آموزشکده توانا
50.8K subscribers
36.8K photos
39.8K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
گزارشی از اعتصاب غذای زندانی سیاسی محمد معیدی شکیب در زندان اوین

محمد معیدی شکیب، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که به بیماری‌های قلبی، عارضه پروستات و همچنین مشکلات دیسک گردن و کمر مبتلاست، از روز شنبه ۲۹ شهریورماه در اعتراض به عدم دسترسی به خدمات مناسب پزشکی دست به اعتصاب زده است. او در حال حاضر در بند هفت زندان اوین نگهداری می‌شود.

معیدی شکیب که پیش‌تر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری بابت اتهامات «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» مجموعاً به سه سال و ۹ ماه حبس محکوم شده، از تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ در بازداشت به‌سر می‌برد. این زندانی علیرغم وضعیت وخیم جسمی تاکنون از دریافت خدمات درمانی تخصصی محروم مانده است.

محرومیت زندانیان از حق درمان

محروم‌کردن زندانیان از دسترسی به درمان، یکی از شیوه‌های رایج و سیستماتیک جمهوری اسلامی برای اعمال فشار و شکنجه سفید علیه زندانیان است. این سیاست بارها به مرگ یا معلولیت‌های جبران‌ناپذیر منجر شده است. از جمله:

وحید صیاد نصیری که پس از محرومیت از درمان مناسب در زندان، جان خود را از دست داد.

ستار بهشتی، وبلاگ‌نویس، که پس از شکنجه و محرومیت از رسیدگی پزشکی در بازداشتگاه کشته شد.

اکبر محمدی و هدی صابر، دو زندانی سیاسی که در جریان اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی مناسب جان باختند.

علیرضا رجایی، فعال سیاسی، که به دلیل بی‌توجهی عامدانه به بیماری‌اش، بخشی از صورت خود را از دست داد.

بکتاش آبتین، سمیه رشیدی، ساسان نبک‌نفس و عادل کیانپور، بهنام محجوبی و شمار بسیاری از زندانیان که هر یک در اثر محرومیت از خدمات درمانی یا تعلل عامدانه در رسیدگی، جان باختند یا دچار آسیب‌های جدی شدند.

این روند تنها به زندانیان سیاسی محدود نمی‌شود. بسیاری از زندانیان جرایم عادی نیز به دلیل کمبود امکانات، تعلل عمدی مسئولان یا بی‌توجهی ساختاری به جان انسان‌ها، از درمان محروم‌اند و بارها گزارش‌هایی از مرگ یا وخامت شدید بیماری آن‌ها منتشر شده است.

اعتصاب غذای محمد معیدی شکیب در چنین بستری، اعتراضی است نه فقط به وضعیت شخصی او، بلکه به سیاستی ساختاری که جان زندانیان را گروگان بی‌عدالتی و بی‌توجهی عامدانه حکومت کرده است.

#محمد_معیدی_شکیب #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔26🕊1
در سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، روایت تلخی از وضعیت محمدباقر بختیار، از فرماندهان و جانبازان جنگ منتشر شد؛ روایتی به قلم رحیم قمیشی، دیگر جانباز جنگ، که از دیدار تعدادی از رزمندگان جنگ با محمدباقر بختیار که در اثر مخاطرات دوران زندان در بیمارستان بستری شده، نوشته شده است.

آقای قمیشی نوشته؛

«حالا که عوارض شیمیایی‌اش عود کرده‌اند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.

در سالگرد آغاز جنگ، رفته‌ام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
می‌گویم باقر اگر استخوان‌هایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض می‌کنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمی‌تواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیایی‌اش عود کرده‌اند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.

می‌گوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم می‌آید!

موقع عکس یادگاری خواهش می‌کنم کمی بخندد. نمی‌تواند!
درکش می‌کنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
می‌گوید رحیم، اگر بچه‌ها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاج‌زاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشته‌اند. می‌گفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاول‌هایم می‌رسیدند خجالت می‌کشیدم.

همه دوستانی که آمده‌اند ملاقاتش از بچه‌های قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیده‌اند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، می‌گوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه می‌کردی!؟
آهی می‌کشد و می‌گوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندان‌ها چه کشید! هفته‌ها بدون یک ساعت خواب!

می‌گویم باقر، تو خوب می‌شوی، می‌آیی بیرون، بچه‌های دیگر هم آزاد می‌شوند، کوچه‌ها را چراغانی می‌کنیم، خانه‌ها را پر می‌کنیم از گل‌های رز.
نمی‌دانم چرا باقر به‌جای خنده، اشک می‌ریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
می‌گوید قبل از اینکه حکم آزادی‌ام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا می‌توانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینه‌اش بیرون می‌ریزد.
می‌گویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور می‌گذاشتند، می‌گفتیم چقدر می‌ترسند!
حالا چه بگوییم؟!

هر چند دقیقه یک پرستار می‌آید و آمپولی می‌زند، می‌خواهم به پرستارها بگویم شما را به‌خدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت می‌کشم.
نمی‌خواهم جلوی باقر دلگیری‌ام معلوم شود. می‌گویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم می‌کند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمی‌خواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را

بی خداحافظی می‌آیم بیرون.
باید خانه‌اش را آماده کنیم.
باید خانواده‌اش جشن بگیرند.
با همان دل‌های شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...

چرا خجالت نکشیدند
بچه‌های جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوس‌های اسرائیل
به دزدهای بیت‌المال نمی‌رسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمی‌کشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمی‌کشند
شادی را از مردم می‌گیرند...

چرا خجالت نمی‌کشند
دیگران را آزاد نمی‌کنند!
ایران را رها نمی‌کنند...»

ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان می‌رسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیب‌های دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.

#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔428
Forwarded from گفت‌وشنود

در برابر شست‌وشوی مغزی در مدارس چه می‌توان کرد؟

سیستم آموزشی نظام اسلامی ساخته شده تا فرزندان را از همان کودکی در قالب اعتقادی خاصی فرم دهد.

بخش بزرگی از این قالب اعتقادی، دشمنی و دگرستیزی است. در این سیستم چیزهایی مانند نفرت و کینه یا انتقام‌جویی از مهم‌ترین ارزش‌ها محسوب می‌شوند. انسان مطلوب از نگر این سیستم فردی همواره خشمگین و عبوس است که آرزو و شعار مرگ و نابودی برای دیگران را آموخته است. کتاب‌های درسی، مراسم صبحگاهی، شعارهای روی دیوارها، و بعضی معلمین گزینش‌شده، همه در خدمت این هدف‌اند. در مقابل جایگاه اندیشه مستقل، هنر و موسیقی، دگرپذیری و همزیستی مسالمت‌آمیز، و پرورش شخصیت سالم در مدارس ایران خالی است.

اما این پایان کار نیست. خانه می‌تواند پادزهر تلقین‌های اعتقادی و مذهبی در مدرسه باشد. پدر و مادر می‌توانند با گفتگو، پرسشگری و معرفی روایت‌های گوناگون، ذهن کودک را از یک‌صدایی رسمی بیرون بکشند. کودک می‌تواند بیاموزد که انسان‌ها می‌توانند راه زندگی خود را بر اساس اصول عقلی و اخلاقی که خود برگزیده‌اند انتخاب کنند.

راه دیگر، شبکه‌های غیررسمی یادگیری است: کتاب، فیلم، موسیقی و فضای مجازی. حتی شکل‌های تازه‌ای از آموزش خانگی خصوصی یا جمعی میان دوستان و خانواده‌ها می‌تواند امکان یادگیری سالم‌تر را فراهم کند، جایی که کودکان در فضایی امن با ارزش‌های همزیستی و آزاداندیشی آشنا شوند.

خانه و جمع‌های دوستانه می‌توانند جایی باشند که کودک با روایت‌های گوناگون آشنا شود و بیاموزد که ارزش او یادیگران به عنوان یک انسان به عقائد دینی‌شان گره نخورده است، بلکه هر انسانی، از جمله او دارای ارزش ذاتی و است و حق دارد در امنیت و خوشبختی زندگی کند. وقتی او از کودکی تجربه گفت‌وگو میان ایده‌ها را داشته باشد، به جای تعصب، به همزیستی و مدارا خو می‌گیرد.

فرقه‌ها می‌کوشند ذهن کودک را در یک صدا محصور کنند. راه چاره این است: گشودن پنجره‌ها به صداهای دیگر، و پرورش نسلی که از تفاوت نهراسد، بلکه آن را فرصتی برای شناخت و بهزیستی بداند.

#شستشوی_مغزی #دگماتیسم #آموزش_ایدئولوژیک #آزاد_اندیشی #تفکر_انتقادی #پرسشگری #گفتگو_توانا

@Dualogue1402
👍222
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد جامه‌بزرگ، ۵۹ ساله، در نیمه‌شب دوم مهر ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مأموران سپاه پاسداران در پشت‌بام منزلش جان باخت. مأموران بدون ارائه حکم وارد منزل شدند و در پی مقاومت او، با شلیک گلوله ساچمه‌ای از فاصله یک متری، وی را به قتل رساندند.
خانواده جام‌بزرگ پس از این واقعه شکایت خود را به دادگستری ملارد ارائه کردند و پرونده به دادگاه نظامی ارجاع شد. به گفته وکیل خانواده، کارشناسی اسلحه نشان داده است که شلیک به قصد کشت صورت گرفته و ضارب ـ که کارمند رسمی سپاه پاسداران بوده ـ شناسایی و بازداشت شد. این فرد پیش‌تر نیز با اتهاماتی چون حمل و نگهداری غیرقانونی سلاح شکاری و تیراندازی غیرمجاز مواجه بوده و سوءسابقه داشته است.
در گزارش نهایی دادسرا همچنین به تلاش‌هایی برای انحراف پرونده، تنظیم گزارش‌های خلاف واقع توسط مأموران، و جلوگیری از خاکسپاری پیکر محمد جام‌بزرگ در ملارد اشاره شده است.
دادگاه نظامی در دی ۱۴۰۲ متهم اصلی را به قصاص محکوم کرد و دیوان عالی کشور در شهریور ۱۴۰۳ این حکم را تأیید نمود. با این حال، خانواده جام‌بزرگ بارها تأکید کرده‌اند که هدف‌شان خون‌خواهی نیست، بلکه دادخواهی است: آنان می‌خواهند با پیگیری این پرونده مانع تکرار فجایع مشابه شوند و یادآور شوند که خون هیچ‌کس از دیگری رنگین‌تر نیست.

ویدیو از بنیاد برومند
@iranrights

@elahe_jamebozorg

#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی
#عرفان_خزایی
#مهرشاد_شهیدی
#مهران_سماک
#محمدحسن_ترکمان
#کیان_پیرفلک
#سیاوش_محمودی
#آیدا_رستمی
#خدانور_لجعی
#غزاله_چلابی
#علیه_فراموشی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
22💔15
وخامت حال حسین رونقی در دومین روز اعتصاب غذای خشک

به گزارش کانال تلگرام حسین رونقی؛ در بیست‌وپنجمین روز اعتصاب غذا و سومین روز اعتصاب غذای خشک حسین رونقی ـ پس از ۲۲ روز اعتصاب غذای تر ـ اطلاعاتی نگران‌کننده از وخامت وضعیت جسمی حسین به خانواده‌اش رسیده است.

طبق اطلاعات رسیده به خانواده، شامگاه روز گذشته (جمعه چهارم مهر ماه)، حسین رونقی در پی وخامت حالش و با درخواست هم‌بندی‌هایش، حاضر به دریافت یک نوبت سرم و نوشیدن یک لیوان آب شد؛ با این حال او تأکید کرده که همچنان به اعتصاب غذای خشک خود ادامه خواهد داد.

همچنین طبق اطلاعات دریافتی از خانواده حسین، دریافتیم که از دیروز ادرار حسین رونقی خون‌آلود بوده است؛ مسئله‌ای که با توجه به مشکلات حاد کلیوی او بسیار نگران‌کننده است.

اعتصاب غذای خشک به دلیل خودداری هم‌زمان از مصرف غذا و آب، از پرخطرترین اشکال اعتراض مدنی محسوب می‌شود و می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان جان زندانی را با تهدید جدی روبه‌رو کند.

در اعتصاب غذای تر، فرد چند ماه زنده می‌ماند، ولی در اعتصاب خشک این مدت ۳ تا ۵ روز می‌شود که ممکن است با دریافت سرم، اندکی به تعویق بیفتد.

#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔30🕊9👎1
چهار زندانی سیاسی هم‌بند حسین رونقی:
پیش از وقوع فاجعه حسین رونقی را آزاد کتید

سعید ماسوری، حمزه سواری، زرتشت احمدی راغب و احمدرضا حائری، طی بیانیه‌ای ضمن آنکه بازداشت حسین رونقی را با توجه به گواهی پزشکی قانونی مبنی بر «عدم تحمل حبس» مصداق بارز «اقدام به قتل» دانستند،
با اشاره به وضعیت بحرانی حسین رونقی در پی اعتصاب غذای خشک، خواهان آزادی فوری او شدند و در مورد شرایط او هشدار دادند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

ضمن اعلام همدردی با مردم و خانواده بزرگ زندانیان سیاسی به خاطر از دست دادن یک جان شریف دیگر در زندان‌های جمهوری اسلامی و اعلام همدردی با خانواده زنده‌یاد سمیه رشیدی


ما در بند کوچک‌مان در زندان قزلحصار طی دوماه اخیر مصائب غیرانسانی فراوانی را پشت سرنهاده‌ایم، اکنون نیز با رنجی از نوعی دیگر مواجه هستیم و آن مشاهده آب شدن ذره‌ذره جان همبندی‌مان حسین رونقی است. حسین رونقی که اساسا با وجود شرایط جسمی و رأی پزشکی قانونی مبنی بر «عدم تحمل حبس» درباره وی؛ بازداشتش مصداق بارز «اقدام به قتل» به حساب می‌آید. چنین رنجی ما را بر آن داشت، ضمن شرح مختصر آخرین وضعیت وی، آخرین هشدارها را به افراد تصمیم‌گیر پشت‌صحنه بدهیم.


شب گذشته(جمعه چهار مهر) وقتی که پس ۲۲ روز اعتصاب تر، حسین ۴۸ ساعت اعتصاب خشک کرده و وارد سومین روز اعتصاب خشک شده بود( از شب چهارشنبه ۲مهر تا شب جمعه ۴ مهر) ما به عنوان همبندی وی در عمل خطر هرنوع اتفاق هولناکی را برای وی می‌دادیم، ضمن اینکه یک شب قبل از طریق افسر شب زندان، مدیر و همه معاونان زندان قزلحصار را در جریان امر قرار دادیم، وقتی که فشار بر جسم حسین را دیده و در جریان خونریزی کلیه وی قرار گرفتیم، با اصرار فراوان از ایشان خواستیم ضمن گرفتن یک سرم، دست‌کم یک لیوان آب بنوشد، چون برای ما روشن و آشکار است وقتی حکومت برای تخطئه موضوعی به هر ابزاری متوسل می‌شود، از وقوع آن فاجعه و قتل یک زندانی دیگر در زندان‌هایش ابا ندارد. و حسین رونقی البته این همراهی را به پاس نگرانی ما انجام داده و هم‌چنان در اعتصاب خشک به‌ سر می‌برند.

روشن است که نهادهای امنیتی دلخوش کرده‌اند، به هزارها اکانت سایبری‌شان، تا هر فاجعه یا نقض حقوق بشر منجر به جنایت در حوزه حقوق بنیادین شهروندان از جمله «حق حیات» و «حق سلامت» زندانیان را با تزریق اطلاعات انحرافی و روش‌های مختلف دیگر، بدون هزینه پشت‌ سر بگذارند!

اکنون از همه وجدان‌های بیدار می‌خواهیم، فارغ از نگاه و باورهای سیاسی و عقیدتی، و با وجود همه نگرانی‌های موجود درباره آینده، روی خود را به سوی زندان‌های سراسر این سرزمین بازگردانند، و آزادی زندانیان سیاسی و لغو احکام اعدام را فریاد بزنند. و این حقیقت را در نظر داشته باشند که زندانیان سیاسی و آزادی آنان می‌تواند نماد و نمونه و سرآغازی باشد برای عبور از وضعیت نگران‌کننده کنونی، وضعیتی که عموم مردم هرگز خواهان آن نبوده‌اند.

حسین رونقی باید به فوریت آزاد شود، پیش از آن‌که فاجعه رخ دهد. چنان‌که همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و به‌خصوص هزاران شهروندی که در این تابستان بازداشت شده‌اند و زنده‌یاد سمیه رشیدی یکی از آنها بود، به جای ستاندن جان‌شان و عزادار ساختن خانواده هایشان در ساختاری خالی از کم‌ترین مسؤلیت‌پذیری، باید به فوریت آزاد شوند. و چنان‌که صدها شهروندی که بدون کم‌ترین حق «دادرسی منصفانه» به اعدام محکوم شده‌اند، باید احکام اعدام‌شان به فوریت لغو شود.

زندان قزلحصار
شنبه پنج مهر ۱۴۰۴

زرتشت احمدی‌راغب
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری

#بیانیه #حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
41💔16👍3👎1
سجاد خداکرمی، روزنامه‌نگار ایرانی مقیم ترکیه، در رشته توییتی اعلام کرد که او و خانواده‌اش از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با تهدیدها و حملات مختلفی روبه‌رو شده‌اند. او که به دلیل فعالیت‌های روزنامه‌نگاری و پوشش ناکارآمدی‌های حکومت و نقض حقوق بشر، مجبور به ترک ایران شده، از تهدیدهای آنلاین، تلاش برای حمله فیزیکی در ترکیه، و مزاحمت برای خانواده‌اش در ایران خبر داد.

آقای خداکرمی که از نخستین افرادی بود که گزارش قتل مهسا امینی را پوشش داده بود، همچنین به یورش اخیر نیروهای امنیتی به خانه مادرش در ایران اشاره کرد که بدون حکم قضایی صورت گرفته و تلفن همراه او ضبط شده است. او اظهار داشت که این اقدامات با هدف ارعاب و خاموش کردن صدای او و خانواده‌اش انجام می‌شود، اما تأکید کرد که از پای نخواهند نشست.

این امری مسبوق به سابقه است که جمهوری اسلامی، برای خاموش‌کردن صدای روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی، خارج کشور، خانواده‌ها را در داخل کشور تحت فشار قرار می‌دهد. این کار مصداق بارز نقض حقوق بشر است و سازمان‌هایی همچون گزارشگران بدون مرز بارها در این خصوص هشدار داده‌اند.

#سجاد_خداکرمی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
27💔12💯1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کاری از بچه‌های ایران
استفاده از هنر اعتراضی، در راه مبارزه با استبداد، بسیار کارآمد بوده است.
هنر اعتراضی صدای اعتراض مردم ایران را بلندتر می‌کند. در شرایط سرکوب، سانسور و خفقان هنرمندان در شبکه‌های اجتماعی با خلق آثار هنری اجازه نمی‌دهند که نام‌ها و دادخواهی برای آنان فراموش شوند و در برابر پروپاگاندای دستگاه‌های حکومتی می‌ایستند.

#تشنه‌_ایم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
34
دادگاه انقلاب کرج، دو نفر را به اتهام «جاسوسی» به اعدام محکوم کرد و دو نفر دیگر را به بیش از ۲۶ سال حبس.
رئیس کل دادگستری استان البرز، از صدور حکم بدوی اعدام برای دو متهمی که هیچ نامی از آنها منتشر نشده در یک پرونده مرتبط با اتهام «جاسوسی» خبر داد.
به گفته فاضلی هریکندی:
«دو مرد ساکن کرج و یک زوج ساکن اصفهان توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب کرج محاکمه شدند. بر اساس رای بدوی، دو نفر از متهمان به اعدام و حبس و دو نفر دیگر نیز به حبس محکوم شدند؛ مجموع حبس تعیینی برای متهمان بیش از ۲۶ سال است. این رای از بابت اتهاماتی از قبیل «محاربه»، «همکاری با گروه‌های متخاصم و رژیم صهیونیستی»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «عضویت در گروه مجرمانه با هدف بر هم زدن امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» صادر شده است.»
از روند رسیدگی به پرونده و دسترسی متهمان به وکیل هیچ اطلاعی نداریم مشخص نیست حقوق زندانی رعایت شده یا خیر. اسامی که اعلام نشده است.
بار دیگر بر ضرورت اطلاع‌رسانی درباره بازداشتی‌ها تاکید می‌کنیم.
صدای زندانیان گمنام باشیم

#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #زندانیان_سیاسی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
💔35🕊21
قوه قضائیه جمهوری اسلامی از تشکیل پرونده قضایی برای «برهم‌زنندگان ‌امنیت روانی جامعه» خبر داده است.
منظور از «برهم‌زدگان امنیت روانی جامعه» رسانه‌ها و کانال‌های تلگرامی است که اخبار گرانی و افزایش قیمت‌ها را اعلام می‌کنند.
پس از اعلام خبر اعمال مکانیسم ماشه، دادستانی تهران گفته است که ضمن رصد فضای مجازی برای منتشرکنندگان ادعای «گرانی و افزایش قیمت‌ها» پرونده قضایی تشکیل داد.
گرانی بیداد می‌کند و دارایی‌های مردم هر لحظه بی‌ارزش‌تر می‌شود با سیاست‌های نادرست جمهوری اسلامی، ایرانیان مال و اموال و دارایی‌های‌شان و حتی سلامتی‌شان را از دست داده‌اند ایران تبدیل به ویران‌سرایی شده و اکنون به جای مقابله با عاملان و آمران این سیه‌روزی منتشرکنندگان اخبار گرانی و افزایش قیمت‌ها را تهدید می‌کنند.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍32🕊75👎4
سازمان عفو بین‌الملل در خبری با تصویر عباس دریس، جان این زندانی سیاسی را در خطر اعدام اعلام کرد.
این سازمان نوشت: ده‌ها نفر در ایران، از جمله عباس دریس، شهروند معترض، به دلیل محاکمه‌های ناعادلانه و محکومیت با انگیزه‌های سیاسی توسط دادگاه‌های انقلاب، در معرض خطر اعدام قرار دارند.
مقامات جمهوری اسلامی ایران باید فورا تمام اعدام‌ها را متوقف کنند و هزاران نفر در خطر اعدام هستند.

عباس دریس؛ در جریان اعتراضات آبان ۹۸ در ماهشهر بازداشت و به «محاربه، اخلال در نظم و مشارکت در قتل رضا صیادی، یکی از نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی» متهم شد.

درباره عباس دریس این مطلب را بخوانید
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/84459



#عباس_دریس #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
18💔14
Forwarded from گفت‌وشنود

خمینی:
«جنگ نباشد انسان خمود و کسل می‌شود!»

این جمله نه یک لغزش ساده، بلکه نماد رویکردی بود که در جمهوری اسلامی، جنگ را از یک «شرّ ناگزیر» به یک «نعمت» و «رحمت» بدل کرد.

بی‌تردید، در سال ۱۳۵۹ دفاع از کشور در برابر تجاوز صدام ضرورتی حیاتی بود. هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند در برابر تهاجم خارجی سکوت کند. اما مشکل آن‌جاست که در جمهوری اسلامی، «دفاع» به‌تدریج جای خود را به «تقدیس جنگ» داد. رهبران نظام بارها جنگ را «نعمت» نامیدند و پس از پایان آن نیز شعارهایی همچون «ما ملت شهادتیم» یا «در باغ شهادت را نبندید» سر داده شد؛ گویی مرگ و خونریزی نه یک فاجعه، بلکه یک فرصت الهی است.

این نگاه پیامدهای سنگینی داشت. در فرهنگ رسمی، روایت‌های اندوه و ویرانی جایی نیافتند و تنها فیلم‌ها و کتاب‌های حماسی مجال انتشار پیدا کردند. در میدان جنگ نیز، تقدیس شهادت راه را برای تصمیم‌های غیراخلاقی گشود: از ترغیب نوجوانان برای خنثی‌کردن میدان‌های مین با دست خالی، تا عملیات‌های فاجعه‌باری همچون کربلای ۴. این عملیات، با وجود لو رفتن کامل، اجرا شد و هزاران نفر قربانی شدند. پرسش این است: جز با منطق تقدیس جنگ و قربانی‌سازی مقدس، چگونه می‌توان چنین تلفات انسانی را توجیه کرد؟

در نتیجه، هزینه‌های واقعی جنگ ــ صدها هزار کشته، میلیون‌ها آواره، شهرهای ویران و نسل‌هایی با زخم‌های روانی ــ زیر سایه شعارهای مقدس‌نمایانه نادیده گرفته شد. وقتی جنگ «نعمت» معرفی می‌شود، هر صدای منتقد یا هر تلاشی برای صلح، خیانت به حساب می‌آید.

اما حقیقت روشن است: جنگ هرگز خیر مطلق نیست. حتی اگر دفاع لازم باشد، باید با اندوه و حسرت به آن تن داد، نه با شادی و افتخار. افتخار واقعی در صلح، بازسازی و پاسداشت زندگی است، نه در تقدیس مرگ و قربانی‌سازی بی‌پایان.

#جنگ #صلح #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
13👍7🕊4
میلاد جاویدپور، جوانی ۳۳ ساله بود که ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ در نازی‌آباد تهران با شلیک مستقیم گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری‌اسلامی کشته شد.

او برای کارش از میدان شوش به نازی‌آباد رفته بود که در جریان خیزش انقلابی مردم تهران، مورد اصابت گلوله‌های نیروهای جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد و جان خود را از دست می‌دهد.
میلاد لر بختیاری بود و ساکن میدان شوش تهران. قرار بود به زودی ازدواج كند و برای امرار معاش، با موتورش در یک پیک‌موتوری مشغول به کار بود. پیکرش در آرامستان بهشت زهرا تهران، قطعه ۲۴۹، ردیف ۶۵، شماره ۳۱ به خاک سپرده شده است.
از یاد نبریم جاویدنامانی را که به امید آزادی به خیابان‌ها آمدند و جان خود را از دست دادند. در کنار خانواده‌های دادخواه باشیم


#دادخواهی #مهسا_امینی
#میلاد_جاویدپور #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
💔272🕊1
جان‌باختن سمیه رشیدی؛ سندی دیگر بر جنایات سیستم زندان‌های جمهوری اسلامی

زندانیان سیاسی بند ۷ زندان اوین با انتشار بیانیه‌ای نسبت به مرگ، قتل عمد به دلیل عدم رسیدگی پزشکی، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، در زندان جمهوری اسلامی واکنش نشان دادند.

متن کامل بیانیه:
«خانم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی که با وجود ابتلا به بیماری صرع در زندان قرچک ورامین نگهداری می‌شد، پس از چندین بار تشنج ناشی از بیماری به بهداری زندان ارجاع داده شد و متاسفانه با بی‌توجهی بهداری زندان و مواجه‌شدن با اتهام تمارض، در نهایت در پی یکی از حملات تشنج، به کما رفت و پس از ۹ روز بستری‌بودن در بیمارستان، جان خود را از دست داد.
با وجود اعتراضات زنان زندان قرچک و هشدارهای گسترده‌ فعالان اجتماعی و حقوق بشری مبنی بر نامساعدبودن و بلکه وخامت شرایط زیستی و بهداشتی _ درمانی زنان زندانی، متاسفانه بی‌توجهی مسئولان سازمان زندان‌ها و در راس آن‌ها ریاست قوه‌ قضاییه نسبت به این هشدارها، منجر به کشته‌شدن خانم سمیه رشیدی شد. مرگی که به دلیل اهمال و بی‌توجهی مسئولان زندان نسبت به شرایط حاد جسمی او، به قتل عمد پهلو می‌زند.
ما، جمعی از زندانیان سیاسی و عقیدتی، ضمن محکوم‌کردن نقض آشکار حقوق و عدم توجه به شرایط جسمانی خانم سمیه رشیدی، که منجر به کشته‌شدن او شد، و با اعتراض شدید به این نوع سهل‌‌انگاری‌های مرگبار، اعلام می‌داریم:

۱. ضروری است که حاکمیت برای رسیدگی مؤثر به بیماران دربند، به ویژه زنان زندانی، اقدامات ضروری را انجام دهند. زندانیانی که بسیاری از آنان مشمول قانون عدم تحمل کیفر می‌شوند.
۲. برای تامین حداقل حقوق زنان زندانی و بهبود نسبی شرایط آن‌ها، زنان زندانی در زندان قرچک باید هر چه سریع‌تر به زندان اوین بازگردانده شوند و شرایطی مطابق با استانداردهای جهانی برایشان فراهم شود.
۳. خاطیان موضوع کشته‌شدن خانم سمیه رشیدی باید هر چه زودتر معرفی شوند و مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند.

▪️امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
مطلب احمدیان. سعید احمدی دلجو. حمید اردلان. شهریار براتی. مرتضی پروین. سید مصطفی تاج‌زاده. خشایار سفیدی. حسین شنبه زاده. سید محمدرضا فقیهی. ابوالفضل قدیانی. نواب قزلباش. محسن قشقایی. محمد نجفی. طاهر نقوی.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی  #یاری_مدنی_توانا  #بیانیه  #زندانیان_سیاسی  #سمیه_رشیدی

@Tavaana_TavaanaTech
💔262👍1
محدودیت خرید ماموران نظام در آمریکا:
تفکیک روزافزون میان ایران و جمهوری اسلامی

چند روز پیش دولت آمریکا خرید کالاهای لوکس توسط هیئت اعزامی جمهوری اسلامی در نیویورک را محدود کرد. واکنش‌های گسترده در فضای مجازی نشان داد که بسیاری از ایرانیان از این تصمیم استقبال کرده‌اند. دلیل این استقبال چه بود؟

این اقدام تنها یک حرکت حقوقی نبود؛ پیامی روشن به مردم ایران بود. پیامی که می‌گفت: «دنیا تصویر واقعی ایران و ایرانیان را دیده است». در حالی‌که حکومت اسلامی با سیاست‌های غرب‌ستیز، کشور را به فقر و فروپاشی منابع کشانده، نمایندگانش نمی‌توانند و نباید از آزادی‌ها و امکانات همان غرب برای زندگی تجملی خود سوءاستفاده کنند.

وزارت خارجه آمریکا تأکید کرده‌است که اجازه نخواهد داد مقامات جمهوری اسلامی از «سفرهای دیپلماتیک» برای خرید کالاهایی بهره ببرند که برای مردم ایران دست‌نیافتنی است. مقامات نظام نه تنها از امکانات لوکس غربی بهره می‌برند، که در شبکه‌های اجتماعی غربی نیز حضور و فعالیت دارند، در حالی که مردم ایران را با تهدید فعالیت، فیلترینگ و مشکلات اینترنت روبرو کرده‌اند.

وقتی حاکمان در داخل شعار نفرت و مرگ می‌دهند و مردم را به تحمل کمبودها فرامی‌خوانند، اما در خارج به دنبال تجملات می‌روند، محدود شدنشان نماد یک «عدالت حداقلی» است.

این پیام نشان می‌دهد جهان تفاوت میان رژیم و مردم ایران را می‌شناسد؛ و این شناخت، مدیون اعتراضات و تلاش‌های شجاعانه ایرانیانی است که در این سال‌ها، فرهنگ دوستی و همزیستی را بر نفرت‌پراکنی حاکمان ترجیح داده‌اند.


طرح از مانا نیستانی

@Tavaana_TavaanaTech
👌26💯43
Forwarded from گفت‌وشنود

گزارش‌ها حاکی از آن است که شهرام کاشانی‌نژاد، شهروند بهایی ساکن نوشهر، از ۱۳ روز پیش در بازداشت به‌سر می‌برد و تاکنون اطلاعی از محل نگهداری یا وضعیت وی در دست نیست. این بی‌خبری موجب افزایش نگرانی خانواده و نزدیکان او شده است.

به گفته منابع مطلع، نیروهای امنیتی روز یکشنبه ۲۳ شهریور با یورش به منزل آقای کاشانی‌نژاد، پس از تفتیش خانه و ضبط لوازم الکترونیکی از جمله تلفن‌های همراه اعضای خانواده، لپ‌تاپ، مدارک و مقادیری وجه نقد، او را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.

خانواده این شهروند بهایی تاکنون موفق به دریافت هیچ‌گونه اطلاع رسمی درباره علت بازداشت، محل نگهداری یا وضعیت او نشده‌اند.

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊163💔3
روزنامه فرانسوی فیگارو، اخیرا مصاحبه‌ای با سایه صیدال، زندانی سیاسی (که در مرخصی درمانی است)، انجام داده است. ترجمه بخش‌هایی از این مصاحبه در صفحه اینستاگرام ایشان به شرح زیر منتشر شده است:

سایه صیدال مبارزی تسلیم ناپذیر در تهران

۲۳ ژوئن ۲۰۲۵، در میانه‌ی جنگ ایران و اسرائیل، زندان اوین هدف بمباران قرار گرفت. سایه صیدال، که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در حبس بود، هنگام انتقال از درمانگاه زندان به‌طور معجزه‌آسا از آن حمله جان سالم به در برد. حمله‌ای که بیش از هفتاد کشته برجای گذاشت. پس از آن، او و ده‌ها زن دیگر را به زندان قرچک منتقل کردند؛ جایی که به گفته‌ی خودش «مرگ تدریجی» در انتظار انسان است.

صیدال در نخستین تماس با خانواده، تنها ۲۴ ساعت پس از این انتقال اجباری، با خشم گفت: «بمباران‌های آمریکا و اسرائیل ما را نکشت. این جمهوری اسلامی بود که ما را به جایی برد تا آرام‌آرام بمیریم.» جمله‌ای که به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی طنین‌انداز شد و به سندی از مقاومت بدل گشت.

او بعدها روایت کرد: «سلول انفرادی اوین در مقایسه با قرچک به هتل می‌ماند. زمین آلوده، بوی تعفن و چراغی که شب و روز روشن بود، مرا واداشت تا برای اعتراض دوباره اعتصاب غذا کنم.» پس از هشت روز، او را به بند عمومی بازگرداندند و در نهایت، در بیستم اوت، به دلیل وخامت حال جسمی آزاد شد.

اما آزادی، به‌جای سکوت، آغاز دوباره‌ی صدای او بود. فیگارو نوشت: سایه صیدال بار دیگر زبان زندانیان شد. او نسبت به خطر اعدام پخشان عزیزی هشدار داد و گفت: «پخشان قلب بزرگی دارد. هنگام بمباران اوین شجاعانه دیگران را آرام می‌کرد. نباید گذاشت او را اعدام کنند.»

در سالگرد قتل مهسا امینی، صیدال یاد او را با بغض و امید گره زد: «مرگ مهسا خشم فروخفته‌ی مردم را به خیابان آورد. من هم در شهرداری تهران حجابم را برداشتم و شعار دادم. پس از اخراج، بازداشت شدم، اما از مبارزه دست نکشیدم.»

فیگارو افزود: اکنون سایه در کنار دختر هجده‌ساله‌اش زندگی می‌کند؛ دختری که به‌رغم قوانین تبعیض‌آمیز، در خیابان و حتی در مدرسه بی‌حجاب ظاهر می‌شود. صیدال می‌گوید: «اگر من نتیجه‌ی این مبارزه را نبینم، نسل دخترم خواهد دید.»

با وجود پرونده‌های تازه و تهدیدهای مداوم، سایه همچنان امیدوار است. امید او بر پایه‌ی تغییر در انگاره‌های جامعه است. او در گفت‌وگو با فیگارو تأکید کرد: «سال‌هاست که ذهنیت‌ها تغییر کرده‌اند. مردان بسیاری امروز کنار زنان ایستاده‌اند. هیچ انقلابی یک‌شبه به ثمر نمی‌رسد، اما مطمئنم روزی آزادی به ایران بازخواهد گشت.»

#سایه_صیدال امروز شاهدی زنده است بر حقیقتی تلخ: آزادی نه با بمباران و نه در یک‌شب، بلکه تنها با استقامت و ایستادگی به دست می‌آید. و او قاطعانه می‌گوید:
«تا آخرین نفس برای آزادی می‌جنگم!»

#یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
🕊2010👌4💯2
آرش صادقی، زندانی سیاسی سابق، در خصوص وضعیت بحرانی حسین رونقی مطلب مهمی نوشته و وجدان جمعی جامعه را به چالش کشیده است.

نوشته آقای صادقی به شرح زیر است:

مرگ حسین، اگر رخ دهد، مرگ یک انسان تنها نیست؛ مرگ بخشی از آرمان جمعی ماست.یعنی آزادی. اگر زندگی‌اش بماند، سندی است بر صدها انسانی که حتی در دوران تاریکی، نوری هایی هستند که خاموش نمی‌شوند.او نه از سر خودویرانگری، که از ژرفای تعهد به مقاومت، تن به این راه سپرده است. راهی که هرچند به ظاهر سوی مرگ دارد، اما به‌راستی مسیری‌ست به‌سوی زندگی.
حسین رونقی تلنگریست برای بی تفاوتی،فراموشی. فراموشی انسان، فراموشی درد، و فراموشی مسئولیت.
ما، اگر هنوز با وجدانیم، باید صدای این فریاد خاموش باشیم. پیش از آن‌که دیر شود. پیش از آن‌که یک جان دیگر مثل سمیه رشیدی زیر بار بی‌تفاوتی ما، خاموش شود.
ما، ناظرانِ این تراژدیِ زنده، اگر در برابر این مرگ احتمالی خاموش بمانیم، نه فقط انسانی را از دست داده‌ایم، بلکه بخشی از توان خود برای معنا بخشیدن به جهان را فراموش کرده ایم. چرا که هر مرگِ آگاهانه‌ای که بی‌پاسخ بماند، مرگی‌ست در وجدان جمعی ما.
در نهایت، مسئله فقط زنده ماندن یا مردن حسین رونقی نیست. مسئله این است که آیا ما، در برابر رنج او، هنوز توان پرسش و شرم، را داریم؟ یا اینکه آن‌چنان در عادت به زیستنِ بی‌مسئولیت فرو رفته‌ایم که مرگِ یک انسان، دیگر لرزه‌ای بر استخوان وجدان‌مان نمی‌اندازد؟
با وضعیتی که همبندیانش شرح داده اند
شاید او بمیرد. اما پیش از آن، این ماییم که باید از خود بپرسیم: آیا هنوز زنده‌ایم؟

#حسین_رونقی #آرش_صادقی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔36👍146👎5👌1