آموزشکده توانا
54.3K subscribers
32.9K photos
38.2K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
امروز اول اردی‌بهشت‌ماه در تقویم ایرانی روز بزرگداشت سعدی شیرازی است.
سعدی:
سه چیز پایدار نماند؛ مال بی تجازت، علم بی بحث، ملک بی سیاست

به حمد خدا هر سه را یکجا داریم. علی برکت الله!

خر مراد
طرح از اسد بیناخواهی

https://tavaana.org/saadi-islamci-republic-regim/
شما هم یک بیت یا یکی از گفته‌های سعدی را انتخاب کنید و در کامنت‌ها بنویسید.


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#روز_سعدی
#کارتون
@Tavaana_TavaanaTech
ابراهیم ابوعلی، زندانی سیاسی با حکم رای باز در بهبهان، درگذشت.

ابراهیم ابوعلی زندانی سیاسی، معترض مرتبط با حوادث سال ۹۸ بهبهان که به اتهام فعالیت تبلیغی و جرائم مرتبط سیاسی، به ۵ سال حبس قطعی و قابل اجرا محکوم شده بود و درحال سپری‌کردن دوران حبس به صورت زندان رای باز (اشتغال بکار) بود، روز گذشته، یکشنبه، ۳۱ فروردین‌ماه، درگذشت.
علت مرگ را «بیماری خونی و عفونت» گزارش کرده‌اند.
این درحالیست هفته گذشته نیز ابراهیم آرامش زندانی سیاسی ساکن بهبهان که دوران حبس خود را در زندان رای باز سپری می‌کرد به علت سانحه تصادف با موتورسیکلت به مدت ۱۰ روز در کما بود، و پس از آن از دنیا رفت.

همچنین پیمان صمدی از بازداشت شدگان سال ۱۴۰۱ جنبش مهسا که مدت چهار ماه در زندان بهبهان محبوس بود به دلیل تصادف و واژگون‌شدن خودرو جان خود را از دست داده بود.

بنا بر گزارشات موجود در ایران تداوم فشارهای روحی و روانی مضاعف بر زندانیان سیاسی خصوصا در شهرهای بهبهان و ایذه به طور چشمگیری افزایش یافته است و مواردی از قبیل فشار روانی و اختلال در زندگی روزمره زندانیان سیاسی رای باز یکی از علل ناشناخته و پنهان چنین حوادث ناگواری می‌توان برشمرد.

#زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ابراهیم_ابوعلی
#بهبهان
@Tavaana_TavaanaTech
عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت علیرضا شاه محمدپور، زندانی محبوس در زندان اوین
این زندانی سیاسی با وجود حال نامساعد جسمانی، از رسیدگی پزشکی تخصصی محروم مانده. او که اخیرا جهت درمان به بیمارستان اعزام شده بود، پس از مدتی کوتاه، بدون دریافت رسیدگی پزشکی مناسب به زندان بازگردانده شد.
یک منبع مطلع از وضعیت جسمانی این زندانی سیاسی، به «هرانا» گفته است:
«علیرضا شاه‌ محمدپور، به دلیل وخامت وضعیت جسمی و انسداد عروق قلب، نیاز فوری به انجام آنژیوگرافی دارد. او سه روز پیش به‌ صورت اورژانسی به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود و بنا بر تشخیص پزشک متخصص، جهت انجام آزمایش‌های تکمیلی در بیمارستان بستری شد.»

این منبع مطلع در ادامه از کارشکنی مسئولان زندان در روند درمان علیرضا شاه محمدپور می‌گوید:

«پروسه درمانی وی به دستور هدایت‌الله فرزادی، رئیس زندان اوین و کارشکنی افسر نگهبان زندان، فردی به نام صالحی، ناتمام ماند و پیش از تکمیل به زندان بازگردانده شد.»

در حال حاضر، این زندانی سیاسی همچنان در شرایط نامناسب جسمی به‌سر می‌برد و نیازمند رسیدگی فوری پزشکی است. عدم تکمیل روند درمان، خطرات جدی برای سلامت او در پی خواهد داشت.

علیرضا شاه‌ محمدپور، پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهاماتی از جمله «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور از طریق همکاری با گروه‌های مخالف نظام» به پنج سال حبس محکوم شده بود.


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#علیرضا_شاه_محمدپور
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز جاویدنام دکتر پریسا بهمنی از جان‌باختگان انقلاب مهسا

دکتر پریسا بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله کشته شد.

پریسا بهمنی متولد اول اردیبهشت سال ۱۳۴۹ اهل زنجان و ساکن تهران بود، پزشک متخصص جراح عمومی و تخصص سرطان شناسی از دانشگاه لیون فرانسه، عاشق ایران و مردمش و طبیعت‌گردی بود.

بعد از کشته شدن ‎مهسا امینی و شروع خیزش مردمی و کشته شدن جوانان ایرانی، او هم از پزشکانی بود که بیانیه پزشکان در محکومیت خشونت علیه شهروندان ایران و بررسی شفاف و دقیق پرونده مهسا امینی را امضا کرده بودند، در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ همزمان با چهلم مهسا، پزشکان و کادر درمانی جلوی سازمان نظام پزشکی تهران در خیابان امیر آباد تجمع اعتراضی برگزار کردند و دکتر پریسا بهمنی هم در این تجمع شرکت کرده بود، تجمعشان در اعتراض به سرکوب خونین جوانان معترض، برخورد امنیتی با مجروحان و سوءاستفاده از آمبولانس‌ها و ربودن اسناد محرمانه بیماران بود، اما مزدوران حکومتی این تجمع مسالمت آمیز را به خشونت کشیدند و با گاز اشک آور به تجمع کنندگان حمله کردند و با سلاح‌های جنگی به سمتشان شلیک کردند، دکتر بهمنی به ضرب ۳ گلوله از ناحیه گردن و سینه زخمی شد و به زمین افتاد.»

اگر چه در آن زمان رییس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بی‌آر‌تی» عنوان کند.


یادش گرامی

#پریسا_بهمنی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

در سایه فشار جریان‌های تندرو مذهبی و با وجود داشتن مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جشنواره موسیقی محلی جنوب ایران با عنوان «کوچه» که قرار بود چهارم اردیبهشت در فضای باز برگزار شود، به‌صورت محدود و در یکی از تالارهای بوشهر برگزار خواهد شد.

این تصمیم پس از انتقادات تند امام جمعه دشتستان، حسن مصلح، اتخاذ شد که در خطبه‌های نماز جمعه این برنامه را «بهانه‌ای برای ترویج اختلاط و شکستن خطوط قرمز شرع و عرف» دانسته بود.

این نگاه خشکه‌مذهبی و تفاسیر محدودکننده از دین، بار دیگر مانعی جدی برای شادی و زندگی فرهنگی مردم شده و نقش دین را نه‌در همزیستی و نشاط، بلکه در حذف و سانسور تعریف می‌کند.

در واکنش به این محدودیت‌ها، محسن شریفیان، بنیان‌گذار گروه لیان، با تأکید بر پویایی فرهنگ بومی، گفت: «کوچه تعطیل‌شدنی نیست» و از مردم خواست همچنان در کنار موسیقی محلی بمانند.

جشنواره «کوچه» که تاکنون سه دوره در بوشهر برگزار شده، همواره با استقبال گسترده مردمی روبه‌رو بوده است و اکنون نیز برگزارکنندگان امیدوارند آن را در قالبی مردمی و در چهارچوب قانون زنده نگه دارند.

#خشکه_مذهبی #فستیوال_کوچه #رواداری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
فرشاد دستمردی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق بار دیگر بازداشت شد

شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ فرشاد دستمردی، از بازداشت‌شدگان انقلاب مهسا در دهدشت از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد، بار دیگر توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شد.

بعدازظهر شنبه ٣٠ فروردین‌ ماه ١٤٠٤ (١٩ آوریل ٢٠٢٥)، فرشاد دستمردی، فعال مدنی ٣٠ ساله و اهل دهدشت در منطقه زیدون شهرستان بهبهان بازداشت شد. تاکنون از جزئیات دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

فرشاد دستمردی در بهمن ماه ١٤٠٢، توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو این شهر به ریاست قاضی طاهری، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه حکومت به قصد برهم زدن امنیت" به ٣ سال حبس و به اتهام "تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران" به ٧ ماه و ١٦ روز حبس تعزیری محکوم شد. فرشاد دستمردی همزمان با این حکم، به دلیل فعالیت‌های خود در چند پرونده مجزا با اتهامات مختلف مواجه بوده است. این فعال مدنی، شهریور ماه ١٤٠٢، در سالگرد قتل حکومتی پدرام آذرنوش توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران در دهدشت بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات در یاسوج منتقل شد.


وی روز اول بهمن ماه همان سال، با تودیع وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان یاسوج آزاد شد. او برای بار سوم کمی پس از سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش، همزمان با تحریم انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بازداشت شده بود.

رشاد دستمردی پیش از آن، طی جریان انقلاب مهسا، در مهر ماه ١٤٠١ توسط نیروهای امنیتی در دهدشت بازداشت و بهمن ماه همان سال، با تودیع وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی تا پایان مراحل دادرسی به صورت موقت آزاد شده بود.

او در مدت ۱۳۰ روز بازداشت «تحت شکنجه قرار گرفته و با خوراندن دارو وادار به اعترافات اجباری در بازجویی‌ها شده بود.

به گفته یکی از نزدیکان ایشان، او پس از آزادی «بر اثر عوارض داروها و شکنجه‌ها چار فراموشی شده بود و حتی تا چهار ماه نام خودش هم یادش نمی‌آمد و رفته رفته در اثر درمان کمی بهتر شد.»

#دهدشت #فرشاد_دستمردی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🔴 و این روزها چه سیاهی بر بام آموزش و پرورش است با حضور علیرضا کاظمی وزیر مجیزگوی امنیتی…

✍️سارا سیاهپور

وقتی خبر موافقت با حضور #نیروی_انتظامی در مدارس را خواندم، اصلاً تعجب نکردم. همیشه هر وقت احساس خطر می‌کنند، برای کنترل فضا دست به هر کاری می‌زنند؛ حتی اگر لازم باشد آیین‌نامه‌های خودشان را هم زیر پا بگذارند.

با خواندن این خبر، ناخودآگاه یاد یکی از روزهای خاص زندگی‌ام افتادم؛ دوازدهم اسفند ۱۳۹۷، زمانی که معاون یکی از دبیرستان‌های ناحیه یک کرج بودم. پیش از آن‌که از آموزش و پرورش اخراج شوم.

آن روز به همراه همکارانم با فراخوان شورای هماهنگی معلمان در مدرسه تحصن کرده بودیم. تصاویری از تحصن معلمان در سراسر کشور در فضای مجازی منتشر شد و همین کافی بود تا موجی از واکنش‌ها به راه بیفتد.

همسر یکی از همکاران خانم… که در استانداری کرج سمتی داشت و به‌قول خودش “یه کاره مملکت بود”، و در جلسه‌ ی اضطراری استان البرز که با موضوع #تحصن_معلمان برگزار شده بود حضور داشت، بلافاصله بعد از رسانه ای شدن خبر تحصن «حاجی‌شان» با او تماس گرفت تا از صحت خبر اطمینان پیدا کند. حاجیه خانم هم ضمن تأیید، تأکید کردند که «معلمان حاضر نیستند به کلاس بروند و از دفتر خارج شد تا گزارش کامل را ارائه دهد.»
کمتر از نیم ساعت بعد، سه نفر با لباس نیروی انتظامی و دو نفر با لباس شخصی وارد مدرسه شدند. مدیر مدرسه مرا از دفتر همکاران به دفتر خودش فراخواند. رنگ به چهره نداشت….
رو به یکی از مأموران که درجه بالاتری داشت گفتم:

«ظاهراً حاجی‌تان فراموش کرده که آموزش و پرورش مُلک استانداری نیست. شما نمی‌توانید بدون هماهنگی با حراست اداره ناحیه وارد مدرسه شوید. مدرسه که مسجد نیست تا برای استقرار نیروهایتان، از آن استفاده کنید، لطفاً مجوز حضورتان را ارائه دهید تا ببینیم مشکل چیست.»

آن‌ها گفتند:
«نگران نباشید.»
گفتم: «از قضا نگران نیستم. من در خانه‌ام هستم، این شما هستید که بدون اجازه وارد شدید.»
یکی خندید، مأمور لباس شخصی زیر لب چیزی غر زد، و دیگری ادامه داد:
«طبق گزارشی که به ما رسیده، فقط آمده‌ایم بررسی کنیم شرایط مدرسه چگونه است.
در جلسه‌ای در فرمانداری، نام این مدرسه (دبیرستان نجاری سی‌سی – عفت سابق) مطرح شده بود و گفته‌اند یکی از فعالان صنفی و از تشویق‌کنندگان تحصن این‌جاست. فقط خواستیم مطمئن شویم مشکلی پیش نمی‌آید و رسانه‌های معاند سوءاستفاده نمی‌کنند.»

در پاسخ گفتم:

«همان‌طور که می‌بینید، مدرسه در آرامش کامل است. بین #معلمان_متحصن و #دانش‌آموزان تعامل  و هماهنگی برقرار است و هیچ نشانی از به قول گزارش دهندگان آشوب وجود ندارد. ما از تحصن #حمایت کرده‌ایم برای دستیابی به مطالباتمان. حالا که مطمئن شدید، لطفاً حضورتان را صورت‌جلسه کنید، تا یک سند دیگر به مجموعه‌ی رسوایی‌ها و مداخلات غیرقانونی در محیط آموزشی اضافه شود.»

در نهایت، در صورت‌جلسه نوشتند که «مدرسه در آرامش کامل است» و حتی از عوامل مدرسه «تقدیر و تشکر» کردند. امضا زدیم و رفتند.

حالا با خبر رسمی‌شدن حضور نیروی انتظامی در مدارس، خاطره‌ام دوباره زنده شد…
امنیتی‌سازی فضای آموزشی، نه‌تنها خلاف مقررات و اصول تربیتی‌ست، بلکه اعتماد را می‌سوزاند و گفت‌وگو را از میان می‌برد.
مدرسه باید محل اندیشه، رشد و نقد باشد؛ نه صحنه‌ی سرکوب و کنترل.
حضور نیروی انتظامی در فضای آموزشی، به‌جای ایجاد امنیت، به جو روانی مدرسه لطمه می‌زند و فضا را متشنج می‌کند.
با امنیتی‌کردن مدارس، اعتماد فرومی‌پاشد و امکان گفت‌وگو از بین می‌رود.

و سخن آخر این‌که، تنها راه نجات آموزش و پرورش، دور ساختن دست افراد نالایق و بی‌کفایت از جایگاه تصمیم‌گیری، از جمله وزیر کنونی آن است؛ و به‌جای آنان، باید میدان را به نیروهای آگاه، دلسوز و متخصص سپرد؛ کسانی که به جای سرکوب، به رشد، گفت‌وگو و پرورش اندیشه باور دارند.


#سارا_سیاهپور #مدرسه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، مخفیانه اعدام شد

دقایقی پیش، خبرگزاری فارس خبر اعدام این کولبر را اعلام کرد و البته طبق روایت حکومت او را تروریست خواند.

پرونده آقای حیدرانلو پر از تناقض است. واقعه‌ای در سال ۱۳۹۶ اتفاق افتاد، همه عوامل آن کشته شدند.

۲۴ فروردین ۱۴۰۲ #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو کولبر کُرد اهل چالدران، در حالی بازداشت شد که قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود. اما آن‌چه در ادامه رخ داد، روایتی است از ظلم پنهان در سلول های انفرادی؛ یازده ماه شکنجه جسمانی، روانی، فریب. مردی فاقد سواد خواندن و نوشتن، ناآشنا با زبان فارسی، مجبور شد برگه‌هایی را انگشت بزند که بازجویان نوشته بودند.

در پرونده‌ای که به اتهام مشارکت در کشته شدن هشت مرزبان در آبان ۱۳۹۶ شکل گرفته، روایت‌های متناقضی وجود دارد. دادگاه ادعا می‌کند حمید در آن روز نیروهای پژاک را به داخل ایران هدایت کرده، اما منابع موثق می‌گویند او در همان روز با خانواده‌اش در ترکیه بوده است. پاسپورت، مهر ورود، دوربین‌های مدار بسته و حتی مسیر صعب العبور جغرافیایی دشوار منطقه همه با این ادعا در تضادند.

در روزهای اخیر ویدیویی توسط حکومت منتشر شد که خود آن ویدیو پر از نکات مبهم بوده و به نوعی اثبات می‌کند که شواهد لازم برای مجرم جلوه دادن آقای حسین‌نژاد وجود نداشته است.

حالا یک مادر دیگر فرزندش را از دست داد، سه کودک، یتیم شدند و یک زن بیوه...

اعدام قتل حکومتی است، جمهوری اسلامی از اعدام به عنوان حربه‌ای برای گستراندن فضای رعب و وحشت استفاده می‌کند. در دادرسی غیر عادلانه، پرونده‌ای مبتنی بر اعترافات اجباری و در نهایت با استدلال مبهمی به عنوان «علم قاضی» حق حیات شهروندان بی‌گناه را سلب می‌کنند.

تا وقتی که این حکومت برقرار است، هیچ جانی در امان نیست...

#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

«گفت‌وگو در کاتدرال» یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین آثار ماریو بارگاس یوسا است؛ رمانی پرلایه که در بستر سیاسی-اجتماعی پرو دوران دیکتاتوری مانوئل اودریا می‌گذرد. داستان ظاهراً ساده است: گفت‌وگویی میان دو شخصیت—سانتیاگو زاباتا، روزنامه‌نگاری سرخورده، و آمبروسیو، راننده‌ی سابق پدرش—در میکده‌ای به نام «کاتدرال». اما همین گفت‌وگو، مانند نخ کشیده شده در هزار تویی از خاطرات، فساد، خیانت، و شکنندگی انسان، به مرور جهانی را می‌سازد که هم عمیقاً شخصی است و هم تمام‌قد سیاسی.

یوسا با مهارتی بی‌نظیر، خواننده را به تأمل درباره‌ی سؤال‌هایی بنیادین می‌کشاند: آزادی چیست، و چگونه ممکن است در جامعه‌ای سرکوب‌گر و فاسد، فرد هنوز به‌دنبال معنا و اختیار باشد؟ سانتیاگو، قهرمانی بی‌قهرمانی‌ست؛ نه آن‌قدر فعال که بخواهد دنیا را تغییر دهد، و نه آن‌قدر مرده‌دل که با آن کنار بیاید. او، در کشاکش انتخاب‌های گذشته و زخم‌های اکنون، همچون آینه‌ای است که شکستگی‌های یک جامعه‌ی پوسیده را بازتاب می‌دهد.

نکته‌ی برجسته‌ی رمان، ساختار چندلایه و روایت غیرخطی آن است؛ جمله‌ها گاه چندین صفحه ادامه دارند، روایت‌ها در هم تنیده می‌شوند، و مرز میان گذشته و حال محو می‌شود. این فرم پیچیده، در واقع بازتابی از وضعیت درونی شخصیت‌ها و جامعه است: جایی که زمان پیوستگی ندارد، حقیقت قطعی نیست، و حافظه میدان نبردی است میان فراموشی و زنده‌نگه‌داشتن درد.

«گفت‌وگو در کاتدرال» فقط یک رمان سیاسی نیست؛ اثری‌ست درباره‌ی انسان در جهنمی خودساخته، درباره‌ی روشنفکری که راهش را گم کرده، و درباره‌ی سؤالی که مثل خوره در ذهن می‌چرخد: «کی گند زدیم؟ کی همه‌چی خراب شد؟» این رمان نه فقط از فساد سیاسی حرف می‌زند، بلکه از فساد درونی انسان، از تسلیم در برابر بی‌معنایی، و از لحظه‌ای که آدمی دیگر امیدی برای نجات نمی‌بیند.

این کتاب توسط عبدالله کوثری به فارسی برگردانده و لوح فکر آن‌را منتشر کرده و علاوه بر برنده شدن جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۸۵ بعنوان یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات آمریکای لاتین در ایران شناخته می‌شود.

#یوسا #ماریو_بارگاس_یوسا #گفتگو_در_کاتدرال #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
از ابتدای شکل‌گیری جمهوری اسلامی، مفاهیم مذهبی به‌گونه‌ای بازتعریف شدند که بتوانند بستر لازم برای توجیه سرکوب و اعمال خشونت را فراهم سازند. در این ساختار، قدرت سیاسی به‌واسطه پیوند با ایدئولوژی دینی، خود را مجاز به حذف هر صدای مخالفی دانسته است. پدیده‌ای که نخستین بار با رهبری روح‌الله خمینی پایه‌گذاری شد، با گذر زمان به ابزار اصلی کنترل و استمرار حاکمیت تبدیل گشت.
در این چارچوب، اعمالی مانند بازداشت‌های فله‌ای، شکنجه، اعدام‌های فراقضایی و سرکوب‌های خیابانی، نه به‌عنوان نقض حقوق انسان‌ها، بلکه به‌عنوان ضرورتی در مسیر حفاظت از دین و نظام تفسیر شده‌اند. این نوع نگاه، امکان نهادینه‌سازی خشونت را در ساختار حکمرانی فراهم کرده است.
در دوره رهبری علی خامنه‌ای، این روند ابعاد گسترده‌تری یافته است. استفاده از مفاهیمی چون دشمنی با دین، توطئه خارجی، یا دفاع از ارزش‌های انقلاب، در توجیه اقدامات ضدبشری رایج شده است. چنین رویکردی، فضای عمومی را به میدان سرکوب سیستماتیک بدل کرده، جایی که مأموران امنیتی با اطمینان از مشروعیت عملکرد خود، به اقدامات خشن و تحقیرآمیز دست می‌زنند.
نگاه ایدئولوژیک به خشونت در جمهوری اسلامی، شباهت‌های قابل توجهی با گروهک‌های تندرو تروریستی همچون داعش دارد. در مواردی، باور نیروهای وفادار به نظام چنان شکل گرفته که اعمال خشن علیه شهروندان، نه‌تنها عملی مجاز، بلکه عملی مقدس تلقی می‌شود. به‌عنوان نمونه، گزارش‌هایی درباره تجاوز به نوجوانان بازداشت‌شده و رفتارهای غیرانسانی با معترضان وجود دارد که در بستر ایدئولوژی حاکم، با سکوت یا حتی تأیید مواجه شده‌اند.
در این فضا، مرزهای اخلاقی فرو ریخته و قبح بسیاری از جنایات از میان رفته است. زمانی که خشونت تقدیس می‌شود و قانون در خدمت سرکوب قرار می‌گیرد، دیگر مجالی برای عدالت باقی نمی‌ماند. قربانی نه‌تنها بی‌پناه است، بلکه با سازوکاری روبه‌روست که او را مقصر معرفی می‌کند.
مهار چنین وضعیتی نیازمند شکستن چرخه مشروعیت‌سازی دینی برای اعمال ضدبشری است. بازتعریف قدرت، تقویت نهادهای مستقل مدنی، آموزش حقوق پایه‌ای انسان‌ها و فراهم‌سازی زمینه برای مسئولیت‌پذیری نهادهای حکومتی، از جمله پیش‌نیازهای ایجاد تحول در جامعه‌ای هستند که سال‌ها زیر سایه سرکوب ایدئولوژیک زیسته است.
و در نهایت، باید با صراحت گفت که جمهوری اسلامی نه در ساختار و نه در عملکرد، هیچ ظرفیت و امکانی برای اصلاح ندارد. سیستمی که بنیان آن بر سرکوب، حذف و تقدیس خشونت بنا شده، اصلاح‌پذیر نیست و تنها راه رهایی از آن، گذار کامل و بی‌بازگشت از این نظم فاسد و سرکوبگر است.


#حکومت_ایدئولوژیک #استبداد_دینی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«در یک زندگی عادی، نه تنها اعدام نمی‌شد، زندانی هم نمیشد و کنار فرزندان و همسرش بود.
لعنت بهت جمهوری اسلامی!
لعنت به اذانت،
و لعنت به هرچی میپرستی.»

متن از مهسا پیرایی، دختر جاویدنام مینو مجیدی

حکم حمید حسین‌نژاد حیدرانلو مخفیانه اجرا شد، بدون اطلاع خانواده، او را از ارومیه به تهران منتقل کرده بودند و در تهران به قتل رساندند.

سه کودک بی‌پدر شدند، زنی بدون همسر و مادری فرزندش را از دست داد و چندین خانواده عزادار شدند و از این به بعد زندگی‌شان تغییر اساسی می‌کند و شاید چند نسل متاثر از این واقعه شوند. حکمی که بر اساس «علم قاضی» و نه بر اساس مدارک متقن صادر شده است.
در جمهوری اسلامی جان انسان ارزش ندارد و حکومتی که با خفت در برابر «دشمن» ۴۶ ساله به پای میز مذاکره می‌رود، قدرت پوشالی‌اش را در داخل با اعدام مردم بی‌دفاع می‌خواهد نشان دهد که بله من همچنان می‌توان اعدام کنم!!
حکومتی زندگی مردم را با شعار «مرگ بر آمریکا» به تباهی کشانده، حالا این شعار را دارد از دیوارهای شهر پاک می‌کند، اما حاضر نیست ماشین سرکوب و اعدامش را خاموش کند.
برق و آب قطع می‌شود، ولی اعدام نه!

#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«در سوگ حمید، در خشم بیدار

حمید حسین‌نژاد حیدرانلو را، در تاریکیِ شب، بی‌صدا به چوبه‌ی دار سپردند.
بی ‌دادگاهی عادل، بی‌ گواهی روشن، بی ‌خبر از خانواده‌ای که شش روز تمام، بدون ‌خواب و بی‌قرار، در مقابل زندان ارومیه نشسته بودند؛ تنها با امیدی کوچک، تنها برای شنیدن یک صدا…
اما رژیم جنایت‌کار، آن صدا را هم برید.

ما، نه فقط در سوگ حمید، بلکه در خشم و آگاهی ایستاده‌ایم.
این سکوت، سکوت ما نخواهد بود.
این شب، شب ما نخواهد ماند.

حمید، نه تنها یک فرد، بلکه نمادِ تمام صدایی‌ست که جمهوری اسلامی از آن می‌ترسد؛
نمادِ انسانِ آزاد، اندیشمند، معترض، زنده.
ما این خون را فراموش نخواهیم کرد.

ما نخواهیم گذاشت نام‌ها خاموش شوند.
ما نخواهیم ایستاد تا عدالت در خاک دفن شود.

به نام حمید،
به نام مهسا،
به نام هر زنی، هر مردی، هر دختری که بی‌صدا به دار سپرده شد،
ما راه را ادامه می‌دهیم —
با صدا، با قلم، با خیابان، با مقاومت.

اعدام، ابزار حاکمیتی است که از واژه می‌ترسد.
و ما، با واژه، ادامه خواهیم داد.
تا سقوط آنکه مرگ را حکومت می‌نامد.»

از صفحه‌ی:
sa_lyrics

لازم به ذکر است به نوشته برخی منابع، بهزاد سرخانلو، معاون دادستان ارومیه، به خانواده حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی اعدام‌شده، اعلام کرده «جنازەای در کار نیست و اجازه برگزاری هیچ گونه مراسمی را ندارید.»

#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان بهبهان به کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در شصت‌وپنجمین هفته

اعدام جنایتکارانه‌ی زندانی سیاسی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو و صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی پژمان سلطانی

حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بن‌بست مواجه می‌شود، سرکوب علیه مردم را تشدید می‌کند. نوک تیز این سرکوب‌ها معمولاً متوجه زندانیان دست‌بسته و بی‌پناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را می‌گیرد.
اعدام جنایتکارانه‌ی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و به‌شدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار می‌آید. او تحت شکنجه‌های شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگه‌هایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند.

از ابتدای سال جاری، دست‌کم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودک‌مجرم - اعدام شده‌اند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که می‌توان آن را نشانه‌ای از وضعیت انفجاری جامعه دانست.
در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد.
این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزش‌ها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعه‌ی بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدام‌های غیرانسانی مقابله کنند.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» به آگاهی عموم مردم می‌رساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوسته‌اند و هر سه‌شنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، زندانیان در ۴۰ زندان کشور، برای شصت‌وپنجمین هفته‌ی متوالی، در اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد. این زندان‌ها عبارت‌اند از:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان بهبهان.

سه‌شنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
هفته‌ی شصت‌وپنجم
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#نه_به_اعدام #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #پژمان_سلطانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
صفحه گفت‌وشنود را دنبال کنید: @dialogue1402

اطلاعاتی درباره مجازات اعدام؛ اقدامی علیه انسان

پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.

بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.

ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.

پروتکل دوم اختیاری به میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام می‌کند.

آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.

کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده می‌کنند.

بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کرده‌اند یا به ندرت از آن استفاده می‌کنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کرده‌اند.

برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا می‌کنند.

مجازات اعدام در جمهوری اسلامی یکی از بحث‌برانگیزترین و مناقشه‌برانگیزترین جنبه‌های نظام قضایی است.

جمهوری اسلامی، به‌ویژه در مورد جرایمی مانند قتل عمد، جرایم مواد مخدر، و جرایم سیاسی و امنیتی، به‌طور گسترده از اعدام استفاده می‌کند.

یکی از انتقادات اصلی به مجازات اعدام در ایران، نقض حقوق بشر و نبود شفافیت در روند قضایی است. بسیاری از احکام اعدام به‌ویژه در پرونده‌های امنیتی و سیاسی، در دادگاه‌های انقلاب صادر می‌شوند که به داشتن روندهای ناعادلانه و فقدان دسترسی متهمان به وکلای مستقل معروف هستند. علاوه بر این، گزارش‌ها از شکنجه و اعترافات اجباری برای اخذ مدارک جرم، اعتبار بسیاری از این احکام را زیر سؤال برده است.

اجرای اعدام به‌عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان سیاسی و ایجاد ترس در جامعه نیز مورد انتقاد قرار دارد؛ در جمهوری اسلامی، اعدام اقدامی علیه انسان است.

در وبسایت گفت‌وشنود بیشتر بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/execution-against-human/

#گفتگو_توانا #مجازات_اعدام #حقوق_بشر #جمهوری_اسلامی #عدالت_قضایی #حقوق_زندانیان #لغو_اعدام #آزادی_بیان #قوانین_کیفری

@dialogue1402
بیانیه رضا محمدحسینی از زندان قزل‌حصار: سالگرد تأسیس سپاه، سالگرد گسترش سرکوب است، نه افتخار ملی!

امروز دوم اردیبهشت، سالگرد تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. سپاهی که برای پاسداری از حکومت ایجاد شد و نه منافع ملت ایران.
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی، در این رابطه بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرد:

«در سالگرد تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از پشت دیوارهای بلند زندان قزل‌حصار، صدایم را به بیرون می‌فرستم تا یادآور شوم که این نهاد، نه حافظ امنیت مردم، بلکه بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت، آزادی و کرامت ملت ایران است.

سپاه پاسداران که به‌دستور روح‌الله خمینی پایه‌گذاری شد، از همان ابتدا به عنوان بازوی سرکوب حکومت عمل کرد، امروز هم بعد از ۴۶ سال، همچنان پاسدار حاکمیت استبداد، فساد و خونریزی‌ست. آنچه در عمل شاهد آن هستیم، نهادی است که با تشکیل قرارگاه‌هایی چون ثارالله، قلب پایتخت را به مرکز طراحی سرکوب، آدم‌ربایی، بازداشت‌های فراقانونی، شکنجه، اعتراف‌گیری اجباری و قتل‌های هدفمند تبدیل کرده است.

قرارگاه ثارالله، همان جایی‌ست که فرمان کشتار معترضان در آبان ۹۸، سرکوب اعتراضات سراسری، و اجرای سناریوهای امنیتی برای حذف آزادی‌خواهان صادر شد. این قرارگاه، عملاً دولت سایه‌ای‌ست که بر ارتش، پلیس، قوه قضاییه، و حتی بر دولت مسلط است. در شرایط بحرانی، این نهاد کنترل تمامی ارکان کشور را در دست می‌گیرد و با خشونتی عریان و برنامه‌ریزی‌شده به جان مردم می‌افتد.

سپاه، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه نیز به منبع بی‌ثباتی و خشونت بدل شده است. از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن، دست‌های آلوده‌ی این نهاد، پشت پرده‌ی جنگ، ترور و افراطی‌گری است. جمهوری اسلامی با تکیه بر بازوی سرکوبگر سپاه، نه‌فقط مردم خود را در بند کرده، بلکه منطقه را نیز در آتش افراط‌گرایی می‌سوزاند.
من، رضا محمدحسینی، که به‌خاطر اعتراض به جنایات این نهاد بازداشت شدم، بار دیگر اعلام می‌کنم:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید فوراً در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گیرد.

این نهاد با نقض گسترده حقوق بشر، خشونت ساختاری، و جنایت علیه بشریت، شایسته هیچ عنوانی جز «تروریست حکومتی» نیست.
اگر جهان خواهان ثبات در منطقه و آزادی در ایران است، باید چشم بر حقیقت نگشوده‌شده‌ی سپاه باز کند.

سپاه، قلب تپنده‌ی سرکوب در جمهوری اسلامی‌ست. بدون سپاه، استبداد نفس نمی‌کشد.

رضا محمدحسینی
از زندان قزل‌حصار،
اردیبهشت ۱۴۰۴»

عکس: از ویدیوی رضا محمدحسینی، مقابل قرارگاه ثارالله سپاه، در اردیبهشت ۱۴۰۲

#irgcterrorists

#رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

پاپ فرانسیس
صدای گفت‌وگو، رواداری و کرامت انسانی


پاپ فرانسیس، رهبر کلیسای کاتولیک، با رویکردی پیشرو و نوگرایانه، نمادی از گفت‌وگو، رواداری، و دفاع از کرامت انسانی بود.

او با اقداماتی مانند میانجی‌گری دیپلماتیک بین کوبا و آمریکا، عذرخواهی از بومیان کانادا، دفاع از حقوق مهاجران، و حمایت از اقلیت‌های جنسی، نشان داده که کلیسا می‌تواند در جهان مدرن پل‌ساز باشد، نه دیوارساز. او با شستن پای پناهجویان مسلمان، بوسیدن پای رهبران متخاصم سودان جنوبی، و دعوت به اقتصاد عادلانه، کرامت انسانی را در مرکز توجه قرار داد و سعی در تبدیل خصومت‌ها به گفت‌وگو کرد.

یکی از اقدامات برجسته او دعوت به گفت‌وگوی جهانی با غیرمؤمنان است.
پاپ فرانسیس در دیدار با افراد سکولار و بی‌دین، از جمله روزنامه‌نگار ایتالیایی اوجنیو اسکالفاری، تأکید کرد که «خدا متعلق به همه است» و حتی غیرمؤمنان می‌توانند با وجدان خود به خیر عمل کنند (لا رپوبلیکا، ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳).
او این گفت‌وگو را به‌عنوان پلی برای تفاهم و همکاری انسانی ترویج کرد.

نقل‌قول زیر دیدگاه او را درباره گفت‌وگو به‌خوبی نشان می‌دهد:

«گفت‌وگو راهی برای درک بهتر یکدیگر و همکاری در ایجاد فضایی نه‌تنها از رواداری، بلکه از احترام میان ادیان است. قدرت ما در ملایمت دیدار با یکدیگر نهفته است، نه در افراط‌گرایی که تنها به تعارض می‌انجامد.»
(منبع: واتیکان نیوز، ۱۵ مه ۲۰۱۹)


در مقابل این رویکرد فراگیر، رهبران دینی حاکم بر ایران، حتی در برابر هم‌وطنان خود مانند اهل سنت، و اقلیت‌های دیگر رواداری و گفت‌وگو نشان نمی‌دهند.
محدودیت‌های اعمال‌شده بر اقلیت‌های دینی، از جمله عدم اجازه ساخت عبادتگاه یا برگزاری آزاد مناسک دینی آنها یا محرومیت از مناصب کلیدی، در تضاد با دعوت پاپ بعنوان یک رهبر دینی و به احترام و همکاری با دیگران، حتی غیرمؤمنان، قرار دارد.

این تفاوت نشان‌دهنده شکاف میان رویکردی جهانی و انسانی در برابر نگاهی انحصاری و محدود است.

پاپ فرانسیس با قلب باز به سوی همه، از مؤمن تا غیرمؤمن، گام برمی‌داشت و جهان را به گفت‌وگویی دعوت می‌کرد که در آن کرامت انسانی و صلح در اولویت باشد.

#پاپ_فرانسیس #گفتگو #رواداری #مدارا #همزیستی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
فرشید محسنی، از بازداشت‌شدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، بار دیگر بازداشت و در انتظار محاکمه است

فرشید محسنی، فیلمنامه‌نویس و از بازداشت‌شدگان خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱، که پیش‌تر پس از تحمل ماه‌ها حبس، شکنجه، و دریافت حکم سنگین، در بهمن‌ماه ۱۴۰۳ از زندان آزاد شده بود، در تاریخ چهارم اسفند ۱۴۰۳ مجدداً توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

بر پایه اطلاعات دریافتی، وی هم‌اکنون با دو اتهام مواجه است و در بازداشت موقت به‌سر می‌برد. محل نگهداری او اندرزگاه ۴ زندان اوین اعلام شده و علی‌رغم پیگیری‌های خانواده، مقامات قضایی از پذیرش وثیقه و آزادی موقت او جلوگیری کرده‌اند.

قرار است جلسه رسیدگی به اتهامات فرشید محسنی در تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شود.

فرشید محسنی دارای مدرک تخصصی در زمینه فیلمنامه‌نویسی است و پیش از بازداشت در حوزه سینما و نویسندگی مشغول به فعالیت حرفه‌ای بود.


#فرشید_محسنی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

خمینی گفته بود:
«رابطه ما با امثال آمریکا، رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است.»
(صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۰)

اما این نگاه تقابلی چه دستاوردی داشت؟

دهه‌ها دشمن‌تراشی، قطع رابطه با جهان، تحریم‌های اقتصادی، فشارهای بین‌المللی، و انزوایی که تاوانش را نه ساختار قدرت، بلکه مردم با گرانی، بیکاری و فقر پرداختند.

سؤال مهم اینجاست:

آیا دشمنی نظام حاکم با جهان، به‌ویژه با آمریکا، واقعاً در خدمت مردم بود؟
یا صرفاً ابزاری برای سرکوب داخلی و گریز از پاسخگویی شد؟

و شاید امروز، باید صادقانه پرسید:

آیا واقعا رابطه مردم ایران با حاکمیت، رابطه مظلوم با ظالم نیست؟
شاید دشمن واقعی نه آن‌سوی مرزها، که همین‌جاست.


#نارواداری #دشمن_سازی #ایران #آمریکا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سه‌شنبه دوم ارديبهشت ماه ۱۴۰۴، خانواده‌های زندانیان سیاسی در اعتراض به قطع تماس‌های تلفنی و قطع شدن کارت حساب‌های بانکی در مقابل زندان اوین دست به تجمع زدند. این زندانیان محکوم به اعدام برای انتقال به زندان قزلحصار به انواع مختلف از جمله #قطع_تماس، #قطع_کارت_بانکی و #تهدید به ورود گارد زندان و خشونت فیزیکی تحت فشار هستند. زندان قزلحصار محل اعدام‌هاست و انتقال آن‌ها به این زندان جان آنها را بیش از پیش تهدید می‌کند.

خانواده‌ زندانیان با در دست داشتن تصویر عزیزانشان و پارچه نوشته #نه_به_اعدام خواستار لغو این احکام ظالمانه شدند و به این صورت نگرانی خود را نشان دادند. صدایشان باشیم و برای نجات جان این زندانیان و حفظ سلامتی آن‌ها اطلاع رسانی کنیم.

#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان #بابک_علیپور #سید_محمد_تقوی_سنگدهی #اکبر_دانشورکار #ابوالحسن_منتظر
#اعدام_نکنید #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech