Forwarded from گفتوشنود
علامه مجلسی: «حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود!»
رؤیای اتصال حکومت به امام زمان؛ از مجلسی تا خامنهای!
✍️پیام همراهان
🔹️در تاریخ ایران، کمتر دورهای را میتوان یافت که دین و سیاست تا این اندازه در هم تنیده باشند. صفویان با رسمیکردن تشیع، نخستین حکومت شیعی متمرکز در ایران را بنیان نهادند و برای تثبیت اقتدار خود به پشتوانهی فقه و کلام نیاز داشتند. در این میان، علامه محمدباقر مجلسی، محدث و فقیه نامدار قرن یازدهم هجری، نقشی تعیینکننده یافت. او در اواخر دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، با نفوذ معنوی و علمی خود، کوشید سلطنت صفویه را نه صرفاً حکومت دنیوی، بلکه گامی در مسیر ظهور امام زمان معرفی کند. نقل است که گفته بود:
🔷️«حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود.»
🔹️این جمله در ظاهر دعایی آرزومندانه است، اما در عمق خود تلاشی برای تقدسبخشی به قدرت سیاسی است؛ نوعی پیوند میان تخت و منبر که در آن پادشاه به «نایب امام» بدل میشود و مخالفت با سلطنت رنگ بیدینی میگیرد.
چنین تصوری از مشروعیت، با گذر زمان دگرگون شد اما از میان نرفت. پس از دورههای قاجار و پهلوی ــ که مشروعیت بیشتر بر نظم دنیوی یا ملیگرایی استوار بود ــ انقلاب ۱۳۵۷ بار دیگر همان الگوی قدیم را زنده کرد. در جمهوری اسلامی، اینبار فقیه حاکم خود را ادامهی ولایت امام زمان معرفی کرد و از زبان رسمی نظام شنیده شد که «ما پرچم را به دست امام خواهیم داد».
🔹️از صفویه تا امروز، رؤیای «اتصال حکومت به امام زمان» تلاشی بوده است برای آسمانی کردن قدرت زمینی؛ راهی برای آنکه حاکمیت مشروعیت خود را نه از مردم، بلکه از خدا بگیرد. اما هرگاه قدرت رنگ تقدس گرفته است، مرز میان ایمان و اطاعت سیاسی محو شده و نقدِ قدرت، همسنگ بیدینی تلقی شده است.
#مهدویت #امام_زمان #قدسی_سازی #حکومت_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
علامه مجلسی: «حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود!»
رؤیای اتصال حکومت به امام زمان؛ از مجلسی تا خامنهای!
✍️پیام همراهان
🔹️در تاریخ ایران، کمتر دورهای را میتوان یافت که دین و سیاست تا این اندازه در هم تنیده باشند. صفویان با رسمیکردن تشیع، نخستین حکومت شیعی متمرکز در ایران را بنیان نهادند و برای تثبیت اقتدار خود به پشتوانهی فقه و کلام نیاز داشتند. در این میان، علامه محمدباقر مجلسی، محدث و فقیه نامدار قرن یازدهم هجری، نقشی تعیینکننده یافت. او در اواخر دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، با نفوذ معنوی و علمی خود، کوشید سلطنت صفویه را نه صرفاً حکومت دنیوی، بلکه گامی در مسیر ظهور امام زمان معرفی کند. نقل است که گفته بود:
🔷️«حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود.»
🔹️این جمله در ظاهر دعایی آرزومندانه است، اما در عمق خود تلاشی برای تقدسبخشی به قدرت سیاسی است؛ نوعی پیوند میان تخت و منبر که در آن پادشاه به «نایب امام» بدل میشود و مخالفت با سلطنت رنگ بیدینی میگیرد.
چنین تصوری از مشروعیت، با گذر زمان دگرگون شد اما از میان نرفت. پس از دورههای قاجار و پهلوی ــ که مشروعیت بیشتر بر نظم دنیوی یا ملیگرایی استوار بود ــ انقلاب ۱۳۵۷ بار دیگر همان الگوی قدیم را زنده کرد. در جمهوری اسلامی، اینبار فقیه حاکم خود را ادامهی ولایت امام زمان معرفی کرد و از زبان رسمی نظام شنیده شد که «ما پرچم را به دست امام خواهیم داد».
🔹️از صفویه تا امروز، رؤیای «اتصال حکومت به امام زمان» تلاشی بوده است برای آسمانی کردن قدرت زمینی؛ راهی برای آنکه حاکمیت مشروعیت خود را نه از مردم، بلکه از خدا بگیرد. اما هرگاه قدرت رنگ تقدس گرفته است، مرز میان ایمان و اطاعت سیاسی محو شده و نقدِ قدرت، همسنگ بیدینی تلقی شده است.
#مهدویت #امام_زمان #قدسی_سازی #حکومت_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍8👎4❤3
زهرا شهبازطبری، زندانی سیاسی ۶۷ ساله اهل رشت به اعدام محکوم شد.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، این زندانی سیاسی را به اتهام «همکاری با گروههای مخالف نظام» در سایه مصادیق بسیار محدود و غیرقابلاتکا به اعدام محکوم کرد.
جلسه دادرسی این زندانی سیاسی هفته گذشته برگزار شد و قاضی «احمد درویش» رأی به اعدام وی صادر کرد.
فرزند این زندانی سیاسی در گفتگو با «هرانا» گفته است:
«روند دادرسی کمتر از ده دقیقه طول کشید. مادرم دسترسی مؤثر به وکیل مستقل نداشت؛ وکیلی که از سوی نهاد قضایی معرفی شد، بدون دفاع مؤثر نتیجه را تایید و ابلاغ کرد. کل دادگاه یک نمایش بود.»
زهرا شهبازطبری فروردینماه امسال بازداشت شد. پس از بازداشت ایشان تا مدتها خانواده از وضعیت ایشان و دلایل بازداشت او بیخبر بودند. به گزارش منابع محلی و حقوق بشری وضعیت جسمی و روحی زهرا شهبازطبری در زندان لاکان رشت نامناسب است.
صدای زندانیان باشیم جمهوری اسلامی با صدور و اجرای احکام اعدام، به قصد سرکوب معترضان، ترس و ارعاب را در جامعه حاکم کرده است.
#زهرا_شهباز_طبری
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، این زندانی سیاسی را به اتهام «همکاری با گروههای مخالف نظام» در سایه مصادیق بسیار محدود و غیرقابلاتکا به اعدام محکوم کرد.
جلسه دادرسی این زندانی سیاسی هفته گذشته برگزار شد و قاضی «احمد درویش» رأی به اعدام وی صادر کرد.
فرزند این زندانی سیاسی در گفتگو با «هرانا» گفته است:
«روند دادرسی کمتر از ده دقیقه طول کشید. مادرم دسترسی مؤثر به وکیل مستقل نداشت؛ وکیلی که از سوی نهاد قضایی معرفی شد، بدون دفاع مؤثر نتیجه را تایید و ابلاغ کرد. کل دادگاه یک نمایش بود.»
زهرا شهبازطبری فروردینماه امسال بازداشت شد. پس از بازداشت ایشان تا مدتها خانواده از وضعیت ایشان و دلایل بازداشت او بیخبر بودند. به گزارش منابع محلی و حقوق بشری وضعیت جسمی و روحی زهرا شهبازطبری در زندان لاکان رشت نامناسب است.
صدای زندانیان باشیم جمهوری اسلامی با صدور و اجرای احکام اعدام، به قصد سرکوب معترضان، ترس و ارعاب را در جامعه حاکم کرده است.
#زهرا_شهباز_طبری
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
💔31🕊5❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر دادخواه علی سیدی با انتشار این ویدئو نوشت:
«تقویم به آبان که میرسد خون گریه میکند
هر روزش هر ثانیه ش تا آخرین روز جهان آبان
برای ما یاد آور زخم های عمیقی ست که به جانمان مانده.»
علی سیدی، ۲۵ ساله، یکی از جاویدنامان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بود؛ پسری کاری، مهربان و شجاع که زندگیاش با عشق به خانواده و دوستان معنا داشت. ۲۳ شهریور ۱۳۷۶ در تهران به دنیا آمد و در کنار برادرش سعید و خواهر کوچکترش باران، در خانوادهای پر از سختی اما سرشار از محبت بزرگ شد. از نوجوانی کار میکرد تا بار زندگی را از دوش مادر جوانش بردارد. دیپلم کامپیوتر داشت، به بدنسازی، موسیقی رپ و رانندگی علاقهمند بود و هیچگاه زیر بار زور نمیرفت.
با آغاز اعتراضات پس از قتل مهسا ژینا امینی، علی نیز به خیابان آمد. چهارم آبان ۱۴۰۱، در چهلم ژینا، وقتی دید زنان جوان را وحشیانه میزنند، تاب نیاورد و به دفاع از آنان برخاست. مأموران با شوکر و باتوم به او حمله کردند و از فاصله نزدیک به پهلویش شلیک کردند. در درمانگاه پرند بهدلیل شدت جراحات جان باخت.
مادر دادخواه علی سیدی در اینستاگرام
zh.khakpoor
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تقویم به آبان که میرسد خون گریه میکند
هر روزش هر ثانیه ش تا آخرین روز جهان آبان
برای ما یاد آور زخم های عمیقی ست که به جانمان مانده.»
علی سیدی، ۲۵ ساله، یکی از جاویدنامان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بود؛ پسری کاری، مهربان و شجاع که زندگیاش با عشق به خانواده و دوستان معنا داشت. ۲۳ شهریور ۱۳۷۶ در تهران به دنیا آمد و در کنار برادرش سعید و خواهر کوچکترش باران، در خانوادهای پر از سختی اما سرشار از محبت بزرگ شد. از نوجوانی کار میکرد تا بار زندگی را از دوش مادر جوانش بردارد. دیپلم کامپیوتر داشت، به بدنسازی، موسیقی رپ و رانندگی علاقهمند بود و هیچگاه زیر بار زور نمیرفت.
با آغاز اعتراضات پس از قتل مهسا ژینا امینی، علی نیز به خیابان آمد. چهارم آبان ۱۴۰۱، در چهلم ژینا، وقتی دید زنان جوان را وحشیانه میزنند، تاب نیاورد و به دفاع از آنان برخاست. مأموران با شوکر و باتوم به او حمله کردند و از فاصله نزدیک به پهلویش شلیک کردند. در درمانگاه پرند بهدلیل شدت جراحات جان باخت.
مادر دادخواه علی سیدی در اینستاگرام
zh.khakpoor
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔28
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
صفحه اینستاگرام زنان خواننده در مازندران یکی پس از دیگری بسته میشوند
صفحههای اینستاگرام زنان خواننده در مازندران یک پس از دیگری بسته میشوند، با همان پیام تکراری: «محتوای مجرمانه»
در حالیکه در تمام دنیا، موسیقی زندهترین شکل آزادی است، در ایران، صدای زن را «فساد» مینامند. اما طنز تلخ ماجرا اینجاست که همان حکومتی که از صدای زن میترسه، هر روز به شکل مضحک آمیزی از “کرامت زن” در حکومت جمهوری اسلامی حرف میزنه!
💰 tavaanatech
صفحههای اینستاگرام زنان خواننده در مازندران یک پس از دیگری بسته میشوند، با همان پیام تکراری: «محتوای مجرمانه»
در حالیکه در تمام دنیا، موسیقی زندهترین شکل آزادی است، در ایران، صدای زن را «فساد» مینامند. اما طنز تلخ ماجرا اینجاست که همان حکومتی که از صدای زن میترسه، هر روز به شکل مضحک آمیزی از “کرامت زن” در حکومت جمهوری اسلامی حرف میزنه!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💔13👍2🕊2❤1
Forwarded from گفتوشنود
🔹️با گذشت ۱۱ روز از بازداشت فردین بنگاله (پژگاله)، شهروند بهایی ساکن شیراز، خانواده او همچنان در وضعیت بلاتکلیف و بیخبر هستند. آقای بنگاله در حالی بازداشت شده که بهتازگی دو عمل جراحی سنگین را پشت سر گذاشته و بنا به توصیه پزشکان باید از فشار و استرس دور بماند.
🔹️بر اساس گزارشها، نیروهای امنیتی روز ۲۲ مهرماه ۱۴۰۴ این شهروند بهایی را در برابر چشمان فرزند خردسالش و تنها به دلیل باور به آیین بهایی بازداشت کردند. گفته میشود فرزند او در روزهای اخیر در فراق پدر بیتابی میکند.
🔹️در ماههای اخیر، و بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه در منطقه، موج تازهای از فشار و سرکوب سازمانیافته علیه جامعه بهایی در ایران آغاز شده است. این موج شامل بازداشتهای گسترده، صدور احکام سنگین، توقیف اموال، و فشارهای امنیتی و روانی علیه خانوادههای بهایی بوده است.
🔸 پرسشی برای تأمل
❓️چگونه میتوان از حکومت عادل سخن گفت، وقتی انسانها با باور متفاوت را به زنجیر میکشند؟
🔹️سرکوب آزادی دین و عقیده، نه امنیت میآفریند و نه ایمان را تقویت میکند؛ بلکه تنها زخم بیاعتمادی را در پیکر جامعه عمیقتر میسازد. هیچ قدرتی با زندانی کردن باور، نمیتواند حقیقت را خاموش و با تفرقه میان مردم حکومت کند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️با گذشت ۱۱ روز از بازداشت فردین بنگاله (پژگاله)، شهروند بهایی ساکن شیراز، خانواده او همچنان در وضعیت بلاتکلیف و بیخبر هستند. آقای بنگاله در حالی بازداشت شده که بهتازگی دو عمل جراحی سنگین را پشت سر گذاشته و بنا به توصیه پزشکان باید از فشار و استرس دور بماند.
🔹️بر اساس گزارشها، نیروهای امنیتی روز ۲۲ مهرماه ۱۴۰۴ این شهروند بهایی را در برابر چشمان فرزند خردسالش و تنها به دلیل باور به آیین بهایی بازداشت کردند. گفته میشود فرزند او در روزهای اخیر در فراق پدر بیتابی میکند.
🔹️در ماههای اخیر، و بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه در منطقه، موج تازهای از فشار و سرکوب سازمانیافته علیه جامعه بهایی در ایران آغاز شده است. این موج شامل بازداشتهای گسترده، صدور احکام سنگین، توقیف اموال، و فشارهای امنیتی و روانی علیه خانوادههای بهایی بوده است.
🔸 پرسشی برای تأمل
❓️چگونه میتوان از حکومت عادل سخن گفت، وقتی انسانها با باور متفاوت را به زنجیر میکشند؟
🔹️سرکوب آزادی دین و عقیده، نه امنیت میآفریند و نه ایمان را تقویت میکند؛ بلکه تنها زخم بیاعتمادی را در پیکر جامعه عمیقتر میسازد. هیچ قدرتی با زندانی کردن باور، نمیتواند حقیقت را خاموش و با تفرقه میان مردم حکومت کند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊16👍2
Forwarded from خداناباوری و انسان گرایی در عمل
آموزشکده توانا بهزودی برگزار میکند:
خداناباوری و انسانگرایی در عمل
این دوره آموزشی، با هدف آشنایی بیشتر مخاطبان با مفاهیم آتئیسم، خداناباوری و اگنوستیسیزم یا ندانمگرایی و همینطور اومانیسم یا انسانگرایی تدوین شده است.
در این درسگفتار پیچیدگیهایی که در باب معنی و کاربرد این مفاهیم در کلام روزمره وجود دارد، بررسی میشود و سعی خواهد شد که با توضیحات ساده باورها و جهانبینی آتئسیتها، اگنوستیکها و انسانگراها توضیح داده شود.
برخی موضوعاتی که در این دوره مطرح میشود:
«توضیح آتئیسم»، «آتئیسم ضمنی و آتئیسم صریح»، «توضیح ندانمگرایی یا Agnosticism و تفاوت آن با آتئیسم»، «آتئیسم و اخلاق»، «اومانیسم»، «اصول بنیادین اومانیسم سکولار»، «حقوق فردی به عنوان پشتوانه باور ما»، «ساختن جامعه برای خداناباوران»، «اتحاد با دیگر اقلیتها»، «تبعیض و شناخت صورتهای آن»، «درک دیدگاههای مختلف دینی»، «روشهای برای مواجهه با باورهای ایمانی»، «تفکر انتقادی و گفتمان عقلانی»، «اخلاق در جهان بدون خدا»، «جایگاه علم در اخلاق سکولار»، «معنا از دیدگاه انسانگرایی» «مواجهه با مرگ» و مفاهیم دیگر در پیرامون همین موضوعات.
فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
کانال تلگرام دوره:
https://t.me/Nonbelievers_iran
#خداباوری #آتئیسم #اگنوستیسیزم #اومانیسم #ندانم_گرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Nonbelievers_iran
خداناباوری و انسانگرایی در عمل
این دوره آموزشی، با هدف آشنایی بیشتر مخاطبان با مفاهیم آتئیسم، خداناباوری و اگنوستیسیزم یا ندانمگرایی و همینطور اومانیسم یا انسانگرایی تدوین شده است.
در این درسگفتار پیچیدگیهایی که در باب معنی و کاربرد این مفاهیم در کلام روزمره وجود دارد، بررسی میشود و سعی خواهد شد که با توضیحات ساده باورها و جهانبینی آتئسیتها، اگنوستیکها و انسانگراها توضیح داده شود.
برخی موضوعاتی که در این دوره مطرح میشود:
«توضیح آتئیسم»، «آتئیسم ضمنی و آتئیسم صریح»، «توضیح ندانمگرایی یا Agnosticism و تفاوت آن با آتئیسم»، «آتئیسم و اخلاق»، «اومانیسم»، «اصول بنیادین اومانیسم سکولار»، «حقوق فردی به عنوان پشتوانه باور ما»، «ساختن جامعه برای خداناباوران»، «اتحاد با دیگر اقلیتها»، «تبعیض و شناخت صورتهای آن»، «درک دیدگاههای مختلف دینی»، «روشهای برای مواجهه با باورهای ایمانی»، «تفکر انتقادی و گفتمان عقلانی»، «اخلاق در جهان بدون خدا»، «جایگاه علم در اخلاق سکولار»، «معنا از دیدگاه انسانگرایی» «مواجهه با مرگ» و مفاهیم دیگر در پیرامون همین موضوعات.
فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
کانال تلگرام دوره:
https://t.me/Nonbelievers_iran
#خداباوری #آتئیسم #اگنوستیسیزم #اومانیسم #ندانم_گرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Nonbelievers_iran
❤14👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهدان، مصدومان و خانوادههای دادخواه هنوز زندهاند
روز ۲۷ مهر ۱۴۰۴، برنامهای با عنوان «قصه الهه» در شبکهٔ سوم صداوسیما سعی کرد اعتراضات پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی را کوچک و بیاهمیت جلوه دهد و خشونت علیه معترضان را انکار کند. روایتهای این برنامه در برابر تصویرها، ویدئوها، و شهادتهای بیشمار صریح و روشن قرار دارد.
سیمای جمهوری اسلامی بار دیگر تلاش کرد تا حقیقت را وارونه کند و جنایت حکومت را سفیدنمایی کند. ادعای «ندیدن تیر جنگی» و «فوت نکردن عدهای» در حالی مطرح میشود که گزارشها و تصاویر منتشرشده، ویدئوهای فراوان از صحنهها، و شهادتهای مستقیم شهروندان، نشاندهندهی کاربرد خشونتهای کشنده و مجروحیتهای جدی است. چشمهای آسیبدیده، زخمهای بهجا مانده، و خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، گواهی ماندگارِ این واقعیتاند، همان واقعیتی که هیچ روایت ساختگیای نمیتواند آن را محو کند.
شاهدان عینی هنوز هستند: کسانی که با چشم خود گلولههای جنگی را دیدهاند، کسانی که از نزدیک اجساد را بردهاند، و کسانی که اعضای خانوادهشان زیر شکنجه یا تیراندازی جان باختهاند، همه حاضرند دربارهی آنچه دیدهاند صحبت کنند. پزشکان و پرستارانی که مجروحان را مداوا کردهاند، فعالان حقوق بشر، ویدئوها و تصاویر ثبتشده، همه در کنار هم یک دفترچهی مستند از جنایت را تشکیل میدهند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
پوششِ تلویزیونیای که درد را انکار کند، تاریخ را تحریف میکند و به رنجِ بازماندگان بیاحترامی میکند. حقیقت، حتی اگر تلخ باشد، راهی است که به عدالت و التیام میرسد و تا زمانی که بازماندگان و شاهدان زندهاند، آن حقیقت خاموش نخواهد شد.
#سیمای_میلی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز ۲۷ مهر ۱۴۰۴، برنامهای با عنوان «قصه الهه» در شبکهٔ سوم صداوسیما سعی کرد اعتراضات پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی را کوچک و بیاهمیت جلوه دهد و خشونت علیه معترضان را انکار کند. روایتهای این برنامه در برابر تصویرها، ویدئوها، و شهادتهای بیشمار صریح و روشن قرار دارد.
سیمای جمهوری اسلامی بار دیگر تلاش کرد تا حقیقت را وارونه کند و جنایت حکومت را سفیدنمایی کند. ادعای «ندیدن تیر جنگی» و «فوت نکردن عدهای» در حالی مطرح میشود که گزارشها و تصاویر منتشرشده، ویدئوهای فراوان از صحنهها، و شهادتهای مستقیم شهروندان، نشاندهندهی کاربرد خشونتهای کشنده و مجروحیتهای جدی است. چشمهای آسیبدیده، زخمهای بهجا مانده، و خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، گواهی ماندگارِ این واقعیتاند، همان واقعیتی که هیچ روایت ساختگیای نمیتواند آن را محو کند.
شاهدان عینی هنوز هستند: کسانی که با چشم خود گلولههای جنگی را دیدهاند، کسانی که از نزدیک اجساد را بردهاند، و کسانی که اعضای خانوادهشان زیر شکنجه یا تیراندازی جان باختهاند، همه حاضرند دربارهی آنچه دیدهاند صحبت کنند. پزشکان و پرستارانی که مجروحان را مداوا کردهاند، فعالان حقوق بشر، ویدئوها و تصاویر ثبتشده، همه در کنار هم یک دفترچهی مستند از جنایت را تشکیل میدهند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
پوششِ تلویزیونیای که درد را انکار کند، تاریخ را تحریف میکند و به رنجِ بازماندگان بیاحترامی میکند. حقیقت، حتی اگر تلخ باشد، راهی است که به عدالت و التیام میرسد و تا زمانی که بازماندگان و شاهدان زندهاند، آن حقیقت خاموش نخواهد شد.
#سیمای_میلی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤14🕊5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهدان، مصدومان و خانوادههای دادخواه هنوز زندهاند
روز ۲۷ مهر ۱۴۰۴، برنامهای با عنوان «قصه الهه» در شبکهٔ سوم صداوسیما سعی کرد اعتراضات پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی را کوچک و بیاهمیت جلوه دهد و خشونت علیه معترضان را انکار کند. روایتهای این برنامه در برابر تصویرها، ویدئوها، و شهادتهای بیشمار صریح و روشن قرار دارد.
سیمای جمهوری اسلامی بار دیگر تلاش کرد تا حقیقت را وارونه کند و جنایت حکومت را سفیدنمایی کند. ادعای «ندیدن تیر جنگی» و «فوت نکردن عدهای» در حالی مطرح میشود که گزارشها و تصاویر منتشرشده، ویدئوهای فراوان از صحنهها، و شهادتهای مستقیم شهروندان، نشاندهندهی کاربرد خشونتهای کشنده و مجروحیتهای جدی است. چشمهای آسیبدیده، زخمهای بهجا مانده، و خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، گواهی ماندگارِ این واقعیتاند، همان واقعیتی که هیچ روایت ساختگیای نمیتواند آن را محو کند.
شاهدان عینی هنوز هستند: کسانی که با چشم خود گلولههای جنگی را دیدهاند، کسانی که از نزدیک اجساد را بردهاند، و کسانی که اعضای خانوادهشان زیر شکنجه یا تیراندازی جان باختهاند، همه حاضرند دربارهی آنچه دیدهاند صحبت کنند. پزشکان و پرستارانی که مجروحان را مداوا کردهاند، فعالان حقوق بشر، ویدئوها و تصاویر ثبتشده، همه در کنار هم یک دفترچهی مستند از جنایت را تشکیل میدهند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
پوششِ تلویزیونیای که درد را انکار کند، تاریخ را تحریف میکند و به رنجِ بازماندگان بیاحترامی میکند. حقیقت، حتی اگر تلخ باشد، راهی است که به عدالت و التیام میرسد و تا زمانی که بازماندگان و شاهدان زندهاند، آن حقیقت خاموش نخواهد شد.
#سیمای_میلی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز ۲۷ مهر ۱۴۰۴، برنامهای با عنوان «قصه الهه» در شبکهٔ سوم صداوسیما سعی کرد اعتراضات پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی را کوچک و بیاهمیت جلوه دهد و خشونت علیه معترضان را انکار کند. روایتهای این برنامه در برابر تصویرها، ویدئوها، و شهادتهای بیشمار صریح و روشن قرار دارد.
سیمای جمهوری اسلامی بار دیگر تلاش کرد تا حقیقت را وارونه کند و جنایت حکومت را سفیدنمایی کند. ادعای «ندیدن تیر جنگی» و «فوت نکردن عدهای» در حالی مطرح میشود که گزارشها و تصاویر منتشرشده، ویدئوهای فراوان از صحنهها، و شهادتهای مستقیم شهروندان، نشاندهندهی کاربرد خشونتهای کشنده و مجروحیتهای جدی است. چشمهای آسیبدیده، زخمهای بهجا مانده، و خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، گواهی ماندگارِ این واقعیتاند، همان واقعیتی که هیچ روایت ساختگیای نمیتواند آن را محو کند.
شاهدان عینی هنوز هستند: کسانی که با چشم خود گلولههای جنگی را دیدهاند، کسانی که از نزدیک اجساد را بردهاند، و کسانی که اعضای خانوادهشان زیر شکنجه یا تیراندازی جان باختهاند، همه حاضرند دربارهی آنچه دیدهاند صحبت کنند. پزشکان و پرستارانی که مجروحان را مداوا کردهاند، فعالان حقوق بشر، ویدئوها و تصاویر ثبتشده، همه در کنار هم یک دفترچهی مستند از جنایت را تشکیل میدهند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
پوششِ تلویزیونیای که درد را انکار کند، تاریخ را تحریف میکند و به رنجِ بازماندگان بیاحترامی میکند. حقیقت، حتی اگر تلخ باشد، راهی است که به عدالت و التیام میرسد و تا زمانی که بازماندگان و شاهدان زندهاند، آن حقیقت خاموش نخواهد شد.
#سیمای_میلی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17🕊6👍2
Forwarded from گفتوشنود
انتشار فیلم عروسی دختر شمخانی واکنشهای بسیاری در شبکههای اجتماعی برانگیخت.
یک مخاطب همراه گفتوشنود روایتی از یک خاطره دردناک که برای بسیاری از ما آشناست فرستاده که با رضایت ایشان منتشر میکنيم.
این مخاطب نوشته:
یادم هست آن شب فقط جشن تولد یکی از دخترای فامیل بود؛ چند تا دختر و پسر جوان، فامیل و دوست صمیمی، در یک جشن معمولی. بدون هیچ چیزی که بشود اسمش را “فساد” گذاشت. فقط شادی و موسیقی و شمعهای روی کیک که هیچ وقت روشن نشد. اوایل شب، در زدند و پلیس مفاسد اجتماعی با گزارش یکی از همسایههای بسیجی، ریخت داخل خانه.
انگار مجرم خطرناک بودیم. موبایلها را گرفتند، فریاد زدند، تحقیرمان کردند. دو شب در بازداشت بودم، بدون خواب و خوراک درست، با ترس و شرم. بعد هم دادگاه… قاضی حتی نگذاشت حرف بزنم، فقط گفت «رقصیدی، لاک زدی، بیحجاب بودید، دختر و پسر، محرم و نامحرم.
مدام تکرار میکرد در گزارش نوشتند میرقصیدید، صدای خندههای شما در خیابان شنیده میشده، مجازاتت شلاق است».
آن درد فقط بر بدن نماند، در جانم ماند.
حالا وقتی فیلم عروسی دختر شمخانی را میبینم، با آن تجملات، آرایشها، پوششها و موسیقی که برای ما جرم بود، چیزی در دلم میسوزد. ما برای چند دقیقه شادی ساده مجازات شدیم، آنها اما در همان کشوری که ما را شلاق زدند، آزادانه بزمهای لوکس برگزار میکنند و میخندند.
زخم من فقط از شلاق نیست، از تبعیضی است که هر روز به ما یادآوری میکند ما مردم عادی، چه ها کشیدیم و چقدر باید تاوان این دوگانهگیها را بدهیم.
#آزادی_عقیده #کرامت_انسانی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
انتشار فیلم عروسی دختر شمخانی واکنشهای بسیاری در شبکههای اجتماعی برانگیخت.
یک مخاطب همراه گفتوشنود روایتی از یک خاطره دردناک که برای بسیاری از ما آشناست فرستاده که با رضایت ایشان منتشر میکنيم.
این مخاطب نوشته:
یادم هست آن شب فقط جشن تولد یکی از دخترای فامیل بود؛ چند تا دختر و پسر جوان، فامیل و دوست صمیمی، در یک جشن معمولی. بدون هیچ چیزی که بشود اسمش را “فساد” گذاشت. فقط شادی و موسیقی و شمعهای روی کیک که هیچ وقت روشن نشد. اوایل شب، در زدند و پلیس مفاسد اجتماعی با گزارش یکی از همسایههای بسیجی، ریخت داخل خانه.
انگار مجرم خطرناک بودیم. موبایلها را گرفتند، فریاد زدند، تحقیرمان کردند. دو شب در بازداشت بودم، بدون خواب و خوراک درست، با ترس و شرم. بعد هم دادگاه… قاضی حتی نگذاشت حرف بزنم، فقط گفت «رقصیدی، لاک زدی، بیحجاب بودید، دختر و پسر، محرم و نامحرم.
مدام تکرار میکرد در گزارش نوشتند میرقصیدید، صدای خندههای شما در خیابان شنیده میشده، مجازاتت شلاق است».
آن درد فقط بر بدن نماند، در جانم ماند.
حالا وقتی فیلم عروسی دختر شمخانی را میبینم، با آن تجملات، آرایشها، پوششها و موسیقی که برای ما جرم بود، چیزی در دلم میسوزد. ما برای چند دقیقه شادی ساده مجازات شدیم، آنها اما در همان کشوری که ما را شلاق زدند، آزادانه بزمهای لوکس برگزار میکنند و میخندند.
زخم من فقط از شلاق نیست، از تبعیضی است که هر روز به ما یادآوری میکند ما مردم عادی، چه ها کشیدیم و چقدر باید تاوان این دوگانهگیها را بدهیم.
#آزادی_عقیده #کرامت_انسانی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤24👍10🕊4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، در سفری به مشهد به همراه فرزانه ناظرانپور و عالیه مطلبزاده، فعالین حقوق زنان، برای ادای احترام به زندانیان سیاسی، عقیدتی و محکومان به اعدام مقابل زندان وکیلآباد حاضر شد. او در این سفر با خانوادههای زندانیان و وکلای مدافع حقوق بشر دیدار کرد و از مادر عباس واحدیانشاهرودی، زندانی سیاسی نیز یاد کرد که اندکی پس از دیدارشان درگذشت.
خانم محمدی ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«حضور در مقابل زندان وکیل آباد مشهد
برای یاد و ادای احترام به زندانیان سیاسی و عقیدتی، زندانیان کمتر شناخته شده و محکومان به اعدام محبوس در وکیلآباد مشهد به اتفاق فرزانه ناظرانپور و عالیه مطلبزاده عازم سفر شدیم.
دیدار با برخی از خانوادههای زندانیان سیاسی و وکلایی که به دلیل تلاش برای احقاق حقوق زندانیان و تحقق حقوق بشر، خود نیز روانه زندان وکیلآباد مشهد شده و پس از تحمل حبس آزاد شدهاند، بخشی از این سفر بود.
در این دیدار با خانم مالکیفر همسر هاشم خواستار و به اتفاق عالیه مطلبزاده و فرزانه ناظرانپور تا پشت دیوار زندان رفتیم.
دیدار کوتاهی با مادر عباس واحدیان شاهرودی داشتیم که متاسفانه پس از یک هفته از این دیدار، خبر درگذشت او را شنیدیم. مادر بدون آخرین دیدار چشم انتظار، چشم از جهان فروبست.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر ایران
برای لغو اعدام
برای خانوادههای صبور و مقاوم زندانیان سیاسی و عقیدتی
برای وکلای شجاع مدافع حقوق بشر
نرگس محمدی
۳ آبان ۱۴۰۴ »
#نرگس_محمدی #زندان_وکیل_آباد_مشهد #زندانی_سیاسی_آزاد_بایدگردد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم محمدی ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«حضور در مقابل زندان وکیل آباد مشهد
برای یاد و ادای احترام به زندانیان سیاسی و عقیدتی، زندانیان کمتر شناخته شده و محکومان به اعدام محبوس در وکیلآباد مشهد به اتفاق فرزانه ناظرانپور و عالیه مطلبزاده عازم سفر شدیم.
دیدار با برخی از خانوادههای زندانیان سیاسی و وکلایی که به دلیل تلاش برای احقاق حقوق زندانیان و تحقق حقوق بشر، خود نیز روانه زندان وکیلآباد مشهد شده و پس از تحمل حبس آزاد شدهاند، بخشی از این سفر بود.
در این دیدار با خانم مالکیفر همسر هاشم خواستار و به اتفاق عالیه مطلبزاده و فرزانه ناظرانپور تا پشت دیوار زندان رفتیم.
دیدار کوتاهی با مادر عباس واحدیان شاهرودی داشتیم که متاسفانه پس از یک هفته از این دیدار، خبر درگذشت او را شنیدیم. مادر بدون آخرین دیدار چشم انتظار، چشم از جهان فروبست.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر ایران
برای لغو اعدام
برای خانوادههای صبور و مقاوم زندانیان سیاسی و عقیدتی
برای وکلای شجاع مدافع حقوق بشر
نرگس محمدی
۳ آبان ۱۴۰۴ »
#نرگس_محمدی #زندان_وکیل_آباد_مشهد #زندانی_سیاسی_آزاد_بایدگردد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👎30❤28🕊5👍1
دیوان عالی کشور حکم ۱۱ بار اعدام رزگار بیگزاده بابامیری، پژمان سلطانی، علی (سوران) قاسمی، کاوه صالحی و تیفور سلیمی بابامیری، پنج شهروند اهل بوکان و از بازداشتشدگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، را نقض کرد.
رسانههای حقوق بشری شنبه سوم آبانماه ۱۴۰۴ گزارش دادند شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور پس از بررسی درخواست فرجامخواهی وکلای این افراد، پرونده آنان را برای رسیدگی مجدد به دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد ارجاع داد.
دادگاه انقلاب ارومیه تیرماه بابامیری و قاسمی را به سه بار اعدام، سلطانی و صالحی را به دو بار اعدام و سلیمی را به یک بار اعدام محکوم کرده بود.
بر اساس گزارشها، با اعتراض وکلای این پنج نفر نسبت به رای صادره، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شد.
سلیمی اسفند ۱۴۰۱ و بابامیری، سلطانی، صالحی و قاسمی فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و در پروندهای مشترک به «بغی»، «محاربه» و «سردستگی و تشکیل گروه مجرمانه باغی» متهم شدهاند.
عتمان مزین، وکیل رزگار بیگزاده بابامیری، اعلام کرد موکل او و ۱۳ متهم دیگر این پرونده پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ در بوکان بازداشت شدند و «از آن زمان در شرایط بسیار ناگواری قرار داشتهاند».
ژینو، دختر رزگار بیگزاده بابامیری، همواره صدای پدر و سایر همپروندهایهایش بود و کمپین موفقی را راهاندازی کرد. امیدواریم در بررسی مجدد این پرونده در دادگاه انقلاب مهاباد، این عزیزان تبرئه و آزاد شوند و کام خانوادههای آنها شیرین شود.
اما فعالیت کمپین لغو حکم این افراد باید همچنان تا رسیدن به نتیجه تداوم یابد.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رسانههای حقوق بشری شنبه سوم آبانماه ۱۴۰۴ گزارش دادند شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور پس از بررسی درخواست فرجامخواهی وکلای این افراد، پرونده آنان را برای رسیدگی مجدد به دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد ارجاع داد.
دادگاه انقلاب ارومیه تیرماه بابامیری و قاسمی را به سه بار اعدام، سلطانی و صالحی را به دو بار اعدام و سلیمی را به یک بار اعدام محکوم کرده بود.
بر اساس گزارشها، با اعتراض وکلای این پنج نفر نسبت به رای صادره، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شد.
سلیمی اسفند ۱۴۰۱ و بابامیری، سلطانی، صالحی و قاسمی فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و در پروندهای مشترک به «بغی»، «محاربه» و «سردستگی و تشکیل گروه مجرمانه باغی» متهم شدهاند.
عتمان مزین، وکیل رزگار بیگزاده بابامیری، اعلام کرد موکل او و ۱۳ متهم دیگر این پرونده پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ در بوکان بازداشت شدند و «از آن زمان در شرایط بسیار ناگواری قرار داشتهاند».
ژینو، دختر رزگار بیگزاده بابامیری، همواره صدای پدر و سایر همپروندهایهایش بود و کمپین موفقی را راهاندازی کرد. امیدواریم در بررسی مجدد این پرونده در دادگاه انقلاب مهاباد، این عزیزان تبرئه و آزاد شوند و کام خانوادههای آنها شیرین شود.
اما فعالیت کمپین لغو حکم این افراد باید همچنان تا رسیدن به نتیجه تداوم یابد.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤51🕊12
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، چند ماه پیش در سخنانی تفاوت جمهوری اسلامی با حکومتعای کشورهای عربی منطقه را به رخ کشیده بود. کشورهایی که در آن سوی خلیج فارس، با وجود بیبهره بودن از منابع معدنی و آبی و طبیعی و انسانی ایران، به توسعه و مدرن شدن کشورشان و رفاه مردم اهمیت میدهند، در برابر آنها جمهوری اسلامی که سرمایه ایران را صرف تقویت گروههای تروریستی کرده است و ایران را به فلاکت کشانده است.
اگر یک حکومت ملی بر ایران حاکم بود که برایش ایران اهمیت داشت، با توجه به منابع سرشار این سرزمین، کشورمان میتوانست امروز یکی از قطبهای مهم اقتصادی منطقه و جهان باشد. اما حکومت تحت زعامت ولی فقیه که بر مبنای قرائت افراطی و رادیکال از تشیع بنا شده است، سر ستیز با غرب را دارد و در تخیل صدور انقلاب و ایدئولوژی خود به سراسر دنیا است و ایران برایش اولویت ندارد.
#فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اگر یک حکومت ملی بر ایران حاکم بود که برایش ایران اهمیت داشت، با توجه به منابع سرشار این سرزمین، کشورمان میتوانست امروز یکی از قطبهای مهم اقتصادی منطقه و جهان باشد. اما حکومت تحت زعامت ولی فقیه که بر مبنای قرائت افراطی و رادیکال از تشیع بنا شده است، سر ستیز با غرب را دارد و در تخیل صدور انقلاب و ایدئولوژی خود به سراسر دنیا است و ایران برایش اولویت ندارد.
#فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤18👍2💔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی؛
۴ آبان ۱۴۰۱ مصادف با چهلم مهسا امینی
دانشجویان دانشگاه اصفهان، علیه خامنهای
ولی فقیه، با اختیارات بسیار زیاد در قانون اساسی و حتی فراتر از قانون اساسی، عامل اصلی جنایات جمهوری اسلامی است.
#مهسا_امينى #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۴ آبان ۱۴۰۱ مصادف با چهلم مهسا امینی
دانشجویان دانشگاه اصفهان، علیه خامنهای
ولی فقیه، با اختیارات بسیار زیاد در قانون اساسی و حتی فراتر از قانون اساسی، عامل اصلی جنایات جمهوری اسلامی است.
#مهسا_امينى #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22❤4👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر دادخواه، جاوید نام حمیدرضا روحی، با انتشار این ویدئو در اینستاگرام خود نوشت:
«روزای سختی رو میگذرونم بابا کمکم کن!»
در مسیر سخت دادخواهی، از خانوادههای دادخواه حمایت کنیم
اکانت ایشان در اینستاگرام
@ali_rouhi1401
دادخواهی خانوادههای جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، نمادی از ایستادگی در برابر بیعدالتی و ظلمی است که جان عزیزانشان را گرفت. این خانوادهها، در حالی که درد سنگین فقدان را تحمل میکنند، با شجاعتی بینظیر به دنبال کشف حقیقت و برقراری عدالتاند. دادخواهی آنها نه فقط تلاشی برای محاکمه عاملان این جنایتها، بلکه فریادی است برای حفظ کرامت انسانی و جلوگیری از تکرار فجایع مشابه. در این مسیر، روشن است که نظامی که خود عامل این جنایتهاست، نمیتواند عدالت را برقرار کند. سرنگونی حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی، بهعنوان مسبب اصلی این فجایع، تنها راه برای دستیابی به عدالت و جلوگیری از استمرار این چرخه خونین است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«روزای سختی رو میگذرونم بابا کمکم کن!»
در مسیر سخت دادخواهی، از خانوادههای دادخواه حمایت کنیم
اکانت ایشان در اینستاگرام
@ali_rouhi1401
دادخواهی خانوادههای جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، نمادی از ایستادگی در برابر بیعدالتی و ظلمی است که جان عزیزانشان را گرفت. این خانوادهها، در حالی که درد سنگین فقدان را تحمل میکنند، با شجاعتی بینظیر به دنبال کشف حقیقت و برقراری عدالتاند. دادخواهی آنها نه فقط تلاشی برای محاکمه عاملان این جنایتها، بلکه فریادی است برای حفظ کرامت انسانی و جلوگیری از تکرار فجایع مشابه. در این مسیر، روشن است که نظامی که خود عامل این جنایتهاست، نمیتواند عدالت را برقرار کند. سرنگونی حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی، بهعنوان مسبب اصلی این فجایع، تنها راه برای دستیابی به عدالت و جلوگیری از استمرار این چرخه خونین است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔34👍1
احسان افرشته؛
صدور حکم اعدام و ضبط کلیه اموال
نتیجه اعتماد به وعدههای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی
منبعی مطلع از وضعیت احسان افرشته، زندانی سیاسی محبوس در بند ۴ زندان اوین، جزئیات تازهای از پرونده و روند بازداشت او را تشریح کرده است.
به گفته این منبع، احسان افرشته در ۹ مهر سال گذشته پس از تحمل پنج ماه انفرادی به بند ۴ زندان اوین منتقل شد؛ جایی که زندانیان سیاسیای که اکنون اعدام شدهاند چون محمدامین مهدوی شایسته، روزبه وادی، اسماعیل فکری، محسن لنگرنشین، پدرام مدنی، بابک شهبازی و .... نیز حضور داشتند. اواخر خردادماه جاری، قاضی صلواتی حکم اعدام او را صادر کرد. این حکم در مرحله فرجامخواهی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید شد و سپس در نخستین اعاده دادرسی در شعبه ۹ نیز دوباره مورد تأیید قرار گرفت. اکنون پرونده در مرحله اعاده دادرسی دوم به شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور ارجاع داده شده است.
ضابط پرونده حفاظت اطلاعات سپاه و در مقاطعی وزارت اطلاعات بوده است. بنا بر روایت این منبع، احسان پیشتر در خارج از کشور پیشنهادهایی از اسراییل دریافت کرده بود، آنها به او وعده زندگی مرفهی داده بودند، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت. این منبع میگوید احسان به همبندیهایش گفت، هر جور فکر کردم دیدم نمیتونم با آنها همکاری کنم و ترجیح دادم به ایران برگردم.
پس از بازگشت به ایران، او خود را به مقامات معرفی کرد و مقامهای امنیتی وعدههایی که پیش از ورودش از طریق خانواده به او گفته بودند را تکرار کردند. در جریان بازجویی، بازپرس شعبه یک، رستمی، به او گفته بود که بین دو تا ده سال حبس خواهد گرفت. یکی از بازجویان نیز هنگام ضبط به اصطلاح مستند «اعترافات» تلویزیونی به او وعده داده بود که حداکثر هفت سال زندان خواهد داشت و حتی با عفو زودتر آزاد میشود.
آنچه بهعنوان اعتراف از او دریافت شد، به گفته منبع مطلع، کاملاً اجباری و ساختگی بوده است. در بازداشتگاه ۵۹ در شرق تهران، مأموران دو ساعت او را مقابل دوربین قرار دادند، تختهوایتبوردی در برابرش گذاشتند و وادارش کردند تا جملاتی را که روی آن نوشته میشد، جلوی دوربین تکرار کند. بازجویان مدام تهدید میکردند که اگر همکاری نکند، چندین عملیات ترور را به او منتسب خواهند کرد!!
همچنین برای شکستن مقاومت او، از تصاویر روابط خصوصیاش علیه او استفاده کردند و آنها را به خانوادهاش نشان دادند تا حیثیتش را از میان ببرند. در تمام این مدت، به او اطمینان داده میشد که مجازات سنگینی در انتظارش نیست. با این حال، سرانجام قاضی صلواتی حکم اعدام صادر کرد.
به گفته منبع مطلع، دو بار—از جمله در روز سهشنبه ۱۵ مهر—به بهانه ملاقات با ضابط پرونده تلاش شد او را از بند خارج کنند تا برای اجرای حکم اعدام ببرند، اما با هوشیاری زندانیان دیگر، این تلاشها ناکام ماند. خود احسان گفته است: «من با پای خودم آمدم، همه مکاتباتم موجود است. به من گفتند کاری با تو نداریم. من بر خلاف ادعای نوشته شده در کیفرخواست هیچ سند محرمانه حکومتی را به کسی ندادم.»
همین سه شنبه گذشته به مادرش اطلاع داده بودند که برای ملاقات آخر بیاید، چراکه قصد دارند او را روز یکشنبه اعدام کنند. احسان اما از مادرش خواسته بود که نیاید و گفته بود: «نمیخواهم کسی بیاید ملاقاتم.» او اکنون در شرایط «حبس در حبس» بهسر میبرد، یعنی از بند خارج نمیشود تا مبادا ماموران زندان او را به قزلحصار منتقل کنند.
میان زندانیان اتحاد خیلی خوبی شکل گرفته و سایر زندانیان هوای او را دارند.
فشار بر خانواده احسان بسیار سنگین است. مأموران تمامی داراییهای او را توقیف کردهاند؛ از جمله موتورسیکلتی که از سالهای ۱۳۹۰–۱۳۹۱ داشت، خودروی شخصی و پول پیش خانهاش. حتی قاضی صلواتی، پس از اطلاع از اینکه احسان سالها پیش ۲۰۰ میلیون تومان به پدرش قرض داده بود، به خانواده گفته است: «باید پنجهزار دلار بدهی تا جلسه دفاع آخر پسرت برگزار شود.» و در پاسخ به اعتراض پدر احسان که پرسیده بود «بر چه مبنایی؟»، صلواتی پاسخ داده بود: «این پول موساد است.»
به گفته منبع مطلع، احسان تأکید کرده که اسناد و مدارک موجود است که او آن مبلغ را از طریق وام تامین کرده است و اتهامات مالی علیه او بیپایه است. او همه دارایی و زندگیاش را از دست داده، اما همچنان امیدوار است که در روند اعاده دادرسی دوم، صدای عدالت شنیده شود.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/57bh77pw
#احسان_افرشته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدور حکم اعدام و ضبط کلیه اموال
نتیجه اعتماد به وعدههای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی
منبعی مطلع از وضعیت احسان افرشته، زندانی سیاسی محبوس در بند ۴ زندان اوین، جزئیات تازهای از پرونده و روند بازداشت او را تشریح کرده است.
به گفته این منبع، احسان افرشته در ۹ مهر سال گذشته پس از تحمل پنج ماه انفرادی به بند ۴ زندان اوین منتقل شد؛ جایی که زندانیان سیاسیای که اکنون اعدام شدهاند چون محمدامین مهدوی شایسته، روزبه وادی، اسماعیل فکری، محسن لنگرنشین، پدرام مدنی، بابک شهبازی و .... نیز حضور داشتند. اواخر خردادماه جاری، قاضی صلواتی حکم اعدام او را صادر کرد. این حکم در مرحله فرجامخواهی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید شد و سپس در نخستین اعاده دادرسی در شعبه ۹ نیز دوباره مورد تأیید قرار گرفت. اکنون پرونده در مرحله اعاده دادرسی دوم به شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور ارجاع داده شده است.
ضابط پرونده حفاظت اطلاعات سپاه و در مقاطعی وزارت اطلاعات بوده است. بنا بر روایت این منبع، احسان پیشتر در خارج از کشور پیشنهادهایی از اسراییل دریافت کرده بود، آنها به او وعده زندگی مرفهی داده بودند، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت. این منبع میگوید احسان به همبندیهایش گفت، هر جور فکر کردم دیدم نمیتونم با آنها همکاری کنم و ترجیح دادم به ایران برگردم.
پس از بازگشت به ایران، او خود را به مقامات معرفی کرد و مقامهای امنیتی وعدههایی که پیش از ورودش از طریق خانواده به او گفته بودند را تکرار کردند. در جریان بازجویی، بازپرس شعبه یک، رستمی، به او گفته بود که بین دو تا ده سال حبس خواهد گرفت. یکی از بازجویان نیز هنگام ضبط به اصطلاح مستند «اعترافات» تلویزیونی به او وعده داده بود که حداکثر هفت سال زندان خواهد داشت و حتی با عفو زودتر آزاد میشود.
آنچه بهعنوان اعتراف از او دریافت شد، به گفته منبع مطلع، کاملاً اجباری و ساختگی بوده است. در بازداشتگاه ۵۹ در شرق تهران، مأموران دو ساعت او را مقابل دوربین قرار دادند، تختهوایتبوردی در برابرش گذاشتند و وادارش کردند تا جملاتی را که روی آن نوشته میشد، جلوی دوربین تکرار کند. بازجویان مدام تهدید میکردند که اگر همکاری نکند، چندین عملیات ترور را به او منتسب خواهند کرد!!
همچنین برای شکستن مقاومت او، از تصاویر روابط خصوصیاش علیه او استفاده کردند و آنها را به خانوادهاش نشان دادند تا حیثیتش را از میان ببرند. در تمام این مدت، به او اطمینان داده میشد که مجازات سنگینی در انتظارش نیست. با این حال، سرانجام قاضی صلواتی حکم اعدام صادر کرد.
به گفته منبع مطلع، دو بار—از جمله در روز سهشنبه ۱۵ مهر—به بهانه ملاقات با ضابط پرونده تلاش شد او را از بند خارج کنند تا برای اجرای حکم اعدام ببرند، اما با هوشیاری زندانیان دیگر، این تلاشها ناکام ماند. خود احسان گفته است: «من با پای خودم آمدم، همه مکاتباتم موجود است. به من گفتند کاری با تو نداریم. من بر خلاف ادعای نوشته شده در کیفرخواست هیچ سند محرمانه حکومتی را به کسی ندادم.»
همین سه شنبه گذشته به مادرش اطلاع داده بودند که برای ملاقات آخر بیاید، چراکه قصد دارند او را روز یکشنبه اعدام کنند. احسان اما از مادرش خواسته بود که نیاید و گفته بود: «نمیخواهم کسی بیاید ملاقاتم.» او اکنون در شرایط «حبس در حبس» بهسر میبرد، یعنی از بند خارج نمیشود تا مبادا ماموران زندان او را به قزلحصار منتقل کنند.
میان زندانیان اتحاد خیلی خوبی شکل گرفته و سایر زندانیان هوای او را دارند.
فشار بر خانواده احسان بسیار سنگین است. مأموران تمامی داراییهای او را توقیف کردهاند؛ از جمله موتورسیکلتی که از سالهای ۱۳۹۰–۱۳۹۱ داشت، خودروی شخصی و پول پیش خانهاش. حتی قاضی صلواتی، پس از اطلاع از اینکه احسان سالها پیش ۲۰۰ میلیون تومان به پدرش قرض داده بود، به خانواده گفته است: «باید پنجهزار دلار بدهی تا جلسه دفاع آخر پسرت برگزار شود.» و در پاسخ به اعتراض پدر احسان که پرسیده بود «بر چه مبنایی؟»، صلواتی پاسخ داده بود: «این پول موساد است.»
به گفته منبع مطلع، احسان تأکید کرده که اسناد و مدارک موجود است که او آن مبلغ را از طریق وام تامین کرده است و اتهامات مالی علیه او بیپایه است. او همه دارایی و زندگیاش را از دست داده، اما همچنان امیدوار است که در روند اعاده دادرسی دوم، صدای عدالت شنیده شود.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/57bh77pw
#احسان_افرشته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔16❤7🕊3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طاهره خوشکلام، همسر جاویدنام جواد رضایی، از جانباختگان انقلاب مهسا در شهر لاهیجان، با انتشار این ویدئو در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«آبان آمد و دردی که هیچوقت آرام نمی شود
آبانی که هیچ فصلی نتوانست سردش کند
چرا که هنوز بارانش بوی خون میدهد
در خیابانش هنوز صدای فریاد می پیچد
و خاکش هنوز سنگینی نام فرزندانش را بر دوش میکشد.»
جواد رضایی همان جوانمردی است که تصویرش چند روز قبل از کشتهشدن در چالش مشت و شکلات به طور اتفاقی منتشر شده بود، ... پدر دو فرزند بود. سنگکار و کاشیکاری بود که به دلیل مشکل کمر، دست از این کار کشیده و در یک کیوسک حوالی میدان انتظام لاهیجان مشغول به کار شده بود.
اکانت ایشان در اینستاگرام
tahereh.khoshkalam7373
#آبان_خونین #جواد_رضایی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«آبان آمد و دردی که هیچوقت آرام نمی شود
آبانی که هیچ فصلی نتوانست سردش کند
چرا که هنوز بارانش بوی خون میدهد
در خیابانش هنوز صدای فریاد می پیچد
و خاکش هنوز سنگینی نام فرزندانش را بر دوش میکشد.»
جواد رضایی همان جوانمردی است که تصویرش چند روز قبل از کشتهشدن در چالش مشت و شکلات به طور اتفاقی منتشر شده بود، ... پدر دو فرزند بود. سنگکار و کاشیکاری بود که به دلیل مشکل کمر، دست از این کار کشیده و در یک کیوسک حوالی میدان انتظام لاهیجان مشغول به کار شده بود.
اکانت ایشان در اینستاگرام
tahereh.khoshkalam7373
#آبان_خونین #جواد_رضایی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔32❤2
Forwarded from گفتوشنود
در جمهوری اسلامی، صدای اذان بلندتر است یا صدای اندیشه؟
بازتولید قدرت از مسجد تا کتابخانه!
✍️پیام همراهان
در جمهوری اسلامی، اولویت همیشه با ساخت نمازخانه، حسینیه و امامزاده بوده است، نه کتابخانه و مرکز اندیشه. این تقدم تصادفی نیست؛ سیاستی است برای تثبیت پیوند دین و قدرت، و تقدیس اقتداری که میخواهد جاودانه به نظر برسد.
نمازخانه در این نظم، تنها محل عبادت نیست، بلکه سنگری ایدئولوژیک برای بازتولید سلطه است. در مدارس، دانشگاهها و ادارات، نماز جماعت به مناسکی حکومتی بدل شده که با ستایش رهبر پایان مییابد؛ گویی اطاعت از خدا بیمیانجی به اطاعت از حاکم ترجمه شده است. در این فضا، ایمان به تجربهای شخصی و آزاد فروکاسته نمیشود، بلکه در چارچوب قدرت معنا پیدا میکند؛ دینی که میخواهد اقتدار را مقدس و نقد را حرام جلوه دهد.
اما سلطه فقط در مسجد و نمازخانه متولد نمیشود. حکومت حتی کتابخانهها را نیز به تصرف درآورده است. کتابهای انتقادی سانسور یا ممنوع میشوند، در حالی که آثار ایدئولوژیک و تبلیغاتی در قفسهها جا خوش کردهاند. کتابخانهها، متروها و اماکن عمومی پر از کتابهاییاند که نه برای بیداری، بلکه برای تکرار باورهای رسمی نوشته شدهاند. در نتیجه، کتابخانه نیز به ابزاری برای حفظ ذهنهای مطیع تبدیل میشود؛ مکملی فرهنگی در کنار مناسک مذهبی.
قدرت، هم با زبان دعا سخن میگوید و هم با زبان کتاب، تا هم قلبها و هم ذهنها را در اختیار گیرد. اما با همهی این تلاشها، صدای اندیشه هنوز خاموش نشده است.
خوشبختانه این روزها، موجی تازه از امید در جامعه جریان دارد. کافهکتابها، محافل کوچک گفتوگو و مراکز اندیشهورزی مردمی در گوشهوکنار شهرها برپا شدهاند؛ فضاهایی خودجوش که نه از بودجهی حکومتی تغذیه میکنند و نه از ترس سانسور میایستند. مردم خود کتاب میخوانند، نقد میکنند و مینویسند. شاید صدای اذان هنوز بلندتر باشد، اما این زمزمههای اندیشه آرام و پیوسته در حال بازپسگیری آیندهاند.
#اخلاق #ایمان #خرد #مسجد #کتابخانه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جمهوری اسلامی، صدای اذان بلندتر است یا صدای اندیشه؟
بازتولید قدرت از مسجد تا کتابخانه!
✍️پیام همراهان
در جمهوری اسلامی، اولویت همیشه با ساخت نمازخانه، حسینیه و امامزاده بوده است، نه کتابخانه و مرکز اندیشه. این تقدم تصادفی نیست؛ سیاستی است برای تثبیت پیوند دین و قدرت، و تقدیس اقتداری که میخواهد جاودانه به نظر برسد.
نمازخانه در این نظم، تنها محل عبادت نیست، بلکه سنگری ایدئولوژیک برای بازتولید سلطه است. در مدارس، دانشگاهها و ادارات، نماز جماعت به مناسکی حکومتی بدل شده که با ستایش رهبر پایان مییابد؛ گویی اطاعت از خدا بیمیانجی به اطاعت از حاکم ترجمه شده است. در این فضا، ایمان به تجربهای شخصی و آزاد فروکاسته نمیشود، بلکه در چارچوب قدرت معنا پیدا میکند؛ دینی که میخواهد اقتدار را مقدس و نقد را حرام جلوه دهد.
اما سلطه فقط در مسجد و نمازخانه متولد نمیشود. حکومت حتی کتابخانهها را نیز به تصرف درآورده است. کتابهای انتقادی سانسور یا ممنوع میشوند، در حالی که آثار ایدئولوژیک و تبلیغاتی در قفسهها جا خوش کردهاند. کتابخانهها، متروها و اماکن عمومی پر از کتابهاییاند که نه برای بیداری، بلکه برای تکرار باورهای رسمی نوشته شدهاند. در نتیجه، کتابخانه نیز به ابزاری برای حفظ ذهنهای مطیع تبدیل میشود؛ مکملی فرهنگی در کنار مناسک مذهبی.
قدرت، هم با زبان دعا سخن میگوید و هم با زبان کتاب، تا هم قلبها و هم ذهنها را در اختیار گیرد. اما با همهی این تلاشها، صدای اندیشه هنوز خاموش نشده است.
خوشبختانه این روزها، موجی تازه از امید در جامعه جریان دارد. کافهکتابها، محافل کوچک گفتوگو و مراکز اندیشهورزی مردمی در گوشهوکنار شهرها برپا شدهاند؛ فضاهایی خودجوش که نه از بودجهی حکومتی تغذیه میکنند و نه از ترس سانسور میایستند. مردم خود کتاب میخوانند، نقد میکنند و مینویسند. شاید صدای اذان هنوز بلندتر باشد، اما این زمزمههای اندیشه آرام و پیوسته در حال بازپسگیری آیندهاند.
#اخلاق #ایمان #خرد #مسجد #کتابخانه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤12👍5