Forwarded from گفتوشنود
پیام همراهان
در نظامهای استبدادی، مثل جمهوری اسلامی، روابط انسانی مسموم میشود. ترس دائمی و خودسانسوری جای گفتوگو و اعتماد را میگیرد و افراد برای بقا و ارتقا به زیرآبزنی، چاپلوسی و فرصتطلبی روی میآورند. شایستگی و خلاقیت کنار گذاشته میشوند و فرهنگ ترس و رقابت ناسالم، جامعه را به باتلاقی از بیاعتمادی و فساد اخلاقی میکشاند.
در این فضا، هرچه افراد خود را به رأس قدرت نزدیکتر کنند، از منافع بیشتری برخوردار میشوند. این رقابت ناسالم، مردم و کارمندان را به استفاده از حربههای ایدئولوژیک و برچسبزنی علیه یکدیگر سوق میدهد: برچسبهایی مثل «بیدین»، «ضد ولایت فقیه» یا «ضد انقلاب» ابزارهایی برای حذف رقیب و رسیدن به موقعیت بهتر هستند. افراد حسود یا کمتوان، برای جبران ناتوانی خود، با ریاکاری و تظاهر، رقیبان را به حاشیه میراند.
مثلاً تصور کنید کارمندی که شایسته و توانمند است، بهخاطر رقابت ناسالم و برچسبزنی همکاران، از پروژههای مهم کنار گذاشته میشود و کسی که کمتر توانایی دارد، با چاپلوسی و تملق، جای او را میگیرد. این تجربه نهتنها فرد را خسته و ناامید میکند، بلکه اعتماد او به سیستم را نیز نابود میکند.
انسانها در چنین ساختاری دوپاره میشوند: «خود علنی» مطیع و ترسان، و «خود پنهان» پر از خشم و ناامیدی. این دوگانگی، نسلها را تحت تأثیر قرار میدهد و آینده فرزندان ما را در چرخهای از ترس، فرصتطلبی و برچسبزنی گرفتار میکند.
اما تجربه کشورهای دموکراتیک نشان میدهد که شفافیت، پاسخگویی و رقابت سالم، جای ترس و زیرآبزنی را میگیرد و اعتماد اجتماعی را بازمیگرداند. در این فضا، دیگر کسی نمیتواند برای حذف رقیبش از برچسبهای دینی یا ایدئولوژیک سوءاستفاده کند. شایستگی، خلاقیت و همکاری ارزشمندتر از چاپلوسی و فرصتطلبی هستند.
اگرچه تغییر نظام سیاسی میتواند بزرگترین راه حل باشد، اما حتی در شرایط موجود هم میتوان راهکارهای کوچکتری برای مقاومت و حفظ اعتماد انسانی پیدا کرد: شبکههای اعتماد کوچک، آموزش انتقادی، و حمایت از شایستگان. پرسش این است: چه راهکارهایی میتوانیم در زندگی روزمره خود پیدا کنیم تا از زیرآبزنی و برچسبزنی جلوگیری کنیم؟
افشای این فرهنگ بیمار، یک ضرورت سیاسی و اخلاقی است. تا زمانی که استبداد پابرجاست، ترس، ریاکاری و برچسبزنی نسلها را میبلعد. اما آگاهی، روایتگری و همبستگی اجتماعی میتواند این چرخه را تا حدی بشکند و به فرد و جامعه امید بازگرداند.
تجربه شما از زیستن در فضاهای استبدادی چیست؟
#استبداد #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پیام همراهان
در نظامهای استبدادی، مثل جمهوری اسلامی، روابط انسانی مسموم میشود. ترس دائمی و خودسانسوری جای گفتوگو و اعتماد را میگیرد و افراد برای بقا و ارتقا به زیرآبزنی، چاپلوسی و فرصتطلبی روی میآورند. شایستگی و خلاقیت کنار گذاشته میشوند و فرهنگ ترس و رقابت ناسالم، جامعه را به باتلاقی از بیاعتمادی و فساد اخلاقی میکشاند.
در این فضا، هرچه افراد خود را به رأس قدرت نزدیکتر کنند، از منافع بیشتری برخوردار میشوند. این رقابت ناسالم، مردم و کارمندان را به استفاده از حربههای ایدئولوژیک و برچسبزنی علیه یکدیگر سوق میدهد: برچسبهایی مثل «بیدین»، «ضد ولایت فقیه» یا «ضد انقلاب» ابزارهایی برای حذف رقیب و رسیدن به موقعیت بهتر هستند. افراد حسود یا کمتوان، برای جبران ناتوانی خود، با ریاکاری و تظاهر، رقیبان را به حاشیه میراند.
مثلاً تصور کنید کارمندی که شایسته و توانمند است، بهخاطر رقابت ناسالم و برچسبزنی همکاران، از پروژههای مهم کنار گذاشته میشود و کسی که کمتر توانایی دارد، با چاپلوسی و تملق، جای او را میگیرد. این تجربه نهتنها فرد را خسته و ناامید میکند، بلکه اعتماد او به سیستم را نیز نابود میکند.
انسانها در چنین ساختاری دوپاره میشوند: «خود علنی» مطیع و ترسان، و «خود پنهان» پر از خشم و ناامیدی. این دوگانگی، نسلها را تحت تأثیر قرار میدهد و آینده فرزندان ما را در چرخهای از ترس، فرصتطلبی و برچسبزنی گرفتار میکند.
اما تجربه کشورهای دموکراتیک نشان میدهد که شفافیت، پاسخگویی و رقابت سالم، جای ترس و زیرآبزنی را میگیرد و اعتماد اجتماعی را بازمیگرداند. در این فضا، دیگر کسی نمیتواند برای حذف رقیبش از برچسبهای دینی یا ایدئولوژیک سوءاستفاده کند. شایستگی، خلاقیت و همکاری ارزشمندتر از چاپلوسی و فرصتطلبی هستند.
اگرچه تغییر نظام سیاسی میتواند بزرگترین راه حل باشد، اما حتی در شرایط موجود هم میتوان راهکارهای کوچکتری برای مقاومت و حفظ اعتماد انسانی پیدا کرد: شبکههای اعتماد کوچک، آموزش انتقادی، و حمایت از شایستگان. پرسش این است: چه راهکارهایی میتوانیم در زندگی روزمره خود پیدا کنیم تا از زیرآبزنی و برچسبزنی جلوگیری کنیم؟
افشای این فرهنگ بیمار، یک ضرورت سیاسی و اخلاقی است. تا زمانی که استبداد پابرجاست، ترس، ریاکاری و برچسبزنی نسلها را میبلعد. اما آگاهی، روایتگری و همبستگی اجتماعی میتواند این چرخه را تا حدی بشکند و به فرد و جامعه امید بازگرداند.
تجربه شما از زیستن در فضاهای استبدادی چیست؟
#استبداد #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊11❤1
Forwarded from گفتوشنود
🔹️ظهر امروز (پنجشنبه ۱۰ مهرماه) حادثهای خونین در یکی از مساجد محله باغ فیض تهران رخ داد.
مردی ۴۰ ساله در حین برگزاری نماز با سلاح سرد به امام جماعت مسجد حملهور شد. مهاجم با وارد آوردن چند ضربه چاقو به ناحیه شکم و پای این امام جماعت ، او را به شدت مجروح کرد. مصدوم بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات جان باخت. مأموران پس از حضور در محل حادثه، ضارب را دستگیر کردند. متهم در اعترافات اولیه خود، فشارهای سنگین زندگی و مشکلات شخصی را دلیل این اقدام مرگبار اعلام کرده است.
🔹️این حادثه نشان میدهد که فشارهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از سیاستهای حکومت مذهبی در ایران به سطحی بحرانی رسیده است.
در شرایطی که مردم با تورم، بیکاری، نابرابری و بیاعتمادی عمومی دستوپنجه نرم میکنند، بسیاری ریشه این مشکلات را در ساختار دینی و روحانیت حاکم میبینند.
چنین فضایی خشم و ناامیدی انباشتهشده را به رفتارهای خشونتآمیز و تراژیک سوق داده، که قربانی آن حتی میتواند فردی مذهبی در جایگاه روحانی باشد.
این رخداد، نمادی از تضاد عمیق میان زندگی روزمره مردم تحت فشار و حاکمیت دینی است.
#حکومت_مذهبی #فقر #فساد #گفتگو_توانا
🔹️ظهر امروز (پنجشنبه ۱۰ مهرماه) حادثهای خونین در یکی از مساجد محله باغ فیض تهران رخ داد.
مردی ۴۰ ساله در حین برگزاری نماز با سلاح سرد به امام جماعت مسجد حملهور شد. مهاجم با وارد آوردن چند ضربه چاقو به ناحیه شکم و پای این امام جماعت ، او را به شدت مجروح کرد. مصدوم بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات جان باخت. مأموران پس از حضور در محل حادثه، ضارب را دستگیر کردند. متهم در اعترافات اولیه خود، فشارهای سنگین زندگی و مشکلات شخصی را دلیل این اقدام مرگبار اعلام کرده است.
🔹️این حادثه نشان میدهد که فشارهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از سیاستهای حکومت مذهبی در ایران به سطحی بحرانی رسیده است.
در شرایطی که مردم با تورم، بیکاری، نابرابری و بیاعتمادی عمومی دستوپنجه نرم میکنند، بسیاری ریشه این مشکلات را در ساختار دینی و روحانیت حاکم میبینند.
چنین فضایی خشم و ناامیدی انباشتهشده را به رفتارهای خشونتآمیز و تراژیک سوق داده، که قربانی آن حتی میتواند فردی مذهبی در جایگاه روحانی باشد.
این رخداد، نمادی از تضاد عمیق میان زندگی روزمره مردم تحت فشار و حاکمیت دینی است.
#حکومت_مذهبی #فقر #فساد #گفتگو_توانا
❤17👍9💔6👌2👎1
Forwarded from گفتوشنود
در سالهای اخیر، شاخصهای جهانی آزادی بیان، آزادی سیاسی و حقوق مدنی تصویر روشنی از وضعیت سرکوب در ایران ترسیم کردهاند. گزارشگران بدون مرز در شاخص آزادی مطبوعات ۲۰۲۵، ایران را در رتبه ۱۷۶ از میان ۱۸۰ کشور قرار دادهاند؛ جایگاهی که بهوضوح نشان میدهد رسانهها در ایران نه نهادی مستقل بلکه ابزاری تحت کنترل حاکمیت محسوب میشوند. دستگیری روزنامهنگاران، توقیف نشریات، و سانسور گسترده اینترنت بیانگر این واقعیت است که حکومت هیچگونه صدای منتقد یا مستقل را برنمیتابد.
در عرصه آزادیهای اقتصادی و مدنی نیز وضعیت به همان اندازه وخیم است. بنیاد هرتیج در شاخص آزادی اقتصادی ۲۰۲۵، ایران را با امتیاز ۴۲.۵ در رتبه ۱۶۹ از ۱۸۴ کشور جای داده است. این اعداد خشک و سرد، روایتگر اقتصادی است که در آن فساد ساختاری، انحصارات وابسته به نهادهای حکومتی و نظامی، و دخالتهای گسترده دولت، هرگونه نوآوری و رقابت آزاد را از بین برده است. چنین شرایطی مستقیماً به محدودیتهای سیاسی و سرکوب جامعه مدنی پیوند خورده است؛ جایی که شهروندان نه تنها از حقوق اقتصادی محرومند، بلکه از ابتداییترین حقوق سیاسی و اجتماعی نیز بیبهره ماندهاند.
ریشه این وضعیت را باید در سیاستهای ایدئولوژیک و اقتدارگرایانه حکومتی جستوجو کرد که تحت رهبری علی خامنهای، مسیر خود را بر پایه حفظ قدرت مطلقه دینی بنا نهاده است. ساختار ولایت فقیه و ایدئولوژی مذهبی حاکم، آزادی را تهدیدی برای بقای خود تلقی میکند؛ ازاینرو هر جنبش اجتماعی، رسانهای یا سیاسی مستقل به سرعت سرکوب میشود. تمرکز قدرت در دستان رهبر و نهادهای امنیتی ـ نظامی نهتنها مانع اصلاحات سیاسی شده، بلکه در عمل جامعه را به سوی انسداد کامل کشانده است.
تبعات این سیاستها امروز بیش از هر زمان دیگر در جامعه ایران دیده میشود: جوانانی که با سد سانسور و محدودیتهای شدید روبهرو هستند، اقتصاد فروبستهای که راهی برای رشد و نوآوری باقی نگذاشته، و بیاعتمادی عمیق عمومی نسبت به نهادهای حکومتی. شاخصهای جهانی تنها بازتابی از واقعیتی تلخاند که مردم ایران هر روز با آن زندگی میکنند؛ واقعیتی که تا زمانی که ریشههای ایدئولوژیک این نظام پابرجاست، چشمانداز روشنی برای آزادی و توسعه در کشور بهسختی متصور خواهد بود.
#حکومت_ایدئولوژیک #حکومت_مذهبی #آزادی_بیان #آزادی_مدنی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در سالهای اخیر، شاخصهای جهانی آزادی بیان، آزادی سیاسی و حقوق مدنی تصویر روشنی از وضعیت سرکوب در ایران ترسیم کردهاند. گزارشگران بدون مرز در شاخص آزادی مطبوعات ۲۰۲۵، ایران را در رتبه ۱۷۶ از میان ۱۸۰ کشور قرار دادهاند؛ جایگاهی که بهوضوح نشان میدهد رسانهها در ایران نه نهادی مستقل بلکه ابزاری تحت کنترل حاکمیت محسوب میشوند. دستگیری روزنامهنگاران، توقیف نشریات، و سانسور گسترده اینترنت بیانگر این واقعیت است که حکومت هیچگونه صدای منتقد یا مستقل را برنمیتابد.
در عرصه آزادیهای اقتصادی و مدنی نیز وضعیت به همان اندازه وخیم است. بنیاد هرتیج در شاخص آزادی اقتصادی ۲۰۲۵، ایران را با امتیاز ۴۲.۵ در رتبه ۱۶۹ از ۱۸۴ کشور جای داده است. این اعداد خشک و سرد، روایتگر اقتصادی است که در آن فساد ساختاری، انحصارات وابسته به نهادهای حکومتی و نظامی، و دخالتهای گسترده دولت، هرگونه نوآوری و رقابت آزاد را از بین برده است. چنین شرایطی مستقیماً به محدودیتهای سیاسی و سرکوب جامعه مدنی پیوند خورده است؛ جایی که شهروندان نه تنها از حقوق اقتصادی محرومند، بلکه از ابتداییترین حقوق سیاسی و اجتماعی نیز بیبهره ماندهاند.
ریشه این وضعیت را باید در سیاستهای ایدئولوژیک و اقتدارگرایانه حکومتی جستوجو کرد که تحت رهبری علی خامنهای، مسیر خود را بر پایه حفظ قدرت مطلقه دینی بنا نهاده است. ساختار ولایت فقیه و ایدئولوژی مذهبی حاکم، آزادی را تهدیدی برای بقای خود تلقی میکند؛ ازاینرو هر جنبش اجتماعی، رسانهای یا سیاسی مستقل به سرعت سرکوب میشود. تمرکز قدرت در دستان رهبر و نهادهای امنیتی ـ نظامی نهتنها مانع اصلاحات سیاسی شده، بلکه در عمل جامعه را به سوی انسداد کامل کشانده است.
تبعات این سیاستها امروز بیش از هر زمان دیگر در جامعه ایران دیده میشود: جوانانی که با سد سانسور و محدودیتهای شدید روبهرو هستند، اقتصاد فروبستهای که راهی برای رشد و نوآوری باقی نگذاشته، و بیاعتمادی عمیق عمومی نسبت به نهادهای حکومتی. شاخصهای جهانی تنها بازتابی از واقعیتی تلخاند که مردم ایران هر روز با آن زندگی میکنند؛ واقعیتی که تا زمانی که ریشههای ایدئولوژیک این نظام پابرجاست، چشمانداز روشنی برای آزادی و توسعه در کشور بهسختی متصور خواهد بود.
#حکومت_ایدئولوژیک #حکومت_مذهبی #آزادی_بیان #آزادی_مدنی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌11🕊6👍1
Forwarded from گفتوشنود
رتبه ۱۴۷ ایران در شاخص دموکراسی ۲۰۲۵، آن هم در میان ۱۷۹ کشور، نه فقط یک عدد بلکه نمادی از بحران ساختاری در نظام سیاسی است. حاکمیت جمهوری اسلامی به رهبری علی خامنهای، با ابزارهایی چون شورای نگهبان، هرگونه امکان رقابت آزاد و واقعی را از میان برده است. رد صلاحیت گستردهی نامزدها و نظارت استصوابی، انتخابات را از مفهوم بنیادین خود تهی کرده و آن را به یک نمایش فرمایشی بدل ساخته است. نتیجهی این روند، بیاعتمادی عمومی، شکاف میان جامعه و حکومت، و تثبیت یک الیگارشی مذهبی است که در ظاهر به رأی مردم تکیه میکند اما در عمل با سرکوب و حذف، بقای خود را تضمین میسازد.
در این ساختار اقتدارگرایانه، تبعیض جنسیتی برجستهترین نمود آپارتاید نهادی است. گزارش حقوق بشر سازمان ملل در ۲۰۲۵ با بهکارگیری اصطلاح “آپارتاید جنسیتی”، عمق بحران را عیان میکند: زن در قوانین ایران همچنان شهروندی درجهدو محسوب میشود. قوانین ارث و شهادت نابرابر، محدودیت در پوشش، تبعیض در اشتغال و حق طلاق، همه نشان میدهد که دولت دینی نهتنها مانع تحقق برابری جنسیتی است بلکه با سیاستهای رسمی، تبعیض را بازتولید میکند. این شکاف نهتنها کرامت زنان را پایمال کرده بلکه مانعی در برابر توسعهی اجتماعی و اقتصادی کل جامعه است.
از سوی دیگر، اقوام در ایران با محرومیتهای چندلایه مواجهاند. ساختار سیاسی متمرکز، از آموزش زبان مادری تا فرصتهای اقتصادی، اقلیتهای قومی چون کردها، عربها، بلوچها و ترکمنها را در حاشیه نگاه داشته است. سیاستهای امنیتی و نگاه امنیتمحور به مطالبات قومی، فضایی ایجاد کرده که در آن خواست عدالت و برابری با برچسب جداییطلبی یا تهدید امنیت ملی سرکوب میشود. این تبعیض ساختاری، نهتنها تنوع فرهنگی کشور را تضعیف میکند، بلکه انسجام اجتماعی را نیز در معرض فروپاشی قرار داده است.
در نهایت، اقلیتهای مذهبی – از بهاییان و مسیحیان گرفته تا مسلمانان سنی – در چارچوب حکومت مذهبی ایران همواره با فشار و تبعیض مواجهاند. انحصار قدرت در دست یک قرائت شیعی-ولایی از دین، به معنای محرومیت دیگر باورمندان از حقوق برابر شهروندی است. از محرومیت بهاییان از تحصیل عالی تا محدودیت اهل سنت در ساخت مسجد در تهران، همگی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در عمل به نظامی مبتنی بر شهروندی درجهبندیشده تبدیل شده است. این الگوی تبعیضآمیز، نهتنها ناقض اصول جهانی حقوق بشر است، بلکه شکافهای اجتماعی و مذهبی را تعمیق کرده و جامعه را بهطور سیستماتیک دوپاره ساخته است.
#حکومت_مذهبی #حقوق_بشر #اقلیت_دینی #اقتدارگرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رتبه ۱۴۷ ایران در شاخص دموکراسی ۲۰۲۵، آن هم در میان ۱۷۹ کشور، نه فقط یک عدد بلکه نمادی از بحران ساختاری در نظام سیاسی است. حاکمیت جمهوری اسلامی به رهبری علی خامنهای، با ابزارهایی چون شورای نگهبان، هرگونه امکان رقابت آزاد و واقعی را از میان برده است. رد صلاحیت گستردهی نامزدها و نظارت استصوابی، انتخابات را از مفهوم بنیادین خود تهی کرده و آن را به یک نمایش فرمایشی بدل ساخته است. نتیجهی این روند، بیاعتمادی عمومی، شکاف میان جامعه و حکومت، و تثبیت یک الیگارشی مذهبی است که در ظاهر به رأی مردم تکیه میکند اما در عمل با سرکوب و حذف، بقای خود را تضمین میسازد.
در این ساختار اقتدارگرایانه، تبعیض جنسیتی برجستهترین نمود آپارتاید نهادی است. گزارش حقوق بشر سازمان ملل در ۲۰۲۵ با بهکارگیری اصطلاح “آپارتاید جنسیتی”، عمق بحران را عیان میکند: زن در قوانین ایران همچنان شهروندی درجهدو محسوب میشود. قوانین ارث و شهادت نابرابر، محدودیت در پوشش، تبعیض در اشتغال و حق طلاق، همه نشان میدهد که دولت دینی نهتنها مانع تحقق برابری جنسیتی است بلکه با سیاستهای رسمی، تبعیض را بازتولید میکند. این شکاف نهتنها کرامت زنان را پایمال کرده بلکه مانعی در برابر توسعهی اجتماعی و اقتصادی کل جامعه است.
از سوی دیگر، اقوام در ایران با محرومیتهای چندلایه مواجهاند. ساختار سیاسی متمرکز، از آموزش زبان مادری تا فرصتهای اقتصادی، اقلیتهای قومی چون کردها، عربها، بلوچها و ترکمنها را در حاشیه نگاه داشته است. سیاستهای امنیتی و نگاه امنیتمحور به مطالبات قومی، فضایی ایجاد کرده که در آن خواست عدالت و برابری با برچسب جداییطلبی یا تهدید امنیت ملی سرکوب میشود. این تبعیض ساختاری، نهتنها تنوع فرهنگی کشور را تضعیف میکند، بلکه انسجام اجتماعی را نیز در معرض فروپاشی قرار داده است.
در نهایت، اقلیتهای مذهبی – از بهاییان و مسیحیان گرفته تا مسلمانان سنی – در چارچوب حکومت مذهبی ایران همواره با فشار و تبعیض مواجهاند. انحصار قدرت در دست یک قرائت شیعی-ولایی از دین، به معنای محرومیت دیگر باورمندان از حقوق برابر شهروندی است. از محرومیت بهاییان از تحصیل عالی تا محدودیت اهل سنت در ساخت مسجد در تهران، همگی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در عمل به نظامی مبتنی بر شهروندی درجهبندیشده تبدیل شده است. این الگوی تبعیضآمیز، نهتنها ناقض اصول جهانی حقوق بشر است، بلکه شکافهای اجتماعی و مذهبی را تعمیق کرده و جامعه را بهطور سیستماتیک دوپاره ساخته است.
#حکومت_مذهبی #حقوق_بشر #اقلیت_دینی #اقتدارگرایی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊17❤5
Forwarded from گفتوشنود
در ایرانِ امروز، سرکوب، ایدئولوژیزدگی، و نبود رواداری در برابر تفاوتها، به ساختار اصلی قدرت بدل شده است.
نظامی که بر انحصار تصمیمگیری و ایجاد رانت برای «خودیها» استوار است، فضایی پر از بیاعتمادی و ناامیدی برای اکثریت جامعه ساخته است.
خامنهای و سپاه پاسداران با گسترش سیاستهای کنترلگرایانه و تنگنظری سیاسی و فرهنگی، نهتنها آزادی و خلاقیت را محدود کردهاند، بلکه مسیر رشد و شکوفایی فردی را نیز مسدود ساختهاند.
نتیجه، کشوری است که استعدادهایش درون مرزها خاموش میشوند یا راهی جز ترک وطن نمییابند — مهاجرتی که هر سال میان ۱۱۰ تا ۱۵۰ هزار متخصص را در بر میگیرد و برآورد میشود بیش از ۵۰ میلیارد دلار هزینه مستقیم و غیرمستقیم بر پیکره اقتصاد ملی تحمیل کند.
در سوی دیگر، بحران فقر چهرهای گسترده و فراگیر یافته است: بیش از ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و بنا بر گزارشهای سال ۲۰۲۵، بیش از ۸۰ درصد جمعیت در معرض خطر فقر مطلقاند.
در چنین شرایطی، نبود چشمانداز مثبت از آینده، احساس بیقدرتی جمعی را تشدید کرده است.
فساد سیستماتیک، ناکارآمدی مدیریتی، و تبعیض ساختاری، سرمایه انسانی را به نقطه گریز رسانده است.
فرار مغزها نه صرفاً پدیدهای اقتصادی، بلکه نتیجه مستقیم بیعدالتی، سرکوب اندیشه و حذف تفاوتهاست — زخم عمیقی که جامعه را از توان بازسازی و امید تهی کرده است.
#فرار_مغزها #مهاجرت #حکومت_ایدئولوژیک #نارواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در ایرانِ امروز، سرکوب، ایدئولوژیزدگی، و نبود رواداری در برابر تفاوتها، به ساختار اصلی قدرت بدل شده است.
نظامی که بر انحصار تصمیمگیری و ایجاد رانت برای «خودیها» استوار است، فضایی پر از بیاعتمادی و ناامیدی برای اکثریت جامعه ساخته است.
خامنهای و سپاه پاسداران با گسترش سیاستهای کنترلگرایانه و تنگنظری سیاسی و فرهنگی، نهتنها آزادی و خلاقیت را محدود کردهاند، بلکه مسیر رشد و شکوفایی فردی را نیز مسدود ساختهاند.
نتیجه، کشوری است که استعدادهایش درون مرزها خاموش میشوند یا راهی جز ترک وطن نمییابند — مهاجرتی که هر سال میان ۱۱۰ تا ۱۵۰ هزار متخصص را در بر میگیرد و برآورد میشود بیش از ۵۰ میلیارد دلار هزینه مستقیم و غیرمستقیم بر پیکره اقتصاد ملی تحمیل کند.
در سوی دیگر، بحران فقر چهرهای گسترده و فراگیر یافته است: بیش از ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند و بنا بر گزارشهای سال ۲۰۲۵، بیش از ۸۰ درصد جمعیت در معرض خطر فقر مطلقاند.
در چنین شرایطی، نبود چشمانداز مثبت از آینده، احساس بیقدرتی جمعی را تشدید کرده است.
فساد سیستماتیک، ناکارآمدی مدیریتی، و تبعیض ساختاری، سرمایه انسانی را به نقطه گریز رسانده است.
فرار مغزها نه صرفاً پدیدهای اقتصادی، بلکه نتیجه مستقیم بیعدالتی، سرکوب اندیشه و حذف تفاوتهاست — زخم عمیقی که جامعه را از توان بازسازی و امید تهی کرده است.
#فرار_مغزها #مهاجرت #حکومت_ایدئولوژیک #نارواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤13👍7💔3
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صباغچی همسر و مادر شهید در جلسه شورای شهر:
از دین و زندگی عقب افتادیم. از زمانی که شاه رفته ما داریم با بدبختی زندگی میکنیم
این ویدئو مربوط به ۲۹ فروردین ۱۳۹۸ است ولی مهم آن است که نه تنها موارد مورد اشاره این مادر دلشکسته هنوز هم برقرار هستند، بلکه تشدید هم شدهاند.
این اظهارنظرها از آن جهت اهمیت بیشتری دارد که جمهوری اسلامی خود را نماینده قشر دیندار و خانوادههای شهیدان جنگ ایران و عراق جا زده و با استفاده از احساسات مذهبی و میهندوستانه به غارت و جنایت ادامه میدهد!
#جمهوری_اسلامی #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
از دین و زندگی عقب افتادیم. از زمانی که شاه رفته ما داریم با بدبختی زندگی میکنیم
این ویدئو مربوط به ۲۹ فروردین ۱۳۹۸ است ولی مهم آن است که نه تنها موارد مورد اشاره این مادر دلشکسته هنوز هم برقرار هستند، بلکه تشدید هم شدهاند.
این اظهارنظرها از آن جهت اهمیت بیشتری دارد که جمهوری اسلامی خود را نماینده قشر دیندار و خانوادههای شهیدان جنگ ایران و عراق جا زده و با استفاده از احساسات مذهبی و میهندوستانه به غارت و جنایت ادامه میدهد!
#جمهوری_اسلامی #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤27
Forwarded from گفتوشنود
در جامعهای که دین از ساحت ایمان شخصی به ابزار سیاست بدل میشود، سه عنصر «باور»، «سنت» و «عرف» در خدمت قدرت قرار میگیرند.
حکومت مذهبی با درآمیختن آموزههای دینی با منافع سیاسی، نظامی از باید و نبایدها میسازد که در ظاهر ریشه در ایمان دارد اما در واقع، محصول مهندسی اجتماعی است.
در چنین نظمی، مرز میان امر قدسی و امر سیاسی عمداً زدوده میشود تا قدرت، چهره ایمان به خود گیرد و پرسش از مشروعیت، به پرسش از اعتقاد بدل شود.
این ساختار با ترویج خرافه و بدعت، ابزارهای خود را برای تداوم سلطه تقویت میکند.
حکومت مذهبی، آنجا که از پاسخگویی عقلانی ناتوان است، به روایتهای ماورایی پناه میبرد؛ روایاتی که اطاعت را به ثواب و اعتراض را به گناه بدل میسازند.
از معجزهسازی در عرصه سیاست تا تقدیس رهبران در لباس اولیاء، همه در جهت تثبیت موقعیتی است که نقد آن همسنگ با بیایمانی قلمداد میشود.
در این میان، رسانه، منبر و نظام آموزشی، به بازتولید این خرافات و بدعتها میپردازند و زبان دین را به زبان اطاعت تبدیل میکنند.
نتیجه این فرایند، شکلگیری جامعهای است که در آن «رفتار تودهوار» نه از جهل فردی بلکه از مهندسی آگاهانه قدرت زاده میشود.
انسانِ تودهای، میان وجدان دینی و انضباط سیاسی تمایزی نمییابد؛ زیرا حکومت مذهبی چنان زیستجهان او را تعریف کرده که هر نافرمانی، بیاخلاقی و هر پرسش، بیدینی مینماید.
بدینسان، سلطه نه از راه زور که از مسیر ایمان تحمیل میشود، و کنترل اجتماعی در عمیقترین لایههای باور جمعی ریشه میدواند.
#باور #ایمان #عرف #سنت #حکومت_مذهبی #اخلاق #مهندسی_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جامعهای که دین از ساحت ایمان شخصی به ابزار سیاست بدل میشود، سه عنصر «باور»، «سنت» و «عرف» در خدمت قدرت قرار میگیرند.
حکومت مذهبی با درآمیختن آموزههای دینی با منافع سیاسی، نظامی از باید و نبایدها میسازد که در ظاهر ریشه در ایمان دارد اما در واقع، محصول مهندسی اجتماعی است.
در چنین نظمی، مرز میان امر قدسی و امر سیاسی عمداً زدوده میشود تا قدرت، چهره ایمان به خود گیرد و پرسش از مشروعیت، به پرسش از اعتقاد بدل شود.
این ساختار با ترویج خرافه و بدعت، ابزارهای خود را برای تداوم سلطه تقویت میکند.
حکومت مذهبی، آنجا که از پاسخگویی عقلانی ناتوان است، به روایتهای ماورایی پناه میبرد؛ روایاتی که اطاعت را به ثواب و اعتراض را به گناه بدل میسازند.
از معجزهسازی در عرصه سیاست تا تقدیس رهبران در لباس اولیاء، همه در جهت تثبیت موقعیتی است که نقد آن همسنگ با بیایمانی قلمداد میشود.
در این میان، رسانه، منبر و نظام آموزشی، به بازتولید این خرافات و بدعتها میپردازند و زبان دین را به زبان اطاعت تبدیل میکنند.
نتیجه این فرایند، شکلگیری جامعهای است که در آن «رفتار تودهوار» نه از جهل فردی بلکه از مهندسی آگاهانه قدرت زاده میشود.
انسانِ تودهای، میان وجدان دینی و انضباط سیاسی تمایزی نمییابد؛ زیرا حکومت مذهبی چنان زیستجهان او را تعریف کرده که هر نافرمانی، بیاخلاقی و هر پرسش، بیدینی مینماید.
بدینسان، سلطه نه از راه زور که از مسیر ایمان تحمیل میشود، و کنترل اجتماعی در عمیقترین لایههای باور جمعی ریشه میدواند.
#باور #ایمان #عرف #سنت #حکومت_مذهبی #اخلاق #مهندسی_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍16❤3👌1
Forwarded from گفتوشنود
🔹️محمدجعفر قائمپناه، رئیس هیئت عالی گزینش کشور: تقوا و شایستهگزینی دو بال اصلی پیشرفت نظام اداری و سیاسی ایران است و گزینش نباید به ابزار ایجاد خوف در میان جوانان تبدیل شود.
❗️اظهارات محمدجعفر قائمپناه درباره لزوم «تقوا و شایستهگزینی» اگرچه در ظاهر بر ارزشهای اخلاقی تأکید دارد، اما از نگاه بسیاری از مخاطبان با واقعیت نظام گزینش در ایران فاصله زیادی دارد.
در عمل، گزینش استخدامی در ایران اغلب نه بر پایه شایستگی، که بر اساس معیارهای ایدئولوژیک، وفاداری سیاسی و رانت انجام میشود؛ فرایندی که سالهاست به ابزاری برای حذف افراد با باورهای متفاوت از نظام حاکم، منتقدان سیاسی، و حتی پیروان اقلیتهای دینی و فکری تبدیل شده است.
بسیاری از جوانان تحصیلکرده بهجای تشویق به خدمت در کشور، از ترس رد صلاحیت یا بازخواست عقایدشان، از ورود به بخشهای دولتی منصرف میشوند.
به همین دلیل، سخن از «شایستهگزینی» در شرایطی که آزادی عقیده و برابری فرصتها در عمل نادیده گرفته میشود، برای بسیاری بیشتر شبیه به تناقضی تلخ است تا نوید اصلاح.
❓️شما چه تجربهای از گزینش و یا استخدام در جمهوری اسلامی دارید؟
#گزینش #حکومت_ایدئولوژیک #فساد #شایسته_سالاری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️محمدجعفر قائمپناه، رئیس هیئت عالی گزینش کشور: تقوا و شایستهگزینی دو بال اصلی پیشرفت نظام اداری و سیاسی ایران است و گزینش نباید به ابزار ایجاد خوف در میان جوانان تبدیل شود.
❗️اظهارات محمدجعفر قائمپناه درباره لزوم «تقوا و شایستهگزینی» اگرچه در ظاهر بر ارزشهای اخلاقی تأکید دارد، اما از نگاه بسیاری از مخاطبان با واقعیت نظام گزینش در ایران فاصله زیادی دارد.
در عمل، گزینش استخدامی در ایران اغلب نه بر پایه شایستگی، که بر اساس معیارهای ایدئولوژیک، وفاداری سیاسی و رانت انجام میشود؛ فرایندی که سالهاست به ابزاری برای حذف افراد با باورهای متفاوت از نظام حاکم، منتقدان سیاسی، و حتی پیروان اقلیتهای دینی و فکری تبدیل شده است.
بسیاری از جوانان تحصیلکرده بهجای تشویق به خدمت در کشور، از ترس رد صلاحیت یا بازخواست عقایدشان، از ورود به بخشهای دولتی منصرف میشوند.
به همین دلیل، سخن از «شایستهگزینی» در شرایطی که آزادی عقیده و برابری فرصتها در عمل نادیده گرفته میشود، برای بسیاری بیشتر شبیه به تناقضی تلخ است تا نوید اصلاح.
❓️شما چه تجربهای از گزینش و یا استخدام در جمهوری اسلامی دارید؟
#گزینش #حکومت_ایدئولوژیک #فساد #شایسته_سالاری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎12❤2
Forwarded from گفتوشنود
نابودی دوستی در جهان ایدئولوژیک
پیام همراهان
در جهان ایدئولوژیک، پیش از آنکه آزادی از خیابانها برود، از گفتوگوهای میان انسانها میگریزد.
هانا آرنت، فیلسوفی که طعم تبعید و سکوت را چشیده بود، میگفت:
«تمامیتخواهی از جایی آغاز میشود که دیگر نتوانی با دیگری حرف بزنی، بیآنکه بترسی.»
در چنین جهانی، وفاداری به ایدئولوژی جای دوستی را میگیرد.
انسانها میآموزند پیش از سخن گفتن، در ذهنشان سانسورچی کوچکی را فعال کنند؛ اختلاف، خطر است و سکوت، امنیت.
حتی در جمعهای دوستانه، نگاههای محتاط و حرفهای بیریسک جای گفتوگوهای صادقانه را میگیرند.
ترس آهسته و پنهان، دوستی را تهی میکند و خانهی آزادی را میبندد.
دوستی، به قول آرنت، خانهی آزادیست؛ جایی که انسان میتواند خودِ واقعیاش را در میان دیگران بیابد.
اما نظامهای تمامیتخواه نمیتوانند تحمل کنند که میان دو دوست، جهانی از اعتماد و تفاوت زنده بماند.
آنها تودهای همصدا میخواهند؛ جهانی بدون گفتگو، بدون تفاوت، بدون دوستی.
در چنین شرایطی، هر دوستی واقعی، خودِ نوعی مقاومت است.
وقتی دو نفر در میان ترس و محدودیت، هنوز با صداقت حرف میزنند، نوری کوچک در تاریکی میدرخشد — نوری از جنس کرامت و آزادی.
نظامهای تمامیتخواه از جمعهای دوستانه شما به شدت میترسند.
در زمانهی خفقان، دوستیها را دریابیم.
یکی از راههای حقیقی مبارزه، زنده نگه داشتن همین دوستیهای واقعی است — جایی که انسان هنوز میتواند آزادانه بگوید، بشنود و در تفاوت زیست کند.
#حکومت_ایدئولوژیک #دوستی #کرامت_انسانی #تفاوت #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نابودی دوستی در جهان ایدئولوژیک
پیام همراهان
در جهان ایدئولوژیک، پیش از آنکه آزادی از خیابانها برود، از گفتوگوهای میان انسانها میگریزد.
هانا آرنت، فیلسوفی که طعم تبعید و سکوت را چشیده بود، میگفت:
«تمامیتخواهی از جایی آغاز میشود که دیگر نتوانی با دیگری حرف بزنی، بیآنکه بترسی.»
در چنین جهانی، وفاداری به ایدئولوژی جای دوستی را میگیرد.
انسانها میآموزند پیش از سخن گفتن، در ذهنشان سانسورچی کوچکی را فعال کنند؛ اختلاف، خطر است و سکوت، امنیت.
حتی در جمعهای دوستانه، نگاههای محتاط و حرفهای بیریسک جای گفتوگوهای صادقانه را میگیرند.
ترس آهسته و پنهان، دوستی را تهی میکند و خانهی آزادی را میبندد.
دوستی، به قول آرنت، خانهی آزادیست؛ جایی که انسان میتواند خودِ واقعیاش را در میان دیگران بیابد.
اما نظامهای تمامیتخواه نمیتوانند تحمل کنند که میان دو دوست، جهانی از اعتماد و تفاوت زنده بماند.
آنها تودهای همصدا میخواهند؛ جهانی بدون گفتگو، بدون تفاوت، بدون دوستی.
در چنین شرایطی، هر دوستی واقعی، خودِ نوعی مقاومت است.
وقتی دو نفر در میان ترس و محدودیت، هنوز با صداقت حرف میزنند، نوری کوچک در تاریکی میدرخشد — نوری از جنس کرامت و آزادی.
نظامهای تمامیتخواه از جمعهای دوستانه شما به شدت میترسند.
در زمانهی خفقان، دوستیها را دریابیم.
یکی از راههای حقیقی مبارزه، زنده نگه داشتن همین دوستیهای واقعی است — جایی که انسان هنوز میتواند آزادانه بگوید، بشنود و در تفاوت زیست کند.
#حکومت_ایدئولوژیک #دوستی #کرامت_انسانی #تفاوت #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤14
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این برنامه تلویزیونی گویا نسخهای تازه برای اصلاح جامعه پیچیدهاند: دزد باش، اما مؤمن!
یعنی اگر قرار است اموال مردم را ببری، دستکم وقت خدا را رعایت کن.
بههرحال ادب هم چیز خوبیست؛ اول با پروردگار خوشوبش کن، بعد برو سراغ گاوصندوق خلقالله.
شاید هم هدفشان این بوده که با این توصیه، دزدان را به «دزد مؤمن» تبدیل کنند؛ کسی که بعد از نماز، با وجدان راحتتر قفلها را باز میکند.
خلاصه، اگر با این روش مشکل سرقت حل شود، شاید قدم بعدی هم این باشد: «اول وضو، بعد اختلاس!»
#عبادت #اخلاق #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در این برنامه تلویزیونی گویا نسخهای تازه برای اصلاح جامعه پیچیدهاند: دزد باش، اما مؤمن!
یعنی اگر قرار است اموال مردم را ببری، دستکم وقت خدا را رعایت کن.
بههرحال ادب هم چیز خوبیست؛ اول با پروردگار خوشوبش کن، بعد برو سراغ گاوصندوق خلقالله.
شاید هم هدفشان این بوده که با این توصیه، دزدان را به «دزد مؤمن» تبدیل کنند؛ کسی که بعد از نماز، با وجدان راحتتر قفلها را باز میکند.
خلاصه، اگر با این روش مشکل سرقت حل شود، شاید قدم بعدی هم این باشد: «اول وضو، بعد اختلاس!»
#عبادت #اخلاق #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊12👎5❤4👍1
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه معمم و نه مامور کاری به او ندارند، چون حجابش را رعایت کردهاست!
جمهوری اسلامی به مثابه یک حکومت فقهی و مذهبی تلاش فراوانی میکند تا آپارتاید شدید خود علیه زنان را در پوشش «قانون» توجیهکرده و به هواداران خود بقبولاند. اما میزان عجیببودن و غیرانسانیبودن این اقدامات باعثشده تا هیچگاه قبول عام پیدا نکند و قشر مذهبی را هم فریب ندهد.
یکی از دلایل ناکامی حکومت در توجیه این جنایتهایش همین فقر گسترده در کشور است که زنان زیادی را به کارگری در شرایط مشقتبار، زبالهگردی و حتی تنفروشی وادار کردهاست.
#حکومت_ایدئولوژیک #حجاب_اجباری #پوشش_اختیاری #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نه معمم و نه مامور کاری به او ندارند، چون حجابش را رعایت کردهاست!
جمهوری اسلامی به مثابه یک حکومت فقهی و مذهبی تلاش فراوانی میکند تا آپارتاید شدید خود علیه زنان را در پوشش «قانون» توجیهکرده و به هواداران خود بقبولاند. اما میزان عجیببودن و غیرانسانیبودن این اقدامات باعثشده تا هیچگاه قبول عام پیدا نکند و قشر مذهبی را هم فریب ندهد.
یکی از دلایل ناکامی حکومت در توجیه این جنایتهایش همین فقر گسترده در کشور است که زنان زیادی را به کارگری در شرایط مشقتبار، زبالهگردی و حتی تنفروشی وادار کردهاست.
#حکومت_ایدئولوژیک #حجاب_اجباری #پوشش_اختیاری #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤11💔8👍2🕊2
Forwarded from گفتوشنود
انتشار ویدئویی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، موجی از خشم و اعتراض را در میان کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
در حالی که حکومت با تمام توان از «گشت ارشاد» گرفته تا محدودیتهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی، برای تحمیل حجاب اجباری و کنترل سبک زندگی زنان و جوانان استفاده کرده، در این فیلم، صحنههایی از مراسمی اشرافی در هتل اسپیناس پالاس تهران به چشم میخورد؛ مراسمی که در آن مظاهر تجمل، موسیقی و پوششهای بهدور از معیارهای رسمی نظام امری عادی به نظر میرسد.
این ویدئو، بیش از آنکه صرفاً یک عروسی باشد، آینهای از شکاف عمیق میان مردم و حاکمان است؛ جایی که حاکمیت در سطح جامعه با پلیس و اجبار بر بدن زنان حکم میراند، اما در خلوت خود، در ناز و نعمت و با رهایی از همان قوانین، به لذت و رفاه مشغول است.
بازتاب گسترده این ویدئو در فضای مجازی، بهویژه در میان نسل جوان، بار دیگر دوگانگی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت: «سادهزیستی برای مردم، زندگی لاکچری برای مسئولان».
در حالی که مردم زیر فشار تورم، بیکاری، فقر و سرکوب فرهنگی به مرز فروپاشی روانی رسیدهاند، مسئولان و وابستگانشان در داخل و خارج از کشور غرق در ثروت بادآورده، تجارتهای پرسود و زندگی لاکچری مشغولند.
انتشار این فیلم، نمادیست از فروپاشی اخلاقی و مشروعیت نظامی که از ایمان و مقاومت در برابر "دشمن" سخن میگوید اما خود در دام دنیاطلبی، فساد و ریا غوطهور است.
از همین رو، بسیاری از کاربران با طعنه نوشتند: «برای مردم گشت ارشاد، برای مسئولان اسپیناس پالاس» جملهای که شاید خلاصهترین توصیف از واقعیت تلخ جامعه امروز ایران باشد.
#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد #عروسی_شمخانی #اخلاق #حکومت_دروغ #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
انتشار ویدئویی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، موجی از خشم و اعتراض را در میان کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
در حالی که حکومت با تمام توان از «گشت ارشاد» گرفته تا محدودیتهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی، برای تحمیل حجاب اجباری و کنترل سبک زندگی زنان و جوانان استفاده کرده، در این فیلم، صحنههایی از مراسمی اشرافی در هتل اسپیناس پالاس تهران به چشم میخورد؛ مراسمی که در آن مظاهر تجمل، موسیقی و پوششهای بهدور از معیارهای رسمی نظام امری عادی به نظر میرسد.
این ویدئو، بیش از آنکه صرفاً یک عروسی باشد، آینهای از شکاف عمیق میان مردم و حاکمان است؛ جایی که حاکمیت در سطح جامعه با پلیس و اجبار بر بدن زنان حکم میراند، اما در خلوت خود، در ناز و نعمت و با رهایی از همان قوانین، به لذت و رفاه مشغول است.
بازتاب گسترده این ویدئو در فضای مجازی، بهویژه در میان نسل جوان، بار دیگر دوگانگی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت: «سادهزیستی برای مردم، زندگی لاکچری برای مسئولان».
در حالی که مردم زیر فشار تورم، بیکاری، فقر و سرکوب فرهنگی به مرز فروپاشی روانی رسیدهاند، مسئولان و وابستگانشان در داخل و خارج از کشور غرق در ثروت بادآورده، تجارتهای پرسود و زندگی لاکچری مشغولند.
انتشار این فیلم، نمادیست از فروپاشی اخلاقی و مشروعیت نظامی که از ایمان و مقاومت در برابر "دشمن" سخن میگوید اما خود در دام دنیاطلبی، فساد و ریا غوطهور است.
از همین رو، بسیاری از کاربران با طعنه نوشتند: «برای مردم گشت ارشاد، برای مسئولان اسپیناس پالاس» جملهای که شاید خلاصهترین توصیف از واقعیت تلخ جامعه امروز ایران باشد.
#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد #عروسی_شمخانی #اخلاق #حکومت_دروغ #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍30👎3❤1
Forwarded from گفتوشنود
حاکمیت و بحران دائمی
تداوم وضعیت استثنایی در جمهوری اسلامی از منظر جورجو آگامبن
جورجو آگامبن، فیلسوف معاصر ایتالیایی، در ادامه اندیشههای فوکو و والتر بنیامین، مفهوم «وضعیت استثنایی» را بهعنوان یکی از سازوکارهای اصلی قدرت در جهان امروز تحلیل میکند.
از نظر او، حاکمان با اعلام شرایط اضطراری، قانون را موقتاً تعلیق میکنند تا از آن محافظت کنند، اما همین تعلیق موقتی بهتدریج به یک وضعیت دائمی بدل میشود.
در چنین ساختاری، قدرت سیاسی نه از قانون و رضایت عمومی، بلکه از استمرار بحران و اضطراب تغذیه میکند؛ شهروندان در ظاهر درون قانوناند، اما در عمل از حقوق حقیقی خویش تهی میشوند.
در جمهوری اسلامی ایران، از آغاز انقلاب تا امروز، حکومت بهطور مداوم خود را در وضعیت استثنایی بازتولید کرده است.
از «جنگ تحمیلی» تا «نفوذ فرهنگی»، از «فتنه» تا «جنگ نرم» و از «بحران حجاب» تا «تحریم اقتصادی»، گفتمان رسمی همواره بر وجود خطری عظیم و دشمنی دائمی تأکید کرده است.
این استمرار بحران، امکان تعلیق قانون، محدودسازی آزادیها و گسترش حوزههای نظارتی را فراهم آورده و مشروعیتی موقت اما همیشگی برای اقتدار سیاسی ایجاد کرده است.
در چنین شرایطی، همانگونه که آگامبن میگوید، «زندگی برهنه» جایگزین «زندگی سیاسی» میشود؛ یعنی انسانها صرفاً در مقام موجودات زیستی و قابل کنترل حضور دارند، نه در مقام شهروندانی با حق مشارکت. سیاست به مدیریت بدنها، پوشش، رفتار و حتی احساسات مردم تقلیل مییابد، و دولت در قالب زیستسیاستی فراگیر، تا عمق زندگی خصوصی نفوذ میکند.
بحران بهجای آنکه وضعیتی موقت باشد، به شیوۀ حکومتورزی بدل شده است.
در نتیجه، حکومت ایران را میتوان نمونهای گویا از آن دانست که چگونه «وضعیت استثنایی» به وضعیت عادی بدل میشود. در اینجا، استثنا قاعده است و بحران نه تهدیدی برای نظام، بلکه منبع تداوم آن است.
آگامبن در تحلیل خود هشدار میدهد که چنین جوامعی بهتدریج به اردوگاهی نامرئی تبدیل میشوند؛ جایی که مردم زندهاند، اما حضورشان از معنا و کنش سیاسی تهی شده است.
#جورجو_آگامبن #آگامبن #وضعیت_استثنایی #بحران #مشروعیت #حکومت_ایدئولوژیک #دیگرستیزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حاکمیت و بحران دائمی
تداوم وضعیت استثنایی در جمهوری اسلامی از منظر جورجو آگامبن
جورجو آگامبن، فیلسوف معاصر ایتالیایی، در ادامه اندیشههای فوکو و والتر بنیامین، مفهوم «وضعیت استثنایی» را بهعنوان یکی از سازوکارهای اصلی قدرت در جهان امروز تحلیل میکند.
از نظر او، حاکمان با اعلام شرایط اضطراری، قانون را موقتاً تعلیق میکنند تا از آن محافظت کنند، اما همین تعلیق موقتی بهتدریج به یک وضعیت دائمی بدل میشود.
در چنین ساختاری، قدرت سیاسی نه از قانون و رضایت عمومی، بلکه از استمرار بحران و اضطراب تغذیه میکند؛ شهروندان در ظاهر درون قانوناند، اما در عمل از حقوق حقیقی خویش تهی میشوند.
در جمهوری اسلامی ایران، از آغاز انقلاب تا امروز، حکومت بهطور مداوم خود را در وضعیت استثنایی بازتولید کرده است.
از «جنگ تحمیلی» تا «نفوذ فرهنگی»، از «فتنه» تا «جنگ نرم» و از «بحران حجاب» تا «تحریم اقتصادی»، گفتمان رسمی همواره بر وجود خطری عظیم و دشمنی دائمی تأکید کرده است.
این استمرار بحران، امکان تعلیق قانون، محدودسازی آزادیها و گسترش حوزههای نظارتی را فراهم آورده و مشروعیتی موقت اما همیشگی برای اقتدار سیاسی ایجاد کرده است.
در چنین شرایطی، همانگونه که آگامبن میگوید، «زندگی برهنه» جایگزین «زندگی سیاسی» میشود؛ یعنی انسانها صرفاً در مقام موجودات زیستی و قابل کنترل حضور دارند، نه در مقام شهروندانی با حق مشارکت. سیاست به مدیریت بدنها، پوشش، رفتار و حتی احساسات مردم تقلیل مییابد، و دولت در قالب زیستسیاستی فراگیر، تا عمق زندگی خصوصی نفوذ میکند.
بحران بهجای آنکه وضعیتی موقت باشد، به شیوۀ حکومتورزی بدل شده است.
در نتیجه، حکومت ایران را میتوان نمونهای گویا از آن دانست که چگونه «وضعیت استثنایی» به وضعیت عادی بدل میشود. در اینجا، استثنا قاعده است و بحران نه تهدیدی برای نظام، بلکه منبع تداوم آن است.
آگامبن در تحلیل خود هشدار میدهد که چنین جوامعی بهتدریج به اردوگاهی نامرئی تبدیل میشوند؛ جایی که مردم زندهاند، اما حضورشان از معنا و کنش سیاسی تهی شده است.
#جورجو_آگامبن #آگامبن #وضعیت_استثنایی #بحران #مشروعیت #حکومت_ایدئولوژیک #دیگرستیزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍9❤2🥰1
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طنز تلخ و سیاهی که در این تصاویر نهفته است، حکایت تزریق جهالت و خرافات به ملتی است که امروز در فقر و فلاکت دست و پا میزند، اما حق پرسش، آزادی و خواست های انسانی و ابتدایش به واسطه همین خرافه و جهلپراکنیهای مذهبی از او گرفته شده و پاسخ و خواستههایش را به این پنجرههای فولادی حواله کردهاند.*
*متن و تصویر ارسالی همراهان
در دهههای اخیر، پدیده افزایش امامزادههای بدون سند تاریخی یا "امامزادههای دروغی" در ایران به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است.
برخی از این امامزادهها به عنوان مراکز زیارتی با اهداف اقتصادی یا تبلیغاتی توسعه یافتهاند که تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای مذهبی و ارزشهای معنوی را نیز درپی داشته است.
#خرافات #حکومت_مذهبی #امامزاده #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
طنز تلخ و سیاهی که در این تصاویر نهفته است، حکایت تزریق جهالت و خرافات به ملتی است که امروز در فقر و فلاکت دست و پا میزند، اما حق پرسش، آزادی و خواست های انسانی و ابتدایش به واسطه همین خرافه و جهلپراکنیهای مذهبی از او گرفته شده و پاسخ و خواستههایش را به این پنجرههای فولادی حواله کردهاند.*
*متن و تصویر ارسالی همراهان
در دهههای اخیر، پدیده افزایش امامزادههای بدون سند تاریخی یا "امامزادههای دروغی" در ایران به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است.
برخی از این امامزادهها به عنوان مراکز زیارتی با اهداف اقتصادی یا تبلیغاتی توسعه یافتهاند که تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای مذهبی و ارزشهای معنوی را نیز درپی داشته است.
#خرافات #حکومت_مذهبی #امامزاده #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍31❤3
Forwarded from گفتوشنود
علامه مجلسی: «حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود!»
رؤیای اتصال حکومت به امام زمان؛ از مجلسی تا خامنهای!
✍️پیام همراهان
🔹️در تاریخ ایران، کمتر دورهای را میتوان یافت که دین و سیاست تا این اندازه در هم تنیده باشند. صفویان با رسمیکردن تشیع، نخستین حکومت شیعی متمرکز در ایران را بنیان نهادند و برای تثبیت اقتدار خود به پشتوانهی فقه و کلام نیاز داشتند. در این میان، علامه محمدباقر مجلسی، محدث و فقیه نامدار قرن یازدهم هجری، نقشی تعیینکننده یافت. او در اواخر دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، با نفوذ معنوی و علمی خود، کوشید سلطنت صفویه را نه صرفاً حکومت دنیوی، بلکه گامی در مسیر ظهور امام زمان معرفی کند. نقل است که گفته بود:
🔷️«حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود.»
🔹️این جمله در ظاهر دعایی آرزومندانه است، اما در عمق خود تلاشی برای تقدسبخشی به قدرت سیاسی است؛ نوعی پیوند میان تخت و منبر که در آن پادشاه به «نایب امام» بدل میشود و مخالفت با سلطنت رنگ بیدینی میگیرد.
چنین تصوری از مشروعیت، با گذر زمان دگرگون شد اما از میان نرفت. پس از دورههای قاجار و پهلوی ــ که مشروعیت بیشتر بر نظم دنیوی یا ملیگرایی استوار بود ــ انقلاب ۱۳۵۷ بار دیگر همان الگوی قدیم را زنده کرد. در جمهوری اسلامی، اینبار فقیه حاکم خود را ادامهی ولایت امام زمان معرفی کرد و از زبان رسمی نظام شنیده شد که «ما پرچم را به دست امام خواهیم داد».
🔹️از صفویه تا امروز، رؤیای «اتصال حکومت به امام زمان» تلاشی بوده است برای آسمانی کردن قدرت زمینی؛ راهی برای آنکه حاکمیت مشروعیت خود را نه از مردم، بلکه از خدا بگیرد. اما هرگاه قدرت رنگ تقدس گرفته است، مرز میان ایمان و اطاعت سیاسی محو شده و نقدِ قدرت، همسنگ بیدینی تلقی شده است.
#مهدویت #امام_زمان #قدسی_سازی #حکومت_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
علامه مجلسی: «حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود!»
رؤیای اتصال حکومت به امام زمان؛ از مجلسی تا خامنهای!
✍️پیام همراهان
🔹️در تاریخ ایران، کمتر دورهای را میتوان یافت که دین و سیاست تا این اندازه در هم تنیده باشند. صفویان با رسمیکردن تشیع، نخستین حکومت شیعی متمرکز در ایران را بنیان نهادند و برای تثبیت اقتدار خود به پشتوانهی فقه و کلام نیاز داشتند. در این میان، علامه محمدباقر مجلسی، محدث و فقیه نامدار قرن یازدهم هجری، نقشی تعیینکننده یافت. او در اواخر دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، با نفوذ معنوی و علمی خود، کوشید سلطنت صفویه را نه صرفاً حکومت دنیوی، بلکه گامی در مسیر ظهور امام زمان معرفی کند. نقل است که گفته بود:
🔷️«حکومت صفویه حتماً به حکومت امام زمان متصل میشود.»
🔹️این جمله در ظاهر دعایی آرزومندانه است، اما در عمق خود تلاشی برای تقدسبخشی به قدرت سیاسی است؛ نوعی پیوند میان تخت و منبر که در آن پادشاه به «نایب امام» بدل میشود و مخالفت با سلطنت رنگ بیدینی میگیرد.
چنین تصوری از مشروعیت، با گذر زمان دگرگون شد اما از میان نرفت. پس از دورههای قاجار و پهلوی ــ که مشروعیت بیشتر بر نظم دنیوی یا ملیگرایی استوار بود ــ انقلاب ۱۳۵۷ بار دیگر همان الگوی قدیم را زنده کرد. در جمهوری اسلامی، اینبار فقیه حاکم خود را ادامهی ولایت امام زمان معرفی کرد و از زبان رسمی نظام شنیده شد که «ما پرچم را به دست امام خواهیم داد».
🔹️از صفویه تا امروز، رؤیای «اتصال حکومت به امام زمان» تلاشی بوده است برای آسمانی کردن قدرت زمینی؛ راهی برای آنکه حاکمیت مشروعیت خود را نه از مردم، بلکه از خدا بگیرد. اما هرگاه قدرت رنگ تقدس گرفته است، مرز میان ایمان و اطاعت سیاسی محو شده و نقدِ قدرت، همسنگ بیدینی تلقی شده است.
#مهدویت #امام_زمان #قدسی_سازی #حکومت_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍8👎4❤3
Forwarded from گفتوشنود
🔹️خبرگزاری حوزه علمیه در مطلبی درباره استقبال و فروش گسترده از عروسکهای «لبوبو» نوشت که این عروسک «فقط یک اسباببازی نیست، یک عملیات فرهنگی خزدار است.» این وبسایت نوشت که این عروسک «میخواهد جایگاه حسین فهمیدهها را بدزدد.»
خبرگزاری حوزه علمیه اضافه کرد: «فرارسیدن سالروز شهادت قهرمانانه حسین فهمیده فرصتی است تا در عمق این قضیه تأمل شود که چرا جایگاه محکم و بلند الگوهای هویتبخش و بینظیر نوجوانان ایرانی توسط عروسکها و محتواهای بی سر و ته شرقی و غربی بدون هیچگونه مقاومتی به یغما میرود؟»
🔹️از نگاه روحانیت شیعه حاکم، هر پدیده نو، خواه یک عروسک باشد یا یک سبک موسیقی یا حتی یک رفتار اجتماعی تازه، بهمثابه دشمنی بالقوه با ایمان و هویتی تلقی میشود که خودشان ساخته و انحصار تفسیرش را در دست دارند.
این نگاه بیمارگونه و تدافعی، ناشی از ترس عمیق از دست دادن کنترل بر ذهن و احساس نسلهای جوان است؛ نسلی که دیگر نمیخواهد قهرمانش را در قالبهای ایدئولوژیک و نمادهای تبلیغاتی چون «حسین فهمیده» بیابد.
برای چنین روحانیانی، «لبوبو» تهدید نیست چون پدیده ای نو و همهگیر است، بلکه تهدید است چون یادآور جهانی است که در آن دین، دیگر ابزار انقیاد و هویتسازی اجباری نیست.
#حکومت_ایدئولوژیک #دیگری_ستیزی #دگماتیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️خبرگزاری حوزه علمیه در مطلبی درباره استقبال و فروش گسترده از عروسکهای «لبوبو» نوشت که این عروسک «فقط یک اسباببازی نیست، یک عملیات فرهنگی خزدار است.» این وبسایت نوشت که این عروسک «میخواهد جایگاه حسین فهمیدهها را بدزدد.»
خبرگزاری حوزه علمیه اضافه کرد: «فرارسیدن سالروز شهادت قهرمانانه حسین فهمیده فرصتی است تا در عمق این قضیه تأمل شود که چرا جایگاه محکم و بلند الگوهای هویتبخش و بینظیر نوجوانان ایرانی توسط عروسکها و محتواهای بی سر و ته شرقی و غربی بدون هیچگونه مقاومتی به یغما میرود؟»
🔹️از نگاه روحانیت شیعه حاکم، هر پدیده نو، خواه یک عروسک باشد یا یک سبک موسیقی یا حتی یک رفتار اجتماعی تازه، بهمثابه دشمنی بالقوه با ایمان و هویتی تلقی میشود که خودشان ساخته و انحصار تفسیرش را در دست دارند.
این نگاه بیمارگونه و تدافعی، ناشی از ترس عمیق از دست دادن کنترل بر ذهن و احساس نسلهای جوان است؛ نسلی که دیگر نمیخواهد قهرمانش را در قالبهای ایدئولوژیک و نمادهای تبلیغاتی چون «حسین فهمیده» بیابد.
برای چنین روحانیانی، «لبوبو» تهدید نیست چون پدیده ای نو و همهگیر است، بلکه تهدید است چون یادآور جهانی است که در آن دین، دیگر ابزار انقیاد و هویتسازی اجباری نیست.
#حکومت_ایدئولوژیک #دیگری_ستیزی #دگماتیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
😍7👍3
Forwarded from گفتوشنود
در روزهای اخیر، بخشی از نیروهای نظام اسلامی ـ همانها که در دفاع از آسمان ایران در برابر نیروهای خارجی جز چند شلیک نمایشی ضدهوایی کار خاصی نکردهاند ـ به جشنهای هالوین یورش بردهاند. بهانهشان هم طبق معمول این است که هالوین مصداق «تهاجم فرهنگی» است.
اما میان گسترش هالوین و گسترش اسلام در ایران شباهتهای قابل توجهی وجود دارد. برای نمونه:
- هر دو پدیده فرهنگیاند که از بیرون از مرزهای ایران آمدهاند و ریشه ایرانی ندارند.
- هر دو شامل «رسم و آیینهای جمعی» هستند. دین شامل مجموعهای از مناسک است و هالوین نیز مراسمی آیینی است.
- هر دو به مسئله هویت فرهنگی مربوطاند.
- هم ادیان و هم هالوین مراسمی دارند که در آن پوشیدن لباس مبدل رایج است؛ از ماسک و ردا در هالوین گرفته تا لباس شمر و شیرِتعزیه در مراسم دینی.
آیا هر دو این موارد تهاجم فرهنگی هستند؟ با میان این دو تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد؟
- اسلام به میزان قابل توجهی با ورود مهاجمان عرب و در قالب فتح و کشورگشایی به -ایران وارد شد و سپس بسیاری از آیینها و باورهای بومی را سرکوب، تحقیر یا ممنوع کرد، اما هالوین هیچ سپاهی ندارد و گسترش آن کاملاً داوطلبانه و خودخواسته بوده است.
- شرکتکنندگان در هالوین، بر خلاف پیروان ادیان که اسطورههایشان را «حقیقت مطلق» میپندارند، میدانند که این صرفاً یک رسم فرهنگی و برای شادی و تفریح است؛ نه مقدس است و نه مدعی حقیقت.
- در هالوین میتوان لباسی به شکل رستم یا حتی ضحاک پوشید و به یاد اسطورههای ملی اوقات شادی داشت؛ اما در مراسم دینی چنین کاری ممکن نیست.
- در مراسم هالوین هیچ هزینهای از بودجه عمومی ملی خرج نمیشود، در حالی که بخشی از آیینهای دینی با هزینه عمومی برگزار میشوند.
- تا امروز دیده نشده که شرکت کنندگان در هالوین، از انتقاد شدن به آن، احساس توهین به شرف، غیرت، یا اعتقادش کرده باشند.
با توجه به این موارد آیا هالوین یا اسلام تهاجم فرهنگی هستند؟
#هالووین #آزادی_عقیده #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در روزهای اخیر، بخشی از نیروهای نظام اسلامی ـ همانها که در دفاع از آسمان ایران در برابر نیروهای خارجی جز چند شلیک نمایشی ضدهوایی کار خاصی نکردهاند ـ به جشنهای هالوین یورش بردهاند. بهانهشان هم طبق معمول این است که هالوین مصداق «تهاجم فرهنگی» است.
اما میان گسترش هالوین و گسترش اسلام در ایران شباهتهای قابل توجهی وجود دارد. برای نمونه:
- هر دو پدیده فرهنگیاند که از بیرون از مرزهای ایران آمدهاند و ریشه ایرانی ندارند.
- هر دو شامل «رسم و آیینهای جمعی» هستند. دین شامل مجموعهای از مناسک است و هالوین نیز مراسمی آیینی است.
- هر دو به مسئله هویت فرهنگی مربوطاند.
- هم ادیان و هم هالوین مراسمی دارند که در آن پوشیدن لباس مبدل رایج است؛ از ماسک و ردا در هالوین گرفته تا لباس شمر و شیرِتعزیه در مراسم دینی.
آیا هر دو این موارد تهاجم فرهنگی هستند؟ با میان این دو تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد؟
- اسلام به میزان قابل توجهی با ورود مهاجمان عرب و در قالب فتح و کشورگشایی به -ایران وارد شد و سپس بسیاری از آیینها و باورهای بومی را سرکوب، تحقیر یا ممنوع کرد، اما هالوین هیچ سپاهی ندارد و گسترش آن کاملاً داوطلبانه و خودخواسته بوده است.
- شرکتکنندگان در هالوین، بر خلاف پیروان ادیان که اسطورههایشان را «حقیقت مطلق» میپندارند، میدانند که این صرفاً یک رسم فرهنگی و برای شادی و تفریح است؛ نه مقدس است و نه مدعی حقیقت.
- در هالوین میتوان لباسی به شکل رستم یا حتی ضحاک پوشید و به یاد اسطورههای ملی اوقات شادی داشت؛ اما در مراسم دینی چنین کاری ممکن نیست.
- در مراسم هالوین هیچ هزینهای از بودجه عمومی ملی خرج نمیشود، در حالی که بخشی از آیینهای دینی با هزینه عمومی برگزار میشوند.
- تا امروز دیده نشده که شرکت کنندگان در هالوین، از انتقاد شدن به آن، احساس توهین به شرف، غیرت، یا اعتقادش کرده باشند.
با توجه به این موارد آیا هالوین یا اسلام تهاجم فرهنگی هستند؟
#هالووین #آزادی_عقیده #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤8👍3
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نصرت کریمی در سکانسی حذف شده از مجموعه مستندهای «نصرت کریمی؛ هنرمندبودن در ایران» روایتی از فلینی در مورد "فاشیسم" را نقل میکند.
نصرتالله کریمی (۱۳۰۳ – ۱۳۹۸) کارگردان، بازیگر، فیلمنامهنویس و مجسمهساز برجسته ایرانی بود.
او از هنرمندان خلاق و چندوجهی سینمای ایران بهشمار میرفت و آثاری چون محلل و درشکهچی را کارگردانی کرد.
کریمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از استادان تاثیرگذار در آموزش بازیگری و سینما بود.
پس از انقلاب، بهدلیل ساخت فیلم محلل از فعالیت هنری و تدریس محروم شد و مدتی را در زندان گذراند و در جریان انقلاب فرهنگی برای او حکم قطع دست به دلیل نگارش فیلمنامه محلل صادر شد.
با وجود ممنوعیت کاری تا پایان عمر، ایران را ترک نکرد و سالهای خانهنشینی خود را به پرورش کاکتوس و مجسمهسازی گذراند.
او به عنوان یکی از چهرههای ماندگار هنر ایران، نمادی از هنرمندی مقاوم در برابر محدودیتها شناخته میشود.
او خود قربانی فاشیسم مذهبی در ایران بود.
#نصرت_کریمی #سینما #سانسور #حکومت_ایدئولوژیک #فاشیسم #گفتگو_توانا
نصرت کریمی در سکانسی حذف شده از مجموعه مستندهای «نصرت کریمی؛ هنرمندبودن در ایران» روایتی از فلینی در مورد "فاشیسم" را نقل میکند.
نصرتالله کریمی (۱۳۰۳ – ۱۳۹۸) کارگردان، بازیگر، فیلمنامهنویس و مجسمهساز برجسته ایرانی بود.
او از هنرمندان خلاق و چندوجهی سینمای ایران بهشمار میرفت و آثاری چون محلل و درشکهچی را کارگردانی کرد.
کریمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از استادان تاثیرگذار در آموزش بازیگری و سینما بود.
پس از انقلاب، بهدلیل ساخت فیلم محلل از فعالیت هنری و تدریس محروم شد و مدتی را در زندان گذراند و در جریان انقلاب فرهنگی برای او حکم قطع دست به دلیل نگارش فیلمنامه محلل صادر شد.
با وجود ممنوعیت کاری تا پایان عمر، ایران را ترک نکرد و سالهای خانهنشینی خود را به پرورش کاکتوس و مجسمهسازی گذراند.
او به عنوان یکی از چهرههای ماندگار هنر ایران، نمادی از هنرمندی مقاوم در برابر محدودیتها شناخته میشود.
او خود قربانی فاشیسم مذهبی در ایران بود.
#نصرت_کریمی #سینما #سانسور #حکومت_ایدئولوژیک #فاشیسم #گفتگو_توانا
👍22❤5💔2
Forwarded from گفتوشنود
بیبصیرت، فتنهگر، نفوذی...
وقتی استبداد در زبان خانه میکند!
پیام همراهان
استبداد، پیش از آنکه در زندانها مستقر شود، در واژهها لانه میکند. زبان، نخستین قلمرو قدرت است؛ جایی که معناها مصادره میشوند تا ذهنها فرمانبردار شوند. هر نظام اقتدارگرا، پیش از هرچیز، واژگان خود را میسازد: زبانی که بهجای گفتوگو، تکلیف صادر میکند و بهجای معنا، اطاعت میطلبد.
در دهههای اخیر، قدرت در جهان ایرانی، زبان دینی را به پوششی برای مشروعیت خود بدل کرده است. واژههایی که در اصل حامل شور رهایی بودند – مانند انقلاب، امت، ولایت، ایمان – در چرخش سیاسی، از معنا تهی شدند. «انقلاب» دیگر یادآور دگرگونی نیست، بلکه نشانهی رضایت از وضع موجود است؛ «امت» نه جمع آزاد مؤمنان، بلکه تودهای است که باید همصدا بماند؛ و «ولایت» از معنای معنوی خود فاصله گرفته و به واژهای اداری برای توجیه سلسلهمراتب قدرت بدل شده است.
در خطابههای رسمی، زبان بر مدار دوگانهی «ما و دشمن» میچرخد. تکرار خستگیناپذیر واژهی دشمن، جامعه را در حالت اضطرار نگه میدارد تا هر صدای متفاوت، تهدیدی امنیتی جلوه کند. واژههایی چون بیبصیرت، فتنهگر، نفوذی برچسبهایی آمادهاند برای خاموشکردن گفتوگو. این واژهها نه فقط حذف میکنند، بلکه شرم میسازند؛ شرم از اندیشیدن.
منبر، خطبه و رسانهی رسمی، ابزار بازتولید این معناها هستند. در آنها، حقیقت نه جستوجو میشود و نه گفتوگو؛ بلکه اعلام میشود. زبان از تجربهی انسانی تهی میشود و به فرمان تبدیل میگردد. این همان لحظهای است که استبداد در زبان خانه کرده است.
اما رهایی نیز از همینجا آغاز میشود: از بازپسگیری واژهها. باید زبان را از بند تقدسِ اجباری آزاد کرد. «بصیرت» باید دوباره به معنای دیدنِ آزاد بازگردد، «انقلاب» به معنای دگرگونیِ پیوسته، و «دشمن» تنها بر کسانی اطلاق شود که کرامت انسان را میکُشند.
اصلاح سیاسی بدون پالایش زبانی ممکن نیست. تا وقتی واژهها دروغ میگویند، آزادی نیز دروغی بیش نخواهد بود.
#حکومت_ایدئولوژیک #قدسی_سازی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بیبصیرت، فتنهگر، نفوذی...
وقتی استبداد در زبان خانه میکند!
پیام همراهان
استبداد، پیش از آنکه در زندانها مستقر شود، در واژهها لانه میکند. زبان، نخستین قلمرو قدرت است؛ جایی که معناها مصادره میشوند تا ذهنها فرمانبردار شوند. هر نظام اقتدارگرا، پیش از هرچیز، واژگان خود را میسازد: زبانی که بهجای گفتوگو، تکلیف صادر میکند و بهجای معنا، اطاعت میطلبد.
در دهههای اخیر، قدرت در جهان ایرانی، زبان دینی را به پوششی برای مشروعیت خود بدل کرده است. واژههایی که در اصل حامل شور رهایی بودند – مانند انقلاب، امت، ولایت، ایمان – در چرخش سیاسی، از معنا تهی شدند. «انقلاب» دیگر یادآور دگرگونی نیست، بلکه نشانهی رضایت از وضع موجود است؛ «امت» نه جمع آزاد مؤمنان، بلکه تودهای است که باید همصدا بماند؛ و «ولایت» از معنای معنوی خود فاصله گرفته و به واژهای اداری برای توجیه سلسلهمراتب قدرت بدل شده است.
در خطابههای رسمی، زبان بر مدار دوگانهی «ما و دشمن» میچرخد. تکرار خستگیناپذیر واژهی دشمن، جامعه را در حالت اضطرار نگه میدارد تا هر صدای متفاوت، تهدیدی امنیتی جلوه کند. واژههایی چون بیبصیرت، فتنهگر، نفوذی برچسبهایی آمادهاند برای خاموشکردن گفتوگو. این واژهها نه فقط حذف میکنند، بلکه شرم میسازند؛ شرم از اندیشیدن.
منبر، خطبه و رسانهی رسمی، ابزار بازتولید این معناها هستند. در آنها، حقیقت نه جستوجو میشود و نه گفتوگو؛ بلکه اعلام میشود. زبان از تجربهی انسانی تهی میشود و به فرمان تبدیل میگردد. این همان لحظهای است که استبداد در زبان خانه کرده است.
اما رهایی نیز از همینجا آغاز میشود: از بازپسگیری واژهها. باید زبان را از بند تقدسِ اجباری آزاد کرد. «بصیرت» باید دوباره به معنای دیدنِ آزاد بازگردد، «انقلاب» به معنای دگرگونیِ پیوسته، و «دشمن» تنها بر کسانی اطلاق شود که کرامت انسان را میکُشند.
اصلاح سیاسی بدون پالایش زبانی ممکن نیست. تا وقتی واژهها دروغ میگویند، آزادی نیز دروغی بیش نخواهد بود.
#حکومت_ایدئولوژیک #قدسی_سازی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤10👍2
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد محاکمه نمایشی پرزیدنت ترامپ و نتانیاهو، در مراسم حکومتی ۱۳ آبان برگزار شده است.
#حکومت_ایدئولوژیک #جنگ #صلح #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد محاکمه نمایشی پرزیدنت ترامپ و نتانیاهو، در مراسم حکومتی ۱۳ آبان برگزار شده است.
#حکومت_ایدئولوژیک #جنگ #صلح #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎33❤2👍2