☀️🌱 @AdabSar
🔅آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن مانترهسپند یا اوشیدر جشن
🎁 جشن "مانترَه سپند" یا "اوشیدَر جشن" که گفته میشود همان جشن "گاهنبار چَهرهی هَمَسپَتمَدَم" بود، در ایران باستان در روز پایانی اسپند برگزار میشد. نام این گاهنبار به شیوههای هَمَسپَتمَیدیم، هَمَسْپَت مَدَم و هَمَسْپَث مَئیدَیه هم نوشته میشود. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما بهشمار میرفت. این جشن در شهرهای گوناگون ایران به چندین روش برگزار میشد که هنوز هم بسیاری از این آیینها برپاست.
🔍 پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی میدانند. در بندهش آمدهاست: «اگر کسی در سال یکبار به گاهان بار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
گاهنبارها با پیشهی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بود. هریک از گاهنبارها برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میداد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
🐎 شناختهشدهترین آیین جشن "مانترهسپند" در آبادیهای نزدیک هیرمند و سیستان و بلوچستان برگزار میشد. آنان دختری را بر چهارپایی مینشاندند و به کنار رود هیرمند میبردند تا آبتنی کند. سپس زنان و مردان جدا میشدند و هریک به آبتنی، پایکوبی و شادی میپرداختند. این دختر که در روز جشن به نام "اوشیدر" خوانده میشد، پس از پایان جشن با همان آیین به خانه برمیگشت. این جشن در آرزوی بازآمدن سوشیانت برگزار میشد. سوشیانت یا سوشیانس (سودرسان، دانا) در کیش زرتشتی رهاییبخش نهایی زمین است. بر پایهی نوشتار پهلوی "گزیدههای زادسپَرَم"، زادروز زرتشت در این روز است.
🍹 "پایبران" آیین پایانی اسپند در زنجان و شهرهای آذربادگان(آذربایجان) است. در این آیین در تَشتی مسی خوراک و پارچه و پیشکش برای خانوادههایی که فرزندانشان با آن پیوند زناشویی بسته میفرستادند و پیک نیز شادیانه دریافت میکرد.
در شهر خمین نیز در جشن "علفه"، گیاه برای آتش زدن گردآوری میکردند تا سراچه(اتاق)ها را گرم و روشن نگاه دارند. گرامی داشتت یاد درگذشتگان در سُغد و بسیاری از شهرهای ایران از آیینهای این روز بود که تا امروز دنباله دارد.
🔥🔥جشن سور* باستان
جشن "سور باستان" در واپسین شب سال برگزار میشد. در این جشن تا سپیدهدم بر بامها آتش میافروختند و چشمبهراه برآمدن آفتاب بهار میماندند و از ایزد توانا میخواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این جشن هرکس به اندازهی توان خود خوانِ خوراک میگسترد و فردای آن روز هفتسین را جایگزین خوراکهای خوان میکرد. گفته میشود جشن چهارشنبهسوری دگرگون شدهی جشن سورباستان است ولی دربارهی درستی آن نمیتوان داوری کرد.
✍️ #پریسا_امام_وردی
________
📝 برای آشنایی با واژهی سور بنگرید به:
t.me/AdabSar/6088
________
📚 برگرفته از:
۱- "اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی" #رحیم_عفیفی
۲- "ایران باستان" #موله برگردان: #ژاله_آموزگار
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
________
#جشن_های_ایرانی #اسپندگان
#سور_باستان #اوشیدرجشن #مانتره_سپند
☀️🌱 @AdabSar
🔅آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن مانترهسپند یا اوشیدر جشن
🎁 جشن "مانترَه سپند" یا "اوشیدَر جشن" که گفته میشود همان جشن "گاهنبار چَهرهی هَمَسپَتمَدَم" بود، در ایران باستان در روز پایانی اسپند برگزار میشد. نام این گاهنبار به شیوههای هَمَسپَتمَیدیم، هَمَسْپَت مَدَم و هَمَسْپَث مَئیدَیه هم نوشته میشود. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما بهشمار میرفت. این جشن در شهرهای گوناگون ایران به چندین روش برگزار میشد که هنوز هم بسیاری از این آیینها برپاست.
🔍 پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی میدانند. در بندهش آمدهاست: «اگر کسی در سال یکبار به گاهان بار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
گاهنبارها با پیشهی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بود. هریک از گاهنبارها برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میداد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
🐎 شناختهشدهترین آیین جشن "مانترهسپند" در آبادیهای نزدیک هیرمند و سیستان و بلوچستان برگزار میشد. آنان دختری را بر چهارپایی مینشاندند و به کنار رود هیرمند میبردند تا آبتنی کند. سپس زنان و مردان جدا میشدند و هریک به آبتنی، پایکوبی و شادی میپرداختند. این دختر که در روز جشن به نام "اوشیدر" خوانده میشد، پس از پایان جشن با همان آیین به خانه برمیگشت. این جشن در آرزوی بازآمدن سوشیانت برگزار میشد. سوشیانت یا سوشیانس (سودرسان، دانا) در کیش زرتشتی رهاییبخش نهایی زمین است. بر پایهی نوشتار پهلوی "گزیدههای زادسپَرَم"، زادروز زرتشت در این روز است.
🍹 "پایبران" آیین پایانی اسپند در زنجان و شهرهای آذربادگان(آذربایجان) است. در این آیین در تَشتی مسی خوراک و پارچه و پیشکش برای خانوادههایی که فرزندانشان با آن پیوند زناشویی بسته میفرستادند و پیک نیز شادیانه دریافت میکرد.
در شهر خمین نیز در جشن "علفه"، گیاه برای آتش زدن گردآوری میکردند تا سراچه(اتاق)ها را گرم و روشن نگاه دارند. گرامی داشتت یاد درگذشتگان در سُغد و بسیاری از شهرهای ایران از آیینهای این روز بود که تا امروز دنباله دارد.
🔥🔥جشن سور* باستان
جشن "سور باستان" در واپسین شب سال برگزار میشد. در این جشن تا سپیدهدم بر بامها آتش میافروختند و چشمبهراه برآمدن آفتاب بهار میماندند و از ایزد توانا میخواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این جشن هرکس به اندازهی توان خود خوانِ خوراک میگسترد و فردای آن روز هفتسین را جایگزین خوراکهای خوان میکرد. گفته میشود جشن چهارشنبهسوری دگرگون شدهی جشن سورباستان است ولی دربارهی درستی آن نمیتوان داوری کرد.
✍️ #پریسا_امام_وردی
________
📝 برای آشنایی با واژهی سور بنگرید به:
t.me/AdabSar/6088
________
📚 برگرفته از:
۱- "اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی" #رحیم_عفیفی
۲- "ایران باستان" #موله برگردان: #ژاله_آموزگار
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
________
#جشن_های_ایرانی #اسپندگان
#سور_باستان #اوشیدرجشن #مانتره_سپند
☀️🌱 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
☀️🌱☀️🌱
@AdabSar
سال نو آمد، سپاس ای جاودان
جان ما آسوده دار و شادمان؛
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نو، امـّید نو بر دل نشان!
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 بخشبندی جشنهای نوروزی
🌱☀️ جشن نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش است. نوروز در ایران بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با شیوهی نخستین چهارشنبهسوری به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشن نوروز نبود.
در ایران باستان نوروز به چندین جشن بخشبندی میشد و جشنهایی در دل نوروز برگزار میشد.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها و جشنهای همگانی و گروهی بود. به این سه روز "جشن ریپتون" نیز میگفتند. در ایران باستان "ایزد ریپتون" نگهبان گرمای نیمروز بود و جشن ریپتون برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. "ریپتون" به چم نیمروز و روشنایی و گرمای نیمروز است. زرتشتیان باستان، جشن ریپتون را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. پس از آن، زادروز زرتشت، پیامبر ایرانی نیز با این جشنها همزمان شد.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین، زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای نخستین شنبه و نخستین چهارشنبهی سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود)، جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین بودند. زرتشتیان نیز جشنهای دینی ویژه همچون نیایش پیر هریشت و جشن هیرومبا در هفتم تا یازدهم فروردین داشتند که همچنان برگزار میشود.
#پریسا_امام_وردی
______________
برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان
نویسنده: #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز
نویسنده: #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم
نویسنده: #ابوریحان_بیرونی
۵- نوروزنامه
نویسنده: #خیام_نیشابوری
______________
#فروردینگان #نوروز #ریپتون #فرهنگ_ایران
@AdabSar
☀️🌱☀️🌱
@AdabSar
سال نو آمد، سپاس ای جاودان
جان ما آسوده دار و شادمان؛
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نو، امـّید نو بر دل نشان!
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 بخشبندی جشنهای نوروزی
🌱☀️ جشن نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش است. نوروز در ایران بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با شیوهی نخستین چهارشنبهسوری به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشن نوروز نبود.
در ایران باستان نوروز به چندین جشن بخشبندی میشد و جشنهایی در دل نوروز برگزار میشد.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها و جشنهای همگانی و گروهی بود. به این سه روز "جشن ریپتون" نیز میگفتند. در ایران باستان "ایزد ریپتون" نگهبان گرمای نیمروز بود و جشن ریپتون برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. "ریپتون" به چم نیمروز و روشنایی و گرمای نیمروز است. زرتشتیان باستان، جشن ریپتون را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. پس از آن، زادروز زرتشت، پیامبر ایرانی نیز با این جشنها همزمان شد.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین، زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای نخستین شنبه و نخستین چهارشنبهی سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود)، جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین بودند. زرتشتیان نیز جشنهای دینی ویژه همچون نیایش پیر هریشت و جشن هیرومبا در هفتم تا یازدهم فروردین داشتند که همچنان برگزار میشود.
#پریسا_امام_وردی
______________
برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان
نویسنده: #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز
نویسنده: #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم
نویسنده: #ابوریحان_بیرونی
۵- نوروزنامه
نویسنده: #خیام_نیشابوری
______________
#فروردینگان #نوروز #ریپتون #فرهنگ_ایران
@AdabSar
☀️🌱☀️🌱
Forwarded from ادبسار
☀️🌱 @AdabSar
☀️آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱نخستین شنبه و چهارشنبهی سال
🍃🍃 آنچه دربارهی جشنها باید بدانیم این است که ایران سرزمین بسیار پهناوری بود و رسانهای برای همسانسازی مردم نبود و چهبسا برخی جشنها در هر گوشه از کشور به گونهی دیگری برگزار شود. هرچند که در جشنهای بزرگ، بسیاری از آیینها در سرتاسر کشور همانند بودند.
🍃🍃 بیگمان جشن نخستین شنبه و نخستین چهارشنبهی سال در ایران پس از پیدایش هفته در گاهشماری(تقویم) آغاز شده است. این جشنها همچون سیزدهبهدر، همراه با خانواده در دشتها و باغها و در دل نوروز برگزار میشد. در این جشنها آش میپختند، پایکوبی میکردند و جایگاه آب را در زندگی گرامی میداشتند. روز نخست هفته نماد آغاز کوشش و روز پنجم هفته یا چهارشنبه، روزی همایون و ارجمند در ایران بود. آنچه ما دربارهی این دو جشن میدانیم، بر پایهی نوشتههای پراکنده است.
🍃🍃 "شنبه گردش"
اکنون نخستین شنبه سال در بسیاری از شهرهای کشور به نام "شنبهگردش" شناخته شده است. "شنبهگردش"، بهانهای برای بهرهگیری از آبوهوای خوش بهاری است ولی دربارهی پیشینه و پیدایش آن هیچ نمیدانیم.
این جشن بهویژه در نیمروز(جنوب) خراسان، نایین و چهارمحالوبختیاری همچنان پایدار است و گمان میرود که بیش از ۴۰۰سال پیشینه دارد. در این روز از رفتن به خانه خویشان پرهیز میکنند و یکی از راین(دلیل)های برگزاری آن، زورآزمایی پهلوانان و نمایش زور و توان آنها است. این زورآزمایی هنوز در سیزدهبهدر امروزی دیده میشود و در استانهای خورآیی(شرقی) و برخی شهرهای افغانستان پررنگتر است که گمان میرود ریشه در فرهنگ پهلوانی سرزمین سیستان داشته باشد.
همچنین میگویند که "شنبهگردش" بهجا مانده از "جشن شکار" است که در روزگاران کهن فرمانروایان بدان میپرداختند ولی درباره درستی این گمان نمیتوان به روشنی داوری کرد.
در شهرکرد برای پخت آش، سبزیهای تازه را میچینند و آش مچه و آش شنگ میپزند. آش شنبهگردش در شهر انار کرمان، آش "شنبهسال" نام دارد.
🍃🍃 "نخستین چهارشنبه سال"
جشن نخستین چهارشنبه سال در آذربادگان(آذربایجان) "چهارشنبهسو" یا "چهارشنبهآب" نام دارد و جشنی نمادین برای آب شدن یخ رودخانهها و روان شدن آنها است. دومین چهارشنبه سال "چهارشنبه آتش" و زمان گرم شدن زمین و آمادگی برای کشت، سومین چهارشنبه سال "چهارشنبه باد" و جشن وزیدن باد و بیدار کردن خاک و درختان بود. چهارمین چهارشنبه هم "چهارشنبه خاک" بود که خاک آماده کشت میشد و کشاورزی را آغاز میکردند. اکنون جشنهای چهارگانهی چهارشنبه در کشور آذربادگان در اسپندماه برگزار میشود.
🍃🍃 دربارهی نخستین شیوهی برگزاری آن آگاهی نداریم. اکنون در مهاباد و روستاهای پیرامون آن، در نخستین چهارشنبه سال جشن میرنوروزی برگزار میشود. در این روز مردم از میان خود یک تن را برمیگزینند و نام "میر نوروزی" بر او مینهند. به او خونگر(خنجر)، تاگ(تاج)، کمربند، بازوبند، اسب و چیزهای دیگر میدهند. "غریبپور" در نبیگ/نیپیک(کتاب) "تئاتر در ایران" نوشته است که نمایش "میر نوروزی" نمایشی شوخناک(کمدی) و راهی برای هشدار دادن به فرمانروایان دربارهی دادگری و مردمداری است. گفته میشود جشن میر نوروزی نمادی از فرمانروایی جمشید، پادشاه باستانی ایران است.
در این جشن میر نوروزی یا امیر بهاری برای خود دو ویچیر(وزیر)، یک تلخک(دلقک) و یک میرزابنویس برمیگزیند و با همراهانش به میان مردم میرود؛ گرانفروشان را به شیوهی نمایشی کیفر میکند، خانوادهها را آشتی میدهد و به نیازمندان رسیدگی میکند.
در شوش دانیال مردم شبانه برای او خوراکی میگذارند تا بخورد و از او درخواست مُروا(دعای خیر) دارند. آنها این کار را برای فراوانی یافتن خوان(سفره) و داراییشان انجام میدهند.
میر نوروزی اگر بخندد از جایگاه چندروزهاش برکنار میشود. در پایان جشن او به خانهی یکی از بزرگان پناهنده میشود. در برخی شهرها و روستاها او را در آب میاندازند و جشن به پایان میرسد. در نبیگ "آثار فرهنگی، باستانی و تاریخی استان کردستان" به این جشن پرداخته شده است.
#پریسا_امام_وردی
#فرهنگ_ایران #نوروز #شنبه_گردش #فروردینگان
☀️🌱 @AdabSar
☀️آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱نخستین شنبه و چهارشنبهی سال
🍃🍃 آنچه دربارهی جشنها باید بدانیم این است که ایران سرزمین بسیار پهناوری بود و رسانهای برای همسانسازی مردم نبود و چهبسا برخی جشنها در هر گوشه از کشور به گونهی دیگری برگزار شود. هرچند که در جشنهای بزرگ، بسیاری از آیینها در سرتاسر کشور همانند بودند.
🍃🍃 بیگمان جشن نخستین شنبه و نخستین چهارشنبهی سال در ایران پس از پیدایش هفته در گاهشماری(تقویم) آغاز شده است. این جشنها همچون سیزدهبهدر، همراه با خانواده در دشتها و باغها و در دل نوروز برگزار میشد. در این جشنها آش میپختند، پایکوبی میکردند و جایگاه آب را در زندگی گرامی میداشتند. روز نخست هفته نماد آغاز کوشش و روز پنجم هفته یا چهارشنبه، روزی همایون و ارجمند در ایران بود. آنچه ما دربارهی این دو جشن میدانیم، بر پایهی نوشتههای پراکنده است.
🍃🍃 "شنبه گردش"
اکنون نخستین شنبه سال در بسیاری از شهرهای کشور به نام "شنبهگردش" شناخته شده است. "شنبهگردش"، بهانهای برای بهرهگیری از آبوهوای خوش بهاری است ولی دربارهی پیشینه و پیدایش آن هیچ نمیدانیم.
این جشن بهویژه در نیمروز(جنوب) خراسان، نایین و چهارمحالوبختیاری همچنان پایدار است و گمان میرود که بیش از ۴۰۰سال پیشینه دارد. در این روز از رفتن به خانه خویشان پرهیز میکنند و یکی از راین(دلیل)های برگزاری آن، زورآزمایی پهلوانان و نمایش زور و توان آنها است. این زورآزمایی هنوز در سیزدهبهدر امروزی دیده میشود و در استانهای خورآیی(شرقی) و برخی شهرهای افغانستان پررنگتر است که گمان میرود ریشه در فرهنگ پهلوانی سرزمین سیستان داشته باشد.
همچنین میگویند که "شنبهگردش" بهجا مانده از "جشن شکار" است که در روزگاران کهن فرمانروایان بدان میپرداختند ولی درباره درستی این گمان نمیتوان به روشنی داوری کرد.
در شهرکرد برای پخت آش، سبزیهای تازه را میچینند و آش مچه و آش شنگ میپزند. آش شنبهگردش در شهر انار کرمان، آش "شنبهسال" نام دارد.
🍃🍃 "نخستین چهارشنبه سال"
جشن نخستین چهارشنبه سال در آذربادگان(آذربایجان) "چهارشنبهسو" یا "چهارشنبهآب" نام دارد و جشنی نمادین برای آب شدن یخ رودخانهها و روان شدن آنها است. دومین چهارشنبه سال "چهارشنبه آتش" و زمان گرم شدن زمین و آمادگی برای کشت، سومین چهارشنبه سال "چهارشنبه باد" و جشن وزیدن باد و بیدار کردن خاک و درختان بود. چهارمین چهارشنبه هم "چهارشنبه خاک" بود که خاک آماده کشت میشد و کشاورزی را آغاز میکردند. اکنون جشنهای چهارگانهی چهارشنبه در کشور آذربادگان در اسپندماه برگزار میشود.
🍃🍃 دربارهی نخستین شیوهی برگزاری آن آگاهی نداریم. اکنون در مهاباد و روستاهای پیرامون آن، در نخستین چهارشنبه سال جشن میرنوروزی برگزار میشود. در این روز مردم از میان خود یک تن را برمیگزینند و نام "میر نوروزی" بر او مینهند. به او خونگر(خنجر)، تاگ(تاج)، کمربند، بازوبند، اسب و چیزهای دیگر میدهند. "غریبپور" در نبیگ/نیپیک(کتاب) "تئاتر در ایران" نوشته است که نمایش "میر نوروزی" نمایشی شوخناک(کمدی) و راهی برای هشدار دادن به فرمانروایان دربارهی دادگری و مردمداری است. گفته میشود جشن میر نوروزی نمادی از فرمانروایی جمشید، پادشاه باستانی ایران است.
در این جشن میر نوروزی یا امیر بهاری برای خود دو ویچیر(وزیر)، یک تلخک(دلقک) و یک میرزابنویس برمیگزیند و با همراهانش به میان مردم میرود؛ گرانفروشان را به شیوهی نمایشی کیفر میکند، خانوادهها را آشتی میدهد و به نیازمندان رسیدگی میکند.
در شوش دانیال مردم شبانه برای او خوراکی میگذارند تا بخورد و از او درخواست مُروا(دعای خیر) دارند. آنها این کار را برای فراوانی یافتن خوان(سفره) و داراییشان انجام میدهند.
میر نوروزی اگر بخندد از جایگاه چندروزهاش برکنار میشود. در پایان جشن او به خانهی یکی از بزرگان پناهنده میشود. در برخی شهرها و روستاها او را در آب میاندازند و جشن به پایان میرسد. در نبیگ "آثار فرهنگی، باستانی و تاریخی استان کردستان" به این جشن پرداخته شده است.
#پریسا_امام_وردی
#فرهنگ_ایران #نوروز #شنبه_گردش #فروردینگان
☀️🌱 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
☀️🌱 @AdabSar
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ آبریزان، شادباشنویسی، اسپیدانوشت، روز امید، هفدرو و خوردادگان
جشنهای هفدرو، شادباشنویسی، اسپیدانوشت، روز امید و خوردادگان، جشنهایی بههمپیوسته بودند که در روز ششم فروردین(خوردادروز از فروردینماه) در گاهشمار کهن ایران برگزار میشدند.
💧💧 روز خورداد در ماه فروردین، از آن فرشتهی خورداد یا نگهبان آب بهشمار میرفت و روزی همراه با شادی و آبپاشی بود.
به باور آنها، تن آدمی در زمستان آلوده به خاک و خاکستر شده و این شستوشو برای پاک کردن آن است و از سویی نمیگذارد که بیماری در هوا بماند.
در داستان دیگری گفته شده که پس از چندی خشکسالی، در این روز ناگهان باران فراوانی بارید، مردم از پریشانی رهیده و شاد شدند و به یکدیگر آب پاشیدند که "جشن آبریزان" نام گرفت. هرچند که این داستان را برای بسیاری از جشنها نیز گفتهاند.
🌔🌖 به باور ایرانیان باستان، آغاز فروردین نوروز کوچک نام داشت و شش روز پس از آن نوروز بزرگ آغاز میشد. بر پایهی بنمایههای پهلوی، آنها باور داشتند که هفتاد و دو رویداد بزرگ سرگذشت ایران در روز ششم فروردین رخ داده است. برخی از این رویدادها پیدایش "مشی" و "مشیانه"(نخستین مرد و زن روی زمین)، پیدایش گیومرت(کیومرس) از گیاه ریواس، آفرینش گویال(سیاره) مشتری که مایهی نیکهنگامی است، زادهشدن هوشنگ پادشاه پیشدادی که شهرنشینی و سامانمندی شهری از زمان او آغاز شد، پیروزی سام نریمان بر آژیدهاک، پیدایی دوبارهی شاه کیخسرو و دیگر رهاییبخشها(که باور داشتند جاودانه است)، آفرینش دبیره(خط) به دست جمشید*، برتختنشستن جمشید، تیراندازی آرش، زادهشدن زرتشت و گفتوگوی زرتشت با اهورامزدا شماری از این رویدادها بودند. همچنین بر پایهی این باورها خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد. از این رو به این روز "هفدرو"، "هفدورو" و "هودرو" میگفتند. بر پایهی گمان دیگری که چندان پذیرفته نیست، هفده رویداد در روز ششم فروردین رخ داده است.
@AdabSar
💌💌 با آغاز نوروز بزرگ، ایرانیان آرزوها و خواستههای نیک خود را برای دیگران مینوشتند و به دست آنها میسپردند و به آن "شادباشنویسی" میگفتند. همچنین در این روز برای سپیدروزی در سال نو نیایش میکردند و باور داشتند اهورامزدا در این روز بخت و شادکامی و نیکروزی سال نو را میان مردم بخش میکند. فرستادن شادباشبرگ/فرخبرگ(کارت تبریک) نوروزی که تا دههی گذشته نیز در میان ما رواگمند(رایج) بود و نیایش در کنار هفتسین، بهجامانده از این آیین است.
شاید آیین شادباشنویسی به شوند(دلیل) نو شدن سال و پیدایش دبیره(خط) در این روز باشد.
همچنین آرزوی داشتن سال نیک، باور به بخشش نیکروزی از سوی خداوند و چشمبراهی بازگشت دوبارهی کیخسرو، انگیزهی نامگذاری این روز به "روز امید" بود.
📜📜 دربارهی "اسپیدا نوشت" هم چند گمانزد داریم. شماری از نویسندگان "اسپیدا نوشت" را در پیوند با شادباشنویسی میدانند. برخی دیگر با نگر به آیینهای زمان ساسانیان میگویند پادشاهان ساسانی در نوروز آییننامهها و بخشنامههای سالانه را روی برگهها و پوستهایی مینوشتند و مهر میکردند که "اسپیدا نوشت" نام داشت. همچنین نوروز در زمان ساسانیان بسیار شکوهمندتر از گذشته برگزار میشد.
پارسیان هند و پاکستان این روز را با نام جشن خوردادگان میشناسند.
گفتنی است ششم فروردین در گاهشماری سُغدی و خوارزمی آغاز سال نو بود.
#پریسا_امام_وردی
________________
✍🏻✍🏻 پینوشت: افسانهی پیدایش دبیره به دست جمشید این است که پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود. از این رو دستور داد تا گورستانها را ویران کنند. تا اینکه خواهرزادهاش بر او چیره شد و این بخششها از میان مردم رخت بربست.
________________
📚📚 برگرفته از:
۱- نوروز؛ جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۲- تاریخ ایران باستان #حسن_پیرنیا
۳- مهره مهر #پوران_فرخزاد
۴- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران #عبدالعظیم_رضایی
۵- نوروز خوش آیین #عبدالاحمد_جاوید
________________
#فرهنگ_ایران #فروردینگان #نوروز #اسپیدانوشت #روز_امید #هفدرو #شادباش_نویسی
☀️🌱 @AdabSar
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ آبریزان، شادباشنویسی، اسپیدانوشت، روز امید، هفدرو و خوردادگان
جشنهای هفدرو، شادباشنویسی، اسپیدانوشت، روز امید و خوردادگان، جشنهایی بههمپیوسته بودند که در روز ششم فروردین(خوردادروز از فروردینماه) در گاهشمار کهن ایران برگزار میشدند.
💧💧 روز خورداد در ماه فروردین، از آن فرشتهی خورداد یا نگهبان آب بهشمار میرفت و روزی همراه با شادی و آبپاشی بود.
به باور آنها، تن آدمی در زمستان آلوده به خاک و خاکستر شده و این شستوشو برای پاک کردن آن است و از سویی نمیگذارد که بیماری در هوا بماند.
در داستان دیگری گفته شده که پس از چندی خشکسالی، در این روز ناگهان باران فراوانی بارید، مردم از پریشانی رهیده و شاد شدند و به یکدیگر آب پاشیدند که "جشن آبریزان" نام گرفت. هرچند که این داستان را برای بسیاری از جشنها نیز گفتهاند.
🌔🌖 به باور ایرانیان باستان، آغاز فروردین نوروز کوچک نام داشت و شش روز پس از آن نوروز بزرگ آغاز میشد. بر پایهی بنمایههای پهلوی، آنها باور داشتند که هفتاد و دو رویداد بزرگ سرگذشت ایران در روز ششم فروردین رخ داده است. برخی از این رویدادها پیدایش "مشی" و "مشیانه"(نخستین مرد و زن روی زمین)، پیدایش گیومرت(کیومرس) از گیاه ریواس، آفرینش گویال(سیاره) مشتری که مایهی نیکهنگامی است، زادهشدن هوشنگ پادشاه پیشدادی که شهرنشینی و سامانمندی شهری از زمان او آغاز شد، پیروزی سام نریمان بر آژیدهاک، پیدایی دوبارهی شاه کیخسرو و دیگر رهاییبخشها(که باور داشتند جاودانه است)، آفرینش دبیره(خط) به دست جمشید*، برتختنشستن جمشید، تیراندازی آرش، زادهشدن زرتشت و گفتوگوی زرتشت با اهورامزدا شماری از این رویدادها بودند. همچنین بر پایهی این باورها خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد. از این رو به این روز "هفدرو"، "هفدورو" و "هودرو" میگفتند. بر پایهی گمان دیگری که چندان پذیرفته نیست، هفده رویداد در روز ششم فروردین رخ داده است.
@AdabSar
💌💌 با آغاز نوروز بزرگ، ایرانیان آرزوها و خواستههای نیک خود را برای دیگران مینوشتند و به دست آنها میسپردند و به آن "شادباشنویسی" میگفتند. همچنین در این روز برای سپیدروزی در سال نو نیایش میکردند و باور داشتند اهورامزدا در این روز بخت و شادکامی و نیکروزی سال نو را میان مردم بخش میکند. فرستادن شادباشبرگ/فرخبرگ(کارت تبریک) نوروزی که تا دههی گذشته نیز در میان ما رواگمند(رایج) بود و نیایش در کنار هفتسین، بهجامانده از این آیین است.
شاید آیین شادباشنویسی به شوند(دلیل) نو شدن سال و پیدایش دبیره(خط) در این روز باشد.
همچنین آرزوی داشتن سال نیک، باور به بخشش نیکروزی از سوی خداوند و چشمبراهی بازگشت دوبارهی کیخسرو، انگیزهی نامگذاری این روز به "روز امید" بود.
📜📜 دربارهی "اسپیدا نوشت" هم چند گمانزد داریم. شماری از نویسندگان "اسپیدا نوشت" را در پیوند با شادباشنویسی میدانند. برخی دیگر با نگر به آیینهای زمان ساسانیان میگویند پادشاهان ساسانی در نوروز آییننامهها و بخشنامههای سالانه را روی برگهها و پوستهایی مینوشتند و مهر میکردند که "اسپیدا نوشت" نام داشت. همچنین نوروز در زمان ساسانیان بسیار شکوهمندتر از گذشته برگزار میشد.
پارسیان هند و پاکستان این روز را با نام جشن خوردادگان میشناسند.
گفتنی است ششم فروردین در گاهشماری سُغدی و خوارزمی آغاز سال نو بود.
#پریسا_امام_وردی
________________
✍🏻✍🏻 پینوشت: افسانهی پیدایش دبیره به دست جمشید این است که پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود. از این رو دستور داد تا گورستانها را ویران کنند. تا اینکه خواهرزادهاش بر او چیره شد و این بخششها از میان مردم رخت بربست.
________________
📚📚 برگرفته از:
۱- نوروز؛ جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۲- تاریخ ایران باستان #حسن_پیرنیا
۳- مهره مهر #پوران_فرخزاد
۴- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران #عبدالعظیم_رضایی
۵- نوروز خوش آیین #عبدالاحمد_جاوید
________________
#فرهنگ_ایران #فروردینگان #نوروز #اسپیدانوشت #روز_امید #هفدرو #شادباش_نویسی
☀️🌱 @AdabSar
🍃🌱 @AdabSar
☔️ آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن آبانگاه
«...اینک آبها را میستاییم، آبهای فروچکیده و گردآمده و روانشده و خوبکُنشِ اهورایی را...»
برگرفته از نسک یسنا
☄️☄️ ایران در گذشته سرزمینی بود که بیشترین جشنها را داشت. برای ایرانیان باستان آب و آتش آخشیجهای سپند(عناصر مقدس) بودند و ایرانیان برای پاکنگهداشتن و بهرهبرداری درست از آب میکوشیدند. در گاهشماری کهن ایران روز و ماه آبان به نام آب و فرشتهی آب، آناهیتا است. ازاینرو دهمین روز هر ماه و هشتیمن ماه سال که دومین ماه پاییز و آغاز بارندگیهاست آبان نامیده شد.
جشن آبانگاه در آبانروز از فروردینماه برابر با دهم فروردین برگزار و ازآنرو گرامی داشته میشد که نخستین آبانروز سال بود. جشن آبانگاه در فروردین و جشن آبانگان در آبانماه ریشه، انگیزه و آیینهای همسانی دارند و جشنی در پاسداشت آب و آناهیتا، ایزدبانوی آبها بودند. از آیینهای این روز نیایش برای داشتن سالی پرباران و آبپاشی و شادی در کنار آبها بود. هنوز هم در باور ایرانیان آب روشنایی است، پشت سرِ راهی(مسافر) آب میپاشند و آب ناخواسته را بهکاهمی(مراد) میدانند. به باور مردمان کهن چنانچه در این روز باران میبارید جشن آبانگاه از آن مردان بود و مردان به آبتنی میرفتند و اگر باران نمیبارید آبانگاه زنان بود و زنان آبتنی میکردند و این کار را دارای شگون میدانستند.
☄️☄️ آناهیتا ایزدبانوی بسیار برجستهای در ایران کهن بود و جایگاه ویژهای در آیینهای ایرانی داشت. پیشینهی ستایش او به زمانی بسیار پیش از پیدایش کیش زرتشتی میرسد.
در نسک یشتها او زنی جوان، خوشاندام، بلندبالا، زیباچهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، به گوهر آراسته، با گردنبندی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاگی(تاجی) با سَد(صد) ستارهی هشتگوش بر سر، پاپوشهایی درخشان در پا، با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی است. اَناهید یا آناهیتا گردونهای دارد با چهار اسب سپید و اسبهای گردونهی او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.
او در بلندترین جای آسمان است و بر کرانهی هر دریاچهای خانهای آراسته که سَد پنجرهی درخشان و هزار ستون خوشتراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان به فرمان اهورامزدا باران و برف و تگرگ را فرومیباراند.
☄️☄️ نیایشگاههای آناهیتا در کنار رودها برپا میشد و مسیتگاه(زیارتگاه)هایی که امروز با نامهای دختر و بیبی شناخته میشوند، در کنار آنها آبی روان است و میتوانند بجامانده از باورهای کهن ایرانی یا نیایشگاههای آناهید باشند.
برخی هتا(حتی) خوان پَتیست(نذری) با نام بیبی(همچون بیبی سهشنبه) را بازماندهی آیینهای نیایش آناهیتا میدانند.
📱 برای آشنایی با "آبانگان" به این پیوند بنگرید:
T.me/AdabSar/8874
✍️ #پریسا_امام_وردی
___________________________
📚 برداشت آزاد از:
1- برهان قاطع #محمدحسین_خلف_تبریزی
2- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
3- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
#فروردینگان #جشن_آبانگاه #آبانگاه #جشن_های_ایرانی
🍃🌱 @AdabSar
☔️ آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن آبانگاه
«...اینک آبها را میستاییم، آبهای فروچکیده و گردآمده و روانشده و خوبکُنشِ اهورایی را...»
برگرفته از نسک یسنا
☄️☄️ ایران در گذشته سرزمینی بود که بیشترین جشنها را داشت. برای ایرانیان باستان آب و آتش آخشیجهای سپند(عناصر مقدس) بودند و ایرانیان برای پاکنگهداشتن و بهرهبرداری درست از آب میکوشیدند. در گاهشماری کهن ایران روز و ماه آبان به نام آب و فرشتهی آب، آناهیتا است. ازاینرو دهمین روز هر ماه و هشتیمن ماه سال که دومین ماه پاییز و آغاز بارندگیهاست آبان نامیده شد.
جشن آبانگاه در آبانروز از فروردینماه برابر با دهم فروردین برگزار و ازآنرو گرامی داشته میشد که نخستین آبانروز سال بود. جشن آبانگاه در فروردین و جشن آبانگان در آبانماه ریشه، انگیزه و آیینهای همسانی دارند و جشنی در پاسداشت آب و آناهیتا، ایزدبانوی آبها بودند. از آیینهای این روز نیایش برای داشتن سالی پرباران و آبپاشی و شادی در کنار آبها بود. هنوز هم در باور ایرانیان آب روشنایی است، پشت سرِ راهی(مسافر) آب میپاشند و آب ناخواسته را بهکاهمی(مراد) میدانند. به باور مردمان کهن چنانچه در این روز باران میبارید جشن آبانگاه از آن مردان بود و مردان به آبتنی میرفتند و اگر باران نمیبارید آبانگاه زنان بود و زنان آبتنی میکردند و این کار را دارای شگون میدانستند.
☄️☄️ آناهیتا ایزدبانوی بسیار برجستهای در ایران کهن بود و جایگاه ویژهای در آیینهای ایرانی داشت. پیشینهی ستایش او به زمانی بسیار پیش از پیدایش کیش زرتشتی میرسد.
در نسک یشتها او زنی جوان، خوشاندام، بلندبالا، زیباچهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، به گوهر آراسته، با گردنبندی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاگی(تاجی) با سَد(صد) ستارهی هشتگوش بر سر، پاپوشهایی درخشان در پا، با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی است. اَناهید یا آناهیتا گردونهای دارد با چهار اسب سپید و اسبهای گردونهی او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.
او در بلندترین جای آسمان است و بر کرانهی هر دریاچهای خانهای آراسته که سَد پنجرهی درخشان و هزار ستون خوشتراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان به فرمان اهورامزدا باران و برف و تگرگ را فرومیباراند.
☄️☄️ نیایشگاههای آناهیتا در کنار رودها برپا میشد و مسیتگاه(زیارتگاه)هایی که امروز با نامهای دختر و بیبی شناخته میشوند، در کنار آنها آبی روان است و میتوانند بجامانده از باورهای کهن ایرانی یا نیایشگاههای آناهید باشند.
برخی هتا(حتی) خوان پَتیست(نذری) با نام بیبی(همچون بیبی سهشنبه) را بازماندهی آیینهای نیایش آناهیتا میدانند.
📱 برای آشنایی با "آبانگان" به این پیوند بنگرید:
T.me/AdabSar/8874
✍️ #پریسا_امام_وردی
___________________________
📚 برداشت آزاد از:
1- برهان قاطع #محمدحسین_خلف_تبریزی
2- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
3- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
#فروردینگان #جشن_آبانگاه #آبانگاه #جشن_های_ایرانی
🍃🌱 @AdabSar
🌷 @AdabSar
🐣 تخممرغ هفتسین
نماد پیوند آسمان و زمین
🥚 تخممرغ در ایران از کهنترین اجزای هفتسین و دارای داستان و افسانههای خواندنی و کمتر شنیده شده است. تخممرغ در افسانههای ایران باستان نماد زمین و یکی از نمادهای فراوانی(برکت) بود.
🐣 در نبیک پهلوی "مینوی خرد" دربارهی استورههای ایرانی آمده که آسمان همچون تخممرغی پیرامون زمین را فراگرفته و زمین در میانهی آسمان مانند زردهی تخممرغ است. "باجلان فرخی" در برگردان نبیک(ترجمهی کتاب) «شناخت اساتیر ایران» نوشتهی «جان راسل هینلز» افزوده است که تخممرغی که در نوروز در خوان هفتسین نهاده میشود یادآور استورهای است که در آن مهر از تخم کیهانی هستی مییابد. گمان میرود که در اینجا فردید(منظور) از «مهر» خورشید است.
«هینلز» نیز نوشته است که تخممرغ در خوان هفتسین یادآور نخستین استورههای روزگار و زایش کیهان از درون تخمی است که بر پَهناب(اقیانوس) آغازین شناور بود. گفته میشود در میان شمارگان(اعداد) شمارهی زفر(صفر) نشانهی تخممرغ کیهانی و دو ژاد(جنسیت) آغازین بود. هینلز درباره جایگاه کهن تخممرغ در آیینهای نوروزی هم نوشته است که در بسیاری از خانهها تخممرغ را روی آیینه مینهادند و به هنگام آغاز سال زمانی که گاوِ برشاخدارندهی زمین، زمین را از شاخی به شاخ دیگر مینهد تخممرغ روی آیینه به گردش درمیآید.
🥚 تخممرغ رنگی هفتسین نماد زندگی تازه است. همانگونه که چوژه(جوجه) پوسته را میشکند تا به زندگی تازهای گام نهد و در جهان بزرگتری زندگی کند، میتواند پیامی به آدمیان بدهد تا زندگی و والاشدن را دریابند. گفته میشود سر از تخم برآوردن چوژه نماد رستاخیز است.
«مرتضا فرهادی» در ماتیکان(کتاب) «واره» نوشته است شیر، ماست، نمک و تخممرغ خوراکیهای سپنت(مقدس) بودند و به آنها سپیدمانی میگفتند.
🍳 در آیین زرتشتی و به باور ارمنیان باستان انار نماد زایش فراوان و تخممرغ نماد زندگی جاودانه بود. در خوربَرانِ(غربِ) کشور مردم باور داشتند که اگر کسی در نخستین روز نوروز تخممرغ آبپز بخورد به بیماری «گَری» دچار نخواهد شد.
با گذر هزارهها و سدهها آیینهای چون آبپزکردن کردن تخممرغ با پوست پیاز، روناس، کاه و زاج برای خوشرنگ شدن، تخممرغبازی و رنگآمیزی آن به آیینهای نوروز افزوده شد.
🐣 تخممرغبازی تا گذشتههای نهچندان دور یکی از سرگرمیهای نوروزی مردم و با گِروبَندی(شرطبندی) همراه بود. این بازی در کردستان «هیلکهشکنی» یا تخممرغشکنی، در کرمانشاه «خاجنگکی» و در برخی روستاهای فیروزکوه «مُرغنه جنگی» نام داشت. این بازیها پیش از نوروز آغاز میشدند و تا سیزدهبدر دنباله داشتند.
بازیگران تخممرغ را در مشت نگه میداشتند و تنها سر آن بیرون میماند. سپس تخممرغها را به هم میکوبیدند. سر هرکدام که میشکست دارندهاش بازنده بود و باید تخممرغهای خود را به برنده میداد. اکنون این بازیها در فرهنگ ایران رنگ باختهاند و تخممرغهای سفالی و تینگهای(پلاستیکی) در هفتسینهای ما جا خوش کردهاند.
🥚 در اروپا و همزمان با جشن(عید) پاک نیز تخممرغبازی انجام میشود. کودکان تخممرغ را در باغچه پنهان میکنند و اگر کسی آن را پیدا کند آن را برای خود برمیدارد. همچنین تخممرغ رنگ شده و خرگوش از نمادهای این جشن هستند. به باور مردم اروپا در این روز خرگوشها به آشیانهی مرغها میروند تا تخممرغها را بدزدند. پس آنان تخممرغها را رنگ میکنند تا از دید خرگوش پنهان بماند. چند تن جامهی خرگوشی میپوشند و تخممرغها را پنهان میکنند و کودکان به دنبال یافتن آنها میروند.
✍️ #پریسا_امام_وردی
📎 پینوشت: «جوجه» تازی شدهی(معرب) واژهی پارسی «چوژه» و صفر تازیشدهی «زفر/زفرین» است.
____________
📚 برگرفته از:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
۲- شناخت اساتیر ایران #جان_هینلز برگردان "باجلان فرخی"
۳- واره #مرتضا_فرهادی
۴- نوروز، جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۵- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
____________
#نوروز #هفت_سین #جشن_های_ایرانی
🌷 @AdabSar
🐣 تخممرغ هفتسین
نماد پیوند آسمان و زمین
🥚 تخممرغ در ایران از کهنترین اجزای هفتسین و دارای داستان و افسانههای خواندنی و کمتر شنیده شده است. تخممرغ در افسانههای ایران باستان نماد زمین و یکی از نمادهای فراوانی(برکت) بود.
🐣 در نبیک پهلوی "مینوی خرد" دربارهی استورههای ایرانی آمده که آسمان همچون تخممرغی پیرامون زمین را فراگرفته و زمین در میانهی آسمان مانند زردهی تخممرغ است. "باجلان فرخی" در برگردان نبیک(ترجمهی کتاب) «شناخت اساتیر ایران» نوشتهی «جان راسل هینلز» افزوده است که تخممرغی که در نوروز در خوان هفتسین نهاده میشود یادآور استورهای است که در آن مهر از تخم کیهانی هستی مییابد. گمان میرود که در اینجا فردید(منظور) از «مهر» خورشید است.
«هینلز» نیز نوشته است که تخممرغ در خوان هفتسین یادآور نخستین استورههای روزگار و زایش کیهان از درون تخمی است که بر پَهناب(اقیانوس) آغازین شناور بود. گفته میشود در میان شمارگان(اعداد) شمارهی زفر(صفر) نشانهی تخممرغ کیهانی و دو ژاد(جنسیت) آغازین بود. هینلز درباره جایگاه کهن تخممرغ در آیینهای نوروزی هم نوشته است که در بسیاری از خانهها تخممرغ را روی آیینه مینهادند و به هنگام آغاز سال زمانی که گاوِ برشاخدارندهی زمین، زمین را از شاخی به شاخ دیگر مینهد تخممرغ روی آیینه به گردش درمیآید.
🥚 تخممرغ رنگی هفتسین نماد زندگی تازه است. همانگونه که چوژه(جوجه) پوسته را میشکند تا به زندگی تازهای گام نهد و در جهان بزرگتری زندگی کند، میتواند پیامی به آدمیان بدهد تا زندگی و والاشدن را دریابند. گفته میشود سر از تخم برآوردن چوژه نماد رستاخیز است.
«مرتضا فرهادی» در ماتیکان(کتاب) «واره» نوشته است شیر، ماست، نمک و تخممرغ خوراکیهای سپنت(مقدس) بودند و به آنها سپیدمانی میگفتند.
🍳 در آیین زرتشتی و به باور ارمنیان باستان انار نماد زایش فراوان و تخممرغ نماد زندگی جاودانه بود. در خوربَرانِ(غربِ) کشور مردم باور داشتند که اگر کسی در نخستین روز نوروز تخممرغ آبپز بخورد به بیماری «گَری» دچار نخواهد شد.
با گذر هزارهها و سدهها آیینهای چون آبپزکردن کردن تخممرغ با پوست پیاز، روناس، کاه و زاج برای خوشرنگ شدن، تخممرغبازی و رنگآمیزی آن به آیینهای نوروز افزوده شد.
🐣 تخممرغبازی تا گذشتههای نهچندان دور یکی از سرگرمیهای نوروزی مردم و با گِروبَندی(شرطبندی) همراه بود. این بازی در کردستان «هیلکهشکنی» یا تخممرغشکنی، در کرمانشاه «خاجنگکی» و در برخی روستاهای فیروزکوه «مُرغنه جنگی» نام داشت. این بازیها پیش از نوروز آغاز میشدند و تا سیزدهبدر دنباله داشتند.
بازیگران تخممرغ را در مشت نگه میداشتند و تنها سر آن بیرون میماند. سپس تخممرغها را به هم میکوبیدند. سر هرکدام که میشکست دارندهاش بازنده بود و باید تخممرغهای خود را به برنده میداد. اکنون این بازیها در فرهنگ ایران رنگ باختهاند و تخممرغهای سفالی و تینگهای(پلاستیکی) در هفتسینهای ما جا خوش کردهاند.
🥚 در اروپا و همزمان با جشن(عید) پاک نیز تخممرغبازی انجام میشود. کودکان تخممرغ را در باغچه پنهان میکنند و اگر کسی آن را پیدا کند آن را برای خود برمیدارد. همچنین تخممرغ رنگ شده و خرگوش از نمادهای این جشن هستند. به باور مردم اروپا در این روز خرگوشها به آشیانهی مرغها میروند تا تخممرغها را بدزدند. پس آنان تخممرغها را رنگ میکنند تا از دید خرگوش پنهان بماند. چند تن جامهی خرگوشی میپوشند و تخممرغها را پنهان میکنند و کودکان به دنبال یافتن آنها میروند.
✍️ #پریسا_امام_وردی
📎 پینوشت: «جوجه» تازی شدهی(معرب) واژهی پارسی «چوژه» و صفر تازیشدهی «زفر/زفرین» است.
____________
📚 برگرفته از:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
۲- شناخت اساتیر ایران #جان_هینلز برگردان "باجلان فرخی"
۳- واره #مرتضا_فرهادی
۴- نوروز، جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۵- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
____________
#نوروز #هفت_سین #جشن_های_ایرانی
🌷 @AdabSar
🌬🌾🍃 @AdabSar
⛱ آشنایی با جشنهای ایرانی
⛱ جشن فروردینگان یا فرودگ
در ایران باستان و آیین مزدیسنی زمانی که روز و ماه همنام میشدند آن روز را جشن میگرفتند و هریک از جشنها به بهانهای برگزار میشد.
🍃🍃 نخستین جشن ماهانه(در کنار جشنهای پرشمار هرماه) در فروردینروز از فروردینماه برابر با نوزدهم فروردین در ایران باستان برگزار میشد.
🌾🌾 «فرودگ» جشن درگذشتگان و باورمندی به مانایی راستی و درستی است.
در فروردینگان ایرانیان برای روان پاک درگذشتگان خود آفرینگانخوانی و نیایش میکردند. اکنون زرتشتیان همچنان بر این آیین استوارند.
ایرانیان همواره مردمی شادخو بودند و از اندوه و سوگواری دوری میکردند و از اینرو فرودگ نیز بهگونهی جشن برگزار میشد.
☘️☘️ فروردین به چَم(معنی) فَرَوَهَرها و ماهِ فروردین ماهِ فروهرها است. فروردینگان نیز جشن ارج نهادن به فروهرها و روان پاک درگذشتگان بود.
بر پایهی باور ایرانیان باستان آدم از پنج بخش ساخته شده است:
روان، جان، فَرَوَشی(خودِ آسمانی)، فرجاد(وجدان) و تن.
فروهر یا فرَوَشی بخشی از بود(وجود) مینوی انسان است که روان نگهبان اوست. روان پس از مرگ به فرَوَشی خود میپیوندد.
در باورهای ایرانیان فروهرها یکسره راستی و پاکیاند، از یاوران نیروهای اهورایی بشمار میآیند و اهورامزدا را در نبرد با اهریمن یاری میکنند.
🌱🌱 آنان باور داشتند که در سختیها، ناخوشیها، بیم و هراس باید از فروهرهای نیکان یاد کرد و یاری خواست. همچنین فروهر هر یک از نامداران برای زدایش گزند ویژهای خوانده میشود. برای نمونه فروهر جمشید برای زدایش تهیدستی و خشکسالی، فروهر فریدون برای زدایش ناخوشی و فروهر گرشاسب برای رویارویی با دشمن و دزد است. فَرَوَشیها خویشکاری(وظیفه) پخش آب را بر دوش دارند. همچنین در نبرد تیشتر(ایزد باران) با دیو اپوش یا دیو خشکسالی یاریرسان تیشتر هستند. فروهرها از پیکر گرشاسب نیز که تا هزاره اوشیدرماه در بیهوشی به سر می برد نگهبانی میکنند.
ریشهی باور به فَرَوَشی پیشزرتشتی و وابسته به زمان آریاییها است.
goo.gl/do74Va
🍀🍀 جشنهای «فروردینگان» در ماه فروردین و «فروردگان» در واپسین روزهای اسپند(اسفند) هر دو برای فروهر پاک درگذشتگان برگزار میشد. «ابوریحان بیرونی» هر دو جشن را به یک نام(فروردینگان) خوانده است. برای آشنایی با جشن فروردگان در اسپندماه به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/10363
✍🏻 #پریسا_امام_وردی
_________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایرانباستان #هاشم_رضی
۲- بدانیم و سربلند باشیم #منوچهر_منوچهرپور
۳- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان #اردشیر_آذرگشسب
_________
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
@AdabSar
🌬🌾🍃🍂
⛱ آشنایی با جشنهای ایرانی
⛱ جشن فروردینگان یا فرودگ
در ایران باستان و آیین مزدیسنی زمانی که روز و ماه همنام میشدند آن روز را جشن میگرفتند و هریک از جشنها به بهانهای برگزار میشد.
🍃🍃 نخستین جشن ماهانه(در کنار جشنهای پرشمار هرماه) در فروردینروز از فروردینماه برابر با نوزدهم فروردین در ایران باستان برگزار میشد.
🌾🌾 «فرودگ» جشن درگذشتگان و باورمندی به مانایی راستی و درستی است.
در فروردینگان ایرانیان برای روان پاک درگذشتگان خود آفرینگانخوانی و نیایش میکردند. اکنون زرتشتیان همچنان بر این آیین استوارند.
ایرانیان همواره مردمی شادخو بودند و از اندوه و سوگواری دوری میکردند و از اینرو فرودگ نیز بهگونهی جشن برگزار میشد.
☘️☘️ فروردین به چَم(معنی) فَرَوَهَرها و ماهِ فروردین ماهِ فروهرها است. فروردینگان نیز جشن ارج نهادن به فروهرها و روان پاک درگذشتگان بود.
بر پایهی باور ایرانیان باستان آدم از پنج بخش ساخته شده است:
روان، جان، فَرَوَشی(خودِ آسمانی)، فرجاد(وجدان) و تن.
فروهر یا فرَوَشی بخشی از بود(وجود) مینوی انسان است که روان نگهبان اوست. روان پس از مرگ به فرَوَشی خود میپیوندد.
در باورهای ایرانیان فروهرها یکسره راستی و پاکیاند، از یاوران نیروهای اهورایی بشمار میآیند و اهورامزدا را در نبرد با اهریمن یاری میکنند.
🌱🌱 آنان باور داشتند که در سختیها، ناخوشیها، بیم و هراس باید از فروهرهای نیکان یاد کرد و یاری خواست. همچنین فروهر هر یک از نامداران برای زدایش گزند ویژهای خوانده میشود. برای نمونه فروهر جمشید برای زدایش تهیدستی و خشکسالی، فروهر فریدون برای زدایش ناخوشی و فروهر گرشاسب برای رویارویی با دشمن و دزد است. فَرَوَشیها خویشکاری(وظیفه) پخش آب را بر دوش دارند. همچنین در نبرد تیشتر(ایزد باران) با دیو اپوش یا دیو خشکسالی یاریرسان تیشتر هستند. فروهرها از پیکر گرشاسب نیز که تا هزاره اوشیدرماه در بیهوشی به سر می برد نگهبانی میکنند.
ریشهی باور به فَرَوَشی پیشزرتشتی و وابسته به زمان آریاییها است.
goo.gl/do74Va
🍀🍀 جشنهای «فروردینگان» در ماه فروردین و «فروردگان» در واپسین روزهای اسپند(اسفند) هر دو برای فروهر پاک درگذشتگان برگزار میشد. «ابوریحان بیرونی» هر دو جشن را به یک نام(فروردینگان) خوانده است. برای آشنایی با جشن فروردگان در اسپندماه به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/10363
✍🏻 #پریسا_امام_وردی
_________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایرانباستان #هاشم_رضی
۲- بدانیم و سربلند باشیم #منوچهر_منوچهرپور
۳- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان #اردشیر_آذرگشسب
_________
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
@AdabSar
🌬🌾🍃🍂
🌱🌧 @AdabSar
🌻 آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن اردیبهشتگان
🌻 "جشن اردیبهشتگان" یا "گلستانْجشن" دومین جشن باستانی اردیبهشتماه بود که در اردیبهشتروز برابر با سوم این ماه در ایران باستان برگزار میشد. اردیبهشتگان یکی از جشنهای آتش* در ایران بود.
اَردیبهشت از واژهی اوستایی "اَشاوَهیشتا" گرفته شده و به چم(معنی) پاکی است.
☀️ آنچه اهورامزدا با اندیشهی نیک(امشاسپند بهمن یا وهومنه) آفریده با امشاسپند راستی(اردیبهشت) دنبال میشود و راستی دومین ویژگی از ویژگیهای نیک هفتگانه* و در راستای اندیشه، گفتار و کردار نیک است. از اینرو اردیبهشتگان جشن نیکمنشی(اخلاق) نیز شمرده میشد.
🌷 ماه اردیبهشت اوگ(اوج) شکوه و زیبایی بهار است و در این هنگام از سال در ستایش زیباییهای بهار جشنی به نام اردیبهشتگان برگزار میشود. از اینرو اردیبهشتگان جشنی در پیوند با پاسداشت زیستبوم(محیط زیست) در ایران است. اکنون نیز در این ماه در کشورهای فراوانی جشن گل و سرسبزی برگزار میشود.
🔥 اردیبهشت در مانَک(معنی) ستایشگر راستی و پاکی در برابر ناراستی میایستد و نمایندهی راستی، این رَستَک(قانون) ایزدی در جهان است. این جشن دارای انگارهی ماتکیک(مادی) آتش است و آتش فروغی خداداده است که به زندگی گرما و روشنی میبخشد و در پرتو آن میتوان راست و دروغ را بازشناخت. بر پایهی باورهای کهن امشاسپند اردیبهشت بیماریها را نیز از میان میبرد و نگهبان گیاهان روی زمین بود.
🏳 ایرانیان باستان در این روز پوشاک سپید که نشانهی پاکیست بر تن میکردند و به نیایش اهورامزدا میپرداختند. این روز روزِ دیدار و ارجدانی پادشاه از هنرمندان، ادبوران، دانشمندان و دیگر بزرگان اندیشه بود.
🌸 گل "مرزنگوش" نماد جشن اردیبهشتگان است. گل و گیاه در فرهنگ ما جایگاه ویژهای دارد و برای هر یک از ماههای سال گلی ویژه است. هر یک از گلها نماد یکی از ویژگیهای برجسته همچون آزادگی، راستی، اندیشهی نیک، بردباری، فروتنی، مهرورزی، خویشتنداری، پایداری و... است. ابوریحان بیرونی نوشته است که مرزنگوش در زمان انوشیروان ساسانی از روم به ایران آمد و برای همانندی برگهایش به گوش موش، انوشیروان آن را مرزنگوش نامید. به نوشتهی ابوریحان، "ارجانی" پزشک زرتشتی این گل را برای گوشدرد و سردرد سودمند میدانست.
فَرتور(عکس) این گل به پیام پیوست شده است.
🌺 "ابوریحان بیرونی" در "آثار الباقیه" دربارهی اردیبهشتگان نوشته است:
«اردیبهشت ماه روز سوم آن اردیبهشت است و آن عیدی است که اردیبهشتگان نام دارد برای آنکه هر دو نام با هم متفق شدهاند و معنای این نام آن است(راستی بهتر است) و برخی گفتهاند که انتهای خیر است و اردیبهشت ملک آتش و نور است و این دو با او مناسبت دارد و خداوند او را به این کار موکل کرده که نیز علل و امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب ظاهر کند و محق را از مبطل به سوگندهایی که گفتهاند و در اوست مبین است تمیز دهد.»
✍ #پریسا_امام_وردی
goo.gl/yaejJm
__________
📝 پینوشت*
۱- در میان جشنهای پرشمار ایران، جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان، سده و چهارشنبهسوری، جشنهای آتش بودند.
۲- نیکهای هفتگانه: روان نیکوکار(اورمزد یا اهورامزدا)، اندیشهی نیک(بهمن)، راستی(اردیبهشت)، شهریار دادگر(شهریور)، سپندارمذ(پاکی و یکرنگی)، آرَستگی(خرداد) و بیمرگی(امرداد)
آرستگی= کمال
__________
📚 برگرفته از:
۱- گل مرزنگوش، نماد اَردیبهشت و جشن اَردیبهشتگان #شاهین_سپنتا
۲- گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان #ذبیح_الله_صفا
۳- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
🌾☀️ @AdabSar
🌻 آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن اردیبهشتگان
🌻 "جشن اردیبهشتگان" یا "گلستانْجشن" دومین جشن باستانی اردیبهشتماه بود که در اردیبهشتروز برابر با سوم این ماه در ایران باستان برگزار میشد. اردیبهشتگان یکی از جشنهای آتش* در ایران بود.
اَردیبهشت از واژهی اوستایی "اَشاوَهیشتا" گرفته شده و به چم(معنی) پاکی است.
☀️ آنچه اهورامزدا با اندیشهی نیک(امشاسپند بهمن یا وهومنه) آفریده با امشاسپند راستی(اردیبهشت) دنبال میشود و راستی دومین ویژگی از ویژگیهای نیک هفتگانه* و در راستای اندیشه، گفتار و کردار نیک است. از اینرو اردیبهشتگان جشن نیکمنشی(اخلاق) نیز شمرده میشد.
🌷 ماه اردیبهشت اوگ(اوج) شکوه و زیبایی بهار است و در این هنگام از سال در ستایش زیباییهای بهار جشنی به نام اردیبهشتگان برگزار میشود. از اینرو اردیبهشتگان جشنی در پیوند با پاسداشت زیستبوم(محیط زیست) در ایران است. اکنون نیز در این ماه در کشورهای فراوانی جشن گل و سرسبزی برگزار میشود.
🔥 اردیبهشت در مانَک(معنی) ستایشگر راستی و پاکی در برابر ناراستی میایستد و نمایندهی راستی، این رَستَک(قانون) ایزدی در جهان است. این جشن دارای انگارهی ماتکیک(مادی) آتش است و آتش فروغی خداداده است که به زندگی گرما و روشنی میبخشد و در پرتو آن میتوان راست و دروغ را بازشناخت. بر پایهی باورهای کهن امشاسپند اردیبهشت بیماریها را نیز از میان میبرد و نگهبان گیاهان روی زمین بود.
🏳 ایرانیان باستان در این روز پوشاک سپید که نشانهی پاکیست بر تن میکردند و به نیایش اهورامزدا میپرداختند. این روز روزِ دیدار و ارجدانی پادشاه از هنرمندان، ادبوران، دانشمندان و دیگر بزرگان اندیشه بود.
🌸 گل "مرزنگوش" نماد جشن اردیبهشتگان است. گل و گیاه در فرهنگ ما جایگاه ویژهای دارد و برای هر یک از ماههای سال گلی ویژه است. هر یک از گلها نماد یکی از ویژگیهای برجسته همچون آزادگی، راستی، اندیشهی نیک، بردباری، فروتنی، مهرورزی، خویشتنداری، پایداری و... است. ابوریحان بیرونی نوشته است که مرزنگوش در زمان انوشیروان ساسانی از روم به ایران آمد و برای همانندی برگهایش به گوش موش، انوشیروان آن را مرزنگوش نامید. به نوشتهی ابوریحان، "ارجانی" پزشک زرتشتی این گل را برای گوشدرد و سردرد سودمند میدانست.
فَرتور(عکس) این گل به پیام پیوست شده است.
🌺 "ابوریحان بیرونی" در "آثار الباقیه" دربارهی اردیبهشتگان نوشته است:
«اردیبهشت ماه روز سوم آن اردیبهشت است و آن عیدی است که اردیبهشتگان نام دارد برای آنکه هر دو نام با هم متفق شدهاند و معنای این نام آن است(راستی بهتر است) و برخی گفتهاند که انتهای خیر است و اردیبهشت ملک آتش و نور است و این دو با او مناسبت دارد و خداوند او را به این کار موکل کرده که نیز علل و امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب ظاهر کند و محق را از مبطل به سوگندهایی که گفتهاند و در اوست مبین است تمیز دهد.»
✍ #پریسا_امام_وردی
goo.gl/yaejJm
__________
📝 پینوشت*
۱- در میان جشنهای پرشمار ایران، جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان، سده و چهارشنبهسوری، جشنهای آتش بودند.
۲- نیکهای هفتگانه: روان نیکوکار(اورمزد یا اهورامزدا)، اندیشهی نیک(بهمن)، راستی(اردیبهشت)، شهریار دادگر(شهریور)، سپندارمذ(پاکی و یکرنگی)، آرَستگی(خرداد) و بیمرگی(امرداد)
آرستگی= کمال
__________
📚 برگرفته از:
۱- گل مرزنگوش، نماد اَردیبهشت و جشن اَردیبهشتگان #شاهین_سپنتا
۲- گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان #ذبیح_الله_صفا
۳- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
🌾☀️ @AdabSar
🎻💃 @AdabSar
🌱🍃 بهار
دنبالهی نوروزیست
که سبزی سبزههایش
بر روی درختان نشسته...
#هانیه_حسن_زاده
🔅 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 جشن چلمو
🏕 "جشن چهلم نوروز" که به آن "جشن چلمو" هم میگویند، چهل روز پس از آغاز نوروز و در آبانروز از اردیبهشت در ایران باستان برگزار میشد. آبانروز برابر با دهم هر ماه در ایران باستان بود. خوشبختانه هنوز این جشن در شهرهای شیراز و پاریز(در نزدیکی کرمان) به شیوههای دیگری برپا میشود. چلمو آغاز جشن پنج روزهی "میانبهار" بود.
🎻 "جشن چلمو" یکی از کهنترین و شادترین جشنهای ایرانی است. چلمو همواره با ساز و آواز و چامهسرایی زنان و مردان همراه بود. گفته میشود پیدایش این جشن به زمان مهرپرستی(میتراییسم) ایرانیان برمیگردد. به باور دیگری این جشن در زمان پادشاهی هخامنشیان پدید آمد.
🏖 در میان ایرانیان نوروز از چنان ارزشی برخوردار بود که روزهای گوناگون در پیوند با نوروز بهانهای برای برگزاری جشن و شادی بودند. بهویژه اگر با روزهای سرسبز و خوشآبوهوای بهار همزمان میشدند. جشنهای ایرانی در بهار همگانی و در دامان دشتها برپا میشدند. از سویی شمارهی ۴۰ میان ایرانیان وَرجاوَند(مقدس) بود و این جشنها به دستهبندی روزها و ماهها میانجامید.
⛲️ آنچه ما امروز دربارهی آیینهای جشن چلمو میدانیم آیینهایی است که در سدههای گوناگون به این جشن پیوند خوردند. برای نمونه در شیراز و در کنار چشمهی سعدی زنان و مردان جداگانه آبتنی میکردند و این آبتنی بر پایهی باوری کهن بود که یک ماهی سر از آب بیرون میآورد و انگشتری زرین با خود میآورد که نشانهی بخت بلند است. این داستانِ افسانهای امروز در شماری از داستانهای کودکان دیده میشود. در چند سال گذشته جشن چلمو در شیراز با گردهم آمدن در کنار آبگیر(حوض) ماهی سعدی برگزار میشود.
@AdabSar
⚱️ یکی دیگر از آیینهای جشن چهلم نوروز این بود که در بامداد این روز کوزهای را زیر سایهی درخت سبزی میگذاشتند و سپس هرکس در دل آرزویی میکرد و ابزار کوچکی همچون انگشتر درون کوزه میانداخت؛ سپس روی کوزه پارچهی سبز میانداختند. هنگام پسین(بعد از ظهر) هر یک از زنان و مردان در کنار کوزه چکامه و آواز میخواندند و همزمان دختر کوچکی از درون کوزه چیزها را بیرون میآورد و آرزومندان سرودهای را که همزمان با بیرون آمدن ابزارشان خوانده میشد گونهای پیشگویی میدانستند و با نگر(توجه) به آرزویشان برداشتی از آن سروده داشتند.
🥗 همچنین سفرهای برای دختر شاه پریان میگستردند و در آن خوراک مرغ، نمک، میوه، سبزی و آجیل میگذاشتند و در کنار سفره ساز مینواختند و آواز میخواندند.
دامداران نیز شیر گوسپندان را میدوشیدند و با بنشن بر پشت خر میگذاشتند و به دشتها میبردند تا آش شیر بپزند. سپس آن را میان دیگران بخش(تقسیم) میکردند تا مایهی فراوانی شود.
🤝 شاید بتوان گفت از آرمانهای برگزاری این جشن بخشش، دیدار آشنایان، گردش، شادی، آرزوهای نیک برای یکدیگر و آشتی میان کسانی بود که از یکدیگر دلخوری داشتند.
🐠 فرتور(عکس) پیوست آبگیر ماهی سعدی شیراز است.
http://yon.ir/chelmo
✍️ #پریسا_امام_وردی
__________________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران #عبدالعظیم_رضایی
۳- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
__________________
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
#چلمو #جشن_چلمو #جشن_چهلم_نوروز
🏖🏕 @AdabSar
🌱🍃 بهار
دنبالهی نوروزیست
که سبزی سبزههایش
بر روی درختان نشسته...
#هانیه_حسن_زاده
🔅 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 جشن چلمو
🏕 "جشن چهلم نوروز" که به آن "جشن چلمو" هم میگویند، چهل روز پس از آغاز نوروز و در آبانروز از اردیبهشت در ایران باستان برگزار میشد. آبانروز برابر با دهم هر ماه در ایران باستان بود. خوشبختانه هنوز این جشن در شهرهای شیراز و پاریز(در نزدیکی کرمان) به شیوههای دیگری برپا میشود. چلمو آغاز جشن پنج روزهی "میانبهار" بود.
🎻 "جشن چلمو" یکی از کهنترین و شادترین جشنهای ایرانی است. چلمو همواره با ساز و آواز و چامهسرایی زنان و مردان همراه بود. گفته میشود پیدایش این جشن به زمان مهرپرستی(میتراییسم) ایرانیان برمیگردد. به باور دیگری این جشن در زمان پادشاهی هخامنشیان پدید آمد.
🏖 در میان ایرانیان نوروز از چنان ارزشی برخوردار بود که روزهای گوناگون در پیوند با نوروز بهانهای برای برگزاری جشن و شادی بودند. بهویژه اگر با روزهای سرسبز و خوشآبوهوای بهار همزمان میشدند. جشنهای ایرانی در بهار همگانی و در دامان دشتها برپا میشدند. از سویی شمارهی ۴۰ میان ایرانیان وَرجاوَند(مقدس) بود و این جشنها به دستهبندی روزها و ماهها میانجامید.
⛲️ آنچه ما امروز دربارهی آیینهای جشن چلمو میدانیم آیینهایی است که در سدههای گوناگون به این جشن پیوند خوردند. برای نمونه در شیراز و در کنار چشمهی سعدی زنان و مردان جداگانه آبتنی میکردند و این آبتنی بر پایهی باوری کهن بود که یک ماهی سر از آب بیرون میآورد و انگشتری زرین با خود میآورد که نشانهی بخت بلند است. این داستانِ افسانهای امروز در شماری از داستانهای کودکان دیده میشود. در چند سال گذشته جشن چلمو در شیراز با گردهم آمدن در کنار آبگیر(حوض) ماهی سعدی برگزار میشود.
@AdabSar
⚱️ یکی دیگر از آیینهای جشن چهلم نوروز این بود که در بامداد این روز کوزهای را زیر سایهی درخت سبزی میگذاشتند و سپس هرکس در دل آرزویی میکرد و ابزار کوچکی همچون انگشتر درون کوزه میانداخت؛ سپس روی کوزه پارچهی سبز میانداختند. هنگام پسین(بعد از ظهر) هر یک از زنان و مردان در کنار کوزه چکامه و آواز میخواندند و همزمان دختر کوچکی از درون کوزه چیزها را بیرون میآورد و آرزومندان سرودهای را که همزمان با بیرون آمدن ابزارشان خوانده میشد گونهای پیشگویی میدانستند و با نگر(توجه) به آرزویشان برداشتی از آن سروده داشتند.
🥗 همچنین سفرهای برای دختر شاه پریان میگستردند و در آن خوراک مرغ، نمک، میوه، سبزی و آجیل میگذاشتند و در کنار سفره ساز مینواختند و آواز میخواندند.
دامداران نیز شیر گوسپندان را میدوشیدند و با بنشن بر پشت خر میگذاشتند و به دشتها میبردند تا آش شیر بپزند. سپس آن را میان دیگران بخش(تقسیم) میکردند تا مایهی فراوانی شود.
🤝 شاید بتوان گفت از آرمانهای برگزاری این جشن بخشش، دیدار آشنایان، گردش، شادی، آرزوهای نیک برای یکدیگر و آشتی میان کسانی بود که از یکدیگر دلخوری داشتند.
🐠 فرتور(عکس) پیوست آبگیر ماهی سعدی شیراز است.
http://yon.ir/chelmo
✍️ #پریسا_امام_وردی
__________________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران #عبدالعظیم_رضایی
۳- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
__________________
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
#چلمو #جشن_چلمو #جشن_چهلم_نوروز
🏖🏕 @AdabSar
🌴🌸🌷🌱
@AdabSar
... چو یک نیمه از ماه اردیبهشت
گذشت و جهان گشت همچون بهشت...
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 جشن بهاربُـد
🕊 در گذشتههای دور در ایران باستان هر سال به چهار وَرشیم(فصل) و چهار نیمورشیم بخش(تقسیم) میشد و آغاز و پایان هریک از آنها با جشنی همراه بود. جشن بهاربُد جشن میانهی بهار بود.
پس از بهرهگیری از گاهشماری یزدگردی و بخشبندی سال به دوازده ماه و نامگذاری برای ۳۰ روز ماه جشن بهاربد با "دیبهمهر روز" از اردیبهشت(پانزدهم) همزمان شد.
🕊 "جشن بهاربُد" که به آن جشن میانبهار یا میانهی بهار هم میگویند پس از نوروز بزرگترین جشن بهار بود که پس از برگزاری جشن چلمو در روز دهم اردیبهشت، چهار روز به فراهم کردن نیازهای جشن بهاربد میپرداختند تا جشن باشکوهی برگزار کنند.
🕊 امروز دربارهی آیینهای جشن بهاربد آگاهی بسیار کمی داریم. تنها ابوریحان بیرونی نوشته بود که این جشن برای ایرانیان جشن ویژه و باارزشی بود. اکنون ایرانشناسان گمان میکنند که جشنهای میانهی وَرشیم سبز، بهجز بخشبندی ساده و روشن سال، جشنی در پیوند با کشاورزی و دامداری بود و با این شیوه برای آغاز و پایان دورههای کشاورزی برنامهریزی میکردند.
🕊 گفته میشود به باور ایرانیان باستان، اهورامزدا(خدا) آسمان را در روزهای میان جشن چلمو و جشن بهاربد(گاهنبار نخست) آفریده و آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم را در پنج گاهنبار پس از آن آفرید.
برای آشنایی با جشن چلمو به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/13698
🕊 یکی دیگر از باورها این است که "زرتشت" در روز جشن بهاربد به پیامآوری برگزیده شد. زادسپرم در داستانی نوشته است:
«زرتشت در دی به مهرروز از اردیبهشتماه یا پانزدهم اردیبهشت به جشنگاهی میرود که در آن روز مردمان بسیاری در آنجا جشنی به نام «بهاربُد یا بهاربود» آراسته بودهاند. در بامداد آن روز او برای کوبیدن هوم(هَـئـومَـه) به کرانهی رود داییتی میرود و در آنجا «وهومن» بدو فراز میآید. وهومن پوشاکی از روشنایی بر تن داشت و سراسر پیکر او از روشنایی بود. او زرتشت را به انجمن همپرسگی امشاسپندان بر کرانه رود داییتی فراز میبرد و در همین انجمن اورمزد او را به دینآوری بر میگزیند.»
🕊 امروز همزمان با جشن میانبهار در کردستان جشن مهرگلان یا میگلان و در مازندران جشن برفهچال برگزار میشود. در روستای اسک از لاریجان آمل این روز روزِ مادرشاهی و فرمانروایی زنان است.
✍ #پریسا_امام_وردی
______________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- اعیاد ایران باستان #محمود_هاشمی
۳- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
______________
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
#جشن_بهاربد #جشن_میان_بهار
@AdabSar
🌴🌷🌸🌱
@AdabSar
... چو یک نیمه از ماه اردیبهشت
گذشت و جهان گشت همچون بهشت...
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 جشن بهاربُـد
🕊 در گذشتههای دور در ایران باستان هر سال به چهار وَرشیم(فصل) و چهار نیمورشیم بخش(تقسیم) میشد و آغاز و پایان هریک از آنها با جشنی همراه بود. جشن بهاربُد جشن میانهی بهار بود.
پس از بهرهگیری از گاهشماری یزدگردی و بخشبندی سال به دوازده ماه و نامگذاری برای ۳۰ روز ماه جشن بهاربد با "دیبهمهر روز" از اردیبهشت(پانزدهم) همزمان شد.
🕊 "جشن بهاربُد" که به آن جشن میانبهار یا میانهی بهار هم میگویند پس از نوروز بزرگترین جشن بهار بود که پس از برگزاری جشن چلمو در روز دهم اردیبهشت، چهار روز به فراهم کردن نیازهای جشن بهاربد میپرداختند تا جشن باشکوهی برگزار کنند.
🕊 امروز دربارهی آیینهای جشن بهاربد آگاهی بسیار کمی داریم. تنها ابوریحان بیرونی نوشته بود که این جشن برای ایرانیان جشن ویژه و باارزشی بود. اکنون ایرانشناسان گمان میکنند که جشنهای میانهی وَرشیم سبز، بهجز بخشبندی ساده و روشن سال، جشنی در پیوند با کشاورزی و دامداری بود و با این شیوه برای آغاز و پایان دورههای کشاورزی برنامهریزی میکردند.
🕊 گفته میشود به باور ایرانیان باستان، اهورامزدا(خدا) آسمان را در روزهای میان جشن چلمو و جشن بهاربد(گاهنبار نخست) آفریده و آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم را در پنج گاهنبار پس از آن آفرید.
برای آشنایی با جشن چلمو به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/13698
🕊 یکی دیگر از باورها این است که "زرتشت" در روز جشن بهاربد به پیامآوری برگزیده شد. زادسپرم در داستانی نوشته است:
«زرتشت در دی به مهرروز از اردیبهشتماه یا پانزدهم اردیبهشت به جشنگاهی میرود که در آن روز مردمان بسیاری در آنجا جشنی به نام «بهاربُد یا بهاربود» آراسته بودهاند. در بامداد آن روز او برای کوبیدن هوم(هَـئـومَـه) به کرانهی رود داییتی میرود و در آنجا «وهومن» بدو فراز میآید. وهومن پوشاکی از روشنایی بر تن داشت و سراسر پیکر او از روشنایی بود. او زرتشت را به انجمن همپرسگی امشاسپندان بر کرانه رود داییتی فراز میبرد و در همین انجمن اورمزد او را به دینآوری بر میگزیند.»
🕊 امروز همزمان با جشن میانبهار در کردستان جشن مهرگلان یا میگلان و در مازندران جشن برفهچال برگزار میشود. در روستای اسک از لاریجان آمل این روز روزِ مادرشاهی و فرمانروایی زنان است.
✍ #پریسا_امام_وردی
______________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- اعیاد ایران باستان #محمود_هاشمی
۳- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
______________
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
#جشن_بهاربد #جشن_میان_بهار
@AdabSar
🌴🌷🌸🌱
🏖🏜 @AdabSar
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
🌴 جشن آغاز گرما
🌴 نخستین جشن خرداد ماه در ایران باستان، با گذشت شست روز از آغاز نوروز و در اورمزدروز از خرداد(یکم خرداد) برگزار میشد.
🌴 جشن آغاز گرما از نامش پیداست که جشنی برای آمادگی فرارسیدن گرما بود. به این جشن ارغاسوان(ارغا به چم رود)، اریجاسوان و شستبهار نیز میگفتند. اریجاسوان(اریجهاس چوزان) به چم جامه بیرون کردن از تن به شَوَند(دلیل) گرما است.
🌴 ارغاسوان، جشنی با ریشهی خوارزمی است و ابوریحان آن را همراه جشنهای سُغدی آورده است. این جشن شاد در پیوند با زمانبندی کشت و کشاورزی بود و با کاشت کنجد آغاز میشد. ماه خرداد، ماه رسیدن و رویش و زمانی ارزشمند برای کشاورزی بود. اکنون نیز در روزی به نام شستبهار، در بسیاری از استانها کاشت دانههای روغنی همچون کنجد، پنبه، کرچک و... انجام میشود و در شماری از شهرها این روز را در کنار رودها و سایهی درختان میگذرانند.
🌴 دربارهی این جشن همچون بسیاری از جشنهای کهن ایرانی، آگاهی اندکی داریم و اگر نوشتههای ابوریحان بیرونی همچون دیگر نیپیک(کتاب)ها در نبردها نابود میشد، از آن هیچ نمیدانستیم.
✍ #پریسا_امام_وردی
__________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهاییهای ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- جشنهای ایران باستان #محمدحسین_موسوی
__________
#جشن_های_ایرانی #خردادگان
#جشن_گرما #ارغاسوان #اریجاسوان
🌾🌻 @AdabSar
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
🌴 جشن آغاز گرما
🌴 نخستین جشن خرداد ماه در ایران باستان، با گذشت شست روز از آغاز نوروز و در اورمزدروز از خرداد(یکم خرداد) برگزار میشد.
🌴 جشن آغاز گرما از نامش پیداست که جشنی برای آمادگی فرارسیدن گرما بود. به این جشن ارغاسوان(ارغا به چم رود)، اریجاسوان و شستبهار نیز میگفتند. اریجاسوان(اریجهاس چوزان) به چم جامه بیرون کردن از تن به شَوَند(دلیل) گرما است.
🌴 ارغاسوان، جشنی با ریشهی خوارزمی است و ابوریحان آن را همراه جشنهای سُغدی آورده است. این جشن شاد در پیوند با زمانبندی کشت و کشاورزی بود و با کاشت کنجد آغاز میشد. ماه خرداد، ماه رسیدن و رویش و زمانی ارزشمند برای کشاورزی بود. اکنون نیز در روزی به نام شستبهار، در بسیاری از استانها کاشت دانههای روغنی همچون کنجد، پنبه، کرچک و... انجام میشود و در شماری از شهرها این روز را در کنار رودها و سایهی درختان میگذرانند.
🌴 دربارهی این جشن همچون بسیاری از جشنهای کهن ایرانی، آگاهی اندکی داریم و اگر نوشتههای ابوریحان بیرونی همچون دیگر نیپیک(کتاب)ها در نبردها نابود میشد، از آن هیچ نمیدانستیم.
✍ #پریسا_امام_وردی
__________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهاییهای ملی ایرانیان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- جشنهای ایران باستان #محمدحسین_موسوی
__________
#جشن_های_ایرانی #خردادگان
#جشن_گرما #ارغاسوان #اریجاسوان
🌾🌻 @AdabSar
🌬🌦 @AdabSar
🌾 آشنایی با جشنهای ایرانی
💧 جشن خردادگان
☔️ "جشن خردادگان"، جشن ستایش و پاسداشت آب در خردادروز از خردادماه، برابر با ششم خرداد در ایران باستان برگزار میشد.
این واژه در اوستا به گونهی "هئوروَتات" آمده و نام یکی از فرشتگان مادینه(مونث) است. پسوند "تات" نشانهی مادینگی است و "خرداد" به چمار(معنی) رسایی، تندرستی و پختگی است. در ایران باستان "خرداد" را سرور ماهها میدانستند زیرا زمان ویژهای برای کشاورزان بود و بارش و گرما را همزمان برای کشاورزی داشت. در باور پیشینیان، فرشتهی "خرداد" فرشتهی نگهبان آب و آبادانی بود.
☔️ فرشتگان خرداد و امرداد امشاسپندبانو یا مادینه بودند و در کنار هم از آبها و گیاهان پاسداری میکردند. دشمنان آنها دیوهای گرسنگی، تشنگی، گندیدگی و ناخوشی بودند. هشی، بشی، بوجی و سئنی دیوهای ناخوشی بودند.
همکاران امشاسپندبانوی خرداد ایزذان یا امشاسپندانی چون ایزد تیشتر(باران)، ایزد باد و روان پاک پرهیزکاران بودند. امشاسپندبانوی خرداد وابسته به آناهیتا و آناهیتا ایزدبانو و نگهبان همهی آبهای جهان بود.
☔️ بر پایهی افسانهها، آنها به یاری مردم میآمدند و گرسنگی و تشنگی را شکست میدادند. از اینرو ایرانیان هنگام نوشیدن آب، از فرشتهی خرداد یاد میکردند، زیرا یاد کردن از او مایهی رانده شدن دیوها میشد.
در یسنا آمده که اهورامزدا(خدا) رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی میبخشد که اندیشه، کردار و گفتارش بر پایهی راستی باشد.
☔️ گل سوسن سپید نماد جشن خردادگان است. در افسانههای ایرانی سوسن و سرو نمادهای آزادی هستند. ایرانیان به سوسن سپید، سوسن آزاد هم میگفتند و در سرودههای بزرگان نیز از این گل یاد شده است.
از آیینهای جشن خردادگان در میان ایرانیان شادباشگویی، پوشیدن پوشاک تازه، پیشکش کردن گلهای یاس و نیلوفر به یکدیگر، گردش در کنار آبها، آبتنی و سامان دادن جویها و چشمهها بود.
سرودها و نیایشهای امشاسپندبانوان خرداد و امرداد بخشهایی از سرودههای زرتشت بودند که شوربختانه از میان رفتهاند.
✍ #پریسا_امام_وردی
http://yon.ir/Soosan
______________
📚 برگرفته از:
۱- اوستا #جلیل_دوستخواه
۲- فرهنگ اساطیر ایرانی، بر پایهی متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۳- گل سوسن، نماد جشن خردادگان #شاهین_سپنتا تارنمای ایراننامه
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۵- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
۶- بندهش، برگردان: #مهرداد_بهار
______________
#جشن_های_ایرانی #خردادگان #جشن_خردادگان
🏝🏖 @AdabSar
🌾 آشنایی با جشنهای ایرانی
💧 جشن خردادگان
☔️ "جشن خردادگان"، جشن ستایش و پاسداشت آب در خردادروز از خردادماه، برابر با ششم خرداد در ایران باستان برگزار میشد.
این واژه در اوستا به گونهی "هئوروَتات" آمده و نام یکی از فرشتگان مادینه(مونث) است. پسوند "تات" نشانهی مادینگی است و "خرداد" به چمار(معنی) رسایی، تندرستی و پختگی است. در ایران باستان "خرداد" را سرور ماهها میدانستند زیرا زمان ویژهای برای کشاورزان بود و بارش و گرما را همزمان برای کشاورزی داشت. در باور پیشینیان، فرشتهی "خرداد" فرشتهی نگهبان آب و آبادانی بود.
☔️ فرشتگان خرداد و امرداد امشاسپندبانو یا مادینه بودند و در کنار هم از آبها و گیاهان پاسداری میکردند. دشمنان آنها دیوهای گرسنگی، تشنگی، گندیدگی و ناخوشی بودند. هشی، بشی، بوجی و سئنی دیوهای ناخوشی بودند.
همکاران امشاسپندبانوی خرداد ایزذان یا امشاسپندانی چون ایزد تیشتر(باران)، ایزد باد و روان پاک پرهیزکاران بودند. امشاسپندبانوی خرداد وابسته به آناهیتا و آناهیتا ایزدبانو و نگهبان همهی آبهای جهان بود.
☔️ بر پایهی افسانهها، آنها به یاری مردم میآمدند و گرسنگی و تشنگی را شکست میدادند. از اینرو ایرانیان هنگام نوشیدن آب، از فرشتهی خرداد یاد میکردند، زیرا یاد کردن از او مایهی رانده شدن دیوها میشد.
در یسنا آمده که اهورامزدا(خدا) رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی میبخشد که اندیشه، کردار و گفتارش بر پایهی راستی باشد.
☔️ گل سوسن سپید نماد جشن خردادگان است. در افسانههای ایرانی سوسن و سرو نمادهای آزادی هستند. ایرانیان به سوسن سپید، سوسن آزاد هم میگفتند و در سرودههای بزرگان نیز از این گل یاد شده است.
از آیینهای جشن خردادگان در میان ایرانیان شادباشگویی، پوشیدن پوشاک تازه، پیشکش کردن گلهای یاس و نیلوفر به یکدیگر، گردش در کنار آبها، آبتنی و سامان دادن جویها و چشمهها بود.
سرودها و نیایشهای امشاسپندبانوان خرداد و امرداد بخشهایی از سرودههای زرتشت بودند که شوربختانه از میان رفتهاند.
✍ #پریسا_امام_وردی
http://yon.ir/Soosan
______________
📚 برگرفته از:
۱- اوستا #جلیل_دوستخواه
۲- فرهنگ اساطیر ایرانی، بر پایهی متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۳- گل سوسن، نماد جشن خردادگان #شاهین_سپنتا تارنمای ایراننامه
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۵- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
۶- بندهش، برگردان: #مهرداد_بهار
______________
#جشن_های_ایرانی #خردادگان #جشن_خردادگان
🏝🏖 @AdabSar
☀️☀️ @AdabSar
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشن آغاز تابستان
🌳 در آغازین روز تابستان، با آغازیدن تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، جشنهایی در ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! واپسین روز خرداد نیز جشنی برای پیشوازی جشنهای تابستانی برپا میشد.
🍃 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهنباری ایران، آغاز سال نو در آغاز تابستان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز به چمار گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امردادماه دنباله داشت.
جشنهای تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب بودند و بیشتر جشنهایی که در چلهی تموز برگزار میشد، از یک ریشه بود.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری در بالاترین جایگاه خود بوده و روزها بسیار بلند است. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون "چهارتاغی" بهره میبردند که هنوز از یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌾 جشن "روز زیادی" در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
☘ در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیهی(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر، برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه پاسداری از خاک میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌿 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🕊 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای "درود بر خورشید" در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
@AdabSar
✍ #پریسا_امام_وردی
________________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۳- گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان #ذبیح_الله_صفا
________________
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
☀️☀️ @AdabSar
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشن آغاز تابستان
🌳 در آغازین روز تابستان، با آغازیدن تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، جشنهایی در ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! واپسین روز خرداد نیز جشنی برای پیشوازی جشنهای تابستانی برپا میشد.
🍃 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهنباری ایران، آغاز سال نو در آغاز تابستان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز به چمار گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امردادماه دنباله داشت.
جشنهای تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب بودند و بیشتر جشنهایی که در چلهی تموز برگزار میشد، از یک ریشه بود.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری در بالاترین جایگاه خود بوده و روزها بسیار بلند است. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون "چهارتاغی" بهره میبردند که هنوز از یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌾 جشن "روز زیادی" در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
☘ در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیهی(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر، برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه پاسداری از خاک میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌿 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🕊 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای "درود بر خورشید" در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
@AdabSar
✍ #پریسا_امام_وردی
________________
📚 برگرفته از:
۱- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۳- گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان #ذبیح_الله_صفا
________________
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
☀️☀️ @AdabSar
🍃🌸🌱🌸🍃
🌸@AdabSar
🌺 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌸 جشن نیلوفر
🌺 "نیلوفر"، یکی از رازآمیزترین نمادهای باستانی در خورآیان(مشرقزمین) بهویژه هند و ایران و نماد والایی آدمی است. زیرا پای در گِل، تن در آب و چشم بر خورشید و آسمان دارد. این گل که در جهان باستان بسیار ارجمند بود بر دیوارهای کاخ آپادانا، در جامهی هخامنشیان و در تاغ بستان کرمانشاه دیده میشود. این گل از نمادهای آشتی و دوستی بود.
🌸 «جشن نیلوفر» در خردادروز از تیرماه برابر با ششم تیر در ایران برگزار میشد و یکی از بزرگترین و کهنترین جشنهای ایرانی بود. در برهان قاطع آمده که امردادروز از هر ماه(روز هفتم هرماه) جشن بود که این جشن در ماه خرداد یا امرداد جشن نیلوفر خوانده میشد. ولی بیشتر باستانشناسان باور دارند که این جشن روز ششم تیر بود. گفته میشود پادشاهان در این روز به برآوردن آرزوی مردم میپرداختند. روشن است که جشنهای چلهی تموز(یکم تیر تا دهم امرداد)، جشنهای آب و آفتاب و در پیوند با یکدیگر بودند ولی شوربختانه از چیستی و آیینهای جشن نیلوفر آگاهی برای ما نمانده است و ایرانشناسان به چند گمانزد بسنده کردهاند.
🌺 مهرپرستی یا خورشیدپرستی از نخستین کیش و آیینهای آدمی در جهان باستان بود و در باور ایرانیان گل نیلوفر با میترا یا مهر یا خورشید پیوند داشت؛ زیرا رویش سالیانه نیلوفر در چلهی تموز که گرمترین روزهای سال بودند رخ میداد و از سویی این گلها هر پگاه با سر زدن میترا یا خورشید میشکفتند و با فرو افتادنش بسته میشدند.
🌸 این ویژگی زیستی نیلوفر مایهی آن شد که نیلوفر و مهر یا آفتاب را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر بدانند و گرامیداشت نیلوفر گرامیداشت خورشید باشد.
از سویی در گاهشماری گاهنباری ایران، آغاز تابستان آغاز سال نو بود و جشن نیلوفر از نخستین جشنهای سال نو گاهنباری به شمار میرفت.
🌺 گمان دیگر این است که گل نیلوفر نماد آناهیتا ایزدبانوی آب بود و فرشتهی خرداد نگهبان آبها خوانده میشد. پیوند آب و آفتاب و نیلوفر بهانهی یکی از بزرگترین جشنهای ایران بود. در ماتیکان(کتاب) پهلوی بندهش نوشته شده که نیلوفر نشانهی ایزد آبان و ایزد آبان پاسدار آبها بود.
🌸 یکی دیگر از گمانها دربارهی چیستی جشن نیلوفر این است که جشن تیرگان در دو روز و با نامهای تیرگان کوچک و تیرگان بزرگ برگزار میشد.
تیرگان کوچک یا جشن نیلوفر(ششم تیر) روزی بود که مردم خسته از جنگ بودند. بر پایهی افسانهها آرش کمانگیر برای پرتاب تیری که مرزهای ایران را نشان دهد به بلندی رفت و نیروی جان در تیر نهاد و کمان کشید. سه روز پس از آن و به یاری ایزدِ باد تیر روی درختی در آنسوی خراسان فرود آمد. در این روز جنگ پایان یافت و جشن بزرگی برپا شد که تیرگان بزرگ نام گرفت.
ولی جشن تیرگان هفت روز پس از جشن نیلوفر برگزار میشد و بسیاری ایرانشناسان با این گمان همرای نیستند.
جایگاه ریشهدار گل نیلوفر یک باور هند و آریایی است. گل نیلوفر امروز در میان هندوان ارزش والایی دارد و یکی از نمادها در ورزش یوگا است.
@AdabSar
✍ #پریسا_امام_وردی
__________
برای آشنایی با نام نیلوفر به این دو پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/6589
t.me/AdabSar/6590
برای آشنایی با آبانگان و جایگاه آناهیتا به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4906
برای آشنایی با نام آناهیتا به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4912
__________
📚📚 برگرفته از:
۱- واژه نامهی دهخدا
۲- جشنهای آب #هاشم_رضی
۳- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز) #ابوالقاسم_آخته
۵- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
__________
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیلوفر #تیرگان
🌺@AdabSar
🌱🌺🍃🌺🌱
🌸@AdabSar
🌺 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌸 جشن نیلوفر
🌺 "نیلوفر"، یکی از رازآمیزترین نمادهای باستانی در خورآیان(مشرقزمین) بهویژه هند و ایران و نماد والایی آدمی است. زیرا پای در گِل، تن در آب و چشم بر خورشید و آسمان دارد. این گل که در جهان باستان بسیار ارجمند بود بر دیوارهای کاخ آپادانا، در جامهی هخامنشیان و در تاغ بستان کرمانشاه دیده میشود. این گل از نمادهای آشتی و دوستی بود.
🌸 «جشن نیلوفر» در خردادروز از تیرماه برابر با ششم تیر در ایران برگزار میشد و یکی از بزرگترین و کهنترین جشنهای ایرانی بود. در برهان قاطع آمده که امردادروز از هر ماه(روز هفتم هرماه) جشن بود که این جشن در ماه خرداد یا امرداد جشن نیلوفر خوانده میشد. ولی بیشتر باستانشناسان باور دارند که این جشن روز ششم تیر بود. گفته میشود پادشاهان در این روز به برآوردن آرزوی مردم میپرداختند. روشن است که جشنهای چلهی تموز(یکم تیر تا دهم امرداد)، جشنهای آب و آفتاب و در پیوند با یکدیگر بودند ولی شوربختانه از چیستی و آیینهای جشن نیلوفر آگاهی برای ما نمانده است و ایرانشناسان به چند گمانزد بسنده کردهاند.
🌺 مهرپرستی یا خورشیدپرستی از نخستین کیش و آیینهای آدمی در جهان باستان بود و در باور ایرانیان گل نیلوفر با میترا یا مهر یا خورشید پیوند داشت؛ زیرا رویش سالیانه نیلوفر در چلهی تموز که گرمترین روزهای سال بودند رخ میداد و از سویی این گلها هر پگاه با سر زدن میترا یا خورشید میشکفتند و با فرو افتادنش بسته میشدند.
🌸 این ویژگی زیستی نیلوفر مایهی آن شد که نیلوفر و مهر یا آفتاب را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر بدانند و گرامیداشت نیلوفر گرامیداشت خورشید باشد.
از سویی در گاهشماری گاهنباری ایران، آغاز تابستان آغاز سال نو بود و جشن نیلوفر از نخستین جشنهای سال نو گاهنباری به شمار میرفت.
🌺 گمان دیگر این است که گل نیلوفر نماد آناهیتا ایزدبانوی آب بود و فرشتهی خرداد نگهبان آبها خوانده میشد. پیوند آب و آفتاب و نیلوفر بهانهی یکی از بزرگترین جشنهای ایران بود. در ماتیکان(کتاب) پهلوی بندهش نوشته شده که نیلوفر نشانهی ایزد آبان و ایزد آبان پاسدار آبها بود.
🌸 یکی دیگر از گمانها دربارهی چیستی جشن نیلوفر این است که جشن تیرگان در دو روز و با نامهای تیرگان کوچک و تیرگان بزرگ برگزار میشد.
تیرگان کوچک یا جشن نیلوفر(ششم تیر) روزی بود که مردم خسته از جنگ بودند. بر پایهی افسانهها آرش کمانگیر برای پرتاب تیری که مرزهای ایران را نشان دهد به بلندی رفت و نیروی جان در تیر نهاد و کمان کشید. سه روز پس از آن و به یاری ایزدِ باد تیر روی درختی در آنسوی خراسان فرود آمد. در این روز جنگ پایان یافت و جشن بزرگی برپا شد که تیرگان بزرگ نام گرفت.
ولی جشن تیرگان هفت روز پس از جشن نیلوفر برگزار میشد و بسیاری ایرانشناسان با این گمان همرای نیستند.
جایگاه ریشهدار گل نیلوفر یک باور هند و آریایی است. گل نیلوفر امروز در میان هندوان ارزش والایی دارد و یکی از نمادها در ورزش یوگا است.
@AdabSar
✍ #پریسا_امام_وردی
__________
برای آشنایی با نام نیلوفر به این دو پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/6589
t.me/AdabSar/6590
برای آشنایی با آبانگان و جایگاه آناهیتا به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4906
برای آشنایی با نام آناهیتا به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/4912
__________
📚📚 برگرفته از:
۱- واژه نامهی دهخدا
۲- جشنهای آب #هاشم_رضی
۳- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز) #ابوالقاسم_آخته
۵- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
__________
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیلوفر #تیرگان
🌺@AdabSar
🌱🌺🍃🌺🌱
🏟🎡 @AdabSar
🏕 آشنایی با جشنهای ایرانی
🏕 جشن خنکی هوا و جشن کشمین
⛱ دوازده ماه سال در ایران یا با جشن آغاز میشدند یا در یکی از روزهای نخستین ماه، جشن داشتند. شهریور از آن دسته ماههایی بود که با جشن آغاز میشد و در دههی نخست چهار جشن داشت.
⛱ "جشن خنکی هوا" یا "جشن فغدیه" در اورمزد روز از شهریور برابر با یکم این ماه برگزار میشد. دو روز پس از آن، اردیبهشت روز از شهریور، برابر با سوم این ماه، روز برگزاری "جشن کشمین" بود. این هر دو جشن از آن سرزمین خوارزم، سغد باستان و فرارود (ماوراءالنهر) بودند.
⛱ خوارزم و سغد به بخشهایی از اَپاختر(شمال) خراسان، تاجیکستان و ازبکستان گفته میشود که در گذشته از آن خاک ایران بودند.
⛱ "جشن فغدیه" یا "خنکی هوا"، نوید فرو افتادن گرمای توانفرسای امردادماه را میداد و مردم را آگاه میکرد که هوا کمکم رو به خنکی میرود و پاییز دیگری در راه است.
⛱ دربارهی "جشن کشمین" همین اندازه میدانیم که با بازاری بزرگ و همگانی، جشن و بازیهای گروهی همراه بود. در دی بهمهر روز (پانزدهم) شهریور نیز جشنی در همین سرزمین به نام "بازار همگانی" برگزار میشد.
⛱ "جشن خنکی هوا" یا "جشن فغدیه" و "جشن کشمین" که گویا دیرینگی آنها به زمان هخامنشیان و شاید پیش از هخامنشیان میرسد، از جشنهای فراموش شدهی ایران هستند و دربارهی آنها دانشی برای ما نمانده است. به دید میرسد این جشنها و برماندهای (آثار) فرهنگی آن، با تازش مغولان به ایران از میان رفت.
______________
✍ #پریسا_امام_وردی
📚 برگرفته از:
۱- جشنهای فراموش شده ایران باستان #مریم_نوذری و #بهروز_بیگوند
۲- تارنمای فرهنگنامه
______________
#جشن_های_ایرانی #جشن_کشمین #جشن_خنکی_هوا #جشن_فغدیه #شهریورگان
🎢🎠 @AdabSar
🏕 آشنایی با جشنهای ایرانی
🏕 جشن خنکی هوا و جشن کشمین
⛱ دوازده ماه سال در ایران یا با جشن آغاز میشدند یا در یکی از روزهای نخستین ماه، جشن داشتند. شهریور از آن دسته ماههایی بود که با جشن آغاز میشد و در دههی نخست چهار جشن داشت.
⛱ "جشن خنکی هوا" یا "جشن فغدیه" در اورمزد روز از شهریور برابر با یکم این ماه برگزار میشد. دو روز پس از آن، اردیبهشت روز از شهریور، برابر با سوم این ماه، روز برگزاری "جشن کشمین" بود. این هر دو جشن از آن سرزمین خوارزم، سغد باستان و فرارود (ماوراءالنهر) بودند.
⛱ خوارزم و سغد به بخشهایی از اَپاختر(شمال) خراسان، تاجیکستان و ازبکستان گفته میشود که در گذشته از آن خاک ایران بودند.
⛱ "جشن فغدیه" یا "خنکی هوا"، نوید فرو افتادن گرمای توانفرسای امردادماه را میداد و مردم را آگاه میکرد که هوا کمکم رو به خنکی میرود و پاییز دیگری در راه است.
⛱ دربارهی "جشن کشمین" همین اندازه میدانیم که با بازاری بزرگ و همگانی، جشن و بازیهای گروهی همراه بود. در دی بهمهر روز (پانزدهم) شهریور نیز جشنی در همین سرزمین به نام "بازار همگانی" برگزار میشد.
⛱ "جشن خنکی هوا" یا "جشن فغدیه" و "جشن کشمین" که گویا دیرینگی آنها به زمان هخامنشیان و شاید پیش از هخامنشیان میرسد، از جشنهای فراموش شدهی ایران هستند و دربارهی آنها دانشی برای ما نمانده است. به دید میرسد این جشنها و برماندهای (آثار) فرهنگی آن، با تازش مغولان به ایران از میان رفت.
______________
✍ #پریسا_امام_وردی
📚 برگرفته از:
۱- جشنهای فراموش شده ایران باستان #مریم_نوذری و #بهروز_بیگوند
۲- تارنمای فرهنگنامه
______________
#جشن_های_ایرانی #جشن_کشمین #جشن_خنکی_هوا #جشن_فغدیه #شهریورگان
🎢🎠 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
☀️🍉 @AdabSar
🌟 یلدا، آیینی که از فراز و فرودهای هزارهها گذر کرد
☀️ جشنهای ایرانی هزاران سال پیشینه دارند و هزاران سال در این سرزمین ارج داشتند. اکنون پس از نوروز تنها #یلدا است که از پس هزارههای دور و دراز برآمده و میتواند خانوادهها را گرد هم آورد و مردمان را به تکاپو وادارد. هرچند که در این سالها گرایش به جشنهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و آیین بزرگداشت کوروش در ایران افزایش یافته است.
به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند که نخستین شب زمستان، بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود.
از دیگر سو، پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
⛰ مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و همچنین نگهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی، مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود بر چهار اسب کشیده میشد و از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
🌾 روشن است که در جهان باستان، مردم با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و با دوگانگی و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند.
سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه و... برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود، دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
🍎 یادبود سیاوش در شب یلدا
گفته میشود در ایران باستان و در این جشن، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی نگهداری میکردند. در میان این خوراکیها، میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر، نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید(نور) بود. انار که در وِرشیم(موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی "علی بلوکباشی"، انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ، میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
⛺️"چله" چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرارسیدن جشن سده(۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ، چلهی کوچک آغاز میشد و بیست روز دنباله داشت. در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد و پس از آن با فرا رسیدن ماه اسپند، آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گلها را میداد.
📜 شب چله در #فرهنگ_ایران همیشه زمانی برای گرد هم آمدن خانوادهها و دور ریختن دلخوریها بود که نماد همبستگی و کنار هم بودن برای شکست دادن دشواریهاست. یکی از آیینهای این شب داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود، تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
__________________
📚 برگرفته از:
"پیشینه و تبارشناسی یلدا، شب هزارههای تاریخ"، یادداشت #مجتبی_شهرآبادی
"آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز" #محمود_روح_الامینی
"جشنهای ایرانی"، #پرویز_رجبی
"جستار درباره مهر و ناهید"، #محمد_مقدم
"شب یلدا"، #سیما_سلطانی
__________________
🖋 پینوشت*: در بنمایهها برابر پارسی واژهی "آنتیاکسیدان" یافت نشد. واژهی "پاداُکسایِش" پیشنهاد ادبسار است.
goo.gl/dBV5km
☀️🔥✨💫
🌟 یلدا، آیینی که از فراز و فرودهای هزارهها گذر کرد
☀️ جشنهای ایرانی هزاران سال پیشینه دارند و هزاران سال در این سرزمین ارج داشتند. اکنون پس از نوروز تنها #یلدا است که از پس هزارههای دور و دراز برآمده و میتواند خانوادهها را گرد هم آورد و مردمان را به تکاپو وادارد. هرچند که در این سالها گرایش به جشنهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و آیین بزرگداشت کوروش در ایران افزایش یافته است.
به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند که نخستین شب زمستان، بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود.
از دیگر سو، پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
⛰ مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و همچنین نگهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی، مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود بر چهار اسب کشیده میشد و از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
🌾 روشن است که در جهان باستان، مردم با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و با دوگانگی و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند.
سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه و... برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود، دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
🍎 یادبود سیاوش در شب یلدا
گفته میشود در ایران باستان و در این جشن، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی نگهداری میکردند. در میان این خوراکیها، میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر، نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید(نور) بود. انار که در وِرشیم(موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی "علی بلوکباشی"، انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ، میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
⛺️"چله" چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرارسیدن جشن سده(۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ، چلهی کوچک آغاز میشد و بیست روز دنباله داشت. در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد و پس از آن با فرا رسیدن ماه اسپند، آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گلها را میداد.
📜 شب چله در #فرهنگ_ایران همیشه زمانی برای گرد هم آمدن خانوادهها و دور ریختن دلخوریها بود که نماد همبستگی و کنار هم بودن برای شکست دادن دشواریهاست. یکی از آیینهای این شب داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود، تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
__________________
📚 برگرفته از:
"پیشینه و تبارشناسی یلدا، شب هزارههای تاریخ"، یادداشت #مجتبی_شهرآبادی
"آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز" #محمود_روح_الامینی
"جشنهای ایرانی"، #پرویز_رجبی
"جستار درباره مهر و ناهید"، #محمد_مقدم
"شب یلدا"، #سیما_سلطانی
__________________
🖋 پینوشت*: در بنمایهها برابر پارسی واژهی "آنتیاکسیدان" یافت نشد. واژهی "پاداُکسایِش" پیشنهاد ادبسار است.
goo.gl/dBV5km
☀️🔥✨💫
Forwarded from ادبسار
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش نخست
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
❤️ "آگِر نوروژی" یکی از آیینهای یلدا در ایران باستان است که هنوز در میان مردم تیرهی "لَک" برگزار میشود. آنان در شبی به نام "شو چله" آتش بزرگی برپا و با نواختن ساز و دهل گرداگرد آن پایکوبی میکنند. "شب چله" در گاهشمار لکی برابر با آغاز ماه نوروز است. به آتشی که در این شب برافروخته میشود، "آگِر نوروژ" و به آیینی که در کنار آتش برگزار میشود، "آگِر نوروژی شو چله" میگویند. این آیین در ایل کاکاوند به شیوهی چشمگیری برگزار میشود و در پهرست برماندهای فرهنگی نابسودهی ایرانی، پایسته شده است(درفهرست میراث فرهنگی ناملموس ایرانی ثبت شده است).
🌹 در لرستان از چندی پیش از یلدا، گوسپند(گوسفند) یا پرندهای را برای خوراک شب یلدا میپرورند. یکی از آیینهای این شب "چارشو دُر کنی"(چادر شب آویزان کنی) است. کودکان در این شب با آویختن چادر یا گلونی(سربند لری) از بام خانهی همسایهها، شیرینی و میوه و خشکبار دریافت میکنند. این آیین در ایلام، آذربادگان و کرمانشاه نیز انجام میشود. در ایلام به آن "شلیملی" میگویند. "چل سرو" یا فال چهل سرود آیین دیگر چله در لرستان است. یکی از باشندگان(حاضران) دستگرد(تسبیح) میاندازد و هر یک از مهمانان چامهای به گویش بومی میگویند و چهلمین چکامه، پاسخ به مراد فالگیرنده است.
❤️ در برخی شهرهای استان خراسان، هندوانهی یلدا را در میانهی مهمانی و برابر دیدگان مهمانان میبُرند و اگر هندوانه رسیده، سرخ و خوشمزه باشد، نشانه این است که هر کس آرزویی دارد، به آرزویش میرسد.
در آیینی دیگر، با تاریکی هوا کسانی با کَپچه(ملاقه) به در خانهها میزنند تا آجیل و شیرینی بگیرند. در گذشته در قوچان توپ هفتلایهای از پشم گوسپند، شتر و بز میساختند و در شب چله آنها را در میان آتش میانداختند. سپس با دست آن را بیرون میکشیدند و هفت بار به بیرون از آتش پرتاب میکردند تا با این کار به زمستان بگویند که از برف و سرما ترسی ندارند.
❤️ در آذربادگان(آذربایجان)، یک ماهی بزرگ آراسته به خانهی نواَروسان میفرستند و در هگمتانه(همدان)، فال سوزن میگیرند. برای فال سوزن همه دور تا دور خانه مینشینند و یکی از بزرگان پیاپی چامه(شعر) میخواند و مهمانان نیز دَهنادین(به ترتیب) کنار هم نشستهاند. چامهی نخست فال نخستین کسی است که گرد خانه نشسته و چامه دوم، فال دومین تن است تا به شمار باشندگان چامه خوانده شود. در این میان دختر کوچکی به یک پارچهِ آب ندیده و نبُریده سوزن میزند.
🌹 در "چهارمحال و بختیاری"، خوردن کدو، کنجد، ماست، نان و پنیر در شب چله را مایهی فراوانی میدانند. پختن آش "کاکولی" و آش کشک که در آن کدوتنبل میریزند، آبپز کردن کدوتنبل که نماد خورشید است و پختن نان "گرده" در این استان رواگدار(رایج) است.
❤️ در استان خوزستان، برای اینکه تاریکی شب را با زایش خورشید پیوند بزنند، هیزم میسوزانند و کنار آن آجیل، انار و آبگوشت میخورند. دو داستان "پیرزن" و "غول بیابانی" که میتواند به خانهها بیاید و همه را با خود ببرد، خوانده میشود. چهارروز مانده به یلدا را چهاروچهار میگویند. در این روز پیرزنی بر بام میرفت و هیزمی را پرتاب میکرد. اگر هیزم در آب میافتاد، نشانه سرمای هوا و اگر در خشکی میافتاد، نشانهی سال گرم بود. همچنین چامهای خوانده میشد که داستان کوه رفتن "احمد و محمد" و گردآوری هیزم بود.
"احمدینمرود/ مَهمَدینم رود/ آتشی بردارم و بندازم دنیا را بزنم تَش"
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12527
t.me/AdabSar/12528
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش نخست
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
❤️ "آگِر نوروژی" یکی از آیینهای یلدا در ایران باستان است که هنوز در میان مردم تیرهی "لَک" برگزار میشود. آنان در شبی به نام "شو چله" آتش بزرگی برپا و با نواختن ساز و دهل گرداگرد آن پایکوبی میکنند. "شب چله" در گاهشمار لکی برابر با آغاز ماه نوروز است. به آتشی که در این شب برافروخته میشود، "آگِر نوروژ" و به آیینی که در کنار آتش برگزار میشود، "آگِر نوروژی شو چله" میگویند. این آیین در ایل کاکاوند به شیوهی چشمگیری برگزار میشود و در پهرست برماندهای فرهنگی نابسودهی ایرانی، پایسته شده است(درفهرست میراث فرهنگی ناملموس ایرانی ثبت شده است).
🌹 در لرستان از چندی پیش از یلدا، گوسپند(گوسفند) یا پرندهای را برای خوراک شب یلدا میپرورند. یکی از آیینهای این شب "چارشو دُر کنی"(چادر شب آویزان کنی) است. کودکان در این شب با آویختن چادر یا گلونی(سربند لری) از بام خانهی همسایهها، شیرینی و میوه و خشکبار دریافت میکنند. این آیین در ایلام، آذربادگان و کرمانشاه نیز انجام میشود. در ایلام به آن "شلیملی" میگویند. "چل سرو" یا فال چهل سرود آیین دیگر چله در لرستان است. یکی از باشندگان(حاضران) دستگرد(تسبیح) میاندازد و هر یک از مهمانان چامهای به گویش بومی میگویند و چهلمین چکامه، پاسخ به مراد فالگیرنده است.
❤️ در برخی شهرهای استان خراسان، هندوانهی یلدا را در میانهی مهمانی و برابر دیدگان مهمانان میبُرند و اگر هندوانه رسیده، سرخ و خوشمزه باشد، نشانه این است که هر کس آرزویی دارد، به آرزویش میرسد.
در آیینی دیگر، با تاریکی هوا کسانی با کَپچه(ملاقه) به در خانهها میزنند تا آجیل و شیرینی بگیرند. در گذشته در قوچان توپ هفتلایهای از پشم گوسپند، شتر و بز میساختند و در شب چله آنها را در میان آتش میانداختند. سپس با دست آن را بیرون میکشیدند و هفت بار به بیرون از آتش پرتاب میکردند تا با این کار به زمستان بگویند که از برف و سرما ترسی ندارند.
❤️ در آذربادگان(آذربایجان)، یک ماهی بزرگ آراسته به خانهی نواَروسان میفرستند و در هگمتانه(همدان)، فال سوزن میگیرند. برای فال سوزن همه دور تا دور خانه مینشینند و یکی از بزرگان پیاپی چامه(شعر) میخواند و مهمانان نیز دَهنادین(به ترتیب) کنار هم نشستهاند. چامهی نخست فال نخستین کسی است که گرد خانه نشسته و چامه دوم، فال دومین تن است تا به شمار باشندگان چامه خوانده شود. در این میان دختر کوچکی به یک پارچهِ آب ندیده و نبُریده سوزن میزند.
🌹 در "چهارمحال و بختیاری"، خوردن کدو، کنجد، ماست، نان و پنیر در شب چله را مایهی فراوانی میدانند. پختن آش "کاکولی" و آش کشک که در آن کدوتنبل میریزند، آبپز کردن کدوتنبل که نماد خورشید است و پختن نان "گرده" در این استان رواگدار(رایج) است.
❤️ در استان خوزستان، برای اینکه تاریکی شب را با زایش خورشید پیوند بزنند، هیزم میسوزانند و کنار آن آجیل، انار و آبگوشت میخورند. دو داستان "پیرزن" و "غول بیابانی" که میتواند به خانهها بیاید و همه را با خود ببرد، خوانده میشود. چهارروز مانده به یلدا را چهاروچهار میگویند. در این روز پیرزنی بر بام میرفت و هیزمی را پرتاب میکرد. اگر هیزم در آب میافتاد، نشانه سرمای هوا و اگر در خشکی میافتاد، نشانهی سال گرم بود. همچنین چامهای خوانده میشد که داستان کوه رفتن "احمد و محمد" و گردآوری هیزم بود.
"احمدینمرود/ مَهمَدینم رود/ آتشی بردارم و بندازم دنیا را بزنم تَش"
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12527
t.me/AdabSar/12528
☀️🍉 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش دوم
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
🌹 در خراسان اَواخشتَری(جنوبی) پیش از یلدا چند گوسپند را برای خوراک زمستان پروار میکردند. یکی از این گوسپندان ویژهی خوراک یلدا بود. گوشت آن را ریزریز کرده و در دیگی سرخ میکردند. سپس نانهای بومی خود را در روغن داغ دیگ گوشت چرب میکردند تا نان خوشمزه شود و آن را با گوشت سرخ شده میخوردند. آیین "کف زدن" در این استان بسیار شناخته شده است. ریشهی گیاه چوبک را در آب خیسانده و سپس در تغار سفالی میریزند. جوانان در جایی سرد آن را هم میزنند تا کف کند. کف آماده شده با شیره و شکر آمیخته شده و پس از آراسته شدن با گردو و پسته، از مهمانان پذیرایی میشود. همچنین اندکی از کف را به سر یکدیگر میمالند و شادی میکنند.
❤️ در روستاهای استان البرز نیز همچون لرستان شالی را برای گرفتن آجیل و شیرینی به خانهها آویزان میکردند. این آیین در شب چله برای خواستگاران بیشتر انجام میشد. اگر در کیسه خواستگار توت و شیرینی میگذاشتند، پاسخ دختر آری بود و اگر چیزی در کیسه نمیگذاشتند، پاسخ نه بود. این آیین گاه برای یاری به خانوادههای تنگدست نیز انجام میشد.
🌹 مردم استان کاسپین(قزوین) در شب یلدا با باغلوا(باقلوا)، شیرینی پادرازی، نان چایی، دیماج، قورمهسبزی و قیمهنثار از خود پذیرایی میکردند. به آیین پیشکش بردن برای نواَروس در این استان "کرسیسری" میگفتند. آنان میگفتند اگر ننه سرما در این شب بگرید، باران میبارد، اگر پنبههای دَواج(لحاف) او بیرون بریزد، برف میبارد و اگر گردنبندش پاره شود، تگرگ میآید.
❤️ در آیینهای کهن سیستان و بلوچستان نشانی از انار و آجیل نبود. در این سرزمین، زنان خوراکیهای بومی فراوانی آماده میکردند و از بهترین آرد گندم زمینهای کشاورزی خود شیرینی "چنگالی" میپختند و خوان یلدا نیز دستبافتهی زیبای خودشان بود. خوراکیهای گندم بریان، چولی، شیرنَک، کماچ، قلیفی، تجگی، طیفی، دوشاب، خرمالندو و پودر ستو(آمیخته از گَرد جوی آبدار و بوداده با شکر و نبات) ویژه این آیین در سیستان و بلوچستان بودند. شاهنامهخوانی در دیار رستم هرگز فراموش نمیشود. آنان خود را فرزندان رستم میدانند و گاه بزرگان شاهنامه میخوانند و پسران نمایش رستم و سهراب را بازی میکنند.
🌹 در برخی از شهرها برای فال گرفتن یک کاسه سفالی را پر از آب و دو سوزن را نخ میکردند. نخ سیاه نشانهی مرد و نخ سپید نشانهی زن بود. در شب یلدا جوانان در دل آرزو میکردند و مادربزرگ خانواده در آب پوف(فوت) میکرد. اگر آن دو سوزن به هم نزدیک میشدند، نشانه برآورده شدن آرزوی جوانان دلباخته بود و تا یلدای سال آینده جشن پیوند زناشویی برپا میشد. اگر سوزنها به ته آب میرفتند، مادربزرگ آن را پنهان میکرد و فال دوباره به یلدای سال آینده واگذار میشد.
❤️ در شیراز آش ویژه یلدا میپختند و بزرگان خانواده "واگوشک" یا چیستان میپرسیدند تا جوانان پاسخ را بیابند و پاداش بگیرند. یکی از واگوشکهای نامی و آهنگین شیراز این بود:
"اولم اول پیاز است، دومم اول ساز است، سومم آخر هسته، توی صندوقچهی بسته"؛ سپس مشتی پسته در جیب مهمانان میریختند. پاسخ این واگوشک نیز "پسته" بود.
🌹 اگر در یلدا باران سنگینی میبارید، مادربزرگها آیین "چهلکچلون" را برگزار میکردند. برای این کار، فرزندان و کودکان را گرد هم میآوردند، سوزنی نخ میکردند و چهل توت خشک نیز میآوردند. سپس مادربزرگ "چهلکچل" را یک به یک نام برده و با هر نام یک توت به سوزن میکشید. پس از آن بند کشمش را زیر ناودان میآویختند تا باران بند بیاید و آفتاب دوباره سر بزند.
❤️ در کرمانشاه به نشانهی شیرینکامی کشمشپلو پخته میشود و داستان شیرین و فرهاد و حسین کرد شبستری خوانده میشود. در بوشهر نیز سرچغندر، پشمک، تخممرغ آبپز، نوشیدنی آبچغندر، نوشیدنی لیمو و بهلیمو از خوراکیهای یلدا است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12526
t.me/AdabSar/12528
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش دوم
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
🌹 در خراسان اَواخشتَری(جنوبی) پیش از یلدا چند گوسپند را برای خوراک زمستان پروار میکردند. یکی از این گوسپندان ویژهی خوراک یلدا بود. گوشت آن را ریزریز کرده و در دیگی سرخ میکردند. سپس نانهای بومی خود را در روغن داغ دیگ گوشت چرب میکردند تا نان خوشمزه شود و آن را با گوشت سرخ شده میخوردند. آیین "کف زدن" در این استان بسیار شناخته شده است. ریشهی گیاه چوبک را در آب خیسانده و سپس در تغار سفالی میریزند. جوانان در جایی سرد آن را هم میزنند تا کف کند. کف آماده شده با شیره و شکر آمیخته شده و پس از آراسته شدن با گردو و پسته، از مهمانان پذیرایی میشود. همچنین اندکی از کف را به سر یکدیگر میمالند و شادی میکنند.
❤️ در روستاهای استان البرز نیز همچون لرستان شالی را برای گرفتن آجیل و شیرینی به خانهها آویزان میکردند. این آیین در شب چله برای خواستگاران بیشتر انجام میشد. اگر در کیسه خواستگار توت و شیرینی میگذاشتند، پاسخ دختر آری بود و اگر چیزی در کیسه نمیگذاشتند، پاسخ نه بود. این آیین گاه برای یاری به خانوادههای تنگدست نیز انجام میشد.
🌹 مردم استان کاسپین(قزوین) در شب یلدا با باغلوا(باقلوا)، شیرینی پادرازی، نان چایی، دیماج، قورمهسبزی و قیمهنثار از خود پذیرایی میکردند. به آیین پیشکش بردن برای نواَروس در این استان "کرسیسری" میگفتند. آنان میگفتند اگر ننه سرما در این شب بگرید، باران میبارد، اگر پنبههای دَواج(لحاف) او بیرون بریزد، برف میبارد و اگر گردنبندش پاره شود، تگرگ میآید.
❤️ در آیینهای کهن سیستان و بلوچستان نشانی از انار و آجیل نبود. در این سرزمین، زنان خوراکیهای بومی فراوانی آماده میکردند و از بهترین آرد گندم زمینهای کشاورزی خود شیرینی "چنگالی" میپختند و خوان یلدا نیز دستبافتهی زیبای خودشان بود. خوراکیهای گندم بریان، چولی، شیرنَک، کماچ، قلیفی، تجگی، طیفی، دوشاب، خرمالندو و پودر ستو(آمیخته از گَرد جوی آبدار و بوداده با شکر و نبات) ویژه این آیین در سیستان و بلوچستان بودند. شاهنامهخوانی در دیار رستم هرگز فراموش نمیشود. آنان خود را فرزندان رستم میدانند و گاه بزرگان شاهنامه میخوانند و پسران نمایش رستم و سهراب را بازی میکنند.
🌹 در برخی از شهرها برای فال گرفتن یک کاسه سفالی را پر از آب و دو سوزن را نخ میکردند. نخ سیاه نشانهی مرد و نخ سپید نشانهی زن بود. در شب یلدا جوانان در دل آرزو میکردند و مادربزرگ خانواده در آب پوف(فوت) میکرد. اگر آن دو سوزن به هم نزدیک میشدند، نشانه برآورده شدن آرزوی جوانان دلباخته بود و تا یلدای سال آینده جشن پیوند زناشویی برپا میشد. اگر سوزنها به ته آب میرفتند، مادربزرگ آن را پنهان میکرد و فال دوباره به یلدای سال آینده واگذار میشد.
❤️ در شیراز آش ویژه یلدا میپختند و بزرگان خانواده "واگوشک" یا چیستان میپرسیدند تا جوانان پاسخ را بیابند و پاداش بگیرند. یکی از واگوشکهای نامی و آهنگین شیراز این بود:
"اولم اول پیاز است، دومم اول ساز است، سومم آخر هسته، توی صندوقچهی بسته"؛ سپس مشتی پسته در جیب مهمانان میریختند. پاسخ این واگوشک نیز "پسته" بود.
🌹 اگر در یلدا باران سنگینی میبارید، مادربزرگها آیین "چهلکچلون" را برگزار میکردند. برای این کار، فرزندان و کودکان را گرد هم میآوردند، سوزنی نخ میکردند و چهل توت خشک نیز میآوردند. سپس مادربزرگ "چهلکچل" را یک به یک نام برده و با هر نام یک توت به سوزن میکشید. پس از آن بند کشمش را زیر ناودان میآویختند تا باران بند بیاید و آفتاب دوباره سر بزند.
❤️ در کرمانشاه به نشانهی شیرینکامی کشمشپلو پخته میشود و داستان شیرین و فرهاد و حسین کرد شبستری خوانده میشود. در بوشهر نیز سرچغندر، پشمک، تخممرغ آبپز، نوشیدنی آبچغندر، نوشیدنی لیمو و بهلیمو از خوراکیهای یلدا است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12526
t.me/AdabSar/12528
☀️🍉 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش سوم و پایانی
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
🌹 شب یلدا در مازندران "چلهشو" خوانده میشود. به شب نخست چهل شب نیز "گتچله" میگویند. در این شب، زنان خانه از بامداد خانه را برای مهمانی آماده میکنند. شب چله در کنار خشکبار، برخی میوههای بومی مانند "کِنِس" برای دور کردن سرمای زمستان خورده میشود. "پشتزیک" از شیرینیهای خوشمزه و دارای کنجد و شکر است. در این شب دختران دمبخت با پوشاندن چهرهی خود از هفت خانه چیزی میگیرند اگر کسی آنان را نشناخت، به آرزوی خود میرسند. پیران باور دارند که در این شب زمین دَمِش(نفس) میکشد و از این پس، روزها به اندازهی یک جو بلند و شبها کوتاه میشود. آنان به باور اینکه بخشش در این شب مایهی فراوانی میشود، به کسی که ناشناخته به در خانهشان میآید، چهرهی خود را سیاه کرده یا پوشانده است و او را "آل" مینامند، خوراک و ابزار میدهند تا به دست نیازمندان برسد.
❤️ در اردبیل، مردم به چله بزرگ سوگند میدادند که زمستان را سخت نگیرد و گندم برشته(قورقا) و آجیل میخوردند. در اسپادانا(اصفهان) نیز دو شب را به نام یلدا جشن میگرفتند. یک شب چلهزری(مادینه) و یک شب نیز عموچله(نر) نام داشت. کرمانیها باور داشتند که در یلدا "قارون" با پوشش هیزمشکن و با پشتهای از هیزم به خانه نیازمندان میرود و به آنان هیزم میدهد و هیزمها به زر(طلا)، دگردیسی مییابند. برای همین مردم به امید رسیدن "قارون" چله مینشستند.
🌹 در روستاهای الموت، مردم کنار مزار درگذشتگان میرفتند و کَندیل(شمع) میافروختند. در تبریز "عاشیق"ها میخواندند و مردم پوست میوهی شب یلدا را در آب روان میریختند تا مایهی فراوانی شود. مردم شاهرود نیز بر این باور بودند که اگر کسی در شب یلدا هندوانه نخورد، شپش به جانش میافتد. در اراک، یلدا در سه شب با نامهای چله بزرگ، چله میانی و چلهی کوچک برگزار میشد.
❤️ "آوکونوس"(آب ازگیل) و ازگیل، خوراک یلدا در گیلان است. برای فراهم کردن آن در پاییز ازگیل را در کوزه میریزند و کمی آب و نمک میافزایند. پس از چندی خوراک خوشمزه آوکونوس برای یلدا آماده میشود. در خراسان اَپاختَری(شمالی) اگر در شب یلدا برف ببارد، "برفشیره" میخورند و اَفروشِه غلغلی(حلوا قلقلی) از گردو، بادام، سنجد و شیره انگور درست میکنند. پیشکش کردن پشمک برای همانندیاش با برف در این استان رواگمند(رایج) است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12526
t.me/AdabSar/12527
☀️🍉 @AdabSar
همهجای ایران سرای من است
ویژگی یلدا در جایجای ایران - بخش سوم و پایانی
بسیاری از آیینهای #یلدا همچون گرد هم آمدن خانوادهها، خوراکیهای این شب، چکامهخوانی و داستانگویی بزرگان، فال گرفتن، حافظ و شاهنامهخوانی، پیشکش بردن برای نواَروسان(عروسان) و بسیاری دیگر، در میان همهی تیرهها و استانهای ایران یکسان است. در این یادداشتها کوشیدیم برخی از آیینهای ویژهی هر تیره و استان را تا جایی که میتوانیم، بشناسیم. اگر از شهر و روستایی نام برده نشده، برای دشواری در گردآوری دادههای گواهمند است.
🌹 شب یلدا در مازندران "چلهشو" خوانده میشود. به شب نخست چهل شب نیز "گتچله" میگویند. در این شب، زنان خانه از بامداد خانه را برای مهمانی آماده میکنند. شب چله در کنار خشکبار، برخی میوههای بومی مانند "کِنِس" برای دور کردن سرمای زمستان خورده میشود. "پشتزیک" از شیرینیهای خوشمزه و دارای کنجد و شکر است. در این شب دختران دمبخت با پوشاندن چهرهی خود از هفت خانه چیزی میگیرند اگر کسی آنان را نشناخت، به آرزوی خود میرسند. پیران باور دارند که در این شب زمین دَمِش(نفس) میکشد و از این پس، روزها به اندازهی یک جو بلند و شبها کوتاه میشود. آنان به باور اینکه بخشش در این شب مایهی فراوانی میشود، به کسی که ناشناخته به در خانهشان میآید، چهرهی خود را سیاه کرده یا پوشانده است و او را "آل" مینامند، خوراک و ابزار میدهند تا به دست نیازمندان برسد.
❤️ در اردبیل، مردم به چله بزرگ سوگند میدادند که زمستان را سخت نگیرد و گندم برشته(قورقا) و آجیل میخوردند. در اسپادانا(اصفهان) نیز دو شب را به نام یلدا جشن میگرفتند. یک شب چلهزری(مادینه) و یک شب نیز عموچله(نر) نام داشت. کرمانیها باور داشتند که در یلدا "قارون" با پوشش هیزمشکن و با پشتهای از هیزم به خانه نیازمندان میرود و به آنان هیزم میدهد و هیزمها به زر(طلا)، دگردیسی مییابند. برای همین مردم به امید رسیدن "قارون" چله مینشستند.
🌹 در روستاهای الموت، مردم کنار مزار درگذشتگان میرفتند و کَندیل(شمع) میافروختند. در تبریز "عاشیق"ها میخواندند و مردم پوست میوهی شب یلدا را در آب روان میریختند تا مایهی فراوانی شود. مردم شاهرود نیز بر این باور بودند که اگر کسی در شب یلدا هندوانه نخورد، شپش به جانش میافتد. در اراک، یلدا در سه شب با نامهای چله بزرگ، چله میانی و چلهی کوچک برگزار میشد.
❤️ "آوکونوس"(آب ازگیل) و ازگیل، خوراک یلدا در گیلان است. برای فراهم کردن آن در پاییز ازگیل را در کوزه میریزند و کمی آب و نمک میافزایند. پس از چندی خوراک خوشمزه آوکونوس برای یلدا آماده میشود. در خراسان اَپاختَری(شمالی) اگر در شب یلدا برف ببارد، "برفشیره" میخورند و اَفروشِه غلغلی(حلوا قلقلی) از گردو، بادام، سنجد و شیره انگور درست میکنند. پیشکش کردن پشمک برای همانندیاش با برف در این استان رواگمند(رایج) است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/12526
t.me/AdabSar/12527
☀️🍉 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
☀️🌾 @AdabSar
☀️یکم خورماه، روز آشتی و برابری☀️
شب اورمزد آمد و ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می!
#فردوسی
🌤☀️ آغازین روز ماه دی، روز زایش مهر، برآمدن دوبارهی خورشید و بلند شدن روزها پس از شب چله، "اورمزد روز"، "خورروز" و "خرمروز" نامیده میشد و آغازگر جشنهای #دیگان بود. اورمزدروز، نخستین روز هر ماه گاهشماری باستانی ایران و به چم(معنی) روز خدا بود. ماه دی را نیز "خورماه" مینامیدند. "دی" یا "دا" نیز به چمار(معنی) آفریدگار است و این نامگذاری در پیوند با باور به روز خورشید و زایش مهر است. در زبان اوستایی، واژهی "دی" از "دا" به چم دادن، ساختن و آفریدن و نام دادار و آفریدگار است که در نامههای اوستایی بهجای واژهی اهورامزدا بهکار میرفت. بر پایهی برخی گمانزدها، در سالهای ۳۶۲ تا ۴۴۰ خورشیدی به ماه دی "خورماه" میگفتند. همچنین گفته میشود در روزگار ساسانیان، خرمدینان روز نخست دی را خرمروز نامیده بودند.
🏳️👫 "خورروز" از "خورماه"(یکم دی)، روز برابری آدمیان بود. در اين روز شاهان و دیگر مردم پوشاک سپید و ساده میپوشيدند تا با یکدیگر يکسان باشند. شاهان با مردم دیدار و گفتگو میکردند و در بیابان بر یک خوان با مردم خوراک میخوردند. در این روز کسی به دیگری دستور نمیداد و کارها خودخواسته (داوطلبانه) انجام میشد.
در "خورروز" جنگ، دشمنی و کشتار جانواران ناپسند بود. دشمنان ايران نیز این را میدانستند و در این روز آتشبس میشد و گاهی همين آتشبس کوتاه به آشتی پایدار میانجاميد.
🌾"خرمروز" به شَوَند(دلیل) همنامی روز با ماه که نام خداوند نیز بود، در ایران باستان جشن گرفته میشد و روزی بود که خورشید باز هم به جهان زندگی میبخشید.
پارسیان این روز را گرامی داشته و آنرا "دیدادار" جشن مینامیدند. همچنین باور داشتند که روز نخست دی، روز زایش دوبارهی خورشید است و زندگی روستاییان نیز روشنی تازه مییابد. ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین آیینها و جشنها بود.
🌲در این روز ایرانیان در برابر درخت سرو میايستادند و پیمان میبستند كه تا سال پسین یک نهال سرو ديگر بکارند و اینگونه دلگرم به آیندهای روشن میشدند.
سرو در فرهنگ آریایی نماد ایستادگیست. پس از تازشهای پیدرپی به خاک و #فرهنگ_ایران، سرو در هنر و نمادهای ایرانی اندکی خم شد، ولی نشکست.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
______________________
📚 برگرفته از:
- "شب یلدا و جهان ایرانی"، یادداشت #محمود_معتقدی
- سخرانیهای #فریدون_جنیدی و #میرجلال_الدین_کزازی در همایش "کاوشی در شب چله"
- "بدانیم و سربلند باشیم"، #منوچهر_منوچهرپور
goo.gl/iZQY6v
@AdabSar
☀️🌱🌾🌻
☀️یکم خورماه، روز آشتی و برابری☀️
شب اورمزد آمد و ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می!
#فردوسی
🌤☀️ آغازین روز ماه دی، روز زایش مهر، برآمدن دوبارهی خورشید و بلند شدن روزها پس از شب چله، "اورمزد روز"، "خورروز" و "خرمروز" نامیده میشد و آغازگر جشنهای #دیگان بود. اورمزدروز، نخستین روز هر ماه گاهشماری باستانی ایران و به چم(معنی) روز خدا بود. ماه دی را نیز "خورماه" مینامیدند. "دی" یا "دا" نیز به چمار(معنی) آفریدگار است و این نامگذاری در پیوند با باور به روز خورشید و زایش مهر است. در زبان اوستایی، واژهی "دی" از "دا" به چم دادن، ساختن و آفریدن و نام دادار و آفریدگار است که در نامههای اوستایی بهجای واژهی اهورامزدا بهکار میرفت. بر پایهی برخی گمانزدها، در سالهای ۳۶۲ تا ۴۴۰ خورشیدی به ماه دی "خورماه" میگفتند. همچنین گفته میشود در روزگار ساسانیان، خرمدینان روز نخست دی را خرمروز نامیده بودند.
🏳️👫 "خورروز" از "خورماه"(یکم دی)، روز برابری آدمیان بود. در اين روز شاهان و دیگر مردم پوشاک سپید و ساده میپوشيدند تا با یکدیگر يکسان باشند. شاهان با مردم دیدار و گفتگو میکردند و در بیابان بر یک خوان با مردم خوراک میخوردند. در این روز کسی به دیگری دستور نمیداد و کارها خودخواسته (داوطلبانه) انجام میشد.
در "خورروز" جنگ، دشمنی و کشتار جانواران ناپسند بود. دشمنان ايران نیز این را میدانستند و در این روز آتشبس میشد و گاهی همين آتشبس کوتاه به آشتی پایدار میانجاميد.
🌾"خرمروز" به شَوَند(دلیل) همنامی روز با ماه که نام خداوند نیز بود، در ایران باستان جشن گرفته میشد و روزی بود که خورشید باز هم به جهان زندگی میبخشید.
پارسیان این روز را گرامی داشته و آنرا "دیدادار" جشن مینامیدند. همچنین باور داشتند که روز نخست دی، روز زایش دوبارهی خورشید است و زندگی روستاییان نیز روشنی تازه مییابد. ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین آیینها و جشنها بود.
🌲در این روز ایرانیان در برابر درخت سرو میايستادند و پیمان میبستند كه تا سال پسین یک نهال سرو ديگر بکارند و اینگونه دلگرم به آیندهای روشن میشدند.
سرو در فرهنگ آریایی نماد ایستادگیست. پس از تازشهای پیدرپی به خاک و #فرهنگ_ایران، سرو در هنر و نمادهای ایرانی اندکی خم شد، ولی نشکست.
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
______________________
📚 برگرفته از:
- "شب یلدا و جهان ایرانی"، یادداشت #محمود_معتقدی
- سخرانیهای #فریدون_جنیدی و #میرجلال_الدین_کزازی در همایش "کاوشی در شب چله"
- "بدانیم و سربلند باشیم"، #منوچهر_منوچهرپور
goo.gl/iZQY6v
@AdabSar
☀️🌱🌾🌻