آموزشکده توانا
54.2K subscribers
33K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
افزایش نگرانی‌ها در نتیجه اعلام انتقال حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم

منابع خبری و حقوق بشری از انتقال حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم و خارج از زندان ارومیه خبر می‌دهند.

بنا بر گزارش‌های منتشر شده، این انتقال همزمان با اعلام خبر توقف اجرای حکم اعدام این زندانی، به اطلاع خانواده او رسیده و همین مسئله سبب ایجاد نگرانی شدید در میان خانواده وی شده است.

بر اساس این گزارش‌ها، مقامات زندان ارومیه به خانواده حمید حسین‌نژاد حیدرانلو گفته‌اند که اجرای حکم اعدام این زندانی به دستور دادستانی متوقف شده و در پاسخ به درخواست خانواده مبنی بر ملاقات با وی، اعلام کردند که او از این زندان خارج و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
آرش صادقی، زندانی سیاسی پیشین هم با انتشار پستی در شبکه اکس، تاکید کرد:
«در طول دوران زندان، هفت تن از دوستان و همبندیانم اعدام شدند.به تجربه برایم اثبات شده وقتی زندانیِ زیر حکم اعدام به مکان نامعلومی منتقل میشود یعنی در روزهای آتی حکم او اجرا خواهد شد.»


حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، ۳۹ ساله، متأهل و پدر سه کودک خردسال، در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ در منطقه مرزی چالدران، بازداشت شد.
این زندانی در مدت زمان بازداشت تحت شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روانی برای اخذ اعتراف اجباری قرار داشته است.

‏در تیرماه ۱۴۰۳، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجف‌زاده، تنها در یک جلسه چند دقیقه‌ای و بدون حضور وکیل مدافع، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو را به اتهام «بغی از طریق عضویت در حزب کارگران کردستان» به اعدام محکوم کرد.

صدور این حکم در حالی بوده که حمید حسین‌نژاد از دسترسی به حق دفاع و وکیل به طور کامل محروم بوده است.

#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
علیه فراموشی
ولایتی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهرماه ۱۳۹۷ گفته بود:
«باید از یمنی‌ها مقاومت یاد بگیریم؛ به جای لباس، لُنگ می‌پوشند و نان خشک می‌خورند.»
ایران دارنده منابع عظیم نفتی و گازی با تمدنی چندهزارساله و مردمی که خواهان بهبود زندگی خود هستند، حالا باید به هزاران پیش بازگردد تا سردمداران به راحتی با سرمایه ملی گروهک‌های تروریستی و حزب‌الله و ... را تامین مالی کنند.
یکی از همراهان توانا نوشته:
«نه ما دلمون می‌خواد اونجوری زندگی کنیم و نه واقعا یمنی‌ها این انتخاب رو داشتن. شما هم لطفا کاسه کوزه تو جمع کن برو، فقط برو. خودت لنگ بپوش خودت هم نون خشک بخور. نه این‌که بچه‌هاتونو بفرستید عشق و حال بهترین کشورها ما گرسنه و فقیر بمونیم ایران!»

- شما همراهان توانا درباره این سخنان چه فکر می‌کنید؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یمن #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این وضعیت پدر جاویدنام مهران بصیر توانا در بستر بیماری است.

خواهر مهران نوشته:

«به نام خدای رنگین‌کمان
روزهای خود را چگونه می‌گذرانید؟

پسر را کشتند پدر در فراقش به سرطان مبتلا شد و هر روز خود را با داروهای ضد درد می‌گذراند که فقط چند ساعتی از دردش کم شود.»

ـ مهران عصای دست پدرش بود، امید خانواده! او را کشتند و زندگی چند خانواده را نابود کردند.

مهران بصير توانا، جوان ۲۹ ساله اهل فومن در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در صومعه سرا به ضرب گلوله مستقیم مأموران کشته شد. او که برای کمک به زنی مجروح جلو رفته بود پس از درگیری با مأموران هدف تیر قرار گرفت و گلوله ای از قفسه سینه اش عبور کرد.

خانواده مهران به دلیل ترس از دستگیری او او را به بیمارستانهای مختلف بردند پزشکان اعلام کردند عمل سنگینی روی او انجام شده و طحال و بخشی از روده اش برداشته شده است اما سه روز پس از جراحت او به دلیل مشکلات تنفسی و بی توجهی پزشکان در بیمارستان جان باخت.

مهران بوکسوری پرشور و شاد بود که همیشه انرژی مثبت به اطرافیانش میداد و برنامه داشت پس از عید به خواستگاری دختری که دوستش داشت برود. او تکیه گاه خانواده اش بود و آرزو داشت مغازه‌ای برای خودش داشته باشد اما هیچگاه نتوانست وام بگیرد.

پس از کشته شدن مهران مأموران پیکر او را به خانواده تحویل نمیدادند و خانواده را به شدت تهدید و تحت فشار قرار دادند. سرانجام پس از بازگشت مادرش از سفر کربلا جنازه او در شرایط امنیتی شدید و در روستای محل سکونت خانواده به خاک سپرده شد. شکایت خانواده برای شناسایی قاتلان او بی نتیجه ماند؛ بازپرس پرونده ادعا کرد که دوربین‌های محل حادثه خراب بوده و هیچ فیلمی وجود ندارد.

خانواده مهران با وجود تهدیدها به دادخواهی ادامه می‌دهند و امیدوارند قاتلان فرزندان ایران به سزای اعمال خود برسند. مهران یکی از صدها جوانی بود که با آرزوهای بزرگ قربانی بی عدالتی و سرکوب شد. خواهران و برادر مهران بارها بازداشت شدند ولی دست از دادخواهی نکشیدند.‌ پدر مهران این روزها در بستر بیماری است و حال خوشی ندارد و مادرش هم بارها در بیمارستان بستری شده است.

#مهران_توانا #مهران_بصیر_توانا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساخت تندیس شنی زنده‌یاد نگار کورکور در سواحل عمان

فرهاد پوریاری، بیش از ۹ ساعت برای ساختن این کار زمان صرف کرد.

sand_art_fp
نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، چند روز پیش پس از ماه‌ها جدال با بیماری سرطان، جانش را از دست داد و جامعه دادخواهان و آزادی‌خواهان ایران همه داغدار شدند.

صدای روی ویدیو، از آخرین صداهای به جا مانده از نگار در روز ۱۲ فروردین ۱۴۰۴ است.

#نگار_کوکور #هنرـاعتراض #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیرضا برمرزپورناک؛
محکوم به اعدام تنها به دلیل دویدن

علیرضا برمرزپورناک، از جمله محکومان به اعدام در پرونده اکباتان تهران است. این جوان ۲۷ ساله در حالی به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به اعدام محکوم شده، که تنها عمل سرزده از او در صحنه درگیری آرمان علی‌وردی، دویدن بوده است.

شواهد موجود در پرونده، به ویژه تصاویر دوربین‌های اطراف محوطه، به صراحت نشان می‌دهند، علیرضا برمرزپورناک، تنها به در واکنش به تعقیب و گریز و درگیری ایجاد شده در آن روز، در حال دویدن دیده شده و هیچ تصویری از حضور او در صحنه درگیری با بسیجی جان‌باخته، وجود ندارد.

عدم حضور علیرضا برمرزپورناک در صحنه درگیری و زدوخورد جمعیت با آرمان علی‌وردی، در تصاویر منتشر شده از این واقعه به صراحت قابل مشاهده است.

از سوی دیگر صدور حکم اعدام از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری در حالی است که این حکم تنها به امضای دو عضو مستشار دادگاه رسیده و رئیس شعبه ۱۳ با صدور یک رای اقلیتی با حکم اعدام علیه متهمان پرونده مخالفت کرده است.

در رای صادره از سوی دو قاضی مستشار، مستند اثبات اتهام «مشارکت در قتل عمد» به علیرضا برمرزپورناک، اعترافات اجباری او نزد ضابطان در نتیجه شکنجه‌ شدید توسط آنها است. حال آنکه اساسا، در اعترافات اجباری اخذ شده از وی نیز، او هرگز به مشارکت در قتل اعتراف نکرده است.

شواهد نشان می‌دهند علیرضا برمرزپورناک در ابتدا توسط ماموران اطلاعات سپاه تهران بازداشت و برای مدت یک هفته در بازداشتگاه این نهاد تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار داشته است. او سپس به پلیس آگاهی تهران تحویل داده شد و در آنجا نیز مجددا برای اخذ اعترافات اجباری تحت آزار و اذیت و فشار شدید قرار می‌گیرد.

مستندات پرونده نشان می‌دهند هیچ مدرکی مبنی بر قتل آرمان علی‌وردی توسط علیرضا برمرزپورناک در پرونده وجود ندارد و این حقیقت در رای اقلیتی صادره از سوی رئیس شعبه ۱۳ نیز به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.


متن از صفحه دادبان
@daadbaan2021

#نه_به_اعدام #علیرضا_برمرزپورناک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرستو کماسی، اینفلوئنسر فعال در حوزه مد و فشن در اینستاگرام، در زمانی که ساکن ایران بود، به دلیل فعالیت‌هایش در این شبکه اجتماعی، بارها از سوی پلیس فتا و دستگاه قضایی احضار شد. او و خانواده‌اش تحت فشار، تهدید و آزار قرار گرفتند.
این تنها تجربه‌ پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراری‌ست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجه‌اند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویه‌ای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود می‌شود و عملا از دسترس‌شان خارج می‌گردد.

حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن

تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.

خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیت‌هایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همه‌ی دخترایی که مثل خودش هستن.»

#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گروهی از فعالان میدانی، به نام گروه ققنوس، همچنان به شعارنویسی و پخش‌کردن تراکت در سطح شهرها ادامه می‌دهند. جوانانی که آماده‌اند تا با شعله‌ور شدن آتش اعتراضات بار دیگر خیابان‌ها را پر کنند و این بار تا پیروزی بر استبداد دینی پیش بروند.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر بیژن کاظمی، زندانی سیاسی امروز نوشت:

«امروز درست ۹۰ روز است از تنها فرزندم بی‌خبرم. در بی‌خبری مطلق نگه‌داشتن ما یک پیام بیش‌تر ندارد: پروژه‌ی پرونده‌سازی» ‏‌

خانم شهره خسروی، چند روز پیش نوشته بود:
«ضابط امنیتی پرونده‌ی بیژن (حدود دو ماه پیش در یک تماس تلفنی) می‌گوید: «بیژن سر و مر و گنده‌اس و روزانه سه وعده غذا به او می‌دهیم.» و‌ من نمی‌دانم بخندم یا گریه کنم؟
حقوق انسانی و شهروندی بیژن در خوردن سه وعده غذا تعریف شده است.»

ـ بیژن کاظمی، که پیش‌تر در فروردین ۱۳۹۹ نیز به اتهام امنیتی بازداشت و به سه سال و نیم حبس محکوم شده بود، دو سال از دوران محکومیتش را در زندان مرکزی خرم‌آباد، در میان مجرمان عادی گذراند و سپس با پابند الکترونیک آزاد شد.

بیژن از بیماری‌های متعددی که نتیجه‌ی حبس پیشین او در یکی از محروم‌ترین زندان‌های ایران است، رنج می‌برد و در چنین شرایطی، بی‌خبری از وضعیت او به‌شدت نگران‌کننده است.

مادر بیژن کاظمی چندی پیش گفته بود:
"برای یک مادر، بر زبان آوردنش سخت است... خیلی سخت… من حتی نمی‌دانم که پسرم زنده است یا نه."


#بیژن_کاظمی#صدای_بیژن_کاظمی_باشیم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

در پی تشدید هشدار حمله نظامی احتمالی به جمهوری اسلامی، محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، گفت: «امام گفت مسجد سنگر است، از جنگنده‌ها و تهدیدات نترسید اما از خالی بودن مساجد بترسید.»

🟢یکی از مخاطبان درباره حرف‌های قالیباف نوشت: «حالا دیگه برای نگران خالی بودن مسجد دیر شده. سال‌هاست از ترس جنگ و تهدید، مردم رو با شعار و ترس و احساسات مذهبی به صف کردن، ولی آخرش چی شد؟ نه عقل رو به کار گرفتن، نه منطق رو، فقط هر چی بود سوءاستفاده از باور مردم بود برای حفظ قدرت خودشون. حالا هی بگن از جنگنده نترسید، از خالی بودن مسجد بترسید، خب برادر! ما از هر دو باید بترسیم، چون شما کاری کردین که هم امنیت‌مون به خطر بیفته، هم ایمانمون.»

🟢مخاطب دیگه‌ای نوشته: «انگار اون مثله معروف شده سرنوشت ما؛ هم پیازو خوردیم، هم چوبو، هم پولشو دادیم! با سیاست‌های بی‌پایه، هم دین مردم رو خراب کردن، هم دنیای مردم رو. الانم که همه چیز رو به تهدید نظامی رسوندن، تازه یادشون افتاده مسجد خالیه. خب معلومه خالیه، وقتی مردم جز سختی و ریاکاری چیزی ندیدن، کی می‌مونه؟»

#حکومت_ایدئولوژیک #احساسات_مذهبی #دین_گریزی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود

آیا می‌دانستید؟
جمعه نیک، که مسیحیان آن را روز به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح می‌دانند، یکی از غم‌انگیزترین روزها در تقویم مذهبی مسیحیان است.

این روز، بخشی از هفته مقدس است که با شام آخر آغاز می‌شود؛ شامی که عیسی با دوازده حواری خود صرف کرد و در آن لحظه، نان را به عنوان بدن خود و شراب را به عنوان خون خود به شاگردان داد.

در همین شب بود که یهودا اسخریوطی، یکی از شاگردان، او را به سی سکه نقره به مقامات یهودی لو داد؛ خیانتی که سرنوشت‌ساز شد.

آیا می‌دانستید؟
مرگ عیسی مسیح بر صلیب، با تمام درد و رنجی که به همراه داشت، اساس آموزه رستگاری در مسیحیت است.

مسیحیان باور دارند که مرگ او برای بخشش گناهان بشر ضروری بود. اما داستان در اینجا پایان نمی‌یابد؛ سه روز پس از مرگ، در روزی که به آن عید پاک یا ایستر می‌گویند، عیسی از مردگان برخاست.
این واقعه، نماد پیروزی بر مرگ و آغاز امیدی تازه برای مؤمنان است؛ امیدی که هر سال با عید پاک جشن گرفته می‌شود.

#عیدپاک #ایستر #شام_آخر #یهودا_اسخریوطی #جمعه_نیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کلیپ روایت صدای نسلی‌ست که با پرسش‌هایی تلخ اما صادقانه، وضعیت امروز ایران را به چالش می‌کشد؛ نسلی که میان هجرت و ماندن، فقر و ثروت، وطن‌دوستی و ناامیدی، در جست‌وجوی حقیقت است. ترانه‌ای که می‌شنوید، بازتاب درد مشترکی‌ست از مردمانی که با وجود منابع غنی و ظرفیت‌های عظیم، هنوز درگیر تبعیض، فساد، بی‌عدالتی و زخم‌های جنگ و مهاجرت‌اند. این صدا، فراتر از یک گلایه فردی، تلاشی‌ست برای فهم ریشه‌های بحران و یادآوری اینکه ایران، شایسته آینده‌ای بهتر است.


کاری از هنرمند ایرانی فرامرز
agha_fara

#هنرـاعتراض #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏چند روز پیش، در یکی از سفرهای اخیرم به ناپل، به‌طور کاملاً اتفاقی با صحنه‌ای روبه‌رو شدم که هم چشم‌نواز بود و هم ذهنم را به‌شدت درگیر کرد: خیابانی در مرکز شهر، در محاصره‌ی مردم، موسیقی، پرچم‌های رنگارنگ، و گروه‌هایی از کودکان و بزرگسالان که تندیسی طلایی از مریم را بر دوش می‌کشیدند. صداهای مارش، لباس‌های آیینی، هیجان در چهره‌ی کودکان، اشتیاق پیرمردها و اشک‌های پنهانی برخی زنان، صحنه‌ای خلق کرده بود که اگرچه مذهبی بود، اما برای من بیشتر به یک تئاتر شهری تمام‌عیار شبیه بود نه به معنای تحقیر، بلکه به معنای عمیقِ بازنمایی جمعیِ یک باور.

من نه مؤمنم و نه به مفاهیم الهی باور دارم. اما همان‌طور که یک موزیسین بی‌خدا می‌تواند از باخ یا پرگولزی لذت ببرد، من هم در مواجهه با این مراسم، مجذوب جنبه‌هایی از آن شدم که فراتر از دین بودند: قدرت تصویر، هماهنگی بدن‌ها، تصرف فضا، و از همه مهم‌تر، میل انسان به خلق معنا در جهانی بی‌پاسخ. برای من، این مراسم تبلور نوعی “تلاش انسانی برای دوام یافتن” بود. نوعی مقاومت در برابر زوال، فراموشی، و بی‌ریشگی.

این تجربه برایم یادآور آیین‌های مذهبی در ایران شد به‌ویژه مراسم عزاداری محرم. در هر دو، فضا به تسخیر مردم درمی‌آید؛ بدن‌ها بخشی از آیین می‌شوند، کودکان وارد جهانی آیینی و نمادین می‌شوند، و مفاهیمی مثل شهادت، پناه، نجات و درد، در قالب نمادها و صداها بازآفرینی می‌شوند. تفاوت البته قابل تأمل است: در سنت ایرانی، ما بیشتر با تراژدی، حزن، و «بازنمایی رنج» مواجهیم؛ در حالی‌که در مراسم ناپلی، نوعی شور و شادی جمعی، نوعی بازسازی امید در قالب زیبایی وجود دارد. در ایران، عاشورا بیشتر فضای درون‌گرایانه و سنگین دارد؛ در ناپل، این مراسم به فضای بیرونی، عمومی و حتی کارناوالی نزدیک است. اما هر دو، در نهایت، روایت‌هایی هستند که مردم، با استفاده از آن‌ها، خود را در جهان تعریف می‌کنند.

از نگاه پدیدارشناسی سکولار، آن‌چه در این مراسم اهمیت دارد، نه «واقعیتِ» قدسی، بلکه تجربه‌ی زیسته‌ی آن است. این آیین‌ها تلاشی هستند برای خلق “امتداد” در دل روزمرگی. چیزی که مرا بیش از هر چیز جذب کرد، نه مریم یا دعاهای مکرر بود، بلکه این واقعیت بود که انسان‌ها چطور، با توسل به نماد، تصویر، و تکرار، خود را از پوچی نجات می‌دهند بی‌آن‌که لزوماً بدانند آیا آن‌چه می‌ستایند، واقعاً وجود دارد یا نه.

از دید من، این مراسم، بیشتر از آن‌که بازتاب یک خدا باشد، بازتاب خود انسان است: انسانی که در هزارتوی بی‌ثباتی‌های جهان مدرن، هنوز به دنبال چنگ انداختن به چیزی است که برایش معنا بیاورد؛ حتی اگر آن معنا بر پایه‌ی افسانه یا اسطوره ساخته شده باشد.

متن و تصویر برگرفته از صفحه ایکس دکتر شاهین مدرس

#انسان #معنا #باور #آیین_مذهبی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک فایل صوتی از شعرخوانی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده است.
پخشان عزیزی شعرهایی که خود در دوران زندان سروده را دکلمه کرده است.
این زندانی سیاسی به اتهام «بغی» یا قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران که مصداق آن «عضویت در جمعیت‌های معارض» عنوان شده، به چهار سال زندان و اعدام محکوم شده است.‌
خانم عزیزی این اتهام‌ها را رد کرده است.
این حکم در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران تأیید شد و سپس به اجرای احکام رفت.
پخشان عزیزی به مدت ۱۰ سال به عنوان مددکار در مناطق کردنشین سوریه به آوارگانی کمک می‌کرد که از جنگ با داعش فرار کرده بودند. او حدود ۱۸ ماه پیش در ایران بازداشت شد.‌
تایید حکم اعدام پخشان عزیزی با واکنش‌های انتقادی گسترده‌ای روبرو شده است.‌
بسیاری از خانواده‌های دادخواه، فعالان مدنی، چهره‌ها و زندانیان سیاسی در ایران و سازمان‌های حقوق بشری خواهان لغو این حکم شده‌اند. ‌‌

@bbcpersian

#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نرگس محمدی در گفت‌وگو با سیما ثابت:
ضعف در گفت‌وگوی هدفمند، بزرگ‌ترین مانع همبستگی اپوزیسیون است

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، در گفت‌وگویی با سیما ثابت به بررسی ضعف‌های ساختاری در جنبش‌های اجتماعی ایران پرداخت و مهم‌ترین مانع در مسیر تغییر را نبود گفت‌وگوی مؤثر میان جریان‌های مخالف جمهوری اسلامی دانست.

محمدی با اشاره به جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یکی از بزرگ‌ترین خیزش‌های مردمی ایران گفت: «ما در سطح ساختاری دچار ضعف‌هایی هستیم که طیفی از نیروهای مدنی، صنفی، سیاسی و فعالان اجتماعی را در بر می‌گیرد. این ضعف‌ها اگر نادیده گرفته شوند، مسیر تغییر را برای مردم ایران دشوارتر و طولانی‌تر خواهند کرد.»

او با تأکید بر اهمیت گفت‌وگوی درون‌جریانی میان اپوزیسیون خاطرنشان کرد: «وقتی حتی بر سر خواسته‌های روشن مردم قادر به گفت‌وگو نیستیم، در واقع به تقویت جمهوری اسلامی کمک می‌کنیم. گفت‌وگویی که منجر به اتخاذ یک استراتژی، انسجام جمعی و راهبردی خلاقانه شود، ضرورتی حیاتی برای اپوزیسیون است.»

محمدی گفت: «شاید گفت‌وگو ساده به نظر برسد، اما در شرایط امروز ایران، یکی از پیچیده‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین مراحل مبارزه است. بدون گفت‌وگوی هدفمند، هیچ راهکاری برای تغییر شکل نخواهد گرفت.»

او در پایان هشدار داد: «تا زمانی که اپوزیسیون از انحصارطلبی، حذف و طرد دست برندارد، و نتواند حول یک محور مشترک گفت‌وگو کند، امکان رسیدن به اتحاد واقعی و تحقق خواست مردم ایران وجود نخواهد داشت.»

ـ به نظر شما چگونه می‌توان رواداری، پذیرش، همبستگی و گفتگو را بین نیروهای مخالف جمهوری اسلامی تقویت کرد؟

ویدیوی کامل این مصاحبه را در یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/vXlC2Y0OuJc?feature=shared


#نرگس_محمدی #گفتگو #اتحاد_رمز_پیروزی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محسن شکاری، نامی است که در حافظه تاریخی ملت ایران ماندگار شده است؛ نه صرفاً به عنوان یک فرد، بلکه به‌مثابه نماد نسلی که آرزوی زندگی در سایه آزادی، عدالت و کرامت انسانی را داشت.

جوانی ۲۳ ساله، فعال و زحمتکش، که در سوم مهر ۱۴۰۱ در خیابان ستارخان تهران، در میانه اعتراضات، برای طرح خواسته‌ای مدنی و انسانی به خیابان آمد. محسن همانند هزاران جوان ایرانی، رؤیای ایرانی آزاد، آباد و بدون تبعیض را در سر داشت.

تنها ۷۵ روز پس از بازداشت، در سحرگاه ۱۷ آذر، در زندان رجایی‌شهر، در حالی به دار آویخته شد که افکار عمومی در شوک و ناباوری از سرعت صدور و اجرای حکم بود. حکومتی که تاب تحمل صدای معترض را ندارد، او را به اتهام «محاربه» به طناب دار سپرد. اما آنچه آنان پایان می‌پنداشتند، در واقع آغاز ماندگاری محسن در قلب یک ملت بود.

مادر و خواهرش، با صدایی لرزان اما راسخ، نامش را فریاد زدند: «آی محسن...»؛ و آن صدا، پژواکش در قلب میلیون‌ها ایرانی نشست.

محسن، علاقه‌مند به بازی «خدای جنگ» بود، اما سرنوشتش را این‌گونه رقم زد که خود به جنگجویی بی‌سلاح، اما پرتوان، بدل شود؛ جنگجویی در راه آزادی.

هر بار شنیدن نام محسن و یاد او، قلب‌ها را می‌لرزاند و مردم ما را در راهی که به سوی آزادی انتخاب کرده‌اند، استوارتر.


#محسن_شکاری #علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

فیلم خدایا، هستی؟ منم مارگارت.

Are You There God? It’s Me, Margaret

(۲۰۲۳) اقتباسی صمیمی و لطیف از رمانی کلاسیک با همین نام از جودی بلوم است.

داستان درباره مارگارت، دختربچه‌ای یازده ساله است که با خانواده‌اش به شهری جدید نقل مکان می‌کند و در میانه‌ی بحران بلوغ، تغییرات جسمی، و دغدغه‌های دینی، سعی دارد معنای هویت شخصی‌اش را بیابد.

فیلم با لحنی ملایم و انسانی، تجربه‌ای جهانی را بازتاب می‌دهد: ورود به دنیای پیچیده‌ی بزرگسالی و جست‌وجوی صدا و حقیقتی درونی در میان هیاهوی بیرونی.

در سطحی فلسفی‌تر، فیلم درباره بحران ایمان و جست‌وجوی امر متعالی در جهانی است که پاسخ روشنی ارائه نمی‌دهد.

مارگارت در گفتگوهای ساده‌ و کودکانه‌اش با خدا، در حقیقت در حال کشف نسبت خود با هستی است؛ نوعی مونولوگ اگزیستانسیالیستی که از طریق زبان معصومانه‌ کودکی بیان می‌شود. او در دلِ تردید میان دین یهودی پدری و مسیحیت مادری، با سؤالات بنیادینی مواجه است: من کی هستم؟ به چه چیزی باید ایمان داشته باشم؟ آیا نیرویی بالاتر از من وجود دارد که مرا درک کند؟

نکته‌ی درخشان فیلم، نگاه بدون قضاوتش به موضوع ایمان است.

در جهانی که اغلب دین به شکل ابزار قدرت یا ستیز به تصویر کشیده می‌شود، این فیلم ما را به یاد می‌آورد که ایمان می‌تواند شخصی، تردیدآمیز، و حتی زیبا باشد.

مارگارت به‌جای آنکه پاسخی قطعی بیابد، یاد می‌گیرد که سؤال‌ داشتن خودش بخشی از مسیر است؛ و این درسی است که مخاطب بزرگسال نیز می‌تواند از آن بهره‌مند شود.

از لحاظ سینمایی، فیلم با بازی‌های طبیعی، طراحی صحنه‌ی نوستالژیک دهه‌ی هفتادی و کارگردانی ظریف کلی فرمن، توانسته فضایی ملموس و گرم خلق کند.

این فیلم بیش از آنکه تنها داستان یک کودک باشد، تأملی است درباره انسان بودن: آسیب‌پذیری، رشد، و نیاز همیشگی ما به دیده شدن، شنیده شدن، و درک شدن—چه توسط دیگران، چه توسط خود، و شاید، توسط چیزی فراتر از این جهان مادی.

#ایمان #باور #بحران_هویت #نوجوان #دین #معنا #زندگی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
نتایج اولیه آزمون دکتری سال ۱۴۰۴ دیروز اعلام شد و رتبه‌ی ضیا نبوی در رشته جامعه شناسی ۲ بوده است.

به این زندانی سیاسی برای شرکت در این آزمون یک روز مرخصی داده شده بود.
ضیا نبوی در. حالی رتبه ۲ را به دست آورد که ده سال از جوانیش را در زندان‌های جمهوری اسلامی گذرانده و سال‌ها به عنوان دانشجوی ستاره‌دار شناخته شده است.

البته برای پذیرش در مقطع دکترا مراحل دیگری از جمله مصاحبه هم باقی است.
در ده سال زندان او و خانواده‌اش متحمل رنج بسیاری شدند.

ضیا نبوی، فعال شناخته‌شده‌ دانشجویی و زندانی سیاسی باسابقه، در حالی اخیرا یک سال حبس خود بابت اعتراض به مسمومیت‌های سریالی در مدارس دخترانه را به اتمام رسانده که بلافاصله اجرای حکم دیگری علیه او آغاز شده است.
امیر رئیسیان، وکیل این زندانی سیاسی، روز یازدهم فروردین ۱۴۰۴ در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشت:
«یازدهم فروردین ۱۴۰۴ اجرای حکم یک سال زندان آقای ‎#ضیا_نبوی بابت پرونده اعتراض به مسمومیت دختران دانش‌آموز، صادرشده در سال ۱۴۰۲، به پایان رسید و اجرای حکم دیگر ایشان مبنی بر یک سال محکومیت به زندان بابت پرونده اعتراض به ساقط‌کردن هواپیمای اوکراینی که در سال ۱۳۹۹ صادر شده بود، آغاز شد.»

ضیا نبوی، که بیشتر سال‌های جوانی خود را در زندان گذرانده، از چهره‌هایی‌ست که پیش‌تر نیز به دلیل فعالیت‌های مدنی و اعتراض‌هایش به سیاست‌های حاکم، بارها بازداشت و زندانی شده است. او پس از اعتراض به فاجعه‌ سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی و جان‌باختن ۱۷۶ انسان بی‌گناه، با حکم یک‌ساله‌ زندان مواجه شد که حالا پس از پایان دوران حبس قبلی‌اش، وارد مرحله‌ اجرا شده است.

مرتبط:
کابوس ناتمام زندان کارون اهواز، ضیا نبوی
https://youtu.be/SzJWfKtCbew

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#زندانیان_سیاسی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسانه‌های جمهوری اسلامی، در حال انتشار ویدیویی از اعترافات اجباری حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام هستند.

ویدیویی که ابتدا رسانه‌های سپاه منتشر کردند و سپس سایر رسانه‌ها، حتی آن‌ها که ادعای مستقل بودن دارند!
تجربه نشان داده که انتشار چنین ویدیوهایی به معنای زمینه‌سازی برای اجرای حکم اعدام است.
حتی به فرض درست بودن ادعای طرح شده در ویدیوی اعتراف اجباری هم حکم «بغی» برای ابن زندانی سیاسی صادق نیست.

‏جان ⁧ #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو ⁩ در خطر است. به خانواده گفته‌اند که ممکن است تا ۴۷ ساعت دیگر حکم اعدام اجرا بشود. ⁧ #روناهی_حسین_نژاد ⁩ در این ویدیو که دقایقی پیش به دست ما رسید، از اعتراف اجباری از پدرش و همچنین از خودش که باید اعتراف می‌کرده که پدرش در چند ساعت در ترکیه با خانواده نبوده است، سخن می‌گوید.
این صحبت‌های روناهی را بازنشر کنید و صدای حمید حسین نژاد حیدرانلو باشید.

‏⁧ #نه_به_اعدام#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
واتسلاو هاول روشنفکر و نویسنده اهل چک در مقدمه‌ای، که در سال ۲۰۱۰ بر کتاب «کنش‌های کوچک ایستادگی» نوشت، آورده است:

«امروز میلیون‌ها نفر در شرایطی زندگی می‌کنند که به نظر می‌رسد هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. ولی باید بدانید که خیزش‌هایی که در سال ۱۹۸۹ در اروپای شرقی به وقوع پیوست، حاصل کنش‌های افراد و مردم معمولی بود که با همکاری با یکدیگر تغییر را اجتناب‌ناپذیر کردند. کنش‌های کوچک ایستادگی از کسانی ستایش می‌کند که در جستجوی زندگی مبتنی بر راستی بوده و بر جامعه خود اثرگذار بودند. کنش‌های کوچک ایستادگی تنها گذشته و حال را شامل نمی‌شود، به آینده نیز مربوط می‌شود».

جمهوری اسلامی با سیاست اعدام و ایجاد هراس سعی در سرکوب جامعه دارد. این میان خانواده‌ها و فعالان مدنی برای هشدار به جامعه کنش‌هایی انجام می‌دهند که با رویکرد مثبت جامعه همراه بوده است. آنچنان که خانواده‌های دادخواه و فعالان مدنی تاکید کرده‌اند: «همبستگی و اتحاد رمز پیروزی است.»
از یاد نبریم جان عباس دریس مجاهد کورکور حمید حسین‌نژاد حیدرانلو و ... در خطر است.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به این ویدئو از سلام هیتلری‌دادن نیروهای حوثی یمن دقت کنید کودکانی که برای قتل و جنایت تربیت می‌شوند. نژادپرستی و توجیه نسل‌کشی به همین سادگی اتفاق می‌افتد.
شاید قبلا با خواندن فجایع جنگ جهانی دوم و دیدن تصاویر اردوگاه‌های آشویتش و داخائو و … غرق در حیرت می‌شدیم که چگونه انسان‌‌ها به این راحتی انسان‌های دیگر را می‌کشند یا شکنجه می‌کنند و حتی بچه‌ها را هم از این جنایت مستثنی نمی‌کنند!

اما در این دوران هم شاهد آن هستیم که مقدمات برای چنین جنایاتی به راحتی فراهم می‌شود، جمعی از انسان‌ها، گروه دیگری را از انسان‌بودن ساقط می‌کنند و در نهایت به راحتی خوردن یک لیوان آب به خانه‌هایشان واردشده و کودک و بزرگسال را مقابل چشم هم سلاخی می‌کنند. این اتفاقی بود که توسط حماس در اسراییل افتاد، چرا که جمعیت زیادی از مسلمانان آمادگی ذهنی برای چنین اتفاقی را مهیا کرده بودند!

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی



@Tavaana_TavaanaTech