Forwarded from گفتوشنود
پرسش بی پاسخ حافظ:
«این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است؟
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست»
او مسئلهای را طرح میکند که هنوز وجدان بشر را میآزارد: اگر خدایی دانا و عادل هست، چرا جهان سرشار از رنج و بیعدالتی است؟ چرا کودکان بیگناه قربانی جنگ و فقر میشوند و چرا انسانها دردهای بیثمر میکشند؟ پاسخ رایج دینداران معمولاً این است که «اینها امتحان است» یا «راز حکمت خدا پوشیده است». اما این پاسخها عملاً رنج را توجیه میکنند، نه آنکه پاسخی قانعکننده باشند.
از همین تصور خداوند مطلق، در تاریخ بارها قدرتهای مطلق زمینی سر برآوردهاند. تا الله باشد، رسولالله و «نمایندگان خدا» نیز خواهند بود؛ و همین دستاویزی برای فساد و استبداد میشود. جمهوری اسلامی نمونهی روشن این چرخه است: حکومتی که خود را به خدا و ماورای طبیعت میچسباند تا هر نقد و اعتراضی را «کفر» یا «محاربه» بنامد. به نام خدا آزادی سرکوب میشود، به نام دین تبعیض و خشونت نهادینه میگردد، و به نام «حکمت الهی» فساد ساختاری توجیه میشود.
استبداد دینی دقیقاً از همین قداست مطلق تغذیه میکند: وقتی خدا پرسشناپذیر فرض میشود، نمایندگان زمینی او نیز خود را فراتر از هر پرسش و حسابکشی میدانند. نتیجه همان چیزی است که در ایران امروز دیده میشود: سرکوب سیستماتیک، اعدام معترضان، تبعیض علیه زنان و اقلیتها، و تحمیل رنج بیپایان بر جامعه.
اما بشر در مسیر بلوغ خود میآموزد که برای زیستن اخلاقی و انسانی، به موجودی ماورایی نیاز ندارد. خرد، وجدان و همدلی برای ساختن جهانی عادلانه کافیاند. بسیاری از ملتها نشان دادهاند که بدون دینسالاری، میتوان بر شالودهی حقوق بشر و مسئولیت انسانی زندگی کرد.
قاطعانه نمیتوان گفت خدایی نیست؛ اما وصل کردن همه چیز به او و مشروعیت دادن به قدرت مطلق به نام او، نه منطقی است و نه اخلاقی. رهایی از استبداد دینی یعنی بازگشت به خرد و وجدان انسان. آیندهی انسانیتر ما، نه از آسمان، که از خود ما آغاز میشود.
🔹️✍️این مطلب توسط همراهان گفتوشنود نوشته شده و بازتاب دهنده دیدگاه نویسنده و صرفا بهعنوان پیامی از همراهان منتشر شده است.
هرگونه دخل و تصرف و ویرایش در یادداشتهای ارسالی توسط آموزشکده آزاد است.
#حکمت #تقدیر #خدا #خردگرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پرسش بی پاسخ حافظ:
«این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است؟
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست»
او مسئلهای را طرح میکند که هنوز وجدان بشر را میآزارد: اگر خدایی دانا و عادل هست، چرا جهان سرشار از رنج و بیعدالتی است؟ چرا کودکان بیگناه قربانی جنگ و فقر میشوند و چرا انسانها دردهای بیثمر میکشند؟ پاسخ رایج دینداران معمولاً این است که «اینها امتحان است» یا «راز حکمت خدا پوشیده است». اما این پاسخها عملاً رنج را توجیه میکنند، نه آنکه پاسخی قانعکننده باشند.
از همین تصور خداوند مطلق، در تاریخ بارها قدرتهای مطلق زمینی سر برآوردهاند. تا الله باشد، رسولالله و «نمایندگان خدا» نیز خواهند بود؛ و همین دستاویزی برای فساد و استبداد میشود. جمهوری اسلامی نمونهی روشن این چرخه است: حکومتی که خود را به خدا و ماورای طبیعت میچسباند تا هر نقد و اعتراضی را «کفر» یا «محاربه» بنامد. به نام خدا آزادی سرکوب میشود، به نام دین تبعیض و خشونت نهادینه میگردد، و به نام «حکمت الهی» فساد ساختاری توجیه میشود.
استبداد دینی دقیقاً از همین قداست مطلق تغذیه میکند: وقتی خدا پرسشناپذیر فرض میشود، نمایندگان زمینی او نیز خود را فراتر از هر پرسش و حسابکشی میدانند. نتیجه همان چیزی است که در ایران امروز دیده میشود: سرکوب سیستماتیک، اعدام معترضان، تبعیض علیه زنان و اقلیتها، و تحمیل رنج بیپایان بر جامعه.
اما بشر در مسیر بلوغ خود میآموزد که برای زیستن اخلاقی و انسانی، به موجودی ماورایی نیاز ندارد. خرد، وجدان و همدلی برای ساختن جهانی عادلانه کافیاند. بسیاری از ملتها نشان دادهاند که بدون دینسالاری، میتوان بر شالودهی حقوق بشر و مسئولیت انسانی زندگی کرد.
قاطعانه نمیتوان گفت خدایی نیست؛ اما وصل کردن همه چیز به او و مشروعیت دادن به قدرت مطلق به نام او، نه منطقی است و نه اخلاقی. رهایی از استبداد دینی یعنی بازگشت به خرد و وجدان انسان. آیندهی انسانیتر ما، نه از آسمان، که از خود ما آغاز میشود.
🔹️✍️این مطلب توسط همراهان گفتوشنود نوشته شده و بازتاب دهنده دیدگاه نویسنده و صرفا بهعنوان پیامی از همراهان منتشر شده است.
هرگونه دخل و تصرف و ویرایش در یادداشتهای ارسالی توسط آموزشکده آزاد است.
#حکمت #تقدیر #خدا #خردگرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10❤4
حکم اعدام پیمان، امین، فرحآور، شاعر اهل گیلان محبوس در زندان لاکان رشت، در دیوان عالی کشور تایید شد. پیشتر شعبه اول دادگاه انقلاب رشت این شاعر را به اعدام محکوم کرده بود، اکنون شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور این حکم را تایید کرده است.
رامین صفرنیا، وکیل مدافع این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی اعلام کرد که درخواست اعاده دادرسی به عالیترین مرجع قضایی کشور ارائه خواهد شد.
بر اساس حکم صادره، او به اتهام "بغی" و "محاربه" مجرم شناخته شده است.
گفته میشود که این اتهامات بر پایه سرودهها و فعالیتهای اعتراضی او در زمینه عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی مطرح شدهاند.
فرحآور در شهریور ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ابتدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شد. او پس از پایان بازجوییها به زندان لاکان انتقال یافت. وی پدر یک کودک ۱۰ ساله است و پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و هنری خود با برخوردهای امنیتی مواجه شده بود.
#پیمان_فرح_آور #نه_به_اعدام #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رامین صفرنیا، وکیل مدافع این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی اعلام کرد که درخواست اعاده دادرسی به عالیترین مرجع قضایی کشور ارائه خواهد شد.
بر اساس حکم صادره، او به اتهام "بغی" و "محاربه" مجرم شناخته شده است.
گفته میشود که این اتهامات بر پایه سرودهها و فعالیتهای اعتراضی او در زمینه عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی مطرح شدهاند.
فرحآور در شهریور ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ابتدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شد. او پس از پایان بازجوییها به زندان لاکان انتقال یافت. وی پدر یک کودک ۱۰ ساله است و پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و هنری خود با برخوردهای امنیتی مواجه شده بود.
#پیمان_فرح_آور #نه_به_اعدام #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29🕊5❤1👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
تصاویری از حضور و صدای جاویدنام دکتر آیدا رستمی، وقتی در خیابان شعار میداد
آرمین رستمی، برادر آیدا پیشت این ویدیو را منتشر کرده بود و نوشته بود:
«لحظههایی از دکتر آیدا رستمی، همون وقتی که نه فقط با دستهاش درمان میکرد، بلکه با صداش هم فریاد میزد.
تو خیابون، کنار مردم، علیه رژیم جنایتکار آخوندی.
و حالا این تصویر،
مثل پرچم، در دست تاریخ میلرزد.
یادگاری از دختری که نهتنها شجاع بود،
بلکه صدایش، ارتشی را به لرزه انداخت.
ما صدای آیدا را تکرار میکنیم.
تا روزی که حقیقت، پیروز شود.
مراعهدیست با جانان .....»
🌱🕊️🩸
تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱ ، پزشکی شریف به نام آیدا رستمی مفقود شد و فردای آن روز، پیکر بیجانش تحویل خانوادهاش شد.
آیدا پزشکی بود که به صورت مخفیانه به مداوای آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ میپرداخت.
#آیدا_رستمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از حضور و صدای جاویدنام دکتر آیدا رستمی، وقتی در خیابان شعار میداد
آرمین رستمی، برادر آیدا پیشت این ویدیو را منتشر کرده بود و نوشته بود:
«لحظههایی از دکتر آیدا رستمی، همون وقتی که نه فقط با دستهاش درمان میکرد، بلکه با صداش هم فریاد میزد.
تو خیابون، کنار مردم، علیه رژیم جنایتکار آخوندی.
و حالا این تصویر،
مثل پرچم، در دست تاریخ میلرزد.
یادگاری از دختری که نهتنها شجاع بود،
بلکه صدایش، ارتشی را به لرزه انداخت.
ما صدای آیدا را تکرار میکنیم.
تا روزی که حقیقت، پیروز شود.
مراعهدیست با جانان .....»
🌱🕊️🩸
تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱ ، پزشکی شریف به نام آیدا رستمی مفقود شد و فردای آن روز، پیکر بیجانش تحویل خانوادهاش شد.
آیدا پزشکی بود که به صورت مخفیانه به مداوای آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ میپرداخت.
#آیدا_رستمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤40
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام مادر جاویدنام بهنام لایقپور، به مناسبت سالگرد جانباختن فرزندش:
«بنام خداوند بهنام لایق پور
دوستان گرامی، از همراهی، همدردی و حضور پرمهر شما در مجلس ختم عزیزمان صمیمانه سپاسگزاریم. حضور شما در این سه سال آرامش و قوت قلبی برای خانواده ما به ارمغان آورد و شجاعتمان را برای عبور از این دشوار چند برابر کرد. از پیامهای تسلیت، دعاها و محبتهای بیدریغتان بینهایت ممنونیم. شما با حضور خود، یاد عزیزمان را گرامی داشتید و به ما فرصت دادید تا با هم در این غم شریک شویم. در پناه خداوند مهربان سلامتی و آرامش را برای همگان آرزو میکنیم.
با سپاس فراوان حمیده بی غم
سی ام شهریور ماه هزار و چهارصد و چهار
سومین یاد بود #بهنام_لایق_پور 🥀🕊 »
#بهنام_لایق_پور #دادخواهی #رشت #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بنام خداوند بهنام لایق پور
دوستان گرامی، از همراهی، همدردی و حضور پرمهر شما در مجلس ختم عزیزمان صمیمانه سپاسگزاریم. حضور شما در این سه سال آرامش و قوت قلبی برای خانواده ما به ارمغان آورد و شجاعتمان را برای عبور از این دشوار چند برابر کرد. از پیامهای تسلیت، دعاها و محبتهای بیدریغتان بینهایت ممنونیم. شما با حضور خود، یاد عزیزمان را گرامی داشتید و به ما فرصت دادید تا با هم در این غم شریک شویم. در پناه خداوند مهربان سلامتی و آرامش را برای همگان آرزو میکنیم.
با سپاس فراوان حمیده بی غم
سی ام شهریور ماه هزار و چهارصد و چهار
سومین یاد بود #بهنام_لایق_پور 🥀🕊 »
#بهنام_لایق_پور #دادخواهی #رشت #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33
سپیده قلیان، زندانی سیاسی سابق، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس، از شیرین سعیدی نوشت:
«شیرین سعیدی، روزنامهنگار حوزه اقتصادی، دو سال است که در زندان به سر میبرد و هماکنون در زندان قرچک است. عجیب است که تاکنون هیچ حمایتی از سوی روزنامهنگاران برای او صورت نگرفته و این تنهایی برای شیرین حقیقتاً دردناک است. امیدوارم بهزودی آزاد شود.»
شیرین سعیدی، روزنامهنگار، ۲دی۱۴۰۲ ، پس از احضار به دادسرا بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد. او هماکنون در زندان بدنام قرچک محبوس است. شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، این روزنامهنگار را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس محکوم کرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_سعیدی
@Tavaana_TavaanaTech
«شیرین سعیدی، روزنامهنگار حوزه اقتصادی، دو سال است که در زندان به سر میبرد و هماکنون در زندان قرچک است. عجیب است که تاکنون هیچ حمایتی از سوی روزنامهنگاران برای او صورت نگرفته و این تنهایی برای شیرین حقیقتاً دردناک است. امیدوارم بهزودی آزاد شود.»
شیرین سعیدی، روزنامهنگار، ۲دی۱۴۰۲ ، پس از احضار به دادسرا بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد. او هماکنون در زندان بدنام قرچک محبوس است. شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، این روزنامهنگار را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس محکوم کرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_سعیدی
@Tavaana_TavaanaTech
💔41
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مهسا موگویی، در این ویدیو میگوید که به مناسبت سومین سالگرد جانباختن جاویدنام مهسا موگوی برای صد دانش آموز نیازمند لوازم تحریر تهیه شد و همچنین مبلغی کمک مالی به چند خانواده نیازمند شد.
«تا هدیه و یادگاری باشد از طرف "مهسا" برای هموطنانش
و جاودانگی نام و یادش در قلب و ذهن مردم عزیز و باغیرتی
که همیشه کنار ما هستند
به امید روزی که توی دست هیچ مادری عکس فرزندش نباشه.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تا هدیه و یادگاری باشد از طرف "مهسا" برای هموطنانش
و جاودانگی نام و یادش در قلب و ذهن مردم عزیز و باغیرتی
که همیشه کنار ما هستند
به امید روزی که توی دست هیچ مادری عکس فرزندش نباشه.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔44❤6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سه سالت گذشت، من چرا موندم؟»
مادر جاویدنام پارسا رضادوست، در سومین سالگرد جانباختن فرزندش، با او درد دل میکند.
پارسا رضادوست در حالی که گلوله خورده بود، در مغازهای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.
روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سالهایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازهای که صاحب آن پارسا را میشناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.
اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از اینکه پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضادوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنهای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ سالهای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویههاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.
#پارسا_رضادوست #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام پارسا رضادوست، در سومین سالگرد جانباختن فرزندش، با او درد دل میکند.
پارسا رضادوست در حالی که گلوله خورده بود، در مغازهای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.
روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سالهایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازهای که صاحب آن پارسا را میشناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.
اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از اینکه پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضادوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنهای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ سالهای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویههاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.
#پارسا_رضادوست #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32❤5
Forwarded from گفتوشنود
حسامالدین محمد جنیدی (یحیی) نوکیش مسیحی، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ورامین به ریاست قاضی اشکان رامش، به دلیل باورهای دینی و فعالیتهای مسالمتآمیز خود به هشت سال و یک ماه حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که در تاریخ ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۴ صادر شده است، آقای جنیدی را بر اساس مواد ۵۰۰، ۵۰۰ مکرر و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته است. وی به اتهام «فعالیت تبلیغی مغایر با شرع اسلام به لحاظ ارتباط با خارج از کشور» به هفت سال و شش ماه حبس و برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هفت ماه حبس دیگر محکوم شده است.
دستگیری آقای جنیدی به آبانماه سال گذشته بازمیگردد، زمانی که او به همراه چهار شهروند مسیحی دیگر در جریان یورش همزمان مأموران وزارت اطلاعات به منازل و محل کارشان در شهرستان ورامین بازداشت شدند. در حین بازداشت، مأموران اطلاعاتی وسایل شخصی آقای جنیدی، از جمله کتب مقدس، لپتاپ، سه دستگاه تلفن همراه و مبلغ پنجاه میلیون تومان پول نقد را ضبط کردند.
وی پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشتگاه تحت کنترل وزارت اطلاعات، منتقل شد و به مدت چهل روز تحت بازجوییهای مکرر و فشرده قرار گرفت. آقای جنیدی سرانجام با تودیع وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.
بر اساس جزئیات پرونده از دلایل اتهامات این نوکیش مسیحی ۴۵ ساله، شرکت در دورههای آموزش مسیحیت در خارج از کشور (ترکیه)، حضور در کلیساهای آنلاین و خانگی و همچنین تبلیغ مسیحیت در فضای مجازی و حقیقی عنوان شده است.
منبع :آژانس خبری مسیحیان ایران/محبتنیوز
#نوکیش_مسیحی #رواداری #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حسامالدین محمد جنیدی (یحیی) نوکیش مسیحی، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ورامین به ریاست قاضی اشکان رامش، به دلیل باورهای دینی و فعالیتهای مسالمتآمیز خود به هشت سال و یک ماه حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که در تاریخ ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۴ صادر شده است، آقای جنیدی را بر اساس مواد ۵۰۰، ۵۰۰ مکرر و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته است. وی به اتهام «فعالیت تبلیغی مغایر با شرع اسلام به لحاظ ارتباط با خارج از کشور» به هفت سال و شش ماه حبس و برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هفت ماه حبس دیگر محکوم شده است.
دستگیری آقای جنیدی به آبانماه سال گذشته بازمیگردد، زمانی که او به همراه چهار شهروند مسیحی دیگر در جریان یورش همزمان مأموران وزارت اطلاعات به منازل و محل کارشان در شهرستان ورامین بازداشت شدند. در حین بازداشت، مأموران اطلاعاتی وسایل شخصی آقای جنیدی، از جمله کتب مقدس، لپتاپ، سه دستگاه تلفن همراه و مبلغ پنجاه میلیون تومان پول نقد را ضبط کردند.
وی پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشتگاه تحت کنترل وزارت اطلاعات، منتقل شد و به مدت چهل روز تحت بازجوییهای مکرر و فشرده قرار گرفت. آقای جنیدی سرانجام با تودیع وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.
بر اساس جزئیات پرونده از دلایل اتهامات این نوکیش مسیحی ۴۵ ساله، شرکت در دورههای آموزش مسیحیت در خارج از کشور (ترکیه)، حضور در کلیساهای آنلاین و خانگی و همچنین تبلیغ مسیحیت در فضای مجازی و حقیقی عنوان شده است.
منبع :آژانس خبری مسیحیان ایران/محبتنیوز
#نوکیش_مسیحی #رواداری #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔23🕊6❤1
آغاز اعتصاب غذای خشک حسین رونقی؛ جان در معرض خطر جدی
حسین رونقی، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در تماس تلفنی با مادرش اعلام کرد از شامگاه چهارشنبه دوم مهر ۱۴۰۴ اعتصاب غذای خود را از «تر» به «خشک» تغییر میدهد. او پیشتر به مدت ۲۲ روز در اعتصاب غذای تر (با نوشیدن آب و چای) بهسر برده بود و اکنون حتی از نوشیدن آب نیز خودداری میکند.
اعتصاب غذای خشک خطرناکترین شکل اعتراض مدنی است. بدن انسان بهطور متوسط تنها ۳ تا ۵ روز بدون آب توان بقا دارد و حتی در بهترین شرایط، بیش از یک هفته ادامه آن تقریباً همیشه مرگبار است. کمآبی شدید بهسرعت موجب افت فشار خون، نارسایی کلیوی و کبدی، اختلالات الکترولیتی، تشنج، ایست قلبی و در نهایت مرگ میشود.
در شرایط حسین رونقی، خطرات چند برابر است. او هماکنون پس از سه هفته اعتصاب غذای تر در وضعیت بحرانی بهسر میبرد؛ ذخایر بدنش تحلیل رفته و اندامهای حیاتی بهویژه کلیهها ـ که از قبل آسیبپذیر بودهاند ـ در معرض فروپاشی قرار دارند. در چنین شرایطی، ورود به اعتصاب خشک میتواند حتی ظرف یک یا دو روز جان او را به خطر جدی بیندازد.
نشانههای اولیه شامل عطش شدید، کاهش یا قطع ادرار، ضعف و سرگیجه در همان روزهای نخست بروز میکند و بهسرعت به نارسایی کلیوی و قلبی منجر میشود. تداوم اعتصاب خشک بدون مراقبت فوری پزشکی، عملاً به معنای قرار گرفتن در مسیر مرگ است.
⚠️ حسین رونقی اکنون در معرض تهدید مستقیم و فوری جان قرار دارد و بیتوجهی به وضعیت او میتواند به مرگ او بینجامد. قطعا مسئولیت هر اتفاق ناگواری برای حسین رونقی، با جمهوری اسلامی است.
حسین رونقی اخیرا در نامهای نوشته است:
«یقین داشته باشیم این دوران تاریک ایران تمام خواهد شد، اما امروز، اکنون و در چنین شرایطی زنده ماندن به هر قیمتی مطلوب و انتخاب من نیست، آن هم زیر سایهی حاکمیتی خودکامِه که زندگی ایرانیان برای او اهمیتی ندارد، حتی اگر زندگی شهروندی به جرعهای آب وابسته باشد.»
او پیشتر نیز نوشته بود:
«ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آمادهایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنجدیدهاش زنده نگه داریم.
بنابراین، تصمیم بنده این است: روی اصول و ارزشهای انسانی و ملی که به آنها باورمندم بایستم و آتشی به جان بیفکنم که شاید قفسها و حصارهای موجود را بسوزاند و نوری به قلب مردم ایران بتاباند؛ شاید که از این درد و رنج ملی رها شویم. چنین تصمیمی گرفتهام چون معتقدم: نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم.»
لازم به ذکر است، نگهداری آقای رونقی در زندان طبق گواهی عدم تحمل حبس صادر شده از سوی پزشکی قانونی، غیرقانونی است.
تا کنون آقای رونقی از پذیرش سرم و بستریشدن در بهداری یا بیمارستان امتناع کرده است.
#حسين_رونقى #اعتصاب_غذا #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در تماس تلفنی با مادرش اعلام کرد از شامگاه چهارشنبه دوم مهر ۱۴۰۴ اعتصاب غذای خود را از «تر» به «خشک» تغییر میدهد. او پیشتر به مدت ۲۲ روز در اعتصاب غذای تر (با نوشیدن آب و چای) بهسر برده بود و اکنون حتی از نوشیدن آب نیز خودداری میکند.
اعتصاب غذای خشک خطرناکترین شکل اعتراض مدنی است. بدن انسان بهطور متوسط تنها ۳ تا ۵ روز بدون آب توان بقا دارد و حتی در بهترین شرایط، بیش از یک هفته ادامه آن تقریباً همیشه مرگبار است. کمآبی شدید بهسرعت موجب افت فشار خون، نارسایی کلیوی و کبدی، اختلالات الکترولیتی، تشنج، ایست قلبی و در نهایت مرگ میشود.
در شرایط حسین رونقی، خطرات چند برابر است. او هماکنون پس از سه هفته اعتصاب غذای تر در وضعیت بحرانی بهسر میبرد؛ ذخایر بدنش تحلیل رفته و اندامهای حیاتی بهویژه کلیهها ـ که از قبل آسیبپذیر بودهاند ـ در معرض فروپاشی قرار دارند. در چنین شرایطی، ورود به اعتصاب خشک میتواند حتی ظرف یک یا دو روز جان او را به خطر جدی بیندازد.
نشانههای اولیه شامل عطش شدید، کاهش یا قطع ادرار، ضعف و سرگیجه در همان روزهای نخست بروز میکند و بهسرعت به نارسایی کلیوی و قلبی منجر میشود. تداوم اعتصاب خشک بدون مراقبت فوری پزشکی، عملاً به معنای قرار گرفتن در مسیر مرگ است.
⚠️ حسین رونقی اکنون در معرض تهدید مستقیم و فوری جان قرار دارد و بیتوجهی به وضعیت او میتواند به مرگ او بینجامد. قطعا مسئولیت هر اتفاق ناگواری برای حسین رونقی، با جمهوری اسلامی است.
حسین رونقی اخیرا در نامهای نوشته است:
«یقین داشته باشیم این دوران تاریک ایران تمام خواهد شد، اما امروز، اکنون و در چنین شرایطی زنده ماندن به هر قیمتی مطلوب و انتخاب من نیست، آن هم زیر سایهی حاکمیتی خودکامِه که زندگی ایرانیان برای او اهمیتی ندارد، حتی اگر زندگی شهروندی به جرعهای آب وابسته باشد.»
او پیشتر نیز نوشته بود:
«ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آمادهایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنجدیدهاش زنده نگه داریم.
بنابراین، تصمیم بنده این است: روی اصول و ارزشهای انسانی و ملی که به آنها باورمندم بایستم و آتشی به جان بیفکنم که شاید قفسها و حصارهای موجود را بسوزاند و نوری به قلب مردم ایران بتاباند؛ شاید که از این درد و رنج ملی رها شویم. چنین تصمیمی گرفتهام چون معتقدم: نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم.»
لازم به ذکر است، نگهداری آقای رونقی در زندان طبق گواهی عدم تحمل حبس صادر شده از سوی پزشکی قانونی، غیرقانونی است.
تا کنون آقای رونقی از پذیرش سرم و بستریشدن در بهداری یا بیمارستان امتناع کرده است.
#حسين_رونقى #اعتصاب_غذا #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔41❤5👎2💯2
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*گفتگو با الحان طائفی، دختر فریبا کمالآبادی، قسمت اوّل*
این گفتگو در سه قسمت به صورت ویدیویی منتشر میشود. این مصاحبه در آستانهٔ تولّد ۶۳ سالگی خانم کمالآبادی منتشر میشود؛ این پانزدهمین تولّدی است که ایشان در زندان میگذرانند.
فریبا کمالآبادی از رهبران جامعه بهایی ایران است که از سال ۱۳۸۷ به دلیل باورهای دینیاش بازداشت و بخش بزرگی از عمر خود را در زندان گذرانده است. او اکنون بیش از ۶۳ سال دارد و با وجود شرایط بخشنامه اخیر درباره آزادی زندانیان سالمند، همچنان در حبس نگه داشته شده است.
*منبع :کانال تلگرام بلبل معنوی*
#آزادشان_کنید #کمپین_آزادی_زندانیان_سیاسی_عقیدتی #فریبا_کمال_آبادی #داستان_ما_یکیست
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
*گفتگو با الحان طائفی، دختر فریبا کمالآبادی، قسمت اوّل*
این گفتگو در سه قسمت به صورت ویدیویی منتشر میشود. این مصاحبه در آستانهٔ تولّد ۶۳ سالگی خانم کمالآبادی منتشر میشود؛ این پانزدهمین تولّدی است که ایشان در زندان میگذرانند.
فریبا کمالآبادی از رهبران جامعه بهایی ایران است که از سال ۱۳۸۷ به دلیل باورهای دینیاش بازداشت و بخش بزرگی از عمر خود را در زندان گذرانده است. او اکنون بیش از ۶۳ سال دارد و با وجود شرایط بخشنامه اخیر درباره آزادی زندانیان سالمند، همچنان در حبس نگه داشته شده است.
*منبع :کانال تلگرام بلبل معنوی*
#آزادشان_کنید #کمپین_آزادی_زندانیان_سیاسی_عقیدتی #فریبا_کمال_آبادی #داستان_ما_یکیست
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤16💔12👍5
امید فتحی که چندی پیش در زندان وکیلآباد مشهد، در اعتراض به شرایط غیر انسانی زندان اعتصاب غذا کرده و پس از چند روز با ضرب و شتم و با زور اعتصابش را شکسته بودند، همچنان ممنوعالملاقات است.
مادر او در استوری اینستاگرام نوشت:
«جان به لبم آمده از دوریت
مکث کن ای دیده بارانیام
تنگ دلی راه نفس بسته و...
صبر ندارد دل طوفانیام
پسرم امید جان!
در این روزهای سخت که تو را ممنوعالملاقات کردهاند، روزهای سختی را تجربه میکنم، اما چه میشود کرد؟...
من بیقرارم، چه میشود کرد دیگر؟
خوب من یک مادرم گویی گم کردهای دارم
خانهام این چند ماه تفسگیر و دلگیر شده است.
منتظر روی ماهت هستم
ای وطن!
دلتنگی برای روزهای روشن،
خانهایست متروک در دل این فصل»
#امید_فتحی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر او در استوری اینستاگرام نوشت:
«جان به لبم آمده از دوریت
مکث کن ای دیده بارانیام
تنگ دلی راه نفس بسته و...
صبر ندارد دل طوفانیام
پسرم امید جان!
در این روزهای سخت که تو را ممنوعالملاقات کردهاند، روزهای سختی را تجربه میکنم، اما چه میشود کرد؟...
من بیقرارم، چه میشود کرد دیگر؟
خوب من یک مادرم گویی گم کردهای دارم
خانهام این چند ماه تفسگیر و دلگیر شده است.
منتظر روی ماهت هستم
ای وطن!
دلتنگی برای روزهای روشن،
خانهایست متروک در دل این فصل»
#امید_فتحی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔38❤6🕊2
اعتصاب خشک؛ لحظهای که آزادی از دلِ ترس زاده میشود
✍️آرش صادقی
حسین رونقی در بیستودومین روز اعتصاب غذا، وارد اعتصاب خشک شد؛ آرش صادقی، فعال حقوق بشر در متنی اعتصاب خشک را جایی دانست که بدن دیگر ابزار بقا نیست، بلکه به صحنهی مقاومت بدل میشود. در این لحظه، ترس از مرگ فرو میریزد و زندانی با ارادهای آگاهانه اعلام میکند که قدرت زندانبان، که بر ترس بنا شده، دیگر کارایی ندارد.
متن نوشته کامل آقای صادقی به شرح زیر است:
حسین، در روز بیستودوم اعتصاب غذا، وارد اعتصاب خشک شده است. او نه میخورد، نه مینوشد.
در اینجا، بدن زندانی نه ابژهی کنترل، بلکه فاعلِ مقاومت است.مقاومت بهمعنای آزادی از ترس. آزادی از وابستگی. آزادی از تسلیم.
در شرایط عادی، بدن انسان، میدان بقاست. میدانِ حفظ زندگی، امتداد یافتن، خوردن، آشامیدن،لذت بردن، ادامه دادن. اما گاه، بدن از بقا صرفنظر میکند تا معنایی عمیقتر را آشکار کند: معنای مقاومت.
و این، همان نقطه ی آغاز میشود.
فلسفهی آزادی، همیشه در لحظهای آغاز میشود که انسان، از مرگ نمیترسد. این همان لحظهایست که در آن انسان، از قدرتِ بیرونی عبور میکند و به نوعی از حاکمیت درونی میرسد.
اعتصاب خشک، این آزادی را در خالصترین شکل خود متجلی میکند: رهایی از سلطهای که بر ترس از مرگ تکیه دارد. وقتی فردی آگاهانه تصمیم میگیرد از خوردن و نوشیدن امتناع ورزد، در واقع اعلام میکند:
«من از مرگ نمیترسم.
پس از تو هم نمیترسم.»
قدرت زندانبان در این لحظه خلع سلاح میشود. چون تنها ابزار مؤثر آن (ترس)، دیگر کارایی ندارد. حسین، با بدن فرسودهاش، ممکن است از منظر فیزیکی در موقعیت ضعف باشد؛ اما در سطح هستیشناختی، او در جایگاهی فراتر از هر قدرتی ایستاده است.
#حسین_رونقی #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️آرش صادقی
حسین رونقی در بیستودومین روز اعتصاب غذا، وارد اعتصاب خشک شد؛ آرش صادقی، فعال حقوق بشر در متنی اعتصاب خشک را جایی دانست که بدن دیگر ابزار بقا نیست، بلکه به صحنهی مقاومت بدل میشود. در این لحظه، ترس از مرگ فرو میریزد و زندانی با ارادهای آگاهانه اعلام میکند که قدرت زندانبان، که بر ترس بنا شده، دیگر کارایی ندارد.
متن نوشته کامل آقای صادقی به شرح زیر است:
حسین، در روز بیستودوم اعتصاب غذا، وارد اعتصاب خشک شده است. او نه میخورد، نه مینوشد.
در اینجا، بدن زندانی نه ابژهی کنترل، بلکه فاعلِ مقاومت است.مقاومت بهمعنای آزادی از ترس. آزادی از وابستگی. آزادی از تسلیم.
در شرایط عادی، بدن انسان، میدان بقاست. میدانِ حفظ زندگی، امتداد یافتن، خوردن، آشامیدن،لذت بردن، ادامه دادن. اما گاه، بدن از بقا صرفنظر میکند تا معنایی عمیقتر را آشکار کند: معنای مقاومت.
و این، همان نقطه ی آغاز میشود.
فلسفهی آزادی، همیشه در لحظهای آغاز میشود که انسان، از مرگ نمیترسد. این همان لحظهایست که در آن انسان، از قدرتِ بیرونی عبور میکند و به نوعی از حاکمیت درونی میرسد.
اعتصاب خشک، این آزادی را در خالصترین شکل خود متجلی میکند: رهایی از سلطهای که بر ترس از مرگ تکیه دارد. وقتی فردی آگاهانه تصمیم میگیرد از خوردن و نوشیدن امتناع ورزد، در واقع اعلام میکند:
«من از مرگ نمیترسم.
پس از تو هم نمیترسم.»
قدرت زندانبان در این لحظه خلع سلاح میشود. چون تنها ابزار مؤثر آن (ترس)، دیگر کارایی ندارد. حسین، با بدن فرسودهاش، ممکن است از منظر فیزیکی در موقعیت ضعف باشد؛ اما در سطح هستیشناختی، او در جایگاهی فراتر از هر قدرتی ایستاده است.
#حسین_رونقی #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
3❤28💔17👍6👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبهای اوین
شعری از فرهاد حافظی، زندانی سیاسی
شبهای اوین، چراغخانه، سیگار
سرگیجه شدن از ازدحام افکار
شبهای اوین هجوم دلتنگیها
مردی که دهن غصه خود را آزار
یک شهر درون خواب خرگوشی خویش
ما شبزدگان، ز خواب آرام بیدار
تاریخ در آینده شهادت بدهد
با ما چه روا داشت شب تیره و تار
سلول به سلول اوین شاهد درد
هر گوشه پر از خاطرههای غمبار
هر آجر ساکتش پر از فریاد است
ای وای اگر لب بگشاید دیوار
تا صبح قفس، یکسره شب بیداری
تا شام قفس، لحظه به لحظه تکرار
گیرند در این مزرعه حیوانات
هر روز دو بار کره خرها آمار
شرطی شدهاند عدهای زندانی
این گله به صف نشستگان را بشمار
ما چلچلههای از قفس آزادیم
ما را به حساب گوسفندان نگذار
ما را نتوانی که چنین رام کنی
دست از نظر و خیال باطل بردار
مردان و زنان تشنه آزادی
ما را نکند خراب یک مشت حساب
شبهای اوین اگرچه خود ویرانی
هر روز اوین اگر چه سخت و دشوار
در راه وطن که بسیاران دیدیم
سلول و شکنجه کردن و چوبه دار
دیگر نکند افاقه ایجاد نفاق
دیگر نکند افاقه تهدید و فشار
ما در دل خویشتن فریدون داریم
ضخاک اگر به دوش خود دارد مار
ما معتقدم این زمستان برود
ما معتقدیم بر خداوند بهار
با سردی و سوز و ظلم شب میجنگیم
تا سبز شود دوباره این خاک و دیار
میهن پر درد است و دوایش ماییم
همدرد بیا دست به دستم بگذار
در راه رهایی وطن از ظلمت
دل را به دل وطنپرستان بسپار
تاوان سکوت هم وطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
تاوان سکوت هموطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
#فرهاد_حافظی #زندان_اوین #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعری از فرهاد حافظی، زندانی سیاسی
شبهای اوین، چراغخانه، سیگار
سرگیجه شدن از ازدحام افکار
شبهای اوین هجوم دلتنگیها
مردی که دهن غصه خود را آزار
یک شهر درون خواب خرگوشی خویش
ما شبزدگان، ز خواب آرام بیدار
تاریخ در آینده شهادت بدهد
با ما چه روا داشت شب تیره و تار
سلول به سلول اوین شاهد درد
هر گوشه پر از خاطرههای غمبار
هر آجر ساکتش پر از فریاد است
ای وای اگر لب بگشاید دیوار
تا صبح قفس، یکسره شب بیداری
تا شام قفس، لحظه به لحظه تکرار
گیرند در این مزرعه حیوانات
هر روز دو بار کره خرها آمار
شرطی شدهاند عدهای زندانی
این گله به صف نشستگان را بشمار
ما چلچلههای از قفس آزادیم
ما را به حساب گوسفندان نگذار
ما را نتوانی که چنین رام کنی
دست از نظر و خیال باطل بردار
مردان و زنان تشنه آزادی
ما را نکند خراب یک مشت حساب
شبهای اوین اگرچه خود ویرانی
هر روز اوین اگر چه سخت و دشوار
در راه وطن که بسیاران دیدیم
سلول و شکنجه کردن و چوبه دار
دیگر نکند افاقه ایجاد نفاق
دیگر نکند افاقه تهدید و فشار
ما در دل خویشتن فریدون داریم
ضخاک اگر به دوش خود دارد مار
ما معتقدم این زمستان برود
ما معتقدیم بر خداوند بهار
با سردی و سوز و ظلم شب میجنگیم
تا سبز شود دوباره این خاک و دیار
میهن پر درد است و دوایش ماییم
همدرد بیا دست به دستم بگذار
در راه رهایی وطن از ظلمت
دل را به دل وطنپرستان بسپار
تاوان سکوت هم وطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
تاوان سکوت هموطن نابودی است
بشکن تو سکوت تلخ فریاد بر آر
#فرهاد_حافظی #زندان_اوین #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊32❤12
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محراب دولتپناه از جانباختگان خیزش ۱۴۰۱
محراب دولتپناه، جوان ۳۴ ساله و نانآور خانواده، روز ۳۰ شهریور بر اثر شلیک مستقیم مأموران امنیتی در مرکز شهر تالش به سرش کشته شد. به گفته خانواده و شاهدان عینی، مأموران سرکوبگر سر او را هدف گرفتند و پس از اصابت گلوله، او را خونین و بیهوش بر کف خیابان رها کردند. مردم حاضر در صحنه با استفاده از خودرو شخصی پیکر زخمی او را ابتدا به بیمارستان شهید نورانی و سپس به دلیل وخامت حالش به بیمارستان پورسینای رشت منتقل کردند، اما تلاش پزشکان بینتیجه ماند.
بر اساس روایت خانواده، محراب در همان روز در بیمارستان جان باخت، اما مقامات امنیتی خبر فوت او را پنهان کردند و تا شب ۷ مهر، ساعت ۱۱ شب، خبر مرگش را به خانواده اعلام نکردند. پیکر او نیز تنها پس از چهار روز، و با فشارها و دوندگیهای مداوم پدرش، در تاریخ ۱۲ مهر به خانواده تحویل داده شد. در این مدت مسئولان امنیتی از خانواده خواسته بودند برای تحویل پیکر فرزندشان مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان بپردازند؛ درخواستی که خانواده زیر بار آن نرفتند.
مراسم خاکسپاری محراب نیز تحت فشار شدید امنیتی برگزار شد و به خانواده هشدار داده شد که هرگونه تجمع یا حرکت اعتراضی را به پای آنان خواهند نوشت. با وجود این تهدیدها، خانواده دولتپناه بلافاصله در مراجع قضایی شکایت ثبت کردند و پروندهای برای پیگیری قتل او گشودند. اما نهتنها هیچ پاسخی از سوی هیچ ارگان و نهادی دریافت نکردهاند، بلکه وکیل آنان بارها تحت فشار قرار گرفته تا از پیگیری پرونده دست بکشد.
محراب دولتپناه به گفته خانواده و دوستانش جوانی پرانرژی، پرتلاش و سرشار از شور زندگی بود. او به همراه پسرعمویش در بازار ماهی فعالیت میکرد و در صادرات ماهی به آذربایجان نقش داشت. خانواده و نزدیکانش میگویند او دلیر و مسئولیتپذیر بود و مادرش به شدت به او وابسته بوده و پس از این واقعه در شرایط روحی بسیار دشواری به سر میبرد.
#محراب_دولت_پناه #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محراب دولتپناه، جوان ۳۴ ساله و نانآور خانواده، روز ۳۰ شهریور بر اثر شلیک مستقیم مأموران امنیتی در مرکز شهر تالش به سرش کشته شد. به گفته خانواده و شاهدان عینی، مأموران سرکوبگر سر او را هدف گرفتند و پس از اصابت گلوله، او را خونین و بیهوش بر کف خیابان رها کردند. مردم حاضر در صحنه با استفاده از خودرو شخصی پیکر زخمی او را ابتدا به بیمارستان شهید نورانی و سپس به دلیل وخامت حالش به بیمارستان پورسینای رشت منتقل کردند، اما تلاش پزشکان بینتیجه ماند.
بر اساس روایت خانواده، محراب در همان روز در بیمارستان جان باخت، اما مقامات امنیتی خبر فوت او را پنهان کردند و تا شب ۷ مهر، ساعت ۱۱ شب، خبر مرگش را به خانواده اعلام نکردند. پیکر او نیز تنها پس از چهار روز، و با فشارها و دوندگیهای مداوم پدرش، در تاریخ ۱۲ مهر به خانواده تحویل داده شد. در این مدت مسئولان امنیتی از خانواده خواسته بودند برای تحویل پیکر فرزندشان مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان بپردازند؛ درخواستی که خانواده زیر بار آن نرفتند.
مراسم خاکسپاری محراب نیز تحت فشار شدید امنیتی برگزار شد و به خانواده هشدار داده شد که هرگونه تجمع یا حرکت اعتراضی را به پای آنان خواهند نوشت. با وجود این تهدیدها، خانواده دولتپناه بلافاصله در مراجع قضایی شکایت ثبت کردند و پروندهای برای پیگیری قتل او گشودند. اما نهتنها هیچ پاسخی از سوی هیچ ارگان و نهادی دریافت نکردهاند، بلکه وکیل آنان بارها تحت فشار قرار گرفته تا از پیگیری پرونده دست بکشد.
محراب دولتپناه به گفته خانواده و دوستانش جوانی پرانرژی، پرتلاش و سرشار از شور زندگی بود. او به همراه پسرعمویش در بازار ماهی فعالیت میکرد و در صادرات ماهی به آذربایجان نقش داشت. خانواده و نزدیکانش میگویند او دلیر و مسئولیتپذیر بود و مادرش به شدت به او وابسته بوده و پس از این واقعه در شرایط روحی بسیار دشواری به سر میبرد.
#محراب_دولت_پناه #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21❤17
رعنا کورکور، خواهر جاویدنامان مجاهد و نگار کورکور، با انتشار متنی از اجرایی شدن حکم سه سال حبس خود خبر داد.
او نوشت:
«دوستان عزیزان دل همراهانم
درود بر ایران
درود بر آزادی
نوشتن این چند خط شاید سختترین کاری باشد که تا امروز انجام دادهام، نه بهخاطر ترس از زندان، که بهخاطر دل کندن از شما، از فرزندم، از آنچه برایش جنگیدم، و از این زندگی که پر از درد، اما پر از شرافت بود.
من زنی تنها مادری سرپرست خانواده حالا باید خودم را برای گذراندن سه سال زندان معرفی کنم تنها جرمم ایستادن کنار حقیقت بود جرم من بیگناهی بود
در این راه عزیزترینهای دلم را از دست دادم. برادرم را اعدام کردند چون نمیخواست دروغ را بپذیرد.
خواهرم در غربت در تنهایی و استرس، خاموش شد.
و من ماندم، زخمی اما پابرجا
اکنون که باید بروم میخواهم از همهتان حلالیت بطلبم اگر در این مسیر باری بر دوشتان گذاشتم اگر نتوانستم آنطور که باید و شاید باشم مرا ببخشید.
من با قلبی آرام میروم چون میدانم خاموش نماندم چون وجدانم آسوده است.
این زندان جسمم را در بر خواهد گرفت اما روحم آزاد است.
من را به یاد داشته باشید نه بهعنوان کسی که شکست خورد، که بهعنوان زنی که ایستاد
تا دیدار دوباره
رعنا کورکور خواهر جاوید نامان مجاهد و نگار»
#رعنا_کورکور #نگار_کوکور #مجاهد_کورکور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«دوستان عزیزان دل همراهانم
درود بر ایران
درود بر آزادی
نوشتن این چند خط شاید سختترین کاری باشد که تا امروز انجام دادهام، نه بهخاطر ترس از زندان، که بهخاطر دل کندن از شما، از فرزندم، از آنچه برایش جنگیدم، و از این زندگی که پر از درد، اما پر از شرافت بود.
من زنی تنها مادری سرپرست خانواده حالا باید خودم را برای گذراندن سه سال زندان معرفی کنم تنها جرمم ایستادن کنار حقیقت بود جرم من بیگناهی بود
در این راه عزیزترینهای دلم را از دست دادم. برادرم را اعدام کردند چون نمیخواست دروغ را بپذیرد.
خواهرم در غربت در تنهایی و استرس، خاموش شد.
و من ماندم، زخمی اما پابرجا
اکنون که باید بروم میخواهم از همهتان حلالیت بطلبم اگر در این مسیر باری بر دوشتان گذاشتم اگر نتوانستم آنطور که باید و شاید باشم مرا ببخشید.
من با قلبی آرام میروم چون میدانم خاموش نماندم چون وجدانم آسوده است.
این زندان جسمم را در بر خواهد گرفت اما روحم آزاد است.
من را به یاد داشته باشید نه بهعنوان کسی که شکست خورد، که بهعنوان زنی که ایستاد
تا دیدار دوباره
رعنا کورکور خواهر جاوید نامان مجاهد و نگار»
#رعنا_کورکور #نگار_کوکور #مجاهد_کورکور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔45🕊8❤3
سمیه رشیدی، زندانی سیاسی تهرانی، روز پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ در بیمارستان مفتح جان باخت. این زندانی ۴۲ ساله که از اردیبهشتماه همان سال به دلیل شعارنویسی بازداشت و با اتهام «تبلیغ علیه نظام» محاکمه شده بود، پس از ماهها محرومیت از درمان مناسب در زندان قرچک ورامین، به کما رفت و زندگیاش را از دست داد.
قوه قضاییه و منابع جمهوری اسلامی، در انتشار اخبار سمیه رشیدی تلاش کردند با انتساب اتهامات واهی به او و نیز بیماری زمینهای داشتن او، بر اهمال کاری حکومت و تسهیل قتل این زندانی سیاسی، سرپوش بگذارند.
سپیده قلیان، زندانی سیاسی سابق، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
سمیه رشیدی به قتل رسید.
«بیشرفتر از جمهوری اسلامی ندیدم. سیستمی که زندانی رو میکشه و بعد برای توجیه این جنایت شروع به پروندهسازی میکنه، بیشرفترینه. حالم ازتون به هم میخوره. کل سیستم سازمان زندانها و زندان قرچک کوفتی، از دادیارش آقای کولیوند تا رئیس زندان و رئیس بهداریش، باید به صلابه کشیده بشن. کل قوه قضاییه و جمهوری اسلامی باید وادار به پاسخگویی بشن.»
به گزارش منابع حقوق بشری، پس از بازداشت، رشیدی ابتدا به بازداشتگاه و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شد و پس از مدتی به زندان قرچک انتقال یافت. در طول دوران حبس، وی بارها دچار تشنج و ضعف جسمی شدید شد، اما درخواستهای مکرر برای درمان با بیتوجهی مسئولان مواجه شد. تنها پس از وخامت حالش، او به بیمارستان منتقل شد، اما چند روز بعد درگذشت.
این نخستین بار نیست که چنین فاجعهای رخ میدهد. پیشتر زندانیانی چون جواد روحی، بکتاش آبتین، وحید صیادینصیری، عادل کیانپور، هدی صابر، اکبر محمدی، شاهرخ زمانی، بهنام محجوبی و شمار زیادی دیگر، قربانی همین روند ظالمانه و سیستماتیک شدهاند و به دلیل محرومیت از درمان، جان خود را از دست دادهاند.
#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوه قضاییه و منابع جمهوری اسلامی، در انتشار اخبار سمیه رشیدی تلاش کردند با انتساب اتهامات واهی به او و نیز بیماری زمینهای داشتن او، بر اهمال کاری حکومت و تسهیل قتل این زندانی سیاسی، سرپوش بگذارند.
سپیده قلیان، زندانی سیاسی سابق، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
سمیه رشیدی به قتل رسید.
«بیشرفتر از جمهوری اسلامی ندیدم. سیستمی که زندانی رو میکشه و بعد برای توجیه این جنایت شروع به پروندهسازی میکنه، بیشرفترینه. حالم ازتون به هم میخوره. کل سیستم سازمان زندانها و زندان قرچک کوفتی، از دادیارش آقای کولیوند تا رئیس زندان و رئیس بهداریش، باید به صلابه کشیده بشن. کل قوه قضاییه و جمهوری اسلامی باید وادار به پاسخگویی بشن.»
به گزارش منابع حقوق بشری، پس از بازداشت، رشیدی ابتدا به بازداشتگاه و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شد و پس از مدتی به زندان قرچک انتقال یافت. در طول دوران حبس، وی بارها دچار تشنج و ضعف جسمی شدید شد، اما درخواستهای مکرر برای درمان با بیتوجهی مسئولان مواجه شد. تنها پس از وخامت حالش، او به بیمارستان منتقل شد، اما چند روز بعد درگذشت.
این نخستین بار نیست که چنین فاجعهای رخ میدهد. پیشتر زندانیانی چون جواد روحی، بکتاش آبتین، وحید صیادینصیری، عادل کیانپور، هدی صابر، اکبر محمدی، شاهرخ زمانی، بهنام محجوبی و شمار زیادی دیگر، قربانی همین روند ظالمانه و سیستماتیک شدهاند و به دلیل محرومیت از درمان، جان خود را از دست دادهاند.
#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔58🕊5❤2
Forwarded from گفتوشنود
استثنا شدن سه شهروند بهایی از بخشنامه عفو اخیر
با وجود صدور بخشنامه «عفو» مبنی بر آزادی زندانیان زن بالای ۶۰ سال و مردان بالای ۷۰ سال، شماری از زندانیان سیاسی پیش از پایان دوران محکومیت خود آزاد شدند. اما بنا بر گزارش رسانهٔ تحکیم ملّت، سه شهروند بهایی به نامهای سپهر ضیائی، کیوان رحیمیان و فریبا کمالآبادی علیرغم دارا بودن شرایط، از شمول این بخشنامه مستثنی شده و همچنان در زندان بهسر میبرند.
فعالان حقوق بشر تأکید دارند که بازداشت و محکومیت این افراد از ابتدا غیرقانونی بوده و ادامه حبس و مستثنی کردن آنان از عفو اخیر، نشانگر استمرار تبعیض سیستماتیک علیه بهاییان در ایران است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
استثنا شدن سه شهروند بهایی از بخشنامه عفو اخیر
با وجود صدور بخشنامه «عفو» مبنی بر آزادی زندانیان زن بالای ۶۰ سال و مردان بالای ۷۰ سال، شماری از زندانیان سیاسی پیش از پایان دوران محکومیت خود آزاد شدند. اما بنا بر گزارش رسانهٔ تحکیم ملّت، سه شهروند بهایی به نامهای سپهر ضیائی، کیوان رحیمیان و فریبا کمالآبادی علیرغم دارا بودن شرایط، از شمول این بخشنامه مستثنی شده و همچنان در زندان بهسر میبرند.
فعالان حقوق بشر تأکید دارند که بازداشت و محکومیت این افراد از ابتدا غیرقانونی بوده و ادامه حبس و مستثنی کردن آنان از عفو اخیر، نشانگر استمرار تبعیض سیستماتیک علیه بهاییان در ایران است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤22🕊11💔8
مریم اکبریمنفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان بدنام قرچک ورامین، با وجود تاکید پزشکی قانونی، از رسیدگی پزشکی محروم است.
به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی، به «هرانا» پزشکی قانونی تأکید کرده که مریم باید روزانه تحت معاینات فیزیوتراپی و کاریوپرکتیک قرار گیرد.
این منبع تاکید کرده است که: «با این حال، رئیس زندان و مسئول بهداری اعلام کردهاند که به دلیل محدودیت منابع و امکانات، امکان اعزام روزانه او فراهم نیست و از وی خواستهاند نامهای رسمی برای ارائه به قاضی ارسال کند. مریم دو هفته پیش نامه را فرستاده اما هنوز پاسخی دریافت نکرده و کماکان از دریافت رسیدگی پزشکی مناسب محروم است.»
مریم اکبریمنفرد، از سال ۱۳۸۸ بدون حتی یک روز مرخصی محبوس است. به جرم دادخواهی!
او سه فرزند دارد که از پشت میلههای زندان شاهد قدکشیدن و بزرگشدن آنها بوده.
صلواتی او را به اتهام «محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران» به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
با نزدیکشدن به پایان محکومیت طی دو پرونده جدید، اکبری منفرد به دوسال زندان تعزیری دیگر محکوم شد.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی، به «هرانا» پزشکی قانونی تأکید کرده که مریم باید روزانه تحت معاینات فیزیوتراپی و کاریوپرکتیک قرار گیرد.
این منبع تاکید کرده است که: «با این حال، رئیس زندان و مسئول بهداری اعلام کردهاند که به دلیل محدودیت منابع و امکانات، امکان اعزام روزانه او فراهم نیست و از وی خواستهاند نامهای رسمی برای ارائه به قاضی ارسال کند. مریم دو هفته پیش نامه را فرستاده اما هنوز پاسخی دریافت نکرده و کماکان از دریافت رسیدگی پزشکی مناسب محروم است.»
مریم اکبریمنفرد، از سال ۱۳۸۸ بدون حتی یک روز مرخصی محبوس است. به جرم دادخواهی!
او سه فرزند دارد که از پشت میلههای زندان شاهد قدکشیدن و بزرگشدن آنها بوده.
صلواتی او را به اتهام «محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران» به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
با نزدیکشدن به پایان محکومیت طی دو پرونده جدید، اکبری منفرد به دوسال زندان تعزیری دیگر محکوم شد.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔30❤1
احمدرضا جلالی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، سرانجام پس از ۳ ماه بیخبری به زندان اوین تهران منتقل شد.
ویدا مهراننیا، همسر این پژوهشگر و پزشک سوئدی-ایرانی که در وضعیت ناپدیدشدگی اجباری قرار داشت، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس، از انتقال احمدرضا جللالی به زندان اوین تهران خبر داد. این انتقال پس از هشدار سازمانهای بینالمللی درباره سرنوشت او صورت گرفت.
جلالی آخرین بار در تاریخ ۲۳ ژوئن با خانواده خود تماس کوتاهی داشته و پس از انتقال گروهی از زندانیان اوین به زندان تهران بزرگ، به مکان نامعلومی منتقل شده بود. این مسئلە بە نگرانیهای بسیاری در مورد وضعیت سلامتی او دامن زده بود.
به گفته عفو بینالملل، وضعیت جسمی جلالی وخیم است و او در ماه مه ۲۰۲۵ دچار سکته قلبی شده اما همچنان از درمان مناسب محروم مانده است.
احمدرضا جلالی، آوریل ۲۰۱۶ هنگام سفر به ایران برای شرکت در چند کارگاه علمی بازداشت شد. او بعدها به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» به اعدام محکوم شد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام #گروگانگیری #احمدرضا_جلالی
@Tavaana_TavaanaTech
ویدا مهراننیا، همسر این پژوهشگر و پزشک سوئدی-ایرانی که در وضعیت ناپدیدشدگی اجباری قرار داشت، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس، از انتقال احمدرضا جللالی به زندان اوین تهران خبر داد. این انتقال پس از هشدار سازمانهای بینالمللی درباره سرنوشت او صورت گرفت.
جلالی آخرین بار در تاریخ ۲۳ ژوئن با خانواده خود تماس کوتاهی داشته و پس از انتقال گروهی از زندانیان اوین به زندان تهران بزرگ، به مکان نامعلومی منتقل شده بود. این مسئلە بە نگرانیهای بسیاری در مورد وضعیت سلامتی او دامن زده بود.
به گفته عفو بینالملل، وضعیت جسمی جلالی وخیم است و او در ماه مه ۲۰۲۵ دچار سکته قلبی شده اما همچنان از درمان مناسب محروم مانده است.
احمدرضا جلالی، آوریل ۲۰۱۶ هنگام سفر به ایران برای شرکت در چند کارگاه علمی بازداشت شد. او بعدها به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» به اعدام محکوم شد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام #گروگانگیری #احمدرضا_جلالی
@Tavaana_TavaanaTech
💔32🕊5❤3
سمیه رشیدی زندانی سیاسی به دلیل تاخیر در رسیدگی پزشکی جان باخت.
از زندانیان سیاسی بگوییم پیش از آنکه دیر شود
این زندانی ۴۲ ساله که از اردیبهشتماه امسال، ۱۴۰۴، به دلیل شعارنویسی بازداشت شد و با اتهام «تبلیغ علیه نظام» محاکمه شده بود، پس از ماهها محرومیت از درمان مناسب در زندان قرچک ورامین، به کما رفت و زندگیاش را از دست داد.
قوه قضاییه و منابع جمهوری اسلامی، در انتشار اخبار سمیه رشیدی تلاش کردند با انتساب اتهامات واهی به او و نیز بیماری زمینهای داشتن او، بر اهمال کاری حکومت و تسهیل قتل این زندانی سیاسی، سرپوش بگذارند.
طرح از بهنام محمدی
منتشرشده در دادبان
این نخستین بار نیست که چنین فاجعهای رخ میدهد. پیشتر زندانیانی چون جواد روحی، بکتاش آبتین، وحید صیادینصیری، عادل کیانپور، هدی صابر، اکبر محمدی، شاهرخ زمانی، بهنام محجوبی و شمار زیادی دیگر، قربانی همین روند ظالمانه و سیستماتیک شدهاند و به دلیل محرومیت از درمان، جان خود را از دست دادهاند.
#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از زندانیان سیاسی بگوییم پیش از آنکه دیر شود
این زندانی ۴۲ ساله که از اردیبهشتماه امسال، ۱۴۰۴، به دلیل شعارنویسی بازداشت شد و با اتهام «تبلیغ علیه نظام» محاکمه شده بود، پس از ماهها محرومیت از درمان مناسب در زندان قرچک ورامین، به کما رفت و زندگیاش را از دست داد.
قوه قضاییه و منابع جمهوری اسلامی، در انتشار اخبار سمیه رشیدی تلاش کردند با انتساب اتهامات واهی به او و نیز بیماری زمینهای داشتن او، بر اهمال کاری حکومت و تسهیل قتل این زندانی سیاسی، سرپوش بگذارند.
طرح از بهنام محمدی
منتشرشده در دادبان
این نخستین بار نیست که چنین فاجعهای رخ میدهد. پیشتر زندانیانی چون جواد روحی، بکتاش آبتین، وحید صیادینصیری، عادل کیانپور، هدی صابر، اکبر محمدی، شاهرخ زمانی، بهنام محجوبی و شمار زیادی دیگر، قربانی همین روند ظالمانه و سیستماتیک شدهاند و به دلیل محرومیت از درمان، جان خود را از دست دادهاند.
#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔52❤2