آموزشکده توانا
51K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
چرا براندازی حق مردم است؟

پیام همراهان

در جامعه‌ای که قانون از انسان عقب می‌ماند،
فرمان‌برداری، دیگر فضیلت نیست؛
بلکه شکلی از تسلیم در برابر بی‌عدالتی است.

نافرمانی، هنگامی مشروع می‌شود که حکومت، عدالت را قربانی قدرت می‌کند؛
وقتی اصلاح، ناممکن می‌شود و گفت‌وگو، با زندان پاسخ می‌گیرد.
در چنین شرایطی، عصیان نه تهدید، بلکه بازگرداندن اخلاق به سیاست است.


۱. حکومت مشروع، از رضایت مردم زاده می‌شود

هیچ حکومتی از آسمان نیامده است.
مشروعیت هر نظام سیاسی، از رضایت آگاهانه‌ی شهروندان برمی‌خیزد.
وقتی قدرت، از این رضایت جدا شود، به اجبار متوسل می‌شود.
نافرمانی مدنی، پاسخی است انسانی به قدرتی که زبان گفت‌وگو را فراموش کرده است.

۲. حکومتی که ابزار ماندگاری‌اش اعدام است، شایسته اطاعت نیست.

در یک سال گذشته، بیش از هزار انسان در ایران اعدام شده‌اند.
اعدام‌ها دیگر نشانه‌ی عدالت نیستند، بلکه پیامِ قدرت‌اند.

وقتی حکومت با مرگ سخن می‌گوید،
مردم حق دارند با نافرمانی، با «نه» گفتن پاسخ دهند.

۳. نافرمانی، شکل آگاهانه‌ی عشق به زندگی است

نافرمانی مدنی، خشونت نیست.
برعکس، مقاومتی است که می‌گوید:
«من تسلیم دروغ نمی‌شوم،
حتی اگر قدرت از من قوی‌تر باشد.»

۴. اخلاق، از دلِ نافرمانی زاده می‌شود

در تاریخ، هر تحول بزرگ با پرسشی آغاز شده است:
«آیا باید همیشه فرمان ببریم؟»
اگر برده‌ها، زنان، کارگران، و اقلیت‌ها فرمان‌بردار می‌ماندند،
هیچ عدالتی در جهان پدید نمی‌آمد.
وجدان انسانی، وقتی قانون ناعادلانه می‌شود، حق دارد بگوید: نه.
این «نه»، نقطه‌ی آغازِ آگاهی است.

۵. عصیان، یعنی گفتنِ بله به زندگی

قدرتِ سرکوب، از خشمِ مردم می‌ترسد،
اما از وجدان بیدار بیشتر می‌ترسد.
زیرا وجدان، نه با ترس خاموش می‌شود و نه با مرگ.
هر صدای آگاه، هر اقدام کوچک مدنی،
گامی است برای بازگرداندنِ کرامت به سیاست.

در برابر سیاست مرگ در جمهوری اسلامی،
نافرمانی، حق مردم است.
حقِ زنده ماندن، حقِ گفتنِ نه،
حقِ بازگرداندنِ انسان به مرکز سیاست.

زیرا زندگی، فرمان‌بردار مرگ نمی‌شود. 🌱

#نافرمانی_مدنی #براندازی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍101
زهرا شهباز طبری؛ مهندس بازنشسته‌ای که در دادگاهی ده دقیقه‌ای به اعدام محکوم شد

زهرا شهباز طبری، مهندس بازنشسته‌ و مادر دو فرزند، اکنون در شصت‌وهفت‌سالگی در زندان لاکان رشت با حکم اعدام روبه‌روست. زنی که بیش از سی سال از عمر خود را صرف خدمت در اداره برق گیلان کرد، اما امروز به اتهام «بغی» از طریق عضویت در «گروه تروریستی منافقین» (مجاهدین خلق) محکوم به مرگ شده است؛ اتهامی که نه در مدارک پرونده اثبات شده، نه در گفتار خانواده‌اش و نه در منطق قانون، مصداق دارد.

بازداشت بدون حکم قضایی

صبح روز بیست‌وهشتم فروردین ۱۴۰۴ (هفدهم آوریل ۲۰۲۵)، پنج مأمور امنیتی – یکی از آن‌ها زن بود – بدون حکم ورود به منزل، وارد خانهٔ زهرا شهباز طبری در رشت شدند.

به گفته‌ی خانواده، مأموران او و دخترش را در گوشه‌ای از خانه نشاندند و مجبورشان کردند دستانشان را روی زانو بگذارند. سپس تمام خانه را زیرورو کردند، تلفن همراه، لپ‌تاپ، آی‌پد و دیگر وسایل شخصی را ضبط کردند و زهرا را با خود بردند.

او همان روز از بازداشتگاه تماس کوتاهی با خانواده‌اش می‌گیرد و اطلاع می‌دهد که به زندان لاکان رشت منتقل شده است. پسرش، سروش سماک، می‌گوید:

«مادرم یک ماه در انفرادی بود، تحت بازجویی و فشار روانی. بعد از آن، پرونده‌اش بی‌هیچ مدرک مشخصی به دادگاه فرستاده شد.»

دادگاهی ده‌دقیقه‌ای، با صداهای قطع و وصل

بر اساس دست‌نوشتهٔ خانم شهباز طبری که به‌دست آموزشکده توانا رسیده، جلسه‌ی دادگاه او در شعبه‌ی یکم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی احمد درویش‌گفتار برگزار شده است.

او در این نامه نوشته است:

«در دادگاه صدا قطع و وصل می‌شد. وقتی اعتراض کردم، گفتند با تلفن وصل شو. فقط یک سؤال پرسیدند: آخرین دفاع چیست؟ جواب دادم، ولی در صورت‌جلسه ننوشتند. ده دقیقه بیشتر طول نکشید و حکم مرگ صادر کردند.»

او در ادامه می‌نویسد که صورت‌جلسه‌ی دادگاه سه روز بعد برای امضا آورده شده، در حالی‌که «حکم اعدام پیش‌تر و در ساعت ۹:۲۰ صبح همان روز صادر شده بود».

در همین دست‌نوشته، به «اختلال سیستم صوتی» در جلسهٔ دوم بازپرسی هم اشاره شده است؛ نشانه‌ای از روندی که او آن را «فاقد عدالت قضایی» توصیف کرده است.

اتهام «بغی»؛ از قانون تا واقعیت

اتهام اصلی در حکم او «بغی از طریق عضویت در گروه تروریستی منافقین» ذکر شده است. اما در واقع، هیچ مدرکی مبنی بر فعالیت مسلحانه یا حتی ارتباط تشکیلاتی با چنین گروهی در پرونده وجود ندارد.

خانم شهباز طبری در نامه‌اش تصریح کرده است که:

تنها دو سند ادعایی در پرونده‌اش وجود دارد:

یکم. تکه‌پارچه‌ای که روی آن نوشته شده بود «زن، مقاومت، آزادی» و مأموران مدعی شدند او آن را در جایی نصب کرده است؛

دوم. یک فایل صوتی شخصی که در خانه ضبط شده و هرگز برای کسی ارسال نشده است.

او در نامه می‌پرسد:

«آیا این شعار ضد حکومت است؟ آیا یک ویس در گوشه‌ی خانه می‌تواند دلیل بغی باشد؟ آن هم حکم اعدام؟!»

خانم شهباز طبری در دست‌نوشته‌اش گفته که بر اساس ماده‌ی ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، بغی زمانی محقق می‌شود که گروهی به‌صورت سازمان‌یافته و مسلحانه علیه اساس نظام جمهوری اسلامی قیام کند. اما سازمان مجاهدین خلق سال‌هاست فعالیت مسلحانه ندارد و در سطح بین‌المللی نیز به‌عنوان گروه مسلح شناخته نمی‌شود.

به همین دلیل، استناد دادگاه رشت به این ماده قانونی، حتی از دید بسیاری از حقوق‌دانان، مخدوش و فاقد مبنای فقهی و حقوقی است.

روایت پسر: «قضات می‌خندیدند وقتی حکم مرگ دادند»

در گفت‌وگوی اختصاصی با ایران‌وایر، سروش سماک، پسر خانم شهباز طبری، می‌گوید:

«جلسه‌ی دادگاه فقط ده دقیقه طول کشید و ویدیوکنفرانسی بود. وقتی مادرم صحبت می‌کرد، قضات با هم می‌خندیدند و در همان حال حکم اعدام را صادر کردند. نه وکیل داشت، نه اجازه‌ی دفاع واقعی. فقط یک نمایش کوتاه بود.»

او اضافه می‌کند که مادرش حتی عضو هیچ سازمانی نبوده و در دوران بازنشستگی تنها به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی محدود مشغول بوده است:

«مادرم قربانی تبانی سیاسی است. او نه فعال سیاسی بود، نه عضو رسمی گروهی. تنها گناهش این بود که اهل فکر و عقیده است.»

شکنجه روانی و فشار بر خانواده

به گفته‌ی سروش سماک، مادرش در دوران بازجویی بارها تهدید شده که اگر اعتراف نکند، فرزندانش را بازداشت خواهند کرد.

او می‌گوید:

«مادرم شکنجه روحی شد. تهدیدش کردند که بچه‌هایت را دچار مشکل می‌کنیم. او حالا از نظر روحی خیلی آسیب دیده، لاغر و نحیف شده و صدایش در تماس تلفنی می‌لرزد.»

ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/fcyvb5cd

#زهرا_شهباز_طبری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊113💔1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم: گروگان‌گیران دیروز، مسئولان امروز

در ماجرای اشغال سفارت آمریکا در ١٣ آبان ٥٨، سیصد دانشجوی «پیرو خط امام» شرکت داشتن. بعدها بیش‌تر این دانشجوها به مقام‌هایی مثل فرماندهی نظامی، نمایندگی مجلس، وزارت و حتی ریاست‌جمهوری رسیدن. ابراهیم اصغرزاده، محسن میردامادی، حبیب‌الله بیطرف، رضا سیف‌اللهی، رحیم باطنی و احمدرضا اسلامی، اعضای کمیته مرکزی تسخیر سفارت و از رهبران دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بودن. بد نیست ببینیم بعضی از این افراد در جمهوری اسلامی به چه جایگاهی رسیدن. 

https://tavaana.org/fa/Zoom_Us_Hostages

این ویدیو شش سال پیش ساخته شده است و از آن زمان تا کنون این افراد در سمت‌های دیگری قرار گرفته‌اند.

#اشغال_سفارت #گروگانگیری #زوم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
4👍3💯1
شیرین کریمی نویسنده و مترجم و مهسا اسداله‌نژاد، جامعه‌شناس و پژوهشگر بازداشت شدند

صبح دوشنبه ۱۲ آبان، مأموران امنیتی شیرین کریمی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر را در منزلش بازداشت کردند.
مأموران ساعت ۷:۳۰ صبح با حضور در منزل این مترجم، ضمن تفتیش خانه، کتاب‌ها و وسایل الکترونیکی او را ضبط و وی را با خود به مکانی نامعلوم منتقل کردند. نزدیکان او تاکنون از علت بازداشت و نهاد صادرکننده دستور اطلاعیدریافت نکرده اند.
شیرین کریمی متولد ۱۳۶۲ و دارای کارشناسی‌ارشد جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران است. از آثار او می‌توان به کتاب پنجاه سال بعد از سووشون: نقدی بر واقع‌گرایی رمان سووشون (نشر نگاه معاصر) اشاره کرد. او همچنین مترجم آثاری از جودیت باتلر و افسانه نجم‌آبادی و مشارکت‌کننده در مجموعه «کتاب‌های فلسفی برای نوجوانان» از نشر چشمه است. از او مقاله‌ها و ترجمه‌های متعددی از جمله در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتش شده است.

مهسا اسداله‌نژاد، جامعه‌شناس و پژوهشگر نیز صبح دوشنبه بازداشت شد

این دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی سیاسی صبح امروز در حالی که در خانه پدر و مادرش حضور داشت پس از ضبط وسایل الکترونیکی‌اش بازداشت شد.
در حال حاضر اطلاعی از وضعیت او در دسترس نیست و هنوز با خانواده‌اش تماسی نگرفته است.

امروز صبح چندین نفر بازداشت و احضار شدند.

#مهسا_اسداله_نژاد #شیرین_کریمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
8🕊1