگرفتهشدهی زندگی روزمره داشتند.
دنیای هنری او، آمیزهای از نقاشی و شعر بود، که هر دو به یک معنا میرسیدند: کشف سادگی در ژرفا، و یافتن معنا در خاموشی. در نگاه او، انسان بخشی از کلیتی هماهنگ و متعالی بود؛ بینیاز از برتریجویی، مشتاق به درک و گفتوگو.
سپهری با زبانی نرم و جهانی، راهی تازه برای زیستن با هم به ما نشان داد—راهی که از همدلی و سکوت میگذرد، نه از هیاهو و داوری.
#سهراب_سپهری #گفتگو #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید؛ این دعوت سهراب سپهری نهفقط فراخوانی برای نو نگریستن به طبیعت، که فراخوانی برای بازاندیشی در نگاهمان به انسان و جهان پیرامون است.
سهراب، شاعر روشناییها و لطافتها، ما را به پاککردن غبارهای قضاوت و پیشداوری از دیدگانمان فرامیخواند، تا «دیگری» را نه با مرزهای ذهنیمان، بلکه با نگاهی مهربان و پذیرا ببینیم.
در جهان شعری او، پذیرش و مدارا با دیگری، بخشی از سلوک انسانی و لازمهای برای زیستن در جهانی زیباتر و انسانیتر است.
سهراب سپهری، که یکم اردیبهشتماه سالگرد درگذشت اوست، شاعری بود که کلماتش را نه از جنس فریاد، که از جنس نجوا میسرود؛ نجواهایی که ریشه در معنویت شرقی، طبیعت زنده، و زیباییهای نادیدهگرفتهشدهی زندگی روزمره داشتند.
دنیای هنری او، آمیزهای از نقاشی و شعر بود، که هر دو به یک معنا میرسیدند: کشف سادگی در ژرفا، و یافتن معنا در خاموشی. در نگاه او، انسان بخشی از کلیتی هماهنگ و متعالی بود؛ بینیاز از برتریجویی، مشتاق به درک و گفتوگو.
سپهری با زبانی نرم و جهانی، راهی تازه برای زیستن با هم به ما نشان داد—راهی که از همدلی و سکوت میگذرد، نه از هیاهو و داوری.
#سهراب_سپهری #گفتگو #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چند روز پیش خبری از قتل یک دختر جوان توسط پدرش جلوی محل کارش و در خیابان با ضربات متعدد چاقو کشته شد. خبری بسیار غمانگیز.
آن مرد که با همسرش اختلاف داشت، دختر جوانش را کشت، به همسرش زنگ زد و گفت داغش را روی دلت گذاشتم! و بعد خودش را به پلیس معرفی کرد.
امروز ویدیوی لحظه ارتکاب این جنایت منتشر شد. بسیار تکان دهنده است. مردی که خونسرد دخترش را میکشد و بعد سوار ماشین میشود و میرود.
آزاده مختاری، روزنامهنگار، نوشت:
«پدر با چاقو به جان دخترش(#فاطمه_سلطانی)میافتد و آن را کنار خیابان میکشد.
و اما عکسالعمل رهگذران به اندازه دخترکشی تلخ بود.به کشتن دختر نگاه میکنند و میروند.بخصوص مردان رهگذر!
زنان باز تلاشی برای کمک میکنند هرچند ناموفق، اما مردان نگاه کردند و رفتند.
دچار #گسیختگی_همدلی شدهایم!»
به مادر و برادر فاطمه تسلیت میگوییم و عمیقأ از این واقعه متأسفیم.
از اینکه عدهای بیتفاوت فقط تماشا کردند بسیار متأسفیم.
به نظر شما چرا زنکشی و دخترکشی زیاد شده است؟ چرا مردمی که شاهد جنایت بودند، هیچ حرکتی برای نجات جان یک انسان انجام ندادند؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آن مرد که با همسرش اختلاف داشت، دختر جوانش را کشت، به همسرش زنگ زد و گفت داغش را روی دلت گذاشتم! و بعد خودش را به پلیس معرفی کرد.
امروز ویدیوی لحظه ارتکاب این جنایت منتشر شد. بسیار تکان دهنده است. مردی که خونسرد دخترش را میکشد و بعد سوار ماشین میشود و میرود.
آزاده مختاری، روزنامهنگار، نوشت:
«پدر با چاقو به جان دخترش(#فاطمه_سلطانی)میافتد و آن را کنار خیابان میکشد.
و اما عکسالعمل رهگذران به اندازه دخترکشی تلخ بود.به کشتن دختر نگاه میکنند و میروند.بخصوص مردان رهگذر!
زنان باز تلاشی برای کمک میکنند هرچند ناموفق، اما مردان نگاه کردند و رفتند.
دچار #گسیختگی_همدلی شدهایم!»
به مادر و برادر فاطمه تسلیت میگوییم و عمیقأ از این واقعه متأسفیم.
از اینکه عدهای بیتفاوت فقط تماشا کردند بسیار متأسفیم.
به نظر شما چرا زنکشی و دخترکشی زیاد شده است؟ چرا مردمی که شاهد جنایت بودند، هیچ حرکتی برای نجات جان یک انسان انجام ندادند؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوانین تبعیضآمیز، تسهیلکننده جنایتهای ناموسی هستند. قتل زن و دختر توسط همسر یا پدر، توسط برادر... این روزها در خبرها زیاد شنیده میشود.
قوانینی که بر اساس شرع تدوین شدهاند متاسفانه زمینه را برای چنین قتلهایی بیشتر فراهم میآورند و مجازات موجود پیشگیرانه نیست.
حکومت هم در نظامآموزشی و برنامههای رسمی و منابر، تبعیض و خشونت علیه زنان را رواج میدهد.
خشونت و تبعیضی که بعضاً به عنوان یک «حق» با پشتوانه قوانین شریعت به رسمیت شناخته میشود و اینقدر تکرار شده که برای برخی امری عادی به نظر میرسد!
فرگل قدیمی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«از همچین دولت و رهبر بی شرف و کثیفی، قوانین بهتر از این برنمیاد.... قوانینی که حامی دزدها، جانیها و قاتلاس. به امید روزی که دیگه از این اخبار نشنویم ....»
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #حقوق_زنان #حقوق_بشر #قتل_ناموسی #ناموس_کشی #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان_را_متوقف_کنید #خشونت_خانگي #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #قتل_فرزند_توسط_پدر #قتل_ناموسی_پدر #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوانینی که بر اساس شرع تدوین شدهاند متاسفانه زمینه را برای چنین قتلهایی بیشتر فراهم میآورند و مجازات موجود پیشگیرانه نیست.
حکومت هم در نظامآموزشی و برنامههای رسمی و منابر، تبعیض و خشونت علیه زنان را رواج میدهد.
خشونت و تبعیضی که بعضاً به عنوان یک «حق» با پشتوانه قوانین شریعت به رسمیت شناخته میشود و اینقدر تکرار شده که برای برخی امری عادی به نظر میرسد!
فرگل قدیمی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«از همچین دولت و رهبر بی شرف و کثیفی، قوانین بهتر از این برنمیاد.... قوانینی که حامی دزدها، جانیها و قاتلاس. به امید روزی که دیگه از این اخبار نشنویم ....»
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #حقوق_زنان #حقوق_بشر #قتل_ناموسی #ناموس_کشی #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان_را_متوقف_کنید #خشونت_خانگي #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #قتل_فرزند_توسط_پدر #قتل_ناموسی_پدر #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
در حکومتهای توتالیتر، دیگریسازی بهویژه در مورد اقلیتها به ابزاری برای تثبیت قدرت و حذف مخالفان تبدیل میشود.
دیگریسازی در این رژیمها به معنای شبیهسازی و برچسبگذاری اقلیتها به عنوان دشمنان یا تهدیدات است.
این فرآیند شامل تبلیغات منفی، تحریف واقعیتها و ایجاد ترس از اقلیتها به منظور انزوای اجتماعی آنها میشود.
هدف اصلی این روشها، کاهش پشتیبانی عمومی از اقلیتها و سرکوب هر گونه مخالفت یا چالش به رژیم حاکم است.
حکومتهای توتالیتر از حذف اقلیتها بهعنوان راهی برای ایجاد یک جامعه یکنواخت و کنترلشده استفاده میکنند.
این حذف میتواند شامل محدودیتهای شدید در حقوق اقلیتها، تبعیضهای سازمانیافته و حتی اقدامات خشونتآمیز باشد.
با این روش، رژیمهای توتالیتر نه تنها اقلیتها را تحت فشار قرار میدهند بلکه از ایجاد هرگونه تنوع فکری و فرهنگی در جامعه جلوگیری میکنند.
بیشتر در وبسایت گفتوشنود بشنوید
دیگری سازی از خمینی تا خامنهای
https://dialog.tavaana.org/say-listen-61/
#دیگری_سازی #توتالیتر #دیکتاتور #پلورالیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در حکومتهای توتالیتر، دیگریسازی بهویژه در مورد اقلیتها به ابزاری برای تثبیت قدرت و حذف مخالفان تبدیل میشود.
دیگریسازی در این رژیمها به معنای شبیهسازی و برچسبگذاری اقلیتها به عنوان دشمنان یا تهدیدات است.
این فرآیند شامل تبلیغات منفی، تحریف واقعیتها و ایجاد ترس از اقلیتها به منظور انزوای اجتماعی آنها میشود.
هدف اصلی این روشها، کاهش پشتیبانی عمومی از اقلیتها و سرکوب هر گونه مخالفت یا چالش به رژیم حاکم است.
حکومتهای توتالیتر از حذف اقلیتها بهعنوان راهی برای ایجاد یک جامعه یکنواخت و کنترلشده استفاده میکنند.
این حذف میتواند شامل محدودیتهای شدید در حقوق اقلیتها، تبعیضهای سازمانیافته و حتی اقدامات خشونتآمیز باشد.
با این روش، رژیمهای توتالیتر نه تنها اقلیتها را تحت فشار قرار میدهند بلکه از ایجاد هرگونه تنوع فکری و فرهنگی در جامعه جلوگیری میکنند.
بیشتر در وبسایت گفتوشنود بشنوید
دیگری سازی از خمینی تا خامنهای
https://dialog.tavaana.org/say-listen-61/
#دیگری_سازی #توتالیتر #دیکتاتور #پلورالیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
تضاد حقوق فردی و ارزشهای مذهبی در جوامع دینی به تنشهایی اشاره دارد که میان آزادیهای فردی و الزامات دینی به وجود میآید.
در این جوامع، حقوقی مانند آزادی بیان، عقیده و انتخاب سبک زندگی تحت تأثیر محدودیتهای مذهبی قرار میگیرند.
حکومتهای مذهبی اغلب به این تضاد دامن میزنند و باعث میشوند افرادی که عقاید متفاوتی دارند، دچار خودسانسوری یا محرومیت از حقوق خود شوند.
این وضعیت میتواند به محدود کردن آزادیهای مدنی و تحمیل باورهای دینی به همه منجر شود و حقوق بشر را به چالش بکشد.
همچنین، این دوگانگی با مشکلات اجتماعی و سیاسی همراه است که فضای سرکوب و عدم تساهل نسبت به تفاوتهای فردی را ایجاد میکند.
در نهایت، این مسائل بر تضعیف حقوق بشر در جوامع مذهبی تأثیر میگذارد و ضرورت توجه به اصول سکولاریسم را روشن میسازد.
#حکومت_مذهبی #سکولاریسم #حقوق_بشر #گفتگو_توانا
@dialogue1402
تضاد حقوق فردی و ارزشهای مذهبی در جوامع دینی به تنشهایی اشاره دارد که میان آزادیهای فردی و الزامات دینی به وجود میآید.
در این جوامع، حقوقی مانند آزادی بیان، عقیده و انتخاب سبک زندگی تحت تأثیر محدودیتهای مذهبی قرار میگیرند.
حکومتهای مذهبی اغلب به این تضاد دامن میزنند و باعث میشوند افرادی که عقاید متفاوتی دارند، دچار خودسانسوری یا محرومیت از حقوق خود شوند.
این وضعیت میتواند به محدود کردن آزادیهای مدنی و تحمیل باورهای دینی به همه منجر شود و حقوق بشر را به چالش بکشد.
همچنین، این دوگانگی با مشکلات اجتماعی و سیاسی همراه است که فضای سرکوب و عدم تساهل نسبت به تفاوتهای فردی را ایجاد میکند.
در نهایت، این مسائل بر تضعیف حقوق بشر در جوامع مذهبی تأثیر میگذارد و ضرورت توجه به اصول سکولاریسم را روشن میسازد.
#حکومت_مذهبی #سکولاریسم #حقوق_بشر #گفتگو_توانا
@dialogue1402
۱۰ زندانی در زندان قزلحصار کرج، جهت اجرای حکم اعدام، به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ دستکم ۹۷۵ انسان را اعدام کرده است.
دو سوم کل اعدامهای سال ۲۰۲۴ را هم جمهوری اسلامی انجام داده.
نتیجه حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، نابودی محیطزیست نابودی تاریخ نابودی آثار باستانی و قتل ایرانیان است.
وقتی از نه به اعدام میگوییم مجازات جانیان و قاتلان و .. را نفی نمیکنیم مجازات باید متناسب با جرم باشد. اعدام، سلب حق زندگی یک انسان، جنایت علیه بشریت است و نه مجازات.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ دستکم ۹۷۵ انسان را اعدام کرده است.
دو سوم کل اعدامهای سال ۲۰۲۴ را هم جمهوری اسلامی انجام داده.
نتیجه حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، نابودی محیطزیست نابودی تاریخ نابودی آثار باستانی و قتل ایرانیان است.
وقتی از نه به اعدام میگوییم مجازات جانیان و قاتلان و .. را نفی نمیکنیم مجازات باید متناسب با جرم باشد. اعدام، سلب حق زندگی یک انسان، جنایت علیه بشریت است و نه مجازات.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
رد اعاده دادرسی بهروز احسانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در دیوان عالی کشور
در تازهترین تحولات مربوط به وضعیت زندانیان سیاسی، مشخص شده که درخواست اعاده دادرسی بهروز احسانی اسلاملو، یکی از محکومان به اعدام، از سوی دیوان عالی کشور برای بار دوم رد شده است. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که پیشتر نیز درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، دیگر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، بدون بررسی پرونده و در روندی غیرشفاف برای بار دوم رد شده بود. هر دو زندانی اکنون در معرض خطر جدی اجرای حکم اعدام قرار دارند.
بهروز احسانی اسلاملو، متولد ۱۳۳۴، ساکن تهران و اهل ارومیه، مردی ۷۰ ساله با تحصیلات دیپلم و شغل آزاد است. او متأهل، پدر دو فرزند، سرپرست خانواده و دارای مادری سالخورده میباشد. احسانی در آبانماه ۱۴۰۱، در میانه اعتراضات سراسری، در منزل خود بازداشت شد و پس از انتقال به بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. او پس از حدود سه ماه و نیم، به بند ۴ اوین منتقل گردید.
در شهریورماه ۱۴۰۳، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، حکم اعدام را برای او و مهدی حسنی صادر کرد؛ حکمی که در تاریخ ۱۸ دیماه ۱۴۰۳، بدون طی شدن روند تجدیدنظر، توسط دیوان عالی کشور تأیید شد. این دو زندانی روز ۷ بهمنماه همان سال، از زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدند و هماکنون در بند ویژه زندانیان سیاسی نگهداری میشوند.
اتهامات مطرحشده علیه بهروز احسانی اسلاملو شامل «بغی، محاربه، افساد فیالارض، عضویت در یک گروه سیاسی مخالف، جمعآوری اطلاعات محرمانه، و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» عنوان شده است.
آقای احسانی پس از اطلاع از صدور حکم اعدام، در نامهای نوشته بود که بدون هیچ مدرکی به اعدام محکوم شدم، من در هفتاد سالگی برای جانم چانه نمیزنم و آمادهام تا جان ناچیزم را فدیه راه رهایی مردم ایران بکنم.
#بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در تازهترین تحولات مربوط به وضعیت زندانیان سیاسی، مشخص شده که درخواست اعاده دادرسی بهروز احسانی اسلاملو، یکی از محکومان به اعدام، از سوی دیوان عالی کشور برای بار دوم رد شده است. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که پیشتر نیز درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، دیگر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، بدون بررسی پرونده و در روندی غیرشفاف برای بار دوم رد شده بود. هر دو زندانی اکنون در معرض خطر جدی اجرای حکم اعدام قرار دارند.
بهروز احسانی اسلاملو، متولد ۱۳۳۴، ساکن تهران و اهل ارومیه، مردی ۷۰ ساله با تحصیلات دیپلم و شغل آزاد است. او متأهل، پدر دو فرزند، سرپرست خانواده و دارای مادری سالخورده میباشد. احسانی در آبانماه ۱۴۰۱، در میانه اعتراضات سراسری، در منزل خود بازداشت شد و پس از انتقال به بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. او پس از حدود سه ماه و نیم، به بند ۴ اوین منتقل گردید.
در شهریورماه ۱۴۰۳، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، حکم اعدام را برای او و مهدی حسنی صادر کرد؛ حکمی که در تاریخ ۱۸ دیماه ۱۴۰۳، بدون طی شدن روند تجدیدنظر، توسط دیوان عالی کشور تأیید شد. این دو زندانی روز ۷ بهمنماه همان سال، از زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدند و هماکنون در بند ویژه زندانیان سیاسی نگهداری میشوند.
اتهامات مطرحشده علیه بهروز احسانی اسلاملو شامل «بغی، محاربه، افساد فیالارض، عضویت در یک گروه سیاسی مخالف، جمعآوری اطلاعات محرمانه، و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» عنوان شده است.
آقای احسانی پس از اطلاع از صدور حکم اعدام، در نامهای نوشته بود که بدون هیچ مدرکی به اعدام محکوم شدم، من در هفتاد سالگی برای جانم چانه نمیزنم و آمادهام تا جان ناچیزم را فدیه راه رهایی مردم ایران بکنم.
#بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرزاد کمانگر، یکی از زندانیان سیاسی اوین، یکی از آنها که رفت و نیامد
فرزاد کمانگر سال ۱۳۵۴ متولد شد. کودکیاش گره به جنگ خورده بود. او نوشته بود:
«من شعری از کودکیام به یاد ندارم. اصلا شعری به ما یاد ندادند. باور کن نگذاشتند کودکی کنیم، کودکی من با بوی سرب و گلوله و رگبار تفنگ آغاز شد.»
او معلم شده بود و در زادگاهش مشغول به کار بود. مرداد ۱۳۸۵ برای پیگیری درمان بیماری برادرش به تهران آمده بود که به اتهام «عضویت در پژاک و مشارکت در چند عملیات خرابکارنه» بازداشت شد.
این معلم در شرح شکنجههایش اینگونه مینویسد:
«با صدای شلاقشان که آن را ذوالفقار مینامیدند به گوشهای دیگر از دنیا میرفتم… با هر ضربه ذوالفقار سالها به عقب بر میگشتم، به عهد قاجار به منارهای از سر و گوش و چشم، به دهه هیتلر به عصر تاتار و مغول و بربر و.. باز میزدند تا به ابتدای تاریخی که خوانده و نخوانده بودم میرسیدم اما باز درد تمامی نداشت. بیهوش میشدم و ساعتی بعد در سلولم دوباره به دنیا میآمدم. فردا شب باز صدای درد و باز…. یکی میزد به خاطر افکارم، دیگری میزد به خاطر زبانم، سومی میپنداشت که امنیت ملی را به خطر انداختهام، چهارمی میزد تا ببیند صدایم به کجای دنیا میرسد.»
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tavaana.org/farzad-kamangar/
#فرزاد_کمانگر #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
فرزاد کمانگر سال ۱۳۵۴ متولد شد. کودکیاش گره به جنگ خورده بود. او نوشته بود:
«من شعری از کودکیام به یاد ندارم. اصلا شعری به ما یاد ندادند. باور کن نگذاشتند کودکی کنیم، کودکی من با بوی سرب و گلوله و رگبار تفنگ آغاز شد.»
او معلم شده بود و در زادگاهش مشغول به کار بود. مرداد ۱۳۸۵ برای پیگیری درمان بیماری برادرش به تهران آمده بود که به اتهام «عضویت در پژاک و مشارکت در چند عملیات خرابکارنه» بازداشت شد.
این معلم در شرح شکنجههایش اینگونه مینویسد:
«با صدای شلاقشان که آن را ذوالفقار مینامیدند به گوشهای دیگر از دنیا میرفتم… با هر ضربه ذوالفقار سالها به عقب بر میگشتم، به عهد قاجار به منارهای از سر و گوش و چشم، به دهه هیتلر به عصر تاتار و مغول و بربر و.. باز میزدند تا به ابتدای تاریخی که خوانده و نخوانده بودم میرسیدم اما باز درد تمامی نداشت. بیهوش میشدم و ساعتی بعد در سلولم دوباره به دنیا میآمدم. فردا شب باز صدای درد و باز…. یکی میزد به خاطر افکارم، دیگری میزد به خاطر زبانم، سومی میپنداشت که امنیت ملی را به خطر انداختهام، چهارمی میزد تا ببیند صدایم به کجای دنیا میرسد.»
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tavaana.org/farzad-kamangar/
#فرزاد_کمانگر #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
تجاوز جنسی به کودکان و نقش حکومت
فردی ۲۷ ساله که سالها به کودکان تجاوز میکرده بازداشت شده است. او با پوشیدن لباس جعلی شهرداری، کودکان را فریب میداده سوار موتور میکرده و به بیابانهای اطراف تهران میبرده ابتدا به کودکان مواد بیهوشکننده میداده و پس از آن به کودکان تجاوز میکرده است.
این پرونده در حال حاضر ۶ شاکی دارد.
هر چند از موبایل این فرد فیلمها و تصاویر بسیار دیگری هم ضبط شده است.
چرا خانوادهها همان ابتدا شکایت نکردند؟ اگر شکایت کردند چگونه است که این فرد سالهای سال به این جنایت ادامه میداده آن هم در یک محل و به یک روش؟
به نظر شما وظیفه حکومت چه بوده؟
گسترش آموزش مراقبتهای جنسی در مدارس و گنجاندن این موضوع در محتوای آموزشی و در نتیجه رشد خودمراقبتی کودکان و نیز مبارزه با دیدگاهها و تفکراتی که تعصب کورکورانه را تبلیغ میکند ...
به نظر شما آیا حکومت جمهوریاسلامی و نظام آموزشی حاکم بر کشور چنین رویکردی را پیش میبرد؟
#نظام_آموزشی #آموزش_جنسی #کودک_آزاری #آزار_جنسی_کودکان #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
فردی ۲۷ ساله که سالها به کودکان تجاوز میکرده بازداشت شده است. او با پوشیدن لباس جعلی شهرداری، کودکان را فریب میداده سوار موتور میکرده و به بیابانهای اطراف تهران میبرده ابتدا به کودکان مواد بیهوشکننده میداده و پس از آن به کودکان تجاوز میکرده است.
این پرونده در حال حاضر ۶ شاکی دارد.
هر چند از موبایل این فرد فیلمها و تصاویر بسیار دیگری هم ضبط شده است.
چرا خانوادهها همان ابتدا شکایت نکردند؟ اگر شکایت کردند چگونه است که این فرد سالهای سال به این جنایت ادامه میداده آن هم در یک محل و به یک روش؟
به نظر شما وظیفه حکومت چه بوده؟
گسترش آموزش مراقبتهای جنسی در مدارس و گنجاندن این موضوع در محتوای آموزشی و در نتیجه رشد خودمراقبتی کودکان و نیز مبارزه با دیدگاهها و تفکراتی که تعصب کورکورانه را تبلیغ میکند ...
به نظر شما آیا حکومت جمهوریاسلامی و نظام آموزشی حاکم بر کشور چنین رویکردی را پیش میبرد؟
#نظام_آموزشی #آموزش_جنسی #کودک_آزاری #آزار_جنسی_کودکان #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
روز زمین هر سال در تاریخ ۲۲ آوریل برابر با ۲ اردیبهشت در تقویم شمسی برگزار میشود.
این روز فرصتی جهانی برای توجه به بحرانهای زیستمحیطی و یادآوری مسئولیت جمعی ما در قبال سیاره زمین است.
روز زمین در سال ۱۹۷۰ میلادی در آمریکا پایهگذاری شد و به تدریج به یک حرکت جهانی تبدیل شد که میلیونها نفر را از سراسر دنیا به فکر و عمل درباره موضوعاتی چون تغییرات اقلیمی، آلودگی، نابودی منابع طبیعی و انقراض گونهها فرا میخواند.
این روز به ما یادآوری میکند که زمین تنها خانه ماست و آیندهاش، آینده ماست.
اهمیت روز زمین در دنیای امروز، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
بحرانهایی مانند گرمایش جهانی، کاهش تنوع زیستی، آلودگی آب و خاک، و مصرف بیرویه منابع، مستقیماً زندگی انسان و سلامت سیاره را تهدید میکنند.
روز زمین فرصتی است برای بازنگری در شیوه زندگی، کاهش مصرفگرایی، و مشارکت در اقداماتی چون کاشت درخت، تفکیک زباله، استفاده از انرژیهای پاک و حمایت از سیاستهای زیستمحیطی. این روز یک زنگ بیدارباش است برای همزیستی آگاهانهتر، مهربانانهتر و مسئولانهتر با طبیعت.
#روز_زمین #محیط_زیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این روز فرصتی جهانی برای توجه به بحرانهای زیستمحیطی و یادآوری مسئولیت جمعی ما در قبال سیاره زمین است.
روز زمین در سال ۱۹۷۰ میلادی در آمریکا پایهگذاری شد و به تدریج به یک حرکت جهانی تبدیل شد که میلیونها نفر را از سراسر دنیا به فکر و عمل درباره موضوعاتی چون تغییرات اقلیمی، آلودگی، نابودی منابع طبیعی و انقراض گونهها فرا میخواند.
این روز به ما یادآوری میکند که زمین تنها خانه ماست و آیندهاش، آینده ماست.
اهمیت روز زمین در دنیای امروز، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
بحرانهایی مانند گرمایش جهانی، کاهش تنوع زیستی، آلودگی آب و خاک، و مصرف بیرویه منابع، مستقیماً زندگی انسان و سلامت سیاره را تهدید میکنند.
روز زمین فرصتی است برای بازنگری در شیوه زندگی، کاهش مصرفگرایی، و مشارکت در اقداماتی چون کاشت درخت، تفکیک زباله، استفاده از انرژیهای پاک و حمایت از سیاستهای زیستمحیطی. این روز یک زنگ بیدارباش است برای همزیستی آگاهانهتر، مهربانانهتر و مسئولانهتر با طبیعت.
#روز_زمین #محیط_زیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
مرتضی صدوقی مازندرانی، مدرس حوزه علمیه، با تاکید بر تبلیغ حجاب اجباری گفت: «در این زمان و در این شهر، وجود بانوان باحجاب مایه افتخار است.»
او تاکید کرد: «ممکن است برخی به دلیل دیدن اسلام در وجود شما، به شما توهین کنند، اما این نشاندهنده تاثیرگذاری حجاب در تذکر دادن به دیگران است.»
این روحانی حامی حکومت افزود: «بانوان طلبه باید با رفتار و حجاب خود، نمونهای از ارزشهای اسلامی باشند و در شرایط کنونی، تبلیغ حجاب برای بانوان اهمیت ویژهای دارد.»
✅️یکی از همراهان برای ما نوشته:
آقای صدوقی! مردم از دیدن «اسلام در وجود ما» به خشم نمیآیند، از دیدن دروغ، ریا، فساد، و سرکوب آزادیها به اسم دین به خشم میآیند. آنچه مردم را از دین گریزان کرده، دخالتهای بیپایان و تحمیلهای زورگویانهایست که به اسم دین بر زندگیشان سایه انداخته. مردم وقتی میبینند کسانی که دم از ارزشهای اسلامی میزنند، در عمل غرق در رانت و فسادند، دیگر گوششان بدهکار موعظهها و شعارهای دینی نیست. شما حجاب را ابزار تبلیغ میدانید، اما مردم آن را نماد اجبار و سرکوب میبینند. وقتی ظلم را با عبارات قدسی توجیه میکنید، نه تنها از دین دفاع نکردهاید، بلکه آن را به ابزاری برای حفظ قدرت و تحمیل اراده تبدیل کردهاید.
دین را بهانه نکن، مشکل ما با ظلم است!
#دین #دین_گریزی #نقد_دینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مرتضی صدوقی مازندرانی، مدرس حوزه علمیه، با تاکید بر تبلیغ حجاب اجباری گفت: «در این زمان و در این شهر، وجود بانوان باحجاب مایه افتخار است.»
او تاکید کرد: «ممکن است برخی به دلیل دیدن اسلام در وجود شما، به شما توهین کنند، اما این نشاندهنده تاثیرگذاری حجاب در تذکر دادن به دیگران است.»
این روحانی حامی حکومت افزود: «بانوان طلبه باید با رفتار و حجاب خود، نمونهای از ارزشهای اسلامی باشند و در شرایط کنونی، تبلیغ حجاب برای بانوان اهمیت ویژهای دارد.»
✅️یکی از همراهان برای ما نوشته:
آقای صدوقی! مردم از دیدن «اسلام در وجود ما» به خشم نمیآیند، از دیدن دروغ، ریا، فساد، و سرکوب آزادیها به اسم دین به خشم میآیند. آنچه مردم را از دین گریزان کرده، دخالتهای بیپایان و تحمیلهای زورگویانهایست که به اسم دین بر زندگیشان سایه انداخته. مردم وقتی میبینند کسانی که دم از ارزشهای اسلامی میزنند، در عمل غرق در رانت و فسادند، دیگر گوششان بدهکار موعظهها و شعارهای دینی نیست. شما حجاب را ابزار تبلیغ میدانید، اما مردم آن را نماد اجبار و سرکوب میبینند. وقتی ظلم را با عبارات قدسی توجیه میکنید، نه تنها از دین دفاع نکردهاید، بلکه آن را به ابزاری برای حفظ قدرت و تحمیل اراده تبدیل کردهاید.
دین را بهانه نکن، مشکل ما با ظلم است!
#دین #دین_گریزی #نقد_دینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
فاطمه سلطانی، قربانی خشونت خانگی
و قوانینی که خشونت را تسهیل میکند
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
برادرش، امیرمحمد، که پس از تماس فاطمه بهسرعت خود را رسانده بود، او را غرق در خون در آغوش گرفت. فاطمه سالها در سایه خشونت پدر زندگی کرده بود؛ مردی بدزبان، معتاد، متجاوز به حقوق خانواده، که بارها با چاقو فرزندانش را تهدید کرده و همسرش را تا حد نابودی جسمی کتک زده بود. فرزندانش از او میترسیدند، بعد از یک دعوای بزرگ، به خانه داییشان پناه برده بودند.
فاطمه دختری بود مهربان و موفق که برای استقلال مالی تلاش میکرد، هوای مادرش را داشت، خیانتهای پدر را افشا کرده و در برابر خشونتهای او طرف مادر ایستاده بود. همین شد دلیل انتقامجویی پدر.
طبق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، چون قاتل پدر مقتول است، امکان قصاص وجود ندارد. مادر، بهعنوان ولیدم، تنها میتواند بخشی از دیه را مطالبه کند. فاطمه در نظامی کشته شد که نهتنها از او حمایت نکرد، بلکه به قاتلش مصونیت قانونی داد.
رفتارهای پدر از مدتها قبل نشاندهنده اختلالات شدید روانی و رفتارهای خطرناک بود. اما در جمهوری اسلامی، نه نظام پیشگیری مؤثری برای خشونت خانوادگی وجود دارد، نه سازوکار درمانی برای افراد پرخطر. فاطمه، نماد دخترانیست که نه در خانه امناند، نه در قانون، نه در جامعه. او قربانی خشونتی بود که قانون به آن اجازه رشد و بروز داد.
فاطمه قربانی عدم حمایتهای قانونی از افراد در معرض خشونت خانگی بود و متاسفانه او آخرین قربانی نخواهد بود.
فاطمه در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشت:
«هرچند حق ما نبود، اما کشیدیم رنج دنیا را»
#فاطمه_سلطانی #خشونت_خانگی #تبعیض_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
و قوانینی که خشونت را تسهیل میکند
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
برادرش، امیرمحمد، که پس از تماس فاطمه بهسرعت خود را رسانده بود، او را غرق در خون در آغوش گرفت. فاطمه سالها در سایه خشونت پدر زندگی کرده بود؛ مردی بدزبان، معتاد، متجاوز به حقوق خانواده، که بارها با چاقو فرزندانش را تهدید کرده و همسرش را تا حد نابودی جسمی کتک زده بود. فرزندانش از او میترسیدند، بعد از یک دعوای بزرگ، به خانه داییشان پناه برده بودند.
فاطمه دختری بود مهربان و موفق که برای استقلال مالی تلاش میکرد، هوای مادرش را داشت، خیانتهای پدر را افشا کرده و در برابر خشونتهای او طرف مادر ایستاده بود. همین شد دلیل انتقامجویی پدر.
طبق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، چون قاتل پدر مقتول است، امکان قصاص وجود ندارد. مادر، بهعنوان ولیدم، تنها میتواند بخشی از دیه را مطالبه کند. فاطمه در نظامی کشته شد که نهتنها از او حمایت نکرد، بلکه به قاتلش مصونیت قانونی داد.
رفتارهای پدر از مدتها قبل نشاندهنده اختلالات شدید روانی و رفتارهای خطرناک بود. اما در جمهوری اسلامی، نه نظام پیشگیری مؤثری برای خشونت خانوادگی وجود دارد، نه سازوکار درمانی برای افراد پرخطر. فاطمه، نماد دخترانیست که نه در خانه امناند، نه در قانون، نه در جامعه. او قربانی خشونتی بود که قانون به آن اجازه رشد و بروز داد.
فاطمه قربانی عدم حمایتهای قانونی از افراد در معرض خشونت خانگی بود و متاسفانه او آخرین قربانی نخواهد بود.
فاطمه در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشت:
«هرچند حق ما نبود، اما کشیدیم رنج دنیا را»
#فاطمه_سلطانی #خشونت_خانگی #تبعیض_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از پشت میلههای زندان،۴: زمانی که جنایت برای حفظ نظام، واجب شد
«اگر بخواهیم دلیل اصلی این حجم از سرکوب، زندان و شکنجه و اعدام و حتی آزار خانوادههای این عزیزان را درک کنیم، باید به جمله از رهبر جمهوری اسلامی رجوع کنیم. «حفظ نظام از اوجب واجبات است». خمینی – اولین رهبر جمهوری اسلامی – برای حفظ و بقای حکومت دینی با اوجب واجبات قلمداد کردن امر حفظ حکومت این مسئله را به ستون اصلی دین حکومتی تبدیل کرد. او با صراحت تاکید کرد که برای حفظ حکومت روحانیت به رهبری ولایت فقیه حتی میشود توحید را تعطیل کرد؛ این اصل ایدئولوژیک هر جنایتی را به بهانه حفظ نظام برای حکومت مباح کرد…».
این برنامه بازآفرینی هنری نامه آرش صادقی، کنشگر حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق بود از پشت میلههای زندان.
نامهای که در اردیبهشت ۱۴۰۰ خطاب به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران نوشته است.
این نامه توسط هنرمند گرامی زیبا شیرازی بازخوانی شده است.
سایت:
https://tavaana.org/letters_from_prison_arash-sadeghi/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=y7lKlMfn6dM
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/n23jtzn2dsta
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آرش_صادقی
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
«اگر بخواهیم دلیل اصلی این حجم از سرکوب، زندان و شکنجه و اعدام و حتی آزار خانوادههای این عزیزان را درک کنیم، باید به جمله از رهبر جمهوری اسلامی رجوع کنیم. «حفظ نظام از اوجب واجبات است». خمینی – اولین رهبر جمهوری اسلامی – برای حفظ و بقای حکومت دینی با اوجب واجبات قلمداد کردن امر حفظ حکومت این مسئله را به ستون اصلی دین حکومتی تبدیل کرد. او با صراحت تاکید کرد که برای حفظ حکومت روحانیت به رهبری ولایت فقیه حتی میشود توحید را تعطیل کرد؛ این اصل ایدئولوژیک هر جنایتی را به بهانه حفظ نظام برای حکومت مباح کرد…».
این برنامه بازآفرینی هنری نامه آرش صادقی، کنشگر حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق بود از پشت میلههای زندان.
نامهای که در اردیبهشت ۱۴۰۰ خطاب به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران نوشته است.
این نامه توسط هنرمند گرامی زیبا شیرازی بازخوانی شده است.
سایت:
https://tavaana.org/letters_from_prison_arash-sadeghi/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=y7lKlMfn6dM
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/n23jtzn2dsta
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آرش_صادقی
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نصب بنر «سپاه دشمن آزادی» روی پل هوایی
به مناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
دوم اردیبهشت، سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، سازمانی تروریستی که به اعتراف مسئولان سابق و کنونیاش، بارها عملیات تروریستی علیه ایرانیان و حتی شهروندان کشورهای دیگر به قصد باجگیری انجام داده است.
سازمانی که بازوی اصلی سرکوب در رژیم ولایی است. سازمانی که امروز تبدیل به یک مافیای اقتصادی و رانتی هم شده است و زندگی میلیونها ایرانی گروگان این سازمان است.
#irgcterrorists
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
دوم اردیبهشت، سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، سازمانی تروریستی که به اعتراف مسئولان سابق و کنونیاش، بارها عملیات تروریستی علیه ایرانیان و حتی شهروندان کشورهای دیگر به قصد باجگیری انجام داده است.
سازمانی که بازوی اصلی سرکوب در رژیم ولایی است. سازمانی که امروز تبدیل به یک مافیای اقتصادی و رانتی هم شده است و زندگی میلیونها ایرانی گروگان این سازمان است.
#irgcterrorists
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر فرهاد میثمی سنجاقسینه با شعار اعتراضی میسازد
این فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق با انتشار ویدیویی در اینستاگرامش نوشت:
« #زن_زندگی_آزادی
جامعهی مدنی و خصوصاً زنان این سرزمین، جبهههای ایستادگی و مقاومت را طی این سالها بسیار به پیش بردهاند. کاری که ۷سال پیش یک همراهیِ کوچکِ مدنی محسوب میشد، امروز دیگر در میانِ این همه کنشهای جسورانهی ایستادگی، محلّی از اِعراب ندارد؛ برای این زمان دیگر خیلی عقب است. امّا این کارِ کوچک برای من یادی از یک دوستِ دربند است و نمادی از همراهی و ایستادگیِ او برای حقوقِ جمعیمان.
اگرچه همگی ما، زنان و مردان این سرزمین، ذیل سلطه و تضییعِ حقوق جمعیِ کلان قرار داشتهایم، امّا در این مسیر، نیمی از جمعیت (زنان ایران) همواره تحتِ ظلم و تبعیضِ "مضاعفی" زیستهاند. #رضا_خندان بهعنوانِ یک تلاشگرِ اصیلِ حقوق انسان معتقد بود اگر نیمی از جمعیت رضایت دهند به بردگیِ مضاعفِ نیمی دیگر، در چنین شرایطی هرگز آزادیِ واقعی برای هیچکس قابل تحقّق نخواهد بود. او را بابتِ ایستادن پای این اعتقاد، محکوم کردهاند به سپری کردنِ سالهایی از عمر پشت میلههای زندان.
در میان این همه مصیبتها و معضلاتِ عدیده که مردمانِ این سرزمین امروزه با آن دست به گریبانند، شاید هیچ محسوب شود امروز باز به چنین کارِ کوچکی پرداختن. امّا در حدودِ مورچهسانی که بازهی زیستِ من است هم، نمیتوان و نباید عاطل نشست به بهانهی کوچک بودن؛ در همان اندازه هم وظیفههایی هست به تداوم و استمرار، به یادداری و ارج نهادن بر تمام هزینههای بزرگی که بسیاری دیگران در ایستادگیهای بزرگ و ارزشمندشان پرداختهاند و همچنان میپردازند.»
#نه_به_حجاب_اجباری
#من_به_حجاب_اجباری_اعتراض_دارم
#آزادی_رضا_خندان #رضا_خندان #فرهاد_میثمی
#آزادی_همه_زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق با انتشار ویدیویی در اینستاگرامش نوشت:
« #زن_زندگی_آزادی
جامعهی مدنی و خصوصاً زنان این سرزمین، جبهههای ایستادگی و مقاومت را طی این سالها بسیار به پیش بردهاند. کاری که ۷سال پیش یک همراهیِ کوچکِ مدنی محسوب میشد، امروز دیگر در میانِ این همه کنشهای جسورانهی ایستادگی، محلّی از اِعراب ندارد؛ برای این زمان دیگر خیلی عقب است. امّا این کارِ کوچک برای من یادی از یک دوستِ دربند است و نمادی از همراهی و ایستادگیِ او برای حقوقِ جمعیمان.
اگرچه همگی ما، زنان و مردان این سرزمین، ذیل سلطه و تضییعِ حقوق جمعیِ کلان قرار داشتهایم، امّا در این مسیر، نیمی از جمعیت (زنان ایران) همواره تحتِ ظلم و تبعیضِ "مضاعفی" زیستهاند. #رضا_خندان بهعنوانِ یک تلاشگرِ اصیلِ حقوق انسان معتقد بود اگر نیمی از جمعیت رضایت دهند به بردگیِ مضاعفِ نیمی دیگر، در چنین شرایطی هرگز آزادیِ واقعی برای هیچکس قابل تحقّق نخواهد بود. او را بابتِ ایستادن پای این اعتقاد، محکوم کردهاند به سپری کردنِ سالهایی از عمر پشت میلههای زندان.
در میان این همه مصیبتها و معضلاتِ عدیده که مردمانِ این سرزمین امروزه با آن دست به گریبانند، شاید هیچ محسوب شود امروز باز به چنین کارِ کوچکی پرداختن. امّا در حدودِ مورچهسانی که بازهی زیستِ من است هم، نمیتوان و نباید عاطل نشست به بهانهی کوچک بودن؛ در همان اندازه هم وظیفههایی هست به تداوم و استمرار، به یادداری و ارج نهادن بر تمام هزینههای بزرگی که بسیاری دیگران در ایستادگیهای بزرگ و ارزشمندشان پرداختهاند و همچنان میپردازند.»
#نه_به_حجاب_اجباری
#من_به_حجاب_اجباری_اعتراض_دارم
#آزادی_رضا_خندان #رضا_خندان #فرهاد_میثمی
#آزادی_همه_زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الیف شافاک، نویسنده ترک میگوید بیتفاوتی، بیماری قرن ماست.
ـ ایلی ويزل (متولد ۱۹۲۸) از بازماندگان هولوکاست، نويسنده، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و برنده جايزه نوبل است.
او در رومانی متولد شده بود و نازیها او را به اردوگاههای کار فرستادند. او در کتاب تکاندهنده و مشهور خود با عنوان «شب» تجربهاش را از آن رخداد هولناک بازگو کرده است.
ويزل در سخنرانیاش در سال ۱۹۹۹ با عنوان «مخاطرات بیتفاوتی» که در کاخ سفید ايراد شده است از این میگوید که بیتفاوتی به رنج دیگران از خشم و نفرت هم بدتر است.
ایلی ویزل در بخشی از این سخنرانی میگوید: «بیتفاوت بودن به آن رنج است که آدمیان را غیرآدمی میکند. بیتفاوتی، هر طور نگاه کنیم، بسی خطرناکتر از خشم و نفرت است. خشم گاه میتواند خالق باشد. یکی از روی خشم شعری ژرف مینویسد، یا سمفونی با عظمتی خلق میکند، دیگری به سبب آنکه از مشاهده بیعدالتی خشمگین است دست به کاری ویژه به خاطر انسانیت میزند. اما بیتفاوتی هرگز به خلاقیتی ختم نمیشود. حتی گاه نفرت است که میتواند واکنشی بر انگیزد. با آن میجنگید؛ آن را محکوم میکنید؛ خلع سلاحش میکنید. بیتفاوتی اما هیچ واکنشی بر نمیانگیزد».
- متن بالا برگرفته از سخنرانی ایلی ویزل است که آموزشکده توانا آن را به فارسی ترجمه کرده است.
https://tavaana.org/elie-wiesel-the-perils-of-indifference/
#هولوکاست #ایلی_ویزل #کتاب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ـ ایلی ويزل (متولد ۱۹۲۸) از بازماندگان هولوکاست، نويسنده، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و برنده جايزه نوبل است.
او در رومانی متولد شده بود و نازیها او را به اردوگاههای کار فرستادند. او در کتاب تکاندهنده و مشهور خود با عنوان «شب» تجربهاش را از آن رخداد هولناک بازگو کرده است.
ويزل در سخنرانیاش در سال ۱۹۹۹ با عنوان «مخاطرات بیتفاوتی» که در کاخ سفید ايراد شده است از این میگوید که بیتفاوتی به رنج دیگران از خشم و نفرت هم بدتر است.
ایلی ویزل در بخشی از این سخنرانی میگوید: «بیتفاوت بودن به آن رنج است که آدمیان را غیرآدمی میکند. بیتفاوتی، هر طور نگاه کنیم، بسی خطرناکتر از خشم و نفرت است. خشم گاه میتواند خالق باشد. یکی از روی خشم شعری ژرف مینویسد، یا سمفونی با عظمتی خلق میکند، دیگری به سبب آنکه از مشاهده بیعدالتی خشمگین است دست به کاری ویژه به خاطر انسانیت میزند. اما بیتفاوتی هرگز به خلاقیتی ختم نمیشود. حتی گاه نفرت است که میتواند واکنشی بر انگیزد. با آن میجنگید؛ آن را محکوم میکنید؛ خلع سلاحش میکنید. بیتفاوتی اما هیچ واکنشی بر نمیانگیزد».
- متن بالا برگرفته از سخنرانی ایلی ویزل است که آموزشکده توانا آن را به فارسی ترجمه کرده است.
https://tavaana.org/elie-wiesel-the-perils-of-indifference/
#هولوکاست #ایلی_ویزل #کتاب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
آیا میدانستید روز یادبود هولوکاست و شجاعت (یوم هاشوآ) یکی از تأثیرگذارترین روزهای تقویم اسرائیل است؟ این روز برای گرامیداشت یاد میلیونها قربانی هولوکاست و تجلیل از مقاومت و شجاعت یهودیان در برابر رژیم نازی برگزار میشود. تاریخ این روز، ۲۷ نیسان در تقویم عبری است که معمولاً در ماه آوریل میلادی قرار میگیرد. انتخاب این روز با هدف یادآوری قیام گتوی ورشو در سال ۱۹۴۳ انجام شده است؛ یکی از نمادهای بارز مقاومت یهودیان در برابر نازیها.
آیا میدانستید که در اسرائیل، در ساعت ۱۰ صبح این روز، آژیرهای هشدار در سراسر کشور به صدا درمیآیند و زندگی برای دو دقیقه متوقف میشود؟ مردم در خانهها، خیابانها، فروشگاهها و حتی اتومبیلها از حرکت میایستند و به احترام قربانیان سکوت میکنند. این لحظه یکی از عمیقترین جلوههای جمعی سوگواری و همبستگی در جهان معاصر است و نشاندهندهی زنده بودن حافظهی تاریخی یک ملت است.
آیا میدانستید که در این روز، مراسم رسمی دولتی در یادمان یَد وشم (Yad Vashem) در اورشلیم برگزار میشود؟ این مراسم با حضور رئیسجمهور، نخستوزیر و بازماندگان هولوکاست برگزار شده و شامل روشن کردن مشعلهای یادبود، سخنرانیها، و اجرای موسیقیهای سوگوارانه است. مدارس، رسانهها و نهادهای عمومی نیز برنامههایی ویژه برای آموزش درباره هولوکاست و بازتاب آثار آن برگزار میکنند.
آیا میدانستید که یوم هاشوآ تنها یادبود یک تراژدی تاریخی نیست، بلکه تلاشی برای زنده نگهداشتن وجدان تاریخی جهانی است؟ این روز فرصتی است برای تأکید بر خطرات نژادپرستی، یهودستیزی، نفرتپراکنی و بیتفاوتی در برابر ظلم. هولوکاست، نمادی از آن است که وقتی جوامع در برابر تبعیض و خشونت سکوت میکنند، فجایع انسانی چگونه ممکن میشود.
#یوم_هاشوآ #هشوا #هولوکاست #یهودی_ستیزی #اسرائیل #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا میدانستید روز یادبود هولوکاست و شجاعت (یوم هاشوآ) یکی از تأثیرگذارترین روزهای تقویم اسرائیل است؟ این روز برای گرامیداشت یاد میلیونها قربانی هولوکاست و تجلیل از مقاومت و شجاعت یهودیان در برابر رژیم نازی برگزار میشود. تاریخ این روز، ۲۷ نیسان در تقویم عبری است که معمولاً در ماه آوریل میلادی قرار میگیرد. انتخاب این روز با هدف یادآوری قیام گتوی ورشو در سال ۱۹۴۳ انجام شده است؛ یکی از نمادهای بارز مقاومت یهودیان در برابر نازیها.
آیا میدانستید که در اسرائیل، در ساعت ۱۰ صبح این روز، آژیرهای هشدار در سراسر کشور به صدا درمیآیند و زندگی برای دو دقیقه متوقف میشود؟ مردم در خانهها، خیابانها، فروشگاهها و حتی اتومبیلها از حرکت میایستند و به احترام قربانیان سکوت میکنند. این لحظه یکی از عمیقترین جلوههای جمعی سوگواری و همبستگی در جهان معاصر است و نشاندهندهی زنده بودن حافظهی تاریخی یک ملت است.
آیا میدانستید که در این روز، مراسم رسمی دولتی در یادمان یَد وشم (Yad Vashem) در اورشلیم برگزار میشود؟ این مراسم با حضور رئیسجمهور، نخستوزیر و بازماندگان هولوکاست برگزار شده و شامل روشن کردن مشعلهای یادبود، سخنرانیها، و اجرای موسیقیهای سوگوارانه است. مدارس، رسانهها و نهادهای عمومی نیز برنامههایی ویژه برای آموزش درباره هولوکاست و بازتاب آثار آن برگزار میکنند.
آیا میدانستید که یوم هاشوآ تنها یادبود یک تراژدی تاریخی نیست، بلکه تلاشی برای زنده نگهداشتن وجدان تاریخی جهانی است؟ این روز فرصتی است برای تأکید بر خطرات نژادپرستی، یهودستیزی، نفرتپراکنی و بیتفاوتی در برابر ظلم. هولوکاست، نمادی از آن است که وقتی جوامع در برابر تبعیض و خشونت سکوت میکنند، فجایع انسانی چگونه ممکن میشود.
#یوم_هاشوآ #هشوا #هولوکاست #یهودی_ستیزی #اسرائیل #گفتگو_توانا
@Dialogue1402