This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد یک آخوند که روی سن سالنی برای مراسم جشن تکلیف دختران مسابقه برگزار کرده بود، از بالای سن سقوط کرده و به زمین میافتد.
جشن تکلیف یک مراسم دینی و ایدئولوژیک است که آزادی انتخاب دین را نقض میکند، کودک ۹ ساله را وارد فضایی میکند که همواره با مفهوم «گناه» و عذاب وجدان دستوپنجه نرم کند و زمینه را برای برنامههای ضدانسانی روحانیت حاکم از جمله ترویج و تشویق ازدواج کودکان فراهم میکند.
در سالهای اخیر حکومت حتی هزینه چنین برنامههای مخربی را هم خودش نمیپردازد و از جیب والدین تامین میکند.
این ویدیو در شبکههای اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفت.
#سقوط_آخوند #جشن_تکلیف #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جشن تکلیف یک مراسم دینی و ایدئولوژیک است که آزادی انتخاب دین را نقض میکند، کودک ۹ ساله را وارد فضایی میکند که همواره با مفهوم «گناه» و عذاب وجدان دستوپنجه نرم کند و زمینه را برای برنامههای ضدانسانی روحانیت حاکم از جمله ترویج و تشویق ازدواج کودکان فراهم میکند.
در سالهای اخیر حکومت حتی هزینه چنین برنامههای مخربی را هم خودش نمیپردازد و از جیب والدین تامین میکند.
این ویدیو در شبکههای اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفت.
#سقوط_آخوند #جشن_تکلیف #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر باقرینیا: از دیکتاتوری عریان به سلطهی نرم؛ جمهوری اسلامی و چرخش به روشهای پساتوتالیتر
دکتر حسن باقرینیا، در این ویدیوی تحلیلی با اشاره به مفاهیم مطرحشده در کتاب «قدرت بیقدرتان» اثر واتسلاو هاول، به تمایز میان دیکتاتوریهای کلاسیک و دیکتاتوریهای مدرن یا پساتوتالیتر میپردازد. او حکومت جمهوری اسلامی را نمونهای از گذار از دیکتاتوری کلاسیک به شیوههای سلطه نرم میداند.
به گفته او، در دیکتاتوریهای کلاسیک، اراده حاکم بیواسطه و بدون تعارف اعمال میشود؛ بدون نیاز به پنهانکاری یا پیچیدگی قانونی. حکومتها در این نوع نظامها به راحتی آدم میکشند، زندانی میکنند و کور میکنند، و ضرورتی برای توجیه یا تدوین قاعده احساس نمیکنند.
اما در نظامهای پساتوتالیتر، همه چیز باید در قالب ظاهری از نظم، قانون، آییننامه، بخشنامه و هنجار عرضه شود. دکتر باقرینیا با استناد به صفحه ۱۱۶ کتاب هاول میگوید: «در چنین دولتی، شبکهای درهمتنیده از مقررات و دستورالعملها بر زندگی مردم سایه میافکند.»
وی با تأکید بر تجربه زیسته خود در فضای دانشگاهی ایران میگوید: الزام به شرکت در جلسات نهادهای زیر نظر آقای خامنهای بهصورت مستقیم وجود ندارد، اما اگر شرکت نکنید، در فرایندهایی مانند ترفیع، تبدیل وضعیت یا ارتقای شغلی با موانع فرهنگی مواجه میشوید. او میافزاید: «هیچکس شما را مجبور نمیکند، اما مجبور میشوید.»
باقرینیا معتقد است که جمهوری اسلامی پس از اعتراضات گسترده در سال ۱۴۰۱، به جای سلطه مستقیم و عریان، در تلاش است با استفاده از ابزارهای قانونی، فشار و سلطه خود را به شیوهای نرمتر اعمال کند. از جمله تدوین لوایح حجاب و عفاف، ایجاد محدودیتهای مالی، استخدامی، گزینشی، و حتی تدوین تفاهمنامههایی برای حضور نیروی انتظامی در مدارس.
او همچنین به نقش نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و دستگاههای امنیتی در اعمال این نوع سلطه قانونیشده اشاره کرد و گفت: «دیگر نیازی نیست که شخص رهبر دستور دهد، ساختار به گونهای طراحی شده که خواست او بهطور خودکار اجرا شود.»
#دیکتاتوری #استبداد_دینی #پساتوتالیتاریسم #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، در این ویدیوی تحلیلی با اشاره به مفاهیم مطرحشده در کتاب «قدرت بیقدرتان» اثر واتسلاو هاول، به تمایز میان دیکتاتوریهای کلاسیک و دیکتاتوریهای مدرن یا پساتوتالیتر میپردازد. او حکومت جمهوری اسلامی را نمونهای از گذار از دیکتاتوری کلاسیک به شیوههای سلطه نرم میداند.
به گفته او، در دیکتاتوریهای کلاسیک، اراده حاکم بیواسطه و بدون تعارف اعمال میشود؛ بدون نیاز به پنهانکاری یا پیچیدگی قانونی. حکومتها در این نوع نظامها به راحتی آدم میکشند، زندانی میکنند و کور میکنند، و ضرورتی برای توجیه یا تدوین قاعده احساس نمیکنند.
اما در نظامهای پساتوتالیتر، همه چیز باید در قالب ظاهری از نظم، قانون، آییننامه، بخشنامه و هنجار عرضه شود. دکتر باقرینیا با استناد به صفحه ۱۱۶ کتاب هاول میگوید: «در چنین دولتی، شبکهای درهمتنیده از مقررات و دستورالعملها بر زندگی مردم سایه میافکند.»
وی با تأکید بر تجربه زیسته خود در فضای دانشگاهی ایران میگوید: الزام به شرکت در جلسات نهادهای زیر نظر آقای خامنهای بهصورت مستقیم وجود ندارد، اما اگر شرکت نکنید، در فرایندهایی مانند ترفیع، تبدیل وضعیت یا ارتقای شغلی با موانع فرهنگی مواجه میشوید. او میافزاید: «هیچکس شما را مجبور نمیکند، اما مجبور میشوید.»
باقرینیا معتقد است که جمهوری اسلامی پس از اعتراضات گسترده در سال ۱۴۰۱، به جای سلطه مستقیم و عریان، در تلاش است با استفاده از ابزارهای قانونی، فشار و سلطه خود را به شیوهای نرمتر اعمال کند. از جمله تدوین لوایح حجاب و عفاف، ایجاد محدودیتهای مالی، استخدامی، گزینشی، و حتی تدوین تفاهمنامههایی برای حضور نیروی انتظامی در مدارس.
او همچنین به نقش نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و دستگاههای امنیتی در اعمال این نوع سلطه قانونیشده اشاره کرد و گفت: «دیگر نیازی نیست که شخص رهبر دستور دهد، ساختار به گونهای طراحی شده که خواست او بهطور خودکار اجرا شود.»
#دیکتاتوری #استبداد_دینی #پساتوتالیتاریسم #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دو دختر از شهرستان بشرویه استان خراسان جنوبی در مسابقات انتخابی تیم ملی دوچرخهسواری نوجوانان ایران، توجهات را جلب کردند. هر دو این رکابزنان حتی کفش و عینک مخصوص دوچرخهسواری هم نداشتند و با کتانی و عینک آفتابی در مسابقات رکاب زدند و هفدهم و هجدهم شدند. مادر ریحانه مقیمیان برای روحیه دادن وتنها نگذاشتن دخترش، پشت سر او میدوید تا فرزندش بتواند مسابقه را تمام کند.
رضا صائمی مینویسد:
مادر بیرجندی برای روحیه دادن به دخترش در مسابقات انتخابی تیم ملی دوچرخه سواری نوجوانان، پشت سرش میدود تا او بتواند مسابقه را تمام کند...آنکه از خط پایان عبور میکند دختر است اما آنکه بر سکوی قهرمانی میایستد مادر...قهرمانی بی مدال که پا به پای دلبندش میدود تا پایه شکفتنش شود...دوندهای که هرگز به خط پایان نمیرسد، او همیشه عقب میایستد تا فرزندش جلو باشد...این شریفترین شکل عقبماندگیست...مادرانگی یعنی روایت همین قاب...آنکه هنگام برد، آواز تشویق است و هنگام باخت، آغوش تسکین...و درست در همین دو نقطه، در لحظه برد و باخت که آدمی میخواهد شادی و غمش را با کسی قسمت کند، بودنش، دلگرمی یک حضور است...همچنان که نبودنش، دلشوره هستی....اینجاست که این جمله، اوج یک حسرت میشود: «کاش مامان بود»
@saemi_1355
ـ به یاد دختران مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی، میافتیم که بیش از پانزده سال است که از همراهی مادرشان محروم بودهاند، دختر فریبا کمالآبادی، زندانی بهائی، که بدون حضور مادر ازدواج کرد، بچه به دنیا آورد ... دختر مهوش ثابت که مادرش سیزده سال زندانی بود، دختر نرگس محمدی که سالهاست از آغوش مادر دور مانده و دختران و پسران بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی و عقیدتی ....
#مادرانگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا صائمی مینویسد:
مادر بیرجندی برای روحیه دادن به دخترش در مسابقات انتخابی تیم ملی دوچرخه سواری نوجوانان، پشت سرش میدود تا او بتواند مسابقه را تمام کند...آنکه از خط پایان عبور میکند دختر است اما آنکه بر سکوی قهرمانی میایستد مادر...قهرمانی بی مدال که پا به پای دلبندش میدود تا پایه شکفتنش شود...دوندهای که هرگز به خط پایان نمیرسد، او همیشه عقب میایستد تا فرزندش جلو باشد...این شریفترین شکل عقبماندگیست...مادرانگی یعنی روایت همین قاب...آنکه هنگام برد، آواز تشویق است و هنگام باخت، آغوش تسکین...و درست در همین دو نقطه، در لحظه برد و باخت که آدمی میخواهد شادی و غمش را با کسی قسمت کند، بودنش، دلگرمی یک حضور است...همچنان که نبودنش، دلشوره هستی....اینجاست که این جمله، اوج یک حسرت میشود: «کاش مامان بود»
@saemi_1355
ـ به یاد دختران مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی، میافتیم که بیش از پانزده سال است که از همراهی مادرشان محروم بودهاند، دختر فریبا کمالآبادی، زندانی بهائی، که بدون حضور مادر ازدواج کرد، بچه به دنیا آورد ... دختر مهوش ثابت که مادرش سیزده سال زندانی بود، دختر نرگس محمدی که سالهاست از آغوش مادر دور مانده و دختران و پسران بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی و عقیدتی ....
#مادرانگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ورق بزنید
عبدالله حاجیصادقی، نماینده خامنهای در سپاه پاسداران گفت: «مساجد نباید به فضاهای سکولار تبدیل شوند، بلکه باید عبادت، سیاست، معرفت و روحیه جهادی را در خود جمع کنند.»
او اضافه کرد: «دشمن پس از ناکامی در تصرف اهداف نظامی، اکنون به دنبال تغییر باورها و گرایشهای مردم است.»
پاسخ برخی مخاطبان گفتوشنود در کامنتها خواندنی و قابل تامل است که با شما به اشتراک میگذاریم.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#حکومت_ایدئولوژیک #سکولاریسم #مسجد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ورق بزنید
عبدالله حاجیصادقی، نماینده خامنهای در سپاه پاسداران گفت: «مساجد نباید به فضاهای سکولار تبدیل شوند، بلکه باید عبادت، سیاست، معرفت و روحیه جهادی را در خود جمع کنند.»
او اضافه کرد: «دشمن پس از ناکامی در تصرف اهداف نظامی، اکنون به دنبال تغییر باورها و گرایشهای مردم است.»
پاسخ برخی مخاطبان گفتوشنود در کامنتها خواندنی و قابل تامل است که با شما به اشتراک میگذاریم.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#حکومت_ایدئولوژیک #سکولاریسم #مسجد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا مرز میان کنش صنفی و سیاست تعیینپذیر است؟
✍️عزیز قاسمزاده
قاسمزاده تلاش برای ترسیم مرز دقیق میان کنش صنفی و سیاست را سادهسازی مفاهیمی میداند که در علوم اجتماعی از ذاتهای تفکیکپذیر برخوردار نیستند. او مینویسد: «تمام کسانی که تاکنون آمدهاند به توضیحی جهت روشن کردن این مرز بپردازند، جز اینکه بر ابهامات بیفزایند، عملاً نتوانستهاند یک راهحل بنیادی ارائه دهند.»
او با اشاره به تداخل ذاتی سیاست در پیگیری مطالبات صنفی معتقد است: «نهاد قدرت با تعبیه نهادهای تبیهی به ظاهر صنفی اما غیرمستقل... هزینه پیگیری امور صد درصد صنفی را به نهاد تصمیمگیری قدرت (سیاست) گره زده است.»
در نقد کنشگران صنفی که همچنان بر تمایز صنف و سیاست تأکید دارند، مینویسد: «تأکید بر غیرسیاسی بودن و ماهیت صنفی داشتن کنشگری از یک سو و از سوی دیگر تأکید بر جامعهمحوری هرگز تبیین دقیق و شفافی نیست... بحثهای نظری تا شفافیت لازم را برای تبیین دقیق پیدا نکند، جز اینکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید، عایدی نخواهد داشت.»
او اشاره میکند که «جامعهای که برای رسیدن به حقوق خود، الا ماشاالله خواستههایی دارد... تنها در یک مدیریت کلان سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی امکانپذیر است». از «حقوق فردی تا آزادیهای فرهنگی»، از «هوای پاک تا انتخاب آزادانه نظام تصمیمگیری»؛ همه نیازمند ورود به عرصه سیاسیاند و مرزبندی مطلق با سیاست، به بنبست میرسد.
در بخش مهمی، به پدیده مسمومسازی دانشآموزان اشاره میکند: «اگر این مسمومیتسازیها به عوامل ناشناخته مربوط است... آیا پروندهسازی، اتهامافکنی، دستگیری، انفصال، اخراج و زندان کنشگران هم از سوی عوامل ناشناخته صورت میگیرد؟» او این تحلیلها را یا «تخیلی» میداند، یا عامدانه و «در حال خیانت به جامعه صنفی و مدنی».
در پایان هشدار میدهد: «لازمه شجاعت در هر عملی، بصیرت در نظر است... تا زمانی که نتواند طول و عرض نظری خود را به درستی تبیین نماید، بحث جامعهمحوری در هالهای از تناقض گفتاری، سقیم و بلکه عقیم خواهد ماند.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://shorturl.at/dURkt
#عزیز_قاسم_زاده #کنشگری #مطالبه_گری #سیاست #کنش_صنفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️عزیز قاسمزاده
قاسمزاده تلاش برای ترسیم مرز دقیق میان کنش صنفی و سیاست را سادهسازی مفاهیمی میداند که در علوم اجتماعی از ذاتهای تفکیکپذیر برخوردار نیستند. او مینویسد: «تمام کسانی که تاکنون آمدهاند به توضیحی جهت روشن کردن این مرز بپردازند، جز اینکه بر ابهامات بیفزایند، عملاً نتوانستهاند یک راهحل بنیادی ارائه دهند.»
او با اشاره به تداخل ذاتی سیاست در پیگیری مطالبات صنفی معتقد است: «نهاد قدرت با تعبیه نهادهای تبیهی به ظاهر صنفی اما غیرمستقل... هزینه پیگیری امور صد درصد صنفی را به نهاد تصمیمگیری قدرت (سیاست) گره زده است.»
در نقد کنشگران صنفی که همچنان بر تمایز صنف و سیاست تأکید دارند، مینویسد: «تأکید بر غیرسیاسی بودن و ماهیت صنفی داشتن کنشگری از یک سو و از سوی دیگر تأکید بر جامعهمحوری هرگز تبیین دقیق و شفافی نیست... بحثهای نظری تا شفافیت لازم را برای تبیین دقیق پیدا نکند، جز اینکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید، عایدی نخواهد داشت.»
او اشاره میکند که «جامعهای که برای رسیدن به حقوق خود، الا ماشاالله خواستههایی دارد... تنها در یک مدیریت کلان سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی امکانپذیر است». از «حقوق فردی تا آزادیهای فرهنگی»، از «هوای پاک تا انتخاب آزادانه نظام تصمیمگیری»؛ همه نیازمند ورود به عرصه سیاسیاند و مرزبندی مطلق با سیاست، به بنبست میرسد.
در بخش مهمی، به پدیده مسمومسازی دانشآموزان اشاره میکند: «اگر این مسمومیتسازیها به عوامل ناشناخته مربوط است... آیا پروندهسازی، اتهامافکنی، دستگیری، انفصال، اخراج و زندان کنشگران هم از سوی عوامل ناشناخته صورت میگیرد؟» او این تحلیلها را یا «تخیلی» میداند، یا عامدانه و «در حال خیانت به جامعه صنفی و مدنی».
در پایان هشدار میدهد: «لازمه شجاعت در هر عملی، بصیرت در نظر است... تا زمانی که نتواند طول و عرض نظری خود را به درستی تبیین نماید، بحث جامعهمحوری در هالهای از تناقض گفتاری، سقیم و بلکه عقیم خواهد ماند.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://shorturl.at/dURkt
#عزیز_قاسم_زاده #کنشگری #مطالبه_گری #سیاست #کنش_صنفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوکلیپ سرود #خط_مقدم
با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را ميگذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...
به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...
*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*
سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را ميگذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...
به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...
*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*
سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاملیا سجادیان، مادر جاویدنام محمد حسن ترکمان، جانباخته خیزش سراسری مردم ایران، متن زیر و این ویدئو انتقادی نسبت به سیاستهای حاکمان جمهوری اسلامی را در حساب کاربری خود در اینستاگرم منتشر کرد.
دین پوشش و حربه ای ست برای جنایت های سیاست مداران تا در لوای دین و حاکمیتی مذهبی،، به تمام کثافت کاری شان، جامه ی عمل بپوشانند، و با استفاده از تبصرههای دینی، سیاست های خود خواهانه و منفعت طلبانه ی شان را برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود شرعی و قانونی جلوه دهند، و اما جوامع خرافه پرستی که کور کورانه، فقط از حاکمان فاسد دینی، تقلید میکنند، این راه را برای حاکمیتی دروغین باز کرده و اجازه میدهند تا فاسدان در قالب دین، بر آنها ظلم و ستم کرده و بنام دیانت و مذهب، سیاست پیشه کنند، که به نظر من دین و سیاست کاملا از هم جدا بوده و هیچ گونه سنخیت و نقطه ی مشترکی با هم ندارند، پس ! دین از سیاست جداست .
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#محمدحسن_ترکمان #کاملیا_سجادیان #سکولاریسم #نقد_دین ##تفکر_انتقادی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کاملیا سجادیان، مادر جاویدنام محمد حسن ترکمان، جانباخته خیزش سراسری مردم ایران، متن زیر و این ویدئو انتقادی نسبت به سیاستهای حاکمان جمهوری اسلامی را در حساب کاربری خود در اینستاگرم منتشر کرد.
دین پوشش و حربه ای ست برای جنایت های سیاست مداران تا در لوای دین و حاکمیتی مذهبی،، به تمام کثافت کاری شان، جامه ی عمل بپوشانند، و با استفاده از تبصرههای دینی، سیاست های خود خواهانه و منفعت طلبانه ی شان را برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود شرعی و قانونی جلوه دهند، و اما جوامع خرافه پرستی که کور کورانه، فقط از حاکمان فاسد دینی، تقلید میکنند، این راه را برای حاکمیتی دروغین باز کرده و اجازه میدهند تا فاسدان در قالب دین، بر آنها ظلم و ستم کرده و بنام دیانت و مذهب، سیاست پیشه کنند، که به نظر من دین و سیاست کاملا از هم جدا بوده و هیچ گونه سنخیت و نقطه ی مشترکی با هم ندارند، پس ! دین از سیاست جداست .
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#محمدحسن_ترکمان #کاملیا_سجادیان #سکولاریسم #نقد_دین ##تفکر_انتقادی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امروز هم مطابق هر هفته، همزمان با کارزار سهشنبههای نه به اعدام، تعدادی از هموطنانمان در شهر هامبورگ آلمان، تجمع کردند. در این تجمع ضمن گرامیداشت یاد حمید حسیننژاد حیدرانلو و نگار کورکور، یک پرفورمنس اجرا کردند و بیانیهای قرائت شد و سرود ای ایران را خواندند.
#نه_به_اعدام #نگار_کوکور #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#نه_به_اعدام #نگار_کوکور #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سنندج، امروز دوم اردیبهشت ماە زادروز امید حسنی یکی از جانباختگان انقلاب مهسا بر سر مزارش برگزار شد.
امروز خانوادە امید ضمن گرامی داشتن یاد او، با گذاشتن کیک و شمع بر سر مزارش یاد زادروزش را گرامی داشتند.
جاویدنام امید حسنی، جوان ۲۰ ساله که بیست و ششم آبان ماه در مراسم چهلم جانباختگان سنندج توسط نیروهای سرکوبگر ربوده شد و پس از پنج ساعت بازداشت در کلانتری ۱۲فروردین این شهر زیر شکنجه، جان خود را از دست داد.
نهادهای امنیتی رژیم، ۲۴ ساعت بعد پیکر این جانباخته راه آزادی را به خانواده او تحویل دادند و با تدابیر امنیتی، ساعت ۱۰ شب بیست و هفتم آبان ماه با حضور پنج نفر از نزدیکان او در قطعه ۱۱ آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.
#امید_حسنی #زن_زندگی_آزادی #سنندج #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز خانوادە امید ضمن گرامی داشتن یاد او، با گذاشتن کیک و شمع بر سر مزارش یاد زادروزش را گرامی داشتند.
جاویدنام امید حسنی، جوان ۲۰ ساله که بیست و ششم آبان ماه در مراسم چهلم جانباختگان سنندج توسط نیروهای سرکوبگر ربوده شد و پس از پنج ساعت بازداشت در کلانتری ۱۲فروردین این شهر زیر شکنجه، جان خود را از دست داد.
نهادهای امنیتی رژیم، ۲۴ ساعت بعد پیکر این جانباخته راه آزادی را به خانواده او تحویل دادند و با تدابیر امنیتی، ساعت ۱۰ شب بیست و هفتم آبان ماه با حضور پنج نفر از نزدیکان او در قطعه ۱۱ آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.
#امید_حسنی #زن_زندگی_آزادی #سنندج #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای دومین بار، درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در دیوان عالی کشور رد شد.
به گفتهی امین عادل احمدیان، وکیل این زندانی سیاسی، شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور، بدون مطالبه پرونده از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، درخواست اعاده دادرسی را مردود اعلام کرده است. او تأکید کرد که در هیچیک از مراجع قضایی، اجازه مطالعه پرونده به وی داده نشده است.
پیش از این نیز، نخستین درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی در تاریخ ۵ اسفند ۱۴۰۳ از سوی شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور رد شده بود.
در ۷ بهمن ۱۴۰۳، مهدی حسنی به همراه بهروز احسانی اسلاملو، به بهانه رسیدگی درمانی، از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شدند. اندکی بعد، با ثبت درخواست اعاده دادرسی، اجرای حکم اعدام این دو نفر به حالت تعلیق درآمد.
در اواخر شهریور ۱۴۰۲، این دو زندانی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شدند و با اتهاماتی نظیر «بغی»، «محاربه»، «افساد فیالارض»، «جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» روبهرو شدند. در نهایت هر دو به اعدام محکوم شدند و حکم صادره نیز در دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت.
از جمله مصادیق اتهامات مطرحشده علیه این افراد، عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام شده است.
مهدی حسنی، متولد ۱۳۵۵، متأهل و پدر دو فرزند است. او در ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ هنگام تلاش برای خروج از کشور در زنجان بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
مهدی حسنی پیش از بازداشت یک سوپرمارکت داشت و از این راه امرار معاش میکرد و طبعا دسترسی به اطلاعات طبقهبندی شده نداشت! ادله اتهامات آقای حسنی مشخص نیست و اصولاً وکیل به پرونده دسترسی نداشته و دادرسی کاملا غیر عادلانه انجام شده است.
#مهدی_حسنی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گفتهی امین عادل احمدیان، وکیل این زندانی سیاسی، شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور، بدون مطالبه پرونده از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، درخواست اعاده دادرسی را مردود اعلام کرده است. او تأکید کرد که در هیچیک از مراجع قضایی، اجازه مطالعه پرونده به وی داده نشده است.
پیش از این نیز، نخستین درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی در تاریخ ۵ اسفند ۱۴۰۳ از سوی شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور رد شده بود.
در ۷ بهمن ۱۴۰۳، مهدی حسنی به همراه بهروز احسانی اسلاملو، به بهانه رسیدگی درمانی، از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شدند. اندکی بعد، با ثبت درخواست اعاده دادرسی، اجرای حکم اعدام این دو نفر به حالت تعلیق درآمد.
در اواخر شهریور ۱۴۰۲، این دو زندانی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شدند و با اتهاماتی نظیر «بغی»، «محاربه»، «افساد فیالارض»، «جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» روبهرو شدند. در نهایت هر دو به اعدام محکوم شدند و حکم صادره نیز در دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت.
از جمله مصادیق اتهامات مطرحشده علیه این افراد، عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام شده است.
مهدی حسنی، متولد ۱۳۵۵، متأهل و پدر دو فرزند است. او در ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ هنگام تلاش برای خروج از کشور در زنجان بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
مهدی حسنی پیش از بازداشت یک سوپرمارکت داشت و از این راه امرار معاش میکرد و طبعا دسترسی به اطلاعات طبقهبندی شده نداشت! ادله اتهامات آقای حسنی مشخص نیست و اصولاً وکیل به پرونده دسترسی نداشته و دادرسی کاملا غیر عادلانه انجام شده است.
#مهدی_حسنی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
"من سرباز رادان هستم"
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جمله را وزیر آموزشوپرورش گفته؛ علاوه بر اینکه در تضاد با اصول انسانی و تربیتی است، با مسئولیت ایشان در قبال نسل آینده فرسنگها فاصله دارد.
وظیفه شما بهعنوان وزیر آموزشوپرورش این است که در راستای ارتقاء فرهنگ، آموزش و پرورش دانشآموزان گام بردارید، نه اینکه خود را بهعنوان یک سرباز در صف امنیتی معرفی نمایید.
وظیفه شما این است که فضای مدارس را مکانی امن و پر از شادی برای دانشآموزان بسازید، نه محیطی پر از تشویش و استرس.
مدرسه جاییست که رشد فکری و اجتماعی دانشآموز باید شکوفا شود. اما شما با این جمله بهطور غیرمستقیم از سرکوب و حضور نظامی در مدارس استقبال میکنید، این پیام را به جامعه میدهید که نگرانیهای امنیتی را بر مسائل آموزشی مقدم میدانید. این نوع نگاه فقط باعث ایجاد فضای ترس و اضطراب در میان دانشآموزان میشود و بههیچوجه در راستای منافع و پیشرفت آموزشوپرورش نخواهد بود.
حال که شما خود را بهعنوان "سرباز" معرفی میکنید، باید بگویم که ما به دنبال "معلم" هستیم، نه یک "سرباز"؛ چون جای سرباز در پادگان است.
شما میگویید: «من سرباز رادان هستم»؛ اما منِ معلم به شما هشدار میدهم که در دنیای تعلیم و تربیت، هیچ سربازی با دستبند، شمشیر و اسلحه نمیتواند قلبها را تسخیر کند. تنها افرادی میتوانند که بهجای دیوارها، نهال عشق، محبت و عقل را در دل مدارس بکارند.
حوزه علمیه در سالهای گذشته به مانند ابری تیره بر آسمان آبی مدارس سایه افکند. معلمان دلسوز و متخصص را اخراج و بهجای آنها افرادی را در قالب "طرح امین" بدون هیچگونه تخصص و شایستگی، بهصورت فلهای به استخدام آموزشوپرورش درآوردند و تنها دستاوردش استرس و اضطرابی بود که به دانشآموز وارد میکردند. ماحصل آن شد تحویل نسلی افسرده به جامعه، که اگر تلاش مشاوران و روانشناسان دلسوز نبود، به مرز فاجعه میرسید.
در این برهه، تفاهمنامه حضور پلیس در مدارس اوج بیاعتمادی به سیستم آموزشی و تربیتی است و تنها به تشدید فشاری منجر خواهد شد که پیش از این بر دوش دانشآموزان سنگینی میکرد. استرس دوباره مهمان خانههایشان میشود. بهراستی با روح و روان این بچهها چه کردید؟ ترک تحصیل، خودکشی، بیتفاوتی، ترس از آیندهی نامعلوم، تا خرخره گلویشان را جویده.
آیا در چنین فضایی میتوان انتظار خلاقیت، تفکر انتقادی و روحیه پرسشگری در دانشآموزان داشت؟ آیا میتوان به آنها خودباوری و اعتمادبهنفس آموزش داد؟
کاش بهجای آنکه محیط آموزش درگیر سایههای ترس و تنش شود، اندیشه، احساس و ارزشهای انسانی را سرفصل کتب درسی قرار میدادید. این نسل شایستهی آن است که در میدان علم و امید، ورزش و هنر، پرچم بزرگ انسانیت را به اهتزاز درآورد.
بهیاد داشته باشید: تاریخ با کلام و وعدههای توخالی نوشته نمیشود، بلکه با عمل و فداکاری معلمان بزرگ و دانشآموزان شجاع که همان نسل آگاهی و تحولاند، نوشته میشود.
یادتان نرود: دانشآموز و مدارس این سرزمین نه ارث پدر شما هستند و نه جایی برای ترسیم نقشههای ایدئولوژیک.
آقای وزیر! آموزشوپرورش باید اتاقی روشن، درخشان، پر از نور امید و ایدههای نو باشد، نه زندانی در تاریکی اندیشهها که قدرتتان را افزایش دهد.
وای بر ما که آموزشوپرورشمان بهجای تربیت اندیشمندان و خلاقان، با کلماتش تیرهای بیهدفی در جنگل تفکر و نوآوری پرتاب میکند و درخت دانایی را با تبر نادانی از بین میبرد.
به گفتهی خودتان سرباز هستید. آیا سرباز میتواند برای آموزشوپرورش نسخه بپیچد؟ آقای کاظمی، بیانات شما در حقیقت روایت یک داستان است. اگر بخواهم سادهتر تعریف کنم:
پادشاهی دستور داد برای نگهداری از قلعهاش، در گوشههای قلعه نگهبانان زیادی بگذارد. هر کدام از نگهبانها در جای خود مستقر شدند تا دروازهای باز نماند که راهی برای ورود دشمن شود. مدتی گذشت و قلعه بهجای اینکه مکان امن و آسایش باشد، تبدیل به مکانی سرد و بیروح شد. شاید هم شبیه زندان. زندگی کردن در آن بسیار دشوار بود. میدانی چرا؟ چون آنجا اسلحه و دیوارها حکمفرمایی میکردند، نه ایده و تفکر.
گویا شما هم در فکر تبدیل مدارس به قلعه شدهاید، که در آن هیچ چیز جز دیوارها و نگهبانان رشد نمیکند. این دیدگاه حضرتعالی فکرهای آزاد، ایدههای نو، و بچههایی را که بهدنبال امید و آیندهای روشن هستند، در پردهای از ابهام فرو میبرد.
اما فراموش نکن: این ایده هرگز عملی نخواهد شد. چون با نسلی روبهرو هستید که نمیتوانید آنها را مهار کنید.
سرباز آقای رادان، لطفاً پوتینهای خود را محکم گره بزن و به پادگان برو. آنجا برای تو فرش قرمز پهن کردهاند. فرهنگیان و دانشآموزان کارت قرمز.
✍ کوکب بداغی پگاه / فعال صنفی معلمان ایذه
#کوکب_بداغی #مدرسه_جای_پلیس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وزارت راه، با یکی از شرکتهای زیرمجموعه بابک زنجانی، متهم به فساد اقتصادی، قراردادی به ارزش ۶۱ هزار میلیارد تومان منعقد کرد. هفته گذشته هم پزشکیان قرارداد دو میلیارد دلاری واردات پنلهای خورشیدی را به مهدی جهانگیری، دیگر متهم فساد اقتصادی واگذار کرد.
سال گذشته رسانههای داخلی ایران در خبری کوتاه نوشته بودند که حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد، اما مدتی بعد بابک زنجانی آزاد شد.
به نوشته این رسانهها، «درخواست عفو بابک زنجانی از سوی دادگستری استان تهران مطرح و با تائید رییس قوه قضاییه و موافقت رهبر انقلاب حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.» و احتمالا آزادی او هم با موافقت همین مقامات انجام شده است.
بابک زنجانی حدود ۱۲ سال قبل بازداشت شد، رسیدگی به پروندهاش چندین سال طول کشید. پرونده او در زمان خودش از بزرگترین فسادهای اقتصادی در رژیم جمهوری اسلامی بود. چند سال بعد از بازداشت، گفتند حکم او اعدام است، او اما اعدام نشد، بلکه در زندان هم از امکانات فراوانی بهرهمند بود. برخی زندانیان میگفتند زنجانی و سایر متهمان اقتصادی از مرخصیهای زیادی بهرهمند بودند.
او حالا آزاد شده و وزارتخانهها با او قرارداد کلان امضا میکنند.
اما محسن شکاری، جوان معترض، سریع دادگاهش برگزار شد، حکم صادر شد و مهلت ندادند و سریع حکم اجرا شد!! محسن جرمش چه بود؟ بستن خیابان با جابهجا کردن سطل زباله، دفاع از خود و زخمی کردن یک بسیجی (که خراشی سطحی برداشت و سرپایی درمان شد)
اما فساد اقتصادی امثال بابک زنجانی به ایران و اقتصاد کشور صدمات بزرگی وارد کرد.
سیستم قضایی جمهوری اسلامی فاقد اعتبار است و نهاد قضایی فروپاشیده است. این سیستم به زندانیان سیاسی احکامی بسیار سنگین بابت ابراز عقیده و نظر میدهد، آنها را شکنجه کرده و از بسیاری حقوق اولیه محروم میکند.
ولی امثال بابک زنجانیها که لقب «بسیجی اقتصادی نظام» را هم دارند، با وجود فسادی که ضربه سنگینی به اقتصاد کشور زده، حکم زندان میگیرند و البته بعد از مدتی یا آزاد میشوند و یا از مرخصیهای مکرر بهرهمند میگردند.
#بابک_زنجانی #محسن_شکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سال گذشته رسانههای داخلی ایران در خبری کوتاه نوشته بودند که حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد، اما مدتی بعد بابک زنجانی آزاد شد.
به نوشته این رسانهها، «درخواست عفو بابک زنجانی از سوی دادگستری استان تهران مطرح و با تائید رییس قوه قضاییه و موافقت رهبر انقلاب حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.» و احتمالا آزادی او هم با موافقت همین مقامات انجام شده است.
بابک زنجانی حدود ۱۲ سال قبل بازداشت شد، رسیدگی به پروندهاش چندین سال طول کشید. پرونده او در زمان خودش از بزرگترین فسادهای اقتصادی در رژیم جمهوری اسلامی بود. چند سال بعد از بازداشت، گفتند حکم او اعدام است، او اما اعدام نشد، بلکه در زندان هم از امکانات فراوانی بهرهمند بود. برخی زندانیان میگفتند زنجانی و سایر متهمان اقتصادی از مرخصیهای زیادی بهرهمند بودند.
او حالا آزاد شده و وزارتخانهها با او قرارداد کلان امضا میکنند.
اما محسن شکاری، جوان معترض، سریع دادگاهش برگزار شد، حکم صادر شد و مهلت ندادند و سریع حکم اجرا شد!! محسن جرمش چه بود؟ بستن خیابان با جابهجا کردن سطل زباله، دفاع از خود و زخمی کردن یک بسیجی (که خراشی سطحی برداشت و سرپایی درمان شد)
اما فساد اقتصادی امثال بابک زنجانی به ایران و اقتصاد کشور صدمات بزرگی وارد کرد.
سیستم قضایی جمهوری اسلامی فاقد اعتبار است و نهاد قضایی فروپاشیده است. این سیستم به زندانیان سیاسی احکامی بسیار سنگین بابت ابراز عقیده و نظر میدهد، آنها را شکنجه کرده و از بسیاری حقوق اولیه محروم میکند.
ولی امثال بابک زنجانیها که لقب «بسیجی اقتصادی نظام» را هم دارند، با وجود فسادی که ضربه سنگینی به اقتصاد کشور زده، حکم زندان میگیرند و البته بعد از مدتی یا آزاد میشوند و یا از مرخصیهای مکرر بهرهمند میگردند.
#بابک_زنجانی #محسن_شکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید؛ این دعوت سهراب سپهری نهفقط فراخوانی برای نو نگریستن به طبیعت، که فراخوانی برای بازاندیشی در نگاهمان به انسان و جهان پیرامون است.
سهراب، شاعر روشناییها و لطافتها، ما را به پاککردن غبارهای قضاوت و پیشداوری از دیدگانمان فرامیخواند، تا «دیگری» را نه با مرزهای ذهنیمان، بلکه با نگاهی مهربان و پذیرا ببینیم.
در جهان شعری او، پذیرش و مدارا با دیگری، بخشی از سلوک انسانی و لازمهای برای زیستن در جهانی زیباتر و انسانیتر است.
سهراب سپهری، که یکم اردیبهشتماه سالگرد درگذشت اوست، شاعری بود که کلماتش را نه از جنس فریاد، که از جنس نجوا میسرود؛ نجواهایی که ریشه در معنویت شرقی، طبیعت زنده، و زیباییهای نادیدهگرفتهشدهی زندگی روزمره داشتند.
دنیای هنری او، آمیزهای از نقاشی و شعر بود، که هر دو به یک معنا میرسیدند: کشف سادگی در ژرفا، و یافتن معنا در خاموشی. در نگاه او، انسان بخشی از کلیتی هماهنگ و متعالی بود؛ بینیاز از برتریجویی، مشتاق به درک و گفتوگو.
سپهری با زبانی نرم و جهانی، راهی تازه برای زیستن با هم به ما نشان داد—راهی که از همدلی و سکوت میگذرد، نه از هیاهو و داوری.
#سهراب_سپهری #گفتگو #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید؛ این دعوت سهراب سپهری نهفقط فراخوانی برای نو نگریستن به طبیعت، که فراخوانی برای بازاندیشی در نگاهمان به انسان و جهان پیرامون است.
سهراب، شاعر روشناییها و لطافتها، ما را به پاککردن غبارهای قضاوت و پیشداوری از دیدگانمان فرامیخواند، تا «دیگری» را نه با مرزهای ذهنیمان، بلکه با نگاهی مهربان و پذیرا ببینیم.
در جهان شعری او، پذیرش و مدارا با دیگری، بخشی از سلوک انسانی و لازمهای برای زیستن در جهانی زیباتر و انسانیتر است.
سهراب سپهری، که یکم اردیبهشتماه سالگرد درگذشت اوست، شاعری بود که کلماتش را نه از جنس فریاد، که از جنس نجوا میسرود؛ نجواهایی که ریشه در معنویت شرقی، طبیعت زنده، و زیباییهای نادیدهگرفتهشدهی زندگی روزمره داشتند.
دنیای هنری او، آمیزهای از نقاشی و شعر بود، که هر دو به یک معنا میرسیدند: کشف سادگی در ژرفا، و یافتن معنا در خاموشی. در نگاه او، انسان بخشی از کلیتی هماهنگ و متعالی بود؛ بینیاز از برتریجویی، مشتاق به درک و گفتوگو.
سپهری با زبانی نرم و جهانی، راهی تازه برای زیستن با هم به ما نشان داد—راهی که از همدلی و سکوت میگذرد، نه از هیاهو و داوری.
#سهراب_سپهری #گفتگو #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چند روز پیش خبری از قتل یک دختر جوان توسط پدرش جلوی محل کارش و در خیابان با ضربات متعدد چاقو کشته شد. خبری بسیار غمانگیز.
آن مرد که با همسرش اختلاف داشت، دختر جوانش را کشت، به همسرش زنگ زد و گفت داغش را روی دلت گذاشتم! و بعد خودش را به پلیس معرفی کرد.
امروز ویدیوی لحظه ارتکاب این جنایت منتشر شد. بسیار تکان دهنده است. مردی که خونسرد دخترش را میکشد و بعد سوار ماشین میشود و میرود.
آزاده مختاری، روزنامهنگار، نوشت:
«پدر با چاقو به جان دخترش(#فاطمه_سلطانی)میافتد و آن را کنار خیابان میکشد.
و اما عکسالعمل رهگذران به اندازه دخترکشی تلخ بود.به کشتن دختر نگاه میکنند و میروند.بخصوص مردان رهگذر!
زنان باز تلاشی برای کمک میکنند هرچند ناموفق، اما مردان نگاه کردند و رفتند.
دچار #گسیختگی_همدلی شدهایم!»
به مادر و برادر فاطمه تسلیت میگوییم و عمیقأ از این واقعه متأسفیم.
از اینکه عدهای بیتفاوت فقط تماشا کردند بسیار متأسفیم.
به نظر شما چرا زنکشی و دخترکشی زیاد شده است؟ چرا مردمی که شاهد جنایت بودند، هیچ حرکتی برای نجات جان یک انسان انجام ندادند؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آن مرد که با همسرش اختلاف داشت، دختر جوانش را کشت، به همسرش زنگ زد و گفت داغش را روی دلت گذاشتم! و بعد خودش را به پلیس معرفی کرد.
امروز ویدیوی لحظه ارتکاب این جنایت منتشر شد. بسیار تکان دهنده است. مردی که خونسرد دخترش را میکشد و بعد سوار ماشین میشود و میرود.
آزاده مختاری، روزنامهنگار، نوشت:
«پدر با چاقو به جان دخترش(#فاطمه_سلطانی)میافتد و آن را کنار خیابان میکشد.
و اما عکسالعمل رهگذران به اندازه دخترکشی تلخ بود.به کشتن دختر نگاه میکنند و میروند.بخصوص مردان رهگذر!
زنان باز تلاشی برای کمک میکنند هرچند ناموفق، اما مردان نگاه کردند و رفتند.
دچار #گسیختگی_همدلی شدهایم!»
به مادر و برادر فاطمه تسلیت میگوییم و عمیقأ از این واقعه متأسفیم.
از اینکه عدهای بیتفاوت فقط تماشا کردند بسیار متأسفیم.
به نظر شما چرا زنکشی و دخترکشی زیاد شده است؟ چرا مردمی که شاهد جنایت بودند، هیچ حرکتی برای نجات جان یک انسان انجام ندادند؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوانین تبعیضآمیز، تسهیلکننده جنایتهای ناموسی هستند. قتل زن و دختر توسط همسر یا پدر، توسط برادر... این روزها در خبرها زیاد شنیده میشود.
قوانینی که بر اساس شرع تدوین شدهاند متاسفانه زمینه را برای چنین قتلهایی بیشتر فراهم میآورند و مجازات موجود پیشگیرانه نیست.
حکومت هم در نظامآموزشی و برنامههای رسمی و منابر، تبعیض و خشونت علیه زنان را رواج میدهد.
خشونت و تبعیضی که بعضاً به عنوان یک «حق» با پشتوانه قوانین شریعت به رسمیت شناخته میشود و اینقدر تکرار شده که برای برخی امری عادی به نظر میرسد!
فرگل قدیمی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«از همچین دولت و رهبر بی شرف و کثیفی، قوانین بهتر از این برنمیاد.... قوانینی که حامی دزدها، جانیها و قاتلاس. به امید روزی که دیگه از این اخبار نشنویم ....»
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #حقوق_زنان #حقوق_بشر #قتل_ناموسی #ناموس_کشی #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان_را_متوقف_کنید #خشونت_خانگي #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #قتل_فرزند_توسط_پدر #قتل_ناموسی_پدر #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوانینی که بر اساس شرع تدوین شدهاند متاسفانه زمینه را برای چنین قتلهایی بیشتر فراهم میآورند و مجازات موجود پیشگیرانه نیست.
حکومت هم در نظامآموزشی و برنامههای رسمی و منابر، تبعیض و خشونت علیه زنان را رواج میدهد.
خشونت و تبعیضی که بعضاً به عنوان یک «حق» با پشتوانه قوانین شریعت به رسمیت شناخته میشود و اینقدر تکرار شده که برای برخی امری عادی به نظر میرسد!
فرگل قدیمی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«از همچین دولت و رهبر بی شرف و کثیفی، قوانین بهتر از این برنمیاد.... قوانینی که حامی دزدها، جانیها و قاتلاس. به امید روزی که دیگه از این اخبار نشنویم ....»
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #حقوق_زنان #حقوق_بشر #قتل_ناموسی #ناموس_کشی #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان_را_متوقف_کنید #خشونت_خانگي #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #قتل_فرزند_توسط_پدر #قتل_ناموسی_پدر #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech