آموزشکده توانا
54K subscribers
33.2K photos
38.3K videos
2.55K files
19.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از شاعران و نویسندگان ایرانی همگام با کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، کارزار «شعر زندگی در برابر اعدام» را راه انداخته‌اند و اشعاری در ستایش زندگی و حق حیات و علیه اعدام منتشر می‌کنند.

عاطفه اسدی، شاعر جوان ایرانی نیز ب این کارزار پیوسته است.

در همراهی با کارزار #شعر_زندگی_در_برابر_اعدام و #سه_شنبه_های_اعتراضی #نه_به_اعدام درون زندان‌های ایران

عاطفه اسدی

روی تنم زخمِ عمیق
روی لبم امّید و کاش
گفتم کجا خاکم کنن
دلواپس چیزی نباش!
امروز وقتِ گریه نیست
پس گونه‌هاتو‌ پاک کن
دریای اشکاتو بیار
همراه این تن، خاک کن
توو حسرت یه خنده‌ی بی‌وقفه از شادی
گفتم برقصن رو مزارم روز آزادی
با اینکه یه‌عمره دلامون غرق در خونه
امّید دارم که شبِ تیره نمی‌مونه
من موج بودم که تنم
رو سختیِ صخره نموند
شاید پرنده‌ای تو رو
به قبرِ بی‌اسمم رسوند
با اینکه بارِ رفتنم
پشت تو رو خم می‌کنه
من مثل ققنوسم که باز
آتیش زنده‌م می‌کنه

توو حسرت یه خنده‌ی بی‌وقفه از شادی
گفتم برقصن رو مزارم روز آزادی
با اینکه یه‌عمره دلامون غرق در خونه
امّید دارم که شبِ تیره نمی‌مونه


#شعر_زندگی_در_برابر_اعدام
#سه_شنبه_های_اعتراضی
#نه_به_اعدام
#شعر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«عبد صالح یا انسان آزاد؟»

در این ویدیو دکتر باقری‌نیا، استاد دانشگاه اخراج.شده، با نگاهی انتقادی به نظام آموزش‌و‌پرورش جمهوری اسلامی، سند «تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش» را محور بررسی خود قرار داده و پرسشی اساسی را مطرح می‌کند: آیا هدف این نظام، پرورش انسان آزاد، خلاق و اندیشمند است یا ساختن شهروندی مطیع و وفادار به یک ایدئولوژی خاص؟

او با اشاره به تکرار عبارت «حیات طیبه» در سند مذکور، توضیح می‌دهد که هدف نهایی آموزش در این الگو، رساندن دانش‌آموز به سبک زندگی دینی و آرمانی مورد نظر نظام جمهوری اسلامی است؛ جایی که دانش‌آموز تراز، «عبد صالح، مؤمن، انقلابی و ولایت‌مدار» تعریف می‌شود.

باقری‌نیا با استناد به سخنان علی خامنه‌ای در اردیبهشت ۱۴۰۲ که گفته بود باید «نسلی مؤمن، انقلابی، جهادگر و اهل عمل» تربیت کرد، تأکید می‌کند که آموزش رسمی کشور نه تنها به دنبال آموزش مهارت‌های زندگی یا تربیت شهروندانی مسئول و مستقل نیست، بلکه آشکارا در خدمت بازتولید سیاسی نظام حاکم قرار گرفته است.

او در ادامه با ارجاعی فلسفی، این نگاه را با نظریه «تبارشناسی اخلاق» نیچه پیوند می‌زند و می‌گوید آنچه در مدارس ایران پرورش می‌یابد، نه اخلاق اربابان که اخلاق بردگان است: انسان‌هایی فاقد اراده مستقل، که به‌جای انتخاب آگاهانه، صرفاً مطیع و تابع‌اند.

به گفته او، تفکر انتقادی، آموزش برای همزیستی در جامعه متنوع، شناخت حقوق فردی و آمادگی برای مشارکت اجتماعی، جایی در این سند ندارند. در مقابل، مفاهیمی چون اطاعت، جهاد و شهادت برجسته شده‌اند.

باقری‌نیا در پایان، سند تحول جمهوری اسلامی را در تضاد آشکار با اسناد بین‌المللی آموزش مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو می‌داند؛ جایی که هدف آموزش، تربیت انسان‌های آزاد، مشارکت‌جو و عدالت‌خواه است، نه سربازان ایدئولوژیک برای تحقق تمدن خاص اسلامی.


مرتبط:

دوره آموزشی، دموکراسی در کلاس درس:
https://tavaana.org/session-1-introduction-a-look-at-the-history-of-education-in-the-world-and-iran/

دوره آموزشی آموزش لیبرال:
https://tavaana.org/advocating_liberal_education_1/

تدریس دموکراسی:
https://tavaana.org/teachingdemocracy_textbook/

دموکراسی در آموزش:
https://tavaana.org/democracy-in-education/

آموزش مردم‌سالاری: راهنمایی برای آموزگاران، اثر ماتیو هیبرت
https://tavaana.org/education-for-democracy/

#مدرسه #استبداد #نظام_آموزشی  #تفکر_انتقادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
شمشیر دو لبه روحانیت
مرضیه حاجی هاشمی

جامعه ایران در دهه های گذشته، به سرعت به سمت گسستن از اقتدارهایی که به سبب تعلق به جمع، اعمال می شوند و همچنین توجه به هویت فردی پیش می‌رود. پیامد این گسستن، تمایل بیشتر به آزادی‌های فردی و نوعی لیبرالیسم است. انقلاب در شیوه نگریستن به زندگی و تمایلات فردگرایانه، بر مطالبات سیاسی نیز تاثیر می‌گذارد و اقتدار سیاسی را به چالش می‌کشد؛ لذا چنین به نظر می‌رسد که جامعه ایران، شاهد تحولات بزرگی در تاریخ سیاسی- اجتماعی خود خواهد بود.

روند فردگراییِ منجر به لیبرالیسم در جوامع غربی، دقیقاً از نقطه‌ای آغاز شد که در قرن دوازدهم میلادی  روحانیان دینی، طی یک انقلاب در شیوه تلقی از جایگاه خود در جامعه، برای خود یک «ولایت مطلقه» تعریف کردند، ولایتی که به آنها صلاحیت قانونی و حقوقی اعطا می‌کند و «بر اقتداری استوار است که از سوی مسیح به پطرس و جانشینانش تفویض شده است».

«پولس زمانی که به قرنطیان، نامه نوشت تا ولایت مطلقه را توضیح دهد، گفت، آیا نمی‌دانید که فرشتگان را داوری خواهیم کرد تا چه رسد به امور روزگار؟»، با استناد به متون مقدس برای اولین بار چنین اقتداری برای روحانیان و کلیسا در نظر گرفته شد و تمام اقتدارهای دیگر را به چالش کشید. به چالش کشیدن اقتدارهای فردی و نهادی در یک جامعه، نوعی فردگرایی پنهان و تحولات غیر شبکه‌ای ناملموس در جامعه را موجب می‌شود که بیشتر جنبه ذهنی و درونی دارد.

وقتی تحت یک اقتدار مقدس، صلاحیت تمام نهادهای عرفی و سنتی یا حتی مدرن؛ مثل احزاب و رهبران فکری جامعه که می‌توانند گروه‌ها را رهبری کنند، به شدت به چالش کشیده می‌شود، دقیقاً این اقتدار به بلای جان خودش، بدل می‌شود و ضد خود را در جامعه فردی شده ای می پرورد که خطوط قرمز عرفی را نیز در پیش چشمش شکسته می‌بیند.

فردگرایی ذهنی و تغییر در نگرش، به زودی به صورت مطالبات عینی در خواهد آمد و ساختار اجتماعی را در هم خواهد شکست. هیچ اقتداری اعم از دینی یا غیر دینی را یارای مقاومت در برابر این تحول در نگرش تابوشکنانه جامعه نیست؛ چرا که به موازات آن، انقلاب‌های فکری نیز به وقوع می‌پیوندند که در چرخه‌ای مداوم، یکدیگر را تقویت می‌کنند، دقیقاً مانند انقلاب نومینالیستی در غرب که پس از انقلاب روحانیان و ولایت مطلقه آنها، زمینه را برای فردگرایی بیشتر که ریشه اصلی لیبرالیسم است، فراهم آورد، این بدین معناست که با این انقلاب شمشیر دو لبه روحانیت برون آمد و نه تنها اقتدار مطلقه جدیدش؛ بلکه اقتدار سنتی خودش را نیز در کنار تمام اقتدارهای عرفی دیگر برای همیشه گردن زد.

برگرفته از کانال تلگرام خانم مرضیه حاجی هاشمی

#فردگرایی #ولایت_مطلقه #لیبرالیسم #روحانیت #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
اقدام اعتراضی زرتشت احمدی راغب، زندانی سیاسی، علیه دیکتاتوری و انتقال او به انفرادی

صبح روز شنبه، زرتشت احمدی راغب، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار به میان زندانیان بند کارگری واحد چهار زندان رفت، در حین اعزام آن‌ها به قالیبافی که با هدف «کار اجباری» انجام می‌شود، شعارهایی علیه نظام سر داد. این زندانی با فریاد «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر استبداد» و اعتراض به اعدام، صدای خود را در میان سایر زندانیان بلند کرد.
در واکنش به این اقدام، ظهر روز دوشنبه، کمیته انضباطی زندان وی را به سلول انفرادی در واحد سه، موسوم به «سوییت» منتقل کرد؛ محلی که عمدتاً برای نگهداری زندانیان محکوم به اعدام استفاده می‌شود. این انتقال با هدف مجازات و ایجاد فشار روانی صورت گرفته است.
پیش از این نیز، آقای احمدی راغب، در ایام سالگرد پیروزی انقلاب ۵۷ در پی اقدامی مشابه، به انفرادی منتقل شده بود.


#زرتشت_احمدی_زرتشت #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عزيزالله رزاقی، قاضی شعبه ۳۹ دیوان، کیست و چه احکامی صادر کرده است؟

او صادرکننده و تاییدکننده احکام اعدام آزادی‌خواهان و معترضان زیادی ست؛
قاضی صادرکننده رد درخواست اعاده دادرسی مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام

تاییدکننده احکام اعدام
فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، عبدالحکیم عظیم گرگیج و عبدالرحمن گرگیج
افرادی که اعدام شدند.
تاییدکننده احکام اعدام
محمد ثلاث، محمد قبادلو
که اعدام شدند
تاییدکننده حکم اعدام عباس دریس، زندانی سیاسی و تنها شاهد نیزار ماهشهر

این ناقض حقوق انسانی ایرانیان را بیشتر بشناسید:
https://tavaana.org/azizolah-razaghi/


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام

@Tavaana_TavaanaTech
قتل سیستماتیک یک زندانی افغان در قزلحصار؛
نامه سرگشاده احمدرضا حائری خطاب به رئیس قوه قضاییه

«جناب محسنی اژه‌ای،
در سال‌های اخیر بارها، چه با نامه‌های سرگشاده و چه از طریق مکاتبات خصوصی با مسئولان، درباره نقض فاحش حقوق بشر در زندان‌های جمهوری اسلامی، به‌ویژه درباره «حق حیات» زندانیان، هشدار داده‌ام. از ساسان نیک‌نفس تا امیرحسین حاتمی، فهرست قربانیان این سیستم بی‌پایان است. در برابر این هشدارها، آنچه نصیب من شده صرفاً پرونده‌سازی‌های مکرر و حبس بوده است. این بار اما، اگر هیچ اقدامی برای پیگیری فاجعه‌ای که در ادامه شرح داده می‌شود صورت نگیرد، و در عوض بار دیگر من هدف پیگرد قرار گیرم، این آخرین نامه‌ام خواهد بود. پس از این، مخاطب من نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر خواهند بود.

در روزهای اخیر، نبی بیاتی، زندانی تبعه افغانستان، در زندان قزلحصار جان خود را از دست داد. او که به دلیل رفتار تحقیرآمیز و خلاف آیین‌نامه، دست به اعتصاب غذای خشک زده بود، بدون هیچ‌گونه رسیدگی و در بی‌تفاوتی مطلق مسئولان، جان باخت. مرگی که به‌روشنی مصداق «قتل سیستماتیک» است.

نگارش این گزارش بر اساس مشاهدات عینی و بررسی دقیق صورت گرفته و به درستی آن اطمینان کامل دارم.

هفته گذشته، نبی بیاتی، زندانی محبوس در سالن ۱۹ واحد چهار، به‌همراه سه هم‌بند دیگر به اتهام مشارکت در یک درگیری، به اتاق موسوم به «دربسته» منتقل شد. شخصاً هنگام بازگشت از ملاقات، آنان را در همان محل دیدم و پیگیر وضعیت‌شان شدم. مسئولان وقت وعده دادند که به‌زودی به بند خود یا بندی دیگر در همان واحد منتقل می‌شوند. اما با دخالت فردی به‌نام اسماعیل فرج‌نژاد، یکی از معاونان موسوم به «سلامت»، این وعده زیر پا گذاشته شد.

این چهار زندانی به واحد یک منتقل شدند؛ شلوغ‌ترین و پرتنش‌ترین واحد زندان، که اساساً فرستادن اتباع خارجی به آن برخلاف آیین‌نامه داخلی زندان‌هاست. نبی بیاتی که این تصمیم را ناعادلانه و توهین‌آمیز می‌دانست، صراحتاً اعلام کرد: اگر در این مکان نگه داشته شود، اعتصاب غذای خشک خواهد کرد و حتی لب به آب نخواهد زد. پاسخ معاون سلامت با پوزخند و جمله‌ای توهین‌آمیز همراه بود: «فوقش می‌میری، به درک!» سپس دستور داد او را نه در داخل اتاق، بلکه در راهروی بند ۹ واحد یک ـ محل تردد عمومی زندانیان ـ مستقر کنند.

چهار روز بعد، در حالی‌ که هیچ‌کس سراغی از او نگرفته بود، نبی بیاتی در تنهایی مطلق جان سپرد. این یک مرگ عادی نبود. این یک قتل بود.

برای ما که در بند هستیم، این خبر جانکاه و تکان‌دهنده بود. چگونه است که در این سرزمین، جان انسان تا این اندازه بی‌ارزش شده؟ چگونه است که مرگِ قابل پیش‌گیری یک زندانی، با چنین آرامشی نادیده گرفته می‌شود؟

بارها هشدار داده‌ام که ساختار مدیریتی زندان قزلحصار، به‌ویژه در حوزه‌ای به‌نام «سلامت»، بحرانی و دوگانه است. از یک سو فردی به‌نام قبادی مسئول واحد ۳ و بند سیاسی (که من نیز در آن زندانی‌ام) است، و از سوی دیگر، فرج‌نژاد که عملاً ساختاری مستقل و بی‌پاسخ‌گو دارد. این آشفتگی ساختاری، زمینه‌ساز فجایعی مانند آنچه بر سر نبی بیاتی آمد، شده است.

با وجود اینکه برخی فعالان حقوق بشر نیز در همین زندان حضور دارند و پیگیر این فاجعه بوده‌اند، تا زمان نگارش این نامه، هیچ نماینده‌ای از سوی قوه قضاییه برای بررسی موضوع به زندان اعزام نشده است. این بی‌تفاوتی، در عمل به معنای تأیید قتل یک زندانی است.

قوانین مربوط به اعتصاب غذا برای زندانیان روشن است. نه‌فقط این قوانین رعایت نشد، بلکه حتی اصول انسانی اولیه نیز زیر پا گذاشته شد. اعتصاب غذا، آخرین راهِ انسانی‌ست که دیگر راهی برای احقاق حق خود نمی‌یابد. این صداها را باید شنید، نه خاموش کرد.

اکنون ما در زندان قزلحصار خواستار اعزام فوری هیأتی مستقل، مسئول و دارای اختیار از خارج از ساختار زندان، برای بررسی این جنایت و برخورد قاطع با عاملان آن هستیم. هرگونه بی‌توجهی به این خواسته، بی‌تردید جایگاه قوه قضاییه را نزد افکار عمومی، در داخل و خارج، بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.

احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴»

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #احمدرضا_حائری


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکبر بهادری؛ پزشک مردم‌داری که اعدام شد

دکتر اکبر بهادری سیاستمدار برحسته و نماینده مجلس شورای ملی از اراک و پزشک و پایه‌گذار بیمارستان قدس اراک که پس از انقلاب اعدام و اموالش مصادره شد.

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/drakbar_bahadori/
لینک ویدئو:
https://tavaana.org/akbar_bahadori/



#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران  #ترور

@Tavaana_TavaanaTech
امروز هفتم می، روز جهانی آسم نام‌گذاری شده است.
به گفته جمهوری اسلامی ۱۳ درصد گروه‌های سنی مختلف در کشورمان به بیماری آسم مبتلا هستند.
از آنجا که آسم یک بیماری التهابی است، آلودگی هوا می‌تواند میزان بروز و شدت این بیماری را افزایش دهد؛ بر همین اساس در کلان‌شهرها که آلودگی هوای بیش‌تری دارند، میزان ابتلا به این بیماری نیز افزایش می‌یابد.
ساکنان شهرهای اراک و اهواز و استان سیستان‌و بلوچستان، بیشترین میزان شیوع آسم را تجربه‌کرده‌اند.
جمهوری اسلامی هیچ آماری از میزان مرگ‌ومیر ناشی از آسم در کشورمان منتشر نمی‌کند.

از یاد نبریم زندانیانی را که در زندان به آسم مبتلا شده‌اند.
از هم‌وطنان‌مان که در شهرهای اراک و اهواز به دلیل آلودگی هوا دست به اعتراض زدند، یادی کنیم.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آسم
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی وزیر از چوپانی معلمان می‌گوید و سخنگوی دولت از بی‌خبری!
حسین‌زاده، دبیر بازنشسته

«سخنان بزرگان!!!!!!!
وزیر آ.و.پ:
معلمان شغل چوپانی دارند!!! از شغل انبیا رسیدیم به چوپانی!!!
اول که سرباز سردار رادان بودن افتخار بود!!
دوم: اگر دانش‌آموزی از کلاس جدا شد، کجا رفت؟؟!! چرا سر کلاس نبود؟!! ترک تحصیل کرد؟!
در مسیر، سربازان او را دستگیر کردند؟!!!
این حرف‌ها، خیلی خوبه!! اما آیا وزیر آموزش و پرورش در روز و هفته معلم، معلم را دستگیر می‌کنند؟ وزیر نباید اندکی نگران باشد؟!!
جناب پزشکیان!! موقعیت ایجاب می‌کند با استعفای وزیر موافقت شود یا اصلاً این وزارت‌خانه بدون وزیر باشد بهتر است!!!
دوم:
جملاتی از سردار خلبان و ملوان و کاپیتان و رئیس مجلس:
دانش‌آموز بعد از چند سال!! از نوشتن اسمش ناتوان است!
معدل پایین است
و کیفیت آموزشی کجاست؟؟!!
دستشویی مدرسه شیشه ندارد و درب آن هم یا با نخ بسته شده یا اصلاً فاقد قفل و کلید است!!!
اما وزیر همین‌جا می‌گوید: محوری‌ترین برنامه ما، برنامه‌ی اقامه‌ی نماز است!!!!!!!
حال اگر این حرف‌ها را معلمی در کلاس یا تجمع می‌گفت، به‌عنوان نشر اکاذیب و سیاه‌نمایی و تشویش اذهان عمومی به چند سال زندان، با دست‌بند و کمربند، به اوین هدایت می‌شد!!!!
سوم:
سخنگوی دولت: در روز معلم، معلمی دستگیر نشده است!!!
سخنگوی دروغ‌گوی دولت اصلاً خبر ندارد که دور و برش چه خبر است؟!!
ولی میرزا سیدی، حسین عبادیان، احمد حیدری، مهدی فراحی شاندیز و ووووو
و حتی در دیگر شهرها افرادی را بازداشت نمودند و عجیب اینکه نهادهای امنیتی دستگیری این افراد را تأیید کردند!!!!
به این باور رسیدیم که مسئولین طراز اول کشور از کره نپتون و پلوتون!!! تازه به کره زمین و به ایران تشریف آورده‌اند و خبر از هیچی ندارند!!!!!
حال اگر معلمی در تجمعات به این مسائل می‌پرداخت، چگونه برادران، آن‌ها را با ضرب و شتم وادار به اعتراف می‌گرفتند!!!»

#نظام_آموزشی #معلم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان اخیرا گفته معلمی شأن رعایت است، بدین معنی که همچون چوپان که حواسش به گوسفندها هست، باید حواسش به دانش‌آموزان باشد.

این سخنان او با واکنش‌های زیادی همراه شده است.
مطلب زیر را خانم کوکب بداغی، معلم اهل ایذه در صفحه اینستاگرامش نوشته است:

«در دنیای امروز، گوسفندانی مدرن وجود دارند که در ظاهری نوین، در جست‌وجوی تجربه‌های جدید هستند. آن‌ها به شکل شگفت‌انگیزی راه می‌روند، غذا می‌خورند، لباس‌های شیک می‌پوشند و حتی سفرهای خارجی را تجربه می‌کنند.
اما جالب‌ترین قسمت ماجرا این‌جاست: همه‌ی این کارها تحت نظر چوپانی با تجربه و بر اساس برنامه‌ای دقیق انجام می‌شود. چوپان با دقت مسیر را برایشان مشخص کرده و گوسفند نوینِ قصه‌ی ما فقط باید در محدوده‌ی تعیین‌شده حرکت کند. او هوشمند است و به‌خوبی می‌داند که نباید از خط قرمزهایی که چوپان برایش تعیین کرده، عبور کند.
این «گوسفند نوین» ممکن است حتی در رأس نهاد تعلیم و تربیت باشد؛ اما دستوراتش را از چوپان می‌گیرد و تمام تلاشش این است که چوپان عصبانی نشود. در قاموسش، تفکر و اندیشه بی‌معناست. او فقط می‌خورد، می‌پوشد و در مسیری که چوپان تعیین کرده حرکت می‌کند.
زندگی‌اش تنها در پیروی از دستورات خلاصه می‌شود و از پرسش کردن یا به چالش کشیدن وضع موجود، کاملاً دور است.
عاقبت این گوسفند بودن، می‌تواند یکی از دو حالت باشد: یا خوراک گرگ‌ها می‌شود، یا سر از قصابی درمی‌آورد.
گوسفندهای نوین، اگر خوش‌شانس باشند، به‌جای خوراک گرگ‌ها شدن، به زباله‌دان تاریخ می‌روند.

کوکب بداغی پگاه – ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ – ایذه»


#گوسفند_نباشیم #معلم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام حسینعلی کیا، پسر عزیزش را ضدا می‌زند...
مگر می‌توان این صدای پر از درد را نشست و بی‌تفاوت بود؟

جاویدنام حسینعلی کیا کجوری ۲۳ ساله و دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و فناوری مازندران بود.
به گفته یکی از بستگانش، او عاشق سرود «ای ایران» بود.

سال گذشته، یکی از آشنایان او ضمن ارسال متن سرود ای ایران با دستخط حسینعلی کیا کجوری، نوشت:

«دستنوشته‌ای از حسینعلی به یادگار مانده است که برایتان می‌فرستم، برای اینروزها که دل‌هایمان بیشتر برای وطن می‌تپد.»

پدر جان! حسین علی همینجاست، در همه جای ایران، در قلب مردم ایران، در هر قلبی که برای ایران می‌تپد، در عشق به ایران، در عطش آزادی ...

جاوید نام حسینعلی کیا در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، با گلوله جنگی در شهر نوشهر کشته شد.

حسینعلی کیا از اقوام حنانه کیا بود و هر دو در یک روز کشته شدند. در چهلم آن‌ها محمدرضا بالی لاشک از دوستان پدر حسینعلی کیا کشته شد.

این عزیزان برای آزادی و سعادت ایران و ایرانیان و اعتلای نام ایران کشته شدند و هرگز فراموش نخواهند شد.

karim.kia191

#حسینعلی_کیا #برای_ایران #ایران #نوشهر #روز_مهندس #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام محسن محمدی کوچکسرایی، مراسم سالگرد تولدش را بر سر مزار او برگزار کردند و یادش را گرامی داشتند.

آن‌ها ضمن انتشار این ویدیو نوشتند:


«به نام خدای رنگین کمان
یادی می‌کنیم از هم‌وطنان جانباخته حادثه تاسف باربندرعباس💔🥺
تشکروقدردانی می‌کنیم از همه همراهان و دوست داران همیشگی آزادی و سپاس ویژه از خانواده‌های دادخواه که در این روزبزرگ کنارمون بودن.✌️
همگان بدانید که امروز ۱۷ اردیبهشت محسن محمدی کوچکسرایی ۴۰ ساله می‌شد، اگر در کشورش امنیت داشت و به دست نیروهای سرکوب‌گر کشته نمی‌شد.

جان دل، قهرمان زندگیم، میخواهم ازآسمان نظاره‌گر ما باشی دراین روززیبا، کنارما باشی. تو همیشه در قلب و جان مازندگی خواهی کرد و بهترین خاطرات زندگیمان را که حضور تو در آن پررنگ بود، فراموش نخواهیم کرد.
ما هرگز شجاعت تورافراموش نخواهیم کرد، که بادست خالی درمقابل کوهی از ظلم وستم ایستادی و آن‌ها ناجوانمردانه از پشت با گلوله جنگی قلبت را هدف قرار دادند.
جان برادر؛ مامانده‌ایم با پرچمی که بر دوش ما نهادی تا ادامه دهیم راهت را تا زنده نگه داریم رویای آزادی را.
و در پایان از طرف تو آرزو می‌کنیم برای فرزندان این سرزمین جشن شادی رابه ثمر نشستن بهار آزادی را.
امیدوارم صدای تولدت مبارک من به تو در بهشت رسیده باشد تولدت مبارک✌️🥳💙»


#محسن_محمدی_کوچکسرائی #پسر_طبیعت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمیدرضا مقدسی، از زندانیان سیاسی سابق که در عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت و به چهار سال حبس محکوم شده بود، در اقدامی نمادین و متفاوت، حین پرواز با پاراگلایدر، خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی شد. او به‌ویژه نام فاطمه سپهری، سعید مدنی و محمد نجفی را یادآور شد و تأکید کرد که حاکمیت باید از چرخه خشونت خارج شود.
او شکوه آزادی بر فراز آسمان را به زندانیان سیاسی تقدیم کرد.

#حمیدرضا_مقدسی #محمد_نجفی #سعید_مدنی #فاطمه_سپهری #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مرگ دلخراش برزان محمدی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق

برزان محمدی، زندانی سیاسی سابق و از اعضای خانواده‌های دادخواه اهل روستای گوشتخانی سروآباد، در پی حادثه‌ای دلخراش در گنبدکاووس جان باخت.

آن طور که نوشته‌اند، او بر اثر سقوط از ساختمانی سه‌طبقه جان خود را از دست داده است. (از جزئیات حادثه اطلاعی نداریم)

برزان محمدی که از چهره‌های سرشناس مبارزه با ستم و بی‌عدالتی بود، در طول زندگی خود لحظه‌ای از مقاومت در برابر جمهوری اسلامی کوتاه نیامد. او به‌ویژه به دلیل حمایت بی‌وقفه از زندانیان سیاسی و اعتراض به احکام اعدام، به نمادی از ایستادگی و دادخوهی تبدیل شده بود.


برزان محمدی، دست‌کم از مرداد ماه ۹۷ به این سو چندین بار بازداشت و روانه زندان‌های مختلف شده است. در طی دوران زندان او شاهد به قتل رساندن جاویدنام علیرضا شیرمحمدعلی بود.

بارها پیام‌های متنی و ویدیویی به خصوص پیام برزان در حمایت از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را منتشر کرده بودیم.

برزان انسانی شریف و آزادی‌خواه بود، او از خانواده‌های اعدام‌شدگان دهه شصت بود. گرایش سیاسی برزان محمدی پادشاهی‌خواهی بود ولی از همه زندانیان سیاسی با هر گرایشی حمایت می‌کرد. برزان گاه زندانیان گمنامی را معرفی می‌کرد یا زندانیانی که پس از آزادی در شرایط سختی قرار گرفته بودند و همچنان گمنام مانده بودند.

یاد برزان محمدی گرامی باد

#برزان_محمدی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استبداد دینی؛ وقتی سرکوب مقدس می‌شود

دکتر حسن باقری‌نیا در ویدیویی، استبداد دینی را خطرناک‌ترین نوع حکومت توصیف می‌کند؛ چون نه‌فقط آزادی را سلب می‌کند، بلکه احساس آزادی را نیز نابود می‌سازد. به گفته او، تمام حکومت‌های استبدادی برای بقای خود نیازمند ابزارهایی هستند که مردم را مطیع نگه دارند، اما استبداد دینی یک سلاح ویژه دارد: ادعای نمایندگی خدا.

وقتی حاکمیت خود را واسطه میان مردم و خدا می‌داند، مخالفت با آن دیگر تنها جرم سیاسی نیست، بلکه گناه و خروج از دین تلقی می‌شود. در این ساختار، اطاعت از حاکم، اطاعت از خدا قلمداد می‌شود و ظلم می‌تواند به عبادت بدل شود.

در جمهوری اسلامی، رهبری نه با رأی مستقیم مردم، بلکه با تشخیص گروهی منصوب‌شده از پیش تعیین می‌شود. این نگاه، نقد حاکم را ممنوع و مخالفت را حرام جلوه می‌دهد.

از نظر باقری‌نیا، اگر حکومتی بتواند دین را در کنترل خود بگیرد، فقط بدن مردم را مهار نمی‌کند، بلکه ذهن، دل، امید، ترس و وجدان آن‌ها را هم در اختیار می‌گیرد.

در این نظام، قانون از دل شریعت می‌آید، نه از اراده عمومی. چون قوانین، الهی تلقی می‌شوند، امکان نقد و تغییر از آن‌ها سلب می‌شود. در نتیجه، سرکوب، تبعیض، سانسور و حتی اعدام، پشت مفاهیمی مانند «حکم شرعی»، «فتنه‌گر»، یا «دشمن دین» پنهان می‌شوند.

نماز جمعه مراسمی سیاسی ـ عبادی معرفی می‌شود، راهپیمایی‌های حکومتی تکلیف دینی خوانده می‌شوند و نافرمانی مدنی مثل نداشتن حجاب، حرام شرعی اعلام می‌گردد.

او تأکید می‌کند: سکولاریسم، پادزهر این ساختار است؛ نه به معنای بی‌دینی، بلکه برای جلوگیری از سوءاستفاده سیاسی از ایمان. سکولاریسم یعنی حفظ آزادی ایمان، بدون تحمیل.

#استبداد_دینی #آزادی #سکولاریسم #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۱۸ اردیبهشت زادروز جاویدنام محمدحسین حاجیانی است.

«تو آمدی که روایت کنی
روایت کن!
که در جهان بدتر از درد بی صدایی نیست
فغان بر آر!
که فریاد، خود ریاضت توست
سخن بگو!
که سکوت تو پارسایی نیست
هنوز فرصت تغییر داستان باقیست
هنوز نوبت تسلیم و بی‌نوایی نیست»

سال گذشته یکی از مخاطبان توانا در بوشهر بر سر مزار جاویدنام محمدحسین حاجیانی حاضر شد و متن بالا را دکلمه کرد.

محمد حسین حاجیانی، ۲۷ ساله و پدر یک کودک ۹ ماهه، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۲ در روز هجدهم آبان‌ماه در بوشهر، با ضربات باتوم نیروهای جمهوری‌اسلامی به سرش کشته شد. خانواده را با تهدید مجبور کردند بگویند او در تصادف جان باخته و روی آگهی ترحیم او هم نوشته شده دلیل فوت «در اثر سانحه تصادف» بوده است.

#محمدحسین_حاجیانی #بوشهر #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فاطمه حیدری، خواهر جاویدنام جواد حیدری، تصویری از دیدار پدر و مادرش با مادر جاویدنام آمنه شهبازی منتشر کرد و نوشت:

«توی این عکس، سه نفر نشستن.
نه ادا دارن، نه ژست. فقط نشستن؛ با درد، با خشم.

پدر و مادر جواد، و مادر آمنه.
آمنه شهبازی، ۳۶ ساله، یه مادر بود. خم شد که به یه جوون تیرخورده کمک کنه، که از بالا با تک‌تیرانداز زدنش. یه زنِ اسطوره‌ای، از همین خاک.
مادری که خودش یه دختر ۹ ساله داشت، ولی تو اون لحظه، بچه‌ی یه مادر دیگه رو انتخاب کرد.

ازش می‌نویسم با افتخار. با حسرت. و می‌دونم: خون آمنه، رو شونه‌ی همه‌مونه. پدر و مادرم رفتن کنار مادرش. گفتن: ما هم درد می‌کشیم، ولی کنارتون ایستادیم. داریم همدیگه رو پیدا می‌کنیم، یکی‌یکی. و این‌بار، تا آخرش می‌ریم؛ بخاطر #ایران، بخاطر بچه‌هامون.»


#جواد_حیدری #آمنه_شهبازی #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی
تو بارون نموندی که دلگیریه این هوارو بفهمی
تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم
دلت تنگ نبوده میخندی تا از حس دلتنگی میگم
تو تنها نموندی که حال دل بیقرارو بفهمی
عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی
تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
جایه من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من
تو هیچوقت نرفتی لب جاده تا انتظارو بفهمی
پریشون نبودی که نگذشتن لحظه هارو بفهمی
تو اونی که رفته چی میدونی از غصه جای خالی
من اونم که مونده چی میدونم از قصه بی خیالی😭🕊️💔»


مادر داغدار جاویدنام حنانه کیا این کلیپ را منتشر کرده. تصاویر و متن ترانه گویای میزان دلتنگی و غم این خانواده هست....


#حنانه_کیا
#عروس_ایران #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
سقراط، یکی از بنیان‌گذاران فلسفه غرب، جایگاه برجسته‌ای در تاریخ اندیشه اخلاقی دارد. ویژگی متمایز تفکر او در استفاده از روش گفت‌وگومحور یا دیالکتیک نهفته است؛ روشی که مبتنی بر پرسش‌گری مداوم، جست‌وجوی حقیقت و نقد باورهای سطحی بود. در زمانی که بسیاری از متفکران اخلاق را در قالب توصیه‌های سنتی یا آموزه‌های اسطوره‌ای می‌فهمیدند، سقراط با نپذیرفتن پاسخ‌های آماده، راهی نو در شناخت مفاهیم بنیادین اخلاق گشود.

روش سقراطی که امروزه نیز در آموزش و مباحثه فلسفی کاربرد دارد، بر گفت‌وگوی فعال با دیگران استوار است. او با طرح پرسش‌هایی ظاهراً ساده اما بنیادی، مخاطب را وادار می‌کرد تا به کاوش درونی بپردازد و از پاسخ‌های سطحی عبور کند. در این فرآیند، نه تنها شناخت اخلاقی ژرف‌تری حاصل می‌شد، بلکه نوعی خودشناسی نیز شکل می‌گرفت. از دید سقراط، فضیلت با دانایی پیوند دارد و بی‌اخلاقی نتیجه جهل است؛ بنابراین گفت‌وگو ابزاری برای زدودن جهل و دستیابی به زندگی نیک است.

نگاه سقراط به اخلاق، نه از منظر قوانین بیرونی، بلکه از درون انسان و خرد او برمی‌خاست. او با تأکید بر "زندگی بررسی‌نشده ارزش زیستن ندارد"، نشان داد که اخلاق را باید از مسیر تعامل اندیشمندانه و انتقادی فهمید، نه از طریق اطاعت کورکورانه از سنت‌ها. از این منظر، گفت‌وگو تنها شیوه‌ای برای انتقال مفاهیم نیست، بلکه فرآیندی برای شکل‌گیری فضیلت و ارتقای معنوی انسان است.

اهمیت روش سقراطی در زمان ما نیز پابرجاست، به‌ویژه در عصری که گفت‌وگو اغلب جای خود را به جدال‌های بی‌ثمر داده است. مدل سقراطی ما را به بازاندیشی در باورها، گوش سپردن به دیدگاه دیگران، و پرورش خرد جمعی دعوت می‌کند. این رویکرد نه‌تنها در فلسفه، بلکه در آموزش، سیاست و زندگی روزمره نیز کاربرد دارد، زیرا گفت‌وگو را نه صرفاً یک ابزار، بلکه راهی برای رشد اخلاقی و انسانی می‌داند.

#سقراط #فلسفه #اخلاق #دیالکتیک #گفتگو #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
برزان عزیز، دوست گرامی‌ نادیده‌ام...
امروز که خبر جانسوز درگذشتت را شنیدم، در بهتی تلخ و ناباورانه فرو رفتم.
یاد پیام‌هایی افتادم که از تو دریافت می‌کردم.
تو هرگز چیزی برای خود نخواستی؛ هر پیامی که از تو می‌رسید، صدایی بود برای زندانیان سیاسی، پژواکی از رنج دیگران.
مجالی نیافتم تا با تو از خودت بپرسم؛ از خانواده‌ داغدار و رنج‌کشیده‌ات، از زخمی که دهه‌ شصت بر جانتان نهاد.
تو مردی بودی سراسر شرافت، از تبار انسان‌هایی که درد را می‌فهمند و صدا را بی‌قید گرایش سیاسی، بازتاب می‌دهند.

یاد ویدئویی افتادم که برای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" فرستادی.
تو به اعدام هیچ انسانی راضی نبودی و بر حق حیات تاکید داشتی.

با آنکه گرایش سیاسی‌ات مشروطه‌خواهی بود، اما همیشه دل در گرو انسان داشتی، بی‌توجه به مرزهای ایدئولوژیک. صدای کسانی می‌شدی که حتی نگاهشان با نگاه تو یکی نبود.

تو شاهد بودی؛ شاهد قتل علیرضا شیرمحمدعلی در زندان و در نامه‌ای درباره قتل او افشاگری کردی. اگر تو نبودی کسی نمی‌فهمید قاتل علیرضا کیست. پیش‌تر وقتی تو در اعتصاب غذا بودی در اعتراض به وضعیت اسف‌بار زندان تهران بزرگ، علیرضا نامه‌ای نوشته بود و صدای تو بود...
تویی که از طبقه کارگر بودی، آشنا با رنج و درد، ولی توسط مدعیان حمایت از کارگران، حمایت نشدی.

تو در زندان هم دست از مبارزه برنداشتی. همراه با فرهاد میثمی، محمد حبیبی و مهدی مسکین‌نواز تصمیم گرفتید که قوانین زندان را نادیده بگیرید و به عمد تن به آن قوانین ندهید.
بعد از آزادی هم مشکلات معیشتی نتوانست تو را از مسئولیت شهروندی باز دارد. به دیدار زندانیان تازه آزاد شده، خانواده زندانیان و خانواده‌های داغدار می‌رفتی.
هر از چندی ویدیویی می‌فرستادی، به مناسبت نوروز، به مناسبت تحریم انتصابات، به مناسبت حمایت از کارزار نه به اعدام و ...

و حالا می‌گویند هنگام کار، از ساختمانی سه‌طبقه سقوط کردی و جان باختی.
آیا باید این روایت را باور کنیم؟
به یاد دارم، ابوالقاسم مصباحی، شاهد C دادگاه میکونوس، روزی گفت: «جمهوری اسلامی همه را با گلوله و بمب نمی‌کُشد؛ تصادف ساختگی، برق‌گرفتگی، پرت‌شدن از ارتفاع، خودکشی نمایشی... این‌ها هم هست.»

یادت گرامی، برزانِ عزیز...
دریغ که مجال آشناییِ بیشتر را نداشتیم. اما تو در یاد و خاطر ما زنده‌ای؛
نه فقط چون رفتی، بلکه چون چگونه زیستی.

ـ نوشته ادمین آموزشکده توانا

#برزان_محمدی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech