Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۸ (کتاب شنیداری)
یک روز پیش از انجام عملیات، مصباحی پیامی به پیک در تهران فرستاد.
"ما میخواهیم فردا یک جشن راه بیندازیم."
پاسخ آمد: "جشن؟ امیدوارم خوش بگذرد!"
همان روز به وین رفت تا خود را از آنچه پیش میآمد، دور نگاه دارد. چند ساعتی پیش از آغاز ترور، در وین به یک باجهی تلفن نامشخص رفت و تماسی ناشناس با ادارهی اطلاعات بریتانیا گرفت.
"فردا حدود ساعت شش صبح دو الجزایری تنومند در طول خیابانی که هادی خرسندی، ایرانی تبعیدی، زندگی میکند، قدم خواهند زد. آنها میخواهند او را، ساعت ۸ صبح، هنگام بیرون آمدن از خانهاش برای پیادهروی، بکشند."
بریتانیاییها سریع دست به کار شدند و به خانواده خرسندی دستور دادند که در خانهشان نمانند. کمی بعد، مردانی با همان نشانههایی که مصباحی داده بود، در اطراف ساختمان پرسه میزدند. ساعت هشت صبح دستگیر شدند.
https://tavaana.org/assassins_turquoise18/
در یوتیوب:
https://youtu.be/pVzctTr37Kk
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692990
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-018
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
یک روز پیش از انجام عملیات، مصباحی پیامی به پیک در تهران فرستاد.
"ما میخواهیم فردا یک جشن راه بیندازیم."
پاسخ آمد: "جشن؟ امیدوارم خوش بگذرد!"
همان روز به وین رفت تا خود را از آنچه پیش میآمد، دور نگاه دارد. چند ساعتی پیش از آغاز ترور، در وین به یک باجهی تلفن نامشخص رفت و تماسی ناشناس با ادارهی اطلاعات بریتانیا گرفت.
"فردا حدود ساعت شش صبح دو الجزایری تنومند در طول خیابانی که هادی خرسندی، ایرانی تبعیدی، زندگی میکند، قدم خواهند زد. آنها میخواهند او را، ساعت ۸ صبح، هنگام بیرون آمدن از خانهاش برای پیادهروی، بکشند."
بریتانیاییها سریع دست به کار شدند و به خانواده خرسندی دستور دادند که در خانهشان نمانند. کمی بعد، مردانی با همان نشانههایی که مصباحی داده بود، در اطراف ساختمان پرسه میزدند. ساعت هشت صبح دستگیر شدند.
https://tavaana.org/assassins_turquoise18/
در یوتیوب:
https://youtu.be/pVzctTr37Kk
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579692990
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-018
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
جنایت سیستماتیک
جمهوری اسلامی به صورت سیستماتیک هم جوانان معترض را محروم از شرایط دادرسی عادلانه اعدام میکند و هم خانوادههای همان جوانان را به دلیل اعتراض به اعدام عزیزانشان زندانی میکند. از جمله پس از اعدام مجید کاظمی - از متهمان پرونده موسوم به خانه اصفهان - دو برادر داغدیده او بازداشت شدند.
طرح از بهنام محمدی
https://tavaana.org/khamenei_khaneisfahan/
#کارتپن #نه_به_اعدام #سرکوب_دادخواهان
#جنایت_سیستماتیک #خانه_اصفهان #مجید_کاظمی #صالح_میرهاشمی #سعید_یعقوبی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی به صورت سیستماتیک هم جوانان معترض را محروم از شرایط دادرسی عادلانه اعدام میکند و هم خانوادههای همان جوانان را به دلیل اعتراض به اعدام عزیزانشان زندانی میکند. از جمله پس از اعدام مجید کاظمی - از متهمان پرونده موسوم به خانه اصفهان - دو برادر داغدیده او بازداشت شدند.
طرح از بهنام محمدی
https://tavaana.org/khamenei_khaneisfahan/
#کارتپن #نه_به_اعدام #سرکوب_دادخواهان
#جنایت_سیستماتیک #خانه_اصفهان #مجید_کاظمی #صالح_میرهاشمی #سعید_یعقوبی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کلاس و کتاب توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۹ (کتاب شنیداری)
در سپیدهدم ۱۰ آوریل، تمامی خیابانهایی را که به دادگاه موابیت میرسیدند، از یک مایل دورتر بسته بودند. تکتیراندازها بر تمام بامهای دیدور به درهای ورودی دادگاه، جای گرفته بودند. نیروهای پلیس و ارتش، در گروههای دونفره، پیرامون کاخ دادگستری گشت میزدند. ایرانیان تبعیدی از سراسر اروپا در برلین گرد آمده بودند. این روز برای همه رنجدیدگان، روزِ شمار بود. صدها تن در چهار گوشهی چهارراهی که دادگاه را در برمیگرفت میگشتند و خود را برای تظاهرات آماده میساختند. محاکمهای که نردیک چهار سال به درازا کشیده بود، ۱۷۶شاهد را در طول ۲۴۶ نشستی که در روند دادرسی آن برگزار شده بود، برای گواهی فراخوانده بود، و سه میلیون دلار هزینه برداشته بود، امروز پایان میگرفت.
آن روز صبح شهره، همچنان سیاهپوش، با رخشانترین لبخندش رخ مینمود. برای نخستین بار سارا او را همراهی میکرد. بودن سارا در کنارش به او دلگرمی میداد. سارا دیگر آن دختر کوچک آسیبپذیر نبود، زن جوان چهارده سالهی شکوفایی بود. شب پیش، سارا سفر مدرسه خود را کوتاه کرده و به خانه بازگشته بود. اندیشهی تنهایی مادرِ خستگیناپذیرش در روز پایانی دادگاه، او را به بازگشت واداشت. دوری از شهره، به او توانایی داده بود تا مادرش را از منظری دیگر بنگرد. شارِ پیوستهی حضور مادرش از گرانجانی اندوهش کاسته بود. آن روز صبح، سبکبار بود.
" دستاورد امروز چه خواهد بود؟"
https://tavaana.org/assassins_turquoise19/
در یوتیوب:
https://youtu.be/aj4efTqeDm4
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579693235
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-019
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
در سپیدهدم ۱۰ آوریل، تمامی خیابانهایی را که به دادگاه موابیت میرسیدند، از یک مایل دورتر بسته بودند. تکتیراندازها بر تمام بامهای دیدور به درهای ورودی دادگاه، جای گرفته بودند. نیروهای پلیس و ارتش، در گروههای دونفره، پیرامون کاخ دادگستری گشت میزدند. ایرانیان تبعیدی از سراسر اروپا در برلین گرد آمده بودند. این روز برای همه رنجدیدگان، روزِ شمار بود. صدها تن در چهار گوشهی چهارراهی که دادگاه را در برمیگرفت میگشتند و خود را برای تظاهرات آماده میساختند. محاکمهای که نردیک چهار سال به درازا کشیده بود، ۱۷۶شاهد را در طول ۲۴۶ نشستی که در روند دادرسی آن برگزار شده بود، برای گواهی فراخوانده بود، و سه میلیون دلار هزینه برداشته بود، امروز پایان میگرفت.
آن روز صبح شهره، همچنان سیاهپوش، با رخشانترین لبخندش رخ مینمود. برای نخستین بار سارا او را همراهی میکرد. بودن سارا در کنارش به او دلگرمی میداد. سارا دیگر آن دختر کوچک آسیبپذیر نبود، زن جوان چهارده سالهی شکوفایی بود. شب پیش، سارا سفر مدرسه خود را کوتاه کرده و به خانه بازگشته بود. اندیشهی تنهایی مادرِ خستگیناپذیرش در روز پایانی دادگاه، او را به بازگشت واداشت. دوری از شهره، به او توانایی داده بود تا مادرش را از منظری دیگر بنگرد. شارِ پیوستهی حضور مادرش از گرانجانی اندوهش کاسته بود. آن روز صبح، سبکبار بود.
" دستاورد امروز چه خواهد بود؟"
https://tavaana.org/assassins_turquoise19/
در یوتیوب:
https://youtu.be/aj4efTqeDm4
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579693235
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-019
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۱۹ (کتاب شنیداری)
در سپیدهدم ۱۰ آوریل، تمامی خیابانهایی را که به دادگاه موابیت میرسیدند، از یک مایل دورتر بسته بودند. تکتیراندازها بر تمام بامهای دیدور به درهای ورودی دادگاه، جای گرفته بودند. نیروهای پلیس و ارتش، در گروههای دونفره، پیرامون کاخ دادگستری گشت میزدند. ایرانیان تبعیدی از سراسر اروپا در برلین گرد آمده بودند. این روز برای همه رنجدیدگان، روزِ شمار بود. صدها تن در چهار گوشهی چهارراهی که دادگاه را در برمیگرفت میگشتند و خود را برای تظاهرات آماده میساختند. محاکمهای که نردیک چهار سال به درازا کشیده بود، ۱۷۶شاهد را در طول ۲۴۶ نشستی که در روند دادرسی آن برگزار شده بود، برای گواهی فراخوانده بود، و سه میلیون دلار هزینه برداشته بود، امروز پایان میگرفت.
آن روز صبح شهره، همچنان سیاهپوش، با رخشانترین لبخندش رخ مینمود. برای نخستین بار سارا او را همراهی میکرد. بودن سارا در کنارش به او دلگرمی میداد. سارا دیگر آن دختر کوچک آسیبپذیر نبود، زن جوان چهارده سالهی شکوفایی بود. شب پیش، سارا سفر مدرسه خود را کوتاه کرده و به خانه بازگشته بود. اندیشهی تنهایی مادرِ خستگیناپذیرش در روز پایانی دادگاه، او را به بازگشت واداشت. دوری از شهره، به او توانایی داده بود تا مادرش را از منظری دیگر بنگرد. شارِ پیوستهی حضور مادرش از گرانجانی اندوهش کاسته بود. آن روز صبح، سبکبار بود.
" دستاورد امروز چه خواهد بود؟"
https://tavaana.org/assassins_turquoise19/
در یوتیوب:
https://youtu.be/aj4efTqeDm4
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579693235
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-019
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
در سپیدهدم ۱۰ آوریل، تمامی خیابانهایی را که به دادگاه موابیت میرسیدند، از یک مایل دورتر بسته بودند. تکتیراندازها بر تمام بامهای دیدور به درهای ورودی دادگاه، جای گرفته بودند. نیروهای پلیس و ارتش، در گروههای دونفره، پیرامون کاخ دادگستری گشت میزدند. ایرانیان تبعیدی از سراسر اروپا در برلین گرد آمده بودند. این روز برای همه رنجدیدگان، روزِ شمار بود. صدها تن در چهار گوشهی چهارراهی که دادگاه را در برمیگرفت میگشتند و خود را برای تظاهرات آماده میساختند. محاکمهای که نردیک چهار سال به درازا کشیده بود، ۱۷۶شاهد را در طول ۲۴۶ نشستی که در روند دادرسی آن برگزار شده بود، برای گواهی فراخوانده بود، و سه میلیون دلار هزینه برداشته بود، امروز پایان میگرفت.
آن روز صبح شهره، همچنان سیاهپوش، با رخشانترین لبخندش رخ مینمود. برای نخستین بار سارا او را همراهی میکرد. بودن سارا در کنارش به او دلگرمی میداد. سارا دیگر آن دختر کوچک آسیبپذیر نبود، زن جوان چهارده سالهی شکوفایی بود. شب پیش، سارا سفر مدرسه خود را کوتاه کرده و به خانه بازگشته بود. اندیشهی تنهایی مادرِ خستگیناپذیرش در روز پایانی دادگاه، او را به بازگشت واداشت. دوری از شهره، به او توانایی داده بود تا مادرش را از منظری دیگر بنگرد. شارِ پیوستهی حضور مادرش از گرانجانی اندوهش کاسته بود. آن روز صبح، سبکبار بود.
" دستاورد امروز چه خواهد بود؟"
https://tavaana.org/assassins_turquoise19/
در یوتیوب:
https://youtu.be/aj4efTqeDm4
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579693235
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-019
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
گفتوگوی زنده در اینستاگرام
معرفی کتاب «جنایت مومنانه»؛ نگاهی به دادگاه حمید نوری
مهمانان
نیره انصاری، حقوقدان و نویسنده کتاب
ansari.nayereh
موسی برزین، حقوقدان
musa.barzin
میزبان
ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار
mahmonir.rahimi
یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ / ۲۸ مه
ساعت ۲۱ به وقت ایران
#کتاب_توانا #حمید_نوری #جنایت_مومنانه #اعدام #کشتار۶۷ #خاوران #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معرفی کتاب «جنایت مومنانه»؛ نگاهی به دادگاه حمید نوری
مهمانان
نیره انصاری، حقوقدان و نویسنده کتاب
ansari.nayereh
موسی برزین، حقوقدان
musa.barzin
میزبان
ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار
mahmonir.rahimi
یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ / ۲۸ مه
ساعت ۲۱ به وقت ایران
#کتاب_توانا #حمید_نوری #جنایت_مومنانه #اعدام #کشتار۶۷ #خاوران #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کار هنری اعتراضی از گروه هنري نيكا(بلژيك)
به مناسبت سالمرگ روحالله خمینی
روحالله خمینی بنیانگذار حکومتی است که با خونریزی و قتل شروع شد و همچنان پس از او نیز جانشینش همان مسیر را ادامه داد.
#خمینی #جنایت #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت سالمرگ روحالله خمینی
روحالله خمینی بنیانگذار حکومتی است که با خونریزی و قتل شروع شد و همچنان پس از او نیز جانشینش همان مسیر را ادامه داد.
#خمینی #جنایت #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر
چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش میرسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بیتاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنیهای تیر، تار میشد. هر ماه تیری که می.رسد، شب نالههای امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لبهای خشک و تشنهاش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که میرسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره میسوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم میسوزد ، هنوز ! زخمهایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستادهتر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بستهی محمد میافتم، از آنجا که میآمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دستهای زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بیقرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.
از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو میکند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخمهای من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخمهای مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخمهای آن ماه تیرگی.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت
masoudalizadeh___
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش میرسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بیتاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنیهای تیر، تار میشد. هر ماه تیری که می.رسد، شب نالههای امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لبهای خشک و تشنهاش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که میرسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره میسوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم میسوزد ، هنوز ! زخمهایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستادهتر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بستهی محمد میافتم، از آنجا که میآمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دستهای زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بیقرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.
از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو میکند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخمهای من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخمهای مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخمهای آن ماه تیرگی.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت
masoudalizadeh___
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر
چهارده سال گذشت! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود،…
فردا در کلاب هاوس مروری خواهیم داشت بر پرونده جنایت کهریزک، با حضور مسعود علیزاده از جانبهدربردگان کهریزک
در بخش دوم برنامه مطابق معمول، اخبار زندانها و زندانیان را بررسی خواهیم کرد.
دوستان گروه دادبان هم همراهی خواهند کرد و نکات حقوقی را بیان خواهند کرد.
گفتوگو ددر کلاب هاوس آموزشکده توانا
زندان در ایران
پرونده ویژه: بازداشتگاه کهریزک
با حضور مسعود علیزاده، از جانبه در بردگان فاجعه کهریزک
دوشنبه، ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۲
ساعت ۹ شب به وقت ایران
"زندان در ایران، پرونده ویژه: بازداشتگاه کهریزک".
https://www.clubhouse.com/invite/KNpFKazJGnjwyEpnWp4grrXygwrzI4V3O9v:PZbdLP9jBJ4C1ODTqDqFM5C2foKE8Ruf5j5DZ3AYjVI
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #زندان #محمد_کامرانی #محسن_روح_الامینی #امیر_جوادیفر #محمد_کامرانی #یادمون_نمیره #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بخش دوم برنامه مطابق معمول، اخبار زندانها و زندانیان را بررسی خواهیم کرد.
دوستان گروه دادبان هم همراهی خواهند کرد و نکات حقوقی را بیان خواهند کرد.
گفتوگو ددر کلاب هاوس آموزشکده توانا
زندان در ایران
پرونده ویژه: بازداشتگاه کهریزک
با حضور مسعود علیزاده، از جانبه در بردگان فاجعه کهریزک
دوشنبه، ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۲
ساعت ۹ شب به وقت ایران
"زندان در ایران، پرونده ویژه: بازداشتگاه کهریزک".
https://www.clubhouse.com/invite/KNpFKazJGnjwyEpnWp4grrXygwrzI4V3O9v:PZbdLP9jBJ4C1ODTqDqFM5C2foKE8Ruf5j5DZ3AYjVI
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #زندان #محمد_کامرانی #محسن_روح_الامینی #امیر_جوادیفر #محمد_کامرانی #یادمون_نمیره #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت تکاندهنده مسعود علیزاده از جنایتهایی که در بازداشتگاه کهریزک اتفاق افتاد
روایت یک پرونده ۵۶، بازداشتگاه کهریزک
در این برنامه نگاهی شده است به بازداشتگاه کهریزک که با حضور مسعود علیزاده، از جانبهدربردگان فاجعه کهریزک، برگزار شد. در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به اخبار زندانیان و فشار، بازداشت و احظارخانواده فعالین در هفتههای اخیر در جمهوری اسلامی پرداخته شده است.
این برنامه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
فایل کامل را در این آدرسها بشنوید:
https://tavaana.org/kahrizak/
در یوتیوب:
https://youtu.be/QHDLXqYaCzA
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/36059ib8sqn5
#کهریزک #جنایت_کهریزک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک پرونده ۵۶، بازداشتگاه کهریزک
در این برنامه نگاهی شده است به بازداشتگاه کهریزک که با حضور مسعود علیزاده، از جانبهدربردگان فاجعه کهریزک، برگزار شد. در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به اخبار زندانیان و فشار، بازداشت و احظارخانواده فعالین در هفتههای اخیر در جمهوری اسلامی پرداخته شده است.
این برنامه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
فایل کامل را در این آدرسها بشنوید:
https://tavaana.org/kahrizak/
در یوتیوب:
https://youtu.be/QHDLXqYaCzA
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/36059ib8sqn5
#کهریزک #جنایت_کهریزک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محسن جان؛ غریب آمدی، آشنا رفتی و قهرمان ماندی
نوشتهای از مسعود علیزاده، از شاهدان جنایت کهریزک
محسن جان؛ هنوز تنم میسوزد، هنوز! زخمهایت بزرگ و بزرگتر میشد و تو ایستادهتر، حیرانم از آن همه ایستادگی! چه سربلند زندگان را ترک گفتی!! محسن روح الامینی از جانباختگان کهریزک فرزند کسی بود که میتوانست با عنوان کردن هویتش قبل از اعزام ما به جهنم کهریزک از بازداشت آزاد شود و زنده بماند، ولی محسن هیچ وقت این مهم را عنوان نکرد تا نشان دهد بزرگی را، تا نشان دهد که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
محسن روح الامینی از همان اول در پلیس پیشگیری پیکرش زخمی و لباسهایش پارهپاره بود. مأموران در هنگام بازداشتش حسابی کتکش زده بودند. به دستور سعید مرتضوی روانه بازداشتگاه کهریزک شدیم. وقتی به آنجا رسیدم باید تمام وسیلهها را به افسر نگهبان محمدیان تحویل میدادیم.محسن عینکی بود و وقتی بهش گفتند عینکش رو باید تحویل بدهد، محسن اولش اعتراض کرد که چشمانم خوب نمیبیند ولی افسر نگهبان به صحبتهای محسن هیچ توجه ای نکرد و با او برخورد فیزیکی کرد و چندین ضربه لوله پی وی سی به آن زد، محسن هم بخاطر اینکه بیشتر کتک نخورد مجبور شد عینکش را تحویل بده از جمله محمد کامرانی یکی دیگر از کشتهشدگان کهریزک که او هم در زمان بازداشت عینکی بود.
محسن روح.الامینی مثل همه ما بازداشتیها در زیر آفتاب سوزان جهنم کهریزک شکنجه شد. بخاطر اینکه در کهریزک کمبود جا داشت محسن هر شب سر پا میخوابید تا جای خواب به دیگران برسه، البته اگر دود گازوییل به داخل قرنطینه امان میداد. گنجایش قرنطینهای که در آن بودیم ۶۰ متر بود، حدود ۱۳۰ نفر از ما بازداشتیهای ۱۸ تیر و حدود ۴۰ نفر از مجرمان خطرناک و سابقه دار را در آن قرنطینه به زور جا داده بودند. به یاد دارم یک روز بعضی از بچهها از شدت درد شکنجههای هر روز، کمبود جا و بی خبری خانواده.ها میگفتند!! بخدا ما بیگناهیم و هیچ کاری نکردیم و به اشتباه در اینجا هستیم و بچهها حسابی کم آورده بودن، در همان لحظه محسن خطاب به کسانی که احساس پشیمانی میکردند گفت؛ بچهها بیشتر ما بخاطر هدفی که داریم اینجا هستیم و باید تا آخر راهی که انتخاب کردیم بایستیم، چرا آنقدر زود خودتان را میبازید و زود تسلیم میشوید، قوی باشید. صحبتهای شجاعانه آن روز محسن را ما هرگز فراموش نکردیم.
سومین شب حضور ما در آن جهنم بود که از شانس بدم تا دم مرگ شکنجهام کردند، زخمهای بدنم بخاطر آلودگی فضای بازداشتگاه به شدت عفونت کرده بود و تب خیلی شدیدی گرفته بودم.
شب سوم بود که من به شدت شکنجه شده بودم، زخمهایم بخاطر آلودگی فضای بازداشتگاه به شدت عفونت کرده بود و تب خیلی شدیدی گرفته بودم، فردای آن روز تبم بیشتر شد و داشتم در خودم میسوختم و هوای داخل بازداشتگاه هم به شدت گرم شده بود. بخاطر اینکه حالم بهتر بشه بچهها با لباسشون منو باد میزنند و محسن هم پیراهنش رو درآورد و با لباسش منو باد میزد، چند باری بهش گفتم دیگه کافیه ولی او توجه ای نمیکرد و همچنان منو باد میزد.
روز چهارم به دستور سرهنگ کمیجانی (رئیس بازداشتگاه کهریزک) میخواستند موهای ما رو با ماشینهای دستی قدیمی و خراب بزنند. خیلی از بچهها به این موضوع اعتراض کردند و یکی پسر جوانی هم التماس مأمورین را میکرد و میگفت چند روز دیگه عروسی من است تو رو خدا موهای منو از ته نزنید ولی مأمورین هیچ توجهای نمیکردند و قصد داشتند موهای همه را از ته برنند.
محسن روحالامینی موهای خیلی بلند زیبایی داشت، وقتی میخواستند موهای محسن را ببرند گفت شما موهای مرا میتوانید در اینجا به زور بزنید و ظاهر مرا عوض کنید ولی عقیده مرا هرگز نمیتوانید بزنید عوض کنید. روز آخر بود داشتیم از جهنم کهریزک به زندان اوین منتقل میشدیم محسن بخاطر عفونت شدیدی که در کمرش داشت در داخل حیاط بازداشتگاه دراز کشیده بود و حالش خیلی بد شده بود. استوار گنج بخش (افسر نگهبان و مأمور بدرقه به اوین) با کمربند شروع کرد به پشت محسن زدن که بلند شو فیلم بازی نکن نامرد حدود چند ضربه ای به پیکر بی جان محسن زد، ضربهها به قدری شدید بود که او مجبور شد با آن پیکر بیجان از زمین بلند بشه....
ادامه را اینجا بخوانید
#جنایت_کهریزک #محسن_روح_الامینی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوشتهای از مسعود علیزاده، از شاهدان جنایت کهریزک
محسن جان؛ هنوز تنم میسوزد، هنوز! زخمهایت بزرگ و بزرگتر میشد و تو ایستادهتر، حیرانم از آن همه ایستادگی! چه سربلند زندگان را ترک گفتی!! محسن روح الامینی از جانباختگان کهریزک فرزند کسی بود که میتوانست با عنوان کردن هویتش قبل از اعزام ما به جهنم کهریزک از بازداشت آزاد شود و زنده بماند، ولی محسن هیچ وقت این مهم را عنوان نکرد تا نشان دهد بزرگی را، تا نشان دهد که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
محسن روح الامینی از همان اول در پلیس پیشگیری پیکرش زخمی و لباسهایش پارهپاره بود. مأموران در هنگام بازداشتش حسابی کتکش زده بودند. به دستور سعید مرتضوی روانه بازداشتگاه کهریزک شدیم. وقتی به آنجا رسیدم باید تمام وسیلهها را به افسر نگهبان محمدیان تحویل میدادیم.محسن عینکی بود و وقتی بهش گفتند عینکش رو باید تحویل بدهد، محسن اولش اعتراض کرد که چشمانم خوب نمیبیند ولی افسر نگهبان به صحبتهای محسن هیچ توجه ای نکرد و با او برخورد فیزیکی کرد و چندین ضربه لوله پی وی سی به آن زد، محسن هم بخاطر اینکه بیشتر کتک نخورد مجبور شد عینکش را تحویل بده از جمله محمد کامرانی یکی دیگر از کشتهشدگان کهریزک که او هم در زمان بازداشت عینکی بود.
محسن روح.الامینی مثل همه ما بازداشتیها در زیر آفتاب سوزان جهنم کهریزک شکنجه شد. بخاطر اینکه در کهریزک کمبود جا داشت محسن هر شب سر پا میخوابید تا جای خواب به دیگران برسه، البته اگر دود گازوییل به داخل قرنطینه امان میداد. گنجایش قرنطینهای که در آن بودیم ۶۰ متر بود، حدود ۱۳۰ نفر از ما بازداشتیهای ۱۸ تیر و حدود ۴۰ نفر از مجرمان خطرناک و سابقه دار را در آن قرنطینه به زور جا داده بودند. به یاد دارم یک روز بعضی از بچهها از شدت درد شکنجههای هر روز، کمبود جا و بی خبری خانواده.ها میگفتند!! بخدا ما بیگناهیم و هیچ کاری نکردیم و به اشتباه در اینجا هستیم و بچهها حسابی کم آورده بودن، در همان لحظه محسن خطاب به کسانی که احساس پشیمانی میکردند گفت؛ بچهها بیشتر ما بخاطر هدفی که داریم اینجا هستیم و باید تا آخر راهی که انتخاب کردیم بایستیم، چرا آنقدر زود خودتان را میبازید و زود تسلیم میشوید، قوی باشید. صحبتهای شجاعانه آن روز محسن را ما هرگز فراموش نکردیم.
سومین شب حضور ما در آن جهنم بود که از شانس بدم تا دم مرگ شکنجهام کردند، زخمهای بدنم بخاطر آلودگی فضای بازداشتگاه به شدت عفونت کرده بود و تب خیلی شدیدی گرفته بودم.
شب سوم بود که من به شدت شکنجه شده بودم، زخمهایم بخاطر آلودگی فضای بازداشتگاه به شدت عفونت کرده بود و تب خیلی شدیدی گرفته بودم، فردای آن روز تبم بیشتر شد و داشتم در خودم میسوختم و هوای داخل بازداشتگاه هم به شدت گرم شده بود. بخاطر اینکه حالم بهتر بشه بچهها با لباسشون منو باد میزنند و محسن هم پیراهنش رو درآورد و با لباسش منو باد میزد، چند باری بهش گفتم دیگه کافیه ولی او توجه ای نمیکرد و همچنان منو باد میزد.
روز چهارم به دستور سرهنگ کمیجانی (رئیس بازداشتگاه کهریزک) میخواستند موهای ما رو با ماشینهای دستی قدیمی و خراب بزنند. خیلی از بچهها به این موضوع اعتراض کردند و یکی پسر جوانی هم التماس مأمورین را میکرد و میگفت چند روز دیگه عروسی من است تو رو خدا موهای منو از ته نزنید ولی مأمورین هیچ توجهای نمیکردند و قصد داشتند موهای همه را از ته برنند.
محسن روحالامینی موهای خیلی بلند زیبایی داشت، وقتی میخواستند موهای محسن را ببرند گفت شما موهای مرا میتوانید در اینجا به زور بزنید و ظاهر مرا عوض کنید ولی عقیده مرا هرگز نمیتوانید بزنید عوض کنید. روز آخر بود داشتیم از جهنم کهریزک به زندان اوین منتقل میشدیم محسن بخاطر عفونت شدیدی که در کمرش داشت در داخل حیاط بازداشتگاه دراز کشیده بود و حالش خیلی بد شده بود. استوار گنج بخش (افسر نگهبان و مأمور بدرقه به اوین) با کمربند شروع کرد به پشت محسن زدن که بلند شو فیلم بازی نکن نامرد حدود چند ضربه ای به پیکر بی جان محسن زد، ضربهها به قدری شدید بود که او مجبور شد با آن پیکر بیجان از زمین بلند بشه....
ادامه را اینجا بخوانید
#جنایت_کهریزک #محسن_روح_الامینی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
محسن جان؛ غریب آمدی، آشنا رفتی و قهرمان ماندی
محسن جان؛ غریب آمدی، آشنا رفتی و قهرمان ماندی محسن جان؛ هنوز تنم میسوزد، هنوز! زخمهایت بزرگ و بزرگتر میشد و تو ایستادهتر، حیرانم از آن همه ایستادگی! چه سربلند زندگان را ترک گفتی!! محسن روح الامینی از جانباختگان کهریزک فرزند کسی بود که میتوانست با عنوان…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اقدام خطرناک و غیرقانونی نیروی پلیس، که میتوانست به مرگ یک موتورسوار منجر شود.
صفحه مرکز مشاوره و آموزش حقوقی دادبان نوشت: «جنایت عمدی مامور پلیسی که به سوی موتورسواری در حال حرکت، باتون که نوعی سلاح است را پرتاب میکند.
در حالی که هیچ یک از قوانین موضوعه در ایران به پلیس اجازه چنین رفتاری را نداده است. پرتاپ باتوم به سمت یک موتور سوار با هیچ یک از مقررات مربوط به عملکرد پلیس به ویژه قانون بکارگیری سلاح همخوانی ندارد و حتی میتواند مصداق ایراد آسیب و جنایت عمدی محسوب شود.»
این ویدیو در شبکههای اجتماعی با واکنش گسترده کاربران مواجه شده است. یکی از کاربران نوشت که فردا اگر سنگی به سمت شیشه خودروتان پرت شد، نترسید، پلیس بوده!
#پلیس #جنایت_عمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه مرکز مشاوره و آموزش حقوقی دادبان نوشت: «جنایت عمدی مامور پلیسی که به سوی موتورسواری در حال حرکت، باتون که نوعی سلاح است را پرتاب میکند.
در حالی که هیچ یک از قوانین موضوعه در ایران به پلیس اجازه چنین رفتاری را نداده است. پرتاپ باتوم به سمت یک موتور سوار با هیچ یک از مقررات مربوط به عملکرد پلیس به ویژه قانون بکارگیری سلاح همخوانی ندارد و حتی میتواند مصداق ایراد آسیب و جنایت عمدی محسوب شود.»
این ویدیو در شبکههای اجتماعی با واکنش گسترده کاربران مواجه شده است. یکی از کاربران نوشت که فردا اگر سنگی به سمت شیشه خودروتان پرت شد، نترسید، پلیس بوده!
#پلیس #جنایت_عمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سهیلا جورکش، از قربانیان اسیدپاشی اصفهان، در نهمین سالگرد این جنایت، ویدیویی را همراه با متن زیر منتشر کرد:
«نُه سال گذشت
و دوباره نُهم مهر شد
برای دختری که خودش
ماه مهربانیها بود
اما مهر
با او مهربان نبود ...!😔
برای ما ۹ سال گذشت از حادثهای که بر سهیلا رفت ... برای پدر و مادر سهیلا نمیدانم چند سال ... شاید نود سال ...
راستی! یادم رفت بپرسم، بنظر شما بر خود سهیلا چند سال گذشته است این ۹ سال؟!😔😔»
@soheila.jorkesh
.
.
.
- در سال ۱۳۹۳ جنایت اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان به وقوع پیوست. فرد یا افراد اسیدپاش به ناحیهٔ صورت زنان بدون چادر در شهر اصفهان اسید پاشیدند.
برخی گزارشها شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان را بین ۴ تا ۱۵ نفر اعلام کردهاند. یکی از زنان در این جریان جان باخت.
چندی پیش از وقوع این جنایت، سید یوسف طباطبایینژاد -امام جمعه اصفهان- در خطبههای نماز جمعه اعلام کرده بود:
«مسئلهٔ حجاب دیگر از حد تذکر گذشتهاست و، برای مقابله با بدحجابی، باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد.»
روزنامه فرهیختگان، در گزارشی از عیادت خبرنگار این روزنامه از سهیلا جورکش یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان نوشت:
«خانواده قربانیان اصفهانی مدعی شدند که اسیدپاشها قبل از پاشیدن اسید گفتهاند: ما با بدحجابان مقابله میکنیم.»
پرونده اسیدپاشی هنوز به سرانجام نرسید و متهمان که از نیروهای حزباللهی بودند، آزادند. تصاویر متهمان از دوربین مداربسته یک صرافی به دست آمد، اما آنها بازداشت نشدند.
در جمهوری اسلامی اگر زنی در کوچهای دختر و پسری همدیگر را ببوسند، جوانانی شعار بدهند، زنی روسریاش را بردارد ... شناسایی و بازداشت میشوند، ولی اسیدپاشان به زنان و افراد آتش به اختیار قاتل، از مصونیت برخوردارند.
#سهیلا_جورکش #نور_پیروز_است #اسیدپاشی_اصفهان #نهم_مهر #جنایت_اسیدپاشی_اصفهان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«نُه سال گذشت
و دوباره نُهم مهر شد
برای دختری که خودش
ماه مهربانیها بود
اما مهر
با او مهربان نبود ...!😔
برای ما ۹ سال گذشت از حادثهای که بر سهیلا رفت ... برای پدر و مادر سهیلا نمیدانم چند سال ... شاید نود سال ...
راستی! یادم رفت بپرسم، بنظر شما بر خود سهیلا چند سال گذشته است این ۹ سال؟!😔😔»
@soheila.jorkesh
.
.
.
- در سال ۱۳۹۳ جنایت اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان به وقوع پیوست. فرد یا افراد اسیدپاش به ناحیهٔ صورت زنان بدون چادر در شهر اصفهان اسید پاشیدند.
برخی گزارشها شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان را بین ۴ تا ۱۵ نفر اعلام کردهاند. یکی از زنان در این جریان جان باخت.
چندی پیش از وقوع این جنایت، سید یوسف طباطبایینژاد -امام جمعه اصفهان- در خطبههای نماز جمعه اعلام کرده بود:
«مسئلهٔ حجاب دیگر از حد تذکر گذشتهاست و، برای مقابله با بدحجابی، باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد.»
روزنامه فرهیختگان، در گزارشی از عیادت خبرنگار این روزنامه از سهیلا جورکش یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان نوشت:
«خانواده قربانیان اصفهانی مدعی شدند که اسیدپاشها قبل از پاشیدن اسید گفتهاند: ما با بدحجابان مقابله میکنیم.»
پرونده اسیدپاشی هنوز به سرانجام نرسید و متهمان که از نیروهای حزباللهی بودند، آزادند. تصاویر متهمان از دوربین مداربسته یک صرافی به دست آمد، اما آنها بازداشت نشدند.
در جمهوری اسلامی اگر زنی در کوچهای دختر و پسری همدیگر را ببوسند، جوانانی شعار بدهند، زنی روسریاش را بردارد ... شناسایی و بازداشت میشوند، ولی اسیدپاشان به زنان و افراد آتش به اختیار قاتل، از مصونیت برخوردارند.
#سهیلا_جورکش #نور_پیروز_است #اسیدپاشی_اصفهان #نهم_مهر #جنایت_اسیدپاشی_اصفهان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فقط نابودی منافع ملی ایران در پای تروریستها نیست که مردم ایران را آزار می دهد، بلکه جمهوری اسلامی و رهبرانش نماد تباهی اخلاق و سمبل جنایت شده اند!
به این چند ثانیه فیلم همراه با سخنان خامنه ای نگاه کنید.
#خامنهای #حماس #جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به این چند ثانیه فیلم همراه با سخنان خامنه ای نگاه کنید.
#خامنهای #حماس #جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«روضه مهسا و نیکا بخوانید!
⚠️ نشر حداکثری الزامی⚠️
خامنهای در سال ۱۳۵۴ روضه خوان #فاطمیه بوده است. قاتلی در مجلس گریه برای #فاطمه_زهرا که حالا اعمالش مملو از #جنایت و #قساوت برای سرکوب مردم ایران است.
همان سخنانی که برای مصائب #حضرت_زهرا فریاد میزد حالا هزاران برابر ظالمانه تر و ستمگرانه بر #زنان و #دختران و #مادران ایران زمین را با شلیک گلوله تحمیل کرده است.
داستان گویی از ۱۴۰۰ سال پیش اما امروز واقعیت خیابان های #ایران است. از سیلی زدن به صورت دختران و لگد به پهلوی زنان باردار تا شکنجه و کشتار مردم مملکتمان را انگار قبلا در روضه هایشان تمرین کرده اند!
حداقل #دختر_پیغمبر حق داشت برای پدرش گریه کند اما اینجا #مادران_دادخواه حتی از رفتن به محل دفن فرزندان خود محرومند!
فرزندانی که جنازه هایشان دزدیده می شود و بدون اجازه مادران و پدرانشان، شبانه دفن می شوند تا اثرات #شکنجه و #جنایات خامنهای علنی نشود.
یه زن رو کی می زنه؟!
چرا می زنن؟!
مگر اینکه ایستاده...
چرا خامنهای برای ظلم به زنان ایران روضه نمیخواند؟!»
#قاتل_روضه_خوان
متن و ویدیو از کاوه، یکی از مخاطبان توانا که سال گذشته منتشر کرده بودیم. برای کاوه عزیز آرزوی سلامتی میکنیم.
#مهسا_امینی #نیکآ_شاکرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
⚠️ نشر حداکثری الزامی⚠️
خامنهای در سال ۱۳۵۴ روضه خوان #فاطمیه بوده است. قاتلی در مجلس گریه برای #فاطمه_زهرا که حالا اعمالش مملو از #جنایت و #قساوت برای سرکوب مردم ایران است.
همان سخنانی که برای مصائب #حضرت_زهرا فریاد میزد حالا هزاران برابر ظالمانه تر و ستمگرانه بر #زنان و #دختران و #مادران ایران زمین را با شلیک گلوله تحمیل کرده است.
داستان گویی از ۱۴۰۰ سال پیش اما امروز واقعیت خیابان های #ایران است. از سیلی زدن به صورت دختران و لگد به پهلوی زنان باردار تا شکنجه و کشتار مردم مملکتمان را انگار قبلا در روضه هایشان تمرین کرده اند!
حداقل #دختر_پیغمبر حق داشت برای پدرش گریه کند اما اینجا #مادران_دادخواه حتی از رفتن به محل دفن فرزندان خود محرومند!
فرزندانی که جنازه هایشان دزدیده می شود و بدون اجازه مادران و پدرانشان، شبانه دفن می شوند تا اثرات #شکنجه و #جنایات خامنهای علنی نشود.
یه زن رو کی می زنه؟!
چرا می زنن؟!
مگر اینکه ایستاده...
چرا خامنهای برای ظلم به زنان ایران روضه نمیخواند؟!»
#قاتل_روضه_خوان
متن و ویدیو از کاوه، یکی از مخاطبان توانا که سال گذشته منتشر کرده بودیم. برای کاوه عزیز آرزوی سلامتی میکنیم.
#مهسا_امینی #نیکآ_شاکرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام «نرگس محمدی»، فعال حقوقبشر، زندانی سیاسی و برنده نوبل صلح سال ۲۰۲۳ توسط «محمود امیریمقدم» مدیر سازمان «حقوق بشر ایران» در نشست شورای حقوقبشر در مقر سازمان ملل، خوانده شد.
متن کامل پیام:
«خانمها و آقایان
اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
ضمن قدردانی از تلاشهای کمیتهی حقیقتیاب و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران تأکید میکنم، نقض حقوق بشر به طور سیستماتیک، فراگیر و نهادینه شده علیه مردم ایران اعمال میشود و با گسترش و تشدید اعتراضات و جنبشهای اجتماعی، ابعاد سرکوب خشونتبار رژیم نیز تشدید و پردامنه میشود و خشونت رژیم نه فقط علیه مخالفان و معترضان بلکه علیه زنان، اقلیتهای مذهبی و اقوام و ... توقفناپذیر است.
شرارت، ظلم، تبعیض، اعدام و کشتار مردم توسط جمهوری اسلامی طی ۴۵ سال گذشته همواره در پیچیدهترین، فریبکارانهترین و گاه ناشناختهترین اشکال به کار گرفته شدهاست. جنبش ”زن، زندگی، آزادی“ و سرکوب بیامان معترضان این جنبش، ما مردم ایران و نهادهای بینالمللی و حقوق بشری را به بازاندیشی اساسی دربارهی چگونگی مقابله موثر و مواجهه مردم با جنایتهای جمهوری اسلامی وا داشته است. در این راستا مجدانه تقاضا دارم در کنار مقاومت و مبارزه مردم ایران برای دموکراسی و حقوق بشر
۱- مأموریت و فعالیت کمیته حقیقتیاب و گزارشگر ویژه حقوق بشر تداوم یابد تا ابعاد پیدا و پنهان آپارتاید جنسیتی و جنایت علیه بشریت توسط رژیم را آشکار و اعلام نمایند.
۲- رژیم دینی استبدادی ناقض حقوق بشر که مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاست، به طور هدفمند و همهجانبه تحت فشار سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری در سراسر جهان قرار گیرد.
نرگس محمدی
زندان اوین
اسفند ۱۴۰۲»
#بیانیه #نرگس_محمدی #جنایت_علیه_بشریت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن کامل پیام:
«خانمها و آقایان
اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
ضمن قدردانی از تلاشهای کمیتهی حقیقتیاب و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران تأکید میکنم، نقض حقوق بشر به طور سیستماتیک، فراگیر و نهادینه شده علیه مردم ایران اعمال میشود و با گسترش و تشدید اعتراضات و جنبشهای اجتماعی، ابعاد سرکوب خشونتبار رژیم نیز تشدید و پردامنه میشود و خشونت رژیم نه فقط علیه مخالفان و معترضان بلکه علیه زنان، اقلیتهای مذهبی و اقوام و ... توقفناپذیر است.
شرارت، ظلم، تبعیض، اعدام و کشتار مردم توسط جمهوری اسلامی طی ۴۵ سال گذشته همواره در پیچیدهترین، فریبکارانهترین و گاه ناشناختهترین اشکال به کار گرفته شدهاست. جنبش ”زن، زندگی، آزادی“ و سرکوب بیامان معترضان این جنبش، ما مردم ایران و نهادهای بینالمللی و حقوق بشری را به بازاندیشی اساسی دربارهی چگونگی مقابله موثر و مواجهه مردم با جنایتهای جمهوری اسلامی وا داشته است. در این راستا مجدانه تقاضا دارم در کنار مقاومت و مبارزه مردم ایران برای دموکراسی و حقوق بشر
۱- مأموریت و فعالیت کمیته حقیقتیاب و گزارشگر ویژه حقوق بشر تداوم یابد تا ابعاد پیدا و پنهان آپارتاید جنسیتی و جنایت علیه بشریت توسط رژیم را آشکار و اعلام نمایند.
۲- رژیم دینی استبدادی ناقض حقوق بشر که مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاست، به طور هدفمند و همهجانبه تحت فشار سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری در سراسر جهان قرار گیرد.
نرگس محمدی
زندان اوین
اسفند ۱۴۰۲»
#بیانیه #نرگس_محمدی #جنایت_علیه_بشریت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
۴۵ سال است که حکومت جمهوری اسلامی تمامی منابع، بودجه و سرمایه مردم ایران را علیه خود شهروندان استفاده میکند؛ از اعدامهای بدون محاکمه و ترورها با فتوا گرفته تا مسمومسازی دانشآموزان در مدارس، اسیدپاشیها، انواع قتلهای زنجیرهای و برخورد و جریمه زنان برای داشتن حجاب اختیاری.
از طرفی کمیته حقیقتیاب سازمان ملل در اواخر اسفند ۱۴۰۲ نیز اعلام کرده است که اقدامات سرکوبگرانهای که جمهوری اسلامی در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی علیه مردم کرده است، مصداق جنایت علیه بشریت است.
در این قسمت از مجموعه بگو-بشنو به گفتوگو درباره عبارت حقوقی «جنایت علیه بشریت» میپردازیم و از آزارگری آتشبهاختیارها علیه زنان در ایران میگوییم.
این برنامه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ با حضور صاحبنظران، خداناباوران و حقوقدانان در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
گرداننده: ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار
وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/say-listen-49/
یوتیوب:
https://youtu.be/o_rGqGai9Is
ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/ELZzKsfYhBZoE8aaA
#گفتگو_توانا #جنایت_علیه_بشریت #جمهوری_اسلامی #بگو_بشنو
از طرفی کمیته حقیقتیاب سازمان ملل در اواخر اسفند ۱۴۰۲ نیز اعلام کرده است که اقدامات سرکوبگرانهای که جمهوری اسلامی در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی علیه مردم کرده است، مصداق جنایت علیه بشریت است.
در این قسمت از مجموعه بگو-بشنو به گفتوگو درباره عبارت حقوقی «جنایت علیه بشریت» میپردازیم و از آزارگری آتشبهاختیارها علیه زنان در ایران میگوییم.
این برنامه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ با حضور صاحبنظران، خداناباوران و حقوقدانان در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
گرداننده: ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار
وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/say-listen-49/
یوتیوب:
https://youtu.be/o_rGqGai9Is
ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/ELZzKsfYhBZoE8aaA
#گفتگو_توانا #جنایت_علیه_بشریت #جمهوری_اسلامی #بگو_بشنو
Dialog Project
بگو-بشنو، ۴۹: آزارگری آتشبهاختیارها علیه زنان - Dialog Project
۴۵ سال است که حکومت جمهوری اسلامی تمامی منابع، بودجه و سرمایه مردم ایران را علیه خود شهروندان استفاده میکند؛ از اعدامهای بدون محاکمه و ترورها با فتوا گرفته تا مسمومسازی دانشآموزان در مدارس، اسیدپاشیها، انواع قتلهای زنجیرهای و برخورد و جریمه زنان برای…
Audio
۴۵ سال است که حکومت جمهوری اسلامی تمامی منابع، بودجه و سرمایه مردم ایران را علیه خود شهروندان استفاده میکند؛ از اعدامهای بدون محاکمه و ترورها با فتوا گرفته تا مسمومسازی دانشآموزان در مدارس، اسیدپاشیها، انواع قتلهای زنجیرهای و برخورد و جریمه زنان برای داشتن حجاب اختیاری.
از طرفی کمیته حقیقتیاب سازمان ملل در اواخر اسفند ۱۴۰۲ نیز اعلام کرده است که اقدامات سرکوبگرانهای که جمهوری اسلامی در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی علیه مردم کرده است، مصداق جنایت علیه بشریت است.
در این قسمت از مجموعه بگو-بشنو به گفتوگو درباره عبارت حقوقی «جنایت علیه بشریت» میپردازیم و از آزارگری آتشبهاختیارها علیه زنان در ایران میگوییم.
این برنامه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ با حضور صاحبنظران، خداناباوران و حقوقدانان در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
گرداننده: ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار
وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/say-listen-49/
یوتیوب:
https://youtu.be/o_rGqGai9Is
ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/ELZzKsfYhBZoE8aaA
#گفتگو_توانا #جنایت_علیه_بشریت #جمهوری_اسلامی #بگو_بشنو
از طرفی کمیته حقیقتیاب سازمان ملل در اواخر اسفند ۱۴۰۲ نیز اعلام کرده است که اقدامات سرکوبگرانهای که جمهوری اسلامی در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی علیه مردم کرده است، مصداق جنایت علیه بشریت است.
در این قسمت از مجموعه بگو-بشنو به گفتوگو درباره عبارت حقوقی «جنایت علیه بشریت» میپردازیم و از آزارگری آتشبهاختیارها علیه زنان در ایران میگوییم.
این برنامه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ با حضور صاحبنظران، خداناباوران و حقوقدانان در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
گرداننده: ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار
وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/say-listen-49/
یوتیوب:
https://youtu.be/o_rGqGai9Is
ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/ELZzKsfYhBZoE8aaA
#گفتگو_توانا #جنایت_علیه_بشریت #جمهوری_اسلامی #بگو_بشنو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جریان کشتار زندانیان در تابستان ۱۳۶۷، ابراهیم رئیسی عضو هیئت مرگ بود. این واقعه جنایت علیه بشریت بود. کشتار زندانیانی که یا داشتند دوران محکومیت خود را میگذراندند یا دوره محکومیت آنها به پایان رسیده بود. پیش از آن هم اعدامهای بسیاری اتفاق افتاده بود.
چند سال پیش یک فایل صوتی از جلسه هیئت مرگ با آیتالله منتظری، توسط احمد منتظری منتشر شده بود. فایلی که در آن منتظری به رئیسی و دیگر اعضای کمیته مرگ منتصب خمینی گفت شما بزرگترین جنایت را مرتکب شدهاید و نام شما در تاریخ به عنوان جنایتکار ثبت خواهد شد. رئیسی و سه عضو دیگر از او خواستند اجازه دهد ۲۰۰ نفر دیگر را به قتل برسانند و درباره کشتن افراد با خنده و شوخی حرف میزدند.
منتظری در برابر آنها مخالفت خود را اعلام کرد و تا جایی که توانست جلوی اعدام بیشتر را گرفت.
کشتار چند هزار زندانی در طی یک مدت کوتاه، در تابستان ۶۷ تنها یک فقره از جنایتهای ابراهیم رئیسی است.
جنازه اعدامیها را با کامیون به مکانهایی منتقل کردند و در گورستان به طور جمعی دفن کردند. مکان دفن اعدامیها را به خانوادهها اعلام نکردند. در بین کشتهشدهها افرادی بودند که معلول و بیمار بودند و به سختی و با کمک سایرین به محل اعدام بردند.
حتی نفراتی بودند که در زندان در اثر شکنجه بسیار دچار بیماری روانی شده بودند، به آنها هم رحم نکردند و اعدامشان کردند.
انیمیشن چند سال پیش توسط کمپین بینالمللی حقوق بشر ساخته شده است.
#کشتار۶۷ #دهه_شصت #جنایت_علیه_بشریت #ابراهیم_رئیسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند سال پیش یک فایل صوتی از جلسه هیئت مرگ با آیتالله منتظری، توسط احمد منتظری منتشر شده بود. فایلی که در آن منتظری به رئیسی و دیگر اعضای کمیته مرگ منتصب خمینی گفت شما بزرگترین جنایت را مرتکب شدهاید و نام شما در تاریخ به عنوان جنایتکار ثبت خواهد شد. رئیسی و سه عضو دیگر از او خواستند اجازه دهد ۲۰۰ نفر دیگر را به قتل برسانند و درباره کشتن افراد با خنده و شوخی حرف میزدند.
منتظری در برابر آنها مخالفت خود را اعلام کرد و تا جایی که توانست جلوی اعدام بیشتر را گرفت.
کشتار چند هزار زندانی در طی یک مدت کوتاه، در تابستان ۶۷ تنها یک فقره از جنایتهای ابراهیم رئیسی است.
جنازه اعدامیها را با کامیون به مکانهایی منتقل کردند و در گورستان به طور جمعی دفن کردند. مکان دفن اعدامیها را به خانوادهها اعلام نکردند. در بین کشتهشدهها افرادی بودند که معلول و بیمار بودند و به سختی و با کمک سایرین به محل اعدام بردند.
حتی نفراتی بودند که در زندان در اثر شکنجه بسیار دچار بیماری روانی شده بودند، به آنها هم رحم نکردند و اعدامشان کردند.
انیمیشن چند سال پیش توسط کمپین بینالمللی حقوق بشر ساخته شده است.
#کشتار۶۷ #دهه_شصت #جنایت_علیه_بشریت #ابراهیم_رئیسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جهت یادآوری برای آنهایی که خس و خاشاک گویان را فراموش کردند
وقتی اسم شخص پلید محمود احمدینژاد در ذهنم میپیچه ناخداگاه به یاد چهرهی زیبای امیر جوادیفر میافتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجهها و ضربههای باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی میافتم که امیر زخمهایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشمهای زیبایش نمی بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشمهایت را از دست دادهای، به یاد شبهای سوزان جهنم کهریزک میافتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله میکرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشمهایش را میخواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک میافتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر میکوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی میافتم که امیر مظلوم با لبهای تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.
امیر جانم ! یاد و خاطرهات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده از جانبهدربردگان جنایت کهریزک
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی اسم شخص پلید محمود احمدینژاد در ذهنم میپیچه ناخداگاه به یاد چهرهی زیبای امیر جوادیفر میافتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجهها و ضربههای باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی میافتم که امیر زخمهایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشمهای زیبایش نمی بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشمهایت را از دست دادهای، به یاد شبهای سوزان جهنم کهریزک میافتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله میکرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشمهایش را میخواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک میافتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر میکوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی میافتم که امیر مظلوم با لبهای تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.
امیر جانم ! یاد و خاطرهات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده از جانبهدربردگان جنایت کهریزک
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز نوزدهم خرداد ماه، زادروز #رامین_پوراندرجانی پزشک مظلوم کهریزک است.
رامین پوراندرجانی؛ پزشکی بود که شرافت و وجدان را هرگز به دیکتاتور نفروخت! مرگ رامین پوراندرجانی نه مسمومیت غذایی بود و نه خودکشی بلکه مسئولان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند تا جنایتهایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود.
رامین پور اندرجانی پزشکی که مظلومانه کشته شد. انسانی که به زور در بازداشتگاه کهریزک بود و شاهد جنایات آنجا، صدایش را بریدند تا صحبت از بسیاری از ناگفتهها نکند. تا صحبت از نبض گرفتنها با پوتین نکند. تا صحبت از گونی های سفید رنگ نکند. رامین تو را کشتند و خانوادهات را داغدار کردند، فقط به آن دلیل که شاهد فجایع بودی... آری، در کشور ما ایران شاهد باشی هم مجرمی، تو مجرم به آنی که زیر بار زور نرفتی و دست خود را به جنایات آنجا آلوده نکردی و هرگز زیر برگه مننژیت را امضا نکردی، برگهای که از سوی سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران، سرتیپ عزیزالله رجبزاده فرمانده نیروی انتظامی پیشین تهران و سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک تهیه شده بود تا بگویند کشتهشدگان کهریزک بر اثر ضرب و شتم و شکنجه کشته نشدند بلکه آنها بر اثر بیماری مننژیت فوت کردند.
رامین جان ؛ تو را از این دنیا گرفتند ولی نمیتوانند از یاد ملت بگیرند، یاد تا همیشه برای زنده و گرامیست!.
تولدت در آسمانها مبارک مرد بزرگ.🌹🌹»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از بازماندگان کهریزک
masoudalizadeh___
روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3webxk4p
رامین پوراندرجانی، جان بر سر قسم
https://tavaana.org/ramin_pourandarjani/
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#رامین_پوراندرجانی
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_لامینی
#احمد_نجاتی_کارگر
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رامین پوراندرجانی؛ پزشکی بود که شرافت و وجدان را هرگز به دیکتاتور نفروخت! مرگ رامین پوراندرجانی نه مسمومیت غذایی بود و نه خودکشی بلکه مسئولان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند تا جنایتهایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود.
رامین پور اندرجانی پزشکی که مظلومانه کشته شد. انسانی که به زور در بازداشتگاه کهریزک بود و شاهد جنایات آنجا، صدایش را بریدند تا صحبت از بسیاری از ناگفتهها نکند. تا صحبت از نبض گرفتنها با پوتین نکند. تا صحبت از گونی های سفید رنگ نکند. رامین تو را کشتند و خانوادهات را داغدار کردند، فقط به آن دلیل که شاهد فجایع بودی... آری، در کشور ما ایران شاهد باشی هم مجرمی، تو مجرم به آنی که زیر بار زور نرفتی و دست خود را به جنایات آنجا آلوده نکردی و هرگز زیر برگه مننژیت را امضا نکردی، برگهای که از سوی سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران، سرتیپ عزیزالله رجبزاده فرمانده نیروی انتظامی پیشین تهران و سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک تهیه شده بود تا بگویند کشتهشدگان کهریزک بر اثر ضرب و شتم و شکنجه کشته نشدند بلکه آنها بر اثر بیماری مننژیت فوت کردند.
رامین جان ؛ تو را از این دنیا گرفتند ولی نمیتوانند از یاد ملت بگیرند، یاد تا همیشه برای زنده و گرامیست!.
تولدت در آسمانها مبارک مرد بزرگ.🌹🌹»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از بازماندگان کهریزک
masoudalizadeh___
روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3webxk4p
رامین پوراندرجانی، جان بر سر قسم
https://tavaana.org/ramin_pourandarjani/
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#رامین_پوراندرجانی
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_لامینی
#احمد_نجاتی_کارگر
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech