This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندان به چه مکانی گفته میشود؟
آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی، برای نگهداری متهمان و محکومان به حبس ۲ محل را پیشبینی کرده است؛ بازداشتگاه و زندان.
زندان، محلی است که در آن محکومانی که حکم حبس آنها قطعی شده است، نگهداری میشوند؛ البته با معرفی مقامهای صلاحیتدار قضائی و قانونی، برای مدت معین یا به طور دائم به منظور تحمل کیفر، و با هدف اصلاح و تربیت یا بازسازگاری اجتماعی.
طبق تعریفی که از زندان شده است، زندان محل نگهداری فقط محکومان به حبس است که
حکم محکومیتشان قطعی شده و اجرای این حکم ایجاب میکند مدتی را در حبس باشند.
سایت:
https://tavaana.org/prisonersrights2/
یوتیوب:
https://youtu.be/DINEQklqgYo
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #پادکست
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی، برای نگهداری متهمان و محکومان به حبس ۲ محل را پیشبینی کرده است؛ بازداشتگاه و زندان.
زندان، محلی است که در آن محکومانی که حکم حبس آنها قطعی شده است، نگهداری میشوند؛ البته با معرفی مقامهای صلاحیتدار قضائی و قانونی، برای مدت معین یا به طور دائم به منظور تحمل کیفر، و با هدف اصلاح و تربیت یا بازسازگاری اجتماعی.
طبق تعریفی که از زندان شده است، زندان محل نگهداری فقط محکومان به حبس است که
حکم محکومیتشان قطعی شده و اجرای این حکم ایجاب میکند مدتی را در حبس باشند.
سایت:
https://tavaana.org/prisonersrights2/
یوتیوب:
https://youtu.be/DINEQklqgYo
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #پادکست
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤11🕊4
بیانیه ۱۹ زندانی در محکومیت صدور حکم تبعید سعید ماسوری، زندانی سیاسی
۱۹ زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، با صدور بیانیهای اعلام کردند که تلاش روز گذشته مأموران وزارت اطلاعات برای خارجکردن سعید ماسوری از واحد چهار این زندان، با هدف «تبعید او به یکی از زندانهای واقع در غرب یا جنوب غربی کشور» صورت گرفته است؛ اقدامی که با اعتراض و مخالفت دیگر زندانیان سیاسی تا کنون ناکام مانده و سعید ماسوری روز گذشته به بند بازگردانده شد.
امضاکنندگان این نامه تاکید کردهاند که مسئولان زندان به آقای ماسوری گفتهاند «این انتقال روز شنبه بهطور قطعی انجام خواهد شد.»
این زندانیان با اشاره به اینکه «ربودن و تبعید زندانیان سیاسی به مکانهای نامعلوم از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است» از نهادهای حقوق بشری و مردم خواستهاند تا در برابر این اقدام سکوت نکنند و مانع از تبعید سعید ماسوری در بیست و پنجمین سال حبس وی به زندانی دیگر شوند.
مصطفی زمانی، رضا محمدحسینی، لقمان امینپور، مهدی حسنی، احمدرضا حائری، اسماعیل احمدیراغب، آرشام رضایی، محمد شافعی، حمزه سواری، صلاحالدین ضیایی، ابوالحسن منتظر، میثم دهبانزاده، اکبر باقری، علی معزی، بهروز احسانی، سپهر امامجمعه، رضا سلمانزاده، اسدالله هادی و خسرو رهنما، امضاکنندگان این نامه هستند.
متن کامل بیانیه
بیانیه زندانیان سیاسی قزلحصار در مورد نحوه گروگانگیری سعید ماسوری؛ استمداد و طلب یاری از مردم
مثل همیشه امروز هم با شنیدن یک خبر دیگر از فشار حداکثری حکومت به این مردم و نقض فاحش حقوق اولیه آنها صبحمان را شروع کردیم. این بار با آغاز وقت اداری زندان نوبت به سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی ایران رسیده بود که برای چندمین بار طعم انتقام سیستم زورگوی جمهوری اسلامی را بچشد." تبعید وی پس از ۲۵ سال حبس جانکاه به مکان نام معلوم". با این ترفند که حفاظت و اطلاعات زندان با وی کار دارد او را از بند سیاسی بیرون کشاندند. پس از رد شدن از درب میلهای منتهی به دفتر ریاست واحد ۴ ماموران درب را پشت سر او قفل کردند که با توجه به تجارب تلخ گذشته سعید ماسوری پی برد که مسئله به زندان مربوط نمیشود و قصد جابجایی وی به مکان نامعلوم را دارند. یکی از زندانیان سیاسی که همراه او بود به سرعت به سالن بازگشت و خبر تلاش نهادهای امنیتی برای ربودن سعید ماسوری را به ما داد . همگی به سرعت به سمت درب میلهای رفتیم و سعید را که از همراهی با ماموران سر باز زده بود آنجا یافتیم. تجمع زندانیان سیاسی پشت درب میلهای مسئولین زندان را به اطلاع رسانی غرض اصلی از بردن سعید ماسوری واداشت "تبعید به زندان یکی از استانهای غرب یا جنوب غربی کشور".
در این لحظه با باز شدن درب میلهای برای عبور یکی از زندانیان این فرصت به ما داده شد تا سعید را به این سمت درب بکشانیم و با سر دادن شعار او را به داخل سالن بازگردانیم. درب سالن را از داخل بستیم و با محصور کردن خود مخالفت صریح خود را با این تصمیم بزدلانه نهادهای امنیتی و شیوه برخورد گروگانگیرانه آنها اعلام کردیم. بعد از این مقاومت زندان به ما خبر داد که تبعید سعید ماسوری تا روز شنبه به تعویق افتاده اما در روز شنبه به هر وسیلهای این اتفاق باید بیفتد.
ربودن زندانیان سیاسی و تبعید آنها به اماکن نامعلوم یکی از بارزترین مصادیق نقض حقوق بشر میباشد که جمهوری اسلامی از زمان تاسیس تا به امروز آن را به شکل وسیعی به کار گرفته و میگیرد اما در این شرایط جنگ دستاویزی دیگر برای حکومت فراهم کرده تا عرصه را بر مردم به ویژه زندانیان سیاسی تنگ کرده و به بهانههای مختلف با اعمال فشار و انواع شکنجه فضای خفقان را در کشور حاکم سازد این در حالیست که برخی از فعالین سیاسی از جمله برخی از زندانیان سیاسی سابق ضرورت اتحاد ملی را در این شرایط مطرح نمودهاند گویی خبر ندارند که جمهوری اسلامی طرف اصلی جنگ را مردم ایران میداند نه حکومتهای بیگانه.
فشار به مردم از زمان جنگ تا به امروز به
بهانههای مختلف افزایش یافته است. سلب امنیت از مردم ،بازداشتهای خودسرانه و بیوقفه ،اتهام زنیهای فلهای و فشار به زندانیان سیاسی تا حد مرگ نشان از آستین بالا زدن حکومت جهت گرفتن انتقام جنگ اخیر از مردم بی سلاح است و امروز سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی حال حاضر کشور یکی از افرادی است که قرار است مزه این انتقام کور را بچشد.
ما زندانیان سیاسی زندان قزلحصار از تمام مردم آزاده میخواهیم که در کنار ما بایستند تا جلوی این نقض فاحش حقوق بشر در زندان را بگیریم.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
۱۹ زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، با صدور بیانیهای اعلام کردند که تلاش روز گذشته مأموران وزارت اطلاعات برای خارجکردن سعید ماسوری از واحد چهار این زندان، با هدف «تبعید او به یکی از زندانهای واقع در غرب یا جنوب غربی کشور» صورت گرفته است؛ اقدامی که با اعتراض و مخالفت دیگر زندانیان سیاسی تا کنون ناکام مانده و سعید ماسوری روز گذشته به بند بازگردانده شد.
امضاکنندگان این نامه تاکید کردهاند که مسئولان زندان به آقای ماسوری گفتهاند «این انتقال روز شنبه بهطور قطعی انجام خواهد شد.»
این زندانیان با اشاره به اینکه «ربودن و تبعید زندانیان سیاسی به مکانهای نامعلوم از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است» از نهادهای حقوق بشری و مردم خواستهاند تا در برابر این اقدام سکوت نکنند و مانع از تبعید سعید ماسوری در بیست و پنجمین سال حبس وی به زندانی دیگر شوند.
مصطفی زمانی، رضا محمدحسینی، لقمان امینپور، مهدی حسنی، احمدرضا حائری، اسماعیل احمدیراغب، آرشام رضایی، محمد شافعی، حمزه سواری، صلاحالدین ضیایی، ابوالحسن منتظر، میثم دهبانزاده، اکبر باقری، علی معزی، بهروز احسانی، سپهر امامجمعه، رضا سلمانزاده، اسدالله هادی و خسرو رهنما، امضاکنندگان این نامه هستند.
متن کامل بیانیه
بیانیه زندانیان سیاسی قزلحصار در مورد نحوه گروگانگیری سعید ماسوری؛ استمداد و طلب یاری از مردم
مثل همیشه امروز هم با شنیدن یک خبر دیگر از فشار حداکثری حکومت به این مردم و نقض فاحش حقوق اولیه آنها صبحمان را شروع کردیم. این بار با آغاز وقت اداری زندان نوبت به سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی ایران رسیده بود که برای چندمین بار طعم انتقام سیستم زورگوی جمهوری اسلامی را بچشد." تبعید وی پس از ۲۵ سال حبس جانکاه به مکان نام معلوم". با این ترفند که حفاظت و اطلاعات زندان با وی کار دارد او را از بند سیاسی بیرون کشاندند. پس از رد شدن از درب میلهای منتهی به دفتر ریاست واحد ۴ ماموران درب را پشت سر او قفل کردند که با توجه به تجارب تلخ گذشته سعید ماسوری پی برد که مسئله به زندان مربوط نمیشود و قصد جابجایی وی به مکان نامعلوم را دارند. یکی از زندانیان سیاسی که همراه او بود به سرعت به سالن بازگشت و خبر تلاش نهادهای امنیتی برای ربودن سعید ماسوری را به ما داد . همگی به سرعت به سمت درب میلهای رفتیم و سعید را که از همراهی با ماموران سر باز زده بود آنجا یافتیم. تجمع زندانیان سیاسی پشت درب میلهای مسئولین زندان را به اطلاع رسانی غرض اصلی از بردن سعید ماسوری واداشت "تبعید به زندان یکی از استانهای غرب یا جنوب غربی کشور".
در این لحظه با باز شدن درب میلهای برای عبور یکی از زندانیان این فرصت به ما داده شد تا سعید را به این سمت درب بکشانیم و با سر دادن شعار او را به داخل سالن بازگردانیم. درب سالن را از داخل بستیم و با محصور کردن خود مخالفت صریح خود را با این تصمیم بزدلانه نهادهای امنیتی و شیوه برخورد گروگانگیرانه آنها اعلام کردیم. بعد از این مقاومت زندان به ما خبر داد که تبعید سعید ماسوری تا روز شنبه به تعویق افتاده اما در روز شنبه به هر وسیلهای این اتفاق باید بیفتد.
ربودن زندانیان سیاسی و تبعید آنها به اماکن نامعلوم یکی از بارزترین مصادیق نقض حقوق بشر میباشد که جمهوری اسلامی از زمان تاسیس تا به امروز آن را به شکل وسیعی به کار گرفته و میگیرد اما در این شرایط جنگ دستاویزی دیگر برای حکومت فراهم کرده تا عرصه را بر مردم به ویژه زندانیان سیاسی تنگ کرده و به بهانههای مختلف با اعمال فشار و انواع شکنجه فضای خفقان را در کشور حاکم سازد این در حالیست که برخی از فعالین سیاسی از جمله برخی از زندانیان سیاسی سابق ضرورت اتحاد ملی را در این شرایط مطرح نمودهاند گویی خبر ندارند که جمهوری اسلامی طرف اصلی جنگ را مردم ایران میداند نه حکومتهای بیگانه.
فشار به مردم از زمان جنگ تا به امروز به
بهانههای مختلف افزایش یافته است. سلب امنیت از مردم ،بازداشتهای خودسرانه و بیوقفه ،اتهام زنیهای فلهای و فشار به زندانیان سیاسی تا حد مرگ نشان از آستین بالا زدن حکومت جهت گرفتن انتقام جنگ اخیر از مردم بی سلاح است و امروز سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی حال حاضر کشور یکی از افرادی است که قرار است مزه این انتقام کور را بچشد.
ما زندانیان سیاسی زندان قزلحصار از تمام مردم آزاده میخواهیم که در کنار ما بایستند تا جلوی این نقض فاحش حقوق بشر در زندان را بگیریم.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
👍29❤7🕊3
Forwarded from گفتوشنود
یک زن تایلندی به دلیل اخاذی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
یک زن ۳۵ ساله تایلندی به نام “ویلاوان امساوات” روز سهشنبه 15 ژوئیه به دلیل اخاذی میلیونها پوندی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
این زن متهم به داشتن روابط پنهانی با ۱۳ راهب ارشد بودایی است و همچنین به پولشویی و باجگیری متهم شده است. وی با استفاده از فیلم و تصاویر مربوط به ملاقاتهایش با چهرههای ارشد مذهبی بودائی تایلند، حدود ۹ میلیون پوند از آنان اخاذی کرده است.
دفتر تحقیقات مرکزی تایلند (CIB) اعلام کرد که پنج دستگاه تلفن همراه متعلق به ویلاوان حاوی کلیپها و تصاویری از او در حال رابطه جنسی با چندین راهب است که برخی از آنها هنوز لباسهای نارنجی سنتی خود را بر تن داشتند. در حال حاضر، از ۱۳ راهبی که در این ماجرا دخیل بودند، ۹ نفر خلع لباس شدهاند و انتظار میرود این تعداد افزایش یابد.
یک ستوننویس روزنامه «بانکوک پست»، در این باره نوشت: «این رسوایی، دروغ و ریاکاری را در میان راهبان بودایی ارشد آشکار ساخت.» وی افزود: «زنان مدتهاست که در آموزههای جریان اصلی به عنوان «دشمنان» پاکی معنوی راهبان به تصویر کشیده شدهاند.»
گزارشها نشان میدهد که سوابق بانکی این زن تراکنشهای بزرگی به ارزش ۸.۸ میلیون پوند را در طول سه سال گذشته نشان میدهد که برخی از آنها ممکن است از وجوه معبد باشد.
این رسوایی، شفافیت و انضباط در زیرساختهای مذهبی تایلند را به چالش کشیده و سوالات فوری در مورد وضعیت نهادهای مذهبی در این کشور عمدتن بودایی به وجود آورده است.
#رسوایی_جنسی #بودایی #مانک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یک زن تایلندی به دلیل اخاذی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
یک زن ۳۵ ساله تایلندی به نام “ویلاوان امساوات” روز سهشنبه 15 ژوئیه به دلیل اخاذی میلیونها پوندی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
این زن متهم به داشتن روابط پنهانی با ۱۳ راهب ارشد بودایی است و همچنین به پولشویی و باجگیری متهم شده است. وی با استفاده از فیلم و تصاویر مربوط به ملاقاتهایش با چهرههای ارشد مذهبی بودائی تایلند، حدود ۹ میلیون پوند از آنان اخاذی کرده است.
دفتر تحقیقات مرکزی تایلند (CIB) اعلام کرد که پنج دستگاه تلفن همراه متعلق به ویلاوان حاوی کلیپها و تصاویری از او در حال رابطه جنسی با چندین راهب است که برخی از آنها هنوز لباسهای نارنجی سنتی خود را بر تن داشتند. در حال حاضر، از ۱۳ راهبی که در این ماجرا دخیل بودند، ۹ نفر خلع لباس شدهاند و انتظار میرود این تعداد افزایش یابد.
یک ستوننویس روزنامه «بانکوک پست»، در این باره نوشت: «این رسوایی، دروغ و ریاکاری را در میان راهبان بودایی ارشد آشکار ساخت.» وی افزود: «زنان مدتهاست که در آموزههای جریان اصلی به عنوان «دشمنان» پاکی معنوی راهبان به تصویر کشیده شدهاند.»
گزارشها نشان میدهد که سوابق بانکی این زن تراکنشهای بزرگی به ارزش ۸.۸ میلیون پوند را در طول سه سال گذشته نشان میدهد که برخی از آنها ممکن است از وجوه معبد باشد.
این رسوایی، شفافیت و انضباط در زیرساختهای مذهبی تایلند را به چالش کشیده و سوالات فوری در مورد وضعیت نهادهای مذهبی در این کشور عمدتن بودایی به وجود آورده است.
#رسوایی_جنسی #بودایی #مانک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍26❤6
علیه فراموشی
تیرماه سال ۱۴۰۲، سیدرضا اکرمی، گفته بود:
«زن باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است اما زن بیحجاب معلوم نیست مال کیست.»
اکرمی که عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است، گفته بود:
«زنِ باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است. اما خانم بیحجاب وِل و رها است. یعنی معلوم نیست، متعلق به چه کسی است؟ متعلق به شوهرش است؟ متعلق به نامحرم است یا متعلق به چه کسی است؟»
- چنین دیدگاهی بر کشورمان حاکم است دیدگاهی که زنان را از اموال و متعلقات مردان میداند و برای زن به عنوان یک انسان جایگاهی متصور نیست، بدن زن را متعلق به مرد خانواده او (شوهر یا پدر و حتی برادر) میداند.
مرد در این دیدگاه «صاحب» زن تلقی میشود. صاحبی که اختیار تام دارد. در این دیدگاه مردی که زنش را محدود میکند، غیرتمند خوانده میشود و مردی که همسرش را انسان میداند و برای او حق قائل است، بیغیرت خوانده میشود.
چنین نگرشی در مورد زنان، زائیده ذهن منجمد شده در قرون و اعصار قدیم و مولد خشونت علیه زنان است.
نظر شما چیست؟
#زن #خشونت_علیه_زنان #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
تیرماه سال ۱۴۰۲، سیدرضا اکرمی، گفته بود:
«زن باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است اما زن بیحجاب معلوم نیست مال کیست.»
اکرمی که عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است، گفته بود:
«زنِ باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است. اما خانم بیحجاب وِل و رها است. یعنی معلوم نیست، متعلق به چه کسی است؟ متعلق به شوهرش است؟ متعلق به نامحرم است یا متعلق به چه کسی است؟»
- چنین دیدگاهی بر کشورمان حاکم است دیدگاهی که زنان را از اموال و متعلقات مردان میداند و برای زن به عنوان یک انسان جایگاهی متصور نیست، بدن زن را متعلق به مرد خانواده او (شوهر یا پدر و حتی برادر) میداند.
مرد در این دیدگاه «صاحب» زن تلقی میشود. صاحبی که اختیار تام دارد. در این دیدگاه مردی که زنش را محدود میکند، غیرتمند خوانده میشود و مردی که همسرش را انسان میداند و برای او حق قائل است، بیغیرت خوانده میشود.
چنین نگرشی در مورد زنان، زائیده ذهن منجمد شده در قرون و اعصار قدیم و مولد خشونت علیه زنان است.
نظر شما چیست؟
#زن #خشونت_علیه_زنان #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
🕊17👍5❤2💔2
شیرین عبادی، با انتشار بیانیهای نسبت به تهدید هزاران زندانی توسط رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی هشدار داد.
متن بیانیه:
«هشداری جدی برای همه ما؛ اژهای و برنامهریزی برای جنایتی گسترده
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، که خودش در فهرست جنایتکاران علیه بشریت قرار دارد، حالا صریح و بیپرده گفته است:
«پروندههای مربوط به اسرائیل، چه جدید چه قدیمی، باید در اولویت و با سرعت رسیدگی شوند.»
این یعنی چه؟ یعنی صدای ناقوس اعدامهای بیشتر. یعنی همان ماشینی که در هفتههای اخیر شش زندانی سیاسی را با اتهامهای واهی «جاسوسی برای اسرائیل» به دار آویخت، حالا قرار است سریعتر و بیرحمتر بچرخد.
این یک زنگ خطر است برای خانوادههای زندانیان سیاسی که در این روزها در بیخبری و اضطراب زندگی میکنند، مدافعان حقوق بشر که با هر پرونده تازه، باید برای نجات جان یک انسان بدوند و نهادهای بینالمللی که نمیتوانند بیش از این، چشم بر این چرخه کشتار ببندند.
جمهوری اسلامی در حالی چنین تهدیدی میکند که هنوز زخم جنگ ۱۲ روزه و موشکهایی که بر سر مردم فرود آمد، تازه است. به جای پاسخگویی و شفافیت، دستگاه قضایی به دنبال انتقام از مردم است؛ با سناریوسازی، شکنجه، اعترافات اجباری و احکام مرگ.
ما باید فریاد بزنیم: این جنایت را متوقف کنید. نه به اعدام، نه به شکنجه، نه به سرکوب. هر پروندهای که امروز به نام «جاسوسی» باز میشود، میتواند زندگی انسانی بیگناه را برای همیشه خاموش کند.»
صدای ایران باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه:
«هشداری جدی برای همه ما؛ اژهای و برنامهریزی برای جنایتی گسترده
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، که خودش در فهرست جنایتکاران علیه بشریت قرار دارد، حالا صریح و بیپرده گفته است:
«پروندههای مربوط به اسرائیل، چه جدید چه قدیمی، باید در اولویت و با سرعت رسیدگی شوند.»
این یعنی چه؟ یعنی صدای ناقوس اعدامهای بیشتر. یعنی همان ماشینی که در هفتههای اخیر شش زندانی سیاسی را با اتهامهای واهی «جاسوسی برای اسرائیل» به دار آویخت، حالا قرار است سریعتر و بیرحمتر بچرخد.
این یک زنگ خطر است برای خانوادههای زندانیان سیاسی که در این روزها در بیخبری و اضطراب زندگی میکنند، مدافعان حقوق بشر که با هر پرونده تازه، باید برای نجات جان یک انسان بدوند و نهادهای بینالمللی که نمیتوانند بیش از این، چشم بر این چرخه کشتار ببندند.
جمهوری اسلامی در حالی چنین تهدیدی میکند که هنوز زخم جنگ ۱۲ روزه و موشکهایی که بر سر مردم فرود آمد، تازه است. به جای پاسخگویی و شفافیت، دستگاه قضایی به دنبال انتقام از مردم است؛ با سناریوسازی، شکنجه، اعترافات اجباری و احکام مرگ.
ما باید فریاد بزنیم: این جنایت را متوقف کنید. نه به اعدام، نه به شکنجه، نه به سرکوب. هر پروندهای که امروز به نام «جاسوسی» باز میشود، میتواند زندگی انسانی بیگناه را برای همیشه خاموش کند.»
صدای ایران باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
❤19👍12💔2👎1
🔷 نه این زندان تازه است و نه این ظلم؛
این ماییم که تازه آمدهایم
✍مهدی محمودیان
زندان تهرانبزرگ
🔹امروز، یکی از مدیران سازمان زندانها به فشافویه آمد. چهرهای متین، نگران و با چاشنی عذرخواهی. آمده بود بگوید: «ما غافلگیر شدیم. باید کمی تحمل کنید تا امکانات فراهم شود.» گفتند که ما را بیخبر آوردند، زندان آماده نبود، قول دادند شرایط بهتر شود.
🔹اما حقیقت این است:
ما را به زندانی تازهتأسیس نیاوردهاند.
اینجا سالهاست که آدمهایی با هر جرمی، هر گذشتهای، هر طبقه و قشری، در همین وضعیت زندگی کردهاند؛ بدون امکانات، بدون صدا، و بدون امکان اعتراض.
🔹اینجا زندانی نیست که «آماده» نباشد. اینجا زندانی است که سالهاست آماده ظلم کردن است. آمادهی خرد کردن انسانها، با خُردترین امکانات ممکن. آنها که پیش از ما اینجا بودند، فریاد نزدند یا فریادشان شنیده نشد و کسی نبود صدایشان را منعکس کند.
و ما، جامعهی مدنی، فعالان سیاسی، روشنفکران، نویسندگان، کسانی که دغدغه آزادی داریم، ما هم ــ اغلب ــ صدای آنها نبودیم.
سالیان سال، هزاران زندانی ــ صرفنظر از جرمشان ــ در سلولهای نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری مأموران و در شرایطی غیرانسانی زندگی کردند.
نه فقط «زندگی»، بلکه تحقیر شدند، فراموش شدند، له شدند.
اما چون «سیاسی» نبودند، چون عنوانی برای دفاع از حقوقشان نبود، چون هویت جمعی و مدنی نداشتند، در اولویت دفاع ما هم نبودند.
🔹حالا که ما را ــ با پابند و دستبند ــ به همین زندان کشاندهاند، فریاد میزنیم.
فریادمان به حق است.
اما اگر راستش را بخواهیم، این فریاد دیر است.
ما دیر فریاد زدیم.
ما، که خود را دلسوز مردم میدانستیم، اغلب در برابر این سطح از تحقیر زندانیان عادی، ساکت بودیم.
🔹سالیان پیش از ما، انسانهایی با نام «اراذل»، «قاچاقچی»، «سارق» و برچسبهای بیرحمانه دیگر، در همین سلولها و راهروها، در همان صفهای کثیف هواخوری، زیر همان سقفهای کوتاه، زیستهاند و خمیده شدهاند.
جمهوری اسلامی با آنها آزمایش انسانزدایی کرده و ما بیشترِ وقتها فقط نظاره کردیم. یا از کنارش گذشتیم.
بیعدالتی را طبقهبندی کردیم. حقوق بشر را طبقاتی دیدیم.
آدمها را بر اساس جنس اتهامشان، درجهبندی کردیم.
و حالا، وقتی خودمان به همان سرنوشت دچار شدیم، تازه داریم میفهمیم که ظلم، هیچگاه صرفاً سیاسی نیست.
ظلم، تمرین میشود.
اول بر ضعیفترینها، بیصداها، فراموش شدهها.
و وقتی خوب تمرین شد، به سراغ ما میآید.
ما ــ فعالان سیاسی و مدنی ــ بهجای آنکه صدا باشیم، گاهی شریک سکوت شدیم و این خودِ ما بودیم که با این سکوت، ظلم را مشروعتر کردیم.
🔹سالهاست که جمهوری اسلامی و ساختار امنیتیقضایی مسلط بر آن، زندان را به مرکزی برای شکستن کرامت انسان تبدیل کردهاند.
در این ساختار، زندان ابزار سلطه است، نه اصلاح.
شکنجه فیزیکی، بیخوابی، فشار روانی، سلول انفرادی، قطع ارتباط با خانواده، انتقالهای ناگهانی، محرومیت از درمان، توهین، دستبند، پابند، و محرومیت از ابتداییترین نیازها، نه استثناء بلکه قاعدهی این سیستم است.
و این سیستم را نه صرفاً قاضی میسازد، نه زندانبان.
این یک سازوکار تمامعیار برای له کردن انسان است، که از بالاترین سطوح قدرت طراحی و پشتیبانی میشود.
🔹امروز که ما از فشافویه مینویسیم، نه از سر نازکدلی است، نه ضعف، نه تازهکار بودن در زندان.
مینویسیم چون نمیخواهیم بار دیگر، صدای کسی را نشنویم.
مینویسیم تا ثبت شود که اینجا «زندان تازهای» نیست؛ اینجا قتلگاه خاموش هزاران انسان بوده.
و اگر ما تا امروز صدایشان نبودیم، از امروز به بعد وظیفهای دو چندان داریم که باشیم.
ـ از کانال تلگرام آقای محمودیان
#زندان_تهران_بزرگ #حقوق_بشر #حقوق_زندانی #بیانیه #مهدی_محمودیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این ماییم که تازه آمدهایم
✍مهدی محمودیان
زندان تهرانبزرگ
🔹امروز، یکی از مدیران سازمان زندانها به فشافویه آمد. چهرهای متین، نگران و با چاشنی عذرخواهی. آمده بود بگوید: «ما غافلگیر شدیم. باید کمی تحمل کنید تا امکانات فراهم شود.» گفتند که ما را بیخبر آوردند، زندان آماده نبود، قول دادند شرایط بهتر شود.
🔹اما حقیقت این است:
ما را به زندانی تازهتأسیس نیاوردهاند.
اینجا سالهاست که آدمهایی با هر جرمی، هر گذشتهای، هر طبقه و قشری، در همین وضعیت زندگی کردهاند؛ بدون امکانات، بدون صدا، و بدون امکان اعتراض.
🔹اینجا زندانی نیست که «آماده» نباشد. اینجا زندانی است که سالهاست آماده ظلم کردن است. آمادهی خرد کردن انسانها، با خُردترین امکانات ممکن. آنها که پیش از ما اینجا بودند، فریاد نزدند یا فریادشان شنیده نشد و کسی نبود صدایشان را منعکس کند.
و ما، جامعهی مدنی، فعالان سیاسی، روشنفکران، نویسندگان، کسانی که دغدغه آزادی داریم، ما هم ــ اغلب ــ صدای آنها نبودیم.
سالیان سال، هزاران زندانی ــ صرفنظر از جرمشان ــ در سلولهای نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری مأموران و در شرایطی غیرانسانی زندگی کردند.
نه فقط «زندگی»، بلکه تحقیر شدند، فراموش شدند، له شدند.
اما چون «سیاسی» نبودند، چون عنوانی برای دفاع از حقوقشان نبود، چون هویت جمعی و مدنی نداشتند، در اولویت دفاع ما هم نبودند.
🔹حالا که ما را ــ با پابند و دستبند ــ به همین زندان کشاندهاند، فریاد میزنیم.
فریادمان به حق است.
اما اگر راستش را بخواهیم، این فریاد دیر است.
ما دیر فریاد زدیم.
ما، که خود را دلسوز مردم میدانستیم، اغلب در برابر این سطح از تحقیر زندانیان عادی، ساکت بودیم.
🔹سالیان پیش از ما، انسانهایی با نام «اراذل»، «قاچاقچی»، «سارق» و برچسبهای بیرحمانه دیگر، در همین سلولها و راهروها، در همان صفهای کثیف هواخوری، زیر همان سقفهای کوتاه، زیستهاند و خمیده شدهاند.
جمهوری اسلامی با آنها آزمایش انسانزدایی کرده و ما بیشترِ وقتها فقط نظاره کردیم. یا از کنارش گذشتیم.
بیعدالتی را طبقهبندی کردیم. حقوق بشر را طبقاتی دیدیم.
آدمها را بر اساس جنس اتهامشان، درجهبندی کردیم.
و حالا، وقتی خودمان به همان سرنوشت دچار شدیم، تازه داریم میفهمیم که ظلم، هیچگاه صرفاً سیاسی نیست.
ظلم، تمرین میشود.
اول بر ضعیفترینها، بیصداها، فراموش شدهها.
و وقتی خوب تمرین شد، به سراغ ما میآید.
ما ــ فعالان سیاسی و مدنی ــ بهجای آنکه صدا باشیم، گاهی شریک سکوت شدیم و این خودِ ما بودیم که با این سکوت، ظلم را مشروعتر کردیم.
🔹سالهاست که جمهوری اسلامی و ساختار امنیتیقضایی مسلط بر آن، زندان را به مرکزی برای شکستن کرامت انسان تبدیل کردهاند.
در این ساختار، زندان ابزار سلطه است، نه اصلاح.
شکنجه فیزیکی، بیخوابی، فشار روانی، سلول انفرادی، قطع ارتباط با خانواده، انتقالهای ناگهانی، محرومیت از درمان، توهین، دستبند، پابند، و محرومیت از ابتداییترین نیازها، نه استثناء بلکه قاعدهی این سیستم است.
و این سیستم را نه صرفاً قاضی میسازد، نه زندانبان.
این یک سازوکار تمامعیار برای له کردن انسان است، که از بالاترین سطوح قدرت طراحی و پشتیبانی میشود.
🔹امروز که ما از فشافویه مینویسیم، نه از سر نازکدلی است، نه ضعف، نه تازهکار بودن در زندان.
مینویسیم چون نمیخواهیم بار دیگر، صدای کسی را نشنویم.
مینویسیم تا ثبت شود که اینجا «زندان تازهای» نیست؛ اینجا قتلگاه خاموش هزاران انسان بوده.
و اگر ما تا امروز صدایشان نبودیم، از امروز به بعد وظیفهای دو چندان داریم که باشیم.
ـ از کانال تلگرام آقای محمودیان
#زندان_تهران_بزرگ #حقوق_بشر #حقوق_زندانی #بیانیه #مهدی_محمودیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍32❤4
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«یوسف تیموری»، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگویی با شبکه «نسیم» صدا و سیما خطاب به زنان ایرانی، در اظهاراتی سراسر ناهمخوان با واقعیت و در جهت دخالت در انتخاب و زندگی خصوصی زنان ایرانی مدعی شد: «اگر کسی چیزی نگوید، طوری به خیابان میآیی که حتی در اروپا هم نمیتوان دید. ایران کشور خانوادگیست. خانم محترم باید درست بیرون بیایی. به خدا در لبنان هم اینطور نیست.»
مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال مدنی در واکنش به او این ویدئو را منتشر کرد و نوشت:
.
عجب! فقط یوسف تیموری را کم داشتیم که بیاید و در صداوسیما بنشیند و درباره انتخاب لباس و نوع پوشش زنان در ایران تعیین تکلیف کند.
بازیگر سینما و تلویزیون که در زندگی شخصی و مراودات اجتماعی خودش و حتی در نوع لباس پوشیدنش، یه گواه تصاویری که از او موجود است، هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست، ناگهان برای زنان ایران معلم اخلاق شده است و پوشش زنان ایران را مناسب نمیداند.
چرا فکر کردی زنان در ایران با تمام هزینههایی که در این سالها دادهاند و میدهند، حالا برای این افاضات تو اهمیتی قائل خواهند شد؟ اصلا تو که هستی و از کدام جایگاه درباره پوشش زنان نظر میدهی؟
کدام پروژه چرب سینمایی و یا تلویزیونیات لنگ بود که آمدی و اینچنین به قیمت بیآبرویی خودت درباره حق انتخاب لباس زنان، شکر تناول میکنی؟
اقای تیموری! سرت را از توی لباس زنان بیرون بکش! پوشش زنان ایران نه به تو و نه به گندهتر از تو هیچ ربطی ندارد.
این زنان از روی آخوند و سپاهی و گشت ارشاد رد شدهاند و همه جور هزینه دادهاند تا به اینجا رسیدهاند. تو که جای خود داری!
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری
@Dialogue1402
مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال مدنی در واکنش به او این ویدئو را منتشر کرد و نوشت:
.
عجب! فقط یوسف تیموری را کم داشتیم که بیاید و در صداوسیما بنشیند و درباره انتخاب لباس و نوع پوشش زنان در ایران تعیین تکلیف کند.
بازیگر سینما و تلویزیون که در زندگی شخصی و مراودات اجتماعی خودش و حتی در نوع لباس پوشیدنش، یه گواه تصاویری که از او موجود است، هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست، ناگهان برای زنان ایران معلم اخلاق شده است و پوشش زنان ایران را مناسب نمیداند.
چرا فکر کردی زنان در ایران با تمام هزینههایی که در این سالها دادهاند و میدهند، حالا برای این افاضات تو اهمیتی قائل خواهند شد؟ اصلا تو که هستی و از کدام جایگاه درباره پوشش زنان نظر میدهی؟
کدام پروژه چرب سینمایی و یا تلویزیونیات لنگ بود که آمدی و اینچنین به قیمت بیآبرویی خودت درباره حق انتخاب لباس زنان، شکر تناول میکنی؟
اقای تیموری! سرت را از توی لباس زنان بیرون بکش! پوشش زنان ایران نه به تو و نه به گندهتر از تو هیچ ربطی ندارد.
این زنان از روی آخوند و سپاهی و گشت ارشاد رد شدهاند و همه جور هزینه دادهاند تا به اینجا رسیدهاند. تو که جای خود داری!
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری
@Dialogue1402
👍53👎5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۵ تیر زادروز جاویدنام مهسا موگویی بود، او را اگر نکشته بودند، امسال ۲۲ سالگیاش را جشن میگرفت. سال گذشته، برادرش میلاد، ضمن انتشار این ویدیو نوشته بود:
«خواهر قشنگم مهسا موگویی شبی که خبر تیر خوردنت رو شنیدم
به مادرمون گفتم که چشم به راهت نباشه
بهت قول دادم که اسمت جاودانه باشه
این آخرین تولدت با حضور خودته که برامون به یادگار مونده
"قلب من" بانوی سردار تولد ۲۱ سالگیت تو آسمونا مبارک
اما نموندی برامون که خوشحال باشیم
از وقتی که رفتی دیگه چیزی واقعا خوشحال یا ناراحتمون نمیکنه
تو که میخواستی به همه اهداف قشنگت برسی اما حیف که نشد
و حالا ماییم و غمی بی انتها که هر نفس با ماست
روزگار میگذره میشه شب و روز
بی "تو" ما موندیم و این آه سینه سوز
این دومین تولد غمگینت هست که فقط جای "تو" خالیه
و چقد زود گذشت از سال قبل که برای تولدت ما بازداشت شدیم
به امید اینکه بیای به خوابمون و خوشحالیتو ببینیم
چون با آگاهی و شجاعت و شرافت زندگی کردی و اسم بزرگ خودت رو در تاریخ ثبت کردی و برای همیشه قهرمان و اُسطوره خواهی بود
برای ایران و ایرانی و قوم لر و ایل بختیاری
و الان خیلیها فولادشهر رو با اسم تو میشناسن و یاد تو میوفتن
همیشه سرمون بالاست و افتخار میکنیم به اینکه خانوادهی "تو" هستیم
در این هیاهو ما را با دیگران کاری نیست
برای عزیزان و هموطنان خود خواهیم گریست.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خواهر قشنگم مهسا موگویی شبی که خبر تیر خوردنت رو شنیدم
به مادرمون گفتم که چشم به راهت نباشه
بهت قول دادم که اسمت جاودانه باشه
این آخرین تولدت با حضور خودته که برامون به یادگار مونده
"قلب من" بانوی سردار تولد ۲۱ سالگیت تو آسمونا مبارک
اما نموندی برامون که خوشحال باشیم
از وقتی که رفتی دیگه چیزی واقعا خوشحال یا ناراحتمون نمیکنه
تو که میخواستی به همه اهداف قشنگت برسی اما حیف که نشد
و حالا ماییم و غمی بی انتها که هر نفس با ماست
روزگار میگذره میشه شب و روز
بی "تو" ما موندیم و این آه سینه سوز
این دومین تولد غمگینت هست که فقط جای "تو" خالیه
و چقد زود گذشت از سال قبل که برای تولدت ما بازداشت شدیم
به امید اینکه بیای به خوابمون و خوشحالیتو ببینیم
چون با آگاهی و شجاعت و شرافت زندگی کردی و اسم بزرگ خودت رو در تاریخ ثبت کردی و برای همیشه قهرمان و اُسطوره خواهی بود
برای ایران و ایرانی و قوم لر و ایل بختیاری
و الان خیلیها فولادشهر رو با اسم تو میشناسن و یاد تو میوفتن
همیشه سرمون بالاست و افتخار میکنیم به اینکه خانوادهی "تو" هستیم
در این هیاهو ما را با دیگران کاری نیست
برای عزیزان و هموطنان خود خواهیم گریست.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤50💔19
غلامحسین محسنی اژهای؛ جنایتکاری که گاز میگرفت، رئیس دستگاه بیدادگری
محسنی اژهای از برکشیدهشدگان طیف امنیتی روحانیان برآمده از انقلاب اسلامی است. در بسیاری از اعترافهای اجباری و تحت شکنجه، دادگاههای نمایشی و ناعادلانه، اعدامهای مصلحتی افراد و نیز اعدامهای گروهی مخالفان میتوان رد پایی از محسنی اژهای در مقام دستیار، مشاور یا گرداننده معرکه دید.
به عنوان نمونه، بازجویی از مهدی هاشمی – که در بیت قائممقام رهبری صاحب نفوذ بود و برادر داماد آیتالله منتظری نیز بود – منجر به اعتراف وی در تلویزیون و سپس مقدمه مهمی بر تشدید اختلافات منتظری با خمینی و نهایتا برکناری منتظری از جانشینی آینده بنیانگذار انقلاب اسلامی شد. این اعترافگیری تاریخی برای محسنی اژهای در مقام دستیار وزیر وقت اطلاعات، محمد محمدی ریشهری، بیگمان موفقیتی بزرگ محسوب میشد؛ آن هم برای یک روحانی جوان سی ساله.
همچنین نگاه او به ایرانیان خارج کشور با عنوان «هر ایرانی؛ یک جاسوس بالقوه دشمن» از دیدگاههای جنجالآمیز او ست. محسنیاژهای پس از جنبش سبز گفته بود اندکی قبل از اعتراضات بسیاری از خارجنشینها تحت نام تاجر و غیره وارد کشور شدند که «این رفت و آمدها نشان میداد خبری است».
از جنجالیترین اظهارات محسنی اژهای درباره وضعیت ایرانیان خارج از کشور آن بود که در سال ۲۰۱۳ گفت کسانی که علیه نظام اسلامی مرتکب جرم شدهاند از ورود به کشور منع نمیشوند ولی بهمحض ورود به جرمشان رسیدگی خواهد شد.
از محسنیاژهای همچنین به عنوان یکی از روحانیان دخیل در قتل دگراندیشان (قتلهای زنجیرهای) در دهه هفتاد یاد شده است. طبق تصویر سندی که مهدی فلاحتی در برنامه «صفحه آخر» صدای آمریکا ارائه کرد، حکم قتل پیروز دوانی، از قربانیان سلسله کشتارهای زنجیرهای دگراندیشان در دهه هفتاد، با دستور مستقیم محسنی اژهای به سعید امامی انجام شد. در آخرین دیدار پیش از قتل دوانی، سعید امامی به او میگوید که ماجرای گمشدن این آدم جنجال درست کرده است. اما اژهای پاسخ میدهد که نیازی نیست او را تحویل نیروی انتظامی بدهید؛ چرا که حکم افسادش صادر شده، «بکشیدش!». سوم شهریور ۱۳۷۷ پیروز دوانی، نویسنده و روزنامهنگار، از منزل خارج شد، ربوده شد و به قتل رسید.
در سال ۱۳۸۱ در جلسه هفتگی هیئت منصفه مطبوعات، محسنی اژهای (که آن زمان ریاست دادگاه ویژه روحانیت را هم عهدهدار بود) طی جدالی با عیسی سحرخیز (نماینده مدیران مطبوعات) گلاویز شد، به سوی او دو قندان پرتاب کرد و بدین هم بسنده نکرد و شانه چپ او را گاز گرفت.
درباره او بخوانید:
https://tavaana.org/mohseni_ezhei/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
محسنی اژهای از برکشیدهشدگان طیف امنیتی روحانیان برآمده از انقلاب اسلامی است. در بسیاری از اعترافهای اجباری و تحت شکنجه، دادگاههای نمایشی و ناعادلانه، اعدامهای مصلحتی افراد و نیز اعدامهای گروهی مخالفان میتوان رد پایی از محسنی اژهای در مقام دستیار، مشاور یا گرداننده معرکه دید.
به عنوان نمونه، بازجویی از مهدی هاشمی – که در بیت قائممقام رهبری صاحب نفوذ بود و برادر داماد آیتالله منتظری نیز بود – منجر به اعتراف وی در تلویزیون و سپس مقدمه مهمی بر تشدید اختلافات منتظری با خمینی و نهایتا برکناری منتظری از جانشینی آینده بنیانگذار انقلاب اسلامی شد. این اعترافگیری تاریخی برای محسنی اژهای در مقام دستیار وزیر وقت اطلاعات، محمد محمدی ریشهری، بیگمان موفقیتی بزرگ محسوب میشد؛ آن هم برای یک روحانی جوان سی ساله.
همچنین نگاه او به ایرانیان خارج کشور با عنوان «هر ایرانی؛ یک جاسوس بالقوه دشمن» از دیدگاههای جنجالآمیز او ست. محسنیاژهای پس از جنبش سبز گفته بود اندکی قبل از اعتراضات بسیاری از خارجنشینها تحت نام تاجر و غیره وارد کشور شدند که «این رفت و آمدها نشان میداد خبری است».
از جنجالیترین اظهارات محسنی اژهای درباره وضعیت ایرانیان خارج از کشور آن بود که در سال ۲۰۱۳ گفت کسانی که علیه نظام اسلامی مرتکب جرم شدهاند از ورود به کشور منع نمیشوند ولی بهمحض ورود به جرمشان رسیدگی خواهد شد.
از محسنیاژهای همچنین به عنوان یکی از روحانیان دخیل در قتل دگراندیشان (قتلهای زنجیرهای) در دهه هفتاد یاد شده است. طبق تصویر سندی که مهدی فلاحتی در برنامه «صفحه آخر» صدای آمریکا ارائه کرد، حکم قتل پیروز دوانی، از قربانیان سلسله کشتارهای زنجیرهای دگراندیشان در دهه هفتاد، با دستور مستقیم محسنی اژهای به سعید امامی انجام شد. در آخرین دیدار پیش از قتل دوانی، سعید امامی به او میگوید که ماجرای گمشدن این آدم جنجال درست کرده است. اما اژهای پاسخ میدهد که نیازی نیست او را تحویل نیروی انتظامی بدهید؛ چرا که حکم افسادش صادر شده، «بکشیدش!». سوم شهریور ۱۳۷۷ پیروز دوانی، نویسنده و روزنامهنگار، از منزل خارج شد، ربوده شد و به قتل رسید.
در سال ۱۳۸۱ در جلسه هفتگی هیئت منصفه مطبوعات، محسنی اژهای (که آن زمان ریاست دادگاه ویژه روحانیت را هم عهدهدار بود) طی جدالی با عیسی سحرخیز (نماینده مدیران مطبوعات) گلاویز شد، به سوی او دو قندان پرتاب کرد و بدین هم بسنده نکرد و شانه چپ او را گاز گرفت.
درباره او بخوانید:
https://tavaana.org/mohseni_ezhei/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
👎8❤3💔3👍2
Forwarded from گفتوشنود
هفتهنامۀ لوپوئن در گزارشی مستند، از شتاب روند سکولاریزاسیون در ایران پرده برمیدارد؛ روندی که نه تنها در دادههای آماری، بلکه در رفتار فرهنگی، نامگذاری نسلهای جدید و خیزشهای مدنی نمایان است. بر اساس پژوهش مورد استناد این گزارش، اکثریت ایرانیان مخالف دخالت دین در قانونگذاریاند؛ نشانهای که آینده ساختار سیاسی کنونی ایران را در هالهای از ابهام فرو برده است.
هفتهنامۀ فرانسوی لوپوئن در گزارشی تازه، با استناد به دادههای یک پژوهش معتبر، از روند پرشتاب سکولاریزاسیون در ایران پرده برمیدارد؛ روندی که نهتنها بر رفتار اجتماعی و فرهنگی ایرانیان اثر گذاشته، بلکه نشانۀ دگرگونی عمیق در ارزشها و رابطه جامعه با دین است—آن هم در کشوری که مشروعیت حاکمیت بر پایۀ دین تعریف شده است.
گزارش با یادآوری سخنان مجیدرضا رهنورد آغاز میشود : جوان ۲۳ سالهای که در دسامبر ۲۰۲۲ پیش از اعدام رو به دوربین سیمای جمهوری اسلامی گفت : «بر گورم نه قرآن بخوانید، نه زاری کنید، بلکه فقط شاد باشید و شادمانی کنید.» این عبارت نماد جسارت نسلی است که بهگفته نویسندۀ مقالۀ لوپوئن، دیگر «خود را اسیر مناسک نمیخواهد» و به تنهایی گویای گسست عمیق میان بخشهای بزرگی از جامعه ایران و قرائت رسمی دین است.
مطابق یادداشت بنیاد «نوآوری سیاسی» با عنوان ایران: جامعهای سکولار، متکثر و مخالف، اکثریت ایرانیان خواهان حذف کامل آموزههای دینی از قوانین هستند. بر اساس این بررسی: تنها ۳۲ درصد ایرانیان خود را مسلمان شیعه معرفی کردهاند. ۲۲ درصد گفتهاند هیچ وابستگی مذهبی ندارند. حدود ۹ درصد خود را بیخدا دانستهاند و گروههای کوچکتری نیز به «معنویت» یا «آگنوستیسیزم» گرایش دارند.
بر بنیاد این پژوهش ۶۸ درصد پاسخدهندگان مخالف دخالت دین در قانونگذاری هستند و همین چالشی مستقیم برای ساختار کنونی جمهوری اسلامی به شمار می رود.
در جای دیگری از مقالۀ لوپوئن میخوانیم که تحول در انتخاب نامهای نوزادان، گویای تغییر ذائقۀ فرهنگی ایرانیان است. طبق یافتههای پژوهش مورد استناد در مقالۀ لوپوئن : در سال ۲۰۰۰، ۶ درصد پسران «محمد» نام گرفتند، در سال ۲۰۱۷ این رقم به حدود ٣ درصد کاهش یافت. نام «علی» در همین دوره از حدود ٨ درصد به دو نیم درصد رسید. در میان دختران، نام «فاطمه» از حدود ١٤ درصد به ۵ درصد سقوط کرده است.
به تعبیر لوپوئن، «نسلهای پس از انقلاب که اکنون خود والدین هستند فرزندانشان را با نامهای غیرمذهبی صدا میزنند و این خود نشانهای روشن از چرخش ارزشها است. مطابق پژوهش صورت گرفته رسانههای برونمرزی از جمله شبکه های «منوتو»، «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» با شکستن انحصار روایت رسمی، نقش مهمی در این روند ایفا کردهاند. طبق دادههای «گروه تحلیل نگرشها در ایران»، در سال ۲۰۲۳، اعتماد عمومی به این شبکهها از رسانههای حکومتی پیشی گرفته است.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، که با اعتراض به حجاب اجباری آغاز شد، بهگزارش لوپوئن، «فراتر از مبارزه با یک قانون یا یک رژیم، خواستی وجودی برای دموکراسی سکولار و فاصلهگیری از اسلام حکومتی» در ایران است. این خیزش، به تعبیر نویسنده، «پاسخی است به روایتهایی که اسلام را سرنوشت محتوم شرق میدانند».
بهنوشته لوپوئن، سیر تحولات کنونی، اگرچه در زیر سایۀ سرکوب جریان دارد، اما «دلالت بر جامعهای دارد که آرامآرام از دین سیاسی میگسلد». پرسش اساسی این است که آیا این روند، در نهایت، به فروپاشی ستون ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه خواهد انجامید؟
منبع: ار.اف.ای فارسی
#سکولاریسم #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
هفتهنامۀ فرانسوی لوپوئن در گزارشی تازه، با استناد به دادههای یک پژوهش معتبر، از روند پرشتاب سکولاریزاسیون در ایران پرده برمیدارد؛ روندی که نهتنها بر رفتار اجتماعی و فرهنگی ایرانیان اثر گذاشته، بلکه نشانۀ دگرگونی عمیق در ارزشها و رابطه جامعه با دین است—آن هم در کشوری که مشروعیت حاکمیت بر پایۀ دین تعریف شده است.
گزارش با یادآوری سخنان مجیدرضا رهنورد آغاز میشود : جوان ۲۳ سالهای که در دسامبر ۲۰۲۲ پیش از اعدام رو به دوربین سیمای جمهوری اسلامی گفت : «بر گورم نه قرآن بخوانید، نه زاری کنید، بلکه فقط شاد باشید و شادمانی کنید.» این عبارت نماد جسارت نسلی است که بهگفته نویسندۀ مقالۀ لوپوئن، دیگر «خود را اسیر مناسک نمیخواهد» و به تنهایی گویای گسست عمیق میان بخشهای بزرگی از جامعه ایران و قرائت رسمی دین است.
مطابق یادداشت بنیاد «نوآوری سیاسی» با عنوان ایران: جامعهای سکولار، متکثر و مخالف، اکثریت ایرانیان خواهان حذف کامل آموزههای دینی از قوانین هستند. بر اساس این بررسی: تنها ۳۲ درصد ایرانیان خود را مسلمان شیعه معرفی کردهاند. ۲۲ درصد گفتهاند هیچ وابستگی مذهبی ندارند. حدود ۹ درصد خود را بیخدا دانستهاند و گروههای کوچکتری نیز به «معنویت» یا «آگنوستیسیزم» گرایش دارند.
بر بنیاد این پژوهش ۶۸ درصد پاسخدهندگان مخالف دخالت دین در قانونگذاری هستند و همین چالشی مستقیم برای ساختار کنونی جمهوری اسلامی به شمار می رود.
در جای دیگری از مقالۀ لوپوئن میخوانیم که تحول در انتخاب نامهای نوزادان، گویای تغییر ذائقۀ فرهنگی ایرانیان است. طبق یافتههای پژوهش مورد استناد در مقالۀ لوپوئن : در سال ۲۰۰۰، ۶ درصد پسران «محمد» نام گرفتند، در سال ۲۰۱۷ این رقم به حدود ٣ درصد کاهش یافت. نام «علی» در همین دوره از حدود ٨ درصد به دو نیم درصد رسید. در میان دختران، نام «فاطمه» از حدود ١٤ درصد به ۵ درصد سقوط کرده است.
به تعبیر لوپوئن، «نسلهای پس از انقلاب که اکنون خود والدین هستند فرزندانشان را با نامهای غیرمذهبی صدا میزنند و این خود نشانهای روشن از چرخش ارزشها است. مطابق پژوهش صورت گرفته رسانههای برونمرزی از جمله شبکه های «منوتو»، «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» با شکستن انحصار روایت رسمی، نقش مهمی در این روند ایفا کردهاند. طبق دادههای «گروه تحلیل نگرشها در ایران»، در سال ۲۰۲۳، اعتماد عمومی به این شبکهها از رسانههای حکومتی پیشی گرفته است.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، که با اعتراض به حجاب اجباری آغاز شد، بهگزارش لوپوئن، «فراتر از مبارزه با یک قانون یا یک رژیم، خواستی وجودی برای دموکراسی سکولار و فاصلهگیری از اسلام حکومتی» در ایران است. این خیزش، به تعبیر نویسنده، «پاسخی است به روایتهایی که اسلام را سرنوشت محتوم شرق میدانند».
بهنوشته لوپوئن، سیر تحولات کنونی، اگرچه در زیر سایۀ سرکوب جریان دارد، اما «دلالت بر جامعهای دارد که آرامآرام از دین سیاسی میگسلد». پرسش اساسی این است که آیا این روند، در نهایت، به فروپاشی ستون ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه خواهد انجامید؟
منبع: ار.اف.ای فارسی
#سکولاریسم #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍24❤5👌4
همراهان گرامی
همراهی شما با توانا همواره الهامبخش ما بوده است. از شما دعوت میکنیم چند دقیقه وقت بگذارید و این فرم نظرسنجی را تکمیل کنید.
نظرات، پیشنهادها و انتقادهای سازنده شما چون چراغی فراروی ما ست تا با دیدی روشنتر، گامهایی مؤثرتر در مسیر بهبود و ارتقای جامعه مدنی ایران برداریم.
آموزشکده توانا بیش از ۱۵ سال است که در راه رشد جامعه مدنی ایران تلاش میکند به منظور تعامل بیشتر با توانا میتوانید نظرات و پیشنهادهای خود را برای ما ارسال کنید. برای ارتقای کارها به نظرات سازنده شما نیاز داریم.
سپاس از همراهی شما عزیزان
https://qfreeaccountssjc1.az1.qualtrics.com/jfe/form/SV_720zfDUO5qPrP9A?Q_CHL=social&Q_SocialSource=twitter
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نظرسنجی
@Tavaana_TavaanaTech
همراهی شما با توانا همواره الهامبخش ما بوده است. از شما دعوت میکنیم چند دقیقه وقت بگذارید و این فرم نظرسنجی را تکمیل کنید.
نظرات، پیشنهادها و انتقادهای سازنده شما چون چراغی فراروی ما ست تا با دیدی روشنتر، گامهایی مؤثرتر در مسیر بهبود و ارتقای جامعه مدنی ایران برداریم.
آموزشکده توانا بیش از ۱۵ سال است که در راه رشد جامعه مدنی ایران تلاش میکند به منظور تعامل بیشتر با توانا میتوانید نظرات و پیشنهادهای خود را برای ما ارسال کنید. برای ارتقای کارها به نظرات سازنده شما نیاز داریم.
سپاس از همراهی شما عزیزان
https://qfreeaccountssjc1.az1.qualtrics.com/jfe/form/SV_720zfDUO5qPrP9A?Q_CHL=social&Q_SocialSource=twitter
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نظرسنجی
@Tavaana_TavaanaTech
❤27
گزارشی از بازداشت وحشیانه سحر ممیزاده، شکنجه و بردن او تا پای چوبه دار در دوران بازجویی
🔸 به گفته یکی از نزدیکان سحر ممیزاده، به نقل از خانوادهاش، این فعال مدنی اهل اردبیل، روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ به طرزی وحشیانه و خشونتبار توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد و از آن زمان تاکنون تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفته است.
بر اساس این روایت، نیروهای امنیتی هنگام بازداشت سحر با اسلحه وارد خانه شده و آن را به سمت اعضای خانواده او نشانه گرفتند. سپس تمام تلفنهای همراه اعضای خانواده ضبط شد و ارتباط آنها با بیرون بهطور کامل قطع گردید.
تا روز گذشته هیچ اطلاعاتی درباره محل نگهداری، وضعیت سلامتی یا حتی زنده بودن سحر در دست خانوادهاش نبود.
پس از اینهمه معطلی و نگرانی، بالاخره اجازه ملاقات دادند و مشخص شد که او در سلول انفرادی در مکانی نامعلوم نگهداری میشود؛ محیطی که به گفته این منبع مطلع، بسیار کثیف، آلوده و فاقد حداقل شرایط بهداشتی است. سحر با بدن زخمی و در وضعیت بسیار وخیم، روزانه تحت بازجوییهای سخت و شکنجه قرار دارد. خانوادهاش گفتهاند که تمام بدن سحر در از زهمهای وحشتناک بوده است.
سحر به خانوادهاش گفته است که تا پای چوبه دار برده شده و سپس بازگردانده شده است. هماکنون نیز در شرایط فوقالعاده نامناسب و بدون هیچگونه رسیدگی نگهداری میشود، و هنوز هیچ نهاد رسمی حاضر به پاسخگویی درباره بازداشت یا اتهامات او نیست.
این منبع مطلع همچنین میگوید خانواده سحر معتقدند همچنان تحت شنود و فشار نیروهای امنیتی قرار دارند و بشدت نگران جان تنها دختر خانواده هستند.
این فعال ۲۹ ساله، پیشتر نیز در ۹ آبان ۱۴۰۳ توسط مأموران اداره اطلاعات اردبیل بازداشت شده بود. آنها ابتدا با جعل عنوان مأمور پست با ترفند “تحویل نامه” او را در مقابل خانهاش دستگیر کردند. سحر در آن زمان هم بهخاطر فعالیت در شبکههای اجتماعی و انتشار استوریهای اعتراضی – از جمله در حمایت از توماج صالحی و اشاره به مسعود پزشکیان – هدف این اقدام قرار گرفته بود.
او پس از مدتی با وثیقه آزاد شده بود.
#سحر_ممیزاده #اردبیل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🔸 به گفته یکی از نزدیکان سحر ممیزاده، به نقل از خانوادهاش، این فعال مدنی اهل اردبیل، روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ به طرزی وحشیانه و خشونتبار توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد و از آن زمان تاکنون تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفته است.
بر اساس این روایت، نیروهای امنیتی هنگام بازداشت سحر با اسلحه وارد خانه شده و آن را به سمت اعضای خانواده او نشانه گرفتند. سپس تمام تلفنهای همراه اعضای خانواده ضبط شد و ارتباط آنها با بیرون بهطور کامل قطع گردید.
تا روز گذشته هیچ اطلاعاتی درباره محل نگهداری، وضعیت سلامتی یا حتی زنده بودن سحر در دست خانوادهاش نبود.
پس از اینهمه معطلی و نگرانی، بالاخره اجازه ملاقات دادند و مشخص شد که او در سلول انفرادی در مکانی نامعلوم نگهداری میشود؛ محیطی که به گفته این منبع مطلع، بسیار کثیف، آلوده و فاقد حداقل شرایط بهداشتی است. سحر با بدن زخمی و در وضعیت بسیار وخیم، روزانه تحت بازجوییهای سخت و شکنجه قرار دارد. خانوادهاش گفتهاند که تمام بدن سحر در از زهمهای وحشتناک بوده است.
سحر به خانوادهاش گفته است که تا پای چوبه دار برده شده و سپس بازگردانده شده است. هماکنون نیز در شرایط فوقالعاده نامناسب و بدون هیچگونه رسیدگی نگهداری میشود، و هنوز هیچ نهاد رسمی حاضر به پاسخگویی درباره بازداشت یا اتهامات او نیست.
این منبع مطلع همچنین میگوید خانواده سحر معتقدند همچنان تحت شنود و فشار نیروهای امنیتی قرار دارند و بشدت نگران جان تنها دختر خانواده هستند.
این فعال ۲۹ ساله، پیشتر نیز در ۹ آبان ۱۴۰۳ توسط مأموران اداره اطلاعات اردبیل بازداشت شده بود. آنها ابتدا با جعل عنوان مأمور پست با ترفند “تحویل نامه” او را در مقابل خانهاش دستگیر کردند. سحر در آن زمان هم بهخاطر فعالیت در شبکههای اجتماعی و انتشار استوریهای اعتراضی – از جمله در حمایت از توماج صالحی و اشاره به مسعود پزشکیان – هدف این اقدام قرار گرفته بود.
او پس از مدتی با وثیقه آزاد شده بود.
#سحر_ممیزاده #اردبیل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔50❤9🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازرسی بدنی نامتعارف و وقیحانه و توهینآمیز زنان (همسر، دختر، خواهر و مادر زندانیان) پیش از ملاقات در زندان تهران بزرگ خشم زندانیان را برانگیخته است.
محمد نوریزاد در ابن فایل صوتی میگوید، دختر ۱۳ سالهای را برهنهی برهنه کرده بودند تا بازرسی بدنی بکنند! آن دختر تمام مدت ملاقات با پدرش گریه میکرد.
آقای نوریزاد میگوید زندانیان در اعتراض به این رفتار از حضور در آمارگیری سر باز زدند و در محوطه تجمع کردهاند و گفتهاند تا صبح به اعتراضشان ادامه خواهند داد.
پیشتر فایل صوتی پیام باستانی را منتشر کرده بودیم که او هم در این خصوص اطلاعرسانی کرده بود.
#محمد_نوریزاد #زندان_تهران_بزرگ #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد نوریزاد در ابن فایل صوتی میگوید، دختر ۱۳ سالهای را برهنهی برهنه کرده بودند تا بازرسی بدنی بکنند! آن دختر تمام مدت ملاقات با پدرش گریه میکرد.
آقای نوریزاد میگوید زندانیان در اعتراض به این رفتار از حضور در آمارگیری سر باز زدند و در محوطه تجمع کردهاند و گفتهاند تا صبح به اعتراضشان ادامه خواهند داد.
پیشتر فایل صوتی پیام باستانی را منتشر کرده بودیم که او هم در این خصوص اطلاعرسانی کرده بود.
#محمد_نوریزاد #زندان_تهران_بزرگ #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔59❤2👍1
امیر شهیدینژاد، پدر جاویدنام مهرشاد شهیدی، تصاویری از گلباران کردن مزار فرزندش توسط هموطنان را منتشر کرده است.
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴
مهرشاد شهیدینژاد منفرد طهرانی، سرآشپز و دانشجوی ۲۰ ساله، روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در اراک، در نزدیکی محل زندگیاش، به دست مأموران امنیتی به طرز وحشیانهای به قتل رسید. طبق شهادت افرادی که در صحنه حاضر بودهاند، مأموران پس از تعقیب او، وی را با شوکر و باتوم مورد ضربوجرح قرار داده و در حالی که بیحرکت روی زمین افتاده بود، او را کشانکشان از محل دور کردند. مأموران امنیتی به خانواده مهرشاد ادعا کردهاند که او به دلیل ایست قلبی جان باخته است، اما شواهد عینی حکایت دیگری دارند.
#مهرشاد_شهیدی #اراک #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴
مهرشاد شهیدینژاد منفرد طهرانی، سرآشپز و دانشجوی ۲۰ ساله، روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در اراک، در نزدیکی محل زندگیاش، به دست مأموران امنیتی به طرز وحشیانهای به قتل رسید. طبق شهادت افرادی که در صحنه حاضر بودهاند، مأموران پس از تعقیب او، وی را با شوکر و باتوم مورد ضربوجرح قرار داده و در حالی که بیحرکت روی زمین افتاده بود، او را کشانکشان از محل دور کردند. مأموران امنیتی به خانواده مهرشاد ادعا کردهاند که او به دلیل ایست قلبی جان باخته است، اما شواهد عینی حکایت دیگری دارند.
#مهرشاد_شهیدی #اراک #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤38💔22🕊4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسم یادبود چهلمین روز قتل حکومتی (اعدام) مجاهد کورکور به دست نیروهای سرکوبگر رژیم جمهوری اسلامی در آرامستان اجدادی روستای تخت کاشان از توابع شهرستان ایذه در کنار قبر بی بی نگار کورکور در تاریخ پنجشنبه ۲۶ تیر ماه برگزار شد.
پس از چهل روز پیگیری و تلاش و کوشش و مراجعه هر روزه مادر مجاهد به دادگاه و اطلاعات ایذه برای تحویل گرفتن پیکر فرزندش، خانواده موقت نشدند که پیکر را تحویل بگیرند و هیچ گونه جوابی از محل دفن مجاهد نیز به خانواده داده نشده و تصمیم گرفتند برای تسکین دل مادر و پدر و خانواده داغدیده و غم پرور مراسم یادبودی برگزار کنند. تلاشهای خانواده و بیقراریهای مادر همچنان برای تحویل پیکر مجاهد کور کور ادامه دارد.
#مجاهد_کورکور #نگار_کورکور #اوول_کورکور
#ایذه #خوزستان
#اینجا_کلی_آرزو_خاکه
#ایران_خداحافظ
#ایران #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از چهل روز پیگیری و تلاش و کوشش و مراجعه هر روزه مادر مجاهد به دادگاه و اطلاعات ایذه برای تحویل گرفتن پیکر فرزندش، خانواده موقت نشدند که پیکر را تحویل بگیرند و هیچ گونه جوابی از محل دفن مجاهد نیز به خانواده داده نشده و تصمیم گرفتند برای تسکین دل مادر و پدر و خانواده داغدیده و غم پرور مراسم یادبودی برگزار کنند. تلاشهای خانواده و بیقراریهای مادر همچنان برای تحویل پیکر مجاهد کور کور ادامه دارد.
#مجاهد_کورکور #نگار_کورکور #اوول_کورکور
#ایذه #خوزستان
#اینجا_کلی_آرزو_خاکه
#ایران_خداحافظ
#ایران #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔52❤2🕊2
سپیده قلیان:
آنقدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم
سپیده قلیان، فعال سیاسی، در پستی اینستاگرامی که روز چهارشنبه ۲۵ تیر منتشر کرد، ضمن انتشار تصویری شجاعانه از خود بیاعتنا به حجاب احباری، با اشاره به «خطر مرگ و نابودی» و «شرایط وخیم» نوشت اما قدرت ما کم نیست. آنقدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم.
متن نوشته خانم قلیان به شرح زیر است:
«سلام. دلتنگتان بودم. این اولین پست من پس از آن پست آخرم و آزادی سهساعتهام است. نزدیک به هفت سال از عمرم درگیر زندان، دادگاه و دادسرا بود، و حالا هم اوضاع خوبی نداریم. فقط آمدم بگویم: درست است که همهمان در خطر مرگ و نابودی هستیم و شرایط به شدت وخیم است، اما قدرت ما هم کم نیست. آنقدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم. شاید مشتهایمان، ارادهمان، از بمبها و موشکها نیرومندتر باشد. رفیق همیشهتان سپیده قلیان»
او وقتی که یکی از کاربران ناشناس ایکس، علیه پوشش او نوشت، تصویر دیگری از پوشش شجاعانهاش، هنگام آزادی از زندان اوین منتشر کرد. (اسلاید دوم)
سپیده قلیان روز ۱۱ خرداد پس از بیش از دو سال و با پایان دوران محکومیت از زندان اوین آزاد شد.
این زندانی سیاسی پیشتر در روز ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۱، چند ساعت پس از آزادی در پی صدور بخشنامه عفو، در مسیر تهران به دزفول توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود. او موقع آزادی قبلی ویدیویی منتشر کرده بود که در آن فریاد میزد «خامنهای ضحاک، میکشیمت زیر خاک» و همین موضوع طرفداران ضحاک را خشمگین کرده بود. (اسلاید سوم)
در اردیبهشت ۱۴۰۲، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران این فعال مدنی را به اتهام «توهین به رهبری» به دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم کرد.
خانم قلیان با شکایت آمنه سادات ذبیحپور، بازجو و خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی، با پرونده جدیدی مواجه شد.
او در این پرونده به یک سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شد.
سپیده قلیان به دلیل فعالیتهای مدنی به ویژه حمایت از کارگران هفتتپه، پیشتر نیز سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
#سپیده_قلیان #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنقدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم
سپیده قلیان، فعال سیاسی، در پستی اینستاگرامی که روز چهارشنبه ۲۵ تیر منتشر کرد، ضمن انتشار تصویری شجاعانه از خود بیاعتنا به حجاب احباری، با اشاره به «خطر مرگ و نابودی» و «شرایط وخیم» نوشت اما قدرت ما کم نیست. آنقدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم.
متن نوشته خانم قلیان به شرح زیر است:
«سلام. دلتنگتان بودم. این اولین پست من پس از آن پست آخرم و آزادی سهساعتهام است. نزدیک به هفت سال از عمرم درگیر زندان، دادگاه و دادسرا بود، و حالا هم اوضاع خوبی نداریم. فقط آمدم بگویم: درست است که همهمان در خطر مرگ و نابودی هستیم و شرایط به شدت وخیم است، اما قدرت ما هم کم نیست. آنقدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم. شاید مشتهایمان، ارادهمان، از بمبها و موشکها نیرومندتر باشد. رفیق همیشهتان سپیده قلیان»
او وقتی که یکی از کاربران ناشناس ایکس، علیه پوشش او نوشت، تصویر دیگری از پوشش شجاعانهاش، هنگام آزادی از زندان اوین منتشر کرد. (اسلاید دوم)
سپیده قلیان روز ۱۱ خرداد پس از بیش از دو سال و با پایان دوران محکومیت از زندان اوین آزاد شد.
این زندانی سیاسی پیشتر در روز ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۱، چند ساعت پس از آزادی در پی صدور بخشنامه عفو، در مسیر تهران به دزفول توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود. او موقع آزادی قبلی ویدیویی منتشر کرده بود که در آن فریاد میزد «خامنهای ضحاک، میکشیمت زیر خاک» و همین موضوع طرفداران ضحاک را خشمگین کرده بود. (اسلاید سوم)
در اردیبهشت ۱۴۰۲، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران این فعال مدنی را به اتهام «توهین به رهبری» به دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم کرد.
خانم قلیان با شکایت آمنه سادات ذبیحپور، بازجو و خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی، با پرونده جدیدی مواجه شد.
او در این پرونده به یک سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شد.
سپیده قلیان به دلیل فعالیتهای مدنی به ویژه حمایت از کارگران هفتتپه، پیشتر نیز سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
#سپیده_قلیان #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤56👍11🕊4👎2