Forwarded from گفتوشنود
خمینی:
خانواده شهدا چشم و چراغ این ملتند!
ظلم بزرگ جمهوری اسلامی در حق خانواده شهدا و جانبازان
خانوادههای شهدا و جانبازان، حق دارند برای عزیزانشان سوگواری کنند، اما این حق از آنها سلب شده است. جمهوری اسلامی، به جای احترام به رنج آنان، مرگ فرزند یا همسرشان را مصادره کرده و او را به یک «نماد ایدئولوژیک» تبدیل میکند. پدر، مادر یا همسر شهید نمیتوانند عزیزشان را صرفاً به عنوان انسانی که از دست دادهاند به یاد آورند؛ مجبورند او را یک قهرمان بیعیب و نقص ببینند و با روایت رسمی همراه شوند. هیچ گریهای پذیرفته نمیشود و هیچ شکایتی به گوش نمیرسد.
بهسختی میتوان اعتراض کرد. خانوادهها نمیتوانند بپرسند چرا فرزندشان به میدان مین فرستاده شد یا چرا تحت تهییج و تبلیغات قرار گرفت. هر اعتراضی برچسب «بیایمانی» یا «ضد انقلاب» میخورد. در نتیجه، خانوادهها دو بار قربانی میشوند: یک بار با مرگ عزیزشان و بار دیگر با سرکوب صدای خود و ربوده شدن حق بیان حقیقت.
این وضعیت پیامدهای روانی و اجتماعی شدیدی دارد. سوگ ناتمام، خشم فروخورده، افسردگی و بیاعتمادی به نظام تنها بخشی از زخمهای خانوادههاست. نسلهای بعد نیز شاهدند که حقیقت عزیزانشان هرگز گفته نمیشود.
با وجود آنکه خمینی خانوادههای شهدا را «چشم و چراغ ملت» مینامد، این تقدیر ظاهری نمیتواند حقیقت تلخ نقش حکومت در به خاک و خون کشیدن وطن و فرزندانش را پنهان کند. همان حکومتی که با تهییج، تبلیغات و سیاستهای نظامی، جان جوانان را به میدان خطر فرستاد، امروز با الفاظی پرطنین، خود را بیگناه جلوه میدهد و خانوادهها را برای فداکاریهای ناخواسته ستایش میکند. این نوع تقدیر، نه تنها درد و اندوه واقعی خانوادهها را نادیده میگیرد، بلکه ریاکاری آشکار و مصادره عاطفی سوگ آنهاست. سوگ واقعی، اعتراض و حق بیان حقیقت برای خانوادهها همچنان پایمال میشود، در حالی که حکومت با روایت رسمی و ستایش شعاری، هم نقش خود در فجایع را پاک میکند و هم حق طبیعی خانوادهها را ربوده است.
مطالعه بیشتر در وبسایت
https://dialog.tavaana.org/ir-injustice-martyrs-families-veterans/
#حکومت_ایدئولوژیک #شهید #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
خمینی:
خانواده شهدا چشم و چراغ این ملتند!
ظلم بزرگ جمهوری اسلامی در حق خانواده شهدا و جانبازان
خانوادههای شهدا و جانبازان، حق دارند برای عزیزانشان سوگواری کنند، اما این حق از آنها سلب شده است. جمهوری اسلامی، به جای احترام به رنج آنان، مرگ فرزند یا همسرشان را مصادره کرده و او را به یک «نماد ایدئولوژیک» تبدیل میکند. پدر، مادر یا همسر شهید نمیتوانند عزیزشان را صرفاً به عنوان انسانی که از دست دادهاند به یاد آورند؛ مجبورند او را یک قهرمان بیعیب و نقص ببینند و با روایت رسمی همراه شوند. هیچ گریهای پذیرفته نمیشود و هیچ شکایتی به گوش نمیرسد.
بهسختی میتوان اعتراض کرد. خانوادهها نمیتوانند بپرسند چرا فرزندشان به میدان مین فرستاده شد یا چرا تحت تهییج و تبلیغات قرار گرفت. هر اعتراضی برچسب «بیایمانی» یا «ضد انقلاب» میخورد. در نتیجه، خانوادهها دو بار قربانی میشوند: یک بار با مرگ عزیزشان و بار دیگر با سرکوب صدای خود و ربوده شدن حق بیان حقیقت.
این وضعیت پیامدهای روانی و اجتماعی شدیدی دارد. سوگ ناتمام، خشم فروخورده، افسردگی و بیاعتمادی به نظام تنها بخشی از زخمهای خانوادههاست. نسلهای بعد نیز شاهدند که حقیقت عزیزانشان هرگز گفته نمیشود.
با وجود آنکه خمینی خانوادههای شهدا را «چشم و چراغ ملت» مینامد، این تقدیر ظاهری نمیتواند حقیقت تلخ نقش حکومت در به خاک و خون کشیدن وطن و فرزندانش را پنهان کند. همان حکومتی که با تهییج، تبلیغات و سیاستهای نظامی، جان جوانان را به میدان خطر فرستاد، امروز با الفاظی پرطنین، خود را بیگناه جلوه میدهد و خانوادهها را برای فداکاریهای ناخواسته ستایش میکند. این نوع تقدیر، نه تنها درد و اندوه واقعی خانوادهها را نادیده میگیرد، بلکه ریاکاری آشکار و مصادره عاطفی سوگ آنهاست. سوگ واقعی، اعتراض و حق بیان حقیقت برای خانوادهها همچنان پایمال میشود، در حالی که حکومت با روایت رسمی و ستایش شعاری، هم نقش خود در فجایع را پاک میکند و هم حق طبیعی خانوادهها را ربوده است.
مطالعه بیشتر در وبسایت
https://dialog.tavaana.org/ir-injustice-martyrs-families-veterans/
#حکومت_ایدئولوژیک #شهید #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤16💔6
اعلام دیرهنگام مرگ یک زندانی زن دیگر در زندان قرچک
سودابه اسدی، زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین، روز سهشنبه ۲۵ شهریورماه به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داده است. بنا به اعلام منابع مطلع، این زندانی روز سهشنبه از دنیا رفته اما خبر فوت او دیرتر اعلام شده است.
درباره اتهامات این زندانی، «اتهامات مالی» و «اتهامات مرتبط با موادمخدر» اعلام شده است.
بر اساس اطلاعات دریافتی، مرگ او نتیجه مستقیم نبود خدمات پزشکی و تعلل در اعزام به مراکز درمانی بوده است. گزارش فوت وی در سایه سکوت مقامات و خانوادهاش، با تاخیر بسیار منتشر شده است.
پیشتر هم بارها هشدار داده شده بود که زندان قرچک ورامین به قتلگاه تبدیل شده است. بیتوجهی به وضعیت سلامت زندانیان، نادیدهگرفتن عمدی شرایط زندانیان، مصداق روشنِ شکنجه و اهمال عامدانه است.
مسئول مستقیم مرگ زندانیان در زندان جمهوری اسلامی و شخص خامنهای است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سودابه_اسدی
@Tavaana_TavaanaTech
سودابه اسدی، زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین، روز سهشنبه ۲۵ شهریورماه به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داده است. بنا به اعلام منابع مطلع، این زندانی روز سهشنبه از دنیا رفته اما خبر فوت او دیرتر اعلام شده است.
درباره اتهامات این زندانی، «اتهامات مالی» و «اتهامات مرتبط با موادمخدر» اعلام شده است.
بر اساس اطلاعات دریافتی، مرگ او نتیجه مستقیم نبود خدمات پزشکی و تعلل در اعزام به مراکز درمانی بوده است. گزارش فوت وی در سایه سکوت مقامات و خانوادهاش، با تاخیر بسیار منتشر شده است.
پیشتر هم بارها هشدار داده شده بود که زندان قرچک ورامین به قتلگاه تبدیل شده است. بیتوجهی به وضعیت سلامت زندانیان، نادیدهگرفتن عمدی شرایط زندانیان، مصداق روشنِ شکنجه و اهمال عامدانه است.
مسئول مستقیم مرگ زندانیان در زندان جمهوری اسلامی و شخص خامنهای است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سودابه_اسدی
@Tavaana_TavaanaTech
💔38
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما موقعی که صحبت از مسائل ایران میکنیم، باید توجه داشته باشیم که در قیاس با حکومت دموکراتیک و جمهوری اسلامی، از یک سیستم کاملا متفاوت صحبت میکنیم.
پرویز دستمالچی در این برنامه به این موضوع میپردازد که ساختار جمهوری اسلامی، مقابل جوامع دموکراتیک است و تفاوتهای آن را عنوان میکند.
این برنامه بخشی از بگو-بشنو۱۸ است با عنوان «لایحه حجاب؛ نظر مومنان و نامسلمانان » که ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ با حضور برخی از پژوهشگران و کنشگران از اتاق کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
لینک یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=MGqhgEwvEx0&t=11s
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #حکومت_قانون #دموکراسی
@Tavaana_TavaanaTech
پرویز دستمالچی در این برنامه به این موضوع میپردازد که ساختار جمهوری اسلامی، مقابل جوامع دموکراتیک است و تفاوتهای آن را عنوان میکند.
این برنامه بخشی از بگو-بشنو۱۸ است با عنوان «لایحه حجاب؛ نظر مومنان و نامسلمانان » که ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ با حضور برخی از پژوهشگران و کنشگران از اتاق کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
لینک یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=MGqhgEwvEx0&t=11s
#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #حکومت_قانون #دموکراسی
@Tavaana_TavaanaTech
👍12❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر؛ علیه فراموشی
تصاویری بهیادماندنی از شهریورماه ۱۴۰۱، خانمی به آقایی که در پیادهرو است میگوید «آقا بیا وسط» و آن آقا هم میرود به وسط خیابان و به اعتراضات میپیوندد. ایرانیان با شجاعت تمام در خیابانها حضور یافتند و در برابر دیکتاتور ایستادند.
دیکتاتورها گمان میکنند با سرکوب خونین میتوانند قیام مردمی را سرکوب کنند!
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری بهیادماندنی از شهریورماه ۱۴۰۱، خانمی به آقایی که در پیادهرو است میگوید «آقا بیا وسط» و آن آقا هم میرود به وسط خیابان و به اعتراضات میپیوندد. ایرانیان با شجاعت تمام در خیابانها حضور یافتند و در برابر دیکتاتور ایستادند.
دیکتاتورها گمان میکنند با سرکوب خونین میتوانند قیام مردمی را سرکوب کنند!
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔28❤6🕊4
Forwarded from گفتوشنود
نماینده خامنهای در البرز: استراتژی انقلاب اسلامی شعار «مرگ بر آمریکا» است
🔷️محمدمهدی حسینی همدانی، نماینده خامنهای در استان البرز گفت: «لعن و مرگ بر دشمنان دین و قرآن دستور اسلام است و استراتژی ایران و انقلاب اسلامی هم شعار مرگ بر آمریکا است.» او افزود: «اخیرا کسی از همین قبیله دلبسته به آمریکا، گفته که قرار نبود انقلاب صحنه ضدآمریکایی شود.»
🔷️شعار «مرگ بر آمریکا» که از سوی نماینده خامنهای در البرز بهعنوان استراتژی انقلاب معرفی میشود، در واقع نماد دیگریستیزی و دشمنتراشی دائمی جمهوری اسلامی است؛ شعاری که طی چهار دهه گذشته نه تنها دستاوردی برای مردم ایران نداشته بلکه انزوای سیاسی، تحریمهای کمرشکن، سقوط اقتصادی، فرار سرمایه و بیاعتباری جهانی را به همراه آورده است. تکیه بر نفرتپراکنی بهجای عقلانیت سیاسی، کشور را در مدار خصومتهای بیپایان گرفتار کرده و بهای آن را نه رهبران که مردم عادی با فقر، تورم، بیکاری و محدودیتهای بیسابقه در زندگی روزمره پرداختهاند. این استراتژی چیزی جز سیاست فرسایشی و ویرانگر برای آینده ایران نیست.
#دیگری_ستیزی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نماینده خامنهای در البرز: استراتژی انقلاب اسلامی شعار «مرگ بر آمریکا» است
🔷️محمدمهدی حسینی همدانی، نماینده خامنهای در استان البرز گفت: «لعن و مرگ بر دشمنان دین و قرآن دستور اسلام است و استراتژی ایران و انقلاب اسلامی هم شعار مرگ بر آمریکا است.» او افزود: «اخیرا کسی از همین قبیله دلبسته به آمریکا، گفته که قرار نبود انقلاب صحنه ضدآمریکایی شود.»
🔷️شعار «مرگ بر آمریکا» که از سوی نماینده خامنهای در البرز بهعنوان استراتژی انقلاب معرفی میشود، در واقع نماد دیگریستیزی و دشمنتراشی دائمی جمهوری اسلامی است؛ شعاری که طی چهار دهه گذشته نه تنها دستاوردی برای مردم ایران نداشته بلکه انزوای سیاسی، تحریمهای کمرشکن، سقوط اقتصادی، فرار سرمایه و بیاعتباری جهانی را به همراه آورده است. تکیه بر نفرتپراکنی بهجای عقلانیت سیاسی، کشور را در مدار خصومتهای بیپایان گرفتار کرده و بهای آن را نه رهبران که مردم عادی با فقر، تورم، بیکاری و محدودیتهای بیسابقه در زندگی روزمره پرداختهاند. این استراتژی چیزی جز سیاست فرسایشی و ویرانگر برای آینده ایران نیست.
#دیگری_ستیزی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍12
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در واکنش به جانباختن سمیه رشیدی، خواستار برچیده شدن شکنجهگاهها و زندانها و آزادی زندانیان سیاسی شد.
او همچنین در خصوص وخامت حال حسین رونقی نوشت و وضعیت او را بحرانی توصیف کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بنام جانهایی که دیگر بازنمیگردند،
خبر مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، ضربهای جانسوز بر روحِ جمع ما زد. سمیه نه یک شماره بود، نه صرفاً یک پروندهٔ قضایی؛ او انسان، مادر/خواهر/دوستی بود که بهخاطر باورهایش بازداشت شد و حق ابتدایی درمان و زندگی از او سلب شد. مرگ او، اگرچه برای ما یک مصیبت شخصی است، اما بیش از آن نمادیست از سیاستِ سیستماتیکی که بیاعتنایی پزشکی و شکنجه را بهعنوان ابزار سرکوب بهکار میگیرد.
من، رضا محمدحسینی، اینجا در بند، شاهد روندی هستم که جانها را آهسته و پیوسته از ما میگیرد: محرومیت از درمان، فشارِ روانی و فیزیکی، و بیتفاوتی نهادهایی که باید حافظِ زندگی باشند. چه سود از حکومتی که ادعای «حفظ نظم» دارد ولی حاضر نیست برای درمان یک زندانی هزینه کند؟
در کنار این درد، باید بگویم که وضعیت همبندم، حسین رونقی، نیز بسیار بحرانی است. حسین که پس از ۲۲ روز اعتصاب تر وارد اعتصاب خشک شده، در روز بیستوچهارم حالش بهطرز نگرانکنندهای رو به وخامت گذاشته است.
من این لحظهها را با چشم خود میبینم: چگونه یک جسم بلند و پرامید، جلو چشمان ما آرامآرام تحلیل میرود، و چگونه نهادهای مسئول به جای اقدام فوری و درمانی، سکوت، انکار و توجیه را انتخاب میکنند.
اینجا خواستهٔ ما روشن است: درمان فوری و کامل برای همهٔ زندانیان بیمار؛ توقف رویههای بازداشت و حبسهای آزادیخواهان و تعطیلیِ زندانهای مخوف، شکنجهگاهها و بازداشتگاههای مخفی که محلِ وقوعِ بسیاری از این فجایعاند.
ما زندانی جمهوری اسلامی نیستیم، ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم که جان انسان برایش ارزشی ندارد و برای حفظ و بقای سیستم فاسدش از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند.
ما خواستار عدالت هستیم — هم عدالت برای سمیه که از دست رفت، و هم عدالت برای حسین و همهٔ زندانیانی که در بند منتظرند تا ببینند آیا سیستم اجازهٔ زنده ماندن میدهد یا نه. هر روزی که بگذرد و این ساختارها برقرار بمانند، یکی دیگر از ما کم میشود.
تا وقتی صدایمان شنیده نشود، تا وقتی درمان و حقوق انسانی به زندانی بازگردانده نشود، ما از پا نخواهیم ایستاد. زندانها و شکنجهگاهها را ببندید — قبل از اینکه خونِ دیگری ریخته شود.
با احترام،
رضا محمدحسینی — زندانی سیاسی
زندان قزلحصار، ۴ مهرگان ۱۴۰۴
#رضا_محمدحسینی #حسين_رونقى #سمیه_رشیدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین در خصوص وخامت حال حسین رونقی نوشت و وضعیت او را بحرانی توصیف کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بنام جانهایی که دیگر بازنمیگردند،
خبر مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، ضربهای جانسوز بر روحِ جمع ما زد. سمیه نه یک شماره بود، نه صرفاً یک پروندهٔ قضایی؛ او انسان، مادر/خواهر/دوستی بود که بهخاطر باورهایش بازداشت شد و حق ابتدایی درمان و زندگی از او سلب شد. مرگ او، اگرچه برای ما یک مصیبت شخصی است، اما بیش از آن نمادیست از سیاستِ سیستماتیکی که بیاعتنایی پزشکی و شکنجه را بهعنوان ابزار سرکوب بهکار میگیرد.
من، رضا محمدحسینی، اینجا در بند، شاهد روندی هستم که جانها را آهسته و پیوسته از ما میگیرد: محرومیت از درمان، فشارِ روانی و فیزیکی، و بیتفاوتی نهادهایی که باید حافظِ زندگی باشند. چه سود از حکومتی که ادعای «حفظ نظم» دارد ولی حاضر نیست برای درمان یک زندانی هزینه کند؟
در کنار این درد، باید بگویم که وضعیت همبندم، حسین رونقی، نیز بسیار بحرانی است. حسین که پس از ۲۲ روز اعتصاب تر وارد اعتصاب خشک شده، در روز بیستوچهارم حالش بهطرز نگرانکنندهای رو به وخامت گذاشته است.
من این لحظهها را با چشم خود میبینم: چگونه یک جسم بلند و پرامید، جلو چشمان ما آرامآرام تحلیل میرود، و چگونه نهادهای مسئول به جای اقدام فوری و درمانی، سکوت، انکار و توجیه را انتخاب میکنند.
اینجا خواستهٔ ما روشن است: درمان فوری و کامل برای همهٔ زندانیان بیمار؛ توقف رویههای بازداشت و حبسهای آزادیخواهان و تعطیلیِ زندانهای مخوف، شکنجهگاهها و بازداشتگاههای مخفی که محلِ وقوعِ بسیاری از این فجایعاند.
ما زندانی جمهوری اسلامی نیستیم، ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم که جان انسان برایش ارزشی ندارد و برای حفظ و بقای سیستم فاسدش از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند.
ما خواستار عدالت هستیم — هم عدالت برای سمیه که از دست رفت، و هم عدالت برای حسین و همهٔ زندانیانی که در بند منتظرند تا ببینند آیا سیستم اجازهٔ زنده ماندن میدهد یا نه. هر روزی که بگذرد و این ساختارها برقرار بمانند، یکی دیگر از ما کم میشود.
تا وقتی صدایمان شنیده نشود، تا وقتی درمان و حقوق انسانی به زندانی بازگردانده نشود، ما از پا نخواهیم ایستاد. زندانها و شکنجهگاهها را ببندید — قبل از اینکه خونِ دیگری ریخته شود.
با احترام،
رضا محمدحسینی — زندانی سیاسی
زندان قزلحصار، ۴ مهرگان ۱۴۰۴
#رضا_محمدحسینی #حسين_رونقى #سمیه_رشیدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔34❤4👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هشدار حمیده زراعی، زندانی سیاسی سابق:
جمهوری اسلامی میخواهد جان حسین رونقی را بگیرد
حمیده زراعی، زندانی سیاسی سابق، در ویدیویی نسبت به وخامت حال حسین رونقی در دومین روز اعتصاب غذای خشک هشدار داد. او یادآور شد که رونقی پس از ۲۲ روز اعتصاب غذای تر، اکنون با جان خود در برابر بیعدالتی ایستاده است.
زراعی گفت: «کسانی که در زندانهای جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا میزنند، دقیقاً میدانند چه شکنجهای است. وقتی از ظلم و ستم خسته میشوی، تنها کاری که به ذهنت میآید اعتصاب غذاست. اما حسین این کار را برای بیعدالتی نسبت به خودش نکرده، بلکه برای بیعدالتیای است که علیه مردم و کشورش روا داشتهاند.»
او با اشاره به سابقهٔ همیاری رونقی در پروندههای قضایی افزود: «حسین یکی از شریفترین انسانهایی است که میشناسم. بارها در پروندههای قضایی که جمهوری اسلامی برای من ساخته، بیدریغ به من و دیگر زندانیان کمک کرده. هر کس او را از نزدیک دیده باشد میداند که همیشه در پی یاری رساندن بود، بیهیچ ادعایی.»
به گفتهٔ زراعی، جمهوری اسلامی اکنون با «بیتوجهی عامدانه» جان رونقی را تهدید میکند: «بعضی را با طناب دار میکشند، بعضی را با گلوله، و برخی را هم با این روش به قتل میرسانند. جمهوری اسلامی یکی از کلیههای حسین را از او گرفته و حالا میخواهد جانش را هم بگیرد.»
او در پایان تأکید کرد: «حسین تنها نوشته و روشنگری کرده و هیچ جرمی مرتکب نشده است. جانش در معرض خطر است و اگر اتفاقی برای او بیفتد، مسئولیت آن تنها بر عهده جمهوری اسلامی خواهد بود.»
#حمیده_زراعی #حسین_رونقی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی میخواهد جان حسین رونقی را بگیرد
حمیده زراعی، زندانی سیاسی سابق، در ویدیویی نسبت به وخامت حال حسین رونقی در دومین روز اعتصاب غذای خشک هشدار داد. او یادآور شد که رونقی پس از ۲۲ روز اعتصاب غذای تر، اکنون با جان خود در برابر بیعدالتی ایستاده است.
زراعی گفت: «کسانی که در زندانهای جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا میزنند، دقیقاً میدانند چه شکنجهای است. وقتی از ظلم و ستم خسته میشوی، تنها کاری که به ذهنت میآید اعتصاب غذاست. اما حسین این کار را برای بیعدالتی نسبت به خودش نکرده، بلکه برای بیعدالتیای است که علیه مردم و کشورش روا داشتهاند.»
او با اشاره به سابقهٔ همیاری رونقی در پروندههای قضایی افزود: «حسین یکی از شریفترین انسانهایی است که میشناسم. بارها در پروندههای قضایی که جمهوری اسلامی برای من ساخته، بیدریغ به من و دیگر زندانیان کمک کرده. هر کس او را از نزدیک دیده باشد میداند که همیشه در پی یاری رساندن بود، بیهیچ ادعایی.»
به گفتهٔ زراعی، جمهوری اسلامی اکنون با «بیتوجهی عامدانه» جان رونقی را تهدید میکند: «بعضی را با طناب دار میکشند، بعضی را با گلوله، و برخی را هم با این روش به قتل میرسانند. جمهوری اسلامی یکی از کلیههای حسین را از او گرفته و حالا میخواهد جانش را هم بگیرد.»
او در پایان تأکید کرد: «حسین تنها نوشته و روشنگری کرده و هیچ جرمی مرتکب نشده است. جانش در معرض خطر است و اگر اتفاقی برای او بیفتد، مسئولیت آن تنها بر عهده جمهوری اسلامی خواهد بود.»
#حمیده_زراعی #حسین_رونقی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤23👍5💔5👎1
نصب پوسترهای حمایتی از حسین رونقی با خواسته «آزادی فوری» او در بیست و چهارمین روز اعتصاب غذا و دومین روز اعتصاب خشک
حسین رونقی دومین روز اعتصاب غذای خشک در پی ۲۲ روز اعتصاب غذای تر (در کل ۲۴ روز اعتصاب غذا) را پشت سر گذاشته است و حالش وخیم و نگرانکننده است.
حسین رونقی اخیرا در نامهای نوشته است:
«یقین داشته باشیم این دوران تاریک ایران تمام خواهد شد، اما امروز، اکنون و در چنین شرایطی زنده ماندن به هر قیمتی مطلوب و انتخاب من نیست، آن هم زیر سایهی حاکمیتی خودکامِه که زندگی ایرانیان برای او اهمیتی ندارد، حتی اگر زندگی شهروندی به جرعهای آب وابسته باشد.»
او پیشتر نیز نوشته بود:
«ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آمادهایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنجدیدهاش زنده نگه داریم.
بنابراین، تصمیم بنده این است: روی اصول و ارزشهای انسانی و ملی که به آنها باورمندم بایستم و آتشی به جان بیفکنم که شاید قفسها و حصارهای موجود را بسوزاند و نوری به قلب مردم ایران بتاباند؛ شاید که از این درد و رنج ملی رها شویم. چنین تصمیمی گرفتهام چون معتقدم: نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم.»
لازم به ذکر است، نگهداری آقای رونقی در زندان طبق گواهی عدم تحمل حبس صادر شده از سوی پزشکی قانونی، غیرقانونی است.
#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی دومین روز اعتصاب غذای خشک در پی ۲۲ روز اعتصاب غذای تر (در کل ۲۴ روز اعتصاب غذا) را پشت سر گذاشته است و حالش وخیم و نگرانکننده است.
حسین رونقی اخیرا در نامهای نوشته است:
«یقین داشته باشیم این دوران تاریک ایران تمام خواهد شد، اما امروز، اکنون و در چنین شرایطی زنده ماندن به هر قیمتی مطلوب و انتخاب من نیست، آن هم زیر سایهی حاکمیتی خودکامِه که زندگی ایرانیان برای او اهمیتی ندارد، حتی اگر زندگی شهروندی به جرعهای آب وابسته باشد.»
او پیشتر نیز نوشته بود:
«ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آمادهایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنجدیدهاش زنده نگه داریم.
بنابراین، تصمیم بنده این است: روی اصول و ارزشهای انسانی و ملی که به آنها باورمندم بایستم و آتشی به جان بیفکنم که شاید قفسها و حصارهای موجود را بسوزاند و نوری به قلب مردم ایران بتاباند؛ شاید که از این درد و رنج ملی رها شویم. چنین تصمیمی گرفتهام چون معتقدم: نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم.»
لازم به ذکر است، نگهداری آقای رونقی در زندان طبق گواهی عدم تحمل حبس صادر شده از سوی پزشکی قانونی، غیرقانونی است.
#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔37👍7👎3❤2
وکیل حسین رونقی: با توجه به برائت از اتهام منجر به بازداشت، ادامه بازداشت موکلم غیرقانونی است/ وضعیت جسمی موکلم بسیار وخیم است
میلاد پناهیپور، وکیل حسین رونقی، در گفتوگو با «امتداد» آخرین وضعیت پروندههای موکلش را تشریح کرده است. او گفت پس از بازداشت نخست حسین رونقی در ۴ اسفند ۱۴۰۰ به دلیل توییتهایی در نقد «طرح صیانت»، وی پس از اعتصاب غذای خشک و با صدور قرار وثیقه از زندان آزاد شد؛ هرچند این پرونده همچنان مفتوح است و هیچگاه به نتیجه نهایی نرسید. بازداشت بعدی او در ۲ مهر ۱۴۰۱ در برابر زندان اوین رخ داد که تصاویر آن نیز منتشر شد. در نهایت دادگاه به دلیل فقدان حکم قانونی بازداشت و همچنین استنکاف مأموران از ارائه کارت شناسایی، قرار منع تعقیب برای او صادر کرد.
اتهامات مشترک این پروندهها «اجتماع و تبانی علیه امنیت» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بود که پس از تجمیع، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارجاع شد. با تأخیری طولانی و غیرقابل توجیه، نخستین جلسه رسیدگی در شهریور ۱۴۰۳ برگزار شد و نهایتاً در تیر ۱۴۰۴ رونقی به پنج سال حبس بابت اتهام نخست و یک سال بابت اتهام دوم محکوم شد؛ حکمی که اخیراً در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران نیز عیناً تأیید شد.
پرونده اخیر او در ۴ تیر ۱۴۰۴ با دستور بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه گشوده شد. اتهام «فعالیت تبلیغی در جهت تأیید و تحکیم رژیم صهیونیستی» بر اساس یک استوری اینستاگرامی با جمله «به آفتاب سلامی دوباره خواهیم کرد» مطرح شد که ضابطان آن را به سردار سلامی ربط دادند. دادگاه در این بخش حکم برائت داد، اما بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام» یک سال حبس صادر کرد.
پناهیپور تأکید کرد صدور و تداوم قرار بازداشت موقت برخلاف مواد ۲۳۷، ۲۴۱، ۲۴۴ و ۲۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری است؛ چرا که اتهام اصلی که مبنای بازداشت بود، منتفی شده و مقام قضایی موظف به تبدیل قرار بوده است. با وجود ارائه لوایح متعدد و مراجعات حضوری مکرر، این اقدام انجام نشده است.
او هشدار داد که وضعیت جسمی حسین رونقی بسیار وخیم است؛ او در شرایط اعتصاب غذا، با بیماریهای زمینهای و نیاز مبرم به دارو و رژیم خاص پزشکی، توان تحمل حبس را ندارد و ادامه بازداشت جان او را در معرض خطر فوری قرار میدهد. پناهیپور در پایان از مقامات قضایی و رئیسجمهور خواست طبق وظیفه قانونی و اصل پاسداری از حقوق ملت در قانون اساسی، فوراً به پرونده ورود کنند و نگذارند فردی صرفاً به دلیل بیان نظرات انتقادی در زندان باقی بماند و ناچار شود برای احقاق حق خود به اعتصاب غذا متوسل شود.
#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد پناهیپور، وکیل حسین رونقی، در گفتوگو با «امتداد» آخرین وضعیت پروندههای موکلش را تشریح کرده است. او گفت پس از بازداشت نخست حسین رونقی در ۴ اسفند ۱۴۰۰ به دلیل توییتهایی در نقد «طرح صیانت»، وی پس از اعتصاب غذای خشک و با صدور قرار وثیقه از زندان آزاد شد؛ هرچند این پرونده همچنان مفتوح است و هیچگاه به نتیجه نهایی نرسید. بازداشت بعدی او در ۲ مهر ۱۴۰۱ در برابر زندان اوین رخ داد که تصاویر آن نیز منتشر شد. در نهایت دادگاه به دلیل فقدان حکم قانونی بازداشت و همچنین استنکاف مأموران از ارائه کارت شناسایی، قرار منع تعقیب برای او صادر کرد.
اتهامات مشترک این پروندهها «اجتماع و تبانی علیه امنیت» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بود که پس از تجمیع، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارجاع شد. با تأخیری طولانی و غیرقابل توجیه، نخستین جلسه رسیدگی در شهریور ۱۴۰۳ برگزار شد و نهایتاً در تیر ۱۴۰۴ رونقی به پنج سال حبس بابت اتهام نخست و یک سال بابت اتهام دوم محکوم شد؛ حکمی که اخیراً در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران نیز عیناً تأیید شد.
پرونده اخیر او در ۴ تیر ۱۴۰۴ با دستور بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه گشوده شد. اتهام «فعالیت تبلیغی در جهت تأیید و تحکیم رژیم صهیونیستی» بر اساس یک استوری اینستاگرامی با جمله «به آفتاب سلامی دوباره خواهیم کرد» مطرح شد که ضابطان آن را به سردار سلامی ربط دادند. دادگاه در این بخش حکم برائت داد، اما بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام» یک سال حبس صادر کرد.
پناهیپور تأکید کرد صدور و تداوم قرار بازداشت موقت برخلاف مواد ۲۳۷، ۲۴۱، ۲۴۴ و ۲۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری است؛ چرا که اتهام اصلی که مبنای بازداشت بود، منتفی شده و مقام قضایی موظف به تبدیل قرار بوده است. با وجود ارائه لوایح متعدد و مراجعات حضوری مکرر، این اقدام انجام نشده است.
او هشدار داد که وضعیت جسمی حسین رونقی بسیار وخیم است؛ او در شرایط اعتصاب غذا، با بیماریهای زمینهای و نیاز مبرم به دارو و رژیم خاص پزشکی، توان تحمل حبس را ندارد و ادامه بازداشت جان او را در معرض خطر فوری قرار میدهد. پناهیپور در پایان از مقامات قضایی و رئیسجمهور خواست طبق وظیفه قانونی و اصل پاسداری از حقوق ملت در قانون اساسی، فوراً به پرونده ورود کنند و نگذارند فردی صرفاً به دلیل بیان نظرات انتقادی در زندان باقی بماند و ناچار شود برای احقاق حق خود به اعتصاب غذا متوسل شود.
#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊19💔15👎4❤2👍2
دیدارها و مواضع مورانامدار، مقام ارشد دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا، در نشست با سران اتحادیه عرب و با وزیر خارجه کویت
مورا نامدار، مقام ارشد دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا، در تازهترین فعالیتهای دیپلماتیک خود به تبیین مواضع واشنگتن در قبال منطقه پرداخت.
او روز گذشته در دیدار با وزیر خارجه کویت، آقای الیحیی، تأکید کرد که ایالات متحده و کویت در کنار هم در حال شکلدهی به خلیجی امنتر و آبادتر هستند؛ مسیری که شامل حفاظت از مردم دو کشور، ایجاد فرصتهای تازه و آمادهسازی نسل آینده برای ادامه و گسترش این شراکت است.
همچنین خانم نامدار در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد با حضور نمایندگان اتحادیه عرب، پیام رئیسجمهور ایالات متحده از ریاض را تکرار کرد. او با یادآوری سخنان رئیسجمهور ترامپ در ابتدای سال جاری، گفت: «امروز نسلی تازه از رهبران جهان عرب در تلاشاند آیندهای را بسازند که بر پایه ثبات، همزیستی، تجارت و نوآوری فناورانه تعریف شود. ایالات متحده نیز همچنان در کنار شرکای خود خواهد بود و از آنان حمایت خواهد کرد.»
مورا نامدار اصالتاً ایرانیتبار و از خانوادهای ایراندوست است. او یک حقوقدان برجسته به شمار میرود که توانسته در دستگاه دیپلماسی آمریکا به جایگاهی مهم دست یابد و اکنون در شکلدهی به سیاستهای منطقهای این کشور نقشآفرینی میکند. حضور و موفقیت چهرههایی چون نامدار، یادآور این حقیقت است که ایرانیان توان و ظرفیت حضور در بالاترین سطوح مدیریتی و سیاسی جهان را دارند؛ ظرفیتی که در شرایط آزاد و سالم میتواند در خدمت پیشرفت خود ایران نیز قرار گیرد.
#همزیستی #مشارکت #صلح #همکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مورا نامدار، مقام ارشد دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا، در تازهترین فعالیتهای دیپلماتیک خود به تبیین مواضع واشنگتن در قبال منطقه پرداخت.
او روز گذشته در دیدار با وزیر خارجه کویت، آقای الیحیی، تأکید کرد که ایالات متحده و کویت در کنار هم در حال شکلدهی به خلیجی امنتر و آبادتر هستند؛ مسیری که شامل حفاظت از مردم دو کشور، ایجاد فرصتهای تازه و آمادهسازی نسل آینده برای ادامه و گسترش این شراکت است.
همچنین خانم نامدار در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد با حضور نمایندگان اتحادیه عرب، پیام رئیسجمهور ایالات متحده از ریاض را تکرار کرد. او با یادآوری سخنان رئیسجمهور ترامپ در ابتدای سال جاری، گفت: «امروز نسلی تازه از رهبران جهان عرب در تلاشاند آیندهای را بسازند که بر پایه ثبات، همزیستی، تجارت و نوآوری فناورانه تعریف شود. ایالات متحده نیز همچنان در کنار شرکای خود خواهد بود و از آنان حمایت خواهد کرد.»
مورا نامدار اصالتاً ایرانیتبار و از خانوادهای ایراندوست است. او یک حقوقدان برجسته به شمار میرود که توانسته در دستگاه دیپلماسی آمریکا به جایگاهی مهم دست یابد و اکنون در شکلدهی به سیاستهای منطقهای این کشور نقشآفرینی میکند. حضور و موفقیت چهرههایی چون نامدار، یادآور این حقیقت است که ایرانیان توان و ظرفیت حضور در بالاترین سطوح مدیریتی و سیاسی جهان را دارند؛ ظرفیتی که در شرایط آزاد و سالم میتواند در خدمت پیشرفت خود ایران نیز قرار گیرد.
#همزیستی #مشارکت #صلح #همکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19
گزارشی از اعتصاب غذای زندانی سیاسی محمد معیدی شکیب در زندان اوین
محمد معیدی شکیب، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که به بیماریهای قلبی، عارضه پروستات و همچنین مشکلات دیسک گردن و کمر مبتلاست، از روز شنبه ۲۹ شهریورماه در اعتراض به عدم دسترسی به خدمات مناسب پزشکی دست به اعتصاب زده است. او در حال حاضر در بند هفت زندان اوین نگهداری میشود.
معیدی شکیب که پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری بابت اتهامات «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» مجموعاً به سه سال و ۹ ماه حبس محکوم شده، از تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ در بازداشت بهسر میبرد. این زندانی علیرغم وضعیت وخیم جسمی تاکنون از دریافت خدمات درمانی تخصصی محروم مانده است.
محرومیت زندانیان از حق درمان
محرومکردن زندانیان از دسترسی به درمان، یکی از شیوههای رایج و سیستماتیک جمهوری اسلامی برای اعمال فشار و شکنجه سفید علیه زندانیان است. این سیاست بارها به مرگ یا معلولیتهای جبرانناپذیر منجر شده است. از جمله:
وحید صیاد نصیری که پس از محرومیت از درمان مناسب در زندان، جان خود را از دست داد.
ستار بهشتی، وبلاگنویس، که پس از شکنجه و محرومیت از رسیدگی پزشکی در بازداشتگاه کشته شد.
اکبر محمدی و هدی صابر، دو زندانی سیاسی که در جریان اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی مناسب جان باختند.
علیرضا رجایی، فعال سیاسی، که به دلیل بیتوجهی عامدانه به بیماریاش، بخشی از صورت خود را از دست داد.
بکتاش آبتین، سمیه رشیدی، ساسان نبکنفس و عادل کیانپور، بهنام محجوبی و شمار بسیاری از زندانیان که هر یک در اثر محرومیت از خدمات درمانی یا تعلل عامدانه در رسیدگی، جان باختند یا دچار آسیبهای جدی شدند.
این روند تنها به زندانیان سیاسی محدود نمیشود. بسیاری از زندانیان جرایم عادی نیز به دلیل کمبود امکانات، تعلل عمدی مسئولان یا بیتوجهی ساختاری به جان انسانها، از درمان محروماند و بارها گزارشهایی از مرگ یا وخامت شدید بیماری آنها منتشر شده است.
اعتصاب غذای محمد معیدی شکیب در چنین بستری، اعتراضی است نه فقط به وضعیت شخصی او، بلکه به سیاستی ساختاری که جان زندانیان را گروگان بیعدالتی و بیتوجهی عامدانه حکومت کرده است.
#محمد_معیدی_شکیب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد معیدی شکیب، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که به بیماریهای قلبی، عارضه پروستات و همچنین مشکلات دیسک گردن و کمر مبتلاست، از روز شنبه ۲۹ شهریورماه در اعتراض به عدم دسترسی به خدمات مناسب پزشکی دست به اعتصاب زده است. او در حال حاضر در بند هفت زندان اوین نگهداری میشود.
معیدی شکیب که پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری بابت اتهامات «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» مجموعاً به سه سال و ۹ ماه حبس محکوم شده، از تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ در بازداشت بهسر میبرد. این زندانی علیرغم وضعیت وخیم جسمی تاکنون از دریافت خدمات درمانی تخصصی محروم مانده است.
محرومیت زندانیان از حق درمان
محرومکردن زندانیان از دسترسی به درمان، یکی از شیوههای رایج و سیستماتیک جمهوری اسلامی برای اعمال فشار و شکنجه سفید علیه زندانیان است. این سیاست بارها به مرگ یا معلولیتهای جبرانناپذیر منجر شده است. از جمله:
وحید صیاد نصیری که پس از محرومیت از درمان مناسب در زندان، جان خود را از دست داد.
ستار بهشتی، وبلاگنویس، که پس از شکنجه و محرومیت از رسیدگی پزشکی در بازداشتگاه کشته شد.
اکبر محمدی و هدی صابر، دو زندانی سیاسی که در جریان اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی مناسب جان باختند.
علیرضا رجایی، فعال سیاسی، که به دلیل بیتوجهی عامدانه به بیماریاش، بخشی از صورت خود را از دست داد.
بکتاش آبتین، سمیه رشیدی، ساسان نبکنفس و عادل کیانپور، بهنام محجوبی و شمار بسیاری از زندانیان که هر یک در اثر محرومیت از خدمات درمانی یا تعلل عامدانه در رسیدگی، جان باختند یا دچار آسیبهای جدی شدند.
این روند تنها به زندانیان سیاسی محدود نمیشود. بسیاری از زندانیان جرایم عادی نیز به دلیل کمبود امکانات، تعلل عمدی مسئولان یا بیتوجهی ساختاری به جان انسانها، از درمان محروماند و بارها گزارشهایی از مرگ یا وخامت شدید بیماری آنها منتشر شده است.
اعتصاب غذای محمد معیدی شکیب در چنین بستری، اعتراضی است نه فقط به وضعیت شخصی او، بلکه به سیاستی ساختاری که جان زندانیان را گروگان بیعدالتی و بیتوجهی عامدانه حکومت کرده است.
#محمد_معیدی_شکیب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔26🕊1
در سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، روایت تلخی از وضعیت محمدباقر بختیار، از فرماندهان و جانبازان جنگ منتشر شد؛ روایتی به قلم رحیم قمیشی، دیگر جانباز جنگ، که از دیدار تعدادی از رزمندگان جنگ با محمدباقر بختیار که در اثر مخاطرات دوران زندان در بیمارستان بستری شده، نوشته شده است.
آقای قمیشی نوشته؛
«حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅در سالگرد آغاز جنگ، رفتهام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
میگویم باقر اگر استخوانهایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض میکنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمیتواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅میگوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم میآید!
✅موقع عکس یادگاری خواهش میکنم کمی بخندد. نمیتواند!
درکش میکنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
میگوید رحیم، اگر بچهها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشتهاند. میگفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاولهایم میرسیدند خجالت میکشیدم.
✅همه دوستانی که آمدهاند ملاقاتش از بچههای قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیدهاند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، میگوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه میکردی!؟
آهی میکشد و میگوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندانها چه کشید! هفتهها بدون یک ساعت خواب!
✅میگویم باقر، تو خوب میشوی، میآیی بیرون، بچههای دیگر هم آزاد میشوند، کوچهها را چراغانی میکنیم، خانهها را پر میکنیم از گلهای رز.
نمیدانم چرا باقر بهجای خنده، اشک میریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
میگوید قبل از اینکه حکم آزادیام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا میتوانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینهاش بیرون میریزد.
میگویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور میگذاشتند، میگفتیم چقدر میترسند!
حالا چه بگوییم؟!
✅هر چند دقیقه یک پرستار میآید و آمپولی میزند، میخواهم به پرستارها بگویم شما را بهخدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت میکشم.
نمیخواهم جلوی باقر دلگیریام معلوم شود. میگویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم میکند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمیخواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را
✅بی خداحافظی میآیم بیرون.
باید خانهاش را آماده کنیم.
باید خانوادهاش جشن بگیرند.
با همان دلهای شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...
✅چرا خجالت نکشیدند
بچههای جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوسهای اسرائیل
به دزدهای بیتالمال نمیرسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمیکشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمیکشند
شادی را از مردم میگیرند...
✅چرا خجالت نمیکشند
دیگران را آزاد نمیکنند!
ایران را رها نمیکنند...»
ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای قمیشی نوشته؛
«حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅در سالگرد آغاز جنگ، رفتهام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
میگویم باقر اگر استخوانهایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض میکنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمیتواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅میگوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم میآید!
✅موقع عکس یادگاری خواهش میکنم کمی بخندد. نمیتواند!
درکش میکنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
میگوید رحیم، اگر بچهها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشتهاند. میگفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاولهایم میرسیدند خجالت میکشیدم.
✅همه دوستانی که آمدهاند ملاقاتش از بچههای قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیدهاند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، میگوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه میکردی!؟
آهی میکشد و میگوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندانها چه کشید! هفتهها بدون یک ساعت خواب!
✅میگویم باقر، تو خوب میشوی، میآیی بیرون، بچههای دیگر هم آزاد میشوند، کوچهها را چراغانی میکنیم، خانهها را پر میکنیم از گلهای رز.
نمیدانم چرا باقر بهجای خنده، اشک میریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
میگوید قبل از اینکه حکم آزادیام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا میتوانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینهاش بیرون میریزد.
میگویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور میگذاشتند، میگفتیم چقدر میترسند!
حالا چه بگوییم؟!
✅هر چند دقیقه یک پرستار میآید و آمپولی میزند، میخواهم به پرستارها بگویم شما را بهخدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت میکشم.
نمیخواهم جلوی باقر دلگیریام معلوم شود. میگویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم میکند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمیخواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را
✅بی خداحافظی میآیم بیرون.
باید خانهاش را آماده کنیم.
باید خانوادهاش جشن بگیرند.
با همان دلهای شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...
✅چرا خجالت نکشیدند
بچههای جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوسهای اسرائیل
به دزدهای بیتالمال نمیرسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمیکشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمیکشند
شادی را از مردم میگیرند...
✅چرا خجالت نمیکشند
دیگران را آزاد نمیکنند!
ایران را رها نمیکنند...»
ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔42❤8
Forwarded from گفتوشنود
در برابر شستوشوی مغزی در مدارس چه میتوان کرد؟
سیستم آموزشی نظام اسلامی ساخته شده تا فرزندان را از همان کودکی در قالب اعتقادی خاصی فرم دهد.
بخش بزرگی از این قالب اعتقادی، دشمنی و دگرستیزی است. در این سیستم چیزهایی مانند نفرت و کینه یا انتقامجویی از مهمترین ارزشها محسوب میشوند. انسان مطلوب از نگر این سیستم فردی همواره خشمگین و عبوس است که آرزو و شعار مرگ و نابودی برای دیگران را آموخته است. کتابهای درسی، مراسم صبحگاهی، شعارهای روی دیوارها، و بعضی معلمین گزینششده، همه در خدمت این هدفاند. در مقابل جایگاه اندیشه مستقل، هنر و موسیقی، دگرپذیری و همزیستی مسالمتآمیز، و پرورش شخصیت سالم در مدارس ایران خالی است.
اما این پایان کار نیست. خانه میتواند پادزهر تلقینهای اعتقادی و مذهبی در مدرسه باشد. پدر و مادر میتوانند با گفتگو، پرسشگری و معرفی روایتهای گوناگون، ذهن کودک را از یکصدایی رسمی بیرون بکشند. کودک میتواند بیاموزد که انسانها میتوانند راه زندگی خود را بر اساس اصول عقلی و اخلاقی که خود برگزیدهاند انتخاب کنند.
راه دیگر، شبکههای غیررسمی یادگیری است: کتاب، فیلم، موسیقی و فضای مجازی. حتی شکلهای تازهای از آموزش خانگی خصوصی یا جمعی میان دوستان و خانوادهها میتواند امکان یادگیری سالمتر را فراهم کند، جایی که کودکان در فضایی امن با ارزشهای همزیستی و آزاداندیشی آشنا شوند.
خانه و جمعهای دوستانه میتوانند جایی باشند که کودک با روایتهای گوناگون آشنا شود و بیاموزد که ارزش او یادیگران به عنوان یک انسان به عقائد دینیشان گره نخورده است، بلکه هر انسانی، از جمله او دارای ارزش ذاتی و است و حق دارد در امنیت و خوشبختی زندگی کند. وقتی او از کودکی تجربه گفتوگو میان ایدهها را داشته باشد، به جای تعصب، به همزیستی و مدارا خو میگیرد.
فرقهها میکوشند ذهن کودک را در یک صدا محصور کنند. راه چاره این است: گشودن پنجرهها به صداهای دیگر، و پرورش نسلی که از تفاوت نهراسد، بلکه آن را فرصتی برای شناخت و بهزیستی بداند.
#شستشوی_مغزی #دگماتیسم #آموزش_ایدئولوژیک #آزاد_اندیشی #تفکر_انتقادی #پرسشگری #گفتگو_توانا
@Dualogue1402
در برابر شستوشوی مغزی در مدارس چه میتوان کرد؟
سیستم آموزشی نظام اسلامی ساخته شده تا فرزندان را از همان کودکی در قالب اعتقادی خاصی فرم دهد.
بخش بزرگی از این قالب اعتقادی، دشمنی و دگرستیزی است. در این سیستم چیزهایی مانند نفرت و کینه یا انتقامجویی از مهمترین ارزشها محسوب میشوند. انسان مطلوب از نگر این سیستم فردی همواره خشمگین و عبوس است که آرزو و شعار مرگ و نابودی برای دیگران را آموخته است. کتابهای درسی، مراسم صبحگاهی، شعارهای روی دیوارها، و بعضی معلمین گزینششده، همه در خدمت این هدفاند. در مقابل جایگاه اندیشه مستقل، هنر و موسیقی، دگرپذیری و همزیستی مسالمتآمیز، و پرورش شخصیت سالم در مدارس ایران خالی است.
اما این پایان کار نیست. خانه میتواند پادزهر تلقینهای اعتقادی و مذهبی در مدرسه باشد. پدر و مادر میتوانند با گفتگو، پرسشگری و معرفی روایتهای گوناگون، ذهن کودک را از یکصدایی رسمی بیرون بکشند. کودک میتواند بیاموزد که انسانها میتوانند راه زندگی خود را بر اساس اصول عقلی و اخلاقی که خود برگزیدهاند انتخاب کنند.
راه دیگر، شبکههای غیررسمی یادگیری است: کتاب، فیلم، موسیقی و فضای مجازی. حتی شکلهای تازهای از آموزش خانگی خصوصی یا جمعی میان دوستان و خانوادهها میتواند امکان یادگیری سالمتر را فراهم کند، جایی که کودکان در فضایی امن با ارزشهای همزیستی و آزاداندیشی آشنا شوند.
خانه و جمعهای دوستانه میتوانند جایی باشند که کودک با روایتهای گوناگون آشنا شود و بیاموزد که ارزش او یادیگران به عنوان یک انسان به عقائد دینیشان گره نخورده است، بلکه هر انسانی، از جمله او دارای ارزش ذاتی و است و حق دارد در امنیت و خوشبختی زندگی کند. وقتی او از کودکی تجربه گفتوگو میان ایدهها را داشته باشد، به جای تعصب، به همزیستی و مدارا خو میگیرد.
فرقهها میکوشند ذهن کودک را در یک صدا محصور کنند. راه چاره این است: گشودن پنجرهها به صداهای دیگر، و پرورش نسلی که از تفاوت نهراسد، بلکه آن را فرصتی برای شناخت و بهزیستی بداند.
#شستشوی_مغزی #دگماتیسم #آموزش_ایدئولوژیک #آزاد_اندیشی #تفکر_انتقادی #پرسشگری #گفتگو_توانا
@Dualogue1402
👍22❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد جامهبزرگ، ۵۹ ساله، در نیمهشب دوم مهر ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مأموران سپاه پاسداران در پشتبام منزلش جان باخت. مأموران بدون ارائه حکم وارد منزل شدند و در پی مقاومت او، با شلیک گلوله ساچمهای از فاصله یک متری، وی را به قتل رساندند.
خانواده جامبزرگ پس از این واقعه شکایت خود را به دادگستری ملارد ارائه کردند و پرونده به دادگاه نظامی ارجاع شد. به گفته وکیل خانواده، کارشناسی اسلحه نشان داده است که شلیک به قصد کشت صورت گرفته و ضارب ـ که کارمند رسمی سپاه پاسداران بوده ـ شناسایی و بازداشت شد. این فرد پیشتر نیز با اتهاماتی چون حمل و نگهداری غیرقانونی سلاح شکاری و تیراندازی غیرمجاز مواجه بوده و سوءسابقه داشته است.
در گزارش نهایی دادسرا همچنین به تلاشهایی برای انحراف پرونده، تنظیم گزارشهای خلاف واقع توسط مأموران، و جلوگیری از خاکسپاری پیکر محمد جامبزرگ در ملارد اشاره شده است.
دادگاه نظامی در دی ۱۴۰۲ متهم اصلی را به قصاص محکوم کرد و دیوان عالی کشور در شهریور ۱۴۰۳ این حکم را تأیید نمود. با این حال، خانواده جامبزرگ بارها تأکید کردهاند که هدفشان خونخواهی نیست، بلکه دادخواهی است: آنان میخواهند با پیگیری این پرونده مانع تکرار فجایع مشابه شوند و یادآور شوند که خون هیچکس از دیگری رنگینتر نیست.
ویدیو از بنیاد برومند
@iranrights
@elahe_jamebozorg
#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی
#عرفان_خزایی
#مهرشاد_شهیدی
#مهران_سماک
#محمدحسن_ترکمان
#کیان_پیرفلک
#سیاوش_محمودی
#آیدا_رستمی
#خدانور_لجعی
#غزاله_چلابی
#علیه_فراموشی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده جامبزرگ پس از این واقعه شکایت خود را به دادگستری ملارد ارائه کردند و پرونده به دادگاه نظامی ارجاع شد. به گفته وکیل خانواده، کارشناسی اسلحه نشان داده است که شلیک به قصد کشت صورت گرفته و ضارب ـ که کارمند رسمی سپاه پاسداران بوده ـ شناسایی و بازداشت شد. این فرد پیشتر نیز با اتهاماتی چون حمل و نگهداری غیرقانونی سلاح شکاری و تیراندازی غیرمجاز مواجه بوده و سوءسابقه داشته است.
در گزارش نهایی دادسرا همچنین به تلاشهایی برای انحراف پرونده، تنظیم گزارشهای خلاف واقع توسط مأموران، و جلوگیری از خاکسپاری پیکر محمد جامبزرگ در ملارد اشاره شده است.
دادگاه نظامی در دی ۱۴۰۲ متهم اصلی را به قصاص محکوم کرد و دیوان عالی کشور در شهریور ۱۴۰۳ این حکم را تأیید نمود. با این حال، خانواده جامبزرگ بارها تأکید کردهاند که هدفشان خونخواهی نیست، بلکه دادخواهی است: آنان میخواهند با پیگیری این پرونده مانع تکرار فجایع مشابه شوند و یادآور شوند که خون هیچکس از دیگری رنگینتر نیست.
ویدیو از بنیاد برومند
@iranrights
@elahe_jamebozorg
#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی
#عرفان_خزایی
#مهرشاد_شهیدی
#مهران_سماک
#محمدحسن_ترکمان
#کیان_پیرفلک
#سیاوش_محمودی
#آیدا_رستمی
#خدانور_لجعی
#غزاله_چلابی
#علیه_فراموشی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤22💔15
وخامت حال حسین رونقی در دومین روز اعتصاب غذای خشک
به گزارش کانال تلگرام حسین رونقی؛ در بیستوپنجمین روز اعتصاب غذا و سومین روز اعتصاب غذای خشک حسین رونقی ـ پس از ۲۲ روز اعتصاب غذای تر ـ اطلاعاتی نگرانکننده از وخامت وضعیت جسمی حسین به خانوادهاش رسیده است.
طبق اطلاعات رسیده به خانواده، شامگاه روز گذشته (جمعه چهارم مهر ماه)، حسین رونقی در پی وخامت حالش و با درخواست همبندیهایش، حاضر به دریافت یک نوبت سرم و نوشیدن یک لیوان آب شد؛ با این حال او تأکید کرده که همچنان به اعتصاب غذای خشک خود ادامه خواهد داد.
همچنین طبق اطلاعات دریافتی از خانواده حسین، دریافتیم که از دیروز ادرار حسین رونقی خونآلود بوده است؛ مسئلهای که با توجه به مشکلات حاد کلیوی او بسیار نگرانکننده است.
اعتصاب غذای خشک به دلیل خودداری همزمان از مصرف غذا و آب، از پرخطرترین اشکال اعتراض مدنی محسوب میشود و میتواند در کوتاهترین زمان جان زندانی را با تهدید جدی روبهرو کند.
در اعتصاب غذای تر، فرد چند ماه زنده میماند، ولی در اعتصاب خشک این مدت ۳ تا ۵ روز میشود که ممکن است با دریافت سرم، اندکی به تعویق بیفتد.
#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش کانال تلگرام حسین رونقی؛ در بیستوپنجمین روز اعتصاب غذا و سومین روز اعتصاب غذای خشک حسین رونقی ـ پس از ۲۲ روز اعتصاب غذای تر ـ اطلاعاتی نگرانکننده از وخامت وضعیت جسمی حسین به خانوادهاش رسیده است.
طبق اطلاعات رسیده به خانواده، شامگاه روز گذشته (جمعه چهارم مهر ماه)، حسین رونقی در پی وخامت حالش و با درخواست همبندیهایش، حاضر به دریافت یک نوبت سرم و نوشیدن یک لیوان آب شد؛ با این حال او تأکید کرده که همچنان به اعتصاب غذای خشک خود ادامه خواهد داد.
همچنین طبق اطلاعات دریافتی از خانواده حسین، دریافتیم که از دیروز ادرار حسین رونقی خونآلود بوده است؛ مسئلهای که با توجه به مشکلات حاد کلیوی او بسیار نگرانکننده است.
اعتصاب غذای خشک به دلیل خودداری همزمان از مصرف غذا و آب، از پرخطرترین اشکال اعتراض مدنی محسوب میشود و میتواند در کوتاهترین زمان جان زندانی را با تهدید جدی روبهرو کند.
در اعتصاب غذای تر، فرد چند ماه زنده میماند، ولی در اعتصاب خشک این مدت ۳ تا ۵ روز میشود که ممکن است با دریافت سرم، اندکی به تعویق بیفتد.
#حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔30🕊9👎1
چهار زندانی سیاسی همبند حسین رونقی:
پیش از وقوع فاجعه حسین رونقی را آزاد کتید
سعید ماسوری، حمزه سواری، زرتشت احمدی راغب و احمدرضا حائری، طی بیانیهای ضمن آنکه بازداشت حسین رونقی را با توجه به گواهی پزشکی قانونی مبنی بر «عدم تحمل حبس» مصداق بارز «اقدام به قتل» دانستند،
با اشاره به وضعیت بحرانی حسین رونقی در پی اعتصاب غذای خشک، خواهان آزادی فوری او شدند و در مورد شرایط او هشدار دادند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
ضمن اعلام همدردی با مردم و خانواده بزرگ زندانیان سیاسی به خاطر از دست دادن یک جان شریف دیگر در زندانهای جمهوری اسلامی و اعلام همدردی با خانواده زندهیاد سمیه رشیدی
ما در بند کوچکمان در زندان قزلحصار طی دوماه اخیر مصائب غیرانسانی فراوانی را پشت سرنهادهایم، اکنون نیز با رنجی از نوعی دیگر مواجه هستیم و آن مشاهده آب شدن ذرهذره جان همبندیمان حسین رونقی است. حسین رونقی که اساسا با وجود شرایط جسمی و رأی پزشکی قانونی مبنی بر «عدم تحمل حبس» درباره وی؛ بازداشتش مصداق بارز «اقدام به قتل» به حساب میآید. چنین رنجی ما را بر آن داشت، ضمن شرح مختصر آخرین وضعیت وی، آخرین هشدارها را به افراد تصمیمگیر پشتصحنه بدهیم.
شب گذشته(جمعه چهار مهر) وقتی که پس ۲۲ روز اعتصاب تر، حسین ۴۸ ساعت اعتصاب خشک کرده و وارد سومین روز اعتصاب خشک شده بود( از شب چهارشنبه ۲مهر تا شب جمعه ۴ مهر) ما به عنوان همبندی وی در عمل خطر هرنوع اتفاق هولناکی را برای وی میدادیم، ضمن اینکه یک شب قبل از طریق افسر شب زندان، مدیر و همه معاونان زندان قزلحصار را در جریان امر قرار دادیم، وقتی که فشار بر جسم حسین را دیده و در جریان خونریزی کلیه وی قرار گرفتیم، با اصرار فراوان از ایشان خواستیم ضمن گرفتن یک سرم، دستکم یک لیوان آب بنوشد، چون برای ما روشن و آشکار است وقتی حکومت برای تخطئه موضوعی به هر ابزاری متوسل میشود، از وقوع آن فاجعه و قتل یک زندانی دیگر در زندانهایش ابا ندارد. و حسین رونقی البته این همراهی را به پاس نگرانی ما انجام داده و همچنان در اعتصاب خشک به سر میبرند.
روشن است که نهادهای امنیتی دلخوش کردهاند، به هزارها اکانت سایبریشان، تا هر فاجعه یا نقض حقوق بشر منجر به جنایت در حوزه حقوق بنیادین شهروندان از جمله «حق حیات» و «حق سلامت» زندانیان را با تزریق اطلاعات انحرافی و روشهای مختلف دیگر، بدون هزینه پشت سر بگذارند!
اکنون از همه وجدانهای بیدار میخواهیم، فارغ از نگاه و باورهای سیاسی و عقیدتی، و با وجود همه نگرانیهای موجود درباره آینده، روی خود را به سوی زندانهای سراسر این سرزمین بازگردانند، و آزادی زندانیان سیاسی و لغو احکام اعدام را فریاد بزنند. و این حقیقت را در نظر داشته باشند که زندانیان سیاسی و آزادی آنان میتواند نماد و نمونه و سرآغازی باشد برای عبور از وضعیت نگرانکننده کنونی، وضعیتی که عموم مردم هرگز خواهان آن نبودهاند.
حسین رونقی باید به فوریت آزاد شود، پیش از آنکه فاجعه رخ دهد. چنانکه همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و بهخصوص هزاران شهروندی که در این تابستان بازداشت شدهاند و زندهیاد سمیه رشیدی یکی از آنها بود، به جای ستاندن جانشان و عزادار ساختن خانواده هایشان در ساختاری خالی از کمترین مسؤلیتپذیری، باید به فوریت آزاد شوند. و چنانکه صدها شهروندی که بدون کمترین حق «دادرسی منصفانه» به اعدام محکوم شدهاند، باید احکام اعدامشان به فوریت لغو شود.
زندان قزلحصار
شنبه پنج مهر ۱۴۰۴
زرتشت احمدیراغب
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
#بیانیه #حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیش از وقوع فاجعه حسین رونقی را آزاد کتید
سعید ماسوری، حمزه سواری، زرتشت احمدی راغب و احمدرضا حائری، طی بیانیهای ضمن آنکه بازداشت حسین رونقی را با توجه به گواهی پزشکی قانونی مبنی بر «عدم تحمل حبس» مصداق بارز «اقدام به قتل» دانستند،
با اشاره به وضعیت بحرانی حسین رونقی در پی اعتصاب غذای خشک، خواهان آزادی فوری او شدند و در مورد شرایط او هشدار دادند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
ضمن اعلام همدردی با مردم و خانواده بزرگ زندانیان سیاسی به خاطر از دست دادن یک جان شریف دیگر در زندانهای جمهوری اسلامی و اعلام همدردی با خانواده زندهیاد سمیه رشیدی
ما در بند کوچکمان در زندان قزلحصار طی دوماه اخیر مصائب غیرانسانی فراوانی را پشت سرنهادهایم، اکنون نیز با رنجی از نوعی دیگر مواجه هستیم و آن مشاهده آب شدن ذرهذره جان همبندیمان حسین رونقی است. حسین رونقی که اساسا با وجود شرایط جسمی و رأی پزشکی قانونی مبنی بر «عدم تحمل حبس» درباره وی؛ بازداشتش مصداق بارز «اقدام به قتل» به حساب میآید. چنین رنجی ما را بر آن داشت، ضمن شرح مختصر آخرین وضعیت وی، آخرین هشدارها را به افراد تصمیمگیر پشتصحنه بدهیم.
شب گذشته(جمعه چهار مهر) وقتی که پس ۲۲ روز اعتصاب تر، حسین ۴۸ ساعت اعتصاب خشک کرده و وارد سومین روز اعتصاب خشک شده بود( از شب چهارشنبه ۲مهر تا شب جمعه ۴ مهر) ما به عنوان همبندی وی در عمل خطر هرنوع اتفاق هولناکی را برای وی میدادیم، ضمن اینکه یک شب قبل از طریق افسر شب زندان، مدیر و همه معاونان زندان قزلحصار را در جریان امر قرار دادیم، وقتی که فشار بر جسم حسین را دیده و در جریان خونریزی کلیه وی قرار گرفتیم، با اصرار فراوان از ایشان خواستیم ضمن گرفتن یک سرم، دستکم یک لیوان آب بنوشد، چون برای ما روشن و آشکار است وقتی حکومت برای تخطئه موضوعی به هر ابزاری متوسل میشود، از وقوع آن فاجعه و قتل یک زندانی دیگر در زندانهایش ابا ندارد. و حسین رونقی البته این همراهی را به پاس نگرانی ما انجام داده و همچنان در اعتصاب خشک به سر میبرند.
روشن است که نهادهای امنیتی دلخوش کردهاند، به هزارها اکانت سایبریشان، تا هر فاجعه یا نقض حقوق بشر منجر به جنایت در حوزه حقوق بنیادین شهروندان از جمله «حق حیات» و «حق سلامت» زندانیان را با تزریق اطلاعات انحرافی و روشهای مختلف دیگر، بدون هزینه پشت سر بگذارند!
اکنون از همه وجدانهای بیدار میخواهیم، فارغ از نگاه و باورهای سیاسی و عقیدتی، و با وجود همه نگرانیهای موجود درباره آینده، روی خود را به سوی زندانهای سراسر این سرزمین بازگردانند، و آزادی زندانیان سیاسی و لغو احکام اعدام را فریاد بزنند. و این حقیقت را در نظر داشته باشند که زندانیان سیاسی و آزادی آنان میتواند نماد و نمونه و سرآغازی باشد برای عبور از وضعیت نگرانکننده کنونی، وضعیتی که عموم مردم هرگز خواهان آن نبودهاند.
حسین رونقی باید به فوریت آزاد شود، پیش از آنکه فاجعه رخ دهد. چنانکه همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و بهخصوص هزاران شهروندی که در این تابستان بازداشت شدهاند و زندهیاد سمیه رشیدی یکی از آنها بود، به جای ستاندن جانشان و عزادار ساختن خانواده هایشان در ساختاری خالی از کمترین مسؤلیتپذیری، باید به فوریت آزاد شوند. و چنانکه صدها شهروندی که بدون کمترین حق «دادرسی منصفانه» به اعدام محکوم شدهاند، باید احکام اعدامشان به فوریت لغو شود.
زندان قزلحصار
شنبه پنج مهر ۱۴۰۴
زرتشت احمدیراغب
احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری
#بیانیه #حسین_رونقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤41💔16👍3👎1
سجاد خداکرمی، روزنامهنگار ایرانی مقیم ترکیه، در رشته توییتی اعلام کرد که او و خانوادهاش از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با تهدیدها و حملات مختلفی روبهرو شدهاند. او که به دلیل فعالیتهای روزنامهنگاری و پوشش ناکارآمدیهای حکومت و نقض حقوق بشر، مجبور به ترک ایران شده، از تهدیدهای آنلاین، تلاش برای حمله فیزیکی در ترکیه، و مزاحمت برای خانوادهاش در ایران خبر داد.
آقای خداکرمی که از نخستین افرادی بود که گزارش قتل مهسا امینی را پوشش داده بود، همچنین به یورش اخیر نیروهای امنیتی به خانه مادرش در ایران اشاره کرد که بدون حکم قضایی صورت گرفته و تلفن همراه او ضبط شده است. او اظهار داشت که این اقدامات با هدف ارعاب و خاموش کردن صدای او و خانوادهاش انجام میشود، اما تأکید کرد که از پای نخواهند نشست.
این امری مسبوق به سابقه است که جمهوری اسلامی، برای خاموشکردن صدای روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، خارج کشور، خانوادهها را در داخل کشور تحت فشار قرار میدهد. این کار مصداق بارز نقض حقوق بشر است و سازمانهایی همچون گزارشگران بدون مرز بارها در این خصوص هشدار دادهاند.
#سجاد_خداکرمی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای خداکرمی که از نخستین افرادی بود که گزارش قتل مهسا امینی را پوشش داده بود، همچنین به یورش اخیر نیروهای امنیتی به خانه مادرش در ایران اشاره کرد که بدون حکم قضایی صورت گرفته و تلفن همراه او ضبط شده است. او اظهار داشت که این اقدامات با هدف ارعاب و خاموش کردن صدای او و خانوادهاش انجام میشود، اما تأکید کرد که از پای نخواهند نشست.
این امری مسبوق به سابقه است که جمهوری اسلامی، برای خاموشکردن صدای روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، خارج کشور، خانوادهها را در داخل کشور تحت فشار قرار میدهد. این کار مصداق بارز نقض حقوق بشر است و سازمانهایی همچون گزارشگران بدون مرز بارها در این خصوص هشدار دادهاند.
#سجاد_خداکرمی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤27💔12💯1