Forwarded from گفتوشنود
جمعی از استادان دانشگاههای افغانستان در نامهای به سازمان ملل هشدار دادهاند که طالبان در تلاشند دانشگاهها را به مدارس دینی تبدیل کنند. در این نامه که روز پنجشنبه، ۹ ژانویه، منتشر شد، آمده است که طالبان استادان دانشگاههای خصوصی را برکنار یا تعلیق کرده و شرط ادامه فعالیت را قبولی در امتحان دینی قرار دادهاند.
استادان تأکید کردهاند که طالبان دشمن علم و تحصیلات دانشگاهی هستند و هدفشان جایگزین کردن اساتید با مبلغان ایدئولوژیشان است. آنها همچنین گفتهاند که بسیاری از استادان به دلیل تهدیدات مداوم و خطر جانی، مجبور به ترک کشور شدهاند.
یک استاد علوم پایه که به دلایل امنیتی نامش فاش نشده، اظهار داشت طالبان کلاسهای دینی هفتگی برای اساتید برگزار میکنند و احتمال برگزاری امتحانات دینی برای همه اساتید وجود دارد. به گفته او، این روند پیشتر برای استادان شرعیات اعمال شده بود. استادان دانشگاه این اقدامات را آخرین ضربه بر پیکر نظام آموزش عالی افغانستان دانستهاند.
#حکومت_ایدئولوژیک #طالبان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
جمعی از استادان دانشگاههای افغانستان در نامهای به سازمان ملل هشدار دادهاند که طالبان در تلاشند دانشگاهها را به مدارس دینی تبدیل کنند. در این نامه که روز پنجشنبه، ۹ ژانویه، منتشر شد، آمده است که طالبان استادان دانشگاههای خصوصی را برکنار یا تعلیق کرده و شرط ادامه فعالیت را قبولی در امتحان دینی قرار دادهاند.
استادان تأکید کردهاند که طالبان دشمن علم و تحصیلات دانشگاهی هستند و هدفشان جایگزین کردن اساتید با مبلغان ایدئولوژیشان است. آنها همچنین گفتهاند که بسیاری از استادان به دلیل تهدیدات مداوم و خطر جانی، مجبور به ترک کشور شدهاند.
یک استاد علوم پایه که به دلایل امنیتی نامش فاش نشده، اظهار داشت طالبان کلاسهای دینی هفتگی برای اساتید برگزار میکنند و احتمال برگزاری امتحانات دینی برای همه اساتید وجود دارد. به گفته او، این روند پیشتر برای استادان شرعیات اعمال شده بود. استادان دانشگاه این اقدامات را آخرین ضربه بر پیکر نظام آموزش عالی افغانستان دانستهاند.
#حکومت_ایدئولوژیک #طالبان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد فقید، پرفسور اَمْنون نِتْصِر، یک یهودی ایرانیتبار و متولد ۱۳۱۳ خورشیدی در رشت بود. در ویدئوی زیر که در ۱۹۹۱ میلادی و به همت تلویزیون جام جم تهیه شد، از قدمت حضور یهودیان در ایران میگوید و اینکه گویش یهودیان ساکن در نطنز، کاشان و اصفهان، به لحاظ ساختار دستوری و آواشناسی و ریختشناسی زبانی، بسیار نزدیک به پهلوی، یعنی فارسی میانه است.
نتصر که پس از تاسیس دولت اسرائیل در شانزده سالگی از ایران به اسرائیل مهاجرت کرد، در اوراق هویتی ایرانی با نام «ناصر سلوکی» شناخته میشد. این استاد ایرانشناسی دانشگاه عبری اورشلیم، در ۱۹۶۱ میلادی از دانشگاه کلمبیای آمریکا در رشته «ایرانشناسی و زبانهای هند و اروپایی و زبانهای سامی» با درجهی دکتری فارغالتحصیل شد و در ۱۹۷۱ میلادی موفق شد منتخبی از اشعار فارسی یهودیان ایران را در کتابی جمعآوری کند.
نتصر مقاله مشهوری به نام «شاهان ساسانی در تلمود» دارد که در اپیزود دوازدهم از پادکست دیگرینامه با نام «مسیحیان شهر نصیبین» بخشهایی از آن را نقل کردیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_12/
#گفتگو #گفتگو_توانا #مدارا #یهودیان #یهودیان_ایران #یهودی_ایرانی #آزادی_ادیان #امنون_نتصر #فارسی #زبان_فارسی
@Dialogue1402
نتصر که پس از تاسیس دولت اسرائیل در شانزده سالگی از ایران به اسرائیل مهاجرت کرد، در اوراق هویتی ایرانی با نام «ناصر سلوکی» شناخته میشد. این استاد ایرانشناسی دانشگاه عبری اورشلیم، در ۱۹۶۱ میلادی از دانشگاه کلمبیای آمریکا در رشته «ایرانشناسی و زبانهای هند و اروپایی و زبانهای سامی» با درجهی دکتری فارغالتحصیل شد و در ۱۹۷۱ میلادی موفق شد منتخبی از اشعار فارسی یهودیان ایران را در کتابی جمعآوری کند.
نتصر مقاله مشهوری به نام «شاهان ساسانی در تلمود» دارد که در اپیزود دوازدهم از پادکست دیگرینامه با نام «مسیحیان شهر نصیبین» بخشهایی از آن را نقل کردیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_12/
#گفتگو #گفتگو_توانا #مدارا #یهودیان #یهودیان_ایران #یهودی_ایرانی #آزادی_ادیان #امنون_نتصر #فارسی #زبان_فارسی
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان شیخ صنعان در ادبیات کلاسیک فارسی، داستان شیخ زاهدیست که از عشق یک دختر مسیحی (ترسا)، هم دل میبازد و هم دین و برای اینکه نظر دختر را جلب کند اعمال خلاف اسلام مانند شرابنوشی و خوکچرانی مرتکب میشود. مایه اصلی این داستان میتواند در نسخههای جدیدتری از روایت بهروز شود. این کاریست که شادروان سعیدی سیرجانی در گتاب «شیخ صنعان» کرده است. دکتر حسن باقرینیا ضمن معرفی این کتاب در این فایل کوتاه، بخشهایی از آن را میخواند و رمزها و اشارات آن را توضیح میدهد.
شیخ صنعان در این اثر همان روحالله خمینیست که به قدرت دلباخته میشود و اگرچه شیخ است اما تمامی آنچه که یک شیخ نمیبایست مرتکب شود را بر اثر این «قدرتدوستی» مرتکب میشود. کاراکترهای دیگر در این مجموعه با اشخاص واقعی سیاست ایران در دوران پس از پنجاه و هفت منطبق میشود.
شادروان سعیدی سیرجانی به بازخوانی داستانهای کهن ایرانی با توجه به حوادث روز علاقه داشت و از او «ضحاک ماردوش» هم به مرحله طبع و انتشار رسیده است. برای مطالعه یادداشتی درباره کتاب ««ضحاک ماردوش» به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
#رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی
#نقد_دین
@dialogue1402
شیخ صنعان در این اثر همان روحالله خمینیست که به قدرت دلباخته میشود و اگرچه شیخ است اما تمامی آنچه که یک شیخ نمیبایست مرتکب شود را بر اثر این «قدرتدوستی» مرتکب میشود. کاراکترهای دیگر در این مجموعه با اشخاص واقعی سیاست ایران در دوران پس از پنجاه و هفت منطبق میشود.
شادروان سعیدی سیرجانی به بازخوانی داستانهای کهن ایرانی با توجه به حوادث روز علاقه داشت و از او «ضحاک ماردوش» هم به مرحله طبع و انتشار رسیده است. برای مطالعه یادداشتی درباره کتاب ««ضحاک ماردوش» به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
#رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی
#نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
حاکمیت قانون و سکولاریسم با اصول حکومت مذهبی در تضاد عمیق قرار دارد، بهویژه در کشوری مانند ایران که تحت سیطره حکومت مذهبی شیعه اداره میشود.
در یک حکومت مذهبی، قوانین و سیاستها عمدتاً براساس تفسیرهای دینی از اسلام تعیین میشوند که منجر به محدودیتهای جدی بر آزادیهای فردی و حقوق بشر میگردد.
در مقابل، سکولاریسم به جدایی دین از دولت و حاکمیت قانون بر مبنای اصول حقوق بشری و دموکراسی تاکید دارد.
این تضاد در ایران، در قوانینی که بر اساس احکام شرعی تنظیم شدهاند و در تضاد با حقوق فردی و آزادیهای مدنی نمایان است.
بهعنوان مثال، محدودیتهای شدید بر آزادی بیان، حقوق زنان، و آزادیهای مذهبی، نمودی از این چالشها هستند.
در این شرایط، مطالبه حاکمیت قانون و سکولاریسم نهتنها به معنای حمایت از حقوق فردی است، بلکه بهعنوان یک ضرورت برای ایجاد یک جامعه عادلانه و دموکراتیک در برابر حکومت مذهبی مطرح میشود.
#سکولاریسم #جامعه_مدنی #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حاکمیت قانون و سکولاریسم با اصول حکومت مذهبی در تضاد عمیق قرار دارد، بهویژه در کشوری مانند ایران که تحت سیطره حکومت مذهبی شیعه اداره میشود.
در یک حکومت مذهبی، قوانین و سیاستها عمدتاً براساس تفسیرهای دینی از اسلام تعیین میشوند که منجر به محدودیتهای جدی بر آزادیهای فردی و حقوق بشر میگردد.
در مقابل، سکولاریسم به جدایی دین از دولت و حاکمیت قانون بر مبنای اصول حقوق بشری و دموکراسی تاکید دارد.
این تضاد در ایران، در قوانینی که بر اساس احکام شرعی تنظیم شدهاند و در تضاد با حقوق فردی و آزادیهای مدنی نمایان است.
بهعنوان مثال، محدودیتهای شدید بر آزادی بیان، حقوق زنان، و آزادیهای مذهبی، نمودی از این چالشها هستند.
در این شرایط، مطالبه حاکمیت قانون و سکولاریسم نهتنها به معنای حمایت از حقوق فردی است، بلکه بهعنوان یک ضرورت برای ایجاد یک جامعه عادلانه و دموکراتیک در برابر حکومت مذهبی مطرح میشود.
#سکولاریسم #جامعه_مدنی #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
محمدرضا عارف، معاون اول مسعود پزشکیان، گفت: «باید برای مردم تبیین کنیم که امروز نظام اسلامی در اوج قدرت است و اکنون شرایط ما با گذشته قابل مقایسه نیست.»
او افزود: «مردم ما اعتقاد و دلبستگی زیادی به ائمه، اسلام و نظام اسلامی دارند.»
اظهارات محمدرضا عارف مبنی بر اینکه نظام اسلامی در اوج قدرت است و مردم اعتقاد و دلبستگی زیادی به اسلام و نظام اسلامی دارند، با واقعیتهای جامعه ایران تناقض دارد.
نارضایتی گسترده از عملکرد حکومت، کاهش اعتماد عمومی، و دوری بسیاری از مردم، بهویژه جوانان، از ایدئولوژی رسمی، نشان میدهد که این دلبستگی نه عمومی، بلکه محدود به گروههای خاص و "خودیها" است.
آیا این توصیف از "مردم" بازتابدهنده همه اقشار جامعه است، یا صرفاً به اقلیتی که همچنان از نظام حمایت میکنند اشاره دارد؟
چگونه میتوان ادعای دلبستگی عمومی را با اعتراضات گسترده و نارضایتی عمیق اجتماعی توضیح داد؟
#حکومت_ایدئولوژیک #نظام_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمدرضا عارف، معاون اول مسعود پزشکیان، گفت: «باید برای مردم تبیین کنیم که امروز نظام اسلامی در اوج قدرت است و اکنون شرایط ما با گذشته قابل مقایسه نیست.»
او افزود: «مردم ما اعتقاد و دلبستگی زیادی به ائمه، اسلام و نظام اسلامی دارند.»
اظهارات محمدرضا عارف مبنی بر اینکه نظام اسلامی در اوج قدرت است و مردم اعتقاد و دلبستگی زیادی به اسلام و نظام اسلامی دارند، با واقعیتهای جامعه ایران تناقض دارد.
نارضایتی گسترده از عملکرد حکومت، کاهش اعتماد عمومی، و دوری بسیاری از مردم، بهویژه جوانان، از ایدئولوژی رسمی، نشان میدهد که این دلبستگی نه عمومی، بلکه محدود به گروههای خاص و "خودیها" است.
آیا این توصیف از "مردم" بازتابدهنده همه اقشار جامعه است، یا صرفاً به اقلیتی که همچنان از نظام حمایت میکنند اشاره دارد؟
چگونه میتوان ادعای دلبستگی عمومی را با اعتراضات گسترده و نارضایتی عمیق اجتماعی توضیح داد؟
#حکومت_ایدئولوژیک #نظام_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جنگ هفتادودو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
گاهی اشتباه انسان در ندیدن حقیقت واقعی جهان
چنان است که نمیتوانیم عذر تقصیری را برای آن بیاوریم. اشتباه تا زمانی که فردی است و مشکلی برای جامعه ندارد و تاوانش را خود شخص بر دوش میکشد، چشم پوشی کاملا امری اخلاقی است.اما زمانی که ندیدن واقعیت محض توسط شخصی و بیان ان در جمع که باعث انحراف گروهی و توهین و اهانت به گروه دیگر است عذر تقصیر آوردن و چشم پوشی و سکوت در برابر چنین اشخاصی شراکت در جرم و حمایت و همدستی با نادان است و از رذایل اخلاقی به حساب می آید.
حال اینکه ما با کدام چشم به این نادان متظاهر یاوه گو نگاه کنیم منوط به درایت و عقل ماست.
در آخر اینکه شما با کدامین چشم به این شخص نگاه میکنید؟
خود بینیات پسر، یک اشتباه بود
این مستی از غرور، اوج گناه بود
سوغاتی تو چیست؟ حرّاف بیعمل!
سودت برای ما غم بود و آه بود
آغوش این وطن باز است و بی دریغ
بر هر عقیده و هر راه و هر طریق
این خاک، خاک ماست، کُرد و بلوچ و لُر
مفکن در این سرا، ای بی خرد! حریق
تو گیرِِ مذهبی، من در هوای عشق
قدری سکوت کن، بشنو صدای عشق
ما ریشهمان یکی است، در خاکِ این وطن
از دشمنی نگو، در سرسرای عشق
بخشید جرم تو آن مفتی عزیز
هان! آبروی خود، زین پس چنین مریز!
از من نه، از حسین بشنو تو این سخن:
آزاده شو، پسر! کمتر بگو مجیز!
علی رضا جعفری(آزادی)
#آزادی_مذهبی #رواداری #دیگرستیزی #گفتگو_توانا
@dialogue1402
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
گاهی اشتباه انسان در ندیدن حقیقت واقعی جهان
چنان است که نمیتوانیم عذر تقصیری را برای آن بیاوریم. اشتباه تا زمانی که فردی است و مشکلی برای جامعه ندارد و تاوانش را خود شخص بر دوش میکشد، چشم پوشی کاملا امری اخلاقی است.اما زمانی که ندیدن واقعیت محض توسط شخصی و بیان ان در جمع که باعث انحراف گروهی و توهین و اهانت به گروه دیگر است عذر تقصیر آوردن و چشم پوشی و سکوت در برابر چنین اشخاصی شراکت در جرم و حمایت و همدستی با نادان است و از رذایل اخلاقی به حساب می آید.
حال اینکه ما با کدام چشم به این نادان متظاهر یاوه گو نگاه کنیم منوط به درایت و عقل ماست.
در آخر اینکه شما با کدامین چشم به این شخص نگاه میکنید؟
خود بینیات پسر، یک اشتباه بود
این مستی از غرور، اوج گناه بود
سوغاتی تو چیست؟ حرّاف بیعمل!
سودت برای ما غم بود و آه بود
آغوش این وطن باز است و بی دریغ
بر هر عقیده و هر راه و هر طریق
این خاک، خاک ماست، کُرد و بلوچ و لُر
مفکن در این سرا، ای بی خرد! حریق
تو گیرِِ مذهبی، من در هوای عشق
قدری سکوت کن، بشنو صدای عشق
ما ریشهمان یکی است، در خاکِ این وطن
از دشمنی نگو، در سرسرای عشق
بخشید جرم تو آن مفتی عزیز
هان! آبروی خود، زین پس چنین مریز!
از من نه، از حسین بشنو تو این سخن:
آزاده شو، پسر! کمتر بگو مجیز!
علی رضا جعفری(آزادی)
#آزادی_مذهبی #رواداری #دیگرستیزی #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«حسن نیت»
اثر سلمان رشدی
ترجمه: آموزشکده توانا
سال ۱۹۸۹ آیتالله خمینی، بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی، فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد؛ چون – به زعم او – در کتاب «آیههای شیطانی» به باورهای اسلامی توهین شده بود. این فراخوان سرنوشت کتاب و نویسنده را دستخوش حوادث بسیاری قرار داد؛ اجازه انتشار کتاب در بسیاری کشورها حتی چند کشور اروپایی داده نشد و چند کتابفروشی آمریکایی عرضهکننده آن هدف بمبگذاری تروریستی قرار گرفتند. در نتیجه عمده کتابفروشیها از عرضه آن صرف نظر کردند.
سلمان رشدی، متولد ۱۹۴۷ در خانوادهای مسلمان در بمبئی و فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج، پس از انتشار کتابهای «کودکان نیمهشب» و «شرم» به عنوان شخصیتی ادبی شناخته شد. انتشار «آيههای شیطانی» و تهدیدشدن به مرگ در پی فتوای خمینی، بالاجبار او را به زندگی مخفیانه کشانید. رشدی یک سال پس از آنکه دور از ملاء عام به سر برد مقاله «حسن نیت» را درباره اثرش و آنچه در این مدت از سر گذرانیده بود نوشت و تاکید کرد: «بدون آزادی برای رنجاندن یا خشمگینکردن دیگری، آزادی مفهومی ندارد.»
«حسن نیت»، گزیده مقاله سلمان رشدی را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
برای دانلود به صفحه توانا رجوع کنید:
https://tavaana.org/in_good_faith/
#گفتگو #رواداری #نقد_دین #ترور #تروریسم #گفتگو_توانا
@dialogue1402
اثر سلمان رشدی
ترجمه: آموزشکده توانا
سال ۱۹۸۹ آیتالله خمینی، بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی، فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد؛ چون – به زعم او – در کتاب «آیههای شیطانی» به باورهای اسلامی توهین شده بود. این فراخوان سرنوشت کتاب و نویسنده را دستخوش حوادث بسیاری قرار داد؛ اجازه انتشار کتاب در بسیاری کشورها حتی چند کشور اروپایی داده نشد و چند کتابفروشی آمریکایی عرضهکننده آن هدف بمبگذاری تروریستی قرار گرفتند. در نتیجه عمده کتابفروشیها از عرضه آن صرف نظر کردند.
سلمان رشدی، متولد ۱۹۴۷ در خانوادهای مسلمان در بمبئی و فارغالتحصیل دانشگاه کمبریج، پس از انتشار کتابهای «کودکان نیمهشب» و «شرم» به عنوان شخصیتی ادبی شناخته شد. انتشار «آيههای شیطانی» و تهدیدشدن به مرگ در پی فتوای خمینی، بالاجبار او را به زندگی مخفیانه کشانید. رشدی یک سال پس از آنکه دور از ملاء عام به سر برد مقاله «حسن نیت» را درباره اثرش و آنچه در این مدت از سر گذرانیده بود نوشت و تاکید کرد: «بدون آزادی برای رنجاندن یا خشمگینکردن دیگری، آزادی مفهومی ندارد.»
«حسن نیت»، گزیده مقاله سلمان رشدی را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
برای دانلود به صفحه توانا رجوع کنید:
https://tavaana.org/in_good_faith/
#گفتگو #رواداری #نقد_دین #ترور #تروریسم #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
سلمان رشدی: «بدون آزادی برای رنجاندن یا خشمگینکردن دیگری، آزادی مفهومی ندارد»
#سلمان_رشدی #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
#سلمان_رشدی #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«همه چیز میدرخشد»
معرفی کتاب
یادداشتی از احمدرضا یزدی
خوانش آثار کلاسیک غربی برای یافتن معنا در عصر سکولار نوشته هیوبرت دریفوس و شان دورانس کلی. کتاب اثری است که با جسارت به بحران معنا در عصر مدرن میپردازد. نویسندگان تلاش میکنند با الهام از آثار کلاسیک غربی و مفاهیمی همچون چندخدایی و تجربههای لحظهای، راهحلی برای نیهیلیسم ارائه کنند.
📖نقاط قوت کتاب:
۱. پرداختن به مسئلهای بنیادین
یکی از مهمترین دستاوردهای این کتاب بازگرداندن توجه به مسئله معنا در دنیای مدرن است. در عصری که بسیاری از نظامهای سنتی معنا سازی چون مذاهب کارکرد پیشین خود را از دست دادهاند نویسندگان تلاش میکنند تا راههای جدیدی برای معنا یابی در زندگی روزمره معرفی کنند. جسارت در پرداختن به این موضوع بنیادین کتاب را از بسیاری از آثار فلسفی معاصر متمایز میکند.
۲. الهامگیری از میراث کلاسیک غربی
نویسندگان با بهرهگیری از آثار نویسندگان و متفکرانی چون هومر، ملویل، دانته، کانت و نیچه، تلاش میکنند تا بین گذشته و حال پل بزنند. بازخوانی این آثار و تطبیق مفاهیمی همچون چندخدایی هومری یا نقد نیچه به مدرنیته با بحرانهای معاصر به کتاب عمق و غنایی فکری میبخشد که میتواند خوانندگان را به تأمل وادارد.
۳. جستجوی معنا در تجربیات روزمره
کتاب ایده جذابی را مطرح میکند که تجربههای کوچک و گاه پیش و پا افتاده روزمره میتوانند منبع معنا باشند. از لذت تماشای یک مسابقه ورزشی گرفته تا نوشیدن قهوه صبحگاهی. این تجربیات به عنوان لحظاتی درخشان معرفی میشوند که میتوانند ما را از نیهیلیسم و پوچی نجات دهند. از این منظر، تأکید بر اهمیت زندگی روزمره میتواند برای بسیاری از خوانندگان الهامبخش باشد.
۴. تأکید بر چندخدایی بهعنوان بدیلی برای معناهای مطلق
نویسندگان مفهوم چندخدایی را بهعنوان راهی برای اجتناب از مطلقگرایی معنا و نیهیلیسم معرفی میکنند. در این چارچوب، ارزشهای متنوع و گاه متناقضی که در زندگی میتوان یافت مانند خدایان هومری میتوانند راهنمای انسان معاصر باشند. این نگاه، دیدگاهی نسبیگرایانه و باز به معنا ارائه میدهد که با پیچیدگیهای دنیای مدرن هماهنگ است.
————
نویسنده یادداشت در ادامه به بررسی نقاط ضعف کتاب و انتقادهای وارد شده بر نویسندگان میپردازد. برای مطالعه نسخه کامل به کانال تلگرامی آقای احمدرضا یزدی مراجعه کنید:
https://t.me/DrARYazdi
#گفتگو #رواداری #دین #چندخدایی #تکخدایی #یکتاپرستی #نیهلیسم #پوچی #پوچ_انگاری
@dialogue1402
معرفی کتاب
یادداشتی از احمدرضا یزدی
خوانش آثار کلاسیک غربی برای یافتن معنا در عصر سکولار نوشته هیوبرت دریفوس و شان دورانس کلی. کتاب اثری است که با جسارت به بحران معنا در عصر مدرن میپردازد. نویسندگان تلاش میکنند با الهام از آثار کلاسیک غربی و مفاهیمی همچون چندخدایی و تجربههای لحظهای، راهحلی برای نیهیلیسم ارائه کنند.
📖نقاط قوت کتاب:
۱. پرداختن به مسئلهای بنیادین
یکی از مهمترین دستاوردهای این کتاب بازگرداندن توجه به مسئله معنا در دنیای مدرن است. در عصری که بسیاری از نظامهای سنتی معنا سازی چون مذاهب کارکرد پیشین خود را از دست دادهاند نویسندگان تلاش میکنند تا راههای جدیدی برای معنا یابی در زندگی روزمره معرفی کنند. جسارت در پرداختن به این موضوع بنیادین کتاب را از بسیاری از آثار فلسفی معاصر متمایز میکند.
۲. الهامگیری از میراث کلاسیک غربی
نویسندگان با بهرهگیری از آثار نویسندگان و متفکرانی چون هومر، ملویل، دانته، کانت و نیچه، تلاش میکنند تا بین گذشته و حال پل بزنند. بازخوانی این آثار و تطبیق مفاهیمی همچون چندخدایی هومری یا نقد نیچه به مدرنیته با بحرانهای معاصر به کتاب عمق و غنایی فکری میبخشد که میتواند خوانندگان را به تأمل وادارد.
۳. جستجوی معنا در تجربیات روزمره
کتاب ایده جذابی را مطرح میکند که تجربههای کوچک و گاه پیش و پا افتاده روزمره میتوانند منبع معنا باشند. از لذت تماشای یک مسابقه ورزشی گرفته تا نوشیدن قهوه صبحگاهی. این تجربیات به عنوان لحظاتی درخشان معرفی میشوند که میتوانند ما را از نیهیلیسم و پوچی نجات دهند. از این منظر، تأکید بر اهمیت زندگی روزمره میتواند برای بسیاری از خوانندگان الهامبخش باشد.
۴. تأکید بر چندخدایی بهعنوان بدیلی برای معناهای مطلق
نویسندگان مفهوم چندخدایی را بهعنوان راهی برای اجتناب از مطلقگرایی معنا و نیهیلیسم معرفی میکنند. در این چارچوب، ارزشهای متنوع و گاه متناقضی که در زندگی میتوان یافت مانند خدایان هومری میتوانند راهنمای انسان معاصر باشند. این نگاه، دیدگاهی نسبیگرایانه و باز به معنا ارائه میدهد که با پیچیدگیهای دنیای مدرن هماهنگ است.
————
نویسنده یادداشت در ادامه به بررسی نقاط ضعف کتاب و انتقادهای وارد شده بر نویسندگان میپردازد. برای مطالعه نسخه کامل به کانال تلگرامی آقای احمدرضا یزدی مراجعه کنید:
https://t.me/DrARYazdi
#گفتگو #رواداری #دین #چندخدایی #تکخدایی #یکتاپرستی #نیهلیسم #پوچی #پوچ_انگاری
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
۲۶ دیماه سالروز خروج آخرین شاه ایران از کشور است و اگرچه انتقاداتی از منظر حقوق بشری به دستگاه شاه هم وارد بود، اما مدارک و اسناد نشان میدهد که وضعیت رواداری به ویژه در حیطه ادیان و باورهای دینی، پس از خروج شاه به شدت افت پیدا کرد و علاوه بر باورمندان به ادیان غیررسمی، ناباورمندان هم به شدت در معرض سیاستهای حذف و طرد از رسانه قرار گرفتند و موارد متعددی از اعدام به اتهام «سبالنبی» (توهین به پیامبر) گزارش شد که یکی از آخرین موارد آن اعدام یوسف مهراد و فضلالله فاضلی زارع بود. وضعیت خداناباوران در ایران پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ تفاوتهای قابل توجهی داشته است.
پیش از انقلاب ۱۳۵۷:
در دوران حکومت پهلوی، ایران سیاستهای سکولاری را دنبال میکرد و خداناباوری بهطور رسمی تحمل میشد، هرچند بهطور کامل پذیرفتهشده نبود. حزب توده ایران، با ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی، در میان تحصیلکردگان شهری محبوبیت داشت و خداناباوری بهعنوان یکی از اصول این ایدئولوژی مطرح بود. با این حال، اکثریت جامعه ایران همچنان مذهبی باقی ماندند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷:
با استقرار جمهوری اسلامی، خداناباوری بهعنوان یک مسئله سیاسی مطرح شد و بهشدت سرکوب گردید. افرادی که بهطور علنی خداناباوری خود را اعلام میکردند، با خطر بازداشت خودسرانه، شکنجه و حتی اعدام مواجه بودند. شهروندان غیرمذهبی بهطور رسمی توسط دولت ایران بهرسمیت شناخته نمیشوند. در سرشماری رسمی سال ۲۰۱۱، حدود ۲۶۵٬۸۹۹ نفر (۰٫۳٪ از جمعیت کل) هیچ دینی را اعلام نکردند.
با وجود سرکوبها، در سالهای اخیر نشانههایی از افزایش سکولاریسم و خداناباوری در جامعه ایران مشاهده میشود. بر اساس نظرسنجیهای انجامشده بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲، حدود ۱٫۳٪ از ایرانیان خود را خداناباور معرفی کرده و ۱۴٫۳٪ دیگر بهعنوان غیرمذهبی شناخته شدهاند.
بهطور کلی، پس از انقلاب ۱۳۵۷، وضعیت خداناباوران در ایران با سرکوبهای شدیدتری مواجه شده است. با این حال، در سالهای اخیر، با وجود خطرات موجود، گرایش به خداناباوری و سکولاریسم در جامعه ایران در حال افزایش است.
آنچه محوریست استقلال سرنوشت ایرانیان و انسانها به طور کلی از مذهب و باورهای آنهاست. بر این اساس، شاید بتوان به تمامی سیستمها از این منظر نمره داد. نظر شما چیست؟
#گفتگو #رواداری #نه_به_اعدام #خداناباوران
@dialogue1402
پیش از انقلاب ۱۳۵۷:
در دوران حکومت پهلوی، ایران سیاستهای سکولاری را دنبال میکرد و خداناباوری بهطور رسمی تحمل میشد، هرچند بهطور کامل پذیرفتهشده نبود. حزب توده ایران، با ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی، در میان تحصیلکردگان شهری محبوبیت داشت و خداناباوری بهعنوان یکی از اصول این ایدئولوژی مطرح بود. با این حال، اکثریت جامعه ایران همچنان مذهبی باقی ماندند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷:
با استقرار جمهوری اسلامی، خداناباوری بهعنوان یک مسئله سیاسی مطرح شد و بهشدت سرکوب گردید. افرادی که بهطور علنی خداناباوری خود را اعلام میکردند، با خطر بازداشت خودسرانه، شکنجه و حتی اعدام مواجه بودند. شهروندان غیرمذهبی بهطور رسمی توسط دولت ایران بهرسمیت شناخته نمیشوند. در سرشماری رسمی سال ۲۰۱۱، حدود ۲۶۵٬۸۹۹ نفر (۰٫۳٪ از جمعیت کل) هیچ دینی را اعلام نکردند.
با وجود سرکوبها، در سالهای اخیر نشانههایی از افزایش سکولاریسم و خداناباوری در جامعه ایران مشاهده میشود. بر اساس نظرسنجیهای انجامشده بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲، حدود ۱٫۳٪ از ایرانیان خود را خداناباور معرفی کرده و ۱۴٫۳٪ دیگر بهعنوان غیرمذهبی شناخته شدهاند.
بهطور کلی، پس از انقلاب ۱۳۵۷، وضعیت خداناباوران در ایران با سرکوبهای شدیدتری مواجه شده است. با این حال، در سالهای اخیر، با وجود خطرات موجود، گرایش به خداناباوری و سکولاریسم در جامعه ایران در حال افزایش است.
آنچه محوریست استقلال سرنوشت ایرانیان و انسانها به طور کلی از مذهب و باورهای آنهاست. بر این اساس، شاید بتوان به تمامی سیستمها از این منظر نمره داد. نظر شما چیست؟
#گفتگو #رواداری #نه_به_اعدام #خداناباوران
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد. هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد. این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد. نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند. در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد. هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد. این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد. نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند. در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«به هر حال همانطوری که قرهالعین پیشگویی کرده بود فردای همان روز او را به نیاوران بردند و در حضور شاهزادگان و اعیان و کارمندان عالیرتبه دولتی و محبوسین و مردم متفرقه با کمال ملایمت و بدون آزار از او خواستار شدند که فقط بگوید من بابی نیستم. اما او به طوری که از پیش خبر داده بود بجای انکار به اعتراف پرداخت و آنچه را که دلخواه او بود به زبان آورد. بنابراین او را به ارک تهران آوردند و روبندی که مدتی بود از به کار بردن آن دست کشیده بود به صورتش آویختند و چون وارد ارک دولتی شدند او را در روی خرمنی از حصیر که در خانهها در زیر قالی میاندازند قراردادند و قبل از اینکه آن خرمن را آتش زنند میرغضبان پارچهی کهنهای به گلوی او فرو برده، خفهاش کردند و جسد او را طعمهی آتش نمودند و خاکسترهای آن را به باد دادند.»
ادیان و آراء فلسفی در آسیای مرکزی- فصل یازدهم: سوءقصد نسبت به شخص شاه/ کنت دو گوبینو صفحهی ۲۵۲ مترجم همایون فره وشی
کنت دو گوبینو، وزیر مختار فرانسه در سالهای ۱۲۷۱-۱۲۷۴
ژوزف آرتور کنت دو گوبینو در سال ۱۸۱۶ متولد شد و در سال ۱۸۸۲ درگذشت. او نویسنده، دیپلمات و نظریهپرداز فرانسوی بود که در کتاب «ادیان و آراء فلسفی در آسیای مرکزی» به بررسی باورها و فلسفههای مذهبی آسیای میانه پرداخت و این اثر به دلیل ارائه تصویری از ادیان و فلسفههای شرقی در ارتباط با فرهنگ غرب اهمیت دارد. با این حال گوبینو به خاطر نظریات نژادپرستانه خود و کتاب جنجالیاش «رسالهای درباره نابرابری نژادهای انسانی» نیز شناخته میشود که در آن به برتری نژاد سفید و انحطاط تمدنها از طریق اختلاط نژادی پرداخته است.
در اپیزود دوم از پادکست دیگرینامه، با نام «دگرباشی ایرانی» که ظهور جنبش بابیه را روایت کردیم، به گزارش او از قتل فجیع طاهره قرهالعین به جرم دگرباشی دینی پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_2/
#رواداری #گفتگو #باورمندان #ناباورمندان #دگرباشی #دگرآیینی #دیگری_نامه
@dialogue1402
ادیان و آراء فلسفی در آسیای مرکزی- فصل یازدهم: سوءقصد نسبت به شخص شاه/ کنت دو گوبینو صفحهی ۲۵۲ مترجم همایون فره وشی
کنت دو گوبینو، وزیر مختار فرانسه در سالهای ۱۲۷۱-۱۲۷۴
ژوزف آرتور کنت دو گوبینو در سال ۱۸۱۶ متولد شد و در سال ۱۸۸۲ درگذشت. او نویسنده، دیپلمات و نظریهپرداز فرانسوی بود که در کتاب «ادیان و آراء فلسفی در آسیای مرکزی» به بررسی باورها و فلسفههای مذهبی آسیای میانه پرداخت و این اثر به دلیل ارائه تصویری از ادیان و فلسفههای شرقی در ارتباط با فرهنگ غرب اهمیت دارد. با این حال گوبینو به خاطر نظریات نژادپرستانه خود و کتاب جنجالیاش «رسالهای درباره نابرابری نژادهای انسانی» نیز شناخته میشود که در آن به برتری نژاد سفید و انحطاط تمدنها از طریق اختلاط نژادی پرداخته است.
در اپیزود دوم از پادکست دیگرینامه، با نام «دگرباشی ایرانی» که ظهور جنبش بابیه را روایت کردیم، به گزارش او از قتل فجیع طاهره قرهالعین به جرم دگرباشی دینی پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_2/
#رواداری #گفتگو #باورمندان #ناباورمندان #دگرباشی #دگرآیینی #دیگری_نامه
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
حقوق خداناباوران زیر تیغ جمهوری اسلامی؛ سرکوب بیپایان، اصلاحناپذیری نظام
یادداشتی از محمد خوشبیان، روحانی سابق
خداناباوری یا عدم اعتقاد به خدا، یکی از گرایشهای فکری و عقیدتی است که در جوامع مختلف وجود دارد. در جمهوری اسلامی ایران، خداناباوران به عنوان افرادی که از باورهای دینی رسمی تبعیت نمیکنند، با تبعیضها و محدودیتهای شدید مواجه هستند
حقوق بشر و آزادی عقیده
حقوق بشر بر اساس اسناد بینالمللی، به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر، بر آزادی عقیده و مذهب تأکید دارد. ماده 18 این اعلامیه به روشنی اعلام میکند که هر فردی حق دارد عقیده یا مذهب خود را آزادانه انتخاب کرده و آن را بیان کند. از این منظر، خداناباوران نیز به عنوان افرادی که عقاید متفاوتی دارند، باید از حقوق برابر و آزادی کامل برخوردار باشند.
قرآن کریم نیز به کرامت انسانی اشاره میکند و میفرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (سوره اسراء: آیه ۷۰)؛ “ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.” این آیه به روشنی نشان میدهد که همه انسانها، بدون توجه به عقایدشان، دارای کرامت ذاتی هستند و باید حقوقشان محترم شمرده شود.
همچنین، در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است: «الناسُ سَواسِیةٌ کَأسنانِ المُشْطِ»؛ “مردم مانند دندانههای شانه با یکدیگر برابرند.” این حدیث بر برابری انسانها و لزوم حفظ حقوق همه افراد، صرفنظر از عقاید و باورهایشان، تأکید دارد.
جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس خود، با تأکید بر ایدئولوژی دینی و تمرکز قدرت در دست روحانیت، قوانینی را اعمال کرده که به طور مستقیم و غیرمستقیم خداناباوران و دیگر اقلیتهای فکری و عقیدتی را تحت فشار قرار میدهد. این حکومت، با بهرهگیری از ابزارهای قانونی و امنیتی، فضای آزادی بیان و تفکر را محدود کرده و هرگونه صدای مخالف را سرکوب میکند.
خداناباوران در این سیستم، از حقوق ابتدایی مانند آزادی بیان، حق تحصیل، اشتغال، و حتی برخورداری از حقوق مدنی و اجتماعی محروم میشوند. این سیاستها نه تنها ناقض اصول اولیه حقوق بشر است، بلکه به تفرقهافکنی و ایجاد تنشهای عمیق در جامعه منجر شده است.
جمهوری اسلامی، به ویژه رهبران آن مانند روح الله خمینی و علی خامنهای، به طور مکرر از دین به عنوان ابزاری برای توجیه سرکوب و جنایات خود استفاده کردهاند. خمینی در دوران جنگ ایران و عراق و بهخصوص در اعدامهای دستهجمعی سال ۱۳۶۷، و خامنهای در سرکوب اعتراضات مردمی، از مفاهیم دینی برای پوشاندن اقدامات سرکوبگرانه خود بهره بردهاند.
این استفاده ابزاری از دین، باعث شده تا بسیاری از مردم نسبت به اصول دینی بیاعتماد شوند و شکافهای عمیق اجتماعی ایجاد شود. حکومت با تحمیل ایدئولوژی خود، حقوق بسیاری از افراد، بهویژه خداناباوران و دیگر اقلیتها را نقض کرده و فضایی از ترس و ناامنی در جامعه ایجاد کرده است.
با توجه به ساختار ایدئولوژیک و تمرکز قدرت در جمهوری اسلامی، این حکومت اساساً قابل تغییر نیست. هرگونه اصلاحات جزئی در چارچوب این نظام به دلیل ماهیت سرکوبگرانه و اقتدارگرای آن، غیرممکن است. جمهوری اسلامی بر پایه سرکوب عقاید و کنترل ایدئولوژیک بنا شده و تغییر واقعی در این نظام به معنای فروپاشی آن خواهد بود.
جمهوری اسلامی نه تنها تمایلی به پذیرش حقوق خداناباوران و سایر اقلیتهای فکری ندارد، بلکه از اساس بر مبنای سرکوب هرگونه صدای مخالف و حفظ قدرت به هر قیمتی شکل گرفته است. بنابراین، انتظار تغییر یا اصلاح این نظام، انتظاری غیرواقعبینانه است. برای دستیابی به جامعهای که در آن حقوق تمامی افراد، بدون توجه به عقایدشان، محترم شمرده شود، نیاز به تغییری ریشهای در ساختار سیاسی و حکومتی وجود دارد. جمهوری اسلامی، با ساختار و ماهیت کنونی خود، هرگز قادر به ایجاد چنین جامعهای نخواهد بود.
#خداناباوران #آتئیست #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یادداشتی از محمد خوشبیان، روحانی سابق
خداناباوری یا عدم اعتقاد به خدا، یکی از گرایشهای فکری و عقیدتی است که در جوامع مختلف وجود دارد. در جمهوری اسلامی ایران، خداناباوران به عنوان افرادی که از باورهای دینی رسمی تبعیت نمیکنند، با تبعیضها و محدودیتهای شدید مواجه هستند
حقوق بشر و آزادی عقیده
حقوق بشر بر اساس اسناد بینالمللی، به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر، بر آزادی عقیده و مذهب تأکید دارد. ماده 18 این اعلامیه به روشنی اعلام میکند که هر فردی حق دارد عقیده یا مذهب خود را آزادانه انتخاب کرده و آن را بیان کند. از این منظر، خداناباوران نیز به عنوان افرادی که عقاید متفاوتی دارند، باید از حقوق برابر و آزادی کامل برخوردار باشند.
قرآن کریم نیز به کرامت انسانی اشاره میکند و میفرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (سوره اسراء: آیه ۷۰)؛ “ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.” این آیه به روشنی نشان میدهد که همه انسانها، بدون توجه به عقایدشان، دارای کرامت ذاتی هستند و باید حقوقشان محترم شمرده شود.
همچنین، در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است: «الناسُ سَواسِیةٌ کَأسنانِ المُشْطِ»؛ “مردم مانند دندانههای شانه با یکدیگر برابرند.” این حدیث بر برابری انسانها و لزوم حفظ حقوق همه افراد، صرفنظر از عقاید و باورهایشان، تأکید دارد.
جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس خود، با تأکید بر ایدئولوژی دینی و تمرکز قدرت در دست روحانیت، قوانینی را اعمال کرده که به طور مستقیم و غیرمستقیم خداناباوران و دیگر اقلیتهای فکری و عقیدتی را تحت فشار قرار میدهد. این حکومت، با بهرهگیری از ابزارهای قانونی و امنیتی، فضای آزادی بیان و تفکر را محدود کرده و هرگونه صدای مخالف را سرکوب میکند.
خداناباوران در این سیستم، از حقوق ابتدایی مانند آزادی بیان، حق تحصیل، اشتغال، و حتی برخورداری از حقوق مدنی و اجتماعی محروم میشوند. این سیاستها نه تنها ناقض اصول اولیه حقوق بشر است، بلکه به تفرقهافکنی و ایجاد تنشهای عمیق در جامعه منجر شده است.
جمهوری اسلامی، به ویژه رهبران آن مانند روح الله خمینی و علی خامنهای، به طور مکرر از دین به عنوان ابزاری برای توجیه سرکوب و جنایات خود استفاده کردهاند. خمینی در دوران جنگ ایران و عراق و بهخصوص در اعدامهای دستهجمعی سال ۱۳۶۷، و خامنهای در سرکوب اعتراضات مردمی، از مفاهیم دینی برای پوشاندن اقدامات سرکوبگرانه خود بهره بردهاند.
این استفاده ابزاری از دین، باعث شده تا بسیاری از مردم نسبت به اصول دینی بیاعتماد شوند و شکافهای عمیق اجتماعی ایجاد شود. حکومت با تحمیل ایدئولوژی خود، حقوق بسیاری از افراد، بهویژه خداناباوران و دیگر اقلیتها را نقض کرده و فضایی از ترس و ناامنی در جامعه ایجاد کرده است.
با توجه به ساختار ایدئولوژیک و تمرکز قدرت در جمهوری اسلامی، این حکومت اساساً قابل تغییر نیست. هرگونه اصلاحات جزئی در چارچوب این نظام به دلیل ماهیت سرکوبگرانه و اقتدارگرای آن، غیرممکن است. جمهوری اسلامی بر پایه سرکوب عقاید و کنترل ایدئولوژیک بنا شده و تغییر واقعی در این نظام به معنای فروپاشی آن خواهد بود.
جمهوری اسلامی نه تنها تمایلی به پذیرش حقوق خداناباوران و سایر اقلیتهای فکری ندارد، بلکه از اساس بر مبنای سرکوب هرگونه صدای مخالف و حفظ قدرت به هر قیمتی شکل گرفته است. بنابراین، انتظار تغییر یا اصلاح این نظام، انتظاری غیرواقعبینانه است. برای دستیابی به جامعهای که در آن حقوق تمامی افراد، بدون توجه به عقایدشان، محترم شمرده شود، نیاز به تغییری ریشهای در ساختار سیاسی و حکومتی وجود دارد. جمهوری اسلامی، با ساختار و ماهیت کنونی خود، هرگز قادر به ایجاد چنین جامعهای نخواهد بود.
#خداناباوران #آتئیست #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
جامعۀ جهانی بهائی خواستار پاسخگویی ایران در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل شد
جامعۀ جهانی بهائی طی بیانیهای از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته است تا در چهارمین نشست بررسی ادواری جهانی (UPR) شورای حقوق بشر، نقض مداوم حقوق بشر در ایران را بررسی کرده و جمهوری اسلامی را به دلیل سرکوب سیستماتیک جامعۀ بهائی مورد بازخواست قرار دهند. این نشست قرار است در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۳ در ژنو برگزار شود.
در این بیانیه، بهائیان از کشورهای عضو خواستهاند که تعهد خود به حقوق بشر را نشان دهند و در جریان این نشست، نقض آشکار حقوق بهائیان در ایران را محکوم کنند. این درخواست در حالی مطرح شده که حکومت ایران در بررسیهای قبلی تعهدات متعددی را پذیرفته بود، اما اقدامات معناداری برای کاهش سرکوبها انجام نداده است. برعکس، تبعیض علیه بهائیان، که بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند، تشدید شده است.
تشدید سرکوبها علیه بهائیان
بر اساس این بیانیه، بهائیان ایران همچنان با تبعیض و سرکوب گسترده مواجهاند. از جمله این موارد میتوان به بازداشتهای خودسرانه، مصادرۀ اموال، محرومیت از تحصیلات عالی و اشتغال، تخریب گورستانها و نفرتپراکنی حکومتی اشاره کرد. این سرکوبها، که از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ آغاز شده، با ابلاغ سند شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۹، به سیاست رسمی کشور تبدیل شده است. این سند که به امضای آیتالله خامنهای رسیده، بر تبعیض ساختاری علیه بهائیان تأکید دارد.
درخواست برای اقدام جهانی
سیمین فهندژ، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل، با اشاره به این سرکوبها گفت:
«آزار و اذیت بهائیان در ایران نه تنها نقض حقوق بشر، بلکه لکهای ننگ بر وجدان جمهوری اسلامی است. کشورهای عضو سازمان ملل باید از این فرصت برای مقابله با تبعیض دینی و حمایت از حقوق این جامعۀ صلحآمیز استفاده کنند.»
محکومیت بینالمللی
بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، از جمله دیدهبان حقوق بشر، آزار بهائیان ایران یکی از شدیدترین موارد نقض آزادی دینی در جهان است. گزارشگر ویژۀ سازمان ملل این اقدامات را مصداق «جنایت علیه بشریت» توصیف کرده است. همچنین، گزارشها نشان میدهند که زنان بهائی بهطور خاص هدف سرکوبهای شدیدتری قرار گرفتهاند.
توصیههای جامعۀ جهانی بهائی
در پایان این بیانیه، جامعۀ جهانی بهائی از کشورهای عضو سازمان ملل درخواست کرده است که در این نشست، موارد زیر را به ایران توصیه کنند:
ـ تضمین برابری و عدم تبعیض علیه بهائیان، بهویژه در آموزش و اشتغال.
ـ رعایت آزادی دین و توقف همۀ اشکال سرکوب عقیدتی.
ـ بازگرداندن املاک و اموال مصادرهشده به بهائیان.
ـ توقف فوری نفرتپراکنی حکومتی و تشویق مدارا در جامعه.
این بیانیه با تأکید بر اهمیت فرایند بررسی ادواری جهانی، از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته است که به مسئولیت خود در قبال حقوق بشر عمل کرده و حکومت ایران را وادار به تغییرات ملموس و پایان دادن به نقض سیستماتیک حقوق جامعۀ بهائی کنند. جامعۀ جهانی بهائی این نشست را فرصتی سرنوشتساز برای مقابله با تبعیض دینی و حمایت از عدالت و برابری در ایران میداند.
#بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
جامعۀ جهانی بهائی طی بیانیهای از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته است تا در چهارمین نشست بررسی ادواری جهانی (UPR) شورای حقوق بشر، نقض مداوم حقوق بشر در ایران را بررسی کرده و جمهوری اسلامی را به دلیل سرکوب سیستماتیک جامعۀ بهائی مورد بازخواست قرار دهند. این نشست قرار است در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۳ در ژنو برگزار شود.
در این بیانیه، بهائیان از کشورهای عضو خواستهاند که تعهد خود به حقوق بشر را نشان دهند و در جریان این نشست، نقض آشکار حقوق بهائیان در ایران را محکوم کنند. این درخواست در حالی مطرح شده که حکومت ایران در بررسیهای قبلی تعهدات متعددی را پذیرفته بود، اما اقدامات معناداری برای کاهش سرکوبها انجام نداده است. برعکس، تبعیض علیه بهائیان، که بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند، تشدید شده است.
تشدید سرکوبها علیه بهائیان
بر اساس این بیانیه، بهائیان ایران همچنان با تبعیض و سرکوب گسترده مواجهاند. از جمله این موارد میتوان به بازداشتهای خودسرانه، مصادرۀ اموال، محرومیت از تحصیلات عالی و اشتغال، تخریب گورستانها و نفرتپراکنی حکومتی اشاره کرد. این سرکوبها، که از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ آغاز شده، با ابلاغ سند شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۹، به سیاست رسمی کشور تبدیل شده است. این سند که به امضای آیتالله خامنهای رسیده، بر تبعیض ساختاری علیه بهائیان تأکید دارد.
درخواست برای اقدام جهانی
سیمین فهندژ، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل، با اشاره به این سرکوبها گفت:
«آزار و اذیت بهائیان در ایران نه تنها نقض حقوق بشر، بلکه لکهای ننگ بر وجدان جمهوری اسلامی است. کشورهای عضو سازمان ملل باید از این فرصت برای مقابله با تبعیض دینی و حمایت از حقوق این جامعۀ صلحآمیز استفاده کنند.»
محکومیت بینالمللی
بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، از جمله دیدهبان حقوق بشر، آزار بهائیان ایران یکی از شدیدترین موارد نقض آزادی دینی در جهان است. گزارشگر ویژۀ سازمان ملل این اقدامات را مصداق «جنایت علیه بشریت» توصیف کرده است. همچنین، گزارشها نشان میدهند که زنان بهائی بهطور خاص هدف سرکوبهای شدیدتری قرار گرفتهاند.
توصیههای جامعۀ جهانی بهائی
در پایان این بیانیه، جامعۀ جهانی بهائی از کشورهای عضو سازمان ملل درخواست کرده است که در این نشست، موارد زیر را به ایران توصیه کنند:
ـ تضمین برابری و عدم تبعیض علیه بهائیان، بهویژه در آموزش و اشتغال.
ـ رعایت آزادی دین و توقف همۀ اشکال سرکوب عقیدتی.
ـ بازگرداندن املاک و اموال مصادرهشده به بهائیان.
ـ توقف فوری نفرتپراکنی حکومتی و تشویق مدارا در جامعه.
این بیانیه با تأکید بر اهمیت فرایند بررسی ادواری جهانی، از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته است که به مسئولیت خود در قبال حقوق بشر عمل کرده و حکومت ایران را وادار به تغییرات ملموس و پایان دادن به نقض سیستماتیک حقوق جامعۀ بهائی کنند. جامعۀ جهانی بهائی این نشست را فرصتی سرنوشتساز برای مقابله با تبعیض دینی و حمایت از عدالت و برابری در ایران میداند.
#بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
در میان اخبار مربوط به کشته شدن دو تن از بیدادگران حکومت جمهوری اسلامی، خبر خودکشی دو خواهر نوجوان بازتاب چندانی پیدا نکرد. مطابق با گزارش هرانا، النا و الیسا، ساکن شهرک شهید بهشتی در حکیمیه تهران، خود را از بالای ساختمان به پایین پرتاب کرده و کشته شدهاند. از سرایدار ساختمان نقل شده که این دو خواهر چند ماه قبل هم قصد خودکشی داشتهاند اما او مانع شده است!
پدر و مادر این دو دختر نوجوان، ابتدا به دو پسر نوجوان هیجده و نوزده ساله در این ارتباط، اتهام ربایش و قتل زدند. اما دورربینهای مداربسته نشان داد که این دو پسر، النا و الیسا را برای مدتی به گردش برده و آنها را به منزل بازگرداندهاند. آنچه جالب و موجب تاسف بسیار است، دادگاه برای این دو پسر به اتهام «رابطه خارج از ازدواج» هر یک ۹۹ ضربه شلاق و یک سال تبعید بریدهاند! به این ترتیب، برای یک ارتباط ساده خارج از ازدواج که در تمامی دنیا، امری عادی و مقتضی سن جوانی و نوجوانی تلقی میشود، دستکم سه خانواده عزادار شده و آسیب دیدهاند!
سیاستهای تربیتی و جنسیتی جمهوری اسلامی معطوف به دشوارتر کردن رابطه بین دو جنس، و تنشآمیز کردن روابط جنسیست. محیط تنشآلود در روابط جنسی، سوءظنها را بیشتر میکند و خشونتها را افزایش میدهد. مراجع تصمیمگیری چه در بخش تربیتی و چه در بخش داوری و قضایی، به جای عقلانیسازی تجربه جنسی، رویکرد پلیسی و مجرمانه دارند که پیامد آن فاجعه برای یک ارتباط ساده است؛ روابطی که باید شیرین و خاطرهانگیز باشند.
#رواداری #گفتگو
@dialogue1402
پدر و مادر این دو دختر نوجوان، ابتدا به دو پسر نوجوان هیجده و نوزده ساله در این ارتباط، اتهام ربایش و قتل زدند. اما دورربینهای مداربسته نشان داد که این دو پسر، النا و الیسا را برای مدتی به گردش برده و آنها را به منزل بازگرداندهاند. آنچه جالب و موجب تاسف بسیار است، دادگاه برای این دو پسر به اتهام «رابطه خارج از ازدواج» هر یک ۹۹ ضربه شلاق و یک سال تبعید بریدهاند! به این ترتیب، برای یک ارتباط ساده خارج از ازدواج که در تمامی دنیا، امری عادی و مقتضی سن جوانی و نوجوانی تلقی میشود، دستکم سه خانواده عزادار شده و آسیب دیدهاند!
سیاستهای تربیتی و جنسیتی جمهوری اسلامی معطوف به دشوارتر کردن رابطه بین دو جنس، و تنشآمیز کردن روابط جنسیست. محیط تنشآلود در روابط جنسی، سوءظنها را بیشتر میکند و خشونتها را افزایش میدهد. مراجع تصمیمگیری چه در بخش تربیتی و چه در بخش داوری و قضایی، به جای عقلانیسازی تجربه جنسی، رویکرد پلیسی و مجرمانه دارند که پیامد آن فاجعه برای یک ارتباط ساده است؛ روابطی که باید شیرین و خاطرهانگیز باشند.
#رواداری #گفتگو
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
عرفان ثابتی، پژوهشگر جامعهشناسی دین و فلسفه، در واکنش به کشته شدن دو قاضی بدنام جمهوری اسلامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «علی رازینی، در دورۀ ۱۳۶۳-۱۳۶۰ به سرکوب بهائیان مشهد مشغول بود.»
آقای ثابتی افزود: «مهندس فیروز پردل، در ٨ آبان ۱۳۶۳ پس از یک سال حبس و شکنجه با حکم رازینی اعدام شد. خانوادۀ مهندس پردل سه روز از اعدام او بیخبر بودند و پنج روز طول کشید تا پیکر او را تحویل گرفتند و زیر نظر چند پاسدار به خاک سپردند.»
روز شنبه در تیراندازی مقابل کاخ دادگستری، سه قاضی دیوان عالی کشور هدف تیراندازی قرار گرفتند که دو نفر کشته و یکی مجروح شد. محمد مقیسه و علی رازینی قضاتی بودند که پیشتر قاضی دادگاه انقلاب بودند کشته شدند.
این دو قضات بدنامی بوده که به قاضی مرگ معروف بودند و در طی مدت مسئولیت خود احکام سنگین و فراقانونی فراوانی علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی صادر کردند.
#بهائیان_ایران #بهائی #داستان_ما_یکیست #مقیسه #رازینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
عرفان ثابتی، پژوهشگر جامعهشناسی دین و فلسفه، در واکنش به کشته شدن دو قاضی بدنام جمهوری اسلامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «علی رازینی، در دورۀ ۱۳۶۳-۱۳۶۰ به سرکوب بهائیان مشهد مشغول بود.»
آقای ثابتی افزود: «مهندس فیروز پردل، در ٨ آبان ۱۳۶۳ پس از یک سال حبس و شکنجه با حکم رازینی اعدام شد. خانوادۀ مهندس پردل سه روز از اعدام او بیخبر بودند و پنج روز طول کشید تا پیکر او را تحویل گرفتند و زیر نظر چند پاسدار به خاک سپردند.»
روز شنبه در تیراندازی مقابل کاخ دادگستری، سه قاضی دیوان عالی کشور هدف تیراندازی قرار گرفتند که دو نفر کشته و یکی مجروح شد. محمد مقیسه و علی رازینی قضاتی بودند که پیشتر قاضی دادگاه انقلاب بودند کشته شدند.
این دو قضات بدنامی بوده که به قاضی مرگ معروف بودند و در طی مدت مسئولیت خود احکام سنگین و فراقانونی فراوانی علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی صادر کردند.
#بهائیان_ایران #بهائی #داستان_ما_یکیست #مقیسه #رازینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
الیزابت مایر در «اسلام و حقوق بشر» مسائلی را که میان سازمانهای حقوق بشری و دولتهای اسلامگرا وجود دارد بررسی میکند. مایر در این اثر همچنین گفتمان ضداستعماری را نقد میکند که عملا هر گونه انتقادی از جهانشمولی مفهوم «حقوق بشر» را با استناد به اروپامحوری رد میکند و یا این مفهوم را ابزار «استعمار غرب» میشمرد.
چاپ پنجم این اثر سیاستهای حکومتی در قبال اسلام و کنشگری حقوق بشری و نحوه تأثیرگذاری آنها بر توسعه چندین کشور خاورمیانهای را در چارچوبی بهروزشده مورد ملاحظه قرار میدهد. چاپ جدید این کتاب همچنین موضوعات مهم دیگری را بررسی میکند؛ از جمله: فشارهای روبهرشدی که در خاورمیانه برای احقاق حقوق بشر در جریان بوده و به بهار عربی منتهی شدهاند؛
کارزار جاهطلبانه سازمان همکاری اسلامی (Organization of Islamic Cooperation) برای تاثیرگذاری بر سامانه حقوق بشری سازمان ملل از طریق اتحاد با کشورهای غیرمسلمان متخاصم با حقوق بشر؛ جدالهای شدتیابنده در خاورمیانه درباره موضوعاتی همچون هویت جنسیتی (gender identity) و گرایش جنسی (sexual orientation) و بالاخره، جدال درباره کاریکاتورهای دانمارکی و طرح سازمان همکاری اسلامی برای استفاده از قوانین بینالمللی حقوق بشری به قصد کیفریکردن موارد «افترا به اسلام» در غرب.
کتاب «اسلام و حقوق بشر» را در صفحه توانا به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/ann-elizabeth-mayer-islam-and-human-rights/
#گفتگو #رواداری #اسلام #حقوق_بشر
@dialogue1402
چاپ پنجم این اثر سیاستهای حکومتی در قبال اسلام و کنشگری حقوق بشری و نحوه تأثیرگذاری آنها بر توسعه چندین کشور خاورمیانهای را در چارچوبی بهروزشده مورد ملاحظه قرار میدهد. چاپ جدید این کتاب همچنین موضوعات مهم دیگری را بررسی میکند؛ از جمله: فشارهای روبهرشدی که در خاورمیانه برای احقاق حقوق بشر در جریان بوده و به بهار عربی منتهی شدهاند؛
کارزار جاهطلبانه سازمان همکاری اسلامی (Organization of Islamic Cooperation) برای تاثیرگذاری بر سامانه حقوق بشری سازمان ملل از طریق اتحاد با کشورهای غیرمسلمان متخاصم با حقوق بشر؛ جدالهای شدتیابنده در خاورمیانه درباره موضوعاتی همچون هویت جنسیتی (gender identity) و گرایش جنسی (sexual orientation) و بالاخره، جدال درباره کاریکاتورهای دانمارکی و طرح سازمان همکاری اسلامی برای استفاده از قوانین بینالمللی حقوق بشری به قصد کیفریکردن موارد «افترا به اسلام» در غرب.
کتاب «اسلام و حقوق بشر» را در صفحه توانا به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/ann-elizabeth-mayer-islam-and-human-rights/
#گفتگو #رواداری #اسلام #حقوق_بشر
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
کاظم صدیقی که ماجرای زمینخواری مدتی پیش افشا شد و در میان خود مومنان اعتراضاتی برانگیخت، در نماز جمعه به عنوان امام جماعت حاضر شد و سخنان خشمآلودی گفت از جمله اینکه «در زمان شاه آمریکا مثل سگ به کشور ما حمله کرده بود… و شاه برای مردم ما شاه و برای آمریکا نه نوکر، بلکه کنیز بود…» این سخنان مضحک را زمانی میتوانیم بهتر درک کنیم که دریابیم درباره نشر شایعه هم نصیحت کرده و از جمله گفته است: ««کار منافق شایعهسازی و نشر شایعات است. انسان [باید] در برابر شایعهپرکنها موضع بگیرد. ریختن آبروی مومن نباید انجام شود..»
حمله به آمریکا، به شاه، به زنان، به ویژه وقتی شدت میگیرد که ابعاد فساد مقامات هم افزایش مییابد و یا از پرده بیرون میافتد.در واقع، نسبت مستقیمی وجود دارد میان هتاکی واعظان حکومتی به «دشمن» و افشا شدن انچه در خلوت میکنند!
کاظم صدیقی مناصب مختلفی از جمله ریاست بر ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم دارد. او در فروردینماه ۱۴۰۳ هم با اشاره به ماجرای زمینخواریاش در ازگل، فضای مجازی را «قتلگاه جوانان و مسلخ آبروها» نامیده بود و ادعا کرد که مردم بعد از نشر این «شایعه» وقتی او را میدیدند گریه میکردند!
#گفتگو #رواداری #اصلاح_دین #نقد_دین
@dialogue1402
حمله به آمریکا، به شاه، به زنان، به ویژه وقتی شدت میگیرد که ابعاد فساد مقامات هم افزایش مییابد و یا از پرده بیرون میافتد.در واقع، نسبت مستقیمی وجود دارد میان هتاکی واعظان حکومتی به «دشمن» و افشا شدن انچه در خلوت میکنند!
کاظم صدیقی مناصب مختلفی از جمله ریاست بر ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم دارد. او در فروردینماه ۱۴۰۳ هم با اشاره به ماجرای زمینخواریاش در ازگل، فضای مجازی را «قتلگاه جوانان و مسلخ آبروها» نامیده بود و ادعا کرد که مردم بعد از نشر این «شایعه» وقتی او را میدیدند گریه میکردند!
#گفتگو #رواداری #اصلاح_دین #نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبکه وصال حق، که اخبار اهل سنت را پوشش میدهد. ویدیویی از زندهیاد شهرام احمدی را منتشر کرد، جوانی که با حکم محمد مقیسه اعدام شد.
قاضی مقیسه درعرض پنج دقیقه شهرام احمدی را به اتهام محاربه دادگاهی وذحکم اعدام او را قاضی مقیسه صادر کرد،
شهرام احمدی میگوید: در طول دادگاه اصلا نمیتوانستم از خودم دفاع کنم وقتی حرف میزدم قاضی مقیسه می گفت؛ تو خفه شو سنی کثافت
شهرام احمدی یکی از بیست زندانی اهل سنت بود که هشت سال و نیم پیش اعدام شدند. او در نامهای نوشته بود:
«آرزو دارم که مثل یک انسان، مثل یک متهم، در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوم، وکیلم را دیده باشم، او پروندهام را خوانده باشد، شکنجهگرم کنار قاضی نایستاده باشد، قاضی خشمگین نباشد، قاضی نگوید یا از مملکت شیعه میروید، یا میمیرید، دادگاه از پنج دقیقه بیشتر باشد و من اجازه صحبت کردن داشته باشم.
اگر این رویا متحقق شود، در آنجا خواهم گفت
- آقای قاضی، من عضو هیچ گروهی نبودهام و هیچ خشونتی در هیچ سطحی از من سر نزده است. من در زندگی خطاهای زیادی مرتکب شدهام، اما مجازات هیچکدامشان به موجب هیچ قانونی مرگ نیست، مگر قانون آنان که میگویند یا با ما، یا بر دار.
- آقای قاضی، زمانی که در بازداشتگاه سپاه بودم، کسی که پایش را روی زخمهایم فشار میداد، از من میخواست که به سناریویی که ساخته بود اعتراف کنم. وقتی به اطلاعات رفتم، آنها داستان سپاه را نپسندیدند. با ریتم شلاق بازجو، ریتم زمان به هم ریخت، سوار بر بدن از هم پاشیده من شدیم و به گذشته رفتیم و او داستانش را روی ورقهای با چشمبند انگشتخورده من، از نو نوشت. آقای قاضی، این سرگذشت من نیست، داستانی است که آن مردان خشمگین سرائیدهاند، دست خود را به خون بیگناه آلوده نکنید.»
ویدیو ظاهراً در داخل زندان و مخفیانه ضبط شده است.
به امید روزی که همه از «حق حیات» دیگری، با هر دین و آئینی دفاع کنند و کسی به خاطر اعتقاداتش کشته نشود.
#شهرام_احمدی #محمد_مقیسه #اهل_سنت #رواداری #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
قاضی مقیسه درعرض پنج دقیقه شهرام احمدی را به اتهام محاربه دادگاهی وذحکم اعدام او را قاضی مقیسه صادر کرد،
شهرام احمدی میگوید: در طول دادگاه اصلا نمیتوانستم از خودم دفاع کنم وقتی حرف میزدم قاضی مقیسه می گفت؛ تو خفه شو سنی کثافت
شهرام احمدی یکی از بیست زندانی اهل سنت بود که هشت سال و نیم پیش اعدام شدند. او در نامهای نوشته بود:
«آرزو دارم که مثل یک انسان، مثل یک متهم، در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوم، وکیلم را دیده باشم، او پروندهام را خوانده باشد، شکنجهگرم کنار قاضی نایستاده باشد، قاضی خشمگین نباشد، قاضی نگوید یا از مملکت شیعه میروید، یا میمیرید، دادگاه از پنج دقیقه بیشتر باشد و من اجازه صحبت کردن داشته باشم.
اگر این رویا متحقق شود، در آنجا خواهم گفت
- آقای قاضی، من عضو هیچ گروهی نبودهام و هیچ خشونتی در هیچ سطحی از من سر نزده است. من در زندگی خطاهای زیادی مرتکب شدهام، اما مجازات هیچکدامشان به موجب هیچ قانونی مرگ نیست، مگر قانون آنان که میگویند یا با ما، یا بر دار.
- آقای قاضی، زمانی که در بازداشتگاه سپاه بودم، کسی که پایش را روی زخمهایم فشار میداد، از من میخواست که به سناریویی که ساخته بود اعتراف کنم. وقتی به اطلاعات رفتم، آنها داستان سپاه را نپسندیدند. با ریتم شلاق بازجو، ریتم زمان به هم ریخت، سوار بر بدن از هم پاشیده من شدیم و به گذشته رفتیم و او داستانش را روی ورقهای با چشمبند انگشتخورده من، از نو نوشت. آقای قاضی، این سرگذشت من نیست، داستانی است که آن مردان خشمگین سرائیدهاند، دست خود را به خون بیگناه آلوده نکنید.»
ویدیو ظاهراً در داخل زندان و مخفیانه ضبط شده است.
به امید روزی که همه از «حق حیات» دیگری، با هر دین و آئینی دفاع کنند و کسی به خاطر اعتقاداتش کشته نشود.
#شهرام_احمدی #محمد_مقیسه #اهل_سنت #رواداری #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402