آموزشکده توانا
54K subscribers
33.2K photos
38.4K videos
2.55K files
19.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
نافرمانی، شرط لازم اما ناکافی برای سقوط حکومت
ابوالفضل رحیمی‌شاد

هیچ حکومتی بدون فرمان‌برداری و تبعیت مردم شکل نمی‌گیرد و دوام نمی‌آورد. یعنی هرجا حکومتی استقرار دارد، با قاطعیت می‌توان از فرمان‌برداری مردم از آن صحبت کرد. البته فرمان‌برداری و تبعیت مردم از حکومت به یک نوع و در هر نوع، به یک میزان نیست.
نوع اول، فرمان‌برداری و تبعیت با رضایت است. در این حالت، فرمان‌برداران از عملکرد حاکمیت رضایت دارند و به میزان زیادی حکومت مورد قبول آن‌هاست؛ حتی اگر ضعف و اشکالی باشد، آن را مربوط به عوامل فرعی و نه اصل و اساس حکومت می‌دانند.
اما نوع دوم، فرمان‌برداری و تبعیت، برخلاف نوع اول، بدون رضایت و یا با اجبار و کراهت است. در این حالت، فرمان‌برداران از عملکرد حاکمیت به هیچ عنوان رضایت ندارند، اما مجبور به فرمان‌برداری و تسلیم در برابر اعمال زور و سرکوب از سوی حاکمیت هستند.

یک حکومت تا زمانی که اکثریت جامعه با رضایت از آن فرمان‌برداری و تبعیت می‌کنند، برای بقا و موجودیت خود هیچ‌گونه نگرانی ندارد. اما برعکس، زمانی که درمی‌یابد اکثریت جامعه از عملکرد و اساس حکومت رضایت ندارند، به‌شدت نگران بقا و موجودیت خود می‌شود. به همین دلیل، به زور، خشونت و سرکوب متوسل می‌شود تا از این طریق، کمربند محافظی برای خود ایجاد نماید.

تحولات عمیق سیاسی، و به‌ویژه انقلاب‌ها، در وضعیتی رخ می‌دهند که این اکثریت ناراضی، به هر شکل که می‌تواند، در مقابل سرکوب می‌ایستد و تسلیم آن نمی‌شود. در حقیقت، به‌جای تبعیت با کراهت و فرمان‌برداری بدون رضایت، شیوه‌ی نافرمانی را پیش می‌گیرد. این وضعیت، اگرچه حکومت را متزلزل ساخته و شاید تا لبه‌ی پرتگاه ببرد، اما منجر به سقوط حکومت نمی‌شود.

سقوط حکومت، علاوه بر نافرمانی اکثریت، شرط لازم دیگری نیز دارد؛ و آن، نافرمانی دست‌کم بخشی از نیروهای مسلح (نظامی و انتظامی) است. یعنی بخش قابل توجهی از نیروهای مسلح، حاضر به اعمال زور و خشونت علیه معترضان نشوند و حتی بالاتر از آن، در صف معترضان قرار گرفته و از آن‌ها در برابر حکومت حمایت کنند.

تحقق این شرط نیز به سه شرط دیگر وابسته است:
اول؛ عوامل ایجاد نارضایتی مردم، بر زندگی نیروهای مسلح نیز تأثیر منفی گذاشته باشد.
دوم؛ نیروی بدیل و جانشین برای حکومت وجود داشته باشد.
سوم؛ پایداری و نافرمانی معترضان، چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت، به میزانی باشد که از سوی نیروهای مسلح، بازگشت‌ناپذیر تلقی شود.
در این حالت، تقریباً همه‌ی شروط لازم جمع است و سقوط حکومت حتمی است. البته حمایت نیروهای خارجی نیز از دیگر شروط لازم است که اگر خود عامل محرک نباشد، معمولاً وقتی گستره و عمق اعتراضات به این میزان برسد، آن‌ها نیز همراهی خواهند کرد.


#نافرمانی_مدنی #انقلاب #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه‌ای برای کودکان افغانستانی؛

انیسا فنائیان: "خواستم شمعی روشن کنم"

انیسا فنائیان، شهروند بهایی ساکن سمنان، که از ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ برای اجرای حکم هشت سال حبس تعزیری بازداشت شده است، نامه‌ای خطاب به کودکان افغانستانی محروم از تحصیل منتشر کرده است. این نامه، که در آن با زبانی صمیمی و روایتی شخصی از سال‌ها تبعیض مذهبی سخن گفته شده، واکنشی انسانی به رنج کودکانی است که همچنان به دلیل نداشتن مدارک تابعیتی یا تفاوت‌های قومی و مذهبی، از حق آموزش محروم‌اند.

متن کامل نامه او به کودکان افغانستانی در ادامه آمده است:

«نامه‌ای برای کودکان افغانستانی

اولین بار که دیدمتان، با خودم فکر کردم: چرا شما فقط به‌علت محل تولدتان باید مورد تبعیض قرار بگیرید و از اساسی‌ترین حق انسان‌بودنتان، یعنی حق دانش و آگاهی محروم شوید؟
آرزو داشتید مثل هر کودک دیگری به مدرسه بروید و شوق دانستن از برق نگاهتان مشهود بود. من می‌دانستم که این فقط یک آرزوی کودکانه نیست.

دانستن، اصلی‌ترین نیاز بشر است؛ حتی مهم‌تر از آب و غذا.
زیرا نبود آب و غذا تنها به جسم انسان آسیب می‌زند، اما در نبود آگاهی، نه‌تنها فرد، بلکه دیگران، جامعه، محیط‌زیست، و حتی انسانیت در معرض خطر قرار می‌گیرند.
درد تبعیضی که در پس نگاهتان پنهان شده بود، برای من نیز آشناست.
بگذارید برایتان بگویم از آن سال‌ها، از آن تبعیض‌های آشنا...

اولین واقعه:
پایان سال یازدهم بودم. آن زمان، به جای سال دوازدهم، نام «پیش‌دانشگاهی» را به کار می‌بردند. برای ثبت‌نام، پرسش‌نامه‌هایی توزیع کردند که ستونی با عنوان "مذهب" داشت.
اواخر مرداد بود که مطلع شدیم دانش‌آموزان بهایی سراسر کشور را از ورود به سال آخر دبیرستان محروم کرده‌اند، با جمله‌ای آشنا: «یا بنویسید اسلام، یا نمی‌توانید وارد مدرسه شوید.»
باز هم سخن از صداقت، آزادی عقیده، و...
نتیجه آن شد که ما یک سال از تحصیل محروم ماندیم.
جامعه بهایی با بینشی ستودنی، آموزش این دانش‌آموزان را خود به عهده گرفت؛ اما محرومیت رسمی شامل حال ما شد.

سال بعد، وقتی دوستانم بدون دغدغه وارد دانشگاه شدند، من با معدل بالای ۱۹، تنها به‌دلیل بهایی‌بودن، از ورود به دانشگاه محروم شدم.
چند سال بعد، با حذف ستون مذهب، در کنکور شرکت کردم اما این‌بار با برچسب "نقص پرونده" مواجه شدم.

دومین واقعه:
دخترم به کلاس هفتم می‌رفت. برای ثبت‌نام، معدل بالا، بومی‌بودن و ثبت‌نام به‌موقع لازم بود که همه را داشت.
مدیر مدرسه از ثبت‌نام او طفره می‌رفت و نهایتاً اعتراف کرد که دلیل عدم ثبت‌نام، بهایی‌بودن خانواده ماست.

با پیگیری جدی، دخترم را ثبت‌نام کردند، اما دو سال تمام تحت تبعیض و آزار مدیر مدرسه قرار گرفت. فشار روانی سنگینی که به یک نوجوان وارد شد، باعث شد مدرسه‌اش را تغییر دهیم.
پایان سال دوازدهم، برای دریافت مدرک دیپلم و کارنامه به دفتر مدیر رفتم.
با خنده گفت: «تا برای این کارنامه خوب شیرینی ندهید، مدارک را نمی‌دهم!»
گفتم: «دختر من، با این همه توانایی، تنها به‌دلیل بهایی‌بودن از ورود به دانشگاه محروم شده است.»
پاسخش فقط سکوت بود و سکوت.

سومین واقعه:
پسر شش‌ساله‌ام را در مدرسه‌ای ثبت‌نام کردیم و شهریه را هم پرداختیم.
یک ماه بعد، به ما اطلاع دادند که به‌علت اعتقادات مذهبی ما، فرزندمان را از مدرسه اخراج کرده‌اند.
پیگیری‌های ما بی‌نتیجه ماند.
در دبستانی دیگر، همان ابتدا پرسیدند: «آیا بهایی هستید؟»
وقتی پاسخ دادیم بله، مؤدبانه گفتند سیاست مدرسه، پذیرش نکردن دانش‌آموز بهایی است.
در مدرسه‌ای دیگر، با وجود قبولی پسرم در آزمون ورودی، از ثبت‌نام او خودداری کردند.
و او فقط ۶ سالش بود.

وقتی کلاس ششم را به پایان رساند، برای ثبت‌نام در دوره متوسطه اول به مدرسه‌ای دیگر رفتیم.
همه‌چیز خوب پیش رفت تا آنکه مدیر متوجه شد ما بهایی هستیم.

با خونسردی گفت: «از اول هم می‌دانستم بهایی هستید، ولی فکر کردم عقیده‌تان را تغییر داده‌اید. سیاست مدرسه ما این است که دانش‌آموز بهایی نمی‌پذیریم.»
با نهایت ادب، کودک ۱۲ ساله‌ای را تنها به‌دلیل باور والدینش، از حق آموزش محروم کردند.
گفت‌وگوی ما درباره ارتباط نداشتن اعتقاد والدین با حق تحصیل کودک، به جایی نرسید.
آری، درد شما برای من آشناست.
اما نخواستم تنها هم‌دردی کنم.
در برابر تاریکی، خواستم شمعی روشن کنم.
تصمیم گرفتم به شما کمک درسی بدهم.
ساعات حضوری‌ام در کنار شما ــ وقتی پس از کار روزانه در کوره‌های داغ آجرپزی، خسته اما مشتاق سر کلاس می‌آمدید ــ
از بهترین لحظات زندگی من بودند.»


#انیسا_فنائیان #بهائی #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر باقری‌نیا: اعدام، ابزار قدرت است نه عدالت | عدالت تنبیهی یا ترمیمی؟

دکتر باقری‌نیا، استاد اخراجی دانشگاه، در ویدیویی با نقد صریح اعدام و تفسیر حاکمیت از مفهوم عدالت گفت:
«آیا عدالت یعنی سپردن انسان به چوبه دار؟ آیا مجازات، تنها راه پاسخ به خطاست؟»
او با اشاره به دو رویکرد در آموزه‌های اسلامی افزود: «عدالت قصاص‌محور همان عدالت تنبیهی است؛ مجازاتی چون قصاص، چشم در برابر چشم، حذف مجرم. اما در برابر آن، عدالت رحمت‌محور یا عدالت ترمیمی قرار دارد؛ عدالتی که به‌جای خشونت، سراغ گفت‌وگو، جبران و بازسازی می‌رود.»
او تأکید کرد که جمهوری اسلامی همواره به بخش خشن‌تر دین تکیه می‌کند، چون این نوع عدالت ابزاری‌تر و ترس‌افکن‌تر است.
«اعدام برای حکومت فقط یک مجازات نیست، ابزاری برای سلطه و سرکوب است.»
باقری‌نیا با انتقاد از اتهام‌های کشدار و مبهم مانند محاربه، افساد فی‌الارض، بغی و سب‌النبی گفت:
«سلطان سکه را اعدام کردید، آیا ارزانی آمد؟ قاچاقچی‌ها را کشتید، آیا قاچاق کم شد؟ مخالفان را به دار آویختید، آیا اعتراضی نمانده؟»
او هشدار داد که اعدام نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه تبعات اجتماعی، روانی و فرهنگی گسترده دارد.
«اعدام یک فرد، فقط پایان زندگی او نیست. خانواده‌ای را از هم می‌پاشد، فرزندی را بی‌پدر می‌کند، جامعه‌ای را زخمی‌تر.»
دکتر باقری‌نیا با اشاره به این‌که در دو سوم کشورهای جهان اعدام یا لغو شده یا سال‌هاست اجرا نمی‌شود، گفت:
«ما هم می‌توانیم مسیر دیگری را انتخاب کنیم؛ عدالت ترمیمی، با گفت‌وگو، درک، و بازسازی. عدالتی که دنبال انتقام نیست، بلکه دنبال رشد و خیر جمعی است.»
او در پایان گفت: «سکوت در برابر ماشین کشتار، همراهی با مرگ است. ما باید طرف زندگی را بگیریم.»


ـ می‌توانید «کتابچه عدالت ترمیمی» اثر هوارد زِهر را از طریق وب‌سایت آموزشکده جامعه مدنی توانا به‌صورت رایگان مطالعه و دانلود کنید.

https://tavaana.org/restorativejustice_howardzehr/

#عدالت_ترمیمی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مردم زیباکنار در مراسم سومین روز قتل حکومتی ساحل نصیری دسته عزاداری راه انداختند و عزاداری کردند.

روز گذشته یکی از دوستان ساحل، اطلاع داد که او عضو تیم نجات غریق زیباکنار و به خصوص از بهترین اعضای این تیم بود.
امروز اطلاعات تازه‌ای درباره نحوه کشته شدن ساحل نصیری به دستمان رسیده است، که کاملا مغایر با روایت نیروی انتظامی است.
نیروی انتظامی از درگیری و مقاومت و تلاش برای خلع سلاح پلیس گفته بود. اما شاهدان می‌گویند ساحل همراه دوستش سر قرار با فردی حاضر شده بود، آن فرد فروشنده مواد مخدر «گل» بود، او قبل از رسیدن پلیس ساحل و دوستش را با ماشین می‌زند و آن‌ها میان علف‌ها پرت می‌شوند. ساحل به حالت سجده روی زمین افتاده بود و پلیس به سمت او شلیک کرد و یک تیر به سر و یکی به کتف ساحل اصابت کرد و او به قتل رسید.

دوست ساحل بازداشت شد و بعد از بازجویی آزاد شده است.

قتل ساحل در روز جمعه، خشم مردم را برانگیخت. معترضان با تجمع مقابل کلانتری و آتش زدن بنرهای حکومتی، خشم خود را نسبت به این جنایت ابراز کردند. نیروهای ویژه امنیتی با یورش به تجمع‌کنندگان و سرکوب خشونت‌بار، این اعتراضات را به پایان رساندند.

امروز هم در مراسم سومین روز قتل ساحل مردم حضور گسترده‌ای داشتند. تصاویر زیادی برای ما ارسال شد که دقایقی از آن را در این ویدیو می‌بینید.

#ساحل_نصبری #زیباکنار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

امروز ۵ می، زادروز کارل مارکس؛ فیلسوفی است که گفت: «دین افیون توده‌هاست.»

در کتاب «نقد فلسفه حق هگل» نوشته بود: «دین آه مظلومان، قلب جهانی بی‌قلب، و روح شرایط بی‌روح است. دین افیون توده‌هاست.»

اما در ایران، برخی معتقدند که دین، مردم را به خیابان‌ها کشاند و انقلاب ۵۷ را رقم زد.

مارکس اشتباه می‌کرد یا ماجرا پیچیده‌تر از این حرف‌هاست؟

شما چطور فکر می‌کنید؟

#کارل_مارکس #دین #مردم #اقتصاد #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
پاسخ خانواده آدینه‌زاده به پرونده‌سازی جدید:
از دادخواهی عقب‌نشینی نمی‌کنیم

مرضیه آدینه‌زاده، خواهر ابوالفضل با انتشار این ویدیو خبر از اتهاماتی مانند «ضرب و جرح عمدی»، «تمرد»، «نشر اکاذیب» و «تشویش اذهان عمومی»
برای خود، پدر، مادر و دو عمویش داد.

مرضیه با انتشار این ویدیو درگیری ماموران را با خانواده ابوالفضل در سال وز تولد او نشان می‌دهد، نوشت:
«آقایان،
شما که با خشونت سیستماتیک، سازمان‌یافته و مستند به ما یورش آوردید، حالا مدعی‌اید که آسیب دیده‌اید؟!
شما آزرده‌اید نه از حقیقت، که از رسوایی که در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در آستانه تولد ابوالفضل به بار اوردید.
از اینکه فیلم خشونت و سبعیت‌تان در رسانه‌ها منتشر شد و چهره‌ی واقعی‌تان را مردم دیدند.
همه دیدند چه‌کسی حمله کرد،
چه‌کسی فریاد را با مشت، زور و فحاشی پاسخ داد و من و عموهایم‌را مورد ضرب و‌جرح قرار داد،
و چه‌کسی ما را با خشونت و توهین کشاند و برد!

مأمور اطلاعاتی دربندی و جاوید مدعی شده‌اند که پدرم به آنان «آسیب» وارد کرده‌ است!

دربندی، همان‌که آخر شب در برابر چشمان مأموران، از جمله مهتاب اسدزاده، به صورتم سیلی زد و با شالم تلاش کرد خفه‌ام کند؛
و مرا تا آستانه‌ی مرگ برد
حالا،
مدعی شده پدرم باعث شکستگی جمجمه‌اش شده است!

همان مأموری که تا ساعت ۱۲ شب با فحاشی و توهین، مشغول بازجویی از من، خانواده‌ام و اقوام‌مان بود.

لازم به ذکر است که آن زن مأمور، همان شب با همکارش درباره «ترفیع رتبه»‌اش بابت همکاری در این خشونت، با رضایت و خنده حرف می‌زد.
و فردای آن روز در دادگاه، با دروغ گفت «چیزی ندیدم»، وقتی نزد قاضی گفتم دربندی تا مرز مرگ مرا برد.

مادرم را با خشونت هل دادند، عکس ابوالفضل را از دستانش قاپیدند و مچاله کرند ، پدرم را به‌طرز وحشیانه‌ای مورد ضرب‌وجرح قرار دادند—و حالا، با وقاحت، طلبکار هم شده‌اند و از ما شکایت کرده‌اند!

خانواده‌ی ما ایستاده.
با هر پرونده‌ی تازه‌ای که می‌سازید، با هر دروغی که تکرار می‌کنید،
ما از دادخواهی عقب نمی‌نشینیم.

یاد ابوالفضل همیشه با ماست.»


#ابوالفضل_آدینه‌زاده #ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #یازی_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پهلوان رسول خادم، قهرمان سابق کشتی جهان و المپیک، ویدئویی از وضعیت تغذیه دانش‌آموزان دختر در مدرسه‌ای در نزدیکی شهر زاهدان در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

آقای خادم نوشته است: «هر روز چند کودک از شدت ضعف در مدرسه از حال می‌رفتند. تلاش کردیم هفته دو یا سه روز میان وعده‌ای میان دانش آموزان تقسیم شود. بخشی از بچه ها میان وعده را خوردند و بهتر شدند ولی جمعی از بچه ها هم با بغض، میان وعده را به خانه میبردند تا با خواهران و برادارنشان بخورند.»


این فقط یک مدرسه است، مدارس بسیاری در نقاط مختلف استان سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان، خراسان جنوبی، خوزستان و حتی در استان تهران، چنین وضعیتی دارند. جمهوری اسلامی فقر و محرومیت را در کشور توزیع کرده است! اما همزمان به گروه‌های تروریستی کمک مالی و تسلیحاتی ارائه می‌دهد.
علاوه بر این قسمت بزرگی از بودجه و سرمایه مملکت صرف نهادهای ایدئولوژیک مثل حوزه‌های علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی و ... می‌شود.

#فقر_فساد_گرونی #سیستان_و_بلوچستان #محرومیت #سوءتغذیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام مهرداد قربانی چند روز پیش از سر مزارش، زادروزش را گرامی داشتند

مهرداد قربانی، فرزند محمدحسین و زینب، متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۳ و ساکن محله کوی قائم زنجان بود. او در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی پس از قتل مهسا امینی، به خیابان رفت. حوالی ساعت ۹ شب، در نزدیکی میدان قائم، هدف شلیک نیروهای امنیتی قرار گرفت. گلوله ساچمه‌ای از فاصله نزدیک به پشت سر و پهلویش اصابت کرد و در حالی که غرق در خون بود، مأموران مانع انتقال او به بیمارستان شدند.

با کمک شهروندان به خانه منتقل شد و سپس خانواده‌اش او را به بیمارستان ولیعصر زنجان رساندند، اما بر اثر شدت جراحات جان باخت. پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی شدید داخلی و خارجی ناشی از اصابت اجسام فلزی اعلام کرد.

پیکر او در سکوت و تحت فشار امنیتی در بهشت‌زهرای زنجان، قطعه ۷، به خاک سپرده شد. با وجود شناسایی قاتل از میان نیروهای مسلح، دادگاه پس از نه ماه رسیدگی، او را به دلایل غیرشفاف تبرئه کرد. خانواده مهرداد، در برابر تهدیدها برای پذیرش دیه، مقاومت کرده و خواستار اجرای عدالت شدند.


#مهرداذ_قربانی #زنجان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر دادخواه جاویدنام سیاوش محمودی، نکات مهمی را بیان می‌کند. او همچنین نوشته:
«صبر کن درست میشه

یک حادثه بود اتفاق افتاد تقدیر الهی بود... خیلی راحت حتی هم درد هم نیستن ؟؟؟؟
هزاران نفر کشته شدن چند نفر الان مزار دارن ؟؟؟
مردم بخار شدن پودر شدن ،.می‌دونی چشم انتظاری یعنی چی ؟؟؟؟
درد مرگ فرزند روی قلبت ٫٫٫ تو رو هر روز می‌کشه
به سوال دارم شما که آقا زاده که حتی لیاقت اسمتون هم نبست؛؛؛؛؛ جلوتون بمیره بازم براتون امتحان الهیه!!؛؛ نه کشته بشه چیزی ازش باقی نمونه چه حالی داری؟؟؟؟
میری بهترین جا برایش باد بود درست میکنید براش بهترین مراسم میگیری بعد می‌شینی خدار رو شکر نماز شکر به جا می‌آوری و طلب صبر میکنید
چرا هیچ کدوم از این به اصطلاح آقازاده‌ها در بین مردم نبودن چرا یک آخوند در بین مردم نبود
چرا فقط کارگر مردم عادی بودن؟؟؟؟
این همون صدای فریاد فرزندان ما که باید زندگی میکردن باید تو این خراب شده ای که درست کردید برای آرزوها شون سخت تلاش می کردن اما تصمیم گرفتن با سن کم جلو ظلم ایستادگی کنند
زورتون به بچه‌های که دست خالی با مشت گره خورده بود رسید.. چرا چون این‌ها همان فریاد نسل آینده بود ....که شما رو نمی‌خوان این ترس آشکار شما بود که به صورتشان قلب روح چشمشان شلیک کردید . شما موندنی نیستید
بعد میرسه به تخریب مزار
آنوقت ما نمی‌ذاریم مزار ی بماند.
٫ برایتان ......یادم یه جا دیدم طرف از گورش بیرون کشیدن آشنا نیست!!!!!؟؟؟؟؟»


حرف مادر دادخواه
#دادخواهی
#سیاوش_جاودانه_است
#سیاوش_محمودی
#عدالت
#ظلم_ماندنی_نیست
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

محمد خوش‌بیان، روحانی سابق، در ویدئویی که نسخه‌ای از آن را برای ما ارسال کرده ضمن انتقاد از مراجع و علما دینی، شیعه و سنی، در خصوص واکنش به فاجعه بندرعباس و از دست دادن تعداد زیادی از هموطنانمان این پرسش را مطرح کرده است که: چرا علمای دین از جایگاه خود استفاده نکرده و حتی پرسشی در خصوص این وضعیت نکرده یا سکوت کرده‌اند؟
او با اشاره به شرایط خانواده‌های آسیب‌دیده و داغدار تأکید می‌کند که مردم شما و واکنش شما را فراموش نخواهند کرد.


#مرجعیت #شیعه #سنی #بندرعباس #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود

۹ تن از هواداران جریان “یمانی” توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

هویت پنج تن از این شهروندان، حسن داوودی، حسین داوودی، علی داوودی، کاظم قویدل، هادی آقایی توسط هرانا احراز شده است. همراه این شهروندان چهار زن نیز بازداشت شده اند. لازم به ذکر است که منبع مطلع در این خصوص خواستار عدم افشای هویت زنان بازداشتی شد.

بر اساس گزارش هرانا، این شهروندان در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه در محل سکونتشان در شهرستان کاشمر بازداشت شده اند. تاکنون اطلاعی از محل نگهداری این افراد در دست نیست و مسئولان مربوطه از ارائه هرگونه پاسخ به خانواده آنها خودداری کرده‌ اند.

هر ساله افرادی در ایران به صرف ادعای ارتباط با امام غایب شیعیان بازداشت می‌شوند. گفتنی است جریان فکری یمانی نیز به رهبری فردی به نام “احمد الحسن یمانی” با طرح ادعاهایی پیرامون موضوع مهدویت فعالیت دارد.

دستگاه امنیتی حکومت ایران و به طور خاص وزارت اطلاعات دارای بخش‌هایی برای مقابله با ادیان، عرفان‌ها و جمعیت‌های فکری-دینی است که در چارچوب پذیرش فکری ایدئولوژی حکومت ایران نیستند.

#اقلیت‌_دینی #آزادی_دین #یمانی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تداوم حبس محمدرضا رودباریان، زندانی سیاسی، در شرایطی دشوار در زندان چوبین‌در قزوین و مخالفت با آزاذی مشروط او

محمدرضا رودباریان، فرزند محمدجواد، متولد ۵ شهریور ۱۳۷۲، در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۱ بازداشت شد. او پس از گذراندن شش ماه حبس در زندان تهران بزرگ، به زندان اوین منتقل گردید. با این حال، در حال حاضر به زندان چوبین‌در قزوین منتقل شده است؛ زندانی که به گفته او فاقد حداقل امکانات و حقوق اولیه برای زندانیان است.
وی در این زندان هم‌اتاقی پدر پویا بختیاری، از جان‌باختگان اعتراضات آبان ۹۸، است. بر اساس گزارش‌های دریافتی، به دلیل بدهی زندان به تأمین‌کنندگان، دسترسی زندانیان به میوه و سبزیجات به‌طور کامل قطع شده و آنان از تغذیه سالم محروم‌اند.
با وجود گذشت چند سال از صدور حکم و سپری شدن بخش عمده‌ای از دوران حبس، تاکنون با درخواست آزادی مشروط او موافقت نشده است.

#محمدرضا_رودباریان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیژن پورقناد، جان‌باخته‌ انفجار بندرعباس است که اثری از او یافت نشد.
دختر او نوشته است: می‌دانید واقعیت چیست؟ ما هنوز دنبال باباییم، هنوز ماشین ۱۸ متری بابا از زیر آوار درنیامده، آواریرداری کامل انجام نشده است، هیچ توضیحی هم داده نمی‌شود.»
دختر «بیژن‌ پورقناد» همچنین در صفحه اینستاگرام خود خبر داده که مسئولان در برابر مفقود شدن پدرش، هیچ پاسخی به آن‌ها نمی‌دهند‌، حتی او را به پزشکی قانونی هم راه نداده‌اند.
او خطاب به پدرش نوشته:
«مشهور شدی بابا
اسمت تو گوگل اومده بالا
همه دنبال ردی از توان
پریروز رفتم پزشک قانونی ازت خبر بگیرم
نذاشتن برم تو
من باید بیشتر التمالسشون میکردم بابا، اما مستاصلم بابا، نتونستم جلوی نگهبانش زیاد گریه کنم
کاری از دستم بر نمیاد بابا
نمیدونم شاید چون بی حجاب بودم و زیاد گریه نکردم رام ندادن
تنهام بابا
نمیتونم باهاشون بجنگم میترسم حتی تکه ای از تو رو هم بهم ندن
قلب منم مثل تو تیکه تیکه ست بابا
نباید منو با این مسئولیت تنها میذاشتی
یادته هربار ازم میپرسیدی مشکلی نداری؟ مشکل دارم بابا، یه مشکل به بزرگی دنیا که فقط تو میتونی حلش کنی
قلبم درد میکنه دیگه نمیتونم تحمل کنم
توروخدا بیا از این خواب بیدارم کن
بگو همه چی دروغ بوده
نمیدونم چیکار باید بکنم بابا، قلبم پاره میشه وقتی فک میکنم که شاید از تو یه دست و یه پا هم بهمون نرسه
با تو چیکار کردن بابا
این وحشی‌ها با تو چیکار کردن بابا
حتی اگر چیزی از تو بهمون بدن هم من نمیتونم بهشون اعتماد کنم بابا
دروغگو و کثیفن و برای منافع خودشون هرکاری میکنن بابا
کاش تو بودی
کاش تو بودی
کاش تو بودی
کاش تو بودی و باهم میجنگیدیم»


ـ هنوز ابعاد فاجعه جنایت بندرعباس کاملا مشخص نشده است. جمهوری اسلامی همچنان به پنهان‌کاری و انتشار اخبار جعلی ادامه می‌دهد.

#بندرعباس #انفجار_بندرعباس #بندر_رجایی #شهبندر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
⭕️ تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته شصت و هفتم در ۴۱ زندان مختلف

حکومت اعدام و سرکوب در هفته‌ای که گذشت، ۲۹ زندانی را به دار آویخت. روز ۱۰ اردیبهشت، ۱۵ زندانی و روز ۱۴ اردیبهشت، ۹ زندانی اعدام شدند. به این ترتیب از ابتدای سال تاکنون ۱۵۴ تن به دار آویخته شده‌اند.

حاکمان مستبد در اقدامی سبعانه، یک شهروند به نام عظیم فرخ‌وند را که به همراه جمعی از مردم دزفول در تجمع اعتراضی علیه اعدامِ دو زندانی شرکت کرده بود، با شلیک گلوله جنگی به قتل رساند. از نظر کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، وی اولین جان‌باخته « #نه_به_اعدام » از ابتدای شروع این کارزار است. یادش را گرامی می‌داریم و تأکید می‌کنیم تا زمانی که این حکومت بر سر قدرت است، به هیچ قیمتی از اعدام کوتاه نمی‌آید.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» هشدار می‌دهد در موقعیت کنونی که حکومت ایران در بن‌بست‌های داخلی و بین‌المللی قرار گرفته، از اعدام به‌عنوان اصلی‌ترین عامل سرکوب استفاده می‌کند تا به این ترتیب مانع شکل‌گیری حرکت‌های اعتراضی و قیام مردم به ستوه‌آمده شود. بنابراین ضروری است که نهادها و سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی، دولت‌های خود را ملزم کنند که روابط خود با حکومت ایران را مشروط به لغو اعدام نمایند؛ زیرا حربه اعدام در دست این استبداد از هر سلاحی خطرناک‌تر است.
از طرفی ما همچنان از تمام اقشار اجتماعی می‌خواهیم به هر شکل ممکن متحد و یکصدا علیه اعدام بایستند.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام »، سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، در ۴۱ زندان زیر برای شصت و هفتمین هفته در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.

هفته شصت و هفتم
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پل ورسک، حدود ۸۹ سال پیش در دوره رضاشاه ساخته شد، و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروز سالگرد افتتاح این پل است.
پل وِرِسک از بزرگ‌ترین پل‌های راه‌آهن سراسری ایران است که در ارتفاعات روستای ورسک در ۲۷ کیلومتری جنوب شهر پل سفید در شهرستان سوادکوه در استان مازندران قرار دارد. این پل که از شاهکارهای مهندسی به حساب می‌آید در سال ۱۳۱۵ توسط رضاشاه به بهره‌برداری رسید. پل ورسک که راه‌آهن سراسری تهران ـ شمال را به هم متصل می‌کند در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد.
پل ورسک در شمار مهم‌ترین آثار فنی مهندسی راه‌آهن شمال ایران محسوب می‌شود که در مهرماه ۱۳۵۶ با شماره ۱۵۳۴ ثبت آثار ملی شده‌است. ورسک از جمله پل‌های استراتژیک ایران است که توسط شرکت دانمارکی کمپساکس و با تضمین ۷۰ ساله احداث شد.
این پل در دوران جنگ جهانی دوم توسط چرچیل، نخست‌وزیر وقت انگلیس پل پیروزی لقب گرفت. همچنین در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۴ بنابر پیشنهاد وزارت راه، پل ورسک به نام پل پیروزی نامیده شد.

در سال‌های گذشته، ناپایداری بسیاری از سازه‌های ساخته شده در دوره جمهوری اسلامی، باعث شده این پل و برخی ابنیه و راه و تونل‌های دوره پهلوی مبنای مقایسه توسط مردم قرار بگیرد و بر ناکارآمدی جمهوری اسلامی در نوسازی کشور صحه گذاشته شود.

ویدیو از مجید زاهدی
majid.zahediii

#پل_ورسک #رضاشاه #پل_پیروزی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، هم‌زمان با #سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام، تعدادی از خانواده‌های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با در دست داشتن تصاویر عزیزانشان و نوشته‌های #نه_به_اعدام، خواستار لغو احکام اعدام این زندانیان سیاسی شدند. زندگی، حق همه است.

پنج زندانی سیاسی محکوم به اعدام، #وحید_بنی‌عامریان، #بابک_علیپور، #پویا_قبادی، #اکبر_دانشورکار و #سید_محمد_تقوی، برای انتقال اجباری به زندان قزل‌حصار، محل اجرای اعدام‌ها، تحت فشار قرار دارند. تلفن و کارت بانکی این افراد قطع شده که موجب نگرانی خانواده‌ها شده است.

#ابوالحسن_منتظر
#منوچهر_فلاح
#محمد_جواد_وفایی_ثانی
#مهدی_حسنی
#بهروز_احسانی_اسلاملو
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه آغاز اعتصاب غذای مطلب احمدیان زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

من، مطلب احمدیان، زندانی سیاسی کُرد، اکنون در چهل‌ودو سالگی و در شانزدهمین سال حبس خود، تصمیم گرفته‌ام از دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، در اعتراض به نقض فاحش حق درمان و بی‌عدالتی مستمر دستگاه قضایی، دست به اعتصاب غذا بزنم. من به جرم ایستادگی در برابر تبعیض، به ۳۰ سال حبس محکوم شده‌ام؛ نیمی از آن را تاکنون گذرانده‌ام. در این سال‌ها، از شکنجه‌های طاقت‌فرسا در سلول انفرادی و شکستن سه مهره از ستون فقراتم تا محرومیت از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی، بارها مرز مرگ و زندگی را لمس کرده‌ام. اما اکنون، وضعیت سلامت جسمی‌ام به مرحله بحران رسیده است. بر اساس نظر صریح پزشکان زندان، بهداری اوین، پزشکی قانونی و پزشکان معتمد دستگاه قضایی، به دلیل توده مشکوک در اثنی‌عشر، فتق شکمی، پارگی دیافراگم، شکستگی مهره‌های کمر و نارسایی نخاعی، باید هرچه سریع‌تر تحت چندین عمل جراحی سنگین و پی‌در‌پی قرار گیرم و دوران نقاهت را در شرایطی خارج از زندان سپری کنم. علیرغم وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی که تمامی توان خانواده‌ام را شامل می‌شود و کفالت هفت وکیل و کارمند رسمی دولت، دادستان تهران، بی‌هیچ توجیه قانونی و تنها با لجاجت سیاسی، با توقف حکم و اعزام من به بیرون از زندان برای درمان مخالفت کرده است. من با آگاهی کامل از پیامدهای این تصمیم اعلام می‌کنم که این اعتصاب غذا صرفاً برای خودم نیست. این فریاد اعتراض علیه نظامی است که در ۴۶ سال گذشته حقوق و کرامت هزاران زندانی، به‌ویژه حق درمان را لگدمال کرده است. مسئولیت هرگونه آسیبی که در پی این اعتصاب متوجه من شود، بر عهده‌ی قوه قضائیه، دادستان تهران و نهادهای امنیتی است. آنان باید پاسخگوی این بی‌عدالتی و پیامدهای آن باشند. امروز از من تنها جان رنجورم باقی مانده؛ اما همین جان را به سلاحی برای افشاگری و اعتراض بدل می‌کنم. در برابر ظلم سکوت نخواهم کرد، حتی اگر بهایش جانم باشد.

#مطلب_احمدیان زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ #زندان_اوین #اعتصاب_غذا #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آرمیتا پاویر و مریم بایرامیان، دو تن از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، با حضور بر سر مزار جاویدنام آیلار حقی و ایستادن کنار پدر دادخواه او، یاد این جوان مبارز را گرامی داشتند.

آیلار حقی، دانشجوی پزشکی بود و در اعتراضات مردمی و دانشجویی حضور فعالی داشت و توسط نیروهای حکومتی کشته شد.

#آیلار_حقی #آرمیتا_پاویر #مربم_بایرامیان #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آیدا یونسی، خواهر علی یونسی دانشجوی نخبه زندانی، نوشت که پدرش را،که او هم زندانی سیاسی است، با خشونت هنگام ملاقات کابینی از خانواده جدا کردند و بدون وسایل و داروهایش به یک بند دیگر منتقل کردند:

«امروز مسئولين زندان اوين و نوکران وزارت اطلاعات، پدرم، #ميريوسف_یونسی، را حین ملاقات كابينى با خشونت به بند ٧ زندان اوين منتقل كردند. ماموران در زمان ملاقات كابينى پدرم، برادرم و مادرم، آنها را از هم جدا كرده و پدرم را بدون دسترسي به وسائل و داروهايش منتقل كردند. بعد از جابجايي، پدرم در تماس تلفنى اطلاع داد كه در شرایطی فاجعه‌بار نگهدارى مى شود، نه به داروهايش دسترسى دارد، و نه به لباس و وسایل ضروری. او در حال حاضر در دخمه ای به نام اتاق ۳، همراه با ۱۵ زندانی مالی، است. پدر من مردی بالای ۷۰ سال است، با چندین بیماری از جمله ديابت، ناشنوايى يك گوش، آرتوروز و شرايط جسمى نامناسب. ننگ بر شما و بر ذات پلیدتان که هدفی جز آزار زندانیان و خانواده‌هایشان ندارید‌.»

ـ انتقال زندانیان از یک بند به بند دیگر یا به زندان دیگر، نوعی آزار و شکنجه است. این پدر در بند زندانیان سیاسی کنار پسرش بود، داروهایش و وسایلش که تهیه آن‌ها طی چند سال انجام شد، از ایشان گرفته شده است. حالا به بند دیگری منتقل شده است!

آقای یونسی به پنج سال حبس محکوم شده‌اند، حبسی که بر مبنای ادعای ماموران اطلاعات مبنی بر دادن ۱۲ میلیون تومان پول به یک فرد و اینکه آن فرد هم به یکی از معترضان آن پول را داده شکل گرفته است. اما آقای یونسی بارها چنین چیزی را تکذیب کرده‌اند و هیچ مدرکی هم در این خصوص وجود ندارد.

لازم به ذکر است علی یونسی، فرزند آقای یونسی، دانشجوی نخبه و دارنده مدال‌های طلا و نقره المپیاد، نیز در سال ۱۳۹۹ بازداشت شد و به ۱۶ سال زندان محکوم شده است.

#میریوسف_یونسی #علی_یونسی #زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech