بیانیه مسعود فرهیخته از سالن ۱۵ زندان مرکزی کرج در محکومیت صدور احکام ناعادلانه در بیدادگاههای جمهوری اسلامی و هیئتهای تخلفات اداری و پرونده سازیهای نخ نمای امنیتی برای فعالان صنفی و مدنی و سیاسی
✍️مسعود فرهیخته
جمهوری اسلامی طی بیش از چهار دهه، ظلم و فقر و سرکوب را به بالاترین سطح در جایجای ایران گسترانیده و انباشت نارضایتیها در سطوح مختلف جامعه حاصل این رویکرد مردمستیزانه جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین زندانهای جهان، به گستردگی کل مرزهای جغرافیایی، ایران را برای مردمش زندان ساخته است.
در جمهوری اسلامی دزدی و غارت اموال و منابع عمومی بیداد میکند و زیادهخواهی و منفعتطلبی کاسبان تحریم و رانتخواران و انگلزادههای آنان باعث نارضایتی روزافزون مردم شده است.
ساختوسازهای نادرست نهادها و رانتخواران حکومتی در بهترین زمینهای چیتگر تهران و اطراف کوه دماوند و رشتهکوههای البرز و زاگرس، یا به عبارتی زمینخواری و کوهخواری و تخریب جنگلها در نقاط بکر و زیبای مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب کشور، وحشتناک است.
جمهوری اسلامی در طی عمر نامبارک ۴۷ ساله خود، باعث تخریب بیش از ۸۰ درصد محیط زیست کشور شده و یقین داریم اگر فرصت زیست بیشتری داشته باشد، شاهد تخریب و غارت باقیماندهی منابع طبیعی و عمومی کشور خواهیم بود.
علاوه بر فاجعهآفرینی زیستمحیطی، میبینیم که شرایط موجود حاکم بر جامعه نیز ویران و شوم است.
بخشهای عظیمی از مردم، تحت فشارهای افسارگسیختهی گرانی و تورم، بیکاری، استثمار نیروی کار، بهرهکشی از کودکان کار به خاطر فقر خانوادهها، ناکارآمدی مدیریتی در حوزههای مختلف از جمله: بیآبی، بیبرقی، بیعدالتی و قانونگریزی طبقه حاکم، هر روز ستمی بیشتر از قبل را تحمیل میکنند.
آیا سکوت در این شرایط جایز است؟
سکوت در مقابل بیعدالتی و نابرابری حاکمیت به طور یقین پسندیده نیست و به همین خاطر است که ما در ایران همیشه شاهد فریادهای اعتراضی و اعتصابات بخشهای عظیمی از اقشار مختلف مردم هستیم. پاسخ نادرست حاکمیت به اعتراضات و اعتصابات به حق فعالان صنفی، مدنی و محیط زیستی و... فقط سرکوب، پروندهسازی امنیتی، تبعید، بازنشستگی اجباری، انفصال و اخراج از کار، زندان و اعدام آنان بوده و هست.
با توجه به موارد ذکرشدهی بالا، میتوان به حماسهی باشکوه و اعتراض فعالان صنفی و مدنی و محیط زیستی در منطقهی آبیدر سنندج علیه احکام ظالمانهی اخراج و انفصال از خدمت، بازنشستگی اجباری و تبعید همکاران دلسوز و توانمند استان کوردستان، مجید کریمی، غیاث نعمتی، کاوه محمدزاده، امید شاهمحمدی، هیوا قریشی، پرویز احسنی، جهانگیر بهمنی، سمیه اخترشمار، نسرین کریمی، لیلا زارعی، سلیمان عبدی، لقمان اللهمرادی، صلاح حاجیمیرزایی، شهرام کریمی، لیلا سلیمی، فیصل نوری، توسط هیأت تخلفات اداری که متأسفانه بازوان نیروهای امنیتی محسوب میشوند، اشاره کرد.
حاکمیت ناکارآمد هر چه خود را به کر شدن بزند، اما نمیتواند فریادهای مردمی که خواهان آزادی بیقیدوشرط زندانیان سیاسی و فعالان صنفی و مدنی از جریانات و نحلههای گوناگون فکری و سیاسی موجود در جامعه هستند را نادیده بگیرد.
ابوالفضل قدیانی، امیرحسین مرادی، علی یونسی، داود رضوی، سعید مدنی، محمد نجفی، سعید ماسوری، رضا خندان، مهناز طراح، آنیشا اسداللهی، گلرخ ایرایی، مهدی فراحی شاندیز، هاشم خواستار، جواد لعلمحمدی، فاطمه سپهری، محمدحسین سپهری، ایرج توبیهای نجفآبادی، حجتالله رافعی، ماشالله کرمی، ناهید شیرپیشه، فاطمه تدریسی، امان جلالینژاد، حسین واحدی، علیرضا مرداسی، ابوالفضل خوران، وحید بنیعامریان، اکبر دانشور کار، بابک علیپور، محمد تقوی و ابوالحسن منتظر، زرتشت احمدی راغب، سپهر امام جمعه، لقمان امینپور، احمدرضا حائری، میثم دهبانزاده، رضا سلمانزاده، حمزه سواری، رضا محمد حسینی، پویا قبادی، بابک دادبخش، حمزه درویش، منوچهر بختیاری، حمید قرهحسنلو، فرزانه قرهحسنلو، تنها بخش کوچکی از زندانیان سیاسی بیشمار در حاکمیتی هستند که وجود زندانی سیاسی را همیشه انکار کرده و اخیراً نیز دولت مطیع و حلقهبهگوش و سخنگوی اطلاعرسانیش این دروغ مضحک را تکرار کرده است.
متأسفانه این روزها بیش از قبل شاهد احکام غیرانسانی و خلاف منشور حقوق بشری صادرشدهی اعدام در بیدادگاههای جمهوری اسلامی علیه شریفه محمدی، وریشه مرادی، پخشان عزیزی، منوچهر فلاح، پیمان فرحآور، امید تباری مقدم، احمدرضا جلالی و بچههای اکباتان و... هستیم. متأسفانه بابک شهبازی در روزهای اخیر و پیش از این مهدی حسنی، بهروز احسانی و مجاهد کورکور هم بدون دادرسی عادلانه و علنی اعدام شدند.
ادامه:
https://tinyurl.com/yc22hezp
#بیانیه #مسعود_فرهیخته #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️مسعود فرهیخته
جمهوری اسلامی طی بیش از چهار دهه، ظلم و فقر و سرکوب را به بالاترین سطح در جایجای ایران گسترانیده و انباشت نارضایتیها در سطوح مختلف جامعه حاصل این رویکرد مردمستیزانه جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین زندانهای جهان، به گستردگی کل مرزهای جغرافیایی، ایران را برای مردمش زندان ساخته است.
در جمهوری اسلامی دزدی و غارت اموال و منابع عمومی بیداد میکند و زیادهخواهی و منفعتطلبی کاسبان تحریم و رانتخواران و انگلزادههای آنان باعث نارضایتی روزافزون مردم شده است.
ساختوسازهای نادرست نهادها و رانتخواران حکومتی در بهترین زمینهای چیتگر تهران و اطراف کوه دماوند و رشتهکوههای البرز و زاگرس، یا به عبارتی زمینخواری و کوهخواری و تخریب جنگلها در نقاط بکر و زیبای مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب کشور، وحشتناک است.
جمهوری اسلامی در طی عمر نامبارک ۴۷ ساله خود، باعث تخریب بیش از ۸۰ درصد محیط زیست کشور شده و یقین داریم اگر فرصت زیست بیشتری داشته باشد، شاهد تخریب و غارت باقیماندهی منابع طبیعی و عمومی کشور خواهیم بود.
علاوه بر فاجعهآفرینی زیستمحیطی، میبینیم که شرایط موجود حاکم بر جامعه نیز ویران و شوم است.
بخشهای عظیمی از مردم، تحت فشارهای افسارگسیختهی گرانی و تورم، بیکاری، استثمار نیروی کار، بهرهکشی از کودکان کار به خاطر فقر خانوادهها، ناکارآمدی مدیریتی در حوزههای مختلف از جمله: بیآبی، بیبرقی، بیعدالتی و قانونگریزی طبقه حاکم، هر روز ستمی بیشتر از قبل را تحمیل میکنند.
آیا سکوت در این شرایط جایز است؟
سکوت در مقابل بیعدالتی و نابرابری حاکمیت به طور یقین پسندیده نیست و به همین خاطر است که ما در ایران همیشه شاهد فریادهای اعتراضی و اعتصابات بخشهای عظیمی از اقشار مختلف مردم هستیم. پاسخ نادرست حاکمیت به اعتراضات و اعتصابات به حق فعالان صنفی، مدنی و محیط زیستی و... فقط سرکوب، پروندهسازی امنیتی، تبعید، بازنشستگی اجباری، انفصال و اخراج از کار، زندان و اعدام آنان بوده و هست.
با توجه به موارد ذکرشدهی بالا، میتوان به حماسهی باشکوه و اعتراض فعالان صنفی و مدنی و محیط زیستی در منطقهی آبیدر سنندج علیه احکام ظالمانهی اخراج و انفصال از خدمت، بازنشستگی اجباری و تبعید همکاران دلسوز و توانمند استان کوردستان، مجید کریمی، غیاث نعمتی، کاوه محمدزاده، امید شاهمحمدی، هیوا قریشی، پرویز احسنی، جهانگیر بهمنی، سمیه اخترشمار، نسرین کریمی، لیلا زارعی، سلیمان عبدی، لقمان اللهمرادی، صلاح حاجیمیرزایی، شهرام کریمی، لیلا سلیمی، فیصل نوری، توسط هیأت تخلفات اداری که متأسفانه بازوان نیروهای امنیتی محسوب میشوند، اشاره کرد.
حاکمیت ناکارآمد هر چه خود را به کر شدن بزند، اما نمیتواند فریادهای مردمی که خواهان آزادی بیقیدوشرط زندانیان سیاسی و فعالان صنفی و مدنی از جریانات و نحلههای گوناگون فکری و سیاسی موجود در جامعه هستند را نادیده بگیرد.
ابوالفضل قدیانی، امیرحسین مرادی، علی یونسی، داود رضوی، سعید مدنی، محمد نجفی، سعید ماسوری، رضا خندان، مهناز طراح، آنیشا اسداللهی، گلرخ ایرایی، مهدی فراحی شاندیز، هاشم خواستار، جواد لعلمحمدی، فاطمه سپهری، محمدحسین سپهری، ایرج توبیهای نجفآبادی، حجتالله رافعی، ماشالله کرمی، ناهید شیرپیشه، فاطمه تدریسی، امان جلالینژاد، حسین واحدی، علیرضا مرداسی، ابوالفضل خوران، وحید بنیعامریان، اکبر دانشور کار، بابک علیپور، محمد تقوی و ابوالحسن منتظر، زرتشت احمدی راغب، سپهر امام جمعه، لقمان امینپور، احمدرضا حائری، میثم دهبانزاده، رضا سلمانزاده، حمزه سواری، رضا محمد حسینی، پویا قبادی، بابک دادبخش، حمزه درویش، منوچهر بختیاری، حمید قرهحسنلو، فرزانه قرهحسنلو، تنها بخش کوچکی از زندانیان سیاسی بیشمار در حاکمیتی هستند که وجود زندانی سیاسی را همیشه انکار کرده و اخیراً نیز دولت مطیع و حلقهبهگوش و سخنگوی اطلاعرسانیش این دروغ مضحک را تکرار کرده است.
متأسفانه این روزها بیش از قبل شاهد احکام غیرانسانی و خلاف منشور حقوق بشری صادرشدهی اعدام در بیدادگاههای جمهوری اسلامی علیه شریفه محمدی، وریشه مرادی، پخشان عزیزی، منوچهر فلاح، پیمان فرحآور، امید تباری مقدم، احمدرضا جلالی و بچههای اکباتان و... هستیم. متأسفانه بابک شهبازی در روزهای اخیر و پیش از این مهدی حسنی، بهروز احسانی و مجاهد کورکور هم بدون دادرسی عادلانه و علنی اعدام شدند.
ادامه:
https://tinyurl.com/yc22hezp
#بیانیه #مسعود_فرهیخته #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17💔14👍4
در اولین سوتِ آغاز سال تحصیلی من کوکب بداغی پگاه دبیر ورزش ایذه نه خدمتگزارِ وزارتخانهها که همرزمِ مردمم در زمینِ بزرگِ ایرانزمین
نه برای قهرمان شدن و دریافت مدال و نشان بلکه وجدان انسانی ام مرا به میدان خواندن است
از کلاسِ درسِ ایذه تا تهران از بلوچستان تا کردستان، زمینِ بازیِ ما یکی است
میدانِ آزادی
هیأت تخلفات اداری، همان داوران ناآشنا به اخلاق ورزشی، که به ناحق کارت قرمز انفصال را به نشانه سکوت به من نشان دادند شما قواعد بازی را نه مانند یک داور منصف که مانند بازیکنی خاطی زیر پا گذاشتهاید یک ورزشکار میداند که پیروزیِ ناشی از تقلب رسوایی است نه افتخار
این یک ماراتن است نه دو سرعتو
ما ادامه داریم
تخلفِ من بلندایِ قامتی است که در برابرِ بادهای وهمناک خم نمیشود
در بازی بزرگ زندگی،این صداقت و عدالت است که قهرمان میسازد، نه احکام ناعادلانه
آنان که علیرضا مهمدی پهلوان کشتی فرنگی ایران را در مسابقات جهانی نه توسط داور ایرانی با قضاوت نادرست داوران بینالمللی از طلا محروم کردند
نشان دادند بیعدالتی مرزی نمیشناسد و درد محرومیت از حق،در هر کجای جهان که باشد یکسان است
امروز همان بیعدالتی با ناداوری داخلی ،در هیأت تخلفات اداری تجلی یافته است و مرا از حق تعلیم و تربیت محروم نموده
ای مردم سرزمینم من برای افتخار آفرینی در میدان های جهانی نیامده ام برای بودن در کنار شما آمده ام
در کنار دخترانِ سرزمینم، گردآفریدهای عصرِ حاضر که پهلوانی را در میدانهای سخت زندگی میآموزند
در کنار پسرانِ ایران کاوههای زمانه که چرخِ زندگی را به حرکت درمیآورند
ما خدمتگزارِهیچ نهادی نیستیم پرورشدهندگانِ نسلِ آزادهای هستیم که برای سرفرازیِ میهن میکوشند
کارتِ زرد را می گیرم برای همهی بی عدالتی ها در مقابل کارت قرمز می دهم به سکوت در برابر ظلم
کارتِ زردِ صبر و بردباری در برابرِ ناملایمات
اما بدانید که کارت قرمز را برای آنانی نگه داشتهایم که فرشِ قرمزِ قدرت را زیرِ پایِ خود پهن کردهاند
کارت زرد بگیریم برای همه ی دردها و محرومیت ها
کارتِ قرمز را برای آنانی خواهیم کشید که
قانونِ انسانیت و جوانمردی را زیرِ پا گذاشته اند
این بازی زندگی قواعد ساده ای دارد شرافت از مقام بالاتر است
مردم از نهادها مهم ترند
معلمان ورزش می آموزند
هیچ خطایی آخرِ راه نیست
هیچ کارتِ قرمزی نمیتواند روحیهٔ تیمی را که برای پیروزیِ حق متحد شده است بشکند
ای مردمِ ایران ما در زمین بزرگی بازی میکنیم
که مرزهایش از دلِ کویر تا بلندای کوهها گسترده است
داورانِ ناعادل سوتهایشان را برای خاموشیِ ما میزنند
اما غافل از آن که هر سوتِ آنان، فریادِ ما را رساتر میکند.
و من، کوکب بداغی پگاه در زمین زندگی ایستاده ام
برای پاسداری از شرافتی که نسلبهنسل به ما سپرده شده است.
داوریِ نهایی با مردم است و مردم کارت قرمز خود را روزی به دستان تاریخ خواهند سپرد
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
سرفراز باد مردمی که قهرمانانه زندگی میکنند
کوکب بداغی پگاه یک مهر ماه هزار و چهارصد و چهار ایذه
#کوکب_بداقی #معلم #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نه برای قهرمان شدن و دریافت مدال و نشان بلکه وجدان انسانی ام مرا به میدان خواندن است
از کلاسِ درسِ ایذه تا تهران از بلوچستان تا کردستان، زمینِ بازیِ ما یکی است
میدانِ آزادی
هیأت تخلفات اداری، همان داوران ناآشنا به اخلاق ورزشی، که به ناحق کارت قرمز انفصال را به نشانه سکوت به من نشان دادند شما قواعد بازی را نه مانند یک داور منصف که مانند بازیکنی خاطی زیر پا گذاشتهاید یک ورزشکار میداند که پیروزیِ ناشی از تقلب رسوایی است نه افتخار
این یک ماراتن است نه دو سرعتو
ما ادامه داریم
تخلفِ من بلندایِ قامتی است که در برابرِ بادهای وهمناک خم نمیشود
در بازی بزرگ زندگی،این صداقت و عدالت است که قهرمان میسازد، نه احکام ناعادلانه
آنان که علیرضا مهمدی پهلوان کشتی فرنگی ایران را در مسابقات جهانی نه توسط داور ایرانی با قضاوت نادرست داوران بینالمللی از طلا محروم کردند
نشان دادند بیعدالتی مرزی نمیشناسد و درد محرومیت از حق،در هر کجای جهان که باشد یکسان است
امروز همان بیعدالتی با ناداوری داخلی ،در هیأت تخلفات اداری تجلی یافته است و مرا از حق تعلیم و تربیت محروم نموده
ای مردم سرزمینم من برای افتخار آفرینی در میدان های جهانی نیامده ام برای بودن در کنار شما آمده ام
در کنار دخترانِ سرزمینم، گردآفریدهای عصرِ حاضر که پهلوانی را در میدانهای سخت زندگی میآموزند
در کنار پسرانِ ایران کاوههای زمانه که چرخِ زندگی را به حرکت درمیآورند
ما خدمتگزارِهیچ نهادی نیستیم پرورشدهندگانِ نسلِ آزادهای هستیم که برای سرفرازیِ میهن میکوشند
کارتِ زرد را می گیرم برای همهی بی عدالتی ها در مقابل کارت قرمز می دهم به سکوت در برابر ظلم
کارتِ زردِ صبر و بردباری در برابرِ ناملایمات
اما بدانید که کارت قرمز را برای آنانی نگه داشتهایم که فرشِ قرمزِ قدرت را زیرِ پایِ خود پهن کردهاند
کارت زرد بگیریم برای همه ی دردها و محرومیت ها
کارتِ قرمز را برای آنانی خواهیم کشید که
قانونِ انسانیت و جوانمردی را زیرِ پا گذاشته اند
این بازی زندگی قواعد ساده ای دارد شرافت از مقام بالاتر است
مردم از نهادها مهم ترند
معلمان ورزش می آموزند
هیچ خطایی آخرِ راه نیست
هیچ کارتِ قرمزی نمیتواند روحیهٔ تیمی را که برای پیروزیِ حق متحد شده است بشکند
ای مردمِ ایران ما در زمین بزرگی بازی میکنیم
که مرزهایش از دلِ کویر تا بلندای کوهها گسترده است
داورانِ ناعادل سوتهایشان را برای خاموشیِ ما میزنند
اما غافل از آن که هر سوتِ آنان، فریادِ ما را رساتر میکند.
و من، کوکب بداغی پگاه در زمین زندگی ایستاده ام
برای پاسداری از شرافتی که نسلبهنسل به ما سپرده شده است.
داوریِ نهایی با مردم است و مردم کارت قرمز خود را روزی به دستان تاریخ خواهند سپرد
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
سرفراز باد مردمی که قهرمانانه زندگی میکنند
کوکب بداغی پگاه یک مهر ماه هزار و چهارصد و چهار ایذه
#کوکب_بداقی #معلم #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍35❤7💔3👎1
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، با اشاره به شرایط اسفبار زندان قرچک، به ویژه عدم رسیدگی به زندانیان بیمار و سالمند، خواستار تعطیلی فوری این زندان (که آن را قتلگاه نامید) شد.
او نوشت:
قرچک ورامین؛ زندان نیست، قتلگاه است
🔹زندان قرچک ورامین، چیزی جز یک قتلگاه نیست. جایی که نه از حقوق انسانی خبری هست، نه از ابتداییترین استانداردهای پزشکی و بهداشتی. امروز، سمیه رشیدی، زنی که بزرگترین «جرمش» شعارنویسی اعتراضی بود، در کماست و پزشکان نسبت به وضعیت بحرانی او هشدار دادهاند. این سرنوشت تلخ گواهی است بر آنکه قرچک نه محل حبس، بلکه اردوگاه مرگ زنان زندانی است.
🔹در همین زندان، پریوش مسلمی مبتلا به سرطان از هرگونه خدمات درمانی محروم است و روز به روز به مرگ نزدیکتر میشود. راحله راحمیپور، زن دادخواه ۷۴ ساله که مستقیما از بیمارستان به همین زندان منتقل شده، با ضعف جسمانی و کهولت سن، در خطر جدی است. فریبا کمالآبادی، ۶۳ ساله و از جامعه بهایی، سیزدهمین سال حبس خود را در همین دیوارهای پوسیده میگذراند. دیگر زندانیان سیاسی زن از جمله الهام صالحی نیز در شرایط نگرانکننده به سر میبرند؛ شرایطی که عملا به فرسایش تدریجی جان و روان آنان میانجامد.
🔹قرچک تنها قتلگاه زندانیان سیاسی نیست. زندانیان عادی، قربانیان جرایم عمومی، نیز در این جهنم زنده زنده میسوزند. همین چند روز پیش یک زندانی زن در همین زندان جان باخت، بیآنکه دسترسی به درمان داشته باشد. در قرچک، بیماری، گرسنگی، آلودگی، و تحقیر، بخشی از برنامهریزی آگاهانه است، روشی برای شکستن تن و روح انسانها.
🔹چند انسان بیگناه دیگر باید سالم وارد قرچک شوند و سپس یا جنازهشان بیرون بیاید یا با بیماری لاعلاج بازگردند، تا این شکنجهگاه تعطیل شود؟! زندان قرچک ورامین نه فقط لکه ننگی بر کارنامه جمهوری اسلامی است، که یک جنایت سازمانیافته علیه زنان زندانی است. امروز، توجه فوری همه ما باید به وضعیت حاد این زندان و بهویژه جان سمیه رشیدی معطوف باشد. فردا بدون شک دیر خواهد بود.
🔹شکنجهگاه قرچک ورامین باید تعطیل شود.
#زندان_قرچک #راحله_راحمی_پور #سمیه_رشیدی #فریبا_کمال_آبادی #پریوش_مسلمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
قرچک ورامین؛ زندان نیست، قتلگاه است
🔹زندان قرچک ورامین، چیزی جز یک قتلگاه نیست. جایی که نه از حقوق انسانی خبری هست، نه از ابتداییترین استانداردهای پزشکی و بهداشتی. امروز، سمیه رشیدی، زنی که بزرگترین «جرمش» شعارنویسی اعتراضی بود، در کماست و پزشکان نسبت به وضعیت بحرانی او هشدار دادهاند. این سرنوشت تلخ گواهی است بر آنکه قرچک نه محل حبس، بلکه اردوگاه مرگ زنان زندانی است.
🔹در همین زندان، پریوش مسلمی مبتلا به سرطان از هرگونه خدمات درمانی محروم است و روز به روز به مرگ نزدیکتر میشود. راحله راحمیپور، زن دادخواه ۷۴ ساله که مستقیما از بیمارستان به همین زندان منتقل شده، با ضعف جسمانی و کهولت سن، در خطر جدی است. فریبا کمالآبادی، ۶۳ ساله و از جامعه بهایی، سیزدهمین سال حبس خود را در همین دیوارهای پوسیده میگذراند. دیگر زندانیان سیاسی زن از جمله الهام صالحی نیز در شرایط نگرانکننده به سر میبرند؛ شرایطی که عملا به فرسایش تدریجی جان و روان آنان میانجامد.
🔹قرچک تنها قتلگاه زندانیان سیاسی نیست. زندانیان عادی، قربانیان جرایم عمومی، نیز در این جهنم زنده زنده میسوزند. همین چند روز پیش یک زندانی زن در همین زندان جان باخت، بیآنکه دسترسی به درمان داشته باشد. در قرچک، بیماری، گرسنگی، آلودگی، و تحقیر، بخشی از برنامهریزی آگاهانه است، روشی برای شکستن تن و روح انسانها.
🔹چند انسان بیگناه دیگر باید سالم وارد قرچک شوند و سپس یا جنازهشان بیرون بیاید یا با بیماری لاعلاج بازگردند، تا این شکنجهگاه تعطیل شود؟! زندان قرچک ورامین نه فقط لکه ننگی بر کارنامه جمهوری اسلامی است، که یک جنایت سازمانیافته علیه زنان زندانی است. امروز، توجه فوری همه ما باید به وضعیت حاد این زندان و بهویژه جان سمیه رشیدی معطوف باشد. فردا بدون شک دیر خواهد بود.
🔹شکنجهگاه قرچک ورامین باید تعطیل شود.
#زندان_قرچک #راحله_راحمی_پور #سمیه_رشیدی #فریبا_کمال_آبادی #پریوش_مسلمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍27❤6💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گریه دردناک مادر جاویدنام مهدی ببرنژاد، در سومین سالگرد جانباختن او
رضا ببرنژاد نوشت:
سومین سالگرد برادرم #مهدی_ببرنژاد تو غریبانهترین شکل ممکن هم گذشت...
۳ سالی که بیشترین ظلمش به مادرم شد. پسری که از ۳ سالگی با زحمت و سختی و کار کردن رسوند به ۲۲ سالگی که بشه عصای دست
ولی ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با گلوله کشتن و همه آرزوهای مادرم با مهدی خاک شد.»
@reza_babrnezhad
مهدی ببرنژاد همان جوانی است که ماموران امنیتی اجازه انتقال او را به اتاق عمل ندادند تا جانش را از دست بدهد
مهدی، معترضی که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در خیابان اصلی قوچان تیر خورد.
جوانی که نیروهای امنیتی در بیمارستان به او اجازه ندادند به اتاق عمل برده شود و پشت در اتاق عمل جان شیرینش را داد.
یک منبع آگاه درباره نحوه کشتهشدن مهدی گفته است: «همان شب قبل از مهدی ۳ نفر کشته شدند، تعداد زیادی تیرخوردند، وقتی مهدی تیر میخورد، او را با موتور به یک کلینیک میبرند، اما در کلینیک کسی به مهدی کمک نمیکند، دوستانش او را سوار ماشین میکنند و به اورژانس بیمارستان میبرند، او هنوز زنده بود، وقتی دکترها میخواهند او را به اتاق عمل ببرند، ماموران امنیتی مانع میشوند.
پیکر مهدی را به پزشک قانونی مشهد منتقل میکنند و خانواده برای گرفتن پیکر فرزندش میروند، اما خانواده مجبور بود تعهد بدهد، تعهد بدهد به اینکه در سکوت مراسم را برگزار کند، خانواده سه روز دوندگی کرد تا اینکه بتواند پیکر عزیزش را تحویل بگیرد.»
ماموران امنیتی حتی اجازه ندادند عکس مهدی را هنگام مراسم خاکسپاری بر روی مزار نصب کنند.»
مراسم خاکسپاری مهدی در سکوت و با حضور تعداد کمی از آشنایان و بستگان برگزار شد.
#مهدی_ببرنژاد #قوچان #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا ببرنژاد نوشت:
سومین سالگرد برادرم #مهدی_ببرنژاد تو غریبانهترین شکل ممکن هم گذشت...
۳ سالی که بیشترین ظلمش به مادرم شد. پسری که از ۳ سالگی با زحمت و سختی و کار کردن رسوند به ۲۲ سالگی که بشه عصای دست
ولی ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با گلوله کشتن و همه آرزوهای مادرم با مهدی خاک شد.»
@reza_babrnezhad
مهدی ببرنژاد همان جوانی است که ماموران امنیتی اجازه انتقال او را به اتاق عمل ندادند تا جانش را از دست بدهد
مهدی، معترضی که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در خیابان اصلی قوچان تیر خورد.
جوانی که نیروهای امنیتی در بیمارستان به او اجازه ندادند به اتاق عمل برده شود و پشت در اتاق عمل جان شیرینش را داد.
یک منبع آگاه درباره نحوه کشتهشدن مهدی گفته است: «همان شب قبل از مهدی ۳ نفر کشته شدند، تعداد زیادی تیرخوردند، وقتی مهدی تیر میخورد، او را با موتور به یک کلینیک میبرند، اما در کلینیک کسی به مهدی کمک نمیکند، دوستانش او را سوار ماشین میکنند و به اورژانس بیمارستان میبرند، او هنوز زنده بود، وقتی دکترها میخواهند او را به اتاق عمل ببرند، ماموران امنیتی مانع میشوند.
پیکر مهدی را به پزشک قانونی مشهد منتقل میکنند و خانواده برای گرفتن پیکر فرزندش میروند، اما خانواده مجبور بود تعهد بدهد، تعهد بدهد به اینکه در سکوت مراسم را برگزار کند، خانواده سه روز دوندگی کرد تا اینکه بتواند پیکر عزیزش را تحویل بگیرد.»
ماموران امنیتی حتی اجازه ندادند عکس مهدی را هنگام مراسم خاکسپاری بر روی مزار نصب کنند.»
مراسم خاکسپاری مهدی در سکوت و با حضور تعداد کمی از آشنایان و بستگان برگزار شد.
#مهدی_ببرنژاد #قوچان #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔44❤2
Forwarded from گفتوشنود
مدرس حوزه علمیه: منظور از شادی در دین بزن و برقص نیست
🔹️حسین تقیپور، مدرس حوزه علمیه، نوشت «بینشاطی و بیانگیزگی در دین مذموم شمرده شده، البته منظور از نشاط و شادی، خوشگذرانی بیهدف یا صرفاً بزن و برقص نیست؛ بلکه مقصود، نشاط در مسیر بندگی خداوند است.» او نوشت: «خیلیها فکر میکنند کسی که غم دارد یا مشکلات مالی و خانوادگی دارد.»
تقیپور اضافه کرد: «اسلام بهعنوان دینی کامل، بادوامترین و پایدارترین راهکارها را برای شادی و آرامش ارائه کرده است؛ راهکارهایی که با فطرت الهی و خلقت انسان هماهنگاند.»
این استاد حوزه علمیه درباره آرامش نوشت: «صدای باد در میان برگهای درختان، نغمه دلنشین پرندگان، تلاوت زیبای قرآن، مداحیهای معنوی، یا حتی ترانههای اصیل و سنتی که مبتذل نباشند، همه میتوانند نوعی موسیقی آرامبخش و نشاطآفرین باشند.»
❗️این اظهارات درباره شادی، تنها بر پایه نگاه دینی بیان شده، اما در عمل تنها بخش کوچکی از جامعه را در بر میگیرد و نگاهی کاملاً ایدئولوژیک و مذهبی دارد.
او شادی را صرفاً در چارچوب بندگی خدا و معیارهای مذهبی تعریف میکند، در حالیکه جامعه متشکل از افراد متنوع با باورها، سلیقهها و سبکهای زندگی متفاوت است.
محدود کردن شادی به قرائتی خاص از دین و نفی دیگر شیوههای سرگرمی و لذت، در واقع به معنای نادیده گرفتن آزادی انتخاب و حق افراد برای داشتن تعریف شخصی از شادی است؛ چیزی که در یک جامعه آزاد و چندصدایی باید به رسمیت شناخته شود.
#شادی #دین #آزادی_انتخاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مدرس حوزه علمیه: منظور از شادی در دین بزن و برقص نیست
🔹️حسین تقیپور، مدرس حوزه علمیه، نوشت «بینشاطی و بیانگیزگی در دین مذموم شمرده شده، البته منظور از نشاط و شادی، خوشگذرانی بیهدف یا صرفاً بزن و برقص نیست؛ بلکه مقصود، نشاط در مسیر بندگی خداوند است.» او نوشت: «خیلیها فکر میکنند کسی که غم دارد یا مشکلات مالی و خانوادگی دارد.»
تقیپور اضافه کرد: «اسلام بهعنوان دینی کامل، بادوامترین و پایدارترین راهکارها را برای شادی و آرامش ارائه کرده است؛ راهکارهایی که با فطرت الهی و خلقت انسان هماهنگاند.»
این استاد حوزه علمیه درباره آرامش نوشت: «صدای باد در میان برگهای درختان، نغمه دلنشین پرندگان، تلاوت زیبای قرآن، مداحیهای معنوی، یا حتی ترانههای اصیل و سنتی که مبتذل نباشند، همه میتوانند نوعی موسیقی آرامبخش و نشاطآفرین باشند.»
❗️این اظهارات درباره شادی، تنها بر پایه نگاه دینی بیان شده، اما در عمل تنها بخش کوچکی از جامعه را در بر میگیرد و نگاهی کاملاً ایدئولوژیک و مذهبی دارد.
او شادی را صرفاً در چارچوب بندگی خدا و معیارهای مذهبی تعریف میکند، در حالیکه جامعه متشکل از افراد متنوع با باورها، سلیقهها و سبکهای زندگی متفاوت است.
محدود کردن شادی به قرائتی خاص از دین و نفی دیگر شیوههای سرگرمی و لذت، در واقع به معنای نادیده گرفتن آزادی انتخاب و حق افراد برای داشتن تعریف شخصی از شادی است؛ چیزی که در یک جامعه آزاد و چندصدایی باید به رسمیت شناخته شود.
#شادی #دین #آزادی_انتخاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎32❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سیدمحسن موسوی، با انتشار این ویدئو در اینستاگرام نوشت:
«پسرم عزیز دل مامان این روزها حالم خیلی بده
پاییز یاد آور روزهای تلخ و غم انگیز من هست
داغ تو همیشه تازست 😭😭😭😭🖤🥀🕊️»
پدر محسن موسوی، هم پیشتر نوشته بود: «دادخواهی حق انسانی، شرعی و قانونی ماست.»
محسن موسوی، روز ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱، در اعتراضات محدوده بازار تهران بر اثر ضربههای باتون به سر کشته شد.
در مسیر سخت دادخواهی، خانوادههای دادخواه را تنها نگذاریم.
صفحه این مادر دادخواه در اینستاگرام
golimohammadi48
#دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پسرم عزیز دل مامان این روزها حالم خیلی بده
پاییز یاد آور روزهای تلخ و غم انگیز من هست
داغ تو همیشه تازست 😭😭😭😭🖤🥀🕊️»
پدر محسن موسوی، هم پیشتر نوشته بود: «دادخواهی حق انسانی، شرعی و قانونی ماست.»
محسن موسوی، روز ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱، در اعتراضات محدوده بازار تهران بر اثر ضربههای باتون به سر کشته شد.
در مسیر سخت دادخواهی، خانوادههای دادخواه را تنها نگذاریم.
صفحه این مادر دادخواه در اینستاگرام
golimohammadi48
#دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔35❤1
🔹 محکومیت کوروش جلیل، فعال مدنی اهل یاسوج، به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری
بنا به گزارش رسیده، شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو شهرستان بویراحمد، به ریاست قاضی امیر پارسا حقانی، مستشار دادگاه کیفری یک استان کهگیلویه و بویراحمد و دادرس علیالبدل دادگاه کیفری دو یاسوج، حکم محکومیت کوروش جلیل را صادر کرد.
اتهام او «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است. دادگاه با استناد به گزارش نهادهای اطلاعاتی، پیامکها، توییتها و استوریهای منتشرشده در فضای مجازی، یادداشتهای ذخیرهشده در تلفن همراه را از مصادیق این اتهام دانسته است.
دادگاه بدون حضور آقای جلیل تشکیل شد و قاضی حکم به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری صادر کرده است.
این رأی به صورت غیابی صادر شده و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همان شعبه و در ادامه ظرف ۲۰ روز قابل تجدیدنظر در محاکم استان کهگیلویه و بویراحمد است.
شلاق، از جمله مجازات قرون وسطایی و وحشیانه است که مصداق بارز شکنجه و نقض حقوق بشر است.
لازم به ذکر است، اخیرا آقای کوروش جلیل، در پروندههای متعددی احضار شده است و در یکی از پروندهها که همراه با تعدادی دیگر از فعالان یاسوج احضار شده، اتهامات سنگینی به او و دوستانش نسبت داده شده است.
#کوروش_جلیل #یاسوج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنا به گزارش رسیده، شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو شهرستان بویراحمد، به ریاست قاضی امیر پارسا حقانی، مستشار دادگاه کیفری یک استان کهگیلویه و بویراحمد و دادرس علیالبدل دادگاه کیفری دو یاسوج، حکم محکومیت کوروش جلیل را صادر کرد.
اتهام او «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است. دادگاه با استناد به گزارش نهادهای اطلاعاتی، پیامکها، توییتها و استوریهای منتشرشده در فضای مجازی، یادداشتهای ذخیرهشده در تلفن همراه را از مصادیق این اتهام دانسته است.
دادگاه بدون حضور آقای جلیل تشکیل شد و قاضی حکم به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری صادر کرده است.
این رأی به صورت غیابی صادر شده و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همان شعبه و در ادامه ظرف ۲۰ روز قابل تجدیدنظر در محاکم استان کهگیلویه و بویراحمد است.
شلاق، از جمله مجازات قرون وسطایی و وحشیانه است که مصداق بارز شکنجه و نقض حقوق بشر است.
لازم به ذکر است، اخیرا آقای کوروش جلیل، در پروندههای متعددی احضار شده است و در یکی از پروندهها که همراه با تعدادی دیگر از فعالان یاسوج احضار شده، اتهامات سنگینی به او و دوستانش نسبت داده شده است.
#کوروش_جلیل #یاسوج #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊22❤4👍1
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
⚠️ جعل هویت مسئولان مدارس در پیامرسانها؛
ارسال پیامهای جعلی به والدین در پیامرسانهای شاد، ایتا، روبیکا
قرار بود اپلیکیشن «شاد» پلی برای آموزش آنلاین باشد، اما خیلی زود به نماد ناامنی و باگهای بیپایان تبدیل شد. تقریبا هر روز گزارشی تازه از حفرههای امنیتی این اپ و دیگر پیامرسانهای داخلی مثل ایتا و روبیکا منتشر میشود. حالا هم کلاهبرداران سایبری با سوءاستفاده از همین ضعفها، سراغ خانوادهها و مدیران مدارس رفتهاند.
این مجرمان با هک یا جعل حساب مدیران و معاونان مدارس در شاد، ایتا و روبیکا، یا حتی ارسال پیام در تلگرام، واتساپ و اینستاگرام به والدین دانشآموزان، پیامهایی ارسال میکنند. محتوای این پیامها اغلب با عناوینی مثل «تکمیل ثبتنام»، «پرداخت شهریه» یا «فعالسازی حساب» است؛ اما در واقع هدفشان سرقت پول، اطلاعات شخصی و حتی کدهای تایید (OTP) است.
وقتی یک اپلیکیشن پر از حفره امنیتی به دانشآموزان و خانوادهها تحمیل میشود، طبیعی است که هکرها از همان راه نفوذ کرده و اطلاعات والدین، مدیران و معلمان را به سرقت ببرند. نتیجه هم روشن است: جعل هویت مسئولان مدرسه و کلاهبرداری مستقیم از خانوادهها.
این پرونده یک بار دیگر نشان میدهد که اپلیکیشنهای داخلی نه تنها امن نیستند، بلکه خودشان بستر تازهای برای جرایم سایبری ساختهاند. تا وقتی امنیت جدی گرفته نشود، هر روز باید منتظر باگ تازه و کلاهبرداری جدید باشیم.
⚫️ این توصیهها را جدی بگیرید:
پیش از هرگونه پرداخت یا ارسال اطلاعات، تنها از طریق تماس تلفنی یا مراجعه حضوری به مدرسه نسبت به صحت درخواست اطمینان حاصل کنید. اطلاعات مالی، خانوادگی و کدهای ورود را در اختیار دیگران حتی با ظاهر رسمی قرار ندهید و برای افزایش امنیت از قابلیت ورود دو مرحلهای در حسابهای پیامرسان آموزشی و شخصی استفاده کنید.
💰 tavaanatech
ارسال پیامهای جعلی به والدین در پیامرسانهای شاد، ایتا، روبیکا
قرار بود اپلیکیشن «شاد» پلی برای آموزش آنلاین باشد، اما خیلی زود به نماد ناامنی و باگهای بیپایان تبدیل شد. تقریبا هر روز گزارشی تازه از حفرههای امنیتی این اپ و دیگر پیامرسانهای داخلی مثل ایتا و روبیکا منتشر میشود. حالا هم کلاهبرداران سایبری با سوءاستفاده از همین ضعفها، سراغ خانوادهها و مدیران مدارس رفتهاند.
این مجرمان با هک یا جعل حساب مدیران و معاونان مدارس در شاد، ایتا و روبیکا، یا حتی ارسال پیام در تلگرام، واتساپ و اینستاگرام به والدین دانشآموزان، پیامهایی ارسال میکنند. محتوای این پیامها اغلب با عناوینی مثل «تکمیل ثبتنام»، «پرداخت شهریه» یا «فعالسازی حساب» است؛ اما در واقع هدفشان سرقت پول، اطلاعات شخصی و حتی کدهای تایید (OTP) است.
وقتی یک اپلیکیشن پر از حفره امنیتی به دانشآموزان و خانوادهها تحمیل میشود، طبیعی است که هکرها از همان راه نفوذ کرده و اطلاعات والدین، مدیران و معلمان را به سرقت ببرند. نتیجه هم روشن است: جعل هویت مسئولان مدرسه و کلاهبرداری مستقیم از خانوادهها.
این پرونده یک بار دیگر نشان میدهد که اپلیکیشنهای داخلی نه تنها امن نیستند، بلکه خودشان بستر تازهای برای جرایم سایبری ساختهاند. تا وقتی امنیت جدی گرفته نشود، هر روز باید منتظر باگ تازه و کلاهبرداری جدید باشیم.
پیش از هرگونه پرداخت یا ارسال اطلاعات، تنها از طریق تماس تلفنی یا مراجعه حضوری به مدرسه نسبت به صحت درخواست اطمینان حاصل کنید. اطلاعات مالی، خانوادگی و کدهای ورود را در اختیار دیگران حتی با ظاهر رسمی قرار ندهید و برای افزایش امنیت از قابلیت ورود دو مرحلهای در حسابهای پیامرسان آموزشی و شخصی استفاده کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍11❤2
Forwarded from گفتوشنود
پرسش بی پاسخ حافظ:
«این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است؟
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست»
او مسئلهای را طرح میکند که هنوز وجدان بشر را میآزارد: اگر خدایی دانا و عادل هست، چرا جهان سرشار از رنج و بیعدالتی است؟ چرا کودکان بیگناه قربانی جنگ و فقر میشوند و چرا انسانها دردهای بیثمر میکشند؟ پاسخ رایج دینداران معمولاً این است که «اینها امتحان است» یا «راز حکمت خدا پوشیده است». اما این پاسخها عملاً رنج را توجیه میکنند، نه آنکه پاسخی قانعکننده باشند.
از همین تصور خداوند مطلق، در تاریخ بارها قدرتهای مطلق زمینی سر برآوردهاند. تا الله باشد، رسولالله و «نمایندگان خدا» نیز خواهند بود؛ و همین دستاویزی برای فساد و استبداد میشود. جمهوری اسلامی نمونهی روشن این چرخه است: حکومتی که خود را به خدا و ماورای طبیعت میچسباند تا هر نقد و اعتراضی را «کفر» یا «محاربه» بنامد. به نام خدا آزادی سرکوب میشود، به نام دین تبعیض و خشونت نهادینه میگردد، و به نام «حکمت الهی» فساد ساختاری توجیه میشود.
استبداد دینی دقیقاً از همین قداست مطلق تغذیه میکند: وقتی خدا پرسشناپذیر فرض میشود، نمایندگان زمینی او نیز خود را فراتر از هر پرسش و حسابکشی میدانند. نتیجه همان چیزی است که در ایران امروز دیده میشود: سرکوب سیستماتیک، اعدام معترضان، تبعیض علیه زنان و اقلیتها، و تحمیل رنج بیپایان بر جامعه.
اما بشر در مسیر بلوغ خود میآموزد که برای زیستن اخلاقی و انسانی، به موجودی ماورایی نیاز ندارد. خرد، وجدان و همدلی برای ساختن جهانی عادلانه کافیاند. بسیاری از ملتها نشان دادهاند که بدون دینسالاری، میتوان بر شالودهی حقوق بشر و مسئولیت انسانی زندگی کرد.
قاطعانه نمیتوان گفت خدایی نیست؛ اما وصل کردن همه چیز به او و مشروعیت دادن به قدرت مطلق به نام او، نه منطقی است و نه اخلاقی. رهایی از استبداد دینی یعنی بازگشت به خرد و وجدان انسان. آیندهی انسانیتر ما، نه از آسمان، که از خود ما آغاز میشود.
🔹️✍️این مطلب توسط همراهان گفتوشنود نوشته شده و بازتاب دهنده دیدگاه نویسنده و صرفا بهعنوان پیامی از همراهان منتشر شده است.
هرگونه دخل و تصرف و ویرایش در یادداشتهای ارسالی توسط آموزشکده آزاد است.
#حکمت #تقدیر #خدا #خردگرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پرسش بی پاسخ حافظ:
«این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است؟
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست»
او مسئلهای را طرح میکند که هنوز وجدان بشر را میآزارد: اگر خدایی دانا و عادل هست، چرا جهان سرشار از رنج و بیعدالتی است؟ چرا کودکان بیگناه قربانی جنگ و فقر میشوند و چرا انسانها دردهای بیثمر میکشند؟ پاسخ رایج دینداران معمولاً این است که «اینها امتحان است» یا «راز حکمت خدا پوشیده است». اما این پاسخها عملاً رنج را توجیه میکنند، نه آنکه پاسخی قانعکننده باشند.
از همین تصور خداوند مطلق، در تاریخ بارها قدرتهای مطلق زمینی سر برآوردهاند. تا الله باشد، رسولالله و «نمایندگان خدا» نیز خواهند بود؛ و همین دستاویزی برای فساد و استبداد میشود. جمهوری اسلامی نمونهی روشن این چرخه است: حکومتی که خود را به خدا و ماورای طبیعت میچسباند تا هر نقد و اعتراضی را «کفر» یا «محاربه» بنامد. به نام خدا آزادی سرکوب میشود، به نام دین تبعیض و خشونت نهادینه میگردد، و به نام «حکمت الهی» فساد ساختاری توجیه میشود.
استبداد دینی دقیقاً از همین قداست مطلق تغذیه میکند: وقتی خدا پرسشناپذیر فرض میشود، نمایندگان زمینی او نیز خود را فراتر از هر پرسش و حسابکشی میدانند. نتیجه همان چیزی است که در ایران امروز دیده میشود: سرکوب سیستماتیک، اعدام معترضان، تبعیض علیه زنان و اقلیتها، و تحمیل رنج بیپایان بر جامعه.
اما بشر در مسیر بلوغ خود میآموزد که برای زیستن اخلاقی و انسانی، به موجودی ماورایی نیاز ندارد. خرد، وجدان و همدلی برای ساختن جهانی عادلانه کافیاند. بسیاری از ملتها نشان دادهاند که بدون دینسالاری، میتوان بر شالودهی حقوق بشر و مسئولیت انسانی زندگی کرد.
قاطعانه نمیتوان گفت خدایی نیست؛ اما وصل کردن همه چیز به او و مشروعیت دادن به قدرت مطلق به نام او، نه منطقی است و نه اخلاقی. رهایی از استبداد دینی یعنی بازگشت به خرد و وجدان انسان. آیندهی انسانیتر ما، نه از آسمان، که از خود ما آغاز میشود.
🔹️✍️این مطلب توسط همراهان گفتوشنود نوشته شده و بازتاب دهنده دیدگاه نویسنده و صرفا بهعنوان پیامی از همراهان منتشر شده است.
هرگونه دخل و تصرف و ویرایش در یادداشتهای ارسالی توسط آموزشکده آزاد است.
#حکمت #تقدیر #خدا #خردگرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10❤4
حکم اعدام پیمان، امین، فرحآور، شاعر اهل گیلان محبوس در زندان لاکان رشت، در دیوان عالی کشور تایید شد. پیشتر شعبه اول دادگاه انقلاب رشت این شاعر را به اعدام محکوم کرده بود، اکنون شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور این حکم را تایید کرده است.
رامین صفرنیا، وکیل مدافع این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی اعلام کرد که درخواست اعاده دادرسی به عالیترین مرجع قضایی کشور ارائه خواهد شد.
بر اساس حکم صادره، او به اتهام "بغی" و "محاربه" مجرم شناخته شده است.
گفته میشود که این اتهامات بر پایه سرودهها و فعالیتهای اعتراضی او در زمینه عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی مطرح شدهاند.
فرحآور در شهریور ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ابتدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شد. او پس از پایان بازجوییها به زندان لاکان انتقال یافت. وی پدر یک کودک ۱۰ ساله است و پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و هنری خود با برخوردهای امنیتی مواجه شده بود.
#پیمان_فرح_آور #نه_به_اعدام #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رامین صفرنیا، وکیل مدافع این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی اعلام کرد که درخواست اعاده دادرسی به عالیترین مرجع قضایی کشور ارائه خواهد شد.
بر اساس حکم صادره، او به اتهام "بغی" و "محاربه" مجرم شناخته شده است.
گفته میشود که این اتهامات بر پایه سرودهها و فعالیتهای اعتراضی او در زمینه عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی مطرح شدهاند.
فرحآور در شهریور ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ابتدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شد. او پس از پایان بازجوییها به زندان لاکان انتقال یافت. وی پدر یک کودک ۱۰ ساله است و پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و هنری خود با برخوردهای امنیتی مواجه شده بود.
#پیمان_فرح_آور #نه_به_اعدام #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29🕊5❤1👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
تصاویری از حضور و صدای جاویدنام دکتر آیدا رستمی، وقتی در خیابان شعار میداد
آرمین رستمی، برادر آیدا پیشت این ویدیو را منتشر کرده بود و نوشته بود:
«لحظههایی از دکتر آیدا رستمی، همون وقتی که نه فقط با دستهاش درمان میکرد، بلکه با صداش هم فریاد میزد.
تو خیابون، کنار مردم، علیه رژیم جنایتکار آخوندی.
و حالا این تصویر،
مثل پرچم، در دست تاریخ میلرزد.
یادگاری از دختری که نهتنها شجاع بود،
بلکه صدایش، ارتشی را به لرزه انداخت.
ما صدای آیدا را تکرار میکنیم.
تا روزی که حقیقت، پیروز شود.
مراعهدیست با جانان .....»
🌱🕊️🩸
تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱ ، پزشکی شریف به نام آیدا رستمی مفقود شد و فردای آن روز، پیکر بیجانش تحویل خانوادهاش شد.
آیدا پزشکی بود که به صورت مخفیانه به مداوای آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ میپرداخت.
#آیدا_رستمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از حضور و صدای جاویدنام دکتر آیدا رستمی، وقتی در خیابان شعار میداد
آرمین رستمی، برادر آیدا پیشت این ویدیو را منتشر کرده بود و نوشته بود:
«لحظههایی از دکتر آیدا رستمی، همون وقتی که نه فقط با دستهاش درمان میکرد، بلکه با صداش هم فریاد میزد.
تو خیابون، کنار مردم، علیه رژیم جنایتکار آخوندی.
و حالا این تصویر،
مثل پرچم، در دست تاریخ میلرزد.
یادگاری از دختری که نهتنها شجاع بود،
بلکه صدایش، ارتشی را به لرزه انداخت.
ما صدای آیدا را تکرار میکنیم.
تا روزی که حقیقت، پیروز شود.
مراعهدیست با جانان .....»
🌱🕊️🩸
تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱ ، پزشکی شریف به نام آیدا رستمی مفقود شد و فردای آن روز، پیکر بیجانش تحویل خانوادهاش شد.
آیدا پزشکی بود که به صورت مخفیانه به مداوای آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ میپرداخت.
#آیدا_رستمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤40
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام مادر جاویدنام بهنام لایقپور، به مناسبت سالگرد جانباختن فرزندش:
«بنام خداوند بهنام لایق پور
دوستان گرامی، از همراهی، همدردی و حضور پرمهر شما در مجلس ختم عزیزمان صمیمانه سپاسگزاریم. حضور شما در این سه سال آرامش و قوت قلبی برای خانواده ما به ارمغان آورد و شجاعتمان را برای عبور از این دشوار چند برابر کرد. از پیامهای تسلیت، دعاها و محبتهای بیدریغتان بینهایت ممنونیم. شما با حضور خود، یاد عزیزمان را گرامی داشتید و به ما فرصت دادید تا با هم در این غم شریک شویم. در پناه خداوند مهربان سلامتی و آرامش را برای همگان آرزو میکنیم.
با سپاس فراوان حمیده بی غم
سی ام شهریور ماه هزار و چهارصد و چهار
سومین یاد بود #بهنام_لایق_پور 🥀🕊 »
#بهنام_لایق_پور #دادخواهی #رشت #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بنام خداوند بهنام لایق پور
دوستان گرامی، از همراهی، همدردی و حضور پرمهر شما در مجلس ختم عزیزمان صمیمانه سپاسگزاریم. حضور شما در این سه سال آرامش و قوت قلبی برای خانواده ما به ارمغان آورد و شجاعتمان را برای عبور از این دشوار چند برابر کرد. از پیامهای تسلیت، دعاها و محبتهای بیدریغتان بینهایت ممنونیم. شما با حضور خود، یاد عزیزمان را گرامی داشتید و به ما فرصت دادید تا با هم در این غم شریک شویم. در پناه خداوند مهربان سلامتی و آرامش را برای همگان آرزو میکنیم.
با سپاس فراوان حمیده بی غم
سی ام شهریور ماه هزار و چهارصد و چهار
سومین یاد بود #بهنام_لایق_پور 🥀🕊 »
#بهنام_لایق_پور #دادخواهی #رشت #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33
سپیده قلیان، زندانی سیاسی سابق، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس، از شیرین سعیدی نوشت:
«شیرین سعیدی، روزنامهنگار حوزه اقتصادی، دو سال است که در زندان به سر میبرد و هماکنون در زندان قرچک است. عجیب است که تاکنون هیچ حمایتی از سوی روزنامهنگاران برای او صورت نگرفته و این تنهایی برای شیرین حقیقتاً دردناک است. امیدوارم بهزودی آزاد شود.»
شیرین سعیدی، روزنامهنگار، ۲دی۱۴۰۲ ، پس از احضار به دادسرا بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد. او هماکنون در زندان بدنام قرچک محبوس است. شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، این روزنامهنگار را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس محکوم کرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_سعیدی
@Tavaana_TavaanaTech
«شیرین سعیدی، روزنامهنگار حوزه اقتصادی، دو سال است که در زندان به سر میبرد و هماکنون در زندان قرچک است. عجیب است که تاکنون هیچ حمایتی از سوی روزنامهنگاران برای او صورت نگرفته و این تنهایی برای شیرین حقیقتاً دردناک است. امیدوارم بهزودی آزاد شود.»
شیرین سعیدی، روزنامهنگار، ۲دی۱۴۰۲ ، پس از احضار به دادسرا بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد. او هماکنون در زندان بدنام قرچک محبوس است. شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، این روزنامهنگار را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس محکوم کرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_سعیدی
@Tavaana_TavaanaTech
💔41
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مهسا موگویی، در این ویدیو میگوید که به مناسبت سومین سالگرد جانباختن جاویدنام مهسا موگوی برای صد دانش آموز نیازمند لوازم تحریر تهیه شد و همچنین مبلغی کمک مالی به چند خانواده نیازمند شد.
«تا هدیه و یادگاری باشد از طرف "مهسا" برای هموطنانش
و جاودانگی نام و یادش در قلب و ذهن مردم عزیز و باغیرتی
که همیشه کنار ما هستند
به امید روزی که توی دست هیچ مادری عکس فرزندش نباشه.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تا هدیه و یادگاری باشد از طرف "مهسا" برای هموطنانش
و جاودانگی نام و یادش در قلب و ذهن مردم عزیز و باغیرتی
که همیشه کنار ما هستند
به امید روزی که توی دست هیچ مادری عکس فرزندش نباشه.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔44❤6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سه سالت گذشت، من چرا موندم؟»
مادر جاویدنام پارسا رضادوست، در سومین سالگرد جانباختن فرزندش، با او درد دل میکند.
پارسا رضادوست در حالی که گلوله خورده بود، در مغازهای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.
روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سالهایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازهای که صاحب آن پارسا را میشناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.
اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از اینکه پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضادوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنهای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ سالهای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویههاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.
#پارسا_رضادوست #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام پارسا رضادوست، در سومین سالگرد جانباختن فرزندش، با او درد دل میکند.
پارسا رضادوست در حالی که گلوله خورده بود، در مغازهای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.
روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سالهایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازهای که صاحب آن پارسا را میشناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.
اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از اینکه پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضادوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنهای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ سالهای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویههاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.
#پارسا_رضادوست #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32❤5
Forwarded from گفتوشنود
حسامالدین محمد جنیدی (یحیی) نوکیش مسیحی، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ورامین به ریاست قاضی اشکان رامش، به دلیل باورهای دینی و فعالیتهای مسالمتآمیز خود به هشت سال و یک ماه حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که در تاریخ ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۴ صادر شده است، آقای جنیدی را بر اساس مواد ۵۰۰، ۵۰۰ مکرر و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته است. وی به اتهام «فعالیت تبلیغی مغایر با شرع اسلام به لحاظ ارتباط با خارج از کشور» به هفت سال و شش ماه حبس و برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هفت ماه حبس دیگر محکوم شده است.
دستگیری آقای جنیدی به آبانماه سال گذشته بازمیگردد، زمانی که او به همراه چهار شهروند مسیحی دیگر در جریان یورش همزمان مأموران وزارت اطلاعات به منازل و محل کارشان در شهرستان ورامین بازداشت شدند. در حین بازداشت، مأموران اطلاعاتی وسایل شخصی آقای جنیدی، از جمله کتب مقدس، لپتاپ، سه دستگاه تلفن همراه و مبلغ پنجاه میلیون تومان پول نقد را ضبط کردند.
وی پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشتگاه تحت کنترل وزارت اطلاعات، منتقل شد و به مدت چهل روز تحت بازجوییهای مکرر و فشرده قرار گرفت. آقای جنیدی سرانجام با تودیع وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.
بر اساس جزئیات پرونده از دلایل اتهامات این نوکیش مسیحی ۴۵ ساله، شرکت در دورههای آموزش مسیحیت در خارج از کشور (ترکیه)، حضور در کلیساهای آنلاین و خانگی و همچنین تبلیغ مسیحیت در فضای مجازی و حقیقی عنوان شده است.
منبع :آژانس خبری مسیحیان ایران/محبتنیوز
#نوکیش_مسیحی #رواداری #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حسامالدین محمد جنیدی (یحیی) نوکیش مسیحی، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ورامین به ریاست قاضی اشکان رامش، به دلیل باورهای دینی و فعالیتهای مسالمتآمیز خود به هشت سال و یک ماه حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که در تاریخ ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۴ صادر شده است، آقای جنیدی را بر اساس مواد ۵۰۰، ۵۰۰ مکرر و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته است. وی به اتهام «فعالیت تبلیغی مغایر با شرع اسلام به لحاظ ارتباط با خارج از کشور» به هفت سال و شش ماه حبس و برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هفت ماه حبس دیگر محکوم شده است.
دستگیری آقای جنیدی به آبانماه سال گذشته بازمیگردد، زمانی که او به همراه چهار شهروند مسیحی دیگر در جریان یورش همزمان مأموران وزارت اطلاعات به منازل و محل کارشان در شهرستان ورامین بازداشت شدند. در حین بازداشت، مأموران اطلاعاتی وسایل شخصی آقای جنیدی، از جمله کتب مقدس، لپتاپ، سه دستگاه تلفن همراه و مبلغ پنجاه میلیون تومان پول نقد را ضبط کردند.
وی پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشتگاه تحت کنترل وزارت اطلاعات، منتقل شد و به مدت چهل روز تحت بازجوییهای مکرر و فشرده قرار گرفت. آقای جنیدی سرانجام با تودیع وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.
بر اساس جزئیات پرونده از دلایل اتهامات این نوکیش مسیحی ۴۵ ساله، شرکت در دورههای آموزش مسیحیت در خارج از کشور (ترکیه)، حضور در کلیساهای آنلاین و خانگی و همچنین تبلیغ مسیحیت در فضای مجازی و حقیقی عنوان شده است.
منبع :آژانس خبری مسیحیان ایران/محبتنیوز
#نوکیش_مسیحی #رواداری #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔23🕊6❤1
آغاز اعتصاب غذای خشک حسین رونقی؛ جان در معرض خطر جدی
حسین رونقی، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در تماس تلفنی با مادرش اعلام کرد از شامگاه چهارشنبه دوم مهر ۱۴۰۴ اعتصاب غذای خود را از «تر» به «خشک» تغییر میدهد. او پیشتر به مدت ۲۲ روز در اعتصاب غذای تر (با نوشیدن آب و چای) بهسر برده بود و اکنون حتی از نوشیدن آب نیز خودداری میکند.
اعتصاب غذای خشک خطرناکترین شکل اعتراض مدنی است. بدن انسان بهطور متوسط تنها ۳ تا ۵ روز بدون آب توان بقا دارد و حتی در بهترین شرایط، بیش از یک هفته ادامه آن تقریباً همیشه مرگبار است. کمآبی شدید بهسرعت موجب افت فشار خون، نارسایی کلیوی و کبدی، اختلالات الکترولیتی، تشنج، ایست قلبی و در نهایت مرگ میشود.
در شرایط حسین رونقی، خطرات چند برابر است. او هماکنون پس از سه هفته اعتصاب غذای تر در وضعیت بحرانی بهسر میبرد؛ ذخایر بدنش تحلیل رفته و اندامهای حیاتی بهویژه کلیهها ـ که از قبل آسیبپذیر بودهاند ـ در معرض فروپاشی قرار دارند. در چنین شرایطی، ورود به اعتصاب خشک میتواند حتی ظرف یک یا دو روز جان او را به خطر جدی بیندازد.
نشانههای اولیه شامل عطش شدید، کاهش یا قطع ادرار، ضعف و سرگیجه در همان روزهای نخست بروز میکند و بهسرعت به نارسایی کلیوی و قلبی منجر میشود. تداوم اعتصاب خشک بدون مراقبت فوری پزشکی، عملاً به معنای قرار گرفتن در مسیر مرگ است.
⚠️ حسین رونقی اکنون در معرض تهدید مستقیم و فوری جان قرار دارد و بیتوجهی به وضعیت او میتواند به مرگ او بینجامد. قطعا مسئولیت هر اتفاق ناگواری برای حسین رونقی، با جمهوری اسلامی است.
حسین رونقی اخیرا در نامهای نوشته است:
«یقین داشته باشیم این دوران تاریک ایران تمام خواهد شد، اما امروز، اکنون و در چنین شرایطی زنده ماندن به هر قیمتی مطلوب و انتخاب من نیست، آن هم زیر سایهی حاکمیتی خودکامِه که زندگی ایرانیان برای او اهمیتی ندارد، حتی اگر زندگی شهروندی به جرعهای آب وابسته باشد.»
او پیشتر نیز نوشته بود:
«ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آمادهایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنجدیدهاش زنده نگه داریم.
بنابراین، تصمیم بنده این است: روی اصول و ارزشهای انسانی و ملی که به آنها باورمندم بایستم و آتشی به جان بیفکنم که شاید قفسها و حصارهای موجود را بسوزاند و نوری به قلب مردم ایران بتاباند؛ شاید که از این درد و رنج ملی رها شویم. چنین تصمیمی گرفتهام چون معتقدم: نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم.»
لازم به ذکر است، نگهداری آقای رونقی در زندان طبق گواهی عدم تحمل حبس صادر شده از سوی پزشکی قانونی، غیرقانونی است.
تا کنون آقای رونقی از پذیرش سرم و بستریشدن در بهداری یا بیمارستان امتناع کرده است.
#حسين_رونقى #اعتصاب_غذا #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در تماس تلفنی با مادرش اعلام کرد از شامگاه چهارشنبه دوم مهر ۱۴۰۴ اعتصاب غذای خود را از «تر» به «خشک» تغییر میدهد. او پیشتر به مدت ۲۲ روز در اعتصاب غذای تر (با نوشیدن آب و چای) بهسر برده بود و اکنون حتی از نوشیدن آب نیز خودداری میکند.
اعتصاب غذای خشک خطرناکترین شکل اعتراض مدنی است. بدن انسان بهطور متوسط تنها ۳ تا ۵ روز بدون آب توان بقا دارد و حتی در بهترین شرایط، بیش از یک هفته ادامه آن تقریباً همیشه مرگبار است. کمآبی شدید بهسرعت موجب افت فشار خون، نارسایی کلیوی و کبدی، اختلالات الکترولیتی، تشنج، ایست قلبی و در نهایت مرگ میشود.
در شرایط حسین رونقی، خطرات چند برابر است. او هماکنون پس از سه هفته اعتصاب غذای تر در وضعیت بحرانی بهسر میبرد؛ ذخایر بدنش تحلیل رفته و اندامهای حیاتی بهویژه کلیهها ـ که از قبل آسیبپذیر بودهاند ـ در معرض فروپاشی قرار دارند. در چنین شرایطی، ورود به اعتصاب خشک میتواند حتی ظرف یک یا دو روز جان او را به خطر جدی بیندازد.
نشانههای اولیه شامل عطش شدید، کاهش یا قطع ادرار، ضعف و سرگیجه در همان روزهای نخست بروز میکند و بهسرعت به نارسایی کلیوی و قلبی منجر میشود. تداوم اعتصاب خشک بدون مراقبت فوری پزشکی، عملاً به معنای قرار گرفتن در مسیر مرگ است.
⚠️ حسین رونقی اکنون در معرض تهدید مستقیم و فوری جان قرار دارد و بیتوجهی به وضعیت او میتواند به مرگ او بینجامد. قطعا مسئولیت هر اتفاق ناگواری برای حسین رونقی، با جمهوری اسلامی است.
حسین رونقی اخیرا در نامهای نوشته است:
«یقین داشته باشیم این دوران تاریک ایران تمام خواهد شد، اما امروز، اکنون و در چنین شرایطی زنده ماندن به هر قیمتی مطلوب و انتخاب من نیست، آن هم زیر سایهی حاکمیتی خودکامِه که زندگی ایرانیان برای او اهمیتی ندارد، حتی اگر زندگی شهروندی به جرعهای آب وابسته باشد.»
او پیشتر نیز نوشته بود:
«ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آمادهایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنجدیدهاش زنده نگه داریم.
بنابراین، تصمیم بنده این است: روی اصول و ارزشهای انسانی و ملی که به آنها باورمندم بایستم و آتشی به جان بیفکنم که شاید قفسها و حصارهای موجود را بسوزاند و نوری به قلب مردم ایران بتاباند؛ شاید که از این درد و رنج ملی رها شویم. چنین تصمیمی گرفتهام چون معتقدم: نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم.»
لازم به ذکر است، نگهداری آقای رونقی در زندان طبق گواهی عدم تحمل حبس صادر شده از سوی پزشکی قانونی، غیرقانونی است.
تا کنون آقای رونقی از پذیرش سرم و بستریشدن در بهداری یا بیمارستان امتناع کرده است.
#حسين_رونقى #اعتصاب_غذا #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔41❤5👎2💯2