🍀🍀🍀
🍀🍀
🍀
چنینست کارِ سپهرِ بلند
گهی شاد دارد گهی مستمند
گر ایوان ما سر به کیوان کشید
همان زهرِ گیتی بباید چشید
اگر سال گردد هزارودویست
جز از خاکِ تیره تو را جای نیست
یکی سینهی شیر باشدْش جای
یکی چنگِ کرکس بود گر همای
ز شب روشنایی نجوید کسی
کجا بهره دارد ز دانش بسی
#فردوسی
امید که:
همهْساله بخت تو پیروز باد
همهْروزگار تو نوروز باد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
🍀🍀🍀
🍀🍀
🍀
چنینست کارِ سپهرِ بلند
گهی شاد دارد گهی مستمند
گر ایوان ما سر به کیوان کشید
همان زهرِ گیتی بباید چشید
اگر سال گردد هزارودویست
جز از خاکِ تیره تو را جای نیست
یکی سینهی شیر باشدْش جای
یکی چنگِ کرکس بود گر همای
ز شب روشنایی نجوید کسی
کجا بهره دارد ز دانش بسی
#فردوسی
امید که:
همهْساله بخت تو پیروز باد
همهْروزگار تو نوروز باد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🍀🍀
🍀🍀🍀
پچپچ باد به اسفند این بود
روز فرخندهی پیروز آمد
گل ز بوی سمنو میشکفد
میدهد مژده که نوروز آمد
سراینده و فرستنده: #فرهود_ربیعی
#نوروز
🌳☀️ @AdabSar
روز فرخندهی پیروز آمد
گل ز بوی سمنو میشکفد
میدهد مژده که نوروز آمد
سراینده و فرستنده: #فرهود_ربیعی
#نوروز
🌳☀️ @AdabSar
گرمای امید
در لیلـِک* بَندان روزگار، باید به گرمای امید تندیر* زندگی را به آتش مهر برافروخت تا بوی نان پختگی ، و ِشناییِ* خامیمان را به برخورداری و کاممان را به گوارای ارزانی سرشار سازد!
واژگان تبری:
لیلـِک: یخ
تندیر: تنور
و ِشنایی: گرسنگی
✍ نگارنده و فرستنده: #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
#نوروز
🌳☀️ @AdabSar
در لیلـِک* بَندان روزگار، باید به گرمای امید تندیر* زندگی را به آتش مهر برافروخت تا بوی نان پختگی ، و ِشناییِ* خامیمان را به برخورداری و کاممان را به گوارای ارزانی سرشار سازد!
واژگان تبری:
لیلـِک: یخ
تندیر: تنور
و ِشنایی: گرسنگی
✍ نگارنده و فرستنده: #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
#نوروز
🌳☀️ @AdabSar
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
ز دانا شنیدم یکی داستان
خرَد شد بر آن نیز همداستان
که آهستهْدل کم پشیمان بود
هم آشفته را هوش درمان بود
شتابندگی کارِ آهَرْمَنست
پشیمانی جان و رنجِ تنست
بفرمای و اکنون تو تیزی مکن
که تیزی پشیمانی آرد به بُن
#فردوسی
امید آنکه:
ز پیروزگر آفرین بر تو باد
مبادی همیشه مگر شاد و راد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
ز دانا شنیدم یکی داستان
خرَد شد بر آن نیز همداستان
که آهستهْدل کم پشیمان بود
هم آشفته را هوش درمان بود
شتابندگی کارِ آهَرْمَنست
پشیمانی جان و رنجِ تنست
بفرمای و اکنون تو تیزی مکن
که تیزی پشیمانی آرد به بُن
#فردوسی
امید آنکه:
ز پیروزگر آفرین بر تو باد
مبادی همیشه مگر شاد و راد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
Forwarded from ادبسار
🌱🌷 دوستان ارجمند؛ درباره پیدایش و برگزاری جشن سیزده بهدر سخن بسیار گفته شده و ما در سالهای گذشته در ادبسار چکیدهی آنچه که بر پایهی پژوهش گفته و نوشته شده، همرسانی کردیم. امسال بجای همرسانی چندباره، پیوند برجستهترین یادداشتها را برای شما گردآوردیم.
آشنایی با پیدایش و چیستی سیزده بهدر:
t.me/AdabSar/16040
نبرد افسانهای تیشتر و اپوش:
t.me/AdabSar/13428
باورهای نادرست دربارهی سیزده بهدر:
t.me/AdabSar/13451
افسانههای فرزانی(فلسفی) سیزده بهدر:
t.me/AdabSar/13442
t.me/AdabSar/13443
فرخندگی شمارهی سیزده با نگاه به گاهشمار روز و ماه و سال در ایران باستان:
t.me/AdabSar/13450
برای خواندن همهی آنچه که دربارهی این جشن در ادبسار آمده، برچسب #سیزده_بدر را بجویید. 🌱🌷
آشنایی با پیدایش و چیستی سیزده بهدر:
t.me/AdabSar/16040
نبرد افسانهای تیشتر و اپوش:
t.me/AdabSar/13428
باورهای نادرست دربارهی سیزده بهدر:
t.me/AdabSar/13451
افسانههای فرزانی(فلسفی) سیزده بهدر:
t.me/AdabSar/13442
t.me/AdabSar/13443
فرخندگی شمارهی سیزده با نگاه به گاهشمار روز و ماه و سال در ایران باستان:
t.me/AdabSar/13450
برای خواندن همهی آنچه که دربارهی این جشن در ادبسار آمده، برچسب #سیزده_بدر را بجویید. 🌱🌷
سیزدهمین روز نوروز را به دیدار نازنینترین بیمار این سرزمین، «زیستگاه خستهجان» میرویم ولی برای دیدار بیمار تبر نمیبریم، آتش نمیبریم، دود نمیبریم، خاشه(زباله) نمیبریم، تیر و تفنگ نمیبریم.
تنها و تنها مهر و دوستی میبریم.
ما خداوندگاران(صاحبان) زمین نیستیم؛ فرزندان زمینیم. در روز #سیزده_بدر هوای زمین را داشته باشیم.
#ادبسار
هنرمند: #مجید_خسروانجم
🍃🌱 @AdabSar
تنها و تنها مهر و دوستی میبریم.
ما خداوندگاران(صاحبان) زمین نیستیم؛ فرزندان زمینیم. در روز #سیزده_بدر هوای زمین را داشته باشیم.
#ادبسار
هنرمند: #مجید_خسروانجم
🍃🌱 @AdabSar
ای بهار
ای بهار
ای بهار
تو پرندهات رها
بنفشهات به بار
میوزی پر از ترانه
میرسی پر از نگار
هرکجا رهگذار توست
شاخههای ارغوان شکوفهریز
خوشه اقاقیا ستارهبار
بیدمشک زرفشان…
#فریدون_مشیری
برشی از سرودهی «ای بهار»
از دفتر «از خاموشی»
#چکامه_پارسی
🌿🌸 @AdabSar
ای بهار
ای بهار
تو پرندهات رها
بنفشهات به بار
میوزی پر از ترانه
میرسی پر از نگار
هرکجا رهگذار توست
شاخههای ارغوان شکوفهریز
خوشه اقاقیا ستارهبار
بیدمشک زرفشان…
#فریدون_مشیری
برشی از سرودهی «ای بهار»
از دفتر «از خاموشی»
#چکامه_پارسی
🌿🌸 @AdabSar
🌿 هموندان فرهیخته، دوستان ارجمند
🎋📗 اکنون در کنار هم سالی نو را آغاز کردهایم. آنچه ما را در ایران زمین به هم پیوند داده، زبان پارسی است و چه پیوند دهندهای از زبان پارسی دلاویزتر و پابرجاتر و زیباتر؟
زبان، فربهترین آخشیگ (عنصر) فرهنگ است. وختی(وقتی) زبان مردمی کمرنگ شود، فرهنگ او هم رنگ میبازد و وختی زبانش بمیرد، فرهنگش هم جان خواهد داد. ژرفترترین داغ برآمده از این ریخت مرگ فرهنگی را میتوان بر پیکر مسر(مصر) دید و اندیشید.
🎋📗 ما دودمانهای گوناگون ایران، بهسان مهرههای یک گردنبندیم. هر دانهای ژانهی (جنس) ویژهای دارد. یکی مروارید است، دیگری دوبال (زمرد) و آن یکی رونوس (عقیق). رشتهای زرین و استوار این دانهها را در کنار یکدیگر نگاه داشته است که زبان پارسی نام دارد. برای یکپارچگی گردنبند، نیاز نیست همهی مهرهها همسان باشند ولی نیاز است که این رشته شکوهمند، استوار و زاینده باشد.
زبان پارسی به همراه جشنها و آیینهای ایرانی از استوارترین رشتههایی است که ایرانشهریان را در کنار هم نگاه داشته است. ما مینویسیم و میآزماییم تا زبانی شیوا و دلانگیز روانمان را نوازش دهد و این را سرافرازانه ارج میگذاریم.
🎋📗 برای همگان سالی شکوهمند همراه با تندرستی خواهانیم. نگهدار این سرو برومند باشیم.
پس در گفتوگوی نوروزی پسندیده است که از واژههای پارسی روزها بهجای «ایام»، شادباش، خجسته، فرخنده، همایون بهجای «مبارک» و جشن باستانی بهجای «عید سعید» بهرهمند شویم.
#نوروز جشنی بیگانه نیست که از پاژنامهای زبانی دیگر بهره ببریم.
این سخنی سختگیرانه و نژادپرستانه نیست. پالایش زبان از پاژنامهای بیگانهی نسنجیده در فرهنگ ایرانیست!
🌿 نورزتان پدرام
فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
📗 @AdabSar 🎋
🎋📗 اکنون در کنار هم سالی نو را آغاز کردهایم. آنچه ما را در ایران زمین به هم پیوند داده، زبان پارسی است و چه پیوند دهندهای از زبان پارسی دلاویزتر و پابرجاتر و زیباتر؟
زبان، فربهترین آخشیگ (عنصر) فرهنگ است. وختی(وقتی) زبان مردمی کمرنگ شود، فرهنگ او هم رنگ میبازد و وختی زبانش بمیرد، فرهنگش هم جان خواهد داد. ژرفترترین داغ برآمده از این ریخت مرگ فرهنگی را میتوان بر پیکر مسر(مصر) دید و اندیشید.
🎋📗 ما دودمانهای گوناگون ایران، بهسان مهرههای یک گردنبندیم. هر دانهای ژانهی (جنس) ویژهای دارد. یکی مروارید است، دیگری دوبال (زمرد) و آن یکی رونوس (عقیق). رشتهای زرین و استوار این دانهها را در کنار یکدیگر نگاه داشته است که زبان پارسی نام دارد. برای یکپارچگی گردنبند، نیاز نیست همهی مهرهها همسان باشند ولی نیاز است که این رشته شکوهمند، استوار و زاینده باشد.
زبان پارسی به همراه جشنها و آیینهای ایرانی از استوارترین رشتههایی است که ایرانشهریان را در کنار هم نگاه داشته است. ما مینویسیم و میآزماییم تا زبانی شیوا و دلانگیز روانمان را نوازش دهد و این را سرافرازانه ارج میگذاریم.
🎋📗 برای همگان سالی شکوهمند همراه با تندرستی خواهانیم. نگهدار این سرو برومند باشیم.
پس در گفتوگوی نوروزی پسندیده است که از واژههای پارسی روزها بهجای «ایام»، شادباش، خجسته، فرخنده، همایون بهجای «مبارک» و جشن باستانی بهجای «عید سعید» بهرهمند شویم.
#نوروز جشنی بیگانه نیست که از پاژنامهای زبانی دیگر بهره ببریم.
این سخنی سختگیرانه و نژادپرستانه نیست. پالایش زبان از پاژنامهای بیگانهی نسنجیده در فرهنگ ایرانیست!
🌿 نورزتان پدرام
فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
📗 @AdabSar 🎋
❤️🔥 تباهی
خداوندا دلم کوهی ز درد است
خزانم خون، بهارم زار و زرد است
زمانه با دلم ناسازِگار است
برایم زندگانی ناگوار است
هزاران تیر ناکس خورده جانم
شده مویم سپید، اینک جوانم
زنم بر چرخ گردون با تبرزین
بدی کرده دلش گشته پر از کین
امیدی بهر شادی در دلم نیست
نَمیدانم لب خندان دگر چیست
جوانی شد تباه، ای داد و بیداد
ستم دیدم، نیامد کس به فریاد
سدایم* کرده کر گوش زمانه
خدا کرده فراموش این جوانه
دلم خونین شده، رودش خروشان
دو چشم آتشفشان سرخ و جوشان
جهانم را گرفت ابر سیاهی
ز هستی بهر من گشته تباهی
ندارم نای رفتن، تاب ماندن
گرفتار دوراهی گشتهام من
اگر روزی بمیرم، گرچه دورم
بکن سالی گذر بر سنگ گورم
✍ سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
*سدا: صدا
❤️🔥 @AdabSar
خداوندا دلم کوهی ز درد است
خزانم خون، بهارم زار و زرد است
زمانه با دلم ناسازِگار است
برایم زندگانی ناگوار است
هزاران تیر ناکس خورده جانم
شده مویم سپید، اینک جوانم
زنم بر چرخ گردون با تبرزین
بدی کرده دلش گشته پر از کین
امیدی بهر شادی در دلم نیست
نَمیدانم لب خندان دگر چیست
جوانی شد تباه، ای داد و بیداد
ستم دیدم، نیامد کس به فریاد
سدایم* کرده کر گوش زمانه
خدا کرده فراموش این جوانه
دلم خونین شده، رودش خروشان
دو چشم آتشفشان سرخ و جوشان
جهانم را گرفت ابر سیاهی
ز هستی بهر من گشته تباهی
ندارم نای رفتن، تاب ماندن
گرفتار دوراهی گشتهام من
اگر روزی بمیرم، گرچه دورم
بکن سالی گذر بر سنگ گورم
✍ سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
*سدا: صدا
❤️🔥 @AdabSar
ادبسار
☕️ واژههای پارسی در زبان تازی دَشت = از پارسی دشت دِشَک = از پارسی دُشک، تُشک، تخت دَشلمه = از پارسی دیشلمه، چای تلخ با قند دَشمان = از پارسی دشمن دَشّن، داشن = دستلاف، بنگرید به داشن دَغثر = از پارسی دِژتر، زشتتر، بدتر، گول دَغَلَ فیه = از پارسی دغل، در…
📖 واژههای پارسی در زبان تازی
دق = از پارسی دَک، گدایی، پارچهی بهادار
دِقدان = از پارسی دیگدان، جایی که دیگ را بر روی آتش میگذارند، اُجاغ
دَقَل = از پارسی دَکَل، تیر کشتی
دَقمان = از پارسی دَگمان، گوشتکوب، چـَکُش چوبی
دَق و لق = از پارسی تَک و لَک، خشک و تهی، سر بیموی
دِل، دلُّ = از پارسی دل
دُلامِز = برداشتی از پارسی پلید، مرد نیرومند و دوراندیش
دُلب، دُلبَه = از پارسی دُلب، چنار، یک چنار
دُلبیات = از پارسی دُلبه، دُلبیان، چناریان
دُلدل = از پارسی دلدل، خارپشت، قاتر سپید
دَلَق = از پارسی دلِه، موسوره، جانوری مانند سمور که از پوستش پوستین سازند، گربهی بیابانی
دَلقَک = از پارسی تلخک (نام شیرینکار دربار محمود غزنوی)، شوخ، لوده
دَلو، دول = از پارسی دلو، دول، سبو، آوند، آبکش
📖 @AdabSar
دُولمه = از پارسی دُلمه، دُولما، خوراکی که در برگ انگور یا کلم پیچند
دُلهَقان = از پارسی دُلهَگان، کُرکُم(زعفران)
دَلِیک = از پارسی دلیک، گیاهی بیابانی و دارویی از تیرهی سُرخیان
دُلمیران = از پارسی دِلمِژ(کج)، برده و یا نوکر چاق و کودن
دَمَق = از پارسی دَمِه(باد و برف)
دِمَقس = از پارسی دمسَه، ابریشم سپید
دَمقه = از پارسی دمگاه، کورهی آهنگری، دستگاه باد آهنگران
دُنُج، دَنُوج = از ریشهی پارسی دانایان و دانشمندان
دَند = از پارسی دند، ماهو دانه (حَبُّ الملُوک) از گیاهان دارویی
دَندَنهِ = از پارسی دندِش، لُندیدن(شیرازی) یا غرولند کردن، سخن زیرلبی، سخنی آهسته که دیگران دَرنیابند
دُواج = از پارسی دواج، لحاف
دُوالیب(تک،دولاب) = از پارسی دولاب، چرخهای آبیاری، چرخهای چاه
📖 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
📖 @AdabSar
دق = از پارسی دَک، گدایی، پارچهی بهادار
دِقدان = از پارسی دیگدان، جایی که دیگ را بر روی آتش میگذارند، اُجاغ
دَقَل = از پارسی دَکَل، تیر کشتی
دَقمان = از پارسی دَگمان، گوشتکوب، چـَکُش چوبی
دَق و لق = از پارسی تَک و لَک، خشک و تهی، سر بیموی
دِل، دلُّ = از پارسی دل
دُلامِز = برداشتی از پارسی پلید، مرد نیرومند و دوراندیش
دُلب، دُلبَه = از پارسی دُلب، چنار، یک چنار
دُلبیات = از پارسی دُلبه، دُلبیان، چناریان
دُلدل = از پارسی دلدل، خارپشت، قاتر سپید
دَلَق = از پارسی دلِه، موسوره، جانوری مانند سمور که از پوستش پوستین سازند، گربهی بیابانی
دَلقَک = از پارسی تلخک (نام شیرینکار دربار محمود غزنوی)، شوخ، لوده
دَلو، دول = از پارسی دلو، دول، سبو، آوند، آبکش
📖 @AdabSar
دُولمه = از پارسی دُلمه، دُولما، خوراکی که در برگ انگور یا کلم پیچند
دُلهَقان = از پارسی دُلهَگان، کُرکُم(زعفران)
دَلِیک = از پارسی دلیک، گیاهی بیابانی و دارویی از تیرهی سُرخیان
دُلمیران = از پارسی دِلمِژ(کج)، برده و یا نوکر چاق و کودن
دَمَق = از پارسی دَمِه(باد و برف)
دِمَقس = از پارسی دمسَه، ابریشم سپید
دَمقه = از پارسی دمگاه، کورهی آهنگری، دستگاه باد آهنگران
دُنُج، دَنُوج = از ریشهی پارسی دانایان و دانشمندان
دَند = از پارسی دند، ماهو دانه (حَبُّ الملُوک) از گیاهان دارویی
دَندَنهِ = از پارسی دندِش، لُندیدن(شیرازی) یا غرولند کردن، سخن زیرلبی، سخنی آهسته که دیگران دَرنیابند
دُواج = از پارسی دواج، لحاف
دُوالیب(تک،دولاب) = از پارسی دولاب، چرخهای آبیاری، چرخهای چاه
📖 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
📖 @AdabSar
🐆 @AdabSar
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چهار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
ابیات فوق که ریشه در متون کهن ادب فارسی دارد، حکایت از این دارد که در گاهشماری ایرانی سالی به نام «ببر» نداشته و نداریم و امسال سال «پلنگ» است.
پلنگ ایرانی که متاسفانه نسل آن رو به نابودی است، در نزد جهانیان زبانزد است و ایران را به پلنگ ایرانی میشناسند. ببر ریشه در گاهشماری چینی دارد و یکی از نمادهای فرهنگ چین است.
متاسفانه در ماههای پایانی سال شاهد رسوخ تعمدی این نماد چینی و جایگزینی آن به جای پلنگ ایرانی هستیم و دردآورتر از همه اینکه فرهیختگان جامعه نسبت به این موضوع بیتفاوت بوده و توجهی به آن نداشتهاند.
ما باید ضمن ادای مسئولیت فرهنگی خود در قبال اصالتهای فرهنگ ایرانی، از پلنگ رو به انقراض ایرانی هم حمایت کنیم. حیوانی که حامیان آن تحت عنوان فعالان محیط زیست در حال حاضر در زندانها به سر میبرند.
نویسنده: #فرزین_طاهری
فرستنده: #کوروش
🐆 @AdabSar
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چهار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
ابیات فوق که ریشه در متون کهن ادب فارسی دارد، حکایت از این دارد که در گاهشماری ایرانی سالی به نام «ببر» نداشته و نداریم و امسال سال «پلنگ» است.
پلنگ ایرانی که متاسفانه نسل آن رو به نابودی است، در نزد جهانیان زبانزد است و ایران را به پلنگ ایرانی میشناسند. ببر ریشه در گاهشماری چینی دارد و یکی از نمادهای فرهنگ چین است.
متاسفانه در ماههای پایانی سال شاهد رسوخ تعمدی این نماد چینی و جایگزینی آن به جای پلنگ ایرانی هستیم و دردآورتر از همه اینکه فرهیختگان جامعه نسبت به این موضوع بیتفاوت بوده و توجهی به آن نداشتهاند.
ما باید ضمن ادای مسئولیت فرهنگی خود در قبال اصالتهای فرهنگ ایرانی، از پلنگ رو به انقراض ایرانی هم حمایت کنیم. حیوانی که حامیان آن تحت عنوان فعالان محیط زیست در حال حاضر در زندانها به سر میبرند.
نویسنده: #فرزین_طاهری
فرستنده: #کوروش
🐆 @AdabSar
☘️☘️☘️
☘️☘️
☘️
مکن بیگنه بر تنِ من ستم
که گیتی سپنجست بَر باد و دَم
یکی را به چاه افگنَد بیگناه
یکی با کُله برنِشانَد به گاه
سرانجام هر دو به خاک اندرند
از اختر به چنگ مغاک اندرند
#فردوسی
و در این هفته امید آن:
که چشمِ بد از فرِّ تو دور باد
همهروزگارانِ تو سور باد
گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
☘️
☘️☘️
☘️☘️☘️
☘️☘️
☘️
مکن بیگنه بر تنِ من ستم
که گیتی سپنجست بَر باد و دَم
یکی را به چاه افگنَد بیگناه
یکی با کُله برنِشانَد به گاه
سرانجام هر دو به خاک اندرند
از اختر به چنگ مغاک اندرند
#فردوسی
و در این هفته امید آن:
که چشمِ بد از فرِّ تو دور باد
همهروزگارانِ تو سور باد
گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
☘️
☘️☘️
☘️☘️☘️
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻خاطر = یاد، دل، اندیشه، دلگذشت، ویر، هوش(=ذهن)
🔻خاطره = یادبود، یادمان، یادآمد، ویره، یادگار، یادنامه
🔻خاطرات = یادمانها، یادبودها، یادنامهها
🔻آزردهخاطر = آزردهدل، دلآزرده، دلگیر، رنجیده
🔻آسودهخاطر = آسودهدل، دلآرام
🔻آشفتهخاطر = دلواپس، آشفتهدل، آشفتهدرون، دلآشوب
🔻اطمینان خاطر = رامِش، آسودهدلی
🔻انبساط خاطر = خوشی، خرمی
🔻به خاطر = برای، از برای، از رویِ، به پاس، از پی، بَهرِ، از بَهرِ
🔻بهخاطر آوردن = بهیاد آوردن
🔻به خاطر این که = زیرا، چون، از روی این که، از این رو که
🔻بهخاطر داشتن = یاد داشتن، بهیاد داشتن
🔻به همین خاطر = از این رو
🔻تجدید خاطره = یادآوری
🔻تعلقخاطر = وابستگی، دلبستگی
🔻خاطرپَریش = دلپَریش
🔻خاطرپسند = دلخواه، دلپذیر
🔻خاطرجمع = آسودهدل
🔻خاطرخواه = دلباخته، خواهان، شیفته
🔻خاطرخواهی = شیفتگی
🔻خاطرنشان = یادآوری، یادآور، یادآوردن، یادآور شدن، گوشزد
🔻خاطرنشان کرد = یادآوری کرد، یادآور شد، گوشزد کرد
🔻خاطرنشین = دلنشین، بهیادماندنی
🔻خاطرهانگیز = بهیادماندنی، یادانگیز
🔻دفتر خاطرات = دفتر یادبود، دفتر یادمانها
🔻کتاب خاطرات = یادنامه
🔻کوفتهخاطر = رنجیده، آزردهدل
✍نمونه:
🔺موضوعات مهمی را به او خاطرنشان کرد =
نهادگان مَهَندی را به او یادآور شد
🔺کتاب خاطرات «مصدق» را ابتیاع کرد =
یادنامهی مصدق را خرید
🔺گر این گفته داد است ره بسپرید
وگر نیست از خاطرم بسترید (فردوسی) =
گر این گفته داد است ره بسپرید
وگر نیست از یاد من بسترید
🔺با خاطری آسوده به ایران سفر کنید =
با دلی آسوده رهسپار ایران شوید
با آسودهدلی راهی ایران شوید
🔺منظرهی خاطرهانگیزی بود =
چشمانداز بهیادماندنیای بود
🔺خاطرم نیست کِی آمد =
یادم نیست کِی آمد
🔺به خاطر میآوری؟ =
به یاد میآوری؟
🔺فقط به خاطر تو =
تنها برای تو
🔺بهخاطر امانتداریاش به او جایزه داد =
به پاس زنهارداریاش به او پاداش داد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#خاطر #خاطره #خاطرات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻خاطر = یاد، دل، اندیشه، دلگذشت، ویر، هوش(=ذهن)
🔻خاطره = یادبود، یادمان، یادآمد، ویره، یادگار، یادنامه
🔻خاطرات = یادمانها، یادبودها، یادنامهها
🔻آزردهخاطر = آزردهدل، دلآزرده، دلگیر، رنجیده
🔻آسودهخاطر = آسودهدل، دلآرام
🔻آشفتهخاطر = دلواپس، آشفتهدل، آشفتهدرون، دلآشوب
🔻اطمینان خاطر = رامِش، آسودهدلی
🔻انبساط خاطر = خوشی، خرمی
🔻به خاطر = برای، از برای، از رویِ، به پاس، از پی، بَهرِ، از بَهرِ
🔻بهخاطر آوردن = بهیاد آوردن
🔻به خاطر این که = زیرا، چون، از روی این که، از این رو که
🔻بهخاطر داشتن = یاد داشتن، بهیاد داشتن
🔻به همین خاطر = از این رو
🔻تجدید خاطره = یادآوری
🔻تعلقخاطر = وابستگی، دلبستگی
🔻خاطرپَریش = دلپَریش
🔻خاطرپسند = دلخواه، دلپذیر
🔻خاطرجمع = آسودهدل
🔻خاطرخواه = دلباخته، خواهان، شیفته
🔻خاطرخواهی = شیفتگی
🔻خاطرنشان = یادآوری، یادآور، یادآوردن، یادآور شدن، گوشزد
🔻خاطرنشان کرد = یادآوری کرد، یادآور شد، گوشزد کرد
🔻خاطرنشین = دلنشین، بهیادماندنی
🔻خاطرهانگیز = بهیادماندنی، یادانگیز
🔻دفتر خاطرات = دفتر یادبود، دفتر یادمانها
🔻کتاب خاطرات = یادنامه
🔻کوفتهخاطر = رنجیده، آزردهدل
✍نمونه:
🔺موضوعات مهمی را به او خاطرنشان کرد =
نهادگان مَهَندی را به او یادآور شد
🔺کتاب خاطرات «مصدق» را ابتیاع کرد =
یادنامهی مصدق را خرید
🔺گر این گفته داد است ره بسپرید
وگر نیست از خاطرم بسترید (فردوسی) =
گر این گفته داد است ره بسپرید
وگر نیست از یاد من بسترید
🔺با خاطری آسوده به ایران سفر کنید =
با دلی آسوده رهسپار ایران شوید
با آسودهدلی راهی ایران شوید
🔺منظرهی خاطرهانگیزی بود =
چشمانداز بهیادماندنیای بود
🔺خاطرم نیست کِی آمد =
یادم نیست کِی آمد
🔺به خاطر میآوری؟ =
به یاد میآوری؟
🔺فقط به خاطر تو =
تنها برای تو
🔺بهخاطر امانتداریاش به او جایزه داد =
به پاس زنهارداریاش به او پاداش داد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#خاطر #خاطره #خاطرات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
☀️ @AdabSar
با درود؛
دوستان تازهپیوسته، به ادبسار خوش آمدید🌷
در این روزها که تندآبهی فرهنگهای بیگانه بهسوی سرزمینمان سرازیر شده، تنها یک جنبش همگانی برای پاسداری از زبان و فرهنگ پارسی و پالایش آن از تازش بیگانه میتواند به این نابسامانی پایان دهد.
در سرای «ادبسار» كوشيدهايم برای واژگان بيگانه برابرِ پارسى آنها را بنمايانيم تا پارسىگويان بتوانند در گفتار و نوشتار روزانهی خود از آن بهره گيرند.
همچنین امید داریم با نگاه پژوهشی به فرهنگ نژاده و نوین ایرانی در زمینهی جشنها و آیینهای کهن و فراموش شدهی ایرانی و پارسیسرودگان، گامی هرچند کوچک در شناساندن و والایش فرهنگ ایرانی برداشته باشیم.
شما نیز میتوانید برای پاسداری از فرهنگ ایرانی و زبان پارسی، همدوش با دیگر فرزانگان و با برانگیختن دیگران برای پیوستن به سرای «ادبسار» درفش والای فرهنگ و ادب ایران را به دوش بگیرید.
🔻برای آشنایی با جایگزینِ پارسیِ واژگانِ بیگانه برچسب(هشتگ) #پارسی_پاک
🔺برای آشنایی با جشنهای کهن ایرانی برچسب #جشن_های_ایرانی
🔻برای خواندن سرهسرودگان برچسب #چکامه_پارسی
🔺برای خواندن یادداشتهای پارسی سره برچسب #پیام_پارسی
🔻برای آشنایی با برخی از نامهای ایرانی برچسب #نام_دخترانه_ایرانی و #نام_پسرانه_ایرانی
🔺برای خواندن نوشتارهای برگردان شده به پارسی برچسب #برگردان_به_پارسی
🔻برای دیدن چهار فَرُخشار (فیلم بلند) با زیرنویس پارسی برچسب #توژ
🔺برای آشنایی با واژگان پارسی در زبان عربی برچسب #واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی را دنبال کنید.
🔻همچنین دیدگاه بزرگان پارسیگرا را با برچسب نامشان بجویید. برای نمونه: #میرجلال_الدین_کزازی
☀️ @AdabSar
با درود؛
دوستان تازهپیوسته، به ادبسار خوش آمدید🌷
در این روزها که تندآبهی فرهنگهای بیگانه بهسوی سرزمینمان سرازیر شده، تنها یک جنبش همگانی برای پاسداری از زبان و فرهنگ پارسی و پالایش آن از تازش بیگانه میتواند به این نابسامانی پایان دهد.
در سرای «ادبسار» كوشيدهايم برای واژگان بيگانه برابرِ پارسى آنها را بنمايانيم تا پارسىگويان بتوانند در گفتار و نوشتار روزانهی خود از آن بهره گيرند.
همچنین امید داریم با نگاه پژوهشی به فرهنگ نژاده و نوین ایرانی در زمینهی جشنها و آیینهای کهن و فراموش شدهی ایرانی و پارسیسرودگان، گامی هرچند کوچک در شناساندن و والایش فرهنگ ایرانی برداشته باشیم.
شما نیز میتوانید برای پاسداری از فرهنگ ایرانی و زبان پارسی، همدوش با دیگر فرزانگان و با برانگیختن دیگران برای پیوستن به سرای «ادبسار» درفش والای فرهنگ و ادب ایران را به دوش بگیرید.
🔻برای آشنایی با جایگزینِ پارسیِ واژگانِ بیگانه برچسب(هشتگ) #پارسی_پاک
🔺برای آشنایی با جشنهای کهن ایرانی برچسب #جشن_های_ایرانی
🔻برای خواندن سرهسرودگان برچسب #چکامه_پارسی
🔺برای خواندن یادداشتهای پارسی سره برچسب #پیام_پارسی
🔻برای آشنایی با برخی از نامهای ایرانی برچسب #نام_دخترانه_ایرانی و #نام_پسرانه_ایرانی
🔺برای خواندن نوشتارهای برگردان شده به پارسی برچسب #برگردان_به_پارسی
🔻برای دیدن چهار فَرُخشار (فیلم بلند) با زیرنویس پارسی برچسب #توژ
🔺برای آشنایی با واژگان پارسی در زبان عربی برچسب #واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی را دنبال کنید.
🔻همچنین دیدگاه بزرگان پارسیگرا را با برچسب نامشان بجویید. برای نمونه: #میرجلال_الدین_کزازی
☀️ @AdabSar
🔹جُستاری چکیده دربارهی بهرهمندی و کارایی زبان پارسی پاک(سَره)
نگهبانی، پایش و پاسداری از کند(قند) پارسی از این رو بسیار ارزشمند است که ما برای هر واژهای جایگزین داریم و هرآینه چند همخانواده( مترادف) نیز دارد.
از سویی دیگر واژگان پارسی دارای ریشه و شالودهای ژرف و پرچمار( پرمعنی) در تاریک(تاریخ) و آفریدههای(آثار) اندیشمندان، چامهسُرایان(شاعران) و فرهیختگان ما دارد.
این ویژگیها(خصیصهها) ما را بر این میدارد که در گفت و گو و سخنانمان بسیار ریزبین، ریزاندیش و خویشکار(موظف و همتدار) باشیم.
تنها بس که در هفته یک تا ده واژه را یاد بگیریم و بیازماییم( تجربه کنیم).
این نخستین گام از بازپسگیری فرهنگ کهن ایرانشهری، پاسداشت بزرگانی مانند استادِ سخنِ توس و پاسخوَری(مسوولیت) در برابر هودهی(حق) شهروندی است.
در جایی که واژههایی زشت، دوستنداشتنی و خودساخته با پروپاگاندای(=آگهدادهای یک سویه/هرز فرارسان) رسانهای در پس اندیشهی مردمان تپانده شده است.
نمونه:
عید ربیع
دحو الارض
رغائب
عید
مبارک
بسته معیشتی
تولد
دعای تحویل سال عربی
و...
شما هم میتوانید بیافزایید.
به گفتهی استاد سخن پارسی «پردیسی»(فردوسی) گرانمایه:
هرانکس که شهنامهخوانی کند
چه مرد و چه زن پهلوانی کند.
پیروز و نیکبخت باشید.
فرستنده: مهدی
#پیام_پارسی
@AdabSar
نگهبانی، پایش و پاسداری از کند(قند) پارسی از این رو بسیار ارزشمند است که ما برای هر واژهای جایگزین داریم و هرآینه چند همخانواده( مترادف) نیز دارد.
از سویی دیگر واژگان پارسی دارای ریشه و شالودهای ژرف و پرچمار( پرمعنی) در تاریک(تاریخ) و آفریدههای(آثار) اندیشمندان، چامهسُرایان(شاعران) و فرهیختگان ما دارد.
این ویژگیها(خصیصهها) ما را بر این میدارد که در گفت و گو و سخنانمان بسیار ریزبین، ریزاندیش و خویشکار(موظف و همتدار) باشیم.
تنها بس که در هفته یک تا ده واژه را یاد بگیریم و بیازماییم( تجربه کنیم).
این نخستین گام از بازپسگیری فرهنگ کهن ایرانشهری، پاسداشت بزرگانی مانند استادِ سخنِ توس و پاسخوَری(مسوولیت) در برابر هودهی(حق) شهروندی است.
در جایی که واژههایی زشت، دوستنداشتنی و خودساخته با پروپاگاندای(=آگهدادهای یک سویه/هرز فرارسان) رسانهای در پس اندیشهی مردمان تپانده شده است.
نمونه:
عید ربیع
دحو الارض
رغائب
عید
مبارک
بسته معیشتی
تولد
دعای تحویل سال عربی
و...
شما هم میتوانید بیافزایید.
به گفتهی استاد سخن پارسی «پردیسی»(فردوسی) گرانمایه:
هرانکس که شهنامهخوانی کند
چه مرد و چه زن پهلوانی کند.
پیروز و نیکبخت باشید.
فرستنده: مهدی
#پیام_پارسی
@AdabSar
ادبسار
📖 واژههای پارسی در زبان تازی دق = از پارسی دَک، گدایی، پارچهی بهادار دِقدان = از پارسی دیگدان، جایی که دیگ را بر روی آتش میگذارند، اُجاغ دَقَل = از پارسی دَکَل، تیر کشتی دَقمان = از پارسی دَگمان، گوشتکوب، چـَکُش چوبی دَق و لق = از پارسی تَک و لَک، خشک…
👒 واژههای پارسی در زبان تازی
دوانیق = از ریشهی پارسی دانگها، دانگ برابر یک ششم
دَواوین = از پارسی دیوان، دیوانها
دوربین، دُربین = از پارسی دوربین
دُورَق = از پارسی دُورَک، دُوره، سَبوی دستهدار، سبوی گوشهدار، پیمانهی می، کلاه گوشهدار
دُورَقی = از ریشه پارسی دورگ، کلاه گوشیدار
دُورَه = از پارسی دُورَک، چرخه، زمانه، گشت، پَرهون
دونی(عربی عراقی) = از پارسی دون، پست
دُوسَر = از پارسی دُوسَر، گیاهی است که در بین گندم و جو میروید
دُوغباج = از پارسی دوغبا، آش و دُغ، آش ماست
دَوقَل = از پارسی دَکَل، دکل کشتی
دُلاب = از پارسی دُولاب، چرخاب، چرخ آبیاری
دوله، دولت = از پارسی دولتداری، کشور، ستاد، گردش زمانه
دولکه = از پارسی دولچه
دُمّل = از پارسی دُنبَل، آماس چرکین
دَمَهکَر = از پارسی دَمهگیر(دَم=نفس)، خفهکننده
دَنَب، ذَنب = از پارسی دنب، دنبه
دُنباد = از پارسی بادی که از پشت میوزد
👒 @AdabSar
دُنبُک = از پارسی دنبک(از دنبه)، تنبک
دَنبوز = از پارسی دبّوس، گرز آهنی، سنجاق
دَند = از پارسی دند، کرچک هندی
دندان = از پارسی دندان
دَنغه = از پارسی دَنگ، دبنگ، نادان
دَنقری = از پارسی دنگِل، کوتاه و کودن، غرچه
دِنگِه = از پارسی دنگه، ستون ساختمان
دو = از پارسی دو، دویدن
دُواج = از پارسی دواچ، پیراهنی که همهی تن را بپوشاند
دَوادر = از پارسی دواتدار، نویسندهی دربار شاه
دَواسِری = از پارسی دوسرانی، بسیار بزرگ، کلان
دوباره = از پارسی دوباره، در زبان تازی به مانک فریب و ترفند
دوتخُمه = از پارسی دوتخمه، مانند استر
دَوّادِه = آوردن چیزی از جایی به جای دیگر، دویدن به هر سو از پی همدیگر
دُدَم = از پارسی دودَم(دود و دَم) آب سرخی که از درخت یز بیرون میآید
دورباد = از پارسی دور باد (پلیدی و شر دور باد)
دوزان = از پارسی دوختن، سفت کردن سیمهای تار و دستگاههای سیمی خنیا(موسیقی)
👒 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
👒 @AdabSar
دوانیق = از ریشهی پارسی دانگها، دانگ برابر یک ششم
دَواوین = از پارسی دیوان، دیوانها
دوربین، دُربین = از پارسی دوربین
دُورَق = از پارسی دُورَک، دُوره، سَبوی دستهدار، سبوی گوشهدار، پیمانهی می، کلاه گوشهدار
دُورَقی = از ریشه پارسی دورگ، کلاه گوشیدار
دُورَه = از پارسی دُورَک، چرخه، زمانه، گشت، پَرهون
دونی(عربی عراقی) = از پارسی دون، پست
دُوسَر = از پارسی دُوسَر، گیاهی است که در بین گندم و جو میروید
دُوغباج = از پارسی دوغبا، آش و دُغ، آش ماست
دَوقَل = از پارسی دَکَل، دکل کشتی
دُلاب = از پارسی دُولاب، چرخاب، چرخ آبیاری
دوله، دولت = از پارسی دولتداری، کشور، ستاد، گردش زمانه
دولکه = از پارسی دولچه
دُمّل = از پارسی دُنبَل، آماس چرکین
دَمَهکَر = از پارسی دَمهگیر(دَم=نفس)، خفهکننده
دَنَب، ذَنب = از پارسی دنب، دنبه
دُنباد = از پارسی بادی که از پشت میوزد
👒 @AdabSar
دُنبُک = از پارسی دنبک(از دنبه)، تنبک
دَنبوز = از پارسی دبّوس، گرز آهنی، سنجاق
دَند = از پارسی دند، کرچک هندی
دندان = از پارسی دندان
دَنغه = از پارسی دَنگ، دبنگ، نادان
دَنقری = از پارسی دنگِل، کوتاه و کودن، غرچه
دِنگِه = از پارسی دنگه، ستون ساختمان
دو = از پارسی دو، دویدن
دُواج = از پارسی دواچ، پیراهنی که همهی تن را بپوشاند
دَوادر = از پارسی دواتدار، نویسندهی دربار شاه
دَواسِری = از پارسی دوسرانی، بسیار بزرگ، کلان
دوباره = از پارسی دوباره، در زبان تازی به مانک فریب و ترفند
دوتخُمه = از پارسی دوتخمه، مانند استر
دَوّادِه = آوردن چیزی از جایی به جای دیگر، دویدن به هر سو از پی همدیگر
دُدَم = از پارسی دودَم(دود و دَم) آب سرخی که از درخت یز بیرون میآید
دورباد = از پارسی دور باد (پلیدی و شر دور باد)
دوزان = از پارسی دوختن، سفت کردن سیمهای تار و دستگاههای سیمی خنیا(موسیقی)
👒 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
👒 @AdabSar
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
چپ و راست هر سو بتابمهمی
سر و پای گیتی نیابمهمی
یکی بَد کنَد نیکْ پیش آیدش
جهان بنده و بختْ خویش آیدش
یکی جز به نیکی زمین نسپَرَد
همی از نژندی فرو پژمرَد
مدار ایچ تیمار با جان به هم
به گیتی مکن جان و دل را دژم
#فردوسی
و آرزویم این
که جاوید زی خرّم و شادکام
گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
چپ و راست هر سو بتابمهمی
سر و پای گیتی نیابمهمی
یکی بَد کنَد نیکْ پیش آیدش
جهان بنده و بختْ خویش آیدش
یکی جز به نیکی زمین نسپَرَد
همی از نژندی فرو پژمرَد
مدار ایچ تیمار با جان به هم
به گیتی مکن جان و دل را دژم
#فردوسی
و آرزویم این
که جاوید زی خرّم و شادکام
گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹
زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه چون نگری سر به سر همه پند است
زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه
کهرا زبان نه به بند است پای در بند است
#رودکی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
زمانه چون نگری سر به سر همه پند است
زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه
کهرا زبان نه به بند است پای در بند است
#رودکی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
بوی آغوشت
سرنگون میسازد
لالههای خندهرو را
در بوی دلاویز
میخک و اسپرغم.
باد بوی ستیغهای روشن را
میپراکند در جان ما
در دشتهای بامداد
در تُرُنب* کوهستان
در چمنزاران زرد.
بوی آغوش تو
شهر را میبرد
تا دیوانگی من
میخواهم شیفتهات کنم
تا ترانهای بخوانی برای کوره راههای سخت
آنجا که نواهای سرخ
پرپر زنان پایکوبی میکنند
بر فراز بامدست ستارگانی شیدا
که سوسو میزنند
در کهکشان گمان من
با من بخوان آواز شکستهای را
درشب
من شیدای توام
میخواهم شیدایت کنم
شیفته و بیپروا…
*تُرُنب: غرور
سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی
فرتور(عکس) از #بابک_امین_تفرشی
🌌 @AdabSar
سرنگون میسازد
لالههای خندهرو را
در بوی دلاویز
میخک و اسپرغم.
باد بوی ستیغهای روشن را
میپراکند در جان ما
در دشتهای بامداد
در تُرُنب* کوهستان
در چمنزاران زرد.
بوی آغوش تو
شهر را میبرد
تا دیوانگی من
میخواهم شیفتهات کنم
تا ترانهای بخوانی برای کوره راههای سخت
آنجا که نواهای سرخ
پرپر زنان پایکوبی میکنند
بر فراز بامدست ستارگانی شیدا
که سوسو میزنند
در کهکشان گمان من
با من بخوان آواز شکستهای را
درشب
من شیدای توام
میخواهم شیدایت کنم
شیفته و بیپروا…
*تُرُنب: غرور
سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی
فرتور(عکس) از #بابک_امین_تفرشی
🌌 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عدد = شماره، شمارک، شمار، شمار واژه، تا، اُشمار، اندازه
🔻اعداد، عددها = شمارهها، شمارَکان
🔻عداد = شمار، رَدِه
🔻عداد محدودی = شمار اندکی
🔻عدد اصلی = شمارهی بُنیک
🔻عدد اصمّ = شمارهی گنگ
🔻عدد اول = نخستشمارک، شمارک نخست، شمارهی نخست
🔻عدد تام = شمارهی هام
🔻عدد ترتیبی = شمارهی دَهنادی
🔻عدد توزیعی = شمارهی بَخشیک
🔻عدد جبری = شمارهی فُزودی
🔻عدد جذری = شمارهی ریشه ای
🔻عدد حسابی = شمارهی هَماری
🔻عدد ذَهَبی = شمارهی زرین
🔻عدد زوج = شمارهی جُفت
🔻عدد صحیح = شمارهی درست
🔻عدد غیرجذری = شمارهی گُنگ
🔻عدد فرد = شمارهی تک
🔻عدد کسری = شمارهی فَرایوت
🔻عدد مجرد(عدد غیر مقید) = شمارهی آزاد
🔻عدد مقید = شمارهی نیوَند
🔻عدد نویسی = شمارهنویسی
🔻عدد وَتَری = شمارهی تک
🔻عدد وصفی(عدد ترتیبی) = شمارهی دَهنادی
🔻عددهای مشترک = شمارههای هَنباز
🔻عددهای متعالی = شمارکان ترارونده
🔻علم اعداد = دانش شمارش
🔻عدید = شُمُرده، بهره، همتا، هَمال، بانگِ کَمان، شمار، شماره
🔻عدیده = بهره، بسیار، بیشمار
✍نمونه:
🔺چند عدد پیچ لازم داریم؟ =
چند دانه پیچ نیاز داریم؟
🔺صد عدد پیچ احتیاج داریم =
سَد تا پیچ نیاز داریم
🔺عدد ۵ را با ۶ جمع ببندید =
شمارک ۵ را با ۶ گرد آورید
🔺تا عدد هجده بشمار =
تا شماره ی هژده بشمار
🔺با مشکلات عدیده ای روبرو بود =
با گرفتاری های بسیاری روبرو بود
🔺راههای رسیدن به خدا، به عدد آدمهاست =
راههای رسیدن به خدا، به شمار آدمهاست
راههای رسیدن به خدا، به اندازهی آدمهاست
🔺آتشنشانان حادثه "پلاسکو" در عداد شهدا محسوب میشوند =
آتشنشانان رخداد "پلاسکو" در ردهی جانگواهان به شمار میآیند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#عدد #عدیده #عداد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عدد = شماره، شمارک، شمار، شمار واژه، تا، اُشمار، اندازه
🔻اعداد، عددها = شمارهها، شمارَکان
🔻عداد = شمار، رَدِه
🔻عداد محدودی = شمار اندکی
🔻عدد اصلی = شمارهی بُنیک
🔻عدد اصمّ = شمارهی گنگ
🔻عدد اول = نخستشمارک، شمارک نخست، شمارهی نخست
🔻عدد تام = شمارهی هام
🔻عدد ترتیبی = شمارهی دَهنادی
🔻عدد توزیعی = شمارهی بَخشیک
🔻عدد جبری = شمارهی فُزودی
🔻عدد جذری = شمارهی ریشه ای
🔻عدد حسابی = شمارهی هَماری
🔻عدد ذَهَبی = شمارهی زرین
🔻عدد زوج = شمارهی جُفت
🔻عدد صحیح = شمارهی درست
🔻عدد غیرجذری = شمارهی گُنگ
🔻عدد فرد = شمارهی تک
🔻عدد کسری = شمارهی فَرایوت
🔻عدد مجرد(عدد غیر مقید) = شمارهی آزاد
🔻عدد مقید = شمارهی نیوَند
🔻عدد نویسی = شمارهنویسی
🔻عدد وَتَری = شمارهی تک
🔻عدد وصفی(عدد ترتیبی) = شمارهی دَهنادی
🔻عددهای مشترک = شمارههای هَنباز
🔻عددهای متعالی = شمارکان ترارونده
🔻علم اعداد = دانش شمارش
🔻عدید = شُمُرده، بهره، همتا، هَمال، بانگِ کَمان، شمار، شماره
🔻عدیده = بهره، بسیار، بیشمار
✍نمونه:
🔺چند عدد پیچ لازم داریم؟ =
چند دانه پیچ نیاز داریم؟
🔺صد عدد پیچ احتیاج داریم =
سَد تا پیچ نیاز داریم
🔺عدد ۵ را با ۶ جمع ببندید =
شمارک ۵ را با ۶ گرد آورید
🔺تا عدد هجده بشمار =
تا شماره ی هژده بشمار
🔺با مشکلات عدیده ای روبرو بود =
با گرفتاری های بسیاری روبرو بود
🔺راههای رسیدن به خدا، به عدد آدمهاست =
راههای رسیدن به خدا، به شمار آدمهاست
راههای رسیدن به خدا، به اندازهی آدمهاست
🔺آتشنشانان حادثه "پلاسکو" در عداد شهدا محسوب میشوند =
آتشنشانان رخداد "پلاسکو" در ردهی جانگواهان به شمار میآیند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#عدد #عدیده #عداد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸