This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور و صدای جاویدنام دکتر آیدا رستمی، وقتی در خیابان شعار میداد
آرمین رستمی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«لحظههایی از دکتر آیدا رستمی، همون وقتی که نه فقط با دستهاش درمان میکرد، بلکه با صداش هم فریاد میزد.
تو خیابون، کنار مردم، علیه رژیم جنایتکار آخوندی.
آیدا، صدای روشن فردا
در دل تاریکی، نوری لرزید.
نه از خورشید، نه از چراغ،
بلکه از گلویی ظریف، صدایی محکم اما پرغرور:
توپ، تانک، فشفشه… آخوند باید گم بشه.
آیدا بود، دختری جوان با دلی بزرگتر از تمام خیابان.
گوشی را بالا گرفت، لرزش دستانش را پنهان نکرد،
اما صدایش… صدایش، کوبنده بود، رساتر از هر شعار،
شفافتر از هر گلوله.
او از نسل نسیم بود،
اما در برابر طوفان ایستاد.
او میدانست خطر چیست، ترس کجاست،
ولی تصمیم گرفت نترسد… فقط برای چند ثانیه، فقط برای ثبت حقیقت.
و حالا این تصویر،
مثل پرچم، در دست تاریخ میلرزد.
یادگاری از دختری که نهتنها شجاع بود،
بلکه صدایش، ارتشی را به لرزه انداخت.
ما صدای آیدا را تکرار میکنیم.
تا روزی که حقیقت، پیروز شود.
مراعهدیست با جانان .....»
🌱🕊️🩸
#دکتر_آیدا_رستمی #آیدا_رستمی #یاری_مدنی_توانا
#آرمین_رستمی #دادخواهی_ادامه_دارد
#پزشکان_شریف #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#علیه_فراموشی #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
آرمین رستمی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«لحظههایی از دکتر آیدا رستمی، همون وقتی که نه فقط با دستهاش درمان میکرد، بلکه با صداش هم فریاد میزد.
تو خیابون، کنار مردم، علیه رژیم جنایتکار آخوندی.
آیدا، صدای روشن فردا
در دل تاریکی، نوری لرزید.
نه از خورشید، نه از چراغ،
بلکه از گلویی ظریف، صدایی محکم اما پرغرور:
توپ، تانک، فشفشه… آخوند باید گم بشه.
آیدا بود، دختری جوان با دلی بزرگتر از تمام خیابان.
گوشی را بالا گرفت، لرزش دستانش را پنهان نکرد،
اما صدایش… صدایش، کوبنده بود، رساتر از هر شعار،
شفافتر از هر گلوله.
او از نسل نسیم بود،
اما در برابر طوفان ایستاد.
او میدانست خطر چیست، ترس کجاست،
ولی تصمیم گرفت نترسد… فقط برای چند ثانیه، فقط برای ثبت حقیقت.
و حالا این تصویر،
مثل پرچم، در دست تاریخ میلرزد.
یادگاری از دختری که نهتنها شجاع بود،
بلکه صدایش، ارتشی را به لرزه انداخت.
ما صدای آیدا را تکرار میکنیم.
تا روزی که حقیقت، پیروز شود.
مراعهدیست با جانان .....»
🌱🕊️🩸
#دکتر_آیدا_رستمی #آیدا_رستمی #یاری_مدنی_توانا
#آرمین_رستمی #دادخواهی_ادامه_دارد
#پزشکان_شریف #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
#علیه_فراموشی #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
🕊42❤19💔9👍3
«امروز،زادروز مردی ست که پرچم دادخواهی
و آزادیخواهی را برافراشت
پرچم ملی را به اهتزاز در آورد
دیوار ترس را شکست
و شجاعت را تکثیر کرد
برادرم زادروزتان در زندان،انفرادی، فراق و تبعید خجسته باد»
از صفحه صبا بختیاری، عمه جاویدنام پویا بختیاری
#منوچهر_بختیاری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
و آزادیخواهی را برافراشت
پرچم ملی را به اهتزاز در آورد
دیوار ترس را شکست
و شجاعت را تکثیر کرد
برادرم زادروزتان در زندان،انفرادی، فراق و تبعید خجسته باد»
از صفحه صبا بختیاری، عمه جاویدنام پویا بختیاری
#منوچهر_بختیاری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤77👍9
۱۵ روز پس از انفجار مرگبار بندر رجایی بندرعباس، گزارش نیلوفر حامدی برای روزنامه شرق از زندگی مردمی میگوید که «زندگیشان به قبل و بعد از انفجار تقسیم شده است». در قبرستان باغو، عزاداران در سکوتی تلخ گرد پیکرهای سوخته میگردند. یکی از آنها میگوید: «این بچه هنوز جوان بود». مرد دیگری در حال خاکسپاری تنها تکههای باقیمانده از پیکر دوستش میگوید: «دیگه هیچی ازشون نمیخوایم، فقط بذارن به درد خودمون باشیم».
در محله اسلامآباد، خانوادهای با سه معلول، یک کشته و یک مجروح بدون هیچ حمایت رسمی، در اتاقی ۱۵ متری زندگی میکنند. هدایتالله، کارگر بلوچ ۳۱ ساله، نانآور خانواده بود. همسرش میگوید: «خرج همه ما را میداد... اما نه بیمهای بود، نه حمایتی». عبید، همکارش که پایش در انفجار شکست، هنوز به دکتر نرفته: «برای ما دکتر رفتن هم برای از ما بهترانه». امانالله که دچار سوختگی شدید شده بود، بیهیچ کمکی به زادگاهش بازگشت.
کارگران بلوچ زیادی بدون شناسنامه و مجوز کار میکردند. یکی از آنها میگوید: «من اگر مرده بودم، هیچکس نمیفهمید». آنها از دیوار وارد اسکله میشدند، جایی که خبرنگار برای ورودش باید مجوز رسمی میگرفت. هنوز تعداد دقیق مفقودیها معلوم نیست. در این بازار بیقانون، دستمزدها از ۷۰۰ هزار تا نهایتاً یک و نیم میلیون در روز است؛ بدون بیمه، بدون امنیت، بدون آینده.
در بازار بندر، مشتری نبود؛ «میگفتند ماهیها سمی شدهاند». در روستای خونسرخ، خانههای کارگری تخلیه شدهاند. چیزی که ما دیدیم و شنیدیم نشان میدهد اگر کسی نزدیک انفجار بوده، نمیتوانسته زنده بماند. شاید هم زنده ماندهاند و برگشتهاند شهرشان». آنها حدسهایی میزنند. با وجود تمام اینها، «خونسرخ» هنوز هم میهمان تازه دارد؛ کارگری که بهتازگی از بلوچستان آمده، این را میتوان از ساکدستیاش حدس زد و با دیدن کیسه سفیدی که کلاه ایمنی کارگران اسکله در آن قابل تماشاست، مطمئن شد. آرام و بدون عجله راه میرود. سنی ندارد اما جای کار بدنی طولانیمدت را میتوان از چشمهای کمی گودرفته و پوستش که قصهها از آفتاب برای تعریفکردن دارد، خواند. خیلی حوصله حرفزدن ندارد. تازه رسیده و میخواهد مستقیم با بارش به اسکله برود تا کار کند. در پاسخ به اینکه آیا نگران کارکردن در اسکله نیست، میگوید: «امروز بمیریم بهتر از فرداست».
آسمان بندر غبارآلود است، برق قطع میشود و بیماران سوخته در گرمای جنوب با درد میسوزند. گزارش با سوالاتی بیپاسخ بسته میشود: چه کسی مقصر بود؟ بار چه بود؟ چرا کسی پاسخگو نیست؟ انفجار خاموش شد، اما درد و خاکستر آن هنوز زنده است—در خانهها، در جان مردم، در خاطرات، و در آیندهای مهآلود و بیپناه.
متن کامل گزارش:
www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1005353
#انفجار_بندرعباس #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در محله اسلامآباد، خانوادهای با سه معلول، یک کشته و یک مجروح بدون هیچ حمایت رسمی، در اتاقی ۱۵ متری زندگی میکنند. هدایتالله، کارگر بلوچ ۳۱ ساله، نانآور خانواده بود. همسرش میگوید: «خرج همه ما را میداد... اما نه بیمهای بود، نه حمایتی». عبید، همکارش که پایش در انفجار شکست، هنوز به دکتر نرفته: «برای ما دکتر رفتن هم برای از ما بهترانه». امانالله که دچار سوختگی شدید شده بود، بیهیچ کمکی به زادگاهش بازگشت.
کارگران بلوچ زیادی بدون شناسنامه و مجوز کار میکردند. یکی از آنها میگوید: «من اگر مرده بودم، هیچکس نمیفهمید». آنها از دیوار وارد اسکله میشدند، جایی که خبرنگار برای ورودش باید مجوز رسمی میگرفت. هنوز تعداد دقیق مفقودیها معلوم نیست. در این بازار بیقانون، دستمزدها از ۷۰۰ هزار تا نهایتاً یک و نیم میلیون در روز است؛ بدون بیمه، بدون امنیت، بدون آینده.
در بازار بندر، مشتری نبود؛ «میگفتند ماهیها سمی شدهاند». در روستای خونسرخ، خانههای کارگری تخلیه شدهاند. چیزی که ما دیدیم و شنیدیم نشان میدهد اگر کسی نزدیک انفجار بوده، نمیتوانسته زنده بماند. شاید هم زنده ماندهاند و برگشتهاند شهرشان». آنها حدسهایی میزنند. با وجود تمام اینها، «خونسرخ» هنوز هم میهمان تازه دارد؛ کارگری که بهتازگی از بلوچستان آمده، این را میتوان از ساکدستیاش حدس زد و با دیدن کیسه سفیدی که کلاه ایمنی کارگران اسکله در آن قابل تماشاست، مطمئن شد. آرام و بدون عجله راه میرود. سنی ندارد اما جای کار بدنی طولانیمدت را میتوان از چشمهای کمی گودرفته و پوستش که قصهها از آفتاب برای تعریفکردن دارد، خواند. خیلی حوصله حرفزدن ندارد. تازه رسیده و میخواهد مستقیم با بارش به اسکله برود تا کار کند. در پاسخ به اینکه آیا نگران کارکردن در اسکله نیست، میگوید: «امروز بمیریم بهتر از فرداست».
آسمان بندر غبارآلود است، برق قطع میشود و بیماران سوخته در گرمای جنوب با درد میسوزند. گزارش با سوالاتی بیپاسخ بسته میشود: چه کسی مقصر بود؟ بار چه بود؟ چرا کسی پاسخگو نیست؟ انفجار خاموش شد، اما درد و خاکستر آن هنوز زنده است—در خانهها، در جان مردم، در خاطرات، و در آیندهای مهآلود و بیپناه.
متن کامل گزارش:
www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1005353
#انفجار_بندرعباس #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔50🕊6👍3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همواره شنیدهایم که: در جنگ شرف، بیطرف، بیشرف است...
ای مردم شریف ایران،
فرزندان این سرزمین همیشه در طول تاریخ پرفراز و نشیبمان ثابت کردهاند که برای تمامیت ایران عزیز، برای مردمان این خاک از هر قوم و زبان و آیینی، تا پای جان ایستادهاند. این بیشه هیچگاه از شیران ایرانی خالی نبوده و نخواهد ماند.
یکی از همین فرزندان دلیر میهن، جانباز سرافراز، آقای علی تیموری است. او هفت سال از جوانی خود را در جبهههای جنگ گذراند و امروز، نتوانست در برابر ظلم، بیعدالتی، قدرتطلبی و بیکفایتی حاکمان سکوت کند.
با همان روحیه ایثار و غیرت، لب به اعتراض گشود و با حضور بر مزار جانباختگان راه آزادی، سید محمد حسینی و محمدمهدی کرمی، یادشان را گرامی داشت و تنها یک جمله گفت:
«اندکی صبر، سحر نزدیک است...»
اما حال، او را به جرم همین حضور و همین یک جمله، به یک سال حبس و سپس ممنوعیت خروج از کشور محکوم کردهاند؛ کشوری که خود و همرزمانش جانشان را فدای آن کردهاند!
سؤال اینجاست:
آیا حضور بر مزار جانباختگان و دادخواهی برای مظلومان، جرم است؟
آیا پرسشگری، اعتراض مسالمتآمیز و کنش اجتماعی، که حق هر شهروند است، گناهی نابخشودنیست؟
آیا این همان حکومتیست که باید خدمتگزار مردم، و نه ارباب آنان باشد؟
ما امروز از وجدان بیدار جامعه، از اذهان عمومی دعوت میکنیم تا قضاوت کنند:
فرزندان ایران، با هر بهانهای از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی، متهم، مجرم، و محکوم میشوند؛ زندان، اعدام، محرومیتها و محدودیتها سهم آنان میگردد.
جناب تیموری، اندکی صبر، سحر نزدیک است...
راه شما و راه تمام آزادگان این سرزمین، پر رهرو باد.
لازم به ذکر است، آقای تیموری از تاریخ هفتم اردیبهشت سال جاری برای گذراندن حبس راهی زندان شدهاند.
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #دادخواهی #علی_تیموری #جانباز_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ای مردم شریف ایران،
فرزندان این سرزمین همیشه در طول تاریخ پرفراز و نشیبمان ثابت کردهاند که برای تمامیت ایران عزیز، برای مردمان این خاک از هر قوم و زبان و آیینی، تا پای جان ایستادهاند. این بیشه هیچگاه از شیران ایرانی خالی نبوده و نخواهد ماند.
یکی از همین فرزندان دلیر میهن، جانباز سرافراز، آقای علی تیموری است. او هفت سال از جوانی خود را در جبهههای جنگ گذراند و امروز، نتوانست در برابر ظلم، بیعدالتی، قدرتطلبی و بیکفایتی حاکمان سکوت کند.
با همان روحیه ایثار و غیرت، لب به اعتراض گشود و با حضور بر مزار جانباختگان راه آزادی، سید محمد حسینی و محمدمهدی کرمی، یادشان را گرامی داشت و تنها یک جمله گفت:
«اندکی صبر، سحر نزدیک است...»
اما حال، او را به جرم همین حضور و همین یک جمله، به یک سال حبس و سپس ممنوعیت خروج از کشور محکوم کردهاند؛ کشوری که خود و همرزمانش جانشان را فدای آن کردهاند!
سؤال اینجاست:
آیا حضور بر مزار جانباختگان و دادخواهی برای مظلومان، جرم است؟
آیا پرسشگری، اعتراض مسالمتآمیز و کنش اجتماعی، که حق هر شهروند است، گناهی نابخشودنیست؟
آیا این همان حکومتیست که باید خدمتگزار مردم، و نه ارباب آنان باشد؟
ما امروز از وجدان بیدار جامعه، از اذهان عمومی دعوت میکنیم تا قضاوت کنند:
فرزندان ایران، با هر بهانهای از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی، متهم، مجرم، و محکوم میشوند؛ زندان، اعدام، محرومیتها و محدودیتها سهم آنان میگردد.
جناب تیموری، اندکی صبر، سحر نزدیک است...
راه شما و راه تمام آزادگان این سرزمین، پر رهرو باد.
لازم به ذکر است، آقای تیموری از تاریخ هفتم اردیبهشت سال جاری برای گذراندن حبس راهی زندان شدهاند.
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #دادخواهی #علی_تیموری #جانباز_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤43👍5👌2
Forwarded from گفتوشنود
دخالت یا بیطرفی؟ انقلاب فرانسه چگونه تلاش کرد دین را کنار بگذارد؟
در دوران انقلاب فرانسه، دولت انقلابی در دهه ۱۷۹۰ تلاش کرد مسیحیت را با ایدههای سکولار و خردگرایانه جایگزین کند. در این راستا، فرقه عقل (Cult of Reason) شکل گرفت که هدف آن ترویج عقلانیت به جای ایمان مذهبی بود. اما این جنبش عمر کوتاهی داشت و در سال ۱۷۹۴، فرقه موجود برتر (Cult of the Supreme Being) توسط ماکسیمیلیان روبسپیر جایگزین آن شد.
پس از سقوط روبسپیر، هر دو فرقه از بین رفتند و کلیسای کاتولیک به تدریج قدرت خود را بازپس گرفت. بااینحال، ایدههای سکولاریسم و خردگرایی که در این دوره مطرح شد، تأثیرات عمیقی بر اندیشههای مدرن، از انسانگرایی گرفته تا آتئیسم، گذاشت.
این تجربه تاریخی نشان میدهد که وقتی دولتها به طور مستقیم در باورهای دینی مردم مداخله میکنند، نتایج پیشبینینشدهای ممکن است رخ دهد، از مقاومت و بازگشت شدیدتر دین گرفته تا شکلگیری ایدئولوژیهای جدید که جایگزین دین سنتی میشوند.
آیا بهتر است دولت از دین حمایت کند یا سکولاریسم را ترویج دهد؟ یا اینکه بهتر است دولت و دین را تا حد امکان از یکدیگر جدا نگه داشت؟
#سکولاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دخالت یا بیطرفی؟ انقلاب فرانسه چگونه تلاش کرد دین را کنار بگذارد؟
در دوران انقلاب فرانسه، دولت انقلابی در دهه ۱۷۹۰ تلاش کرد مسیحیت را با ایدههای سکولار و خردگرایانه جایگزین کند. در این راستا، فرقه عقل (Cult of Reason) شکل گرفت که هدف آن ترویج عقلانیت به جای ایمان مذهبی بود. اما این جنبش عمر کوتاهی داشت و در سال ۱۷۹۴، فرقه موجود برتر (Cult of the Supreme Being) توسط ماکسیمیلیان روبسپیر جایگزین آن شد.
پس از سقوط روبسپیر، هر دو فرقه از بین رفتند و کلیسای کاتولیک به تدریج قدرت خود را بازپس گرفت. بااینحال، ایدههای سکولاریسم و خردگرایی که در این دوره مطرح شد، تأثیرات عمیقی بر اندیشههای مدرن، از انسانگرایی گرفته تا آتئیسم، گذاشت.
این تجربه تاریخی نشان میدهد که وقتی دولتها به طور مستقیم در باورهای دینی مردم مداخله میکنند، نتایج پیشبینینشدهای ممکن است رخ دهد، از مقاومت و بازگشت شدیدتر دین گرفته تا شکلگیری ایدئولوژیهای جدید که جایگزین دین سنتی میشوند.
آیا بهتر است دولت از دین حمایت کند یا سکولاریسم را ترویج دهد؟ یا اینکه بهتر است دولت و دین را تا حد امکان از یکدیگر جدا نگه داشت؟
#سکولاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍11❤4
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میراث سقراط، کابوس حکومتهای ایدئولوژیک
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه و پژوهشگر، در این ویدئو با اشاره به میراث فکری سقراط، به نقد آموزش اخلاق در نظامهای استبدادی پرداخته است. او تأکید میکند که سقراط معتقد بود زندگی بدون بررسی و تأمل، ارزش زیستن ندارد و اخلاق را باید از طریق پرسش، اندیشیدن و شک کردن کشف کرد، نه از طریق تحمیل و تلقین.
دکتر باقرینیا روش سقراط را «دیالکتیک» یا گفتوگوی انتقادی توصیف میکند؛ گفتوگویی دوسویه و مبتنی بر پرسش، با هدف رسیدن به درکی عمیقتر، نه برای غلبه بر طرف مقابل. او این روش را در تضاد کامل با ساختارهای استبدادی میداند که اخلاق را ابزاری برای کنترل میبینند و نه بستر رشد انسانی.
وی خاطرنشان میکند که در نظامهای استبدادی، اخلاق از طریق تلقین، احساسات، تبلیغات یکسویه و تحمیل دینی آموزش داده میشود. در این فضا، شک کردن بیادبی تلقی میشود و پرسیدن نشانه گمراهی. نتیجه، شکلگیری جامعهای مطیع، بیسؤال و بیتفکر است.
دکتر باقرینیا در پایان تأکید میکند که امروز بیش از همیشه به روش سقراط نیاز داریم؛ نه فقط در کلاسهای فلسفه، بلکه در خانهها، روابط و حتی در نقد قدرت. گفتوگو، شک و شنیدن نظر مخالف ابزار رشد ما هستند، نه تهدید.
#حسن_باقری_نیا #استبداد_دینی #تفکر_انتقادی #تفکر #گفتگو #پرسشگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه و پژوهشگر، در این ویدئو با اشاره به میراث فکری سقراط، به نقد آموزش اخلاق در نظامهای استبدادی پرداخته است. او تأکید میکند که سقراط معتقد بود زندگی بدون بررسی و تأمل، ارزش زیستن ندارد و اخلاق را باید از طریق پرسش، اندیشیدن و شک کردن کشف کرد، نه از طریق تحمیل و تلقین.
دکتر باقرینیا روش سقراط را «دیالکتیک» یا گفتوگوی انتقادی توصیف میکند؛ گفتوگویی دوسویه و مبتنی بر پرسش، با هدف رسیدن به درکی عمیقتر، نه برای غلبه بر طرف مقابل. او این روش را در تضاد کامل با ساختارهای استبدادی میداند که اخلاق را ابزاری برای کنترل میبینند و نه بستر رشد انسانی.
وی خاطرنشان میکند که در نظامهای استبدادی، اخلاق از طریق تلقین، احساسات، تبلیغات یکسویه و تحمیل دینی آموزش داده میشود. در این فضا، شک کردن بیادبی تلقی میشود و پرسیدن نشانه گمراهی. نتیجه، شکلگیری جامعهای مطیع، بیسؤال و بیتفکر است.
دکتر باقرینیا در پایان تأکید میکند که امروز بیش از همیشه به روش سقراط نیاز داریم؛ نه فقط در کلاسهای فلسفه، بلکه در خانهها، روابط و حتی در نقد قدرت. گفتوگو، شک و شنیدن نظر مخالف ابزار رشد ما هستند، نه تهدید.
#حسن_باقری_نیا #استبداد_دینی #تفکر_انتقادی #تفکر #گفتگو #پرسشگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍26
«هرگاه در شر مطلق بودن حاکمیت شک کردید، بدانید که جمهوری اسلامی به انحای گوناگون، ما را میکشد.
بعضی با گلوله و شلیک مستقیم و موشک و "خطای انسانی" و بقیهمان هم با حبس و اعدام و محرومیت.
بلیه و مصیبت اصلی، ولی مطلقه فقیه است که انسانها را به معنای دقیق کلمه، از زندگی ساقط میکند.
شما را به حقارت و خفت میکشاند که مقابل تمامیتخواهی دینی آغشته خون و کثافتش زانو بزنید وگرنه، پایتان را قلم میکند.
اگر بنویسید، قلمتان را میشکند و اگر فریاد بزنید، پا بر روی گردهتان میگذارد و آنقدر فشار میدهد تا خیالش راحت شود که واقعا خفهخون گرفتهاید.
اگر بازهم بایستید، آجر به آجر میچیند که غایت دغدغه شما بشود حقوق سر ماه و اجارهبها و ... تا به نفس نفس زدن بیفتید.
برای همین است که بارها گفتهام جمهوری اسلامی انگارهای جز "مرگ" انسان ندارد و اگر قصد انسان بودن کنید، همهچیزتان را به یغما خواهد برد...
آنقدر که حتی از خودتان منزجر شوید و در یک سیستم ناکارآمد و فشل و معیوب، به درماندگی و عجز بیفتید.
خامنهای میخواهد سقوط ما را ببیند. سقوط و افول و مرگ انسانی تک تکمان را!
ما ایرانیها!
با هر زبان و قومیت و نژاد.
از هر شهر و روستا و خانهای که در آن به رنج زاده شدیم...
این یک جبر سیاسی است که باید "امت" باشید، نه "ملت".
امتوارگی، به مثابه الکن بودن حتی در اجابت مزاج و بدیهی و ابتداییترین جزئیات "بقا"، و نه زندگی!
که باید خامنهای دیکته بگوید و شما سرمشق بگیرید.
اگر اراده "ملت" بودن کنید، در قاموس ولی مطلقه فقیه، محکوم به مرگی سخت و دردناک خواهید شد...
با اینهمه گامهایم که سست میشوند به "ایران" فکر میکنم و بر این پلاک که در تمام بازجوییها و احضارها و بازداشتها و زندان همراهم بوده، بوسه میزنم.
ایمان و اراده ما، نجات تو از شر خودکامهای است که با استبداد دینی، خاکت را به ویرانی کشانده.
اینها را نوشتم که بگویم همه ما، از جمله من، داریم دست و پا میزنیم که خودمان را از این باتلاق بلعنده و هولناک نجات دهیم.
که خاکمان را از نو بیافرینیم!
این است روایت من و ما و جمهوریاسلامی خامنهای!
اما تا ابد "ایران، ایران ماست!"»
ـ نویسنده متن مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران و فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق است که این متن را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است.
#ایران #برای_ایران #استبداد_دینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعضی با گلوله و شلیک مستقیم و موشک و "خطای انسانی" و بقیهمان هم با حبس و اعدام و محرومیت.
بلیه و مصیبت اصلی، ولی مطلقه فقیه است که انسانها را به معنای دقیق کلمه، از زندگی ساقط میکند.
شما را به حقارت و خفت میکشاند که مقابل تمامیتخواهی دینی آغشته خون و کثافتش زانو بزنید وگرنه، پایتان را قلم میکند.
اگر بنویسید، قلمتان را میشکند و اگر فریاد بزنید، پا بر روی گردهتان میگذارد و آنقدر فشار میدهد تا خیالش راحت شود که واقعا خفهخون گرفتهاید.
اگر بازهم بایستید، آجر به آجر میچیند که غایت دغدغه شما بشود حقوق سر ماه و اجارهبها و ... تا به نفس نفس زدن بیفتید.
برای همین است که بارها گفتهام جمهوری اسلامی انگارهای جز "مرگ" انسان ندارد و اگر قصد انسان بودن کنید، همهچیزتان را به یغما خواهد برد...
آنقدر که حتی از خودتان منزجر شوید و در یک سیستم ناکارآمد و فشل و معیوب، به درماندگی و عجز بیفتید.
خامنهای میخواهد سقوط ما را ببیند. سقوط و افول و مرگ انسانی تک تکمان را!
ما ایرانیها!
با هر زبان و قومیت و نژاد.
از هر شهر و روستا و خانهای که در آن به رنج زاده شدیم...
این یک جبر سیاسی است که باید "امت" باشید، نه "ملت".
امتوارگی، به مثابه الکن بودن حتی در اجابت مزاج و بدیهی و ابتداییترین جزئیات "بقا"، و نه زندگی!
که باید خامنهای دیکته بگوید و شما سرمشق بگیرید.
اگر اراده "ملت" بودن کنید، در قاموس ولی مطلقه فقیه، محکوم به مرگی سخت و دردناک خواهید شد...
با اینهمه گامهایم که سست میشوند به "ایران" فکر میکنم و بر این پلاک که در تمام بازجوییها و احضارها و بازداشتها و زندان همراهم بوده، بوسه میزنم.
ایمان و اراده ما، نجات تو از شر خودکامهای است که با استبداد دینی، خاکت را به ویرانی کشانده.
اینها را نوشتم که بگویم همه ما، از جمله من، داریم دست و پا میزنیم که خودمان را از این باتلاق بلعنده و هولناک نجات دهیم.
که خاکمان را از نو بیافرینیم!
این است روایت من و ما و جمهوریاسلامی خامنهای!
اما تا ابد "ایران، ایران ماست!"»
ـ نویسنده متن مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران و فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق است که این متن را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است.
#ایران #برای_ایران #استبداد_دینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍35❤9💯8
معاون بهداشت وزارت بهداشت:
«در ایران سالانه ۱۰ هزار کارگر به دلیل حوادث کاری، جان خود را از دست میدهند.»
کارگران بیشتری هم به دلیل حادثه کاری، معلول میشوند که البته معاون بهداشت وزارت بهداشت، آمار مشخصی اعلام نکرده و فقط گفته است:
«معلولیت های زیادی بر اثر حوادث کار در کشور ایجاد میشود.»
نادیدهگرفتن جان ایرانیان توسط حکومتی، که پایگاه اجتماعی ندارد اما ثروت ایران را غارت کرده، نکتهای است که نباید هیچگاه از نظر دور داشت.
جمهوری اسلامی مسئول عدم تامین امنیت کارگران است. در معدن طبس معدن یورت معدن کوهبنان بندر رجایی بندرعباس و هزاران حادثه کاری دیگر که به دلیل عدم توجه به امنیت کارگران رخ میدهد.
مسئول مستقیم تمام این انفجارها و حوادث جمهوری اسلامی است که برای تامین امنیت شغلی کارگران هیچ اقدامی انجام نمیدهد اما ثروت ایران را صرف جنگافروزی در منطقه میکند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #کارگران #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
«در ایران سالانه ۱۰ هزار کارگر به دلیل حوادث کاری، جان خود را از دست میدهند.»
کارگران بیشتری هم به دلیل حادثه کاری، معلول میشوند که البته معاون بهداشت وزارت بهداشت، آمار مشخصی اعلام نکرده و فقط گفته است:
«معلولیت های زیادی بر اثر حوادث کار در کشور ایجاد میشود.»
نادیدهگرفتن جان ایرانیان توسط حکومتی، که پایگاه اجتماعی ندارد اما ثروت ایران را غارت کرده، نکتهای است که نباید هیچگاه از نظر دور داشت.
جمهوری اسلامی مسئول عدم تامین امنیت کارگران است. در معدن طبس معدن یورت معدن کوهبنان بندر رجایی بندرعباس و هزاران حادثه کاری دیگر که به دلیل عدم توجه به امنیت کارگران رخ میدهد.
مسئول مستقیم تمام این انفجارها و حوادث جمهوری اسلامی است که برای تامین امنیت شغلی کارگران هیچ اقدامی انجام نمیدهد اما ثروت ایران را صرف جنگافروزی در منطقه میکند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #کارگران #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
👍19💔8
حکم ۱۵ سال حبس رزگار بیگزاده بابامیری، تایید شد.
ژینو بیگزاده بابامیری، فرزند این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی نوشت، محکومیت ۱۵ سال حبس پدرش توسط دادگاه تجدیدنظر آذربایجان غربی عینا تایید شده است.
این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل «محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل» است.
رزگار بیگزاده بابامیری، پیشتر طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته بود. او علاوه بر شرح شکنجههایی که بر وی رفته تصریح کرده بود:
«تلاش میکردند طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.»
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavanaTech
ژینو بیگزاده بابامیری، فرزند این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی نوشت، محکومیت ۱۵ سال حبس پدرش توسط دادگاه تجدیدنظر آذربایجان غربی عینا تایید شده است.
این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل «محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل» است.
رزگار بیگزاده بابامیری، پیشتر طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته بود. او علاوه بر شرح شکنجههایی که بر وی رفته تصریح کرده بود:
«تلاش میکردند طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.»
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavanaTech
🕊15💔11👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انواع شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی، کامران ساختمانگر
کامران ساختمانگر، از فعالان کارگری است که چندین بار به دلیل فعالیتهایش بازداشت و محبوس شده است.
او در این برنامه از تجریبات و مشاهدات خودش میگوید. همچنین معتقد است: «شکنجه در زندانهای ایران امری سیستماتیک است و در ۴۲ سال گذشته بوده و هست.»
این بخشی است از برنامهای که شهریور۱۴۰۰ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/clubhouse_prison_sakhtemangar/
یوتیوب:
https://youtu.be/mZY2jrSmduU
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/sakhtmangar?si=732868a173db407d972c5009067ff144
#شکنجه #حقیقت_رندان #کامران_ساختمانگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavanaTech
کامران ساختمانگر، از فعالان کارگری است که چندین بار به دلیل فعالیتهایش بازداشت و محبوس شده است.
او در این برنامه از تجریبات و مشاهدات خودش میگوید. همچنین معتقد است: «شکنجه در زندانهای ایران امری سیستماتیک است و در ۴۲ سال گذشته بوده و هست.»
این بخشی است از برنامهای که شهریور۱۴۰۰ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/clubhouse_prison_sakhtemangar/
یوتیوب:
https://youtu.be/mZY2jrSmduU
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/sakhtmangar?si=732868a173db407d972c5009067ff144
#شکنجه #حقیقت_رندان #کامران_ساختمانگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavanaTech
🕊8💔7
Forwarded from گفتوشنود
رییس سازمان عقیدتی سیاسی پلیس گفته است که یگان ویژه از «دین خدا دفاع میکند» و در صف حمایت از یاران حسین این علی است. اما نظام ولایت فقیه اولین حکومتی نیست که چنین ادعایی دارد.
در مصر باستان فرعونهایی بودند که خود را «سایهی خدا» مینامیدند و خشونتهای خود را ابزار حفظ «نظم آسمانی» معرفی میکردند. در تاریخ، حاکمانی که قدرت خود را مقدس جلوه دادهاند، معمولاً با همین منطق، سرکوب را توجیه کرده و هر تغییر یا اعتراضی را «کفر» یا «توهین به مقدسات» تلقی کردهاند.
در مصر باستان، جنگ، سرکوب و حتی بردهداری، به عنوان اجرای «ارادهی الهی» معرفی میشد. فرعونها با مفهومی به نام «مآت» ـ نظم آسمانی ـ حکومت میکردند. هرگونه مخالفت با قدرت مرکزی، مخالفت با این نظم مقدس تعبیر میشد. نتیجه چه بود؟ سرکوب، بیعدالتی و عدم پاسخگویی قدرت، همگی در پوشش «دفاع از مقدسات». فرعونهای مصر با این توجیهها صدهاسال حکومت کردند. هر عمل وحشتناکی را میشد با این جمله که «این اراده خدا است» توجیه کرد.
پس از قرنها، نیروی سرکوب همچنان با ابزار زبان دینی و اعتقادی و ادعای «حمایت از «ظلومان» وارد میدان میشوند. باید با دقت پرسید: مظلوم چه کسی است؟ آیا بار دیگر، جانیان در لباس امر قدسی و دینی، عدالت را نابود نکردهاند؟
قدرتی که از مسئولیتپذیری میگریزد، اغلب خود را مقدس و معنوی جلوه میدهد، تا اعمال شنیع خود را برای پیروانش پذیرفتنی جلوه دهد.
#قدسی_سازی #یگان_ویژه #فرعون #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رییس سازمان عقیدتی سیاسی پلیس گفته است که یگان ویژه از «دین خدا دفاع میکند» و در صف حمایت از یاران حسین این علی است. اما نظام ولایت فقیه اولین حکومتی نیست که چنین ادعایی دارد.
در مصر باستان فرعونهایی بودند که خود را «سایهی خدا» مینامیدند و خشونتهای خود را ابزار حفظ «نظم آسمانی» معرفی میکردند. در تاریخ، حاکمانی که قدرت خود را مقدس جلوه دادهاند، معمولاً با همین منطق، سرکوب را توجیه کرده و هر تغییر یا اعتراضی را «کفر» یا «توهین به مقدسات» تلقی کردهاند.
در مصر باستان، جنگ، سرکوب و حتی بردهداری، به عنوان اجرای «ارادهی الهی» معرفی میشد. فرعونها با مفهومی به نام «مآت» ـ نظم آسمانی ـ حکومت میکردند. هرگونه مخالفت با قدرت مرکزی، مخالفت با این نظم مقدس تعبیر میشد. نتیجه چه بود؟ سرکوب، بیعدالتی و عدم پاسخگویی قدرت، همگی در پوشش «دفاع از مقدسات». فرعونهای مصر با این توجیهها صدهاسال حکومت کردند. هر عمل وحشتناکی را میشد با این جمله که «این اراده خدا است» توجیه کرد.
پس از قرنها، نیروی سرکوب همچنان با ابزار زبان دینی و اعتقادی و ادعای «حمایت از «ظلومان» وارد میدان میشوند. باید با دقت پرسید: مظلوم چه کسی است؟ آیا بار دیگر، جانیان در لباس امر قدسی و دینی، عدالت را نابود نکردهاند؟
قدرتی که از مسئولیتپذیری میگریزد، اغلب خود را مقدس و معنوی جلوه میدهد، تا اعمال شنیع خود را برای پیروانش پذیرفتنی جلوه دهد.
#قدسی_سازی #یگان_ویژه #فرعون #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍23
Forwarded from گفتوشنود
ارسطو، شاگرد افلاطون و آموزگار اسکندر مقدونی، با نظریه اخلاقیاش که بر پایهی فضیلت و خرد عملی (فرونسیس) بنا شده، یکی از بنیانگذاران اصلی اخلاق هنجاری در سنت فلسفه غرب است. برخلاف افلاطون که اخلاق را به جهان مُثُل پیوند میزد، ارسطو رویکردی زمینیتر و تجربهمحور داشت. او در اثر مشهور خود «اخلاق نیکوماخوس»، اخلاق را بهمثابه هنری برای زیستن خوب تعریف میکند؛ هنری که نیازمند پرورش تدریجی فضیلتها در انسان و تصمیمگیری خردمندانه در موقعیتهای گوناگون است.
برای ارسطو، انسان موجودی است اجتماعی و گفتوگومحور که شکوفاییاش تنها در درون اجتماع ممکن میشود. او مفهوم لوگوس (گفتار/عقلانیت) را جوهر انسان میدانست و باور داشت که انسان بهواسطه تواناییاش در گفتوگو، استدلال و داوری اخلاقی از دیگر موجودات متمایز است. از این رو، پرورش فضیلتهای اخلاقی نه از راه فرمان و اجبار، بلکه در سایه گفتوگو، تربیت مدنی و مشارکت در زندگی جمعی تحقق مییابد.
هسته مرکزی اخلاق ارسطویی، ایده «حد وسط» (Golden Mean) است: فضیلت در میانهی افراط و تفریط قرار دارد. مثلاً شجاعت، حد میانه بین ترسویی و بیپروایی است. انتخاب این حد میانه، نیازمند خرد عملی است؛ نوعی عقلانیت موقعیتمند و منعطف که تنها در طول زمان و از طریق تجربه، گفتوگو و تأمل اخلاقی شکل میگیرد. این دیدگاه، گفتوگو را به یک ابزار عملی برای قضاوت اخلاقی بدل میکند؛ نه صرفاً برای کشف حقیقت، بلکه برای انتخابِ بهترین راهِ عمل در زندگی.
ارسطو، اخلاق را نه مجموعهای از قوانین خشک، بلکه فرآیندی زنده برای شکوفایی انسان تعریف میکند؛ فرآیندی که از دل زندگی واقعی، تعامل اجتماعی و پرورش فضیلتها برمیخیزد. میراث اخلاقی او، با تأکید بر تعادل، خرد و نقش جامعه در شکلگیری شخصیت اخلاقی، تا امروز در مباحث فلسفی، روانشناسی اخلاق و آموزش مدنی حضور پررنگ دارد. گفتوگو، در اندیشه ارسطویی، نه فقط راهی برای اندیشیدن، بلکه روشی برای زیستن است.
#ارسطو #اخلاق #فلسفه #گفتگو #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ارسطو، شاگرد افلاطون و آموزگار اسکندر مقدونی، با نظریه اخلاقیاش که بر پایهی فضیلت و خرد عملی (فرونسیس) بنا شده، یکی از بنیانگذاران اصلی اخلاق هنجاری در سنت فلسفه غرب است. برخلاف افلاطون که اخلاق را به جهان مُثُل پیوند میزد، ارسطو رویکردی زمینیتر و تجربهمحور داشت. او در اثر مشهور خود «اخلاق نیکوماخوس»، اخلاق را بهمثابه هنری برای زیستن خوب تعریف میکند؛ هنری که نیازمند پرورش تدریجی فضیلتها در انسان و تصمیمگیری خردمندانه در موقعیتهای گوناگون است.
برای ارسطو، انسان موجودی است اجتماعی و گفتوگومحور که شکوفاییاش تنها در درون اجتماع ممکن میشود. او مفهوم لوگوس (گفتار/عقلانیت) را جوهر انسان میدانست و باور داشت که انسان بهواسطه تواناییاش در گفتوگو، استدلال و داوری اخلاقی از دیگر موجودات متمایز است. از این رو، پرورش فضیلتهای اخلاقی نه از راه فرمان و اجبار، بلکه در سایه گفتوگو، تربیت مدنی و مشارکت در زندگی جمعی تحقق مییابد.
هسته مرکزی اخلاق ارسطویی، ایده «حد وسط» (Golden Mean) است: فضیلت در میانهی افراط و تفریط قرار دارد. مثلاً شجاعت، حد میانه بین ترسویی و بیپروایی است. انتخاب این حد میانه، نیازمند خرد عملی است؛ نوعی عقلانیت موقعیتمند و منعطف که تنها در طول زمان و از طریق تجربه، گفتوگو و تأمل اخلاقی شکل میگیرد. این دیدگاه، گفتوگو را به یک ابزار عملی برای قضاوت اخلاقی بدل میکند؛ نه صرفاً برای کشف حقیقت، بلکه برای انتخابِ بهترین راهِ عمل در زندگی.
ارسطو، اخلاق را نه مجموعهای از قوانین خشک، بلکه فرآیندی زنده برای شکوفایی انسان تعریف میکند؛ فرآیندی که از دل زندگی واقعی، تعامل اجتماعی و پرورش فضیلتها برمیخیزد. میراث اخلاقی او، با تأکید بر تعادل، خرد و نقش جامعه در شکلگیری شخصیت اخلاقی، تا امروز در مباحث فلسفی، روانشناسی اخلاق و آموزش مدنی حضور پررنگ دارد. گفتوگو، در اندیشه ارسطویی، نه فقط راهی برای اندیشیدن، بلکه روشی برای زیستن است.
#ارسطو #اخلاق #فلسفه #گفتگو #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔15👍3❤1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سیدجواد موسوی، ضمن انتشار این ویدیو که شامل تصاویری از پستهای اینستاگرام فرزندش است، نوشت:
«جوادم امروز به پیج اینستاگرامت سر زدم تک تک پستهایت را دیدم، گریه کردم و سوختم عزیزم.از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ که مهسا امینی عزیز را کشتند تا ۲۶ آبان روز پر پر شدنت نزدیک به ۴۰ پست گذاشتی و در تمام آن ها خشم و نفرتت را نسبت به جنایات رژیم ابراز کردی.بمیرم برایت که با تمام وجود غصه ایران و ایرانی را میخوردی. جوادم تو دینت را تمام و کمال به عنوان یک وطن پرست ادا کردی،دیگر آسوده بخواب عزیز دلم، آسوده بخواب😭
ای کاش سرزمینم لبریز از مردان و زنانی چون تو و همرزمانت بود؛ چه افتخاری بالاتر از اینکه مادر چنین پسری باشم.»
- سیدجواد موسوی، یکی از معترضانی است که هم به چشمهایش شلیک شد و هم جانش را از دست داد. پیکرش را هم کنار کانال آب انداختند و موتورسواران دور پیکرش خندهها زدند.
شلیک به چشمهای معترضان صرفا به نابینایی یک یا دو چشم آنها منتهی نشده است، بلکه نیروهای سرکوب در اصفهان، ۲۶آبان، در مراسم چهلم «احمد شکراللهی» از کشتههای این اعتراضات، با شلیک مستقیم به چشمهای «سید جواد موسوی»، او را کشتند.
جواد موسوی از مخاطبان توانا بود و هنوز کامنتهایش زیر برخی پستهای توانا وجود دارد.
#سید_جواد_موسوی #جواد_موسوی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جوادم امروز به پیج اینستاگرامت سر زدم تک تک پستهایت را دیدم، گریه کردم و سوختم عزیزم.از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ که مهسا امینی عزیز را کشتند تا ۲۶ آبان روز پر پر شدنت نزدیک به ۴۰ پست گذاشتی و در تمام آن ها خشم و نفرتت را نسبت به جنایات رژیم ابراز کردی.بمیرم برایت که با تمام وجود غصه ایران و ایرانی را میخوردی. جوادم تو دینت را تمام و کمال به عنوان یک وطن پرست ادا کردی،دیگر آسوده بخواب عزیز دلم، آسوده بخواب😭
ای کاش سرزمینم لبریز از مردان و زنانی چون تو و همرزمانت بود؛ چه افتخاری بالاتر از اینکه مادر چنین پسری باشم.»
- سیدجواد موسوی، یکی از معترضانی است که هم به چشمهایش شلیک شد و هم جانش را از دست داد. پیکرش را هم کنار کانال آب انداختند و موتورسواران دور پیکرش خندهها زدند.
شلیک به چشمهای معترضان صرفا به نابینایی یک یا دو چشم آنها منتهی نشده است، بلکه نیروهای سرکوب در اصفهان، ۲۶آبان، در مراسم چهلم «احمد شکراللهی» از کشتههای این اعتراضات، با شلیک مستقیم به چشمهای «سید جواد موسوی»، او را کشتند.
جواد موسوی از مخاطبان توانا بود و هنوز کامنتهایش زیر برخی پستهای توانا وجود دارد.
#سید_جواد_موسوی #جواد_موسوی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔48👍1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درگذشت برزان محمدی، موجب اندوه شدیدی بین افرادی که او را میشناختند شده است، مردی با قلبی بزرگ، بخشنده، شریف، نماد رفاقت و وفا و مهربانی، مردی با دغدغه آزادی، زحمتکش، یاریرسان دردمندان، مدافع حقوق بشر ...
مهدی مسکیننواز، از دوستان او بود و در زندان هم در دورهای با او همبند بود.
صدای آقای مسکیننواز را بشنوید. او نتوانست جلوی هق هق گریهاش را بگیرد. این روزها پیامهای زیادی از دوستان برزان دریافت کردیم، همه در شوک بودند و ماتمزده از فقدان چنین جان شریفی.
#مهدی_مسکین_نواز #برزان_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی مسکیننواز، از دوستان او بود و در زندان هم در دورهای با او همبند بود.
صدای آقای مسکیننواز را بشنوید. او نتوانست جلوی هق هق گریهاش را بگیرد. این روزها پیامهای زیادی از دوستان برزان دریافت کردیم، همه در شوک بودند و ماتمزده از فقدان چنین جان شریفی.
#مهدی_مسکین_نواز #برزان_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔44🕊3👍1
Forwarded from گفتوشنود
خبرگزاری حوزه علمیه در مطلبی، به نقل از یک مدرس و کارشناس مذهبی نوشته است: «نشستن زنان بر زین موتور و یا دوچرخه فینفسه اشکالی ندارد و مشابه نشستن بر صندلی است، اما موتورسواری زنان به دلیل دیده شدن توسط نامحرمان، موجب فساد است.»
این خبرگزاری در ادامه افزوده است: «فضاهایی در پارکها و باغها برای موتورسواری یا دوچرخهسواری زنان در نظر گرفته شود.»
بیان این تفکیک عجیب بین "نشستن" و "راندن" سوژه طنز در فضای مجازی شده و همچنین بسیاری از کاربران اینگونه استدلالها را نشانهای از شکاف عمیق میان واقعیتهای اجتماعی و نگاه رسمی به حضور زنان در فضاهای عمومی دانستهاند.
اینگونه تفکیکهای عجیب میان "نشستن" و "راندن" نه تنها نگاه غیرواقعگرایانه به واقعیتهای اجتماعی زنان دارد، بلکه نشان از تلاشی مستمر برای محدود کردن حقوق و آزادیهای آنان با توجیهات دینی است.
وقتی دین به ابزاری برای کنترل فیزیکی و نمادین بدن زنان بدل میشود، نه تنها از کارکرد اخلاقی و انسانی خود فاصله میگیرد، بلکه شکاف عمیق میان نهادهای دینی و جامعه، بهویژه نسل جوان را آشکارتر میکند.
#آزادی_زنان #حکومت_ضد_زن #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این خبرگزاری در ادامه افزوده است: «فضاهایی در پارکها و باغها برای موتورسواری یا دوچرخهسواری زنان در نظر گرفته شود.»
بیان این تفکیک عجیب بین "نشستن" و "راندن" سوژه طنز در فضای مجازی شده و همچنین بسیاری از کاربران اینگونه استدلالها را نشانهای از شکاف عمیق میان واقعیتهای اجتماعی و نگاه رسمی به حضور زنان در فضاهای عمومی دانستهاند.
اینگونه تفکیکهای عجیب میان "نشستن" و "راندن" نه تنها نگاه غیرواقعگرایانه به واقعیتهای اجتماعی زنان دارد، بلکه نشان از تلاشی مستمر برای محدود کردن حقوق و آزادیهای آنان با توجیهات دینی است.
وقتی دین به ابزاری برای کنترل فیزیکی و نمادین بدن زنان بدل میشود، نه تنها از کارکرد اخلاقی و انسانی خود فاصله میگیرد، بلکه شکاف عمیق میان نهادهای دینی و جامعه، بهویژه نسل جوان را آشکارتر میکند.
#آزادی_زنان #حکومت_ضد_زن #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
😍20👍7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتقام یا عدالت؟ پرسشی حیاتی در آستانهی تغییر
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در ویدئویی با موضوع عدالت انتقالی، به یکی از حیاتیترین پرسشهای امروز جامعه ایران میپردازد: اگر جمهوری اسلامی سقوط کند، با عاملان ظلم چه باید کرد؟ با خشم مردم چطور میتوان مواجه شد؟ او با تأکید بر تجربه تلخ انقلاب ۵۷ میگوید: «آنچه پس از سقوط شاه رخ داد، به جای برقراری عدالت، موجی از انتقام و اعدامهای دستهجمعی بود که در نهایت تنها به بازتولید استبداد انجامید.»
او با اشاره به فروپاشی مشروعیت جمهوری اسلامی، خیزشهای مردمی چون اعتراضات ۹۶، ۹۸ و جنبش زن، زندگی، آزادی را نشانههایی از بیاعتمادی عمومی میداند و هشدار میدهد که بدون سازوکاری حسابشده، خشم طبیعی مردم میتواند به فاجعهای تازه بدل شود. به گفته او، «عدالت انتقالی نه برای فراموشی، بلکه برای روشنکردن حقیقت، دادخواهی قربانیان و جلوگیری از انتقامگیری کور است.»
این استاد دانشگاه اخراجشده با اشاره به تجربههای جهانی چون دادگاه نورنبرگ، کمیسیون حقیقت در آفریقای جنوبی، و فرآیندهای مشابه در شیلی، رواندا و کلمبیا، میافزاید: «کشورهایی که از دل جنگ و دیکتاتوری بیرون آمدند، فهمیدند که بدون رویارویی قانونی با گذشته و بدون گوشدادن به صدای قربانیان، هیچ آینده پایداری ممکن نیست.»
او تأکید میکند: «عدالت انتقالی، سازوکاری است که جلوی فروپاشی اخلاقی و خشونت خیابانی را میگیرد؛ به عاملان جنایت فرصت اعتراف، به قربانیان فرصت احقاق حق، و به جامعه امکان بازسازی میدهد.»
باقرینیا در پایان میگوید: «تغییر فقط با خشم ممکن نیست. ما نیاز به وجدان جمعی، برنامه، و اخلاق داریم. عدالت انتقالی همدردی ما را به ساختن و ترمیم بدل میکند. اگر نمیخواهیم تاریخ دوباره تکرار شود، باید از حالا دربارهی این مفهوم حرف بزنیم، روایت قربانیان را ثبت کنیم و بر سر اصول انسانی خود بایستیم: ما عدالت میخواهیم، نه انتقام؛ آیندهای بهتر، نه دیکتاتوریای دیگر.»
#عدالت_انتقالی #دادخواهی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در ویدئویی با موضوع عدالت انتقالی، به یکی از حیاتیترین پرسشهای امروز جامعه ایران میپردازد: اگر جمهوری اسلامی سقوط کند، با عاملان ظلم چه باید کرد؟ با خشم مردم چطور میتوان مواجه شد؟ او با تأکید بر تجربه تلخ انقلاب ۵۷ میگوید: «آنچه پس از سقوط شاه رخ داد، به جای برقراری عدالت، موجی از انتقام و اعدامهای دستهجمعی بود که در نهایت تنها به بازتولید استبداد انجامید.»
او با اشاره به فروپاشی مشروعیت جمهوری اسلامی، خیزشهای مردمی چون اعتراضات ۹۶، ۹۸ و جنبش زن، زندگی، آزادی را نشانههایی از بیاعتمادی عمومی میداند و هشدار میدهد که بدون سازوکاری حسابشده، خشم طبیعی مردم میتواند به فاجعهای تازه بدل شود. به گفته او، «عدالت انتقالی نه برای فراموشی، بلکه برای روشنکردن حقیقت، دادخواهی قربانیان و جلوگیری از انتقامگیری کور است.»
این استاد دانشگاه اخراجشده با اشاره به تجربههای جهانی چون دادگاه نورنبرگ، کمیسیون حقیقت در آفریقای جنوبی، و فرآیندهای مشابه در شیلی، رواندا و کلمبیا، میافزاید: «کشورهایی که از دل جنگ و دیکتاتوری بیرون آمدند، فهمیدند که بدون رویارویی قانونی با گذشته و بدون گوشدادن به صدای قربانیان، هیچ آینده پایداری ممکن نیست.»
او تأکید میکند: «عدالت انتقالی، سازوکاری است که جلوی فروپاشی اخلاقی و خشونت خیابانی را میگیرد؛ به عاملان جنایت فرصت اعتراف، به قربانیان فرصت احقاق حق، و به جامعه امکان بازسازی میدهد.»
باقرینیا در پایان میگوید: «تغییر فقط با خشم ممکن نیست. ما نیاز به وجدان جمعی، برنامه، و اخلاق داریم. عدالت انتقالی همدردی ما را به ساختن و ترمیم بدل میکند. اگر نمیخواهیم تاریخ دوباره تکرار شود، باید از حالا دربارهی این مفهوم حرف بزنیم، روایت قربانیان را ثبت کنیم و بر سر اصول انسانی خود بایستیم: ما عدالت میخواهیم، نه انتقام؛ آیندهای بهتر، نه دیکتاتوریای دیگر.»
#عدالت_انتقالی #دادخواهی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤30💯5