Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سیامک نادری، از زندانیان دهه شصت و از شاهدان اصلی دادگاه حمید نوری، در این ویدیو که بخشی از گفتگو با آقای نجات بهرامی است، از بخشی از جنایات ناصریان (یا همان محمد مقیسه) میگوید. (ناصریان نام مستعار مقیسه در دهه شصت بود)
او تعریف میکند که مقیسه میگفت «خودم از طنابتان آویزان میشوم» یعنی اگر کسی روی دار سخت جان میدهد، به او آویزان میشد تا او سریعتر جان بدهد.
او همچنین شرح میدهد که مقیسه در قتل زنی که تازه زایمان کرده بود نقش داشت و نوزاد شیرخواره را از مادر گرفتند و مادر را کشتند.
ویدیو از نجات بهرامی
#محمد_مقیسه #ناصریان #حمید_نوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او تعریف میکند که مقیسه میگفت «خودم از طنابتان آویزان میشوم» یعنی اگر کسی روی دار سخت جان میدهد، به او آویزان میشد تا او سریعتر جان بدهد.
او همچنین شرح میدهد که مقیسه در قتل زنی که تازه زایمان کرده بود نقش داشت و نوزاد شیرخواره را از مادر گرفتند و مادر را کشتند.
ویدیو از نجات بهرامی
#محمد_مقیسه #ناصریان #حمید_نوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
گزارش سالانه سازمان «درهای باز» ایران را بهعنوان نهمین کشور مسیحیتستیز جهان معرفی کرده است.
به گزارش"سازمان ماده ۱۸"، این گزارش نشان میدهد که مسیحیان ایران با سرکوبهای گستردهای مواجهاند، از جمله بازداشتهای دستهجمعی، توقیف اموال مذهبی و محدودیتهای شدید قانونی. در حوالی کریسمس ۲۰۲۳، دستکم ۴۶ مسیحی بازداشت شدهاند و بسیاری با احکام سنگین زندان مواجه شدهاند. قوانین جزایی مانند مواد ۴۹۹ و ۵۰۰ علیه نوکیشان مسیحی استفاده میشود.
سازمان ملل نیز از ایران خواسته است تا تبعیضهای مذهبی را رفع کند. بر اساس گزارش، تعداد محکومان مسیحی افزایش یافته است. در حالی که برخی آزاد شدهاند، اما تبرئه نشده و تحت فشارهای امنیتی قرار دارند.
کره شمالی مانند سال گذشته در صدر جدول قرار دارد و کشورهای سومالی، یمن و لیبی در ردههای بعدی جای گرفتهاند.
در این گزارش امده که اقلیتهای مسیحی رسمی مانند ارمنیها و آشوریها نیز با محدودیتهای زیادی مواجهاند.
این سازمان تأکید کرده است که ایران تعهدات بینالمللی خود در زمینه آزادی دینی را نقض میکند.
#مسیحیت_ستیزی #دیگری_ستیزی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
گزارش سالانه سازمان «درهای باز» ایران را بهعنوان نهمین کشور مسیحیتستیز جهان معرفی کرده است.
به گزارش"سازمان ماده ۱۸"، این گزارش نشان میدهد که مسیحیان ایران با سرکوبهای گستردهای مواجهاند، از جمله بازداشتهای دستهجمعی، توقیف اموال مذهبی و محدودیتهای شدید قانونی. در حوالی کریسمس ۲۰۲۳، دستکم ۴۶ مسیحی بازداشت شدهاند و بسیاری با احکام سنگین زندان مواجه شدهاند. قوانین جزایی مانند مواد ۴۹۹ و ۵۰۰ علیه نوکیشان مسیحی استفاده میشود.
سازمان ملل نیز از ایران خواسته است تا تبعیضهای مذهبی را رفع کند. بر اساس گزارش، تعداد محکومان مسیحی افزایش یافته است. در حالی که برخی آزاد شدهاند، اما تبرئه نشده و تحت فشارهای امنیتی قرار دارند.
کره شمالی مانند سال گذشته در صدر جدول قرار دارد و کشورهای سومالی، یمن و لیبی در ردههای بعدی جای گرفتهاند.
در این گزارش امده که اقلیتهای مسیحی رسمی مانند ارمنیها و آشوریها نیز با محدودیتهای زیادی مواجهاند.
این سازمان تأکید کرده است که ایران تعهدات بینالمللی خود در زمینه آزادی دینی را نقض میکند.
#مسیحیت_ستیزی #دیگری_ستیزی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دمید خندهٔ شادی به صبحگاه امید
به گوش شبزدگان مژدهٔ وصال رسید
شب سیاه کلاغان گذشت و نور آمد
عقابِِ مانده به بند از میان دام پرید
به بام ملت آزاده پرچم شادی
به اهتزاز درآمد در این طلوع سپید
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند*
همای اوج سعادت٭، دوباره بال کشید
دوباره میرسد از راه روز شادی ما
که میگریزد از این خاکِ پاک، دیو پلید
دوباره خندهٔ مستی، دوباره رقص غرور
دوباره میدمد از آسمانمان خورشید
دوباره دست خداوند میشود مرهم
به سینههای عزیزی که داغ یاران دید
علی رضا جعفری(آزادی)
٭رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند (حافظ)
٭همای اوج سعادت به دام ما افتد (حافظ)
ـ یکی از مخاطبان توانا نوشت، من اگر جای مسئولان جمهوری اسلامی بودم، هر چه زودتر از سمت خودم کنارهگیری میکردم و از مردم ایران بابت همکاری با این رژیم جنایتکار عذرخواهی میکردم. چرا که هم بعد از کشته شدن ابراهیم رئیسی و هم بعد از کشته شدن دو قاضی بدنام، دیدن این موج خوشحالی مردم، مرا به فکر فرو میبرد و نسبت به عاقبت خودم میاندیشیدم. این دو نفر حیف شد که اینجوری کشته شدند، چون فرصت دادخواهی و کشف بسیاری از حقایق از دست رفت،...
نظر شما چیست؟
#اینهمه_سال_جنایت #محمد_مقیسه #علی_رازینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گوش شبزدگان مژدهٔ وصال رسید
شب سیاه کلاغان گذشت و نور آمد
عقابِِ مانده به بند از میان دام پرید
به بام ملت آزاده پرچم شادی
به اهتزاز درآمد در این طلوع سپید
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند*
همای اوج سعادت٭، دوباره بال کشید
دوباره میرسد از راه روز شادی ما
که میگریزد از این خاکِ پاک، دیو پلید
دوباره خندهٔ مستی، دوباره رقص غرور
دوباره میدمد از آسمانمان خورشید
دوباره دست خداوند میشود مرهم
به سینههای عزیزی که داغ یاران دید
علی رضا جعفری(آزادی)
٭رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند (حافظ)
٭همای اوج سعادت به دام ما افتد (حافظ)
ـ یکی از مخاطبان توانا نوشت، من اگر جای مسئولان جمهوری اسلامی بودم، هر چه زودتر از سمت خودم کنارهگیری میکردم و از مردم ایران بابت همکاری با این رژیم جنایتکار عذرخواهی میکردم. چرا که هم بعد از کشته شدن ابراهیم رئیسی و هم بعد از کشته شدن دو قاضی بدنام، دیدن این موج خوشحالی مردم، مرا به فکر فرو میبرد و نسبت به عاقبت خودم میاندیشیدم. این دو نفر حیف شد که اینجوری کشته شدند، چون فرصت دادخواهی و کشف بسیاری از حقایق از دست رفت،...
نظر شما چیست؟
#اینهمه_سال_جنایت #محمد_مقیسه #علی_رازینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارشی از جابجایی زندانیان قزلحصار و واگذاری واحد چهار این زندان به ندامتگاه کرج
«استاندار کرج و مدیرکل سازمان زندانهای کرج (اصغر فتحی) زندانیان قزلحصار را به خاک سیاه نشاندند»
احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار
از چند روز گذشته، روند جابجایی و انتقال زندانیان واحد چهار قزلحصار به سایر واحدها و واگذاری این واحد به ندامتگاه مرکزی کرج آغاز شده است. جابجایی زندانیان بیپناه قزلحصار، تحت فشار و اعمال نفوذ مدیرکل زندانهای کرج، با انتقال حدود ۹۷۰ زندانی برای رسیدن به همان سرانه "نیم متر مربع" فضای لازم برای هر زندانی آغاز شد.
یک ماه پیش، با انجام تعمیرات ضروری در سالنهای [۲۲-الف و ب] واحد چهار قزلحصار، که هزینهای حدود ۲۰۰ میلیون تومان داشت و تماماً از جیب خود زندانیان تأمین شده بود، زمینهسازی برای این جابجایی صورت گرفت. پس از پایان تعمیرات، زندانیان با صدور یک دستور فوری مجبور به جمعآوری لباسها و وسایل خود شدند. این زندانیان به واحدهای دیگر قزلحصار منتقل شدند، جایی که زندانیان حاضر نیز با کمبود شدید فضا و امکانات اولیه دستوپنجه نرم میکنند.
این جابجایی زندانیان را در شرایطی قرار داد که در فضایی بسیار محدودتر از قبل تلنبار شوند. در این میان، انتقال وسایل شخصی زندانیان نیز ممنوع اعلام شد و وسایل آنان در سالنها باقی ماند.
در این جابجایی ضربتی، که هدف اصلی آن همچنان نامشخص است، زندانیان بدون وسایل شخصی جابجا شدند. تنها در دو سالن بند ۲۲، وسایلی به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیون تومان شامل ۲۴ یخچال، ۱۵ تلویزیون، ۱۲ کولر، حدود ۳۵ فرش و حجم زیادی از وسایل شخصی دیگر باقی ماند. این وسایل، که مانند خرابههای جنگی رها شده بودند، بهاصطلاح "ملّاخور" شد و به هزینههای ناترازی بودجه استانداری و مدیریت زندانهای کرج اختصاص یافت.
این زندانیان، که بسیاری از آنها بهخاطر جرایم خُرد مواد مخدر بازداشت شدهاند، اکنون حتی از حداقل امکاناتی نظیر جایی برای خوابیدن، لباسی برای پوشیدن و فضایی برای نفس کشیدن نیز محروم هستند.
در همین حال، احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار به مکان نامعلوم وجود دارد. این زندانیان طی ۱۸ ماه گذشته تاکنون سه بار از زندان گوهردشت به اوین، از اوین به بند امن قزلحصار و از بند امن به واحد ۴ قزلحصار تبعید و منتقل شدهاند و وسایل آنان در هر جابجایی به غارت رفته است.
به نظر میرسد برای استاندار کرج و مدیرکل زندانها، این وضعیت اهمیتی ندارد؛ چراکه حقوق انسانی زندانیان بهوضوح نادیده گرفته میشود. این افراد نهتنها به این حقوق اعتقادی ندارند، بلکه با سوءاستفاده از شرایط زندانیان، به دنبال منافع شخصی و مالی خود هستند.
#زندان_قزلحصار #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«استاندار کرج و مدیرکل سازمان زندانهای کرج (اصغر فتحی) زندانیان قزلحصار را به خاک سیاه نشاندند»
احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار
از چند روز گذشته، روند جابجایی و انتقال زندانیان واحد چهار قزلحصار به سایر واحدها و واگذاری این واحد به ندامتگاه مرکزی کرج آغاز شده است. جابجایی زندانیان بیپناه قزلحصار، تحت فشار و اعمال نفوذ مدیرکل زندانهای کرج، با انتقال حدود ۹۷۰ زندانی برای رسیدن به همان سرانه "نیم متر مربع" فضای لازم برای هر زندانی آغاز شد.
یک ماه پیش، با انجام تعمیرات ضروری در سالنهای [۲۲-الف و ب] واحد چهار قزلحصار، که هزینهای حدود ۲۰۰ میلیون تومان داشت و تماماً از جیب خود زندانیان تأمین شده بود، زمینهسازی برای این جابجایی صورت گرفت. پس از پایان تعمیرات، زندانیان با صدور یک دستور فوری مجبور به جمعآوری لباسها و وسایل خود شدند. این زندانیان به واحدهای دیگر قزلحصار منتقل شدند، جایی که زندانیان حاضر نیز با کمبود شدید فضا و امکانات اولیه دستوپنجه نرم میکنند.
این جابجایی زندانیان را در شرایطی قرار داد که در فضایی بسیار محدودتر از قبل تلنبار شوند. در این میان، انتقال وسایل شخصی زندانیان نیز ممنوع اعلام شد و وسایل آنان در سالنها باقی ماند.
در این جابجایی ضربتی، که هدف اصلی آن همچنان نامشخص است، زندانیان بدون وسایل شخصی جابجا شدند. تنها در دو سالن بند ۲۲، وسایلی به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیون تومان شامل ۲۴ یخچال، ۱۵ تلویزیون، ۱۲ کولر، حدود ۳۵ فرش و حجم زیادی از وسایل شخصی دیگر باقی ماند. این وسایل، که مانند خرابههای جنگی رها شده بودند، بهاصطلاح "ملّاخور" شد و به هزینههای ناترازی بودجه استانداری و مدیریت زندانهای کرج اختصاص یافت.
این زندانیان، که بسیاری از آنها بهخاطر جرایم خُرد مواد مخدر بازداشت شدهاند، اکنون حتی از حداقل امکاناتی نظیر جایی برای خوابیدن، لباسی برای پوشیدن و فضایی برای نفس کشیدن نیز محروم هستند.
در همین حال، احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار به مکان نامعلوم وجود دارد. این زندانیان طی ۱۸ ماه گذشته تاکنون سه بار از زندان گوهردشت به اوین، از اوین به بند امن قزلحصار و از بند امن به واحد ۴ قزلحصار تبعید و منتقل شدهاند و وسایل آنان در هر جابجایی به غارت رفته است.
به نظر میرسد برای استاندار کرج و مدیرکل زندانها، این وضعیت اهمیتی ندارد؛ چراکه حقوق انسانی زندانیان بهوضوح نادیده گرفته میشود. این افراد نهتنها به این حقوق اعتقادی ندارند، بلکه با سوءاستفاده از شرایط زندانیان، به دنبال منافع شخصی و مالی خود هستند.
#زندان_قزلحصار #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
حذف اجبار در دین، یکی از ارکان اساسی رواداری در جوامع سنتی مانند ایران است که میتواند زمینهساز پذیرش ناباورمندان و ایجاد همزیستی مسالمتآمیز شود.
در جامعهای که باورهای مذهبی ریشههای عمیقی در فرهنگ و خانواده دارند، پذیرش آزادی انتخاب در باور میتواند از خانواده آغاز شود.
خانواده بهعنوان نخستین محیط اجتماعی، نقشی کلیدی در شکلگیری نگرشهای افراد نسبت به عقاید مختلف دارد.
آموزش احترام به انتخابهای فردی در محیط خانواده میتواند به فرزندان بیاموزد که باور داشتن یا نداشتن یک اعتقاد مذهبی، امری شخصی و محترم است.
این نگرش نهتنها به کاهش تعارضات درون خانوادگی کمک میکند، بلکه به ایجاد جامعهای متنوع و مبتنی بر رواداری منجر میشود.
از سوی دیگر، حذف اجبار در دین در سطح اجتماعی مستلزم اصلاح نگرشهای سنتی، افزایش آگاهی عمومی و ترویج گفتوگوی باز درباره آزادیهای فردی است.
پذیرش ناباورمندان در چارچوب حقوق شهروندی و انسانی، نهتنها کرامت انسانی را حفظ میکند، بلکه به تقویت همبستگی اجتماعی در جامعهای چندصدایی کمک خواهد کرد.
#رواداری #ناباورمندان #خداناباوران #آتئیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حذف اجبار در دین، یکی از ارکان اساسی رواداری در جوامع سنتی مانند ایران است که میتواند زمینهساز پذیرش ناباورمندان و ایجاد همزیستی مسالمتآمیز شود.
در جامعهای که باورهای مذهبی ریشههای عمیقی در فرهنگ و خانواده دارند، پذیرش آزادی انتخاب در باور میتواند از خانواده آغاز شود.
خانواده بهعنوان نخستین محیط اجتماعی، نقشی کلیدی در شکلگیری نگرشهای افراد نسبت به عقاید مختلف دارد.
آموزش احترام به انتخابهای فردی در محیط خانواده میتواند به فرزندان بیاموزد که باور داشتن یا نداشتن یک اعتقاد مذهبی، امری شخصی و محترم است.
این نگرش نهتنها به کاهش تعارضات درون خانوادگی کمک میکند، بلکه به ایجاد جامعهای متنوع و مبتنی بر رواداری منجر میشود.
از سوی دیگر، حذف اجبار در دین در سطح اجتماعی مستلزم اصلاح نگرشهای سنتی، افزایش آگاهی عمومی و ترویج گفتوگوی باز درباره آزادیهای فردی است.
پذیرش ناباورمندان در چارچوب حقوق شهروندی و انسانی، نهتنها کرامت انسانی را حفظ میکند، بلکه به تقویت همبستگی اجتماعی در جامعهای چندصدایی کمک خواهد کرد.
#رواداری #ناباورمندان #خداناباوران #آتئیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«جمعی از زندانیان بند زنان اوین همزمان با پنجاهودومین هفته از کارزار سهشنبههای نه به اعدام و در حمایت از اعتصاب سراسری مردم کردستان و به نشانه محکوم کردن احکام اعدام صادر شده، سهشنبه دوم بهمن و چهارشنبه سوم بهمن در اعتصاب غذا خواهند بود.»
ـ از توییتر گلرخ ایرایی
#نه_به_اعدام #پخشان_عزيزى #وریشه_مرادی #اعتصاب_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ـ از توییتر گلرخ ایرایی
#نه_به_اعدام #پخشان_عزيزى #وریشه_مرادی #اعتصاب_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا فقیهی، وکیل دادگستری، برای تحمل پنج سال حبس، روانه زندان شد
به گزارش مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، «محمدرضا فقیهی، امروز دوم دی ۱۴۰۳، برای اجرای حکم پنج سال حبس به زندان رفت.»
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، محمدرضا فقیهی، وکیل دادگستری را به دلیل حضور در تجمع صنفی وکلا در مهر ماه ۱۴۰۱ در برابر کانون وکلای مرکز به ۵ سال حبس، ۲ سال محرومیت از اشتغال به وکالت، ۲ سال محرومیت از حضور در احزاب و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد.
چندی پیش محمدرضا فقیهی، در نامهای درباره تجمع صنفی وکلا در ۲۰ مهر ۱۴۰۱ نوشت:
«ما [در ۲۰ مهر ۱۴۰۱] جمع شدیم تا اعلام کنیم پاسخ اعتراض هم وطنانمان، گلوله نیست و جان و حیثیت و بینایی مردم محترم است و احدی حق ندارد از هم میهنانمان سلب حیات و بینایی و حیثیت کند. جمع شدیم تا به حکومت و دستگاه سرکوبش یادآوری کنیم که در هر شرایطی، رعایت مقررات قانون نحوه به کارگیری سلاح الزامی است و نمیتوان بدون نظرداشت ترتیبات آن قانون، به سمت مردم آتش گشود.»
به گفته محمدرضا فقیهی، تجمعی که مبنای صدور حکم مجازات ۵ سال زندان علیه او قرار گرفته «بر مبنای اصل ۲۷ قانون اساسی و ماده ۲۱ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی برگزار گردید و نه توأم با حمل سلاح بود و نه ملازمهای با اخلال به مبانی اسلام داشت و نه مانع رفت و آمد عابران و اتومبیلها شد و نه شعار اهانت آمیزی در آن سر داده شد و عاری از هر گونه جنجال و هیاهو و حرکات غیر متعارف بود و به معنای واقعی کلمه، مسالمت آمیز بود.»
#محمدرضا_فقیهی
#وکلای_درمعرض_خطر #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، «محمدرضا فقیهی، امروز دوم دی ۱۴۰۳، برای اجرای حکم پنج سال حبس به زندان رفت.»
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، محمدرضا فقیهی، وکیل دادگستری را به دلیل حضور در تجمع صنفی وکلا در مهر ماه ۱۴۰۱ در برابر کانون وکلای مرکز به ۵ سال حبس، ۲ سال محرومیت از اشتغال به وکالت، ۲ سال محرومیت از حضور در احزاب و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد.
چندی پیش محمدرضا فقیهی، در نامهای درباره تجمع صنفی وکلا در ۲۰ مهر ۱۴۰۱ نوشت:
«ما [در ۲۰ مهر ۱۴۰۱] جمع شدیم تا اعلام کنیم پاسخ اعتراض هم وطنانمان، گلوله نیست و جان و حیثیت و بینایی مردم محترم است و احدی حق ندارد از هم میهنانمان سلب حیات و بینایی و حیثیت کند. جمع شدیم تا به حکومت و دستگاه سرکوبش یادآوری کنیم که در هر شرایطی، رعایت مقررات قانون نحوه به کارگیری سلاح الزامی است و نمیتوان بدون نظرداشت ترتیبات آن قانون، به سمت مردم آتش گشود.»
به گفته محمدرضا فقیهی، تجمعی که مبنای صدور حکم مجازات ۵ سال زندان علیه او قرار گرفته «بر مبنای اصل ۲۷ قانون اساسی و ماده ۲۱ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی برگزار گردید و نه توأم با حمل سلاح بود و نه ملازمهای با اخلال به مبانی اسلام داشت و نه مانع رفت و آمد عابران و اتومبیلها شد و نه شعار اهانت آمیزی در آن سر داده شد و عاری از هر گونه جنجال و هیاهو و حرکات غیر متعارف بود و به معنای واقعی کلمه، مسالمت آمیز بود.»
#محمدرضا_فقیهی
#وکلای_درمعرض_خطر #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت ژیلا بنییعقوب از هجوم مأموران امنیتی به خانه و تفتیش اموال و ضبط لوازم الکترونیکی و ابلاغ احضاریه
ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار، پژوهشگر و زندانی سیاسی سابق، در رشتهتوییتی، از هجوم مأموران امنیتی به خانهاش، تفتیش منزل، ضبط لوازم شخصی و ابلاغ احضاریه به دادسرا خبر داد:
«بیشتر از ده-دوازده مأمور امنیتی به خانه ما ریختند. گفته بودند که از پست نامه داریم. بهمن که در را باز کرد، متوجه موضوع شد و گفت: "ژیلا خوابه! بذارید بیدارش کنم لباس مناسب بپوشه." اما، همانطور که انتظار میرفت، توجهی نکردند.
صدای بهمن را شنیدم که گفت: "ژیلا جان! پاشو! مأموران اطلاعات اومدند!" از خواب پریدم. نشسته در تخت، گیج و مبهوت مردانی را میدیدم که یکی پس از دیگری وارد خانه میشدند. یک مأمور زن هم کنارم ایستاد تا لباس مناسب بپوشم.
بعد، یک مأمور گفت: "معلومه استرس داری! اگه آدم کاری نکرده باشه که استرس نمیگیره." گفتم: "والا خیلی استرس ندارم! اما اول صبحی وقتی خواب بودم، دوازده-سیزده نفر ریختید اینجا. به نظرتون نباید استرس بگیرم؟"
سعی میکردند با ادب باشند، هرچند آخرش از کوره در رفتند. به نوع برخوردها اعتراض کردم. یکیشان پرسید: "فیلم میبینی؟" تعجب کردم! منظورش از این سؤال چی بود؟ گفتم: "بله!" فکر کردم سؤال بعدی این است که چه فیلمی میبینم! اما گفت: "پس حتماً در فیلمها دیدید که پلیسهای غربی چقدر وحشیانه با مجرمان برخورد میکنند." گفتم: "شما قرار بود الگوی آنها باشید، نه آنها الگوی شما! شما قرار بود امالقرای عالم اسلام باشید، نه آنها. من فقط متهم هستم، نه حتی مجرم."
حتی نمیگویید اتهامم چیست و در این برگهای که به دستم دادید، چیزی در اینباره ننوشتهاید.
خانه را تفتیش کردند. لپتاپها، گوشیها و دیگر وسایل را بردند. بهمن هرچقدر اعتراض کرد که در حکم شما فقط نام ژیلا آمده و حق ندارید لپتاپ و گوشی من را که ابزار کارم است ببرید، فایدهای نداشت.
یکی از مأموران هم گفت: "شما چرا اینقدر به لپتاپ وابسته هستی؟ مگر راننده اسنپ هستی که میگی ابزار کارمه؟!"
ساعت نزدیک یازده صبح بود که یکی از مأموران از پایین آمد بالا و در گوش چند نفر چیزی گفت. بعد که رفتند و خبرها را شنیدم، با خودم گفتم شاید خبر ترورها را به همکارانش داده باشد! البته شاید.
در پایان باید خودم را به یکی از شعب بازپرسی دادسرای اوین معرفی کنم. احتمالاً آن موقع دیگر بگویند اتهامم چیست!»
ـ ژیلا بنییعقوب روزنامهنگار، فعال حقوق بشر و فعال سیاسی ایرانی است. او دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر وبگاه کانون زنان ایرانی است. بنییعقوب در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه شجاعت در روزنامهنگاری شد. ژیلا بنی یعقوب در خرداد ماه ۱۳۸۸دستگیر و در دادگاه به یک سال حبس و سی سال ممنوعیت از روزنامهنگاری محکوم شد.
همسر او بهمن احمدی امویی نیز، از زندانیان سیاسی سابق است.
ژیلا بنی یعقوب، همواره در خصوص زندانیان سیاسی و شرایط زندانها در ایران اطلاعرسانی کرده و کتابی نیز در این خصوص به رشته تحریر در آورده است.
#ژیلا_بنی_یعقوب
#بهمن_احمدی_امویی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار، پژوهشگر و زندانی سیاسی سابق، در رشتهتوییتی، از هجوم مأموران امنیتی به خانهاش، تفتیش منزل، ضبط لوازم شخصی و ابلاغ احضاریه به دادسرا خبر داد:
«بیشتر از ده-دوازده مأمور امنیتی به خانه ما ریختند. گفته بودند که از پست نامه داریم. بهمن که در را باز کرد، متوجه موضوع شد و گفت: "ژیلا خوابه! بذارید بیدارش کنم لباس مناسب بپوشه." اما، همانطور که انتظار میرفت، توجهی نکردند.
صدای بهمن را شنیدم که گفت: "ژیلا جان! پاشو! مأموران اطلاعات اومدند!" از خواب پریدم. نشسته در تخت، گیج و مبهوت مردانی را میدیدم که یکی پس از دیگری وارد خانه میشدند. یک مأمور زن هم کنارم ایستاد تا لباس مناسب بپوشم.
بعد، یک مأمور گفت: "معلومه استرس داری! اگه آدم کاری نکرده باشه که استرس نمیگیره." گفتم: "والا خیلی استرس ندارم! اما اول صبحی وقتی خواب بودم، دوازده-سیزده نفر ریختید اینجا. به نظرتون نباید استرس بگیرم؟"
سعی میکردند با ادب باشند، هرچند آخرش از کوره در رفتند. به نوع برخوردها اعتراض کردم. یکیشان پرسید: "فیلم میبینی؟" تعجب کردم! منظورش از این سؤال چی بود؟ گفتم: "بله!" فکر کردم سؤال بعدی این است که چه فیلمی میبینم! اما گفت: "پس حتماً در فیلمها دیدید که پلیسهای غربی چقدر وحشیانه با مجرمان برخورد میکنند." گفتم: "شما قرار بود الگوی آنها باشید، نه آنها الگوی شما! شما قرار بود امالقرای عالم اسلام باشید، نه آنها. من فقط متهم هستم، نه حتی مجرم."
حتی نمیگویید اتهامم چیست و در این برگهای که به دستم دادید، چیزی در اینباره ننوشتهاید.
خانه را تفتیش کردند. لپتاپها، گوشیها و دیگر وسایل را بردند. بهمن هرچقدر اعتراض کرد که در حکم شما فقط نام ژیلا آمده و حق ندارید لپتاپ و گوشی من را که ابزار کارم است ببرید، فایدهای نداشت.
یکی از مأموران هم گفت: "شما چرا اینقدر به لپتاپ وابسته هستی؟ مگر راننده اسنپ هستی که میگی ابزار کارمه؟!"
ساعت نزدیک یازده صبح بود که یکی از مأموران از پایین آمد بالا و در گوش چند نفر چیزی گفت. بعد که رفتند و خبرها را شنیدم، با خودم گفتم شاید خبر ترورها را به همکارانش داده باشد! البته شاید.
در پایان باید خودم را به یکی از شعب بازپرسی دادسرای اوین معرفی کنم. احتمالاً آن موقع دیگر بگویند اتهامم چیست!»
ـ ژیلا بنییعقوب روزنامهنگار، فعال حقوق بشر و فعال سیاسی ایرانی است. او دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر وبگاه کانون زنان ایرانی است. بنییعقوب در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه شجاعت در روزنامهنگاری شد. ژیلا بنی یعقوب در خرداد ماه ۱۳۸۸دستگیر و در دادگاه به یک سال حبس و سی سال ممنوعیت از روزنامهنگاری محکوم شد.
همسر او بهمن احمدی امویی نیز، از زندانیان سیاسی سابق است.
ژیلا بنی یعقوب، همواره در خصوص زندانیان سیاسی و شرایط زندانها در ایران اطلاعرسانی کرده و کتابی نیز در این خصوص به رشته تحریر در آورده است.
#ژیلا_بنی_یعقوب
#بهمن_احمدی_امویی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریده صلواتی که بینایی هر دو چشمش را در جریان شلیک عامدانه به چشمها در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ از دست داده است، ضمن اعلام حمایت از اعتصاب کردستان در اعتراض به حکم اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی از همه مردم ایران خواست به جنبش ضد اعدام بپیوندند و در سراسر ایران دست به اعتصاب بزنند.
#نه_به_اعدام #وریشه_مرادی #پخشان_عزيزى #فریده_صلواتی #چشم_برای_آزادی #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#نه_به_اعدام #وریشه_مرادی #پخشان_عزيزى #فریده_صلواتی #چشم_برای_آزادی #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
ماسکهای حکومتی آنلاین
جمهوری اسلامی از طریق حسابهای جعلی در شبکههای اجتماعی، تلاش میکند روایتهای موردنظرش یا اطلاعات و گمراهکننده (دیساینفورمیشن) را نشر دهد.
طرح: شاهرخ حیدری
وبسایت تواناتک:
https://tech.tavaana.org/
#کارتون #ارتش_سایبری
@tavaanatech
جمهوری اسلامی از طریق حسابهای جعلی در شبکههای اجتماعی، تلاش میکند روایتهای موردنظرش یا اطلاعات و گمراهکننده (دیساینفورمیشن) را نشر دهد.
طرح: شاهرخ حیدری
وبسایت تواناتک:
https://tech.tavaana.org/
#کارتون #ارتش_سایبری
@tavaanatech
Forwarded from گفتوشنود
در تقویم ایران باستان، هر روز سال یک نامی داشته است و دومین روز هر ماه، «بهمن» نامیده میشده است. بنابراین در ماه بهمن که یازدهمین ماه سال است، دومین روز، نام ماه و نام روز یکی میشود؛ یعنی میشود بهمنروز از ماه بهمن! این روز را جشن میگرفتهاند.
در صفحه انجمن زرتشتیان تهران در مورد این جشن آمده است: «روز دوم بهمنماه به نام بهمن خوانده میشود که مربوط به امشاسوند بهمن است و به مناسبت همنام بودن ماه و روز به بهمنگان و یا بَهْمَنْجَه نامیده میشود. امشاسپند بهمن، بنا به نوشتههای باستان و اوستا، نگهبان چهارپایان سودمند است.»
در قرون اولیه پس از فروپاشی ساسانی که هنوز بسیاری از جشنها و آیینهای ایرانی نزد مردم برگزار میشد و مشهور بود، شاعران هم به جشن بهمن اشارهها میکردند. انوری از جمله سروده است:
«بعدها کز سر عشرت همه روز افکندی / سخن رفتن و نارفتن ما در افواه / اندر آمد ز در حجره من صبحدمی / روز بهمنجنه یعنی دوم بهمنماه »
[ یعنی: صبح دوم بهمن شد و گاه جشن آمد و پیکی از ناحیه شاه، شاعر را دعوت به دربار کرد… ]
ابوریحان بیرونی و علیبن طوسی و چند تن دیگر از نویسندگان ایرانیتبار به این جشن و آیینهایش اشاره کردهاند. ابوریحان در کتاب التفهیم میگوید: در این روز شیر خالص و پاک میخورند و معتقدند که حافظه تقویت میشود و فراموشی میبرد. در خراسان، دانههای روغنی را با گوشت میپزند و با تره میخورند. یکی از کاملترین مقالات در مورد این جشن در دانشنامه جهان اسلام یافتنیست. از جمله در دانشنامه جهان اسلام با تکیه بر منابع آمده است که «بهمن» نام گیاهی بوده و بهمنچنه به معنای روز چیدن این گیاه هم هست که خوردن آن را فرخنده میدانستند. بنابراین، مقارنه سه نام «بهمن»، یکی نام روز، دیگری نام ماه، و دیگری نام گیاه، موجب خجستگی این وقت بوده است. در همین منبع آمده است که ایرانیان تا روزگار مغول این جشن را پاس میداشتهاند.
رنگ سپید و خروس، از دیگر نشانهای این وقت از سال بوده است.
#هویت #آیین #جشن #فستیوال #دین #دین_مزدایی #امشاسپندان
@dialogue1402
در صفحه انجمن زرتشتیان تهران در مورد این جشن آمده است: «روز دوم بهمنماه به نام بهمن خوانده میشود که مربوط به امشاسوند بهمن است و به مناسبت همنام بودن ماه و روز به بهمنگان و یا بَهْمَنْجَه نامیده میشود. امشاسپند بهمن، بنا به نوشتههای باستان و اوستا، نگهبان چهارپایان سودمند است.»
در قرون اولیه پس از فروپاشی ساسانی که هنوز بسیاری از جشنها و آیینهای ایرانی نزد مردم برگزار میشد و مشهور بود، شاعران هم به جشن بهمن اشارهها میکردند. انوری از جمله سروده است:
«بعدها کز سر عشرت همه روز افکندی / سخن رفتن و نارفتن ما در افواه / اندر آمد ز در حجره من صبحدمی / روز بهمنجنه یعنی دوم بهمنماه »
[ یعنی: صبح دوم بهمن شد و گاه جشن آمد و پیکی از ناحیه شاه، شاعر را دعوت به دربار کرد… ]
ابوریحان بیرونی و علیبن طوسی و چند تن دیگر از نویسندگان ایرانیتبار به این جشن و آیینهایش اشاره کردهاند. ابوریحان در کتاب التفهیم میگوید: در این روز شیر خالص و پاک میخورند و معتقدند که حافظه تقویت میشود و فراموشی میبرد. در خراسان، دانههای روغنی را با گوشت میپزند و با تره میخورند. یکی از کاملترین مقالات در مورد این جشن در دانشنامه جهان اسلام یافتنیست. از جمله در دانشنامه جهان اسلام با تکیه بر منابع آمده است که «بهمن» نام گیاهی بوده و بهمنچنه به معنای روز چیدن این گیاه هم هست که خوردن آن را فرخنده میدانستند. بنابراین، مقارنه سه نام «بهمن»، یکی نام روز، دیگری نام ماه، و دیگری نام گیاه، موجب خجستگی این وقت بوده است. در همین منبع آمده است که ایرانیان تا روزگار مغول این جشن را پاس میداشتهاند.
رنگ سپید و خروس، از دیگر نشانهای این وقت از سال بوده است.
#هویت #آیین #جشن #فستیوال #دین #دین_مزدایی #امشاسپندان
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعری از فرهاد حافظی در اعتراض به احکام ناعادلانه صادرهٔ اعدام برای زندانیان سیاسی
شعر و خوانش؛ #فرهاد_حافظی_سمنانی
زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین
تصور کن یه زندونی، پر از درد و پریشونی
جوابش حکمِ اعدامِ، میشه لبریزِ ویرونی
جهان قدِ قدمهاشِ، داره بدجوری می پاشه
توی سلولِ سه در دو، که طول وعرضِ دنیاشِ
پر از تردید و تشویشِ، تو قلبش انگار آتیشِ
با هر صوتِ اذانِ صبح، هزار بار زیر و رو میشه
از این گلدسته ها داره، صدای مرگ می باره
یه زندونی تو سلولش، به فکرِ چوبهٔ دارِ
همش پا میشه...میشینه، هواش بدجوری سنگینِ
سلولِ انفرادیش و، مِثِ طابوت میبینه
دلش تنگِ عزیزاشِ، همش تو فکرِ فردا شه
که بازم فرصتی میشه، یروزی پیششون باشه
شب و روزاش و میشمارِ، شبا تاصبح بیدارِ
یه احساسی بهش میگه، که بغضش رو نِگَهدارِ
غرورت نشکنه پیشِ، سیَه روزانِ بی ریشه
یه امیدی بهش میگه، بزودی شب تموم میشه
تصور کردی دنیاش و، اگه حس کردی درداشو
برای نه به حکمِ مرگ، تو هم کاری بکن... پاشو
سکوتِ تلخت و بشکن، بزن فریاد هم میهن
بگو بسه دیگه اعدام، بگو بسه دیگه کشتن
بنامِ نامی ایران، بنام حضرتِ انسان
برای عشق وآزادی، بشیم همراه و هم پیمان
فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده میشود، شاعر و ترانهسرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم مینوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیعبند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند میخورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم میشود.
از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایراندوستی و مردمدوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/
#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعر و خوانش؛ #فرهاد_حافظی_سمنانی
زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین
تصور کن یه زندونی، پر از درد و پریشونی
جوابش حکمِ اعدامِ، میشه لبریزِ ویرونی
جهان قدِ قدمهاشِ، داره بدجوری می پاشه
توی سلولِ سه در دو، که طول وعرضِ دنیاشِ
پر از تردید و تشویشِ، تو قلبش انگار آتیشِ
با هر صوتِ اذانِ صبح، هزار بار زیر و رو میشه
از این گلدسته ها داره، صدای مرگ می باره
یه زندونی تو سلولش، به فکرِ چوبهٔ دارِ
همش پا میشه...میشینه، هواش بدجوری سنگینِ
سلولِ انفرادیش و، مِثِ طابوت میبینه
دلش تنگِ عزیزاشِ، همش تو فکرِ فردا شه
که بازم فرصتی میشه، یروزی پیششون باشه
شب و روزاش و میشمارِ، شبا تاصبح بیدارِ
یه احساسی بهش میگه، که بغضش رو نِگَهدارِ
غرورت نشکنه پیشِ، سیَه روزانِ بی ریشه
یه امیدی بهش میگه، بزودی شب تموم میشه
تصور کردی دنیاش و، اگه حس کردی درداشو
برای نه به حکمِ مرگ، تو هم کاری بکن... پاشو
سکوتِ تلخت و بشکن، بزن فریاد هم میهن
بگو بسه دیگه اعدام، بگو بسه دیگه کشتن
بنامِ نامی ایران، بنام حضرتِ انسان
برای عشق وآزادی، بشیم همراه و هم پیمان
فرهاد حافظی سمنانی که فرهاد آزرم نیز نامیده میشود، شاعر و ترانهسرا ست او در فضای مجاری در انتقاد از ظلم حکومت به مردم مینوشت که بازداشت و سپس به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. با اتهاماتی که برای نیروهای مبارز تبدیل به یک ترجیعبند تکراری و تلخ شده است؛ – اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور – فعالیت تبلیغی علیه نظام – توهین به رهبری – توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران امروز، هر گونه اقدام و انتقاد که از دید جمهوری اسلامی، نامطلوب قلمداد شود سریعا به امنیت کشور پیوند میخورد. بر این اساس است که هنرمندی چون فرهاد حافظی به «تبانی علیه امنیت کشور» متهم میشود.
از فرهاد حافظی بیشتر بدانید:
فرهاد حافظی؛ حبس به «جرم» ایراندوستی و مردمدوستی
https://tavaana.org/farhad-hafezi/
#فرهاد_حافظی #بیانیه #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ندامنبری، فعال سیاسی و از آسیب دیدەهای انقلاب ژینا،
خواهرزاده جاویدنام پیمان منبری، در این ویدیو حمایتش از اعتصاب سراسری در اعتراض به صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعلام میکند.
#پخشان_عزيزى #وریشه_مرادی #پیمان_منبری #نه_به_اعدام #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهرزاده جاویدنام پیمان منبری، در این ویدیو حمایتش از اعتصاب سراسری در اعتراض به صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعلام میکند.
#پخشان_عزيزى #وریشه_مرادی #پیمان_منبری #نه_به_اعدام #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، پس از کشته شدن قاضی مقیسه متنی در خصوص دادرسیهای ناعادلانه دادگاههای انقلابی و ظلمی که متحمل شده به شرح زیر نوشته است:
چند روز پیش جریان کشتهشدن قاضی محمد مقیسه، بار دیگر تمام خاطرات بازداشتها و دادگاه و ظلمهایی که به من شد را به خاطر آورد و لازم دیدم که برای ثبت در تاریخ این موارد را بنویسم.
در سال ۱۳۹۸، قاضی محمد مقیسه، که به صدور احکام ناعادلانه علیه فعالان حقوق بشر شهرت دارد، تنها به دلیل نوشتن جمله «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، مرا به ۷ سال حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه بخشی از ظلمی بود که جوانیام را در زندان گرفت. در همان سال، پدرم که برای دفاع از من به دادگاه آمده بود، با توهین مقیسه مواجه شد و از دادگاه بیرون انداخته شد. او گفته بود: «پسرت ضد انقلابه، برو بیرون». این برخورد غیرانسانی زخمی عمیق بر روح خانوادهام گذاشت و بخشی از فشارهایی بود که بر ما تحمیل شد.
پس از آزادی کوتاه ۷۵ روزه در بهمن ۱۴۰۱، به دلیل گفتن جمله «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمیخواهیم؟» بار دیگر بازداشت شدم. در ۱۱ اردیبهشت، مأموران اطلاعات سپاه در حضور پدرم مرا با ضربوجرح شدید دستگیر کردند. در نمایشی به نام «جلسه رسیدگی» در شعبه ۲۸ بیدادگاه انقلاب، قاضی محمدرضا عموزاد مرا به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه در تجدیدنظر توسط آخوند حوزان به ۶ سال و ۳ ماه کاهش یافت. پدرم که تاب دیدن این خشونتها و فشارهای روانی ناشی از وضعیت من را نداشت، بیمار شد و در مهرماه همان سال بر اثر ایست قلبی درگذشت. با وجود این فاجعه، رژیم ستمگر حتی اجازه حضور در مراسم خاکسپاری او را نیز به من نداد.
در طول این سالها، بیش از پنج سال از جوانیام را با زندان، تبعید و انفرادی از من گرفتند. یکی از تلخترین تجربیاتم تبعید از زندان اوین به قزلحصار بود. زمانی که به این تبعید اعتراض کردم، به دستور هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، و مدیر داخلی، میثم باقری، به سلول انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدم و سپس سه هفته را در شرایطی سخت درسلول انفرادی موسوم به سوییت ویژه شکنجه آخرین لحظات زندگی زندانیان اعدامی زندان قزلحصار سپری کردم. شبی در آبان ۱۴۰۲، زندانیای را دیدم که صورت خونینش به حلقههای دیوار بسته شده بود. او با دستبند و پابند، زیر پنجره از سرما میلرزید و التماس میکرد، اما مأموران کوچکترین توجهی به او نداشتند. این رفتارهای غیرانسانی هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد.
پدرم زیر خاک آرمیده، اما آمرین این جنایات، از جمله مقامات سپاه پاسداران، هدایتالله فرزادی، محمدرضا عموزاد، آخوند حوزان، و دیگر عوامل سرکوب، هنوز محاکمه نشدهاند. رژیمی که با خشونت، اعدام، زندان و سرکوب، آزادیخواهان را خاموش میکند، هیچ مشروعیتی ندارد و روزی به دست عدالت سپرده خواهد شد. وظیفه انسانی من این است که روشنگری کنم و صدای قربانیان این جنایات باشم. عدالت روزی برقرار خواهد شد و عاملان این ظلمها در برابر نگاه جهانیان محاکمه خواهند شد.
#محمد_مقیسه #رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش جریان کشتهشدن قاضی محمد مقیسه، بار دیگر تمام خاطرات بازداشتها و دادگاه و ظلمهایی که به من شد را به خاطر آورد و لازم دیدم که برای ثبت در تاریخ این موارد را بنویسم.
در سال ۱۳۹۸، قاضی محمد مقیسه، که به صدور احکام ناعادلانه علیه فعالان حقوق بشر شهرت دارد، تنها به دلیل نوشتن جمله «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، مرا به ۷ سال حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه بخشی از ظلمی بود که جوانیام را در زندان گرفت. در همان سال، پدرم که برای دفاع از من به دادگاه آمده بود، با توهین مقیسه مواجه شد و از دادگاه بیرون انداخته شد. او گفته بود: «پسرت ضد انقلابه، برو بیرون». این برخورد غیرانسانی زخمی عمیق بر روح خانوادهام گذاشت و بخشی از فشارهایی بود که بر ما تحمیل شد.
پس از آزادی کوتاه ۷۵ روزه در بهمن ۱۴۰۱، به دلیل گفتن جمله «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمیخواهیم؟» بار دیگر بازداشت شدم. در ۱۱ اردیبهشت، مأموران اطلاعات سپاه در حضور پدرم مرا با ضربوجرح شدید دستگیر کردند. در نمایشی به نام «جلسه رسیدگی» در شعبه ۲۸ بیدادگاه انقلاب، قاضی محمدرضا عموزاد مرا به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه در تجدیدنظر توسط آخوند حوزان به ۶ سال و ۳ ماه کاهش یافت. پدرم که تاب دیدن این خشونتها و فشارهای روانی ناشی از وضعیت من را نداشت، بیمار شد و در مهرماه همان سال بر اثر ایست قلبی درگذشت. با وجود این فاجعه، رژیم ستمگر حتی اجازه حضور در مراسم خاکسپاری او را نیز به من نداد.
در طول این سالها، بیش از پنج سال از جوانیام را با زندان، تبعید و انفرادی از من گرفتند. یکی از تلخترین تجربیاتم تبعید از زندان اوین به قزلحصار بود. زمانی که به این تبعید اعتراض کردم، به دستور هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، و مدیر داخلی، میثم باقری، به سلول انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدم و سپس سه هفته را در شرایطی سخت درسلول انفرادی موسوم به سوییت ویژه شکنجه آخرین لحظات زندگی زندانیان اعدامی زندان قزلحصار سپری کردم. شبی در آبان ۱۴۰۲، زندانیای را دیدم که صورت خونینش به حلقههای دیوار بسته شده بود. او با دستبند و پابند، زیر پنجره از سرما میلرزید و التماس میکرد، اما مأموران کوچکترین توجهی به او نداشتند. این رفتارهای غیرانسانی هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد.
پدرم زیر خاک آرمیده، اما آمرین این جنایات، از جمله مقامات سپاه پاسداران، هدایتالله فرزادی، محمدرضا عموزاد، آخوند حوزان، و دیگر عوامل سرکوب، هنوز محاکمه نشدهاند. رژیمی که با خشونت، اعدام، زندان و سرکوب، آزادیخواهان را خاموش میکند، هیچ مشروعیتی ندارد و روزی به دست عدالت سپرده خواهد شد. وظیفه انسانی من این است که روشنگری کنم و صدای قربانیان این جنایات باشم. عدالت روزی برقرار خواهد شد و عاملان این ظلمها در برابر نگاه جهانیان محاکمه خواهند شد.
#محمد_مقیسه #رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت ارشاد پس از انتشار تصاویر بیحجاب دخترش برکنار شد
سعید اسلام زاده، مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت ارشاد به دلیل عدم رعایت حجاب توسط دخترش و یک خانم دیگر در مراسمی که مسئولیت اجرای آن بر عهده وی بوده، برکنار شد.
بر اساس گزارش روزنامه همشهری، یکی از دلایل برکناری سعید اسلامزاده، انتشار تصویری است که او را همراه با دخترش بدون حجاب نشان میدهد. این تصویر مربوط به شب یلدا و افتتاحیه دوسالانه سرامیک است که او در آن به اجرای برنامه پرداخته و در کنار زنی بدون پوشش شرعی قرار داشته است.
نادره رضایی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از انتصاب خود در ۱۳ آبان ۱۴۰۳ بلافاصله در همان روز سعید اسلامزاده را بهعنوان مسئول روابط عمومی این معاونت منصوب کرده بود.
مردم ایران، حتی مسئولان حکومتی، سالهاست دونوع زیست دارند و مجبورند تظاهر به رعایت و حتی اعتقاد به پوشش مطلوب و ایدئولوژیک حکومت کنند و به محض تخطی از این تظاهر، دچار محرومیت میشوند.
#نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_ححاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سعید اسلام زاده، مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت ارشاد به دلیل عدم رعایت حجاب توسط دخترش و یک خانم دیگر در مراسمی که مسئولیت اجرای آن بر عهده وی بوده، برکنار شد.
بر اساس گزارش روزنامه همشهری، یکی از دلایل برکناری سعید اسلامزاده، انتشار تصویری است که او را همراه با دخترش بدون حجاب نشان میدهد. این تصویر مربوط به شب یلدا و افتتاحیه دوسالانه سرامیک است که او در آن به اجرای برنامه پرداخته و در کنار زنی بدون پوشش شرعی قرار داشته است.
نادره رضایی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از انتصاب خود در ۱۳ آبان ۱۴۰۳ بلافاصله در همان روز سعید اسلامزاده را بهعنوان مسئول روابط عمومی این معاونت منصوب کرده بود.
مردم ایران، حتی مسئولان حکومتی، سالهاست دونوع زیست دارند و مجبورند تظاهر به رعایت و حتی اعتقاد به پوشش مطلوب و ایدئولوژیک حکومت کنند و به محض تخطی از این تظاهر، دچار محرومیت میشوند.
#نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_ححاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ناصر امانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران است و گفتگوی او اخیرا با سایت دیدهبان ایران مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. این عضو شورای شهر در انتقاد از بودجههایی که شهرداری تهران به ریاست زاکانی میگیرد و نحوه مصرف آن، نکات تاسفباری را فاش کرده است.
ناصر امانی از جمله گفته که «شهردای به حساب برخی از اشخاص بدون حساب و کتاب خاصی مبالغی در حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیون تومان واریز کرده است!» اما این قید «بدون حساب و کتاب»، ظاهرا در ارتباط با بودجههای کلانی که برای مساجد میگیرند و یا برای گسترش حضور طلاب در مدارس میگیرند هم صادق است. به عنوان نمونه، امانی میگوید که برای اعضای شورای شهر که این بودجهها را تصویب میکنند روشن نیست که بودجه به کدام مساجد میرسد. او در ارتباط با این نوع سوالات میگوید: «نمیدانیم این سوالاتیست که ما هم داریم. میگویند برخی از مساجد را انتخاب کردیم. سوال ما این است که معیار شما برای انتخاب مساجد چیست؟ چه محورهایی را به بچهها تعلیم میدهید؟ گفتند بچهها را اردوی مشهد هم میبرند. پولها در همین زمینه هزینه میشود اما ما که تایید و مصوبکننده این پولها هستیم از اقدامات آن اطلاعی نداریم!»
از قرار شهرداری تهران در قالب طرحی به نام «شهید آرمان علیوردی» ۴۰۰ میلیارد تومان پول خواسته و در متمم بودجه هم خواهان افزایش ۱۷۰ میلیارد تومانی شده که به گفته امانی ۱۵۰ میلیارد تومان آن مورد موافقت قرار گرفته است. آرمان علیوردی که از نیروهای سرکوب آزادیخواهان و وطندوستان در جریان خیزش بزرگ مهسا بود، بنا به ادعای حکومت اسلامی توسط مردم کشته شده است و اکنون زاکانی به نام او بودجههای کلانی درخواست میکند که برای تصویبکنندگان محل مصرف آنها و شیوه آن معلوم نیست.
امانی میگوید که سقف یک مدرسه در جنوب تهران در حال ریزش بود، زمیناش این قدر چاله داشت که بچهها مکرر زمین میخوردند و مدرسه دستشویی نداشت و فاقد امکانات ورزشی بود. او میپرسد: «اگر چیزی که آنها در این طرح میگویند درست است، چرا سقف مدرسه ما در حال ریزش است؟»
گفتنیست که علیرضا زاکانی، شهردار تهران، از عناصر تندروی حکومت اسلامی، با سوابق عضویت در سپاه و بسیج است. آفتاب یزد گزارش کرده بود که مانند اغلب مقامات حکومت اسلامی، فرزند خود را به اروپا فرستاده است. دختر زاکانی دانشجوی دانشگاه اکول پلیتکنیک فدرال لوزان در سوییس بوده و دخترش (نوه زاکانی) را هم در سوییس به دنیا آورده است.
#حکومت_دینی #اسلام_گرایی #نقد_دین #گفتگو #زاکانی
@dialogue1402
ناصر امانی از جمله گفته که «شهردای به حساب برخی از اشخاص بدون حساب و کتاب خاصی مبالغی در حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیون تومان واریز کرده است!» اما این قید «بدون حساب و کتاب»، ظاهرا در ارتباط با بودجههای کلانی که برای مساجد میگیرند و یا برای گسترش حضور طلاب در مدارس میگیرند هم صادق است. به عنوان نمونه، امانی میگوید که برای اعضای شورای شهر که این بودجهها را تصویب میکنند روشن نیست که بودجه به کدام مساجد میرسد. او در ارتباط با این نوع سوالات میگوید: «نمیدانیم این سوالاتیست که ما هم داریم. میگویند برخی از مساجد را انتخاب کردیم. سوال ما این است که معیار شما برای انتخاب مساجد چیست؟ چه محورهایی را به بچهها تعلیم میدهید؟ گفتند بچهها را اردوی مشهد هم میبرند. پولها در همین زمینه هزینه میشود اما ما که تایید و مصوبکننده این پولها هستیم از اقدامات آن اطلاعی نداریم!»
از قرار شهرداری تهران در قالب طرحی به نام «شهید آرمان علیوردی» ۴۰۰ میلیارد تومان پول خواسته و در متمم بودجه هم خواهان افزایش ۱۷۰ میلیارد تومانی شده که به گفته امانی ۱۵۰ میلیارد تومان آن مورد موافقت قرار گرفته است. آرمان علیوردی که از نیروهای سرکوب آزادیخواهان و وطندوستان در جریان خیزش بزرگ مهسا بود، بنا به ادعای حکومت اسلامی توسط مردم کشته شده است و اکنون زاکانی به نام او بودجههای کلانی درخواست میکند که برای تصویبکنندگان محل مصرف آنها و شیوه آن معلوم نیست.
امانی میگوید که سقف یک مدرسه در جنوب تهران در حال ریزش بود، زمیناش این قدر چاله داشت که بچهها مکرر زمین میخوردند و مدرسه دستشویی نداشت و فاقد امکانات ورزشی بود. او میپرسد: «اگر چیزی که آنها در این طرح میگویند درست است، چرا سقف مدرسه ما در حال ریزش است؟»
گفتنیست که علیرضا زاکانی، شهردار تهران، از عناصر تندروی حکومت اسلامی، با سوابق عضویت در سپاه و بسیج است. آفتاب یزد گزارش کرده بود که مانند اغلب مقامات حکومت اسلامی، فرزند خود را به اروپا فرستاده است. دختر زاکانی دانشجوی دانشگاه اکول پلیتکنیک فدرال لوزان در سوییس بوده و دخترش (نوه زاکانی) را هم در سوییس به دنیا آورده است.
#حکومت_دینی #اسلام_گرایی #نقد_دین #گفتگو #زاکانی
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
نصرتالله امینی در گفتگو با پروژه تاریخ شفاهی که در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۲ انجام شده، به نفوذ اعضای فداییان اسلام در بدنه دستگاه پس از تبعید رضاشاه اشاره میکند. او که در زمان وقوع قتل فجیع احمد کسروی در محوطه دادگستری حضور داشته با نقل خاطرات خود از جزئیات آن ترور دردناک، میگوید که روز شروع بازپرسی از کسروی پنهان نشده بود و « این احضار کردن او در خارج منعکس شده بود و بنابراین دسته فداییان اسلام میدانست که کسروی آن روز به دادگستری خواهد آمد. یک روز هم همین آقایانی که آن روز آمدند و باعث قتل کسروی شدند، امامیها در درشکه به کسروی حمله کرده بودند.»
او پس از شرح صحنه قتل توضیح میدهد که تیر محافظ کسروی به شکم خود کسروی خورده بود و همین موجب شده بود که در فرمانداری نظامی برای تبرئه این جوخه ترور سندسازی کنند: «ظاهرا در فرمانداری نظامی دادگاه هم همین بساط را درست کردند که باعث قتل کسروی آن گلولهایست که منشیاش زده، آن کارد باعث قتلش نشده، باعث قتل آن گلوله شده و بنابراین آنها را روی اعمال نفوذی که کردند دستگاهی که از فداییان اسلام حمایت میکردند که آن ضاربین تبرئه شدند و مجازات نشدند…»
پیش از این در اپیزود بیست و یکم از دیگرینامه، به نقل از کتاب «قتل کسروی» اثر ناصر پاکدامن، به جزئیات ترور کسروی اشاره کرده بودیم و عقبنشینی بخشهایی از بدنه حکومت از جمله محسن صدر (نخستوزیر) به نفع اسلامگرایان را روایت کرده بودیم. برای مطالعه مجموع تحولاتی که بلافاصله پس از خروج رضاشاه در کشور رخ داد، به صفحه گفتوشنود، اپیزود ۲۱ با نام «آن دیگری لامذهب؛ صادق هدایت» رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-21/
#کسروی #ترور #تروریسم #تروریسم_دینی #صادق_هدایت #فداییان_اسلام #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
او پس از شرح صحنه قتل توضیح میدهد که تیر محافظ کسروی به شکم خود کسروی خورده بود و همین موجب شده بود که در فرمانداری نظامی برای تبرئه این جوخه ترور سندسازی کنند: «ظاهرا در فرمانداری نظامی دادگاه هم همین بساط را درست کردند که باعث قتل کسروی آن گلولهایست که منشیاش زده، آن کارد باعث قتلش نشده، باعث قتل آن گلوله شده و بنابراین آنها را روی اعمال نفوذی که کردند دستگاهی که از فداییان اسلام حمایت میکردند که آن ضاربین تبرئه شدند و مجازات نشدند…»
پیش از این در اپیزود بیست و یکم از دیگرینامه، به نقل از کتاب «قتل کسروی» اثر ناصر پاکدامن، به جزئیات ترور کسروی اشاره کرده بودیم و عقبنشینی بخشهایی از بدنه حکومت از جمله محسن صدر (نخستوزیر) به نفع اسلامگرایان را روایت کرده بودیم. برای مطالعه مجموع تحولاتی که بلافاصله پس از خروج رضاشاه در کشور رخ داد، به صفحه گفتوشنود، اپیزود ۲۱ با نام «آن دیگری لامذهب؛ صادق هدایت» رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-21/
#کسروی #ترور #تروریسم #تروریسم_دینی #صادق_هدایت #فداییان_اسلام #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استوری اینستاگرام مادر جاویدنام محمد قبادلو
جمهوری اسلامی سحرگاه سهشنبه، ۳ بهمن ۱۴۰۲، محمد قبادلو، جوان ۲۳ ساله، را که در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی بازداشت کرده بود، اعدام کرد. پیکر او در قطعه ۹۹ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است.
یکسال از قتل حکومتی محمد قبادلو گذشت. اعدام، قتل حکومتی است. جمهوری اسلامی از ابزار اعدام برای سرکوب و ارعاب استفاده میکند. متهمان در ذوندی ناعادلانه محاکمه میشوند. جوانانی که خواستهشان آزادی و رفاه و عدالت است، در چنگال دستگاه ناعادلانه قضایی حکومت کشته میشوند.
محمد قبادلو یکی از جوانان به ستوه آمده از حکومت اسلامی بود که مثل اکثر مردم ایران خواهان سرنگونی این حکومت بود و به خیابان رفته بود.
محمد قبادلو، در جریان اعتراضات، روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، به دلیل تصادف با موتورهای یگان ویژه، بازداشت شده بود.
قاضی دادگاه به اتهام «محاربه و افساد الارض»، در اولین جلسه دادگاه بدون حضور وکیل و خانواده، برای وی، حکم اعدام صادر کرد.
#محمد_قبادلو #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی سحرگاه سهشنبه، ۳ بهمن ۱۴۰۲، محمد قبادلو، جوان ۲۳ ساله، را که در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی بازداشت کرده بود، اعدام کرد. پیکر او در قطعه ۹۹ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است.
یکسال از قتل حکومتی محمد قبادلو گذشت. اعدام، قتل حکومتی است. جمهوری اسلامی از ابزار اعدام برای سرکوب و ارعاب استفاده میکند. متهمان در ذوندی ناعادلانه محاکمه میشوند. جوانانی که خواستهشان آزادی و رفاه و عدالت است، در چنگال دستگاه ناعادلانه قضایی حکومت کشته میشوند.
محمد قبادلو یکی از جوانان به ستوه آمده از حکومت اسلامی بود که مثل اکثر مردم ایران خواهان سرنگونی این حکومت بود و به خیابان رفته بود.
محمد قبادلو، در جریان اعتراضات، روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، به دلیل تصادف با موتورهای یگان ویژه، بازداشت شده بود.
قاضی دادگاه به اتهام «محاربه و افساد الارض»، در اولین جلسه دادگاه بدون حضور وکیل و خانواده، برای وی، حکم اعدام صادر کرد.
#محمد_قبادلو #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سحرگاه سوم بهمن ۱۴۰۲، محمد قبادلو(۲۳ ساله) اعدام شد
یک سال از آن روز گذشت و درد و رنج آن روز. دهها سال هم که بگذرد، هیچگاه فراموش نمیشود.
اعدام در جمهوری اسلامی قتل حکومتی است. قوه قضاییه همان افرادی را که سپاه و وزارت اطلاعات نتوانست در خیابان بکشد یا ترور کند، با پوشش قضایی به قتل میرساند.
دادگاهها در جمهوری اسلامی صوری و نمایشی هستند و آرای قضات، از قبل مشخص است.
اگر هزینه کشتن انسانها در این رژیم پایین باشد، همچنان به کشتار ادامه میدهد.
ویدیو از محمد خاکی
#محمد_قبادلو #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یک سال از آن روز گذشت و درد و رنج آن روز. دهها سال هم که بگذرد، هیچگاه فراموش نمیشود.
اعدام در جمهوری اسلامی قتل حکومتی است. قوه قضاییه همان افرادی را که سپاه و وزارت اطلاعات نتوانست در خیابان بکشد یا ترور کند، با پوشش قضایی به قتل میرساند.
دادگاهها در جمهوری اسلامی صوری و نمایشی هستند و آرای قضات، از قبل مشخص است.
اگر هزینه کشتن انسانها در این رژیم پایین باشد، همچنان به کشتار ادامه میدهد.
ویدیو از محمد خاکی
#محمد_قبادلو #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معمولا درباره کشتهشدگان حادثه معدن و شرایط خانواده آنها شنیدهایم، ولی بسیاری از کارگران در حوادث کارگری آسیبهای جسمی و مغزی میبینند که منجر به آسسب رسیدن جدی به خانوادههایشان میشود.
پهلوان رسول خادم، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«آسیب مغزی مجروحان معدن ذغالسنگ طبس، زندگی اونها و زن و بچهشون رو نابود کرد …
فراموشی کامل، عدم کنترل، بی خوابی دائم و … دهها مشکل دیگه نتیجه گازگرفتگی در معدن بود که زندگی این کارگرانِ مظلوم و خانوادههاشون رو هم به نابودی کشوند …
هیچکس هم به سراغشون نرفت …
هیچ حمایتی هم نشدند …
یکی سبزوار …
یکی جغتای …
یکی جوین …
یکی بردسکن …
یکی قوچان …
یکی کلات نادری ….
تنها و بی پناه رها شدهاند …
فراموش شدند …»
حکومتی که در شعار، بر دستان کارگر بوسه میزند، ولی در عمل کارگر از ایمنی برخوردار نیست، به زیر خط فقر مطلق سقوط میکند، آسیب که میبیند، خود و خانوادهاش بیپناه و بیحمایت رها میشوند تا رنج بکشند، تا هر روز درد بکشند، تا روانشان هر روز آسیب بیشتری ببیند!
#مجروحان_معدن_طبس
#کارگران_معدن
#کارگران_معدن_طبس🖤💔🥀
#واقعیتهای_اجتماعی
#مردم_را_ببینیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پهلوان رسول خادم، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«آسیب مغزی مجروحان معدن ذغالسنگ طبس، زندگی اونها و زن و بچهشون رو نابود کرد …
فراموشی کامل، عدم کنترل، بی خوابی دائم و … دهها مشکل دیگه نتیجه گازگرفتگی در معدن بود که زندگی این کارگرانِ مظلوم و خانوادههاشون رو هم به نابودی کشوند …
هیچکس هم به سراغشون نرفت …
هیچ حمایتی هم نشدند …
یکی سبزوار …
یکی جغتای …
یکی جوین …
یکی بردسکن …
یکی قوچان …
یکی کلات نادری ….
تنها و بی پناه رها شدهاند …
فراموش شدند …»
حکومتی که در شعار، بر دستان کارگر بوسه میزند، ولی در عمل کارگر از ایمنی برخوردار نیست، به زیر خط فقر مطلق سقوط میکند، آسیب که میبیند، خود و خانوادهاش بیپناه و بیحمایت رها میشوند تا رنج بکشند، تا هر روز درد بکشند، تا روانشان هر روز آسیب بیشتری ببیند!
#مجروحان_معدن_طبس
#کارگران_معدن
#کارگران_معدن_طبس🖤💔🥀
#واقعیتهای_اجتماعی
#مردم_را_ببینیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech