Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
جلسه دوم: آموزش و سیاست
در جلسه دوم به تاریخچه آموزش در ایران میپردازیم و سپس درباره تفکر انتقادی و ارتباط آن با آموزش بحث خواهیم کرد. در ادامه نیز برخی مفاهیم پایهای برای آموزش و ایجاد بستر دموکراسی در کلاس درس را عنوان خواهیم کرد.
https://tavaana.org/session-2-education-and-politics/
در یوتیوب:
https://youtu.be/C1t0NRkcyi8?feature=shared
در ساندکلاد:
https://bit.ly/3h2svsi
لینک جلسه اول:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89529
لینک جلسه سوم:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89579
https://t.me/joinchat/AAAAAEYvlUOFzInkhWXZSA
#دوره_آموزشی #دموکراسی #کلاس_درس #معلمان #توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلسه دوم: آموزش و سیاست
در جلسه دوم به تاریخچه آموزش در ایران میپردازیم و سپس درباره تفکر انتقادی و ارتباط آن با آموزش بحث خواهیم کرد. در ادامه نیز برخی مفاهیم پایهای برای آموزش و ایجاد بستر دموکراسی در کلاس درس را عنوان خواهیم کرد.
https://tavaana.org/session-2-education-and-politics/
در یوتیوب:
https://youtu.be/C1t0NRkcyi8?feature=shared
در ساندکلاد:
https://bit.ly/3h2svsi
لینک جلسه اول:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89529
لینک جلسه سوم:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89579
https://t.me/joinchat/AAAAAEYvlUOFzInkhWXZSA
#دوره_آموزشی #دموکراسی #کلاس_درس #معلمان #توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، در ویدیویی که صدای او را میشنویم، پیام همبستگی در برابر ظلم و بیعدالتی را بیان میکند. او با کلماتی دردآلود از رنجی سخن میگوید که بر فرزندش و دیگر قربانیان ستم رفته است و بر لزوم اتحاد، همدلی و انسانیت تأکید میکند. متن سخنان او در این ویدیو به شرح زیر است:
چه فرقی میکند پرچم چه رنگی باشد؟ چه فرقی میکند عضو چه حزبی باشی؟ چه فرقی میکند از کدام قوم یا پیرو کدام دین باشی؟ یا حتی طرفدار کدام تیم باشی؟
وقتی بردهای، وقتی معنای انسان بودن را از یاد بردهای، وقتی سالها برای قد کشیدن و رشد ذهن و شعور فرزندت تلاش کنی و ناگهان، بر سر عقاید پوسیده، برای چپاول بیشتر، و بهخاطر حرزگی ذهنی برخی، مانند کفتارهای گرسنه به برهای زیبا و بیدفاع حمله کنند و خونش را بریزند، و تو مجبور شوی او را بدزدی تا نبرندش، دیگر هیچ چیز برایت فرقی ندارد.
کفتارها نَفْس نمیگیرند، قول نمیدهند که دیگر ندَرند. پس تنها تکهتکه کردن آنها میتواند برای لحظهای دلت را آرام کند.
دنیای ما قرار نبود اینقدر بد شود. قرار نبود بزرگ شدن بچههایمان را نبینیم. قرار نبود به دست همنوع خودمان کشته شویم.
بگذارید یکرنگ باشیم. یا اصلاً رنگارنگ باشیم، اما مانند رنگینکمان! با اتحادی زیبا، منظرهای چشمنواز خلق کنیم.
جدا بودن رنگها نهتنها رنگینکمان را نمیسازد، بلکه وقتی تنها باشند، هیچ جذابیتی ندارند و در دنیای تکرنگ خود شکست میخورند.
کاش کمی اتحاد داشتیم؛ برای بهتر زندگی کردن، برای دوست داشتن همنوع خودمان. کاش کسانی که به جایگاهی رسیدهاند، میفهمیدند که آن جایگاه برای خوردن، دزدیدن، و کشتن نیست. برای خدمت کردن است. برای نوکری مردم، نه اینکه مردم نوکر آنها باشند.
هیچکس صاحب جان و مال دیگری نیست، جز خود آن فرد. هر کسی شغلی دارد و هیچ شغلی نباید بالاتر از دیگری تعریف شود.
هیچ شغلی نباید توجیهگر جنایت باشد. گرفتن جان کسی که گاهی گوشهای ذهنش به خدا پناه میبرد، ظلم به خداست.
تو در برابر خدا باید پاسخگو باشی. چه حقی داری که جان بگیری؟ جانی که خدا داده؟
کمی فکر کن به روزی که فرزند خودت را سلاخی کنند، فقط بهخاطر گناه پدر و مادری که خون فرزندان دیگران را مکیدهاند.
#ماهمنیر_مولایی_راد #کیان_پیرفلک #میثم_پیرفلک #پویا_مولایی_راد #دادخواهی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چه فرقی میکند پرچم چه رنگی باشد؟ چه فرقی میکند عضو چه حزبی باشی؟ چه فرقی میکند از کدام قوم یا پیرو کدام دین باشی؟ یا حتی طرفدار کدام تیم باشی؟
وقتی بردهای، وقتی معنای انسان بودن را از یاد بردهای، وقتی سالها برای قد کشیدن و رشد ذهن و شعور فرزندت تلاش کنی و ناگهان، بر سر عقاید پوسیده، برای چپاول بیشتر، و بهخاطر حرزگی ذهنی برخی، مانند کفتارهای گرسنه به برهای زیبا و بیدفاع حمله کنند و خونش را بریزند، و تو مجبور شوی او را بدزدی تا نبرندش، دیگر هیچ چیز برایت فرقی ندارد.
کفتارها نَفْس نمیگیرند، قول نمیدهند که دیگر ندَرند. پس تنها تکهتکه کردن آنها میتواند برای لحظهای دلت را آرام کند.
دنیای ما قرار نبود اینقدر بد شود. قرار نبود بزرگ شدن بچههایمان را نبینیم. قرار نبود به دست همنوع خودمان کشته شویم.
بگذارید یکرنگ باشیم. یا اصلاً رنگارنگ باشیم، اما مانند رنگینکمان! با اتحادی زیبا، منظرهای چشمنواز خلق کنیم.
جدا بودن رنگها نهتنها رنگینکمان را نمیسازد، بلکه وقتی تنها باشند، هیچ جذابیتی ندارند و در دنیای تکرنگ خود شکست میخورند.
کاش کمی اتحاد داشتیم؛ برای بهتر زندگی کردن، برای دوست داشتن همنوع خودمان. کاش کسانی که به جایگاهی رسیدهاند، میفهمیدند که آن جایگاه برای خوردن، دزدیدن، و کشتن نیست. برای خدمت کردن است. برای نوکری مردم، نه اینکه مردم نوکر آنها باشند.
هیچکس صاحب جان و مال دیگری نیست، جز خود آن فرد. هر کسی شغلی دارد و هیچ شغلی نباید بالاتر از دیگری تعریف شود.
هیچ شغلی نباید توجیهگر جنایت باشد. گرفتن جان کسی که گاهی گوشهای ذهنش به خدا پناه میبرد، ظلم به خداست.
تو در برابر خدا باید پاسخگو باشی. چه حقی داری که جان بگیری؟ جانی که خدا داده؟
کمی فکر کن به روزی که فرزند خودت را سلاخی کنند، فقط بهخاطر گناه پدر و مادری که خون فرزندان دیگران را مکیدهاند.
#ماهمنیر_مولایی_راد #کیان_پیرفلک #میثم_پیرفلک #پویا_مولایی_راد #دادخواهی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم؛ از افسانههای انقلاب تا اعترافات انقلابیون - ۱
بعد از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی بهطور سیستماتیک دست به جعل تاریخ و ابداع افسانههای دروغین زد، تا بتواند از طرفی حکومت پهلوی را در چشم حال و آیندگان منفور و خائن جلوه بدهد و از طرف دیگر ناکارآمدیهای خودش را پشت این دروغها پنهان کند.
اما با گذشت زمان، بعضی از انقلابیون قدیمی دهان باز کردند و بهتدریج پرده از حقایقی برداشتند.
یکی از آنها عزتالله سحابی بود؛ از فعالان سیاسی مخالف رژیم شاه و رهبر شورای فعالان ملی-مذهبی ایران که در سالهای آغازین انقلاب سمتهای مختلفی داشت. او در کتاب «نیم قرن خاطره و تجربه» از باورهای نادرست انقلابیون نسبت به شاه و حکومت او میگوید. ویدیو را ببینید!
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=B-ExDEKTN58
#زوم #انقلاب_اسلامی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعد از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی بهطور سیستماتیک دست به جعل تاریخ و ابداع افسانههای دروغین زد، تا بتواند از طرفی حکومت پهلوی را در چشم حال و آیندگان منفور و خائن جلوه بدهد و از طرف دیگر ناکارآمدیهای خودش را پشت این دروغها پنهان کند.
اما با گذشت زمان، بعضی از انقلابیون قدیمی دهان باز کردند و بهتدریج پرده از حقایقی برداشتند.
یکی از آنها عزتالله سحابی بود؛ از فعالان سیاسی مخالف رژیم شاه و رهبر شورای فعالان ملی-مذهبی ایران که در سالهای آغازین انقلاب سمتهای مختلفی داشت. او در کتاب «نیم قرن خاطره و تجربه» از باورهای نادرست انقلابیون نسبت به شاه و حکومت او میگوید. ویدیو را ببینید!
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=B-ExDEKTN58
#زوم #انقلاب_اسلامی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مرتضی نعمتی، این ویدیو را با شرح زیر منتشر کرده است:
«ماردوشِ پیر»
شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامیترینِ جانهاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا میخواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سهشنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.
دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)
آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، میخواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهیاش را پاره کرد.
او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ماردوشِ پیر»
شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامیترینِ جانهاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا میخواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سهشنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.
دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)
آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، میخواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهیاش را پاره کرد.
او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم زادروز جاویدنام بهنام لایقپور بر سر مزارش در شهر رشت برگزار شد
«بهنام جانم، بهترین اتّفاقِ زندگیِ خانوادهی کوچکت❤️
سه سال بی تو، با حسرتِ بودنت تولدت را به یادت جشن گرفتیم و چقدر تلخ است دیدنِ این جای خالی و افکاری که مدام میگوید الان بايد میبودی و تولدت را در کنار عزیزانت جشن میگرفتی ولی افسوس که نگذاشتند!
تولدت در نامبارکترین روزهای تاریخمان مبارک!
کاش هنوز ادامه داشت قصّهی قشنگِ تو...»
#بهنام_لایق_پور 🕊️🥀🤍 #زن_زندگی_آزادی #رشت #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بهنام جانم، بهترین اتّفاقِ زندگیِ خانوادهی کوچکت❤️
سه سال بی تو، با حسرتِ بودنت تولدت را به یادت جشن گرفتیم و چقدر تلخ است دیدنِ این جای خالی و افکاری که مدام میگوید الان بايد میبودی و تولدت را در کنار عزیزانت جشن میگرفتی ولی افسوس که نگذاشتند!
تولدت در نامبارکترین روزهای تاریخمان مبارک!
کاش هنوز ادامه داشت قصّهی قشنگِ تو...»
#بهنام_لایق_پور 🕊️🥀🤍 #زن_زندگی_آزادی #رشت #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- امام آمد
طرح از شاهرخ حیدری
آن مرد آمد و با خود اعدام آورد...
https://tavaana.org/khomenii/
به نظر شما همراهان دستاوردهای ورود خمینی به ایران چه بوده؟
#کارتون #اعدام #خمینی #۱۲بهمن #امام_اعدام #اعدام_نکنید #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از شاهرخ حیدری
آن مرد آمد و با خود اعدام آورد...
https://tavaana.org/khomenii/
به نظر شما همراهان دستاوردهای ورود خمینی به ایران چه بوده؟
#کارتون #اعدام #خمینی #۱۲بهمن #امام_اعدام #اعدام_نکنید #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
«چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز میشد؟ امروز به گونهای وانمود میشود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است».
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزههای دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف میکرد.
دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید میکند و در توضیح میگوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومتها قوانین اسلامی را اجرا کنند».
این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجهای حاصل میشود؟ انقلاباسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم میتوانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست میکند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده میگیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط میشد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بیحجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».
شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزههای اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده میشود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعیست نمیتوانیم از حکومتی با بن مایههایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجهای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.
یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را میتوان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.
https://tavaana.org/about_islamic_revolution/
#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزههای دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف میکرد.
دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید میکند و در توضیح میگوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومتها قوانین اسلامی را اجرا کنند».
این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجهای حاصل میشود؟ انقلاباسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم میتوانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست میکند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده میگیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط میشد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بیحجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».
شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزههای اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده میشود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعیست نمیتوانیم از حکومتی با بن مایههایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجهای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.
یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را میتوان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.
https://tavaana.org/about_islamic_revolution/
#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بهمنی که آوار شد؛ یادداشتی از مهناز طراح در سالگرد ورود خمینی به ایران
«در بهمنی که بر سر ما آوار شد، بیگانهای با "احساسی از هیچ" از راه رسید و در گورستانی که نماد ماهیتش بود، بر "دهان" شرافت، اصالت، و انسانیت کوبید تا مرگهای بیشمار را "تعیین" کند.
از آن بهمن تاکنون، زندان و چوبهداری به وسعت ایران برپاست؛ تا به اسارت کشد هر آنکس که مدح نکند و مجیز نگوید، و سربدار کند هر آنکس که حقارت و قساوتشان را عیان سازد.
آن بهمن، سرآغاز ریختن خونِ پاکان و جولان دادن پتیارگان در سرزمینی است که، گرچه هجومهای بیشماری از سر گذرانده، ولی ریشه و هویتش همواره منجی روزهای تاریکش بوده است.
تکرار تاریخ نشان خواهد داد که بهمن، نه ماه خون و قیام، بلکه اندیشه نیک خواهد بود در راه سرنگونی اهریمن.
و ننگی ابدی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که، دست در دست آن بیگانه، خفت و جنایت را به ارمغان آوردند.»
مهناز طراح، بند زنان زندان اوین
بهمن ماه ۱۴۰۳
- مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دیماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #انقلاب۵۷ #خمینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در بهمنی که بر سر ما آوار شد، بیگانهای با "احساسی از هیچ" از راه رسید و در گورستانی که نماد ماهیتش بود، بر "دهان" شرافت، اصالت، و انسانیت کوبید تا مرگهای بیشمار را "تعیین" کند.
از آن بهمن تاکنون، زندان و چوبهداری به وسعت ایران برپاست؛ تا به اسارت کشد هر آنکس که مدح نکند و مجیز نگوید، و سربدار کند هر آنکس که حقارت و قساوتشان را عیان سازد.
آن بهمن، سرآغاز ریختن خونِ پاکان و جولان دادن پتیارگان در سرزمینی است که، گرچه هجومهای بیشماری از سر گذرانده، ولی ریشه و هویتش همواره منجی روزهای تاریکش بوده است.
تکرار تاریخ نشان خواهد داد که بهمن، نه ماه خون و قیام، بلکه اندیشه نیک خواهد بود در راه سرنگونی اهریمن.
و ننگی ابدی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که، دست در دست آن بیگانه، خفت و جنایت را به ارمغان آوردند.»
مهناز طراح، بند زنان زندان اوین
بهمن ماه ۱۴۰۳
- مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دیماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #انقلاب۵۷ #خمینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا، اثر توماس جفرسون
توماس جفرسون (۱۷۴۳ – ۱۸۲۶) از متفکران و بنیانگذاران اصلی ایالات متحده و نویسنده اصلی اعلامیه استقلال این کشور بود. او که سومین رئیس جمهوری ایالات متحده (۱۸۰۱ –۱۸۰۹) بود از مدافعان سرسخت آزادی مذهبی و نویسنده منشور «وضع آزادی دینی در ویرجینیا» بود که در سال ۱۷۸۶ به تصویب رسید.
جفرسون که بیشتر از قلم به جای زبان استفاده میکرد در نامهای خطاب به جیمز مدیسون، از بنیانگذاران ایالات متحده، از ضرورت الحاق منشور حقوق به قانون اساسی مینویسد؛ منشوری که قدرت دولت فدرال را محدود و حقوق شهروندان ایالات متحده را تضمین میکرد. او، که دلنگران خطر استبداد قانونگذاران بود، تصدیق میکند که تصریح حقوق شهروندی «شاید دولت را تا حدودی در انجام موثر وظایفش محدود کند.»
کتاب «در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به زبان فارسی، دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/thomas_jefferson_book/
#کتاب_توانا #کتاب #حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توماس جفرسون (۱۷۴۳ – ۱۸۲۶) از متفکران و بنیانگذاران اصلی ایالات متحده و نویسنده اصلی اعلامیه استقلال این کشور بود. او که سومین رئیس جمهوری ایالات متحده (۱۸۰۱ –۱۸۰۹) بود از مدافعان سرسخت آزادی مذهبی و نویسنده منشور «وضع آزادی دینی در ویرجینیا» بود که در سال ۱۷۸۶ به تصویب رسید.
جفرسون که بیشتر از قلم به جای زبان استفاده میکرد در نامهای خطاب به جیمز مدیسون، از بنیانگذاران ایالات متحده، از ضرورت الحاق منشور حقوق به قانون اساسی مینویسد؛ منشوری که قدرت دولت فدرال را محدود و حقوق شهروندان ایالات متحده را تضمین میکرد. او، که دلنگران خطر استبداد قانونگذاران بود، تصدیق میکند که تصریح حقوق شهروندی «شاید دولت را تا حدودی در انجام موثر وظایفش محدود کند.»
کتاب «در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به زبان فارسی، دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/thomas_jefferson_book/
#کتاب_توانا #کتاب #حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جعفری، عضو مجلس خبرگان، امروز ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ ادعا کرد:
«برخی میگویند انقلاب کردهایم که وضع اقتصادی ما درست شود؛ اینها تحریف است.»
این در حالی ست که صدا و تصویر خمینی زمانی که وعده آبوبرق مجانی و مسکن به مردم می داد ثبت شده است.
خمینی که با ادعای آبادی دنیا و آخرت! روی کار آمده بود هزاران جوان را قربانی جنگ با عراق کرد و هزاران جوان دیگر را در زندانها به قتل رساند و هیچ پاسخگو نبود به مردم.
ویدئو را در لینک زیر ببینید.
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=tqT4mvbl5Ps
#انقلاب۵۷ #خمینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«برخی میگویند انقلاب کردهایم که وضع اقتصادی ما درست شود؛ اینها تحریف است.»
این در حالی ست که صدا و تصویر خمینی زمانی که وعده آبوبرق مجانی و مسکن به مردم می داد ثبت شده است.
خمینی که با ادعای آبادی دنیا و آخرت! روی کار آمده بود هزاران جوان را قربانی جنگ با عراق کرد و هزاران جوان دیگر را در زندانها به قتل رساند و هیچ پاسخگو نبود به مردم.
ویدئو را در لینک زیر ببینید.
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=tqT4mvbl5Ps
#انقلاب۵۷ #خمینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
پدر و برادر دختری ۱۷ ساله او را در حالی که فرزندش را در آغوش داشت با ۱۶ گلوله به قتل رساندند.
روز گذشته خبر قتل هولناک عاطفه زغیبی؛ دختر ۱۷ سالهای در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان منتشر شد.
یک پدر ۱۶ گلوله به دختر نوجوانش شلیک کرده آنهم در حالی که نوزادش در آغوشش بوده.
این جنایات در کشورمان تکرار میشود و چه بسا نامها فراموش شوند رومینا عاطفه کانی مبینا ...
تبریک میگم دختره!
طرح از مانا نیستانی
https://tavaana.org/congratulations/
مانا نیستانی
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
@mananey
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
روز گذشته خبر قتل هولناک عاطفه زغیبی؛ دختر ۱۷ سالهای در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان منتشر شد.
یک پدر ۱۶ گلوله به دختر نوجوانش شلیک کرده آنهم در حالی که نوزادش در آغوشش بوده.
این جنایات در کشورمان تکرار میشود و چه بسا نامها فراموش شوند رومینا عاطفه کانی مبینا ...
تبریک میگم دختره!
طرح از مانا نیستانی
https://tavaana.org/congratulations/
مانا نیستانی
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
@mananey
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
منوچهر بختیاری، پدر دادخواه جاویدنام پویا بختیاری از جانباختگان آبان ۹۸، به دلیل اطلاعرسانی درباره عدم ارائه خدمات درمانی، به «نشر اکاذیب از طریق سامانههای اینترنتی» متهم و به ۱۳ ماه و پانزده روز حبس محکوم شد!
اینهمه حبس برای خاموش کردن یک پدر دادخواه؟
با وجود بیماری منوچهر بختیاری، حکم جدیدی علیه او صادر شد
سارا عباسی، همسر منوچهر بختیاری، از صدور حکم جدید علیه این پدر دادخواه خبر داد. او در پستی که در اینستاگرام منتشر کرده، با اشاره به شرایط وخیم جسمانی همسرش نوشته است:
"هر روز رژیم یک درد به دردهای ما اضافه میکند… گویی پایانی بر اینهمه ظلم و ستم نیست. این بار هم یک ابلاغیه دیگر، یک حکم دیگر!"
حکم جدید چیست؟
بر اساس این ابلاغیه، دو اتهام جدید علیه بختیاری مطرح شده است:
ـ توهین به رهبری – ۶ ماه حبس
ـ نشر اکاذیب رایانهای – ۱۳ ماه و ۱۵ روز حبس
(به این دلیل که گفته بود "میخواهند مرا از طریق بیماریم بکشند و مرخصی درمانی نمیدهند!")
این دو حکم در دادگاه تجدیدنظر ادغام شدهاند. اما این پایان ماجرا نیست...
(حکم اشد یعنی ۱۳ ماه و پانزده روز قابل اجرا است)
پروندهسازی، وعدههای دروغین، و محرومیت از درمان
سارا عباسی میگوید که پس از بازگرداندن منوچهر بختیاری از بیمارستان به سلول، بارها به او وعدهی آزادی مشروط دادهاند؛ اما هربار با بهانههای جدید این امید را از بین بردهاند.
در کنار همهی این فشارها، بدون هیچ ابلاغیهای، یک دادگاه مجازی دیگر تشکیل شده و اتهام تشویش اذهان عمومی را نیز به پروندهاش اضافه کردهاند!
دادخواهی جرم نیست!
"پدری را به جرم دادخواهی خون فرزندش، آنهم با وجود بیماری، به زندان انداختهاید و هر روز برایش پروندهسازی میکنید تا مبادا آزاد شود! این عدالت شماست؟"
سارا عباسی از مردم خواسته است که صدای همسرش باشند:
"جان منوچهر در خطر است. او صدای مردم ایران بوده و هست. نگذارید این صدا خاموش شود!"
#منوچهر_بختیاری
#دادخواهی
#پویا_بختیاری
#دادخواهی_جرم_نیست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اینهمه حبس برای خاموش کردن یک پدر دادخواه؟
با وجود بیماری منوچهر بختیاری، حکم جدیدی علیه او صادر شد
سارا عباسی، همسر منوچهر بختیاری، از صدور حکم جدید علیه این پدر دادخواه خبر داد. او در پستی که در اینستاگرام منتشر کرده، با اشاره به شرایط وخیم جسمانی همسرش نوشته است:
"هر روز رژیم یک درد به دردهای ما اضافه میکند… گویی پایانی بر اینهمه ظلم و ستم نیست. این بار هم یک ابلاغیه دیگر، یک حکم دیگر!"
حکم جدید چیست؟
بر اساس این ابلاغیه، دو اتهام جدید علیه بختیاری مطرح شده است:
ـ توهین به رهبری – ۶ ماه حبس
ـ نشر اکاذیب رایانهای – ۱۳ ماه و ۱۵ روز حبس
(به این دلیل که گفته بود "میخواهند مرا از طریق بیماریم بکشند و مرخصی درمانی نمیدهند!")
این دو حکم در دادگاه تجدیدنظر ادغام شدهاند. اما این پایان ماجرا نیست...
(حکم اشد یعنی ۱۳ ماه و پانزده روز قابل اجرا است)
پروندهسازی، وعدههای دروغین، و محرومیت از درمان
سارا عباسی میگوید که پس از بازگرداندن منوچهر بختیاری از بیمارستان به سلول، بارها به او وعدهی آزادی مشروط دادهاند؛ اما هربار با بهانههای جدید این امید را از بین بردهاند.
در کنار همهی این فشارها، بدون هیچ ابلاغیهای، یک دادگاه مجازی دیگر تشکیل شده و اتهام تشویش اذهان عمومی را نیز به پروندهاش اضافه کردهاند!
دادخواهی جرم نیست!
"پدری را به جرم دادخواهی خون فرزندش، آنهم با وجود بیماری، به زندان انداختهاید و هر روز برایش پروندهسازی میکنید تا مبادا آزاد شود! این عدالت شماست؟"
سارا عباسی از مردم خواسته است که صدای همسرش باشند:
"جان منوچهر در خطر است. او صدای مردم ایران بوده و هست. نگذارید این صدا خاموش شود!"
#منوچهر_بختیاری
#دادخواهی
#پویا_بختیاری
#دادخواهی_جرم_نیست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
به دنبال کشتهشدن سلوان مومیکا، پناهنده عراقی و فعال مدنی مخالف اسلام، در نزدیکی استکهلم، نخستوزیر سوئد نسبت به ارتباط احتمالی این حادثه با «یک قدرت خارجی» ابراز نگرانی کرد.
اولف کریسترسون روز پنجشنبه ۱۱ بهمن در جریان یک کنفرانس خبری گفت که سازمانهای اطلاعاتی این سوئد «عمیقا» سرگرم بررسی این حادثه هستند؛ چرا که خطر ارتباط آن با «یک قدرت خارجی» وجود دارد.
خبرگزاری رویترز به نقل از سازمان اطلاعات سوئد گزارش داد که سازمان مزبور در حال ارزیابی تاثیر احتمالی این تیراندازی بر روی «امنیت سوئد» است.
اظهارات روز پنجشنبه نخستوزیر سوئد در حالی است که علی خامنهای، رهبر حکومت جمهوری اسلامی در ایران، پیشتر در ۳۱ تیر ۱۴۰۲ خواستار «اشد مجازات» سلوان مومیکا و تحویل او به «دستگاههای قضائی کشورهای اسلامی» شده بود.
جمهوری اسلامی طی چهار و نیم دهه سلطه بر ایران، علاوه بر ترور بسیاری از مخالفان ایرانی خود در داخل و خارج کشور، همواره از خشونت علیه فعالان مدنی مخالف اسلام و همچنین شهروندان یهودی دیگر کشورها پشتیبانی کرده است.
برای نمونه میتوان به سلمان رشدی، نویسنده هندی-بریتانیایی، اشاره کرد که پس از صدور فتوای روحالله خمینی به بهانه توهین به مقدسات اسلام در رمان «آیات شیطانی» با تهدید مرگ روبهرو شد و سالها تحت حفاظت پلیس و مخفی زندگی کرد.
این نویسنده سرشناس در مرداد ۱۴۰۱ در یک جشنواره ادبی در ایالت نیویورک روی صحنه سخنرانی مورد حمله یک مهاجم چاقو به دست قرار گرفت و بر اثر ضربات متعدد چاقو از یک چشم نابینا شد و عصب دستش آسیب دید.
منبع:صدای آمریکا
@voafarsi
#سلوان_مومیکا #توهین_به_مقدسات #قرآن_سوزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به دنبال کشتهشدن سلوان مومیکا، پناهنده عراقی و فعال مدنی مخالف اسلام، در نزدیکی استکهلم، نخستوزیر سوئد نسبت به ارتباط احتمالی این حادثه با «یک قدرت خارجی» ابراز نگرانی کرد.
اولف کریسترسون روز پنجشنبه ۱۱ بهمن در جریان یک کنفرانس خبری گفت که سازمانهای اطلاعاتی این سوئد «عمیقا» سرگرم بررسی این حادثه هستند؛ چرا که خطر ارتباط آن با «یک قدرت خارجی» وجود دارد.
خبرگزاری رویترز به نقل از سازمان اطلاعات سوئد گزارش داد که سازمان مزبور در حال ارزیابی تاثیر احتمالی این تیراندازی بر روی «امنیت سوئد» است.
اظهارات روز پنجشنبه نخستوزیر سوئد در حالی است که علی خامنهای، رهبر حکومت جمهوری اسلامی در ایران، پیشتر در ۳۱ تیر ۱۴۰۲ خواستار «اشد مجازات» سلوان مومیکا و تحویل او به «دستگاههای قضائی کشورهای اسلامی» شده بود.
جمهوری اسلامی طی چهار و نیم دهه سلطه بر ایران، علاوه بر ترور بسیاری از مخالفان ایرانی خود در داخل و خارج کشور، همواره از خشونت علیه فعالان مدنی مخالف اسلام و همچنین شهروندان یهودی دیگر کشورها پشتیبانی کرده است.
برای نمونه میتوان به سلمان رشدی، نویسنده هندی-بریتانیایی، اشاره کرد که پس از صدور فتوای روحالله خمینی به بهانه توهین به مقدسات اسلام در رمان «آیات شیطانی» با تهدید مرگ روبهرو شد و سالها تحت حفاظت پلیس و مخفی زندگی کرد.
این نویسنده سرشناس در مرداد ۱۴۰۱ در یک جشنواره ادبی در ایالت نیویورک روی صحنه سخنرانی مورد حمله یک مهاجم چاقو به دست قرار گرفت و بر اثر ضربات متعدد چاقو از یک چشم نابینا شد و عصب دستش آسیب دید.
منبع:صدای آمریکا
@voafarsi
#سلوان_مومیکا #توهین_به_مقدسات #قرآن_سوزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
از تهی سرشار
طرحی از کارتونیست؛ اسد بیناخواهی
«هیچ» مشهور خمینی در قبال ایران، دستمایه بسیاری از شگفتیها شده است. هر انسان عادی نسبت به وطن و کشور خود مهر میورزد و اینکه فردی چون خمینی ۱۵ سال از کشور دور بود ولی هیچ احساسی به ایران نداشت نشان میدهد او چه روحیه خاص و بیعاطفهای داشت.
بر اساس همین روحیه تهی از عاطفه بود که او فرمان قتل هزاران ایرانی را صادر کرد.
#احساس #وطن #هیچی #یاری_مدنی_توانا #انقلاب_۵۷ #صادق_قطب_زاده #خمینی
@Tavaana_TavaanaTech
طرحی از کارتونیست؛ اسد بیناخواهی
«هیچ» مشهور خمینی در قبال ایران، دستمایه بسیاری از شگفتیها شده است. هر انسان عادی نسبت به وطن و کشور خود مهر میورزد و اینکه فردی چون خمینی ۱۵ سال از کشور دور بود ولی هیچ احساسی به ایران نداشت نشان میدهد او چه روحیه خاص و بیعاطفهای داشت.
بر اساس همین روحیه تهی از عاطفه بود که او فرمان قتل هزاران ایرانی را صادر کرد.
#احساس #وطن #هیچی #یاری_مدنی_توانا #انقلاب_۵۷ #صادق_قطب_زاده #خمینی
@Tavaana_TavaanaTech
این آمار انسانهایی ست که جمهوری اسلامی به شیوه قتل حکومتی جان آنها را گرفته است.
در کمتر از یک ماه گذشته ۸۴ انسان اعدام شدهاند انسانهایی مثل ما.
اعدام یک شکنجه برگشتناپذیر و یک اقدام ضدبشری است.
جمهوری اسلامی تنها با هدف سرکوب جامعه حکم اعدام صادر میکند و با قساوت هم اجرا میکند.
اگر فرد محکوم بهدرستی مجرم باشد باید بدانیم مجازات اعدام اثر «بازدارندگی» ندارد برخلاف ادعای برخی، یافتههای علم جرمشناسی ثابت کرده، اعمال مجازات اعدام اثر «بازدارندگی» بیشتری ندارد و کشورهای لغوکننده این مجازات، با موج جرم و جنایت پس از لغو مواجه نشدهاند.
همچنین اعدام تاثیری بر جلوگیری از ارتکاب جرم توسط مجرمان به عادت ندارد بنا بر یافتههای جرمشناسی عمده جرایم خشن توسط سه گروه شامل مجرمان بهعادت، مجرمان حرفهای و مجرمان بهلحظه انجام میشوند که اساسا عامل حسابگری را در ارتکاب جرم مد نظر قرار نمیدهند.
مجازات اعدام برگشتناپذیر است مجازات مرگ به دلیل ذات و ماهیت خود در صورت اجرا هیچ راه بازگشتی نداشته و به همین دلیل وقوع یک اشتباه کوچک در روند قضایی کافی است که منجر به مرگ یک انسان بیگناه شود.
اعدام، مجازات نیست؛ انتقام است اعدام با سه فلسفه اساسی مجازات یعنی ایجاد هزینه برای مجرمان (بازدارندگی)، دوم جلوگیری از آسیب جامعه از رفتار مجرمانه بزهکاران (زندان) و سوم تادیب و اصلاح مجرم برای بازگشت به جامعه در تضاد است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
در کمتر از یک ماه گذشته ۸۴ انسان اعدام شدهاند انسانهایی مثل ما.
اعدام یک شکنجه برگشتناپذیر و یک اقدام ضدبشری است.
جمهوری اسلامی تنها با هدف سرکوب جامعه حکم اعدام صادر میکند و با قساوت هم اجرا میکند.
اگر فرد محکوم بهدرستی مجرم باشد باید بدانیم مجازات اعدام اثر «بازدارندگی» ندارد برخلاف ادعای برخی، یافتههای علم جرمشناسی ثابت کرده، اعمال مجازات اعدام اثر «بازدارندگی» بیشتری ندارد و کشورهای لغوکننده این مجازات، با موج جرم و جنایت پس از لغو مواجه نشدهاند.
همچنین اعدام تاثیری بر جلوگیری از ارتکاب جرم توسط مجرمان به عادت ندارد بنا بر یافتههای جرمشناسی عمده جرایم خشن توسط سه گروه شامل مجرمان بهعادت، مجرمان حرفهای و مجرمان بهلحظه انجام میشوند که اساسا عامل حسابگری را در ارتکاب جرم مد نظر قرار نمیدهند.
مجازات اعدام برگشتناپذیر است مجازات مرگ به دلیل ذات و ماهیت خود در صورت اجرا هیچ راه بازگشتی نداشته و به همین دلیل وقوع یک اشتباه کوچک در روند قضایی کافی است که منجر به مرگ یک انسان بیگناه شود.
اعدام، مجازات نیست؛ انتقام است اعدام با سه فلسفه اساسی مجازات یعنی ایجاد هزینه برای مجرمان (بازدارندگی)، دوم جلوگیری از آسیب جامعه از رفتار مجرمانه بزهکاران (زندان) و سوم تادیب و اصلاح مجرم برای بازگشت به جامعه در تضاد است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
نهم بهمنماه ۱۳۵۷ اطراف قلعه شهر نو در تهران شاهد تظاهرات بود. حدود ساعت ۶ چند نفر از جوانان به «قلعه» حمله کردند.
خانهها و مغازههای داخل «قلعه» را آتش زدند. تعدادی از کارگران جنسی زن در این حادثه کشته و زخمی شدند. ۴۶ سال گذشت.
زنانی که در شهرنو کار میکردند از نظر بهداشتی و خدمات پزشکی تحت نظارت اداره کل بهداشت ایران بودند. آنها هر هفته به درمانگاه میرفتند و هر شش ماه هم آزمایش خون میدادند.
حال بعد از ۴۶ سال وضعیت تنفروشی در ایران چگونه است؟
به یاد دارید سرگذشت زنی که برای ساندویچ فلافل در گور ...؟
به یاد دارید دختربچه ۱۱ سالهای را که برای فرار از ازدواج اجباری خودکشی ...؟
به یاد دارید مردی را که همسرش را در خیابان و چهارراهها به فروش ...؟
#یاری_مدنی_توانا #کارگران_جنسی #شهر_نو #انقلاب_۵۷ #جمهوری_اسلامی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
خانهها و مغازههای داخل «قلعه» را آتش زدند. تعدادی از کارگران جنسی زن در این حادثه کشته و زخمی شدند. ۴۶ سال گذشت.
زنانی که در شهرنو کار میکردند از نظر بهداشتی و خدمات پزشکی تحت نظارت اداره کل بهداشت ایران بودند. آنها هر هفته به درمانگاه میرفتند و هر شش ماه هم آزمایش خون میدادند.
حال بعد از ۴۶ سال وضعیت تنفروشی در ایران چگونه است؟
به یاد دارید سرگذشت زنی که برای ساندویچ فلافل در گور ...؟
به یاد دارید دختربچه ۱۱ سالهای را که برای فرار از ازدواج اجباری خودکشی ...؟
به یاد دارید مردی را که همسرش را در خیابان و چهارراهها به فروش ...؟
#یاری_مدنی_توانا #کارگران_جنسی #شهر_نو #انقلاب_۵۷ #جمهوری_اسلامی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
۴۶ سال پس از فریب بزرگ بهمن ۵۷؛ ایران در چنگال استبداد، فساد و تباهی
زرتشت احمدیراغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، سه زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار در بیانیهای مشترک نگاهی به ۴۶ سال گذشته کردند و در انتها گفتند:
«این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!»
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
۴۶ سال از فریب بهمن ۵۷ میگذرد؛ فریبی که نهتنها آزادی، عدالت و پیشرفت را به ارمغان نیاورد، بلکه ایران را در سیاهچالهی دیکتاتوری مذهبی، سرکوب، فقر و عقبماندگی فرو برد. آنچه رخ داد، نه انقلاب، بلکه یک کودتای حسابشده علیه ایران و مردم آن بود؛ کودتایی که با فریبکاری، خشونت، سرکوب و اعدام پایهگذاری شد و همچنان ادامه دارد.
مردم ایران این دههی سیاه را "دههی زجر" نامیدهاند، زیرا چیزی جز خونریزی، فلاکت و خفقان در پی نداشته است. برای جنایتکاران بهمن ۵۷ گنبد و بارگاه ساختند، اما خانوادههای دادخواه را از سوگواری بر مزار عزیزانشان محروم کردند. جوانانی که برای آزادی به خیابان آمدند، با گلولهی سرکوبگران بر خاک افتادند، و نظامی که با وعدهی عدالت روی کار آمد، خود به نماد بیعدالتی مطلق تبدیل شد.
حکومتی که بر پایهی خون و خیانت بنا شد
از همان آغاز، جمهوری اسلامی با اعدام، شکنجه، زندان، و حذف مخالفان، پایههای خود را مستحکم کرد. پیرمردی واپسگرا و فریبکار را بر ایران مسلط کردند تا فرهنگ ایرانی را سرکوب، و هویت ملی را با تاریکی و جهل جایگزین کند.
▪ موسیقی ممنوع شد، عشق و شادی جرم شد، و اندوه و عزا جایگزین آن گردید.
▪ جوخههای اعدام، دادگاههای فرمایشی و شکنجهگاهها گسترده شدند.
▪ مدیران، افسران و متخصصان دوران پهلوی، قتلعام یا مجبور به فرار شدند.
▪ در میان این آشوب، نظام ولایتفقیه را بدون رأی واقعی مردم به کشور تحمیل کردند.
جنگ ۸ ساله؛ بهانهای برای تثبیت استبداد
▪ حاکمان جدید، جنگ ایران و عراق را فرصتی برای نابودی هرگونه صدای مخالف دیدند.
▪ میلیونها ایرانی در جنگی کشته شدند که میتوانست پایان یابد.
▪ میلیاردها دلار از سرمایههای ملی صرف جنگ شد، درحالیکه مردم در فقر فرو رفتند.
▪ در سایهی جنگ، اعدامهای دستهجمعی، تصفیههای گسترده و نسلکشی سیاسی اوج گرفت.
۴۶ سال چپاول، فقر و سقوط ایران
▪ فرار نخبگان، که ایران را از استعدادها و پیشرفت محروم کرد.
▪ فساد سیستماتیک، که قدرت را به دست فاسدان سپرد و کشور را به ورطهی نابودی کشاند.
▪ حمایت از گروههای تروریستی، که ایران را در جهان منزوی و دشمنانش را قویتر کرد.
▪ افزایش سرسامآور فقر، بیکاری، تورم و اختلاف طبقاتی، که مردم را به ستوه آورده است.
قیامهای مردمی و پاسخ حکومت؛ سرکوب، اعدام، جنایت
در چهار دههی گذشته، مردم ایران بارها برای بازپسگیری حقوق خود به خیابان آمدند، اما پاسخ حکومت چیزی جز سرکوب وحشیانه نبود:
✔ جنبش دانشجویی ۷۸
✔ اعتراضات گسترده ۸۸
✔ خیزش مردمی آبان ۹۸
✔ انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در ۱۴۰۱
هزاران نفر در خیابانها کشته یا زخمی شدند، صدها هزار نفر بازداشت، شکنجه و اعدام شدند، اما حکومت همچنان بر بقای خود اصرار دارد، بیآنکه کوچکترین پاسخی به مطالبات مردم بدهد.
ایران، قربانی خیانتهای حکومتی و قراردادهای ننگین
▪ قراردادهای حقارتآمیز با روسیه و چین، که ایران را به حیاطخلوت قدرتهای خارجی تبدیل کرد.
▪ هزینههای میلیاردی برای تسلیحات و برنامههای هستهای، درحالیکه مردم برای تأمین ابتداییترین نیازهایشان در رنجاند.
▪ تداوم غارت ثروتهای ملی و منابع کشور، که ایران را به مرز ورشکستگی کشانده است.
پیام ما از درون زندان: این استبداد رفتنی است!
با توجه به این همه ستم، بیداد و بیعدالتی که تنها بخشی از آن را بیان کردیم، اکنون ما از قعر زندانهای رژیم غاصب و توتالیتر جمهوری اسلامی، که بارها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است، بار دیگر فریاد خود را بلند میکنیم.
🔹 ما در کنار ملت سرافراز ایران، خانوادههای دادخواه و همهی آزادیخواهان این سرزمین ایستادهایم.
🔹 تا پای جان، برای برچیدن بساط فساد، تباهی، ریاکاری و استبداد، همبستگی خود را با مردم ایران اعلام میداریم.
🔹 ما خواهان آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و پایان چرخهی اعدام، خشونت، سانسور و سرکوب در ایران هستیم.
این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!
✍ زرتشت احمدی راغب
✍ آرشام رضایی
✍ رضا محمدحسینی
📅 ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#بیانیه #زرنشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی
#انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدیراغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، سه زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار در بیانیهای مشترک نگاهی به ۴۶ سال گذشته کردند و در انتها گفتند:
«این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!»
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
۴۶ سال از فریب بهمن ۵۷ میگذرد؛ فریبی که نهتنها آزادی، عدالت و پیشرفت را به ارمغان نیاورد، بلکه ایران را در سیاهچالهی دیکتاتوری مذهبی، سرکوب، فقر و عقبماندگی فرو برد. آنچه رخ داد، نه انقلاب، بلکه یک کودتای حسابشده علیه ایران و مردم آن بود؛ کودتایی که با فریبکاری، خشونت، سرکوب و اعدام پایهگذاری شد و همچنان ادامه دارد.
مردم ایران این دههی سیاه را "دههی زجر" نامیدهاند، زیرا چیزی جز خونریزی، فلاکت و خفقان در پی نداشته است. برای جنایتکاران بهمن ۵۷ گنبد و بارگاه ساختند، اما خانوادههای دادخواه را از سوگواری بر مزار عزیزانشان محروم کردند. جوانانی که برای آزادی به خیابان آمدند، با گلولهی سرکوبگران بر خاک افتادند، و نظامی که با وعدهی عدالت روی کار آمد، خود به نماد بیعدالتی مطلق تبدیل شد.
حکومتی که بر پایهی خون و خیانت بنا شد
از همان آغاز، جمهوری اسلامی با اعدام، شکنجه، زندان، و حذف مخالفان، پایههای خود را مستحکم کرد. پیرمردی واپسگرا و فریبکار را بر ایران مسلط کردند تا فرهنگ ایرانی را سرکوب، و هویت ملی را با تاریکی و جهل جایگزین کند.
▪ موسیقی ممنوع شد، عشق و شادی جرم شد، و اندوه و عزا جایگزین آن گردید.
▪ جوخههای اعدام، دادگاههای فرمایشی و شکنجهگاهها گسترده شدند.
▪ مدیران، افسران و متخصصان دوران پهلوی، قتلعام یا مجبور به فرار شدند.
▪ در میان این آشوب، نظام ولایتفقیه را بدون رأی واقعی مردم به کشور تحمیل کردند.
جنگ ۸ ساله؛ بهانهای برای تثبیت استبداد
▪ حاکمان جدید، جنگ ایران و عراق را فرصتی برای نابودی هرگونه صدای مخالف دیدند.
▪ میلیونها ایرانی در جنگی کشته شدند که میتوانست پایان یابد.
▪ میلیاردها دلار از سرمایههای ملی صرف جنگ شد، درحالیکه مردم در فقر فرو رفتند.
▪ در سایهی جنگ، اعدامهای دستهجمعی، تصفیههای گسترده و نسلکشی سیاسی اوج گرفت.
۴۶ سال چپاول، فقر و سقوط ایران
▪ فرار نخبگان، که ایران را از استعدادها و پیشرفت محروم کرد.
▪ فساد سیستماتیک، که قدرت را به دست فاسدان سپرد و کشور را به ورطهی نابودی کشاند.
▪ حمایت از گروههای تروریستی، که ایران را در جهان منزوی و دشمنانش را قویتر کرد.
▪ افزایش سرسامآور فقر، بیکاری، تورم و اختلاف طبقاتی، که مردم را به ستوه آورده است.
قیامهای مردمی و پاسخ حکومت؛ سرکوب، اعدام، جنایت
در چهار دههی گذشته، مردم ایران بارها برای بازپسگیری حقوق خود به خیابان آمدند، اما پاسخ حکومت چیزی جز سرکوب وحشیانه نبود:
✔ جنبش دانشجویی ۷۸
✔ اعتراضات گسترده ۸۸
✔ خیزش مردمی آبان ۹۸
✔ انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در ۱۴۰۱
هزاران نفر در خیابانها کشته یا زخمی شدند، صدها هزار نفر بازداشت، شکنجه و اعدام شدند، اما حکومت همچنان بر بقای خود اصرار دارد، بیآنکه کوچکترین پاسخی به مطالبات مردم بدهد.
ایران، قربانی خیانتهای حکومتی و قراردادهای ننگین
▪ قراردادهای حقارتآمیز با روسیه و چین، که ایران را به حیاطخلوت قدرتهای خارجی تبدیل کرد.
▪ هزینههای میلیاردی برای تسلیحات و برنامههای هستهای، درحالیکه مردم برای تأمین ابتداییترین نیازهایشان در رنجاند.
▪ تداوم غارت ثروتهای ملی و منابع کشور، که ایران را به مرز ورشکستگی کشانده است.
پیام ما از درون زندان: این استبداد رفتنی است!
با توجه به این همه ستم، بیداد و بیعدالتی که تنها بخشی از آن را بیان کردیم، اکنون ما از قعر زندانهای رژیم غاصب و توتالیتر جمهوری اسلامی، که بارها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است، بار دیگر فریاد خود را بلند میکنیم.
🔹 ما در کنار ملت سرافراز ایران، خانوادههای دادخواه و همهی آزادیخواهان این سرزمین ایستادهایم.
🔹 تا پای جان، برای برچیدن بساط فساد، تباهی، ریاکاری و استبداد، همبستگی خود را با مردم ایران اعلام میداریم.
🔹 ما خواهان آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و پایان چرخهی اعدام، خشونت، سانسور و سرکوب در ایران هستیم.
این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!
✍ زرتشت احمدی راغب
✍ آرشام رضایی
✍ رضا محمدحسینی
📅 ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#بیانیه #زرنشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی
#انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندان در زندان | وضعیت نامساعد جسمی عباس واحدیان شاهرودی در زندان وکیلآباد مشهد
گزارشها از وخامت حال عباس واحدیان شاهرودی، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفر و زندانی سیاسی محبوس در بند ۶/۱ زندان وکیلآباد مشهد، حکایت دارد.
وی بیش از سه سال است که در زندان بهسر میبرد، از جمله هفت ماه حبس در سلول انفرادی وزارت اطلاعات. این زندانی سیاسی بهشدت نیازمند مرخصی درمانی است، اما درخواستهای مکرر وکیل او، آقای شریفزاده اردکانی، برای مرخصی درمانی توسط مسئولان زندان و قوه قضاییه رد شده است.
وخامت وضعیت جسمانی:
عباس واحدیان شاهرودی با بیماری پوستی پسوریازیس، مشکلات قلبی، عفونت لثهها و نارسایی تنفسی دستوپنجه نرم میکند. تمام این مشکلات در زندان ایجاد شدهاند، درحالیکه او هنگام بازداشت کاملاً سالم بوده است.
وی برای مشکلات تنفسی خود نیاز مبرم به اسپری تنفسی دارد که زندان از تأمین آن خودداری میکند و خانواده مجبور است آن را بهصورت شخصی تهیه کند.
پمادها و داروهای پوستی نیز از سوی زندان تأمین نمیشود، و هزینههای بالای دارو در ایران بار سنگینی بر دوش خانوادهاش گذاشته است.
در حالی که وضعیت سلامتی عباس واحدیان شاهرودی هر روز وخیمتر میشود، ممانعت از اعطای مرخصی درمانی مصداق بارز شکنجه و نقض حقوق بشر است.
#عباس_واحدیان_شاهرودی
#زندان_وکیلآباد
#بیانیه۱۴
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارشها از وخامت حال عباس واحدیان شاهرودی، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفر و زندانی سیاسی محبوس در بند ۶/۱ زندان وکیلآباد مشهد، حکایت دارد.
وی بیش از سه سال است که در زندان بهسر میبرد، از جمله هفت ماه حبس در سلول انفرادی وزارت اطلاعات. این زندانی سیاسی بهشدت نیازمند مرخصی درمانی است، اما درخواستهای مکرر وکیل او، آقای شریفزاده اردکانی، برای مرخصی درمانی توسط مسئولان زندان و قوه قضاییه رد شده است.
وخامت وضعیت جسمانی:
عباس واحدیان شاهرودی با بیماری پوستی پسوریازیس، مشکلات قلبی، عفونت لثهها و نارسایی تنفسی دستوپنجه نرم میکند. تمام این مشکلات در زندان ایجاد شدهاند، درحالیکه او هنگام بازداشت کاملاً سالم بوده است.
وی برای مشکلات تنفسی خود نیاز مبرم به اسپری تنفسی دارد که زندان از تأمین آن خودداری میکند و خانواده مجبور است آن را بهصورت شخصی تهیه کند.
پمادها و داروهای پوستی نیز از سوی زندان تأمین نمیشود، و هزینههای بالای دارو در ایران بار سنگینی بر دوش خانوادهاش گذاشته است.
در حالی که وضعیت سلامتی عباس واحدیان شاهرودی هر روز وخیمتر میشود، ممانعت از اعطای مرخصی درمانی مصداق بارز شکنجه و نقض حقوق بشر است.
#عباس_واحدیان_شاهرودی
#زندان_وکیلآباد
#بیانیه۱۴
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زرتشت احمدیراغب، از امروز تا ۲۲ بهمن اعلام اعتصاب غذا کرد
او اعلام کرد که در مخالفت با اعدامها، گرانی، تورم و بیعدالتیها و در ایام «دهه زجر» اعتصاب غذا خواهد کرد.
ایشان اعلام کردند که اینها (حاکمان) نماینده مردم نیستند و هر توافق یا قراردادی که توسط مسئولان جمهوری اسلامی با هر دولتی انجام گیرد، باطل هست.
#زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او اعلام کرد که در مخالفت با اعدامها، گرانی، تورم و بیعدالتیها و در ایام «دهه زجر» اعتصاب غذا خواهد کرد.
ایشان اعلام کردند که اینها (حاکمان) نماینده مردم نیستند و هر توافق یا قراردادی که توسط مسئولان جمهوری اسلامی با هر دولتی انجام گیرد، باطل هست.
#زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یاسر الوندیانی تجربهای از روزی بیان کرد که پزشکان پس از عمل جراحی چشمش از بازگشت بینایی قطع امید کردند
اما او با وجود همه درد و رنجی که متحمل شده نوشت:
«این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.»
متن کامل نوشته یاسر به شرح زیر است:
۲ سال پیش دقیقاً همین تاریخ چهارمین عملم را انجام دادم.
حالا جدا از اینکه همراه نداشتم، به واسطه اینکه رفیقام یا زندان بودن یا فراری و توسط برخی از عزیزانم هم تحریم شده بودم چون بعد از آسیبم میرفتم تو اعتراضات.
عمل تموم شد اما بعد ریکاوری از بیهوشی، دیگه مثل دفعات قبل سریع پانسمان رو برنداشتم. عملای قبلی سریع برش میداشتم و چشم راستم رو میبستم که بفهمم میبینم یا نه، عمل تأثیری داشته یا نه.
منتظر موندم... شب، یوقتایی گوشی و خبرها رو چک میکردم.
صبح که شد، حدود ساعت ۹، دکتر اومد تو بخش امید فارابی. بچههای چشم اونجا رو خوب بلدن.
صف عملشدههای دیروز زیاد بود.
یک سری که آسیبدیده اعتراضات بودن، میگفتن تو کار صدمه دیدن.
چند نفری هم همیشه بهخاطر الکل تقلبی بود.
بعدها یادمه تو یکی از عملهای علی طاحونه، کسی که میخواست بیناییش رو بسنجه، وقتی متوجه دید خیلی کمش شد، با یه حالت بدی گفت: الکل خوردی؟
علی هم با اون لهجه جنوبی گفت: نه، ساچمه خوردم.
رفتم پیش دکتر. پانسمان رو برداشت و نشستم پشت چشمی، معاینه کرد اما بازم خبری از دید نبود.
گفتم: دکتر، به من بگو چشمم خوب میشه یا نه؟
گفت: ما همه تلاشمون رو کردیم. ظاهر چشمت بد نیست، بهترم میشه. اما هنوز رد ساچمه و رد شدنش از کاسه چشم معلومه. ۳ تا به داخل چشمت خورده و یکیش چشم رو رد کرده بود.
تا زمانی که علم پزشکی به پیوند شبکیه نرسه، حرفی نمیشه زد.
و یه صحبتی که همیشه میکردن که بهمون روحیه بدن: شکر کن دو چشمت نخورده.
واقعاً شوکم میکرد این حرف.
کارای ترخیص رو کردم و اومدم بیرون.
دقیق نمیدونستم کجا میخوام برم. شهر خودم هم اوضاع خوب نبود.
پیاده راه افتادم تا میدون انقلاب. تو مسیر، هنوز وحشت سرکوبگرها و اتحاد مردم رو میشد با رژهی پیاده و سوارههاشون دید.
سخت بود اما داشتم به خودم میگفتم: دیگه تا زندهای، باید با یه چشم دنیا رو ببینی.
گرچه کارم جوری بود که ساخت اون ظرافتها با یه چشم خیلی سختتر میشد.
روزای عجیبی بود. خیلی خاطرهها دارم از اون روزا.
۲ سال و چند ماه میگذره از شروع اعتراضات ۱۴۰۱.
خیلیا بعد اون روزا دیگه نتونستن یه زندگی عادی داشته باشن و زندگی براشون یه شکل دیگه شد.
خیلی صحبتها شنیدم در مورد خودم؛ نقد، قدردانی، محبت و...
اما این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.
پاینده ایران.
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما او با وجود همه درد و رنجی که متحمل شده نوشت:
«این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.»
متن کامل نوشته یاسر به شرح زیر است:
۲ سال پیش دقیقاً همین تاریخ چهارمین عملم را انجام دادم.
حالا جدا از اینکه همراه نداشتم، به واسطه اینکه رفیقام یا زندان بودن یا فراری و توسط برخی از عزیزانم هم تحریم شده بودم چون بعد از آسیبم میرفتم تو اعتراضات.
عمل تموم شد اما بعد ریکاوری از بیهوشی، دیگه مثل دفعات قبل سریع پانسمان رو برنداشتم. عملای قبلی سریع برش میداشتم و چشم راستم رو میبستم که بفهمم میبینم یا نه، عمل تأثیری داشته یا نه.
منتظر موندم... شب، یوقتایی گوشی و خبرها رو چک میکردم.
صبح که شد، حدود ساعت ۹، دکتر اومد تو بخش امید فارابی. بچههای چشم اونجا رو خوب بلدن.
صف عملشدههای دیروز زیاد بود.
یک سری که آسیبدیده اعتراضات بودن، میگفتن تو کار صدمه دیدن.
چند نفری هم همیشه بهخاطر الکل تقلبی بود.
بعدها یادمه تو یکی از عملهای علی طاحونه، کسی که میخواست بیناییش رو بسنجه، وقتی متوجه دید خیلی کمش شد، با یه حالت بدی گفت: الکل خوردی؟
علی هم با اون لهجه جنوبی گفت: نه، ساچمه خوردم.
رفتم پیش دکتر. پانسمان رو برداشت و نشستم پشت چشمی، معاینه کرد اما بازم خبری از دید نبود.
گفتم: دکتر، به من بگو چشمم خوب میشه یا نه؟
گفت: ما همه تلاشمون رو کردیم. ظاهر چشمت بد نیست، بهترم میشه. اما هنوز رد ساچمه و رد شدنش از کاسه چشم معلومه. ۳ تا به داخل چشمت خورده و یکیش چشم رو رد کرده بود.
تا زمانی که علم پزشکی به پیوند شبکیه نرسه، حرفی نمیشه زد.
و یه صحبتی که همیشه میکردن که بهمون روحیه بدن: شکر کن دو چشمت نخورده.
واقعاً شوکم میکرد این حرف.
کارای ترخیص رو کردم و اومدم بیرون.
دقیق نمیدونستم کجا میخوام برم. شهر خودم هم اوضاع خوب نبود.
پیاده راه افتادم تا میدون انقلاب. تو مسیر، هنوز وحشت سرکوبگرها و اتحاد مردم رو میشد با رژهی پیاده و سوارههاشون دید.
سخت بود اما داشتم به خودم میگفتم: دیگه تا زندهای، باید با یه چشم دنیا رو ببینی.
گرچه کارم جوری بود که ساخت اون ظرافتها با یه چشم خیلی سختتر میشد.
روزای عجیبی بود. خیلی خاطرهها دارم از اون روزا.
۲ سال و چند ماه میگذره از شروع اعتراضات ۱۴۰۱.
خیلیا بعد اون روزا دیگه نتونستن یه زندگی عادی داشته باشن و زندگی براشون یه شکل دیگه شد.
خیلی صحبتها شنیدم در مورد خودم؛ نقد، قدردانی، محبت و...
اما این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.
پاینده ایران.
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech