ΑпτiгeligioпΑгcives
211 subscribers
107 photos
2 videos
42 files
58 links
✍🏼 Text channel: @AntiReligion

Scientific,
historical
philosophical
psychology
sociology and ...
.
.
.
Download Telegram
راز بقای ما از دید فروید از این به بعد با دور شدن از توهم و تخیل مذهب میسرتر می شود. او معتقد است #دانش علمی که بشر قادر به تهیه و تدارکش در زندگی بوده است به انسان میدان جدیدی از #راز_بقا می دهد. اینجاست که اهمیت #آموزش_غیرمذهبی از نظر او  یک اصل می گردد.
فویرباخ در مقایسه‌ی میان فرهنگ و دین از این نیز فراتر می‌رود و تصریح می‌کند که هر اندازه افق فکری آدمی محدودتر باشد و از #تاریخ و #طبیعت و #فلسفه کمتر بداند، به همان اندازه به اعتقادات دینی خود وابسته‌تر است و به آموزش نیاز کمتری احساس می‌کند. وی در این رابطه به مقایسه‌ی میان #عبرانیان و #یونانیان در جهان باستان می‌پردازد و خاطر نشان می‌سازد که عبرانیان در مقایسه با یونانیان نه #هنر داشتند و نه #دانش؛ چرا که آنان در این زمینه اساسا نیازی احساس نمی‌کردند، زیرا به باور آنان «یهوه» (خدای عبرانیان) همه‌ی نیازهای آنان را برطرف می‌ساخت. به گفته‌ی فویرباخ، برای انسان‌های دینی، خدا جامعیت گنجینه‌ها و ارزش‌ها و همه‌ی دانش‌ها و امور فکری است. اما کسی که همه چیز را در خدا می‌یابد، روح فقیری دارد و فقط در #تخیل و #فانتزی خود از «رحمت آسمان» لذت می‌برد.

از دیدگاه فویرباخ همه‌ی پژوهش‌های مربوط به دانش‌های طبیعی، به گونه‌ای غیرمستقیم موضوع #آفرینش جهان توسط خدا را معروض #پرسش و #تردید قرار می‌دهند و به همین دلیل با خطر درغلتیدن به دامن آته‌ایسم و ماتریالیسم همراه‌اند. بر این پایه می‌توان گفت که ادیان در سرشت خود حامل هیچ اصل و پرنسیبی برای فرهنگ و دانش نیستند، چرا که ادیان صرفا می‌خواهند از طریق فانتزی و #ایمان به خدا و #اعتقاد به #بهشت، بر موانع و مشکلات زندگی زمینی چیره ‌گردند. بدین‌سان فویرباخ به گونه‌ای پیشینی (آپریوری) تضادی میان دین و فرهنگ می‌بیند و معتقد است در جایی که یکی وجود دارد، برای دیگری جایی نیست.
#زیگموند_فروید بر این باور بود که پیشرفت #دانش و دستیابی به آگاهی‌های تازه در عصر جدید، ذهن #انسان_مدرن را با چند مشکل بنیادین درگیر و نهایتا دریافت او از خویشتن را که بر «خودشیفتگی ساده‌لوحانه» استوار بود، دگرگون ساخته است. 

فروید از سه نقطه‌‌ی عطفی در دانش‌های مدرن سخن می‌گوید که به این «خودشیفتگی ساده‌لوحانه» ضرباتی کاری وارد کردند، به گونه‌ای که به «رنجش‌خاطر» یا «دل‌آزردگی»‌ آدمی انجامیدند. وی در همین پیوند از سه رنجش بزرگ #کیهان‌_شناختی، #زیست‌_شناختی و #روان‌_شناختی یاد می‌کند که می‌توان آنها را رنجش‌های «کوپرنیکی»، «داروینی» و «فرویدی» نیز نامید.
گفتنی است که آدمی با گسترش شناخت خود در پهنه‌های گوناگون #دانش و در پرتو چنین شناختی، در وهله‌ی نخست از خویشتن «افسون‌زدایی» کرده است. با این همه، دستاوردهای چنین روندی تا کنون نتوانسته در مقیاسی گسترده به آگاهی جمعی راه یابد و به تجدیدنظر بنیادین در انگاشت‌ها از عالم و آدم بینجامد. بیهوده نیست که به‌رغم دستاوردهای شگرف علمی در پهنه‌های گوناگون، هنوز انسان‌های پرشماری در سراسر گیتی در #تاریک_‌اندیشی هولناک و فاجعه‌باری غوطه‌ورند. در حالی که پیش از این در هیچ دوره‌ی تاریخ بشری، ناسازگاری #اعتقادات_دینی و #باورهای_خرافی با اندیشه‌ها‌ی علمی چنین آشکار نبوده است. 

باری، «افسون‌زدایی» از آدمی نتوانسته آنطور که باید و شاید توهمات گوناگون گسترده در جهان درباره‌ی #خدا و پندارهای مربوط به «منجی» و «انتظار رستگاری» را بلاموضوع و بی‌معنا کند. و این در حالی است که همه‌ی دین‌های بزرگ موجود در جهان کارنامه‌ی سیاهی دارند و هیچ یک از آنها را نمی‌توان با نتایج پژوهش‌های علمی جهان امروز سازگار کرد!

🔚 پایان...

📎 #زیگموند_فروید #انسان_مدرن #کیهان_شناختی #زیست_شناختی #روان_شناختی #رنجش_انسان_مدرن #تاریک_اندیشی #فرگشت #طبیعت #آگاهی #ترس #دین #خودفریبی #بلوغ_روحی #دانش #خدا #اعتقادات_دینی #باورهای_خرافی
🗂 @AntiReligionArchives
اعتبار هیچ سخنی به گوینده‌ی آن بستگی ندارد، بلکه درست بر عکس، این درستی یک سخن است که به گوینده‌ی آن اعتبار می‌بخشد. یعنی اگر کسی سخنی درست و منطقی بگوید، نخست در محک واقعیت و دانش صحت آن به اثبات می‌رسد و سپس اعتبار آن به گوینده‌ی سخن منتقل می‌گردد.

مثلا اگر یکی از نظریه‌های انیشتین را در نظر بگیریم، نمی‌توانیم بگوییم که درستی آن به این سبب است که #انیشتین آن را بیان کرده، بلکه می‌گوییم چون #دانش صحت آن نظریه‌ را سنجیده و تایید کرده، #اعتبار این تایید، به طراح نظریه که اینشتین باشد منتقل شده و او را در یک جایگاه والای علمی نشانده است. البته ممکن است نظریه‌ای مدتی درست به نظر آید، اما با نظریه‌ای تازه‌تر ابطال گردد و اعتبار خود را از دست بدهد. ولی مرجع این تشخیص نیز دانش و #خرد است.
بدین‌سان در میهن ما تکرار یاوه‌های سردسته‌ی #یاوه‌_گویان، متضمن درستی و اعتبار یاوه‌ها‌ی دیگر است! و این #خامنه‌ای کیست که امروز ذکر نام او در ایران درستی هر مهملی را تضمین می‌کند؟

آخوندی شیعه که جز درس طلبگی و «علوم دینی» چیزی نمی‌داند و تخصصی در هیچ زمینه‌ا‌ی ندارد، اما از صدقه‌ی سر #انقلاب_اسلامی به جایگاه «خدایگان» رسیده و امروز در سایه یک حکومت وحشت، «نایب امام زمان» لقب گرفته و خود را مجاز می‌داند در هر زمینه‌ای از سیاست و فن‌آوری و دانش گرفته تا اقتصاد و هنر و ادبیات و موسیقی و نظامیگری اظهار لحیه کند. زیردستان حقیرش هم که در کشتار و سرکوب و چپاول همدست او هستند، چنین وانمود می‌کنند که از دهان او به جای یاوه، دُر و گوهر می‌بارد!

🔚 پایان...

📎 #اعتبار #سخن #دانش #خرد #دین #مارکس #لنین #استالین #مائو #کمونیست #وفاداری #مقدسات #تردید #ساحت_برتر #سرسپردگی #چاکرمنشی #نوکرصفتی #پرسش #ایدئولوژیک #شایسته_سالاری #قرآن #محمد #کلام_الله #یاوه #خامنه_ای #انقلاب_اسلامی
🗂 @AntiReligionArchives
در سال‌های پس از انقلاب، لطیفه‌ای در میان مردم رواج داشت و آن این که آموزگاری از دانش‌آموزی پرسیده بود، دو دوتا چند تا می‌شود، و او پاسخ داده بود: #اگر_خدا_بخواهد چهارتا! این لطیفه به فضای به‌شدت مذهبی شده‌ی جامعه‌ی #ایران در آن سال‌ها، بویژه در یکی از حوزه‌های آموزشی اشاره می‌کرد که در آن قاعدتا باید #عقل و #دانش حرف اول را بزند و نه امور دینی و ایمانی.
البته ایکاش حضور «خداوند» فقط به این عرصه‌ها محدود بود. با برآمد «هیولای اسلامگرایی»، استفاده از ابزاری به نام «خداوند» عملا در زندگی روزمره، بیش از هر چیز به پشتوانه‌ای برای آدمکشی و تبهکاری تبدیل شده است. امروزه در منطقه‌ی خاورمیانه هیچ مسلمانی یافت نمی‌شود که برای ریختن خون همکیش خود، به «الله» متوسل نگردد!

حضور خدا نوعی افق اخلاقی که در کارکرد دین تعریف می‌شود را برای جامعه مطرح کرده است. تجربه ایران و دیگر جوامع دین زده نشان می‌دهد که این افق زمانی می‌تواند کارا و مطلوب باشد که دین به جایگاه اصلی خود باز گردد و سودای حکومت به نام امر قدسی و دخالت همه جانبه در عرصه عمومی را از سر بدر کند. کسانی که به نام خدا پیام‌آور خشونت، تبعیض و عدم تحمل و سرکوب خودی و غیرخودی هستند در عمل هر فاجعه‌ای را ممکن ساخته‌اند.

#اخلاق_دینی و #معنویت_حکومتی بر خلاف انتظار نه تنها مانع از سرکوب، #فساد و #غارت، #دروغ و #تقلب نشده که بسیاری از پدیده‌های منفی به نام امر قدسی صورت گرفته‌اند و یا #توجیه می‌شوند و این پدیده به روند #فروپاشی_اخلاقی جامعه شتاب بخشیده است. وقتی به نام خدا همه چیز ممکن می‌شود رابطه با ارزش‌های معنوی و اخلاقی هم #ریاکارانه و تهی از معنا می‌شوند و چون صورتک بر چهره افراد پرده بر دنیای درونی واقعی آنها می‌کشد.

🔚 پایان...

📎 #اگر_خدا_بخواهد #مشیت_الهی #ایران #عقل #دانش #فرهنگ_دینی #جمهوری_اسلامی #خدامحوری #قضا_و_قدر #قادر_متعال #خدا #مذهب #خرافات #سلب_مسئولیت #لطف_الهی #اراده‌ی_خداوند #اسلام #ریاکاری #دروغگویی #مسئولیت‌گریزی #اخلاق_دینی #معنویت_حکومتی #فساد #غارت #تقلب #توجیه #فروپاشی_اخلاقی
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
آیا دبووار توانسته براساس دلایلی که مطرح می کند، انقیاد زنان را توضیح دهد و راه خروج از آن را مطرح کند؟

سیمون دوبووار تحلیلی که از شرایط زنان به دست می دهد آن قدر گسترده و دقیق است که شامل گروه های مختلف زنان از جمله زنان اقوام و ملیت ها نیز می شود. در واقع رویکردی که دوبوار به مسئله ی زن دارد، جهانی است. او ریشه های ستم بر زنان را به خوبی بیان می کند و با این که یک زن اروپایی است، ولی یک زن آسیایی هم بعد از گذشت هفتاد سال هنوز با نوشته هایش همزادپنداری دارد.

راه های خروجی که دوبووار مطرح می کند یعنی قرار گرفتن در بطن اقتصادی و تغییر جامعه به صورت فردی و اجتماعی مورد قبول است. #قدرت چه از نظر اقتصادی چه از نظر اجتماعی و یا سیاسی باعث می شود که جنسیت زن کمتر مورد توجه قرار بگیرد و زنان نتوانند در عرصه های #کار و #دانش پیشرفت کنند. مقابله با فرهنگ مردسالار با داشتن قدرت، طبعاً آسان تر است. اما در کنار افزایش قدرت زنان، فرهنگ مردسالار چنان در اندیشه و نگاه و تلقی انسان ها (چه زن و چه مرد) ریشه دوانده است که به سادگی قابل حل نیست.
اگر مقاومت های زنانه شکل اصلی خود را نگرفته باشد، تسلیم شدن زنان و حل شدن آنان در نظام قدرت را در پی خواهد داشت. در واقع دنیایی که بر پایه منافع و #قدرت است اگر نیاز عاجلی به الگوهای #برابری زنان و مردان حس نکند طبعاً برای آن نیز تلاش نخواهد کرد.

رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.

این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.

در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.

از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!

🔚 پایان...

📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
و اما پیامدهای این مسیر تاریخی:

آنچه مطرح شد مجموعه ای بود از خصوصیاتی که مردان را از کودکی وا می داشت که با تمام وجود حس #رقابت و #برتری_طلبی و #زیاده_خواهی در آنها شکوفا گردد. این همه صفاتی بود که بر #تولید و #قدرت و حتی #اختراع و #دانش اجتماع بشری می افزود. تنها نقیصه این مسیر تاریخی این بود که به هر ترتیبی که شکل گرفت منجر به رشد و قدرت بی حد و حصر مردان شد و زنان از این مسیر رشد، آزادی، هویت پذیری و شخصیتِ بلندپرواز و زیاده خواه داشتن و بویژه مستقل بودن، خارج نگه داشته شدند.
#زنان در طول تاریخ، #سکس شان #محدود و #کنترل شد. از درس و کار و بقیه فرصت ها بازمانده بودند ولی به جای آن ناگزیر نبودند معمولا در حین حفاظت از قبیله بمیرند. تلفات زنان و کودکان البته همیشه بود، بخصوص بعد از شکست یک قبیله… ولی معمولا زنان در جنگ ها حضور عمومی نداشتند. زن باید می ماند چون هر زن هر سال فقط یک فرزند می توانست به جامعه جنگزده اضافه کند. اهمیت وجودش بیشتر بود. زنان اگر مسئولیت جنگ را داشتند باقیمانده شان از جنگ قادر به بازسازی جمعیت قبیله نبودند.

زنان خیلی چیزها را در این هزاران سال از دست دادند و مردان جان شان را… و آنچه بیان شد ماجرای تحول و تمدن یک مجموعه نابرابر و ناقص بود که بی شک همه ضرر دیدیم. اما این حقیقت و شیوه گذشتگان بود؛ اکنون با افزایش حقوق زنان به سمت برابری و عدم کنترل همدیگر می رویم البته امیدواریم...


🔚 پایان...

📎 #حفاظت #حمایت #صیانت #هویت #مردانگی #تخمک #اسپرم #یکبار_مصرف #تولیدمثل #کنترل_جامعه #تستسترون #تاریخ #طبیعت #بشر #شکار #فیزیک_قوی #رقابت #برتری_طلبی #زیاده_خواهی #اختراع #دانش #جنگ #دفاع #مردان #زنان
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
از چنین دیدگاهی است که نیچه به نقد #متافیزیک در فلسفه‌ی مغرب‌زمین و متفکرانی برمی‌خیزد که به گفته‌ی او دلبسته‌ی «ایده» و «دشمن حواس» بوده‌اند. او در کتاب #دانش_شاد (۱۸۸۲)، در گزین‌گویه‌ای تحت عنوان «چرا ما ایده‌آلیست نیستیم»، به طبیعت فیلسوفان و بیگانگی آنان با زندگی واقعی می‌پردازد و آنان را افرادی می‌نامد که از بیم رنگ‌ باختن «فضیلت‌های فیلسوفان»‌، در گوش‌های خود موم فروکرده‌اند تا موسیقی زندگی را که در گوش آنان مانند صدای آژیر است نشنوند. به گفته‌ی نیچه اما «ایده‌ها» فریبگران بدتری از «حواس» هستند و همواره از خون فیلسوفان تغذیه و آنان را بی‌قلب کرده‌اند. این فیلسوفان بی‌قلب بودند و فلسفیدن آنان همواره گونه‌ای «خون‌آشامی» بوده و فیلسوف خون‌آشامی است که از خون خود تغذیه می‌کند. نیچه همه‌ی فلسفه‌های ایده‌آلیستی را به بیماری تشبیه می‌کند. 

وی بویژه آن فیلسوفانی را که «جزمگرا» می‌خواند، سزاوار تندترین سرزنش‌ها می‌داند. نیچه تصریح می‌کند که بدترین، وقت‌گیرترین و خطرناک‌ترین خطایی که این فیلسوفان تا کنون مرتکب شده‌اند، اختراع «روح ناب» و «نیکی فی‌نفسه» بوده است؛ کاری که نخست به دست افلاطون صورت گرفت که خود نیز توسط استادش سقراط به تباهی کشیده شده بود. از دیدگاه نیچه، انحراف از فلسفه به مفهوم کهن آن با سقراط می‌آغازد که متافیزیک را با تفکیک دو جهان، تضاد میان ذات و پدیدار، واقعی و غیرواقعی و عقلی و حسی تعریف می‌کند. بنابراین سقراط مخترع متافیزیک است و با اختراع خود، از زندگی چیزی می‌سازد که باید محدود و مقرر باشد. سقراط همچنین از اندیشه نیز مرز و معیاری می‌سازد که به نام ارزشی والاتر مانند «امر خدایی»، «امر واقعی»، «امر زیبا» و «امر نیک» کار می‌کند.