Forwarded from گفتوشنود
«گفتوگو در کاتدرال» یکی از پیچیدهترین و عمیقترین آثار ماریو بارگاس یوسا است؛ رمانی پرلایه که در بستر سیاسی-اجتماعی پرو دوران دیکتاتوری مانوئل اودریا میگذرد. داستان ظاهراً ساده است: گفتوگویی میان دو شخصیت—سانتیاگو زاباتا، روزنامهنگاری سرخورده، و آمبروسیو، رانندهی سابق پدرش—در میکدهای به نام «کاتدرال». اما همین گفتوگو، مانند نخ کشیده شده در هزار تویی از خاطرات، فساد، خیانت، و شکنندگی انسان، به مرور جهانی را میسازد که هم عمیقاً شخصی است و هم تمامقد سیاسی.
یوسا با مهارتی بینظیر، خواننده را به تأمل دربارهی سؤالهایی بنیادین میکشاند: آزادی چیست، و چگونه ممکن است در جامعهای سرکوبگر و فاسد، فرد هنوز بهدنبال معنا و اختیار باشد؟ سانتیاگو، قهرمانی بیقهرمانیست؛ نه آنقدر فعال که بخواهد دنیا را تغییر دهد، و نه آنقدر مردهدل که با آن کنار بیاید. او، در کشاکش انتخابهای گذشته و زخمهای اکنون، همچون آینهای است که شکستگیهای یک جامعهی پوسیده را بازتاب میدهد.
نکتهی برجستهی رمان، ساختار چندلایه و روایت غیرخطی آن است؛ جملهها گاه چندین صفحه ادامه دارند، روایتها در هم تنیده میشوند، و مرز میان گذشته و حال محو میشود. این فرم پیچیده، در واقع بازتابی از وضعیت درونی شخصیتها و جامعه است: جایی که زمان پیوستگی ندارد، حقیقت قطعی نیست، و حافظه میدان نبردی است میان فراموشی و زندهنگهداشتن درد.
«گفتوگو در کاتدرال» فقط یک رمان سیاسی نیست؛ اثریست دربارهی انسان در جهنمی خودساخته، دربارهی روشنفکری که راهش را گم کرده، و دربارهی سؤالی که مثل خوره در ذهن میچرخد: «کی گند زدیم؟ کی همهچی خراب شد؟» این رمان نه فقط از فساد سیاسی حرف میزند، بلکه از فساد درونی انسان، از تسلیم در برابر بیمعنایی، و از لحظهای که آدمی دیگر امیدی برای نجات نمیبیند.
این کتاب توسط عبدالله کوثری به فارسی برگردانده و لوح فکر آنرا منتشر کرده و علاوه بر برنده شدن جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۸۵ بعنوان یکی از برجستهترین آثار ادبیات آمریکای لاتین در ایران شناخته میشود.
#یوسا #ماریو_بارگاس_یوسا #گفتگو_در_کاتدرال #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«گفتوگو در کاتدرال» یکی از پیچیدهترین و عمیقترین آثار ماریو بارگاس یوسا است؛ رمانی پرلایه که در بستر سیاسی-اجتماعی پرو دوران دیکتاتوری مانوئل اودریا میگذرد. داستان ظاهراً ساده است: گفتوگویی میان دو شخصیت—سانتیاگو زاباتا، روزنامهنگاری سرخورده، و آمبروسیو، رانندهی سابق پدرش—در میکدهای به نام «کاتدرال». اما همین گفتوگو، مانند نخ کشیده شده در هزار تویی از خاطرات، فساد، خیانت، و شکنندگی انسان، به مرور جهانی را میسازد که هم عمیقاً شخصی است و هم تمامقد سیاسی.
یوسا با مهارتی بینظیر، خواننده را به تأمل دربارهی سؤالهایی بنیادین میکشاند: آزادی چیست، و چگونه ممکن است در جامعهای سرکوبگر و فاسد، فرد هنوز بهدنبال معنا و اختیار باشد؟ سانتیاگو، قهرمانی بیقهرمانیست؛ نه آنقدر فعال که بخواهد دنیا را تغییر دهد، و نه آنقدر مردهدل که با آن کنار بیاید. او، در کشاکش انتخابهای گذشته و زخمهای اکنون، همچون آینهای است که شکستگیهای یک جامعهی پوسیده را بازتاب میدهد.
نکتهی برجستهی رمان، ساختار چندلایه و روایت غیرخطی آن است؛ جملهها گاه چندین صفحه ادامه دارند، روایتها در هم تنیده میشوند، و مرز میان گذشته و حال محو میشود. این فرم پیچیده، در واقع بازتابی از وضعیت درونی شخصیتها و جامعه است: جایی که زمان پیوستگی ندارد، حقیقت قطعی نیست، و حافظه میدان نبردی است میان فراموشی و زندهنگهداشتن درد.
«گفتوگو در کاتدرال» فقط یک رمان سیاسی نیست؛ اثریست دربارهی انسان در جهنمی خودساخته، دربارهی روشنفکری که راهش را گم کرده، و دربارهی سؤالی که مثل خوره در ذهن میچرخد: «کی گند زدیم؟ کی همهچی خراب شد؟» این رمان نه فقط از فساد سیاسی حرف میزند، بلکه از فساد درونی انسان، از تسلیم در برابر بیمعنایی، و از لحظهای که آدمی دیگر امیدی برای نجات نمیبیند.
این کتاب توسط عبدالله کوثری به فارسی برگردانده و لوح فکر آنرا منتشر کرده و علاوه بر برنده شدن جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۸۵ بعنوان یکی از برجستهترین آثار ادبیات آمریکای لاتین در ایران شناخته میشود.
#یوسا #ماریو_بارگاس_یوسا #گفتگو_در_کاتدرال #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی، مفاهیم مذهبی بهگونهای بازتعریف شدند که بتوانند بستر لازم برای توجیه سرکوب و اعمال خشونت را فراهم سازند. در این ساختار، قدرت سیاسی بهواسطه پیوند با ایدئولوژی دینی، خود را مجاز به حذف هر صدای مخالفی دانسته است. پدیدهای که نخستین بار با رهبری روحالله خمینی پایهگذاری شد، با گذر زمان به ابزار اصلی کنترل و استمرار حاکمیت تبدیل گشت.
در این چارچوب، اعمالی مانند بازداشتهای فلهای، شکنجه، اعدامهای فراقضایی و سرکوبهای خیابانی، نه بهعنوان نقض حقوق انسانها، بلکه بهعنوان ضرورتی در مسیر حفاظت از دین و نظام تفسیر شدهاند. این نوع نگاه، امکان نهادینهسازی خشونت را در ساختار حکمرانی فراهم کرده است.
در دوره رهبری علی خامنهای، این روند ابعاد گستردهتری یافته است. استفاده از مفاهیمی چون دشمنی با دین، توطئه خارجی، یا دفاع از ارزشهای انقلاب، در توجیه اقدامات ضدبشری رایج شده است. چنین رویکردی، فضای عمومی را به میدان سرکوب سیستماتیک بدل کرده، جایی که مأموران امنیتی با اطمینان از مشروعیت عملکرد خود، به اقدامات خشن و تحقیرآمیز دست میزنند.
نگاه ایدئولوژیک به خشونت در جمهوری اسلامی، شباهتهای قابل توجهی با گروهکهای تندرو تروریستی همچون داعش دارد. در مواردی، باور نیروهای وفادار به نظام چنان شکل گرفته که اعمال خشن علیه شهروندان، نهتنها عملی مجاز، بلکه عملی مقدس تلقی میشود. بهعنوان نمونه، گزارشهایی درباره تجاوز به نوجوانان بازداشتشده و رفتارهای غیرانسانی با معترضان وجود دارد که در بستر ایدئولوژی حاکم، با سکوت یا حتی تأیید مواجه شدهاند.
در این فضا، مرزهای اخلاقی فرو ریخته و قبح بسیاری از جنایات از میان رفته است. زمانی که خشونت تقدیس میشود و قانون در خدمت سرکوب قرار میگیرد، دیگر مجالی برای عدالت باقی نمیماند. قربانی نهتنها بیپناه است، بلکه با سازوکاری روبهروست که او را مقصر معرفی میکند.
مهار چنین وضعیتی نیازمند شکستن چرخه مشروعیتسازی دینی برای اعمال ضدبشری است. بازتعریف قدرت، تقویت نهادهای مستقل مدنی، آموزش حقوق پایهای انسانها و فراهمسازی زمینه برای مسئولیتپذیری نهادهای حکومتی، از جمله پیشنیازهای ایجاد تحول در جامعهای هستند که سالها زیر سایه سرکوب ایدئولوژیک زیسته است.
و در نهایت، باید با صراحت گفت که جمهوری اسلامی نه در ساختار و نه در عملکرد، هیچ ظرفیت و امکانی برای اصلاح ندارد. سیستمی که بنیان آن بر سرکوب، حذف و تقدیس خشونت بنا شده، اصلاحپذیر نیست و تنها راه رهایی از آن، گذار کامل و بیبازگشت از این نظم فاسد و سرکوبگر است.
#حکومت_ایدئولوژیک #استبداد_دینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در این چارچوب، اعمالی مانند بازداشتهای فلهای، شکنجه، اعدامهای فراقضایی و سرکوبهای خیابانی، نه بهعنوان نقض حقوق انسانها، بلکه بهعنوان ضرورتی در مسیر حفاظت از دین و نظام تفسیر شدهاند. این نوع نگاه، امکان نهادینهسازی خشونت را در ساختار حکمرانی فراهم کرده است.
در دوره رهبری علی خامنهای، این روند ابعاد گستردهتری یافته است. استفاده از مفاهیمی چون دشمنی با دین، توطئه خارجی، یا دفاع از ارزشهای انقلاب، در توجیه اقدامات ضدبشری رایج شده است. چنین رویکردی، فضای عمومی را به میدان سرکوب سیستماتیک بدل کرده، جایی که مأموران امنیتی با اطمینان از مشروعیت عملکرد خود، به اقدامات خشن و تحقیرآمیز دست میزنند.
نگاه ایدئولوژیک به خشونت در جمهوری اسلامی، شباهتهای قابل توجهی با گروهکهای تندرو تروریستی همچون داعش دارد. در مواردی، باور نیروهای وفادار به نظام چنان شکل گرفته که اعمال خشن علیه شهروندان، نهتنها عملی مجاز، بلکه عملی مقدس تلقی میشود. بهعنوان نمونه، گزارشهایی درباره تجاوز به نوجوانان بازداشتشده و رفتارهای غیرانسانی با معترضان وجود دارد که در بستر ایدئولوژی حاکم، با سکوت یا حتی تأیید مواجه شدهاند.
در این فضا، مرزهای اخلاقی فرو ریخته و قبح بسیاری از جنایات از میان رفته است. زمانی که خشونت تقدیس میشود و قانون در خدمت سرکوب قرار میگیرد، دیگر مجالی برای عدالت باقی نمیماند. قربانی نهتنها بیپناه است، بلکه با سازوکاری روبهروست که او را مقصر معرفی میکند.
مهار چنین وضعیتی نیازمند شکستن چرخه مشروعیتسازی دینی برای اعمال ضدبشری است. بازتعریف قدرت، تقویت نهادهای مستقل مدنی، آموزش حقوق پایهای انسانها و فراهمسازی زمینه برای مسئولیتپذیری نهادهای حکومتی، از جمله پیشنیازهای ایجاد تحول در جامعهای هستند که سالها زیر سایه سرکوب ایدئولوژیک زیسته است.
و در نهایت، باید با صراحت گفت که جمهوری اسلامی نه در ساختار و نه در عملکرد، هیچ ظرفیت و امکانی برای اصلاح ندارد. سیستمی که بنیان آن بر سرکوب، حذف و تقدیس خشونت بنا شده، اصلاحپذیر نیست و تنها راه رهایی از آن، گذار کامل و بیبازگشت از این نظم فاسد و سرکوبگر است.
#حکومت_ایدئولوژیک #استبداد_دینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«در یک زندگی عادی، نه تنها اعدام نمیشد، زندانی هم نمیشد و کنار فرزندان و همسرش بود.
لعنت بهت جمهوری اسلامی!
لعنت به اذانت،
و لعنت به هرچی میپرستی.»
متن از مهسا پیرایی، دختر جاویدنام مینو مجیدی
حکم حمید حسیننژاد حیدرانلو مخفیانه اجرا شد، بدون اطلاع خانواده، او را از ارومیه به تهران منتقل کرده بودند و در تهران به قتل رساندند.
سه کودک بیپدر شدند، زنی بدون همسر و مادری فرزندش را از دست داد و چندین خانواده عزادار شدند و از این به بعد زندگیشان تغییر اساسی میکند و شاید چند نسل متاثر از این واقعه شوند. حکمی که بر اساس «علم قاضی» و نه بر اساس مدارک متقن صادر شده است.
در جمهوری اسلامی جان انسان ارزش ندارد و حکومتی که با خفت در برابر «دشمن» ۴۶ ساله به پای میز مذاکره میرود، قدرت پوشالیاش را در داخل با اعدام مردم بیدفاع میخواهد نشان دهد که بله من همچنان میتوان اعدام کنم!!
حکومتی زندگی مردم را با شعار «مرگ بر آمریکا» به تباهی کشانده، حالا این شعار را دارد از دیوارهای شهر پاک میکند، اما حاضر نیست ماشین سرکوب و اعدامش را خاموش کند.
برق و آب قطع میشود، ولی اعدام نه!
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لعنت بهت جمهوری اسلامی!
لعنت به اذانت،
و لعنت به هرچی میپرستی.»
متن از مهسا پیرایی، دختر جاویدنام مینو مجیدی
حکم حمید حسیننژاد حیدرانلو مخفیانه اجرا شد، بدون اطلاع خانواده، او را از ارومیه به تهران منتقل کرده بودند و در تهران به قتل رساندند.
سه کودک بیپدر شدند، زنی بدون همسر و مادری فرزندش را از دست داد و چندین خانواده عزادار شدند و از این به بعد زندگیشان تغییر اساسی میکند و شاید چند نسل متاثر از این واقعه شوند. حکمی که بر اساس «علم قاضی» و نه بر اساس مدارک متقن صادر شده است.
در جمهوری اسلامی جان انسان ارزش ندارد و حکومتی که با خفت در برابر «دشمن» ۴۶ ساله به پای میز مذاکره میرود، قدرت پوشالیاش را در داخل با اعدام مردم بیدفاع میخواهد نشان دهد که بله من همچنان میتوان اعدام کنم!!
حکومتی زندگی مردم را با شعار «مرگ بر آمریکا» به تباهی کشانده، حالا این شعار را دارد از دیوارهای شهر پاک میکند، اما حاضر نیست ماشین سرکوب و اعدامش را خاموش کند.
برق و آب قطع میشود، ولی اعدام نه!
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«در سوگ حمید، در خشم بیدار
حمید حسیننژاد حیدرانلو را، در تاریکیِ شب، بیصدا به چوبهی دار سپردند.
بی دادگاهی عادل، بی گواهی روشن، بی خبر از خانوادهای که شش روز تمام، بدون خواب و بیقرار، در مقابل زندان ارومیه نشسته بودند؛ تنها با امیدی کوچک، تنها برای شنیدن یک صدا…
اما رژیم جنایتکار، آن صدا را هم برید.
ما، نه فقط در سوگ حمید، بلکه در خشم و آگاهی ایستادهایم.
این سکوت، سکوت ما نخواهد بود.
این شب، شب ما نخواهد ماند.
حمید، نه تنها یک فرد، بلکه نمادِ تمام صداییست که جمهوری اسلامی از آن میترسد؛
نمادِ انسانِ آزاد، اندیشمند، معترض، زنده.
ما این خون را فراموش نخواهیم کرد.
ما نخواهیم گذاشت نامها خاموش شوند.
ما نخواهیم ایستاد تا عدالت در خاک دفن شود.
به نام حمید،
به نام مهسا،
به نام هر زنی، هر مردی، هر دختری که بیصدا به دار سپرده شد،
ما راه را ادامه میدهیم —
با صدا، با قلم، با خیابان، با مقاومت.
اعدام، ابزار حاکمیتی است که از واژه میترسد.
و ما، با واژه، ادامه خواهیم داد.
تا سقوط آنکه مرگ را حکومت مینامد.»
از صفحهی:
sa_lyrics
لازم به ذکر است به نوشته برخی منابع، بهزاد سرخانلو، معاون دادستان ارومیه، به خانواده حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی اعدامشده، اعلام کرده «جنازەای در کار نیست و اجازه برگزاری هیچ گونه مراسمی را ندارید.»
#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حمید حسیننژاد حیدرانلو را، در تاریکیِ شب، بیصدا به چوبهی دار سپردند.
بی دادگاهی عادل، بی گواهی روشن، بی خبر از خانوادهای که شش روز تمام، بدون خواب و بیقرار، در مقابل زندان ارومیه نشسته بودند؛ تنها با امیدی کوچک، تنها برای شنیدن یک صدا…
اما رژیم جنایتکار، آن صدا را هم برید.
ما، نه فقط در سوگ حمید، بلکه در خشم و آگاهی ایستادهایم.
این سکوت، سکوت ما نخواهد بود.
این شب، شب ما نخواهد ماند.
حمید، نه تنها یک فرد، بلکه نمادِ تمام صداییست که جمهوری اسلامی از آن میترسد؛
نمادِ انسانِ آزاد، اندیشمند، معترض، زنده.
ما این خون را فراموش نخواهیم کرد.
ما نخواهیم گذاشت نامها خاموش شوند.
ما نخواهیم ایستاد تا عدالت در خاک دفن شود.
به نام حمید،
به نام مهسا،
به نام هر زنی، هر مردی، هر دختری که بیصدا به دار سپرده شد،
ما راه را ادامه میدهیم —
با صدا، با قلم، با خیابان، با مقاومت.
اعدام، ابزار حاکمیتی است که از واژه میترسد.
و ما، با واژه، ادامه خواهیم داد.
تا سقوط آنکه مرگ را حکومت مینامد.»
از صفحهی:
sa_lyrics
لازم به ذکر است به نوشته برخی منابع، بهزاد سرخانلو، معاون دادستان ارومیه، به خانواده حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی اعدامشده، اعلام کرده «جنازەای در کار نیست و اجازه برگزاری هیچ گونه مراسمی را ندارید.»
#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان بهبهان به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در شصتوپنجمین هفته
اعدام جنایتکارانهی زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو و صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی پژمان سلطانی
حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بنبست مواجه میشود، سرکوب علیه مردم را تشدید میکند. نوک تیز این سرکوبها معمولاً متوجه زندانیان دستبسته و بیپناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را میگیرد.
اعدام جنایتکارانهی حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و بهشدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار میآید. او تحت شکنجههای شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگههایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند.
از ابتدای سال جاری، دستکم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودکمجرم - اعدام شدهاند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که میتوان آن را نشانهای از وضعیت انفجاری جامعه دانست.
در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد.
این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزشها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعهی بینالمللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدامهای غیرانسانی مقابله کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به آگاهی عموم مردم میرساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوستهاند و هر سهشنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
روز سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، زندانیان در ۴۰ زندان کشور، برای شصتوپنجمین هفتهی متوالی، در اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد. این زندانها عبارتاند از:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان بهبهان.
سهشنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
هفتهی شصتوپنجم
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #پژمان_سلطانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام جنایتکارانهی زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو و صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی پژمان سلطانی
حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بنبست مواجه میشود، سرکوب علیه مردم را تشدید میکند. نوک تیز این سرکوبها معمولاً متوجه زندانیان دستبسته و بیپناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را میگیرد.
اعدام جنایتکارانهی حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و بهشدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار میآید. او تحت شکنجههای شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگههایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند.
از ابتدای سال جاری، دستکم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودکمجرم - اعدام شدهاند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که میتوان آن را نشانهای از وضعیت انفجاری جامعه دانست.
در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد.
این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزشها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعهی بینالمللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدامهای غیرانسانی مقابله کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به آگاهی عموم مردم میرساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوستهاند و هر سهشنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
روز سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، زندانیان در ۴۰ زندان کشور، برای شصتوپنجمین هفتهی متوالی، در اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد. این زندانها عبارتاند از:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان بهبهان.
سهشنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
هفتهی شصتوپنجم
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #پژمان_سلطانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
صفحه گفتوشنود را دنبال کنید: @dialogue1402
اطلاعاتی درباره مجازات اعدام؛ اقدامی علیه انسان
پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.
بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.
ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
پروتکل دوم اختیاری به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام میکند.
آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.
کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده میکنند.
بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کردهاند یا به ندرت از آن استفاده میکنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کردهاند.
برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا میکنند.
مجازات اعدام در جمهوری اسلامی یکی از بحثبرانگیزترین و مناقشهبرانگیزترین جنبههای نظام قضایی است.
جمهوری اسلامی، بهویژه در مورد جرایمی مانند قتل عمد، جرایم مواد مخدر، و جرایم سیاسی و امنیتی، بهطور گسترده از اعدام استفاده میکند.
یکی از انتقادات اصلی به مجازات اعدام در ایران، نقض حقوق بشر و نبود شفافیت در روند قضایی است. بسیاری از احکام اعدام بهویژه در پروندههای امنیتی و سیاسی، در دادگاههای انقلاب صادر میشوند که به داشتن روندهای ناعادلانه و فقدان دسترسی متهمان به وکلای مستقل معروف هستند. علاوه بر این، گزارشها از شکنجه و اعترافات اجباری برای اخذ مدارک جرم، اعتبار بسیاری از این احکام را زیر سؤال برده است.
اجرای اعدام بهعنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان سیاسی و ایجاد ترس در جامعه نیز مورد انتقاد قرار دارد؛ در جمهوری اسلامی، اعدام اقدامی علیه انسان است.
در وبسایت گفتوشنود بیشتر بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/execution-against-human/
#گفتگو_توانا #مجازات_اعدام #حقوق_بشر #جمهوری_اسلامی #عدالت_قضایی #حقوق_زندانیان #لغو_اعدام #آزادی_بیان #قوانین_کیفری
@dialogue1402
اطلاعاتی درباره مجازات اعدام؛ اقدامی علیه انسان
پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.
بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.
ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
پروتکل دوم اختیاری به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام میکند.
آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.
کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده میکنند.
بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کردهاند یا به ندرت از آن استفاده میکنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کردهاند.
برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا میکنند.
مجازات اعدام در جمهوری اسلامی یکی از بحثبرانگیزترین و مناقشهبرانگیزترین جنبههای نظام قضایی است.
جمهوری اسلامی، بهویژه در مورد جرایمی مانند قتل عمد، جرایم مواد مخدر، و جرایم سیاسی و امنیتی، بهطور گسترده از اعدام استفاده میکند.
یکی از انتقادات اصلی به مجازات اعدام در ایران، نقض حقوق بشر و نبود شفافیت در روند قضایی است. بسیاری از احکام اعدام بهویژه در پروندههای امنیتی و سیاسی، در دادگاههای انقلاب صادر میشوند که به داشتن روندهای ناعادلانه و فقدان دسترسی متهمان به وکلای مستقل معروف هستند. علاوه بر این، گزارشها از شکنجه و اعترافات اجباری برای اخذ مدارک جرم، اعتبار بسیاری از این احکام را زیر سؤال برده است.
اجرای اعدام بهعنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان سیاسی و ایجاد ترس در جامعه نیز مورد انتقاد قرار دارد؛ در جمهوری اسلامی، اعدام اقدامی علیه انسان است.
در وبسایت گفتوشنود بیشتر بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/execution-against-human/
#گفتگو_توانا #مجازات_اعدام #حقوق_بشر #جمهوری_اسلامی #عدالت_قضایی #حقوق_زندانیان #لغو_اعدام #آزادی_بیان #قوانین_کیفری
@dialogue1402
بیانیه رضا محمدحسینی از زندان قزلحصار: سالگرد تأسیس سپاه، سالگرد گسترش سرکوب است، نه افتخار ملی!
امروز دوم اردیبهشت، سالگرد تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. سپاهی که برای پاسداری از حکومت ایجاد شد و نه منافع ملت ایران.
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی، در این رابطه بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
«در سالگرد تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از پشت دیوارهای بلند زندان قزلحصار، صدایم را به بیرون میفرستم تا یادآور شوم که این نهاد، نه حافظ امنیت مردم، بلکه بزرگترین تهدید برای امنیت، آزادی و کرامت ملت ایران است.
سپاه پاسداران که بهدستور روحالله خمینی پایهگذاری شد، از همان ابتدا به عنوان بازوی سرکوب حکومت عمل کرد، امروز هم بعد از ۴۶ سال، همچنان پاسدار حاکمیت استبداد، فساد و خونریزیست. آنچه در عمل شاهد آن هستیم، نهادی است که با تشکیل قرارگاههایی چون ثارالله، قلب پایتخت را به مرکز طراحی سرکوب، آدمربایی، بازداشتهای فراقانونی، شکنجه، اعترافگیری اجباری و قتلهای هدفمند تبدیل کرده است.
قرارگاه ثارالله، همان جاییست که فرمان کشتار معترضان در آبان ۹۸، سرکوب اعتراضات سراسری، و اجرای سناریوهای امنیتی برای حذف آزادیخواهان صادر شد. این قرارگاه، عملاً دولت سایهایست که بر ارتش، پلیس، قوه قضاییه، و حتی بر دولت مسلط است. در شرایط بحرانی، این نهاد کنترل تمامی ارکان کشور را در دست میگیرد و با خشونتی عریان و برنامهریزیشده به جان مردم میافتد.
سپاه، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه نیز به منبع بیثباتی و خشونت بدل شده است. از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن، دستهای آلودهی این نهاد، پشت پردهی جنگ، ترور و افراطیگری است. جمهوری اسلامی با تکیه بر بازوی سرکوبگر سپاه، نهفقط مردم خود را در بند کرده، بلکه منطقه را نیز در آتش افراطگرایی میسوزاند.
من، رضا محمدحسینی، که بهخاطر اعتراض به جنایات این نهاد بازداشت شدم، بار دیگر اعلام میکنم:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید فوراً در فهرست سازمانهای تروریستی قرار گیرد.
این نهاد با نقض گسترده حقوق بشر، خشونت ساختاری، و جنایت علیه بشریت، شایسته هیچ عنوانی جز «تروریست حکومتی» نیست.
اگر جهان خواهان ثبات در منطقه و آزادی در ایران است، باید چشم بر حقیقت نگشودهشدهی سپاه باز کند.
سپاه، قلب تپندهی سرکوب در جمهوری اسلامیست. بدون سپاه، استبداد نفس نمیکشد.
رضا محمدحسینی
از زندان قزلحصار،
اردیبهشت ۱۴۰۴»
عکس: از ویدیوی رضا محمدحسینی، مقابل قرارگاه ثارالله سپاه، در اردیبهشت ۱۴۰۲
#irgcterrorists
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز دوم اردیبهشت، سالگرد تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. سپاهی که برای پاسداری از حکومت ایجاد شد و نه منافع ملت ایران.
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی، در این رابطه بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
«در سالگرد تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از پشت دیوارهای بلند زندان قزلحصار، صدایم را به بیرون میفرستم تا یادآور شوم که این نهاد، نه حافظ امنیت مردم، بلکه بزرگترین تهدید برای امنیت، آزادی و کرامت ملت ایران است.
سپاه پاسداران که بهدستور روحالله خمینی پایهگذاری شد، از همان ابتدا به عنوان بازوی سرکوب حکومت عمل کرد، امروز هم بعد از ۴۶ سال، همچنان پاسدار حاکمیت استبداد، فساد و خونریزیست. آنچه در عمل شاهد آن هستیم، نهادی است که با تشکیل قرارگاههایی چون ثارالله، قلب پایتخت را به مرکز طراحی سرکوب، آدمربایی، بازداشتهای فراقانونی، شکنجه، اعترافگیری اجباری و قتلهای هدفمند تبدیل کرده است.
قرارگاه ثارالله، همان جاییست که فرمان کشتار معترضان در آبان ۹۸، سرکوب اعتراضات سراسری، و اجرای سناریوهای امنیتی برای حذف آزادیخواهان صادر شد. این قرارگاه، عملاً دولت سایهایست که بر ارتش، پلیس، قوه قضاییه، و حتی بر دولت مسلط است. در شرایط بحرانی، این نهاد کنترل تمامی ارکان کشور را در دست میگیرد و با خشونتی عریان و برنامهریزیشده به جان مردم میافتد.
سپاه، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه نیز به منبع بیثباتی و خشونت بدل شده است. از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن، دستهای آلودهی این نهاد، پشت پردهی جنگ، ترور و افراطیگری است. جمهوری اسلامی با تکیه بر بازوی سرکوبگر سپاه، نهفقط مردم خود را در بند کرده، بلکه منطقه را نیز در آتش افراطگرایی میسوزاند.
من، رضا محمدحسینی، که بهخاطر اعتراض به جنایات این نهاد بازداشت شدم، بار دیگر اعلام میکنم:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید فوراً در فهرست سازمانهای تروریستی قرار گیرد.
این نهاد با نقض گسترده حقوق بشر، خشونت ساختاری، و جنایت علیه بشریت، شایسته هیچ عنوانی جز «تروریست حکومتی» نیست.
اگر جهان خواهان ثبات در منطقه و آزادی در ایران است، باید چشم بر حقیقت نگشودهشدهی سپاه باز کند.
سپاه، قلب تپندهی سرکوب در جمهوری اسلامیست. بدون سپاه، استبداد نفس نمیکشد.
رضا محمدحسینی
از زندان قزلحصار،
اردیبهشت ۱۴۰۴»
عکس: از ویدیوی رضا محمدحسینی، مقابل قرارگاه ثارالله سپاه، در اردیبهشت ۱۴۰۲
#irgcterrorists
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
پاپ فرانسیس
صدای گفتوگو، رواداری و کرامت انسانی
پاپ فرانسیس، رهبر کلیسای کاتولیک، با رویکردی پیشرو و نوگرایانه، نمادی از گفتوگو، رواداری، و دفاع از کرامت انسانی بود.
او با اقداماتی مانند میانجیگری دیپلماتیک بین کوبا و آمریکا، عذرخواهی از بومیان کانادا، دفاع از حقوق مهاجران، و حمایت از اقلیتهای جنسی، نشان داده که کلیسا میتواند در جهان مدرن پلساز باشد، نه دیوارساز. او با شستن پای پناهجویان مسلمان، بوسیدن پای رهبران متخاصم سودان جنوبی، و دعوت به اقتصاد عادلانه، کرامت انسانی را در مرکز توجه قرار داد و سعی در تبدیل خصومتها به گفتوگو کرد.
یکی از اقدامات برجسته او دعوت به گفتوگوی جهانی با غیرمؤمنان است.
پاپ فرانسیس در دیدار با افراد سکولار و بیدین، از جمله روزنامهنگار ایتالیایی اوجنیو اسکالفاری، تأکید کرد که «خدا متعلق به همه است» و حتی غیرمؤمنان میتوانند با وجدان خود به خیر عمل کنند (لا رپوبلیکا، ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳).
او این گفتوگو را بهعنوان پلی برای تفاهم و همکاری انسانی ترویج کرد.
نقلقول زیر دیدگاه او را درباره گفتوگو بهخوبی نشان میدهد:
«گفتوگو راهی برای درک بهتر یکدیگر و همکاری در ایجاد فضایی نهتنها از رواداری، بلکه از احترام میان ادیان است. قدرت ما در ملایمت دیدار با یکدیگر نهفته است، نه در افراطگرایی که تنها به تعارض میانجامد.»
(منبع: واتیکان نیوز، ۱۵ مه ۲۰۱۹)
در مقابل این رویکرد فراگیر، رهبران دینی حاکم بر ایران، حتی در برابر هموطنان خود مانند اهل سنت، و اقلیتهای دیگر رواداری و گفتوگو نشان نمیدهند.
محدودیتهای اعمالشده بر اقلیتهای دینی، از جمله عدم اجازه ساخت عبادتگاه یا برگزاری آزاد مناسک دینی آنها یا محرومیت از مناصب کلیدی، در تضاد با دعوت پاپ بعنوان یک رهبر دینی و به احترام و همکاری با دیگران، حتی غیرمؤمنان، قرار دارد.
این تفاوت نشاندهنده شکاف میان رویکردی جهانی و انسانی در برابر نگاهی انحصاری و محدود است.
پاپ فرانسیس با قلب باز به سوی همه، از مؤمن تا غیرمؤمن، گام برمیداشت و جهان را به گفتوگویی دعوت میکرد که در آن کرامت انسانی و صلح در اولویت باشد.
#پاپ_فرانسیس #گفتگو #رواداری #مدارا #همزیستی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پاپ فرانسیس
صدای گفتوگو، رواداری و کرامت انسانی
پاپ فرانسیس، رهبر کلیسای کاتولیک، با رویکردی پیشرو و نوگرایانه، نمادی از گفتوگو، رواداری، و دفاع از کرامت انسانی بود.
او با اقداماتی مانند میانجیگری دیپلماتیک بین کوبا و آمریکا، عذرخواهی از بومیان کانادا، دفاع از حقوق مهاجران، و حمایت از اقلیتهای جنسی، نشان داده که کلیسا میتواند در جهان مدرن پلساز باشد، نه دیوارساز. او با شستن پای پناهجویان مسلمان، بوسیدن پای رهبران متخاصم سودان جنوبی، و دعوت به اقتصاد عادلانه، کرامت انسانی را در مرکز توجه قرار داد و سعی در تبدیل خصومتها به گفتوگو کرد.
یکی از اقدامات برجسته او دعوت به گفتوگوی جهانی با غیرمؤمنان است.
پاپ فرانسیس در دیدار با افراد سکولار و بیدین، از جمله روزنامهنگار ایتالیایی اوجنیو اسکالفاری، تأکید کرد که «خدا متعلق به همه است» و حتی غیرمؤمنان میتوانند با وجدان خود به خیر عمل کنند (لا رپوبلیکا، ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳).
او این گفتوگو را بهعنوان پلی برای تفاهم و همکاری انسانی ترویج کرد.
نقلقول زیر دیدگاه او را درباره گفتوگو بهخوبی نشان میدهد:
«گفتوگو راهی برای درک بهتر یکدیگر و همکاری در ایجاد فضایی نهتنها از رواداری، بلکه از احترام میان ادیان است. قدرت ما در ملایمت دیدار با یکدیگر نهفته است، نه در افراطگرایی که تنها به تعارض میانجامد.»
(منبع: واتیکان نیوز، ۱۵ مه ۲۰۱۹)
در مقابل این رویکرد فراگیر، رهبران دینی حاکم بر ایران، حتی در برابر هموطنان خود مانند اهل سنت، و اقلیتهای دیگر رواداری و گفتوگو نشان نمیدهند.
محدودیتهای اعمالشده بر اقلیتهای دینی، از جمله عدم اجازه ساخت عبادتگاه یا برگزاری آزاد مناسک دینی آنها یا محرومیت از مناصب کلیدی، در تضاد با دعوت پاپ بعنوان یک رهبر دینی و به احترام و همکاری با دیگران، حتی غیرمؤمنان، قرار دارد.
این تفاوت نشاندهنده شکاف میان رویکردی جهانی و انسانی در برابر نگاهی انحصاری و محدود است.
پاپ فرانسیس با قلب باز به سوی همه، از مؤمن تا غیرمؤمن، گام برمیداشت و جهان را به گفتوگویی دعوت میکرد که در آن کرامت انسانی و صلح در اولویت باشد.
#پاپ_فرانسیس #گفتگو #رواداری #مدارا #همزیستی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
فرشید محسنی، از بازداشتشدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، بار دیگر بازداشت و در انتظار محاکمه است
فرشید محسنی، فیلمنامهنویس و از بازداشتشدگان خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱، که پیشتر پس از تحمل ماهها حبس، شکنجه، و دریافت حکم سنگین، در بهمنماه ۱۴۰۳ از زندان آزاد شده بود، در تاریخ چهارم اسفند ۱۴۰۳ مجدداً توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بر پایه اطلاعات دریافتی، وی هماکنون با دو اتهام مواجه است و در بازداشت موقت بهسر میبرد. محل نگهداری او اندرزگاه ۴ زندان اوین اعلام شده و علیرغم پیگیریهای خانواده، مقامات قضایی از پذیرش وثیقه و آزادی موقت او جلوگیری کردهاند.
قرار است جلسه رسیدگی به اتهامات فرشید محسنی در تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شود.
فرشید محسنی دارای مدرک تخصصی در زمینه فیلمنامهنویسی است و پیش از بازداشت در حوزه سینما و نویسندگی مشغول به فعالیت حرفهای بود.
#فرشید_محسنی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرشید محسنی، فیلمنامهنویس و از بازداشتشدگان خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱، که پیشتر پس از تحمل ماهها حبس، شکنجه، و دریافت حکم سنگین، در بهمنماه ۱۴۰۳ از زندان آزاد شده بود، در تاریخ چهارم اسفند ۱۴۰۳ مجدداً توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بر پایه اطلاعات دریافتی، وی هماکنون با دو اتهام مواجه است و در بازداشت موقت بهسر میبرد. محل نگهداری او اندرزگاه ۴ زندان اوین اعلام شده و علیرغم پیگیریهای خانواده، مقامات قضایی از پذیرش وثیقه و آزادی موقت او جلوگیری کردهاند.
قرار است جلسه رسیدگی به اتهامات فرشید محسنی در تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شود.
فرشید محسنی دارای مدرک تخصصی در زمینه فیلمنامهنویسی است و پیش از بازداشت در حوزه سینما و نویسندگی مشغول به فعالیت حرفهای بود.
#فرشید_محسنی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزم و اراده ملت ایران میتواند سرنوشت ایران را تغییر دهد
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#انقلاب_ملی_ایران
#علیه_فراموشی
#فرزندان_ایران
#هنر_اعتراض
#پاینده_ایران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#انقلاب_ملی_ایران
#علیه_فراموشی
#فرزندان_ایران
#هنر_اعتراض
#پاینده_ایران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
خمینی گفته بود:
«رابطه ما با امثال آمریکا، رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است.»
(صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۰)
اما این نگاه تقابلی چه دستاوردی داشت؟
دههها دشمنتراشی، قطع رابطه با جهان، تحریمهای اقتصادی، فشارهای بینالمللی، و انزوایی که تاوانش را نه ساختار قدرت، بلکه مردم با گرانی، بیکاری و فقر پرداختند.
سؤال مهم اینجاست:
آیا دشمنی نظام حاکم با جهان، بهویژه با آمریکا، واقعاً در خدمت مردم بود؟
یا صرفاً ابزاری برای سرکوب داخلی و گریز از پاسخگویی شد؟
و شاید امروز، باید صادقانه پرسید:
آیا واقعا رابطه مردم ایران با حاکمیت، رابطه مظلوم با ظالم نیست؟
شاید دشمن واقعی نه آنسوی مرزها، که همینجاست.
#نارواداری #دشمن_سازی #ایران #آمریکا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
خمینی گفته بود:
«رابطه ما با امثال آمریکا، رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است.»
(صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۰)
اما این نگاه تقابلی چه دستاوردی داشت؟
دههها دشمنتراشی، قطع رابطه با جهان، تحریمهای اقتصادی، فشارهای بینالمللی، و انزوایی که تاوانش را نه ساختار قدرت، بلکه مردم با گرانی، بیکاری و فقر پرداختند.
سؤال مهم اینجاست:
آیا دشمنی نظام حاکم با جهان، بهویژه با آمریکا، واقعاً در خدمت مردم بود؟
یا صرفاً ابزاری برای سرکوب داخلی و گریز از پاسخگویی شد؟
و شاید امروز، باید صادقانه پرسید:
آیا واقعا رابطه مردم ایران با حاکمیت، رابطه مظلوم با ظالم نیست؟
شاید دشمن واقعی نه آنسوی مرزها، که همینجاست.
#نارواداری #دشمن_سازی #ایران #آمریکا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سهشنبه دوم ارديبهشت ماه ۱۴۰۴، خانوادههای زندانیان سیاسی در اعتراض به قطع تماسهای تلفنی و قطع شدن کارت حسابهای بانکی در مقابل زندان اوین دست به تجمع زدند. این زندانیان محکوم به اعدام برای انتقال به زندان قزلحصار به انواع مختلف از جمله #قطع_تماس، #قطع_کارت_بانکی و #تهدید به ورود گارد زندان و خشونت فیزیکی تحت فشار هستند. زندان قزلحصار محل اعدامهاست و انتقال آنها به این زندان جان آنها را بیش از پیش تهدید میکند.
خانواده زندانیان با در دست داشتن تصویر عزیزانشان و پارچه نوشته #نه_به_اعدام خواستار لغو این احکام ظالمانه شدند و به این صورت نگرانی خود را نشان دادند. صدایشان باشیم و برای نجات جان این زندانیان و حفظ سلامتی آنها اطلاع رسانی کنیم.
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان #بابک_علیپور #سید_محمد_تقوی_سنگدهی #اکبر_دانشورکار #ابوالحسن_منتظر
#اعدام_نکنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده زندانیان با در دست داشتن تصویر عزیزانشان و پارچه نوشته #نه_به_اعدام خواستار لغو این احکام ظالمانه شدند و به این صورت نگرانی خود را نشان دادند. صدایشان باشیم و برای نجات جان این زندانیان و حفظ سلامتی آنها اطلاع رسانی کنیم.
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان #بابک_علیپور #سید_محمد_تقوی_سنگدهی #اکبر_دانشورکار #ابوالحسن_منتظر
#اعدام_نکنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد یک آخوند که روی سن سالنی برای مراسم جشن تکلیف دختران مسابقه برگزار کرده بود، از بالای سن سقوط کرده و به زمین میافتد.
جشن تکلیف یک مراسم دینی و ایدئولوژیک است که آزادی انتخاب دین را نقض میکند، کودک ۹ ساله را وارد فضایی میکند که همواره با مفهوم «گناه» و عذاب وجدان دستوپنجه نرم کند و زمینه را برای برنامههای ضدانسانی روحانیت حاکم از جمله ترویج و تشویق ازدواج کودکان فراهم میکند.
در سالهای اخیر حکومت حتی هزینه چنین برنامههای مخربی را هم خودش نمیپردازد و از جیب والدین تامین میکند.
این ویدیو در شبکههای اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفت.
#سقوط_آخوند #جشن_تکلیف #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جشن تکلیف یک مراسم دینی و ایدئولوژیک است که آزادی انتخاب دین را نقض میکند، کودک ۹ ساله را وارد فضایی میکند که همواره با مفهوم «گناه» و عذاب وجدان دستوپنجه نرم کند و زمینه را برای برنامههای ضدانسانی روحانیت حاکم از جمله ترویج و تشویق ازدواج کودکان فراهم میکند.
در سالهای اخیر حکومت حتی هزینه چنین برنامههای مخربی را هم خودش نمیپردازد و از جیب والدین تامین میکند.
این ویدیو در شبکههای اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفت.
#سقوط_آخوند #جشن_تکلیف #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر باقرینیا: از دیکتاتوری عریان به سلطهی نرم؛ جمهوری اسلامی و چرخش به روشهای پساتوتالیتر
دکتر حسن باقرینیا، در این ویدیوی تحلیلی با اشاره به مفاهیم مطرحشده در کتاب «قدرت بیقدرتان» اثر واتسلاو هاول، به تمایز میان دیکتاتوریهای کلاسیک و دیکتاتوریهای مدرن یا پساتوتالیتر میپردازد. او حکومت جمهوری اسلامی را نمونهای از گذار از دیکتاتوری کلاسیک به شیوههای سلطه نرم میداند.
به گفته او، در دیکتاتوریهای کلاسیک، اراده حاکم بیواسطه و بدون تعارف اعمال میشود؛ بدون نیاز به پنهانکاری یا پیچیدگی قانونی. حکومتها در این نوع نظامها به راحتی آدم میکشند، زندانی میکنند و کور میکنند، و ضرورتی برای توجیه یا تدوین قاعده احساس نمیکنند.
اما در نظامهای پساتوتالیتر، همه چیز باید در قالب ظاهری از نظم، قانون، آییننامه، بخشنامه و هنجار عرضه شود. دکتر باقرینیا با استناد به صفحه ۱۱۶ کتاب هاول میگوید: «در چنین دولتی، شبکهای درهمتنیده از مقررات و دستورالعملها بر زندگی مردم سایه میافکند.»
وی با تأکید بر تجربه زیسته خود در فضای دانشگاهی ایران میگوید: الزام به شرکت در جلسات نهادهای زیر نظر آقای خامنهای بهصورت مستقیم وجود ندارد، اما اگر شرکت نکنید، در فرایندهایی مانند ترفیع، تبدیل وضعیت یا ارتقای شغلی با موانع فرهنگی مواجه میشوید. او میافزاید: «هیچکس شما را مجبور نمیکند، اما مجبور میشوید.»
باقرینیا معتقد است که جمهوری اسلامی پس از اعتراضات گسترده در سال ۱۴۰۱، به جای سلطه مستقیم و عریان، در تلاش است با استفاده از ابزارهای قانونی، فشار و سلطه خود را به شیوهای نرمتر اعمال کند. از جمله تدوین لوایح حجاب و عفاف، ایجاد محدودیتهای مالی، استخدامی، گزینشی، و حتی تدوین تفاهمنامههایی برای حضور نیروی انتظامی در مدارس.
او همچنین به نقش نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و دستگاههای امنیتی در اعمال این نوع سلطه قانونیشده اشاره کرد و گفت: «دیگر نیازی نیست که شخص رهبر دستور دهد، ساختار به گونهای طراحی شده که خواست او بهطور خودکار اجرا شود.»
#دیکتاتوری #استبداد_دینی #پساتوتالیتاریسم #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، در این ویدیوی تحلیلی با اشاره به مفاهیم مطرحشده در کتاب «قدرت بیقدرتان» اثر واتسلاو هاول، به تمایز میان دیکتاتوریهای کلاسیک و دیکتاتوریهای مدرن یا پساتوتالیتر میپردازد. او حکومت جمهوری اسلامی را نمونهای از گذار از دیکتاتوری کلاسیک به شیوههای سلطه نرم میداند.
به گفته او، در دیکتاتوریهای کلاسیک، اراده حاکم بیواسطه و بدون تعارف اعمال میشود؛ بدون نیاز به پنهانکاری یا پیچیدگی قانونی. حکومتها در این نوع نظامها به راحتی آدم میکشند، زندانی میکنند و کور میکنند، و ضرورتی برای توجیه یا تدوین قاعده احساس نمیکنند.
اما در نظامهای پساتوتالیتر، همه چیز باید در قالب ظاهری از نظم، قانون، آییننامه، بخشنامه و هنجار عرضه شود. دکتر باقرینیا با استناد به صفحه ۱۱۶ کتاب هاول میگوید: «در چنین دولتی، شبکهای درهمتنیده از مقررات و دستورالعملها بر زندگی مردم سایه میافکند.»
وی با تأکید بر تجربه زیسته خود در فضای دانشگاهی ایران میگوید: الزام به شرکت در جلسات نهادهای زیر نظر آقای خامنهای بهصورت مستقیم وجود ندارد، اما اگر شرکت نکنید، در فرایندهایی مانند ترفیع، تبدیل وضعیت یا ارتقای شغلی با موانع فرهنگی مواجه میشوید. او میافزاید: «هیچکس شما را مجبور نمیکند، اما مجبور میشوید.»
باقرینیا معتقد است که جمهوری اسلامی پس از اعتراضات گسترده در سال ۱۴۰۱، به جای سلطه مستقیم و عریان، در تلاش است با استفاده از ابزارهای قانونی، فشار و سلطه خود را به شیوهای نرمتر اعمال کند. از جمله تدوین لوایح حجاب و عفاف، ایجاد محدودیتهای مالی، استخدامی، گزینشی، و حتی تدوین تفاهمنامههایی برای حضور نیروی انتظامی در مدارس.
او همچنین به نقش نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و دستگاههای امنیتی در اعمال این نوع سلطه قانونیشده اشاره کرد و گفت: «دیگر نیازی نیست که شخص رهبر دستور دهد، ساختار به گونهای طراحی شده که خواست او بهطور خودکار اجرا شود.»
#دیکتاتوری #استبداد_دینی #پساتوتالیتاریسم #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دو دختر از شهرستان بشرویه استان خراسان جنوبی در مسابقات انتخابی تیم ملی دوچرخهسواری نوجوانان ایران، توجهات را جلب کردند. هر دو این رکابزنان حتی کفش و عینک مخصوص دوچرخهسواری هم نداشتند و با کتانی و عینک آفتابی در مسابقات رکاب زدند و هفدهم و هجدهم شدند. مادر ریحانه مقیمیان برای روحیه دادن وتنها نگذاشتن دخترش، پشت سر او میدوید تا فرزندش بتواند مسابقه را تمام کند.
رضا صائمی مینویسد:
مادر بیرجندی برای روحیه دادن به دخترش در مسابقات انتخابی تیم ملی دوچرخه سواری نوجوانان، پشت سرش میدود تا او بتواند مسابقه را تمام کند...آنکه از خط پایان عبور میکند دختر است اما آنکه بر سکوی قهرمانی میایستد مادر...قهرمانی بی مدال که پا به پای دلبندش میدود تا پایه شکفتنش شود...دوندهای که هرگز به خط پایان نمیرسد، او همیشه عقب میایستد تا فرزندش جلو باشد...این شریفترین شکل عقبماندگیست...مادرانگی یعنی روایت همین قاب...آنکه هنگام برد، آواز تشویق است و هنگام باخت، آغوش تسکین...و درست در همین دو نقطه، در لحظه برد و باخت که آدمی میخواهد شادی و غمش را با کسی قسمت کند، بودنش، دلگرمی یک حضور است...همچنان که نبودنش، دلشوره هستی....اینجاست که این جمله، اوج یک حسرت میشود: «کاش مامان بود»
@saemi_1355
ـ به یاد دختران مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی، میافتیم که بیش از پانزده سال است که از همراهی مادرشان محروم بودهاند، دختر فریبا کمالآبادی، زندانی بهائی، که بدون حضور مادر ازدواج کرد، بچه به دنیا آورد ... دختر مهوش ثابت که مادرش سیزده سال زندانی بود، دختر نرگس محمدی که سالهاست از آغوش مادر دور مانده و دختران و پسران بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی و عقیدتی ....
#مادرانگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا صائمی مینویسد:
مادر بیرجندی برای روحیه دادن به دخترش در مسابقات انتخابی تیم ملی دوچرخه سواری نوجوانان، پشت سرش میدود تا او بتواند مسابقه را تمام کند...آنکه از خط پایان عبور میکند دختر است اما آنکه بر سکوی قهرمانی میایستد مادر...قهرمانی بی مدال که پا به پای دلبندش میدود تا پایه شکفتنش شود...دوندهای که هرگز به خط پایان نمیرسد، او همیشه عقب میایستد تا فرزندش جلو باشد...این شریفترین شکل عقبماندگیست...مادرانگی یعنی روایت همین قاب...آنکه هنگام برد، آواز تشویق است و هنگام باخت، آغوش تسکین...و درست در همین دو نقطه، در لحظه برد و باخت که آدمی میخواهد شادی و غمش را با کسی قسمت کند، بودنش، دلگرمی یک حضور است...همچنان که نبودنش، دلشوره هستی....اینجاست که این جمله، اوج یک حسرت میشود: «کاش مامان بود»
@saemi_1355
ـ به یاد دختران مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی، میافتیم که بیش از پانزده سال است که از همراهی مادرشان محروم بودهاند، دختر فریبا کمالآبادی، زندانی بهائی، که بدون حضور مادر ازدواج کرد، بچه به دنیا آورد ... دختر مهوش ثابت که مادرش سیزده سال زندانی بود، دختر نرگس محمدی که سالهاست از آغوش مادر دور مانده و دختران و پسران بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی و عقیدتی ....
#مادرانگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ورق بزنید
عبدالله حاجیصادقی، نماینده خامنهای در سپاه پاسداران گفت: «مساجد نباید به فضاهای سکولار تبدیل شوند، بلکه باید عبادت، سیاست، معرفت و روحیه جهادی را در خود جمع کنند.»
او اضافه کرد: «دشمن پس از ناکامی در تصرف اهداف نظامی، اکنون به دنبال تغییر باورها و گرایشهای مردم است.»
پاسخ برخی مخاطبان گفتوشنود در کامنتها خواندنی و قابل تامل است که با شما به اشتراک میگذاریم.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#حکومت_ایدئولوژیک #سکولاریسم #مسجد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ورق بزنید
عبدالله حاجیصادقی، نماینده خامنهای در سپاه پاسداران گفت: «مساجد نباید به فضاهای سکولار تبدیل شوند، بلکه باید عبادت، سیاست، معرفت و روحیه جهادی را در خود جمع کنند.»
او اضافه کرد: «دشمن پس از ناکامی در تصرف اهداف نظامی، اکنون به دنبال تغییر باورها و گرایشهای مردم است.»
پاسخ برخی مخاطبان گفتوشنود در کامنتها خواندنی و قابل تامل است که با شما به اشتراک میگذاریم.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#حکومت_ایدئولوژیک #سکولاریسم #مسجد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا مرز میان کنش صنفی و سیاست تعیینپذیر است؟
✍️عزیز قاسمزاده
قاسمزاده تلاش برای ترسیم مرز دقیق میان کنش صنفی و سیاست را سادهسازی مفاهیمی میداند که در علوم اجتماعی از ذاتهای تفکیکپذیر برخوردار نیستند. او مینویسد: «تمام کسانی که تاکنون آمدهاند به توضیحی جهت روشن کردن این مرز بپردازند، جز اینکه بر ابهامات بیفزایند، عملاً نتوانستهاند یک راهحل بنیادی ارائه دهند.»
او با اشاره به تداخل ذاتی سیاست در پیگیری مطالبات صنفی معتقد است: «نهاد قدرت با تعبیه نهادهای تبیهی به ظاهر صنفی اما غیرمستقل... هزینه پیگیری امور صد درصد صنفی را به نهاد تصمیمگیری قدرت (سیاست) گره زده است.»
در نقد کنشگران صنفی که همچنان بر تمایز صنف و سیاست تأکید دارند، مینویسد: «تأکید بر غیرسیاسی بودن و ماهیت صنفی داشتن کنشگری از یک سو و از سوی دیگر تأکید بر جامعهمحوری هرگز تبیین دقیق و شفافی نیست... بحثهای نظری تا شفافیت لازم را برای تبیین دقیق پیدا نکند، جز اینکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید، عایدی نخواهد داشت.»
او اشاره میکند که «جامعهای که برای رسیدن به حقوق خود، الا ماشاالله خواستههایی دارد... تنها در یک مدیریت کلان سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی امکانپذیر است». از «حقوق فردی تا آزادیهای فرهنگی»، از «هوای پاک تا انتخاب آزادانه نظام تصمیمگیری»؛ همه نیازمند ورود به عرصه سیاسیاند و مرزبندی مطلق با سیاست، به بنبست میرسد.
در بخش مهمی، به پدیده مسمومسازی دانشآموزان اشاره میکند: «اگر این مسمومیتسازیها به عوامل ناشناخته مربوط است... آیا پروندهسازی، اتهامافکنی، دستگیری، انفصال، اخراج و زندان کنشگران هم از سوی عوامل ناشناخته صورت میگیرد؟» او این تحلیلها را یا «تخیلی» میداند، یا عامدانه و «در حال خیانت به جامعه صنفی و مدنی».
در پایان هشدار میدهد: «لازمه شجاعت در هر عملی، بصیرت در نظر است... تا زمانی که نتواند طول و عرض نظری خود را به درستی تبیین نماید، بحث جامعهمحوری در هالهای از تناقض گفتاری، سقیم و بلکه عقیم خواهد ماند.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://shorturl.at/dURkt
#عزیز_قاسم_زاده #کنشگری #مطالبه_گری #سیاست #کنش_صنفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️عزیز قاسمزاده
قاسمزاده تلاش برای ترسیم مرز دقیق میان کنش صنفی و سیاست را سادهسازی مفاهیمی میداند که در علوم اجتماعی از ذاتهای تفکیکپذیر برخوردار نیستند. او مینویسد: «تمام کسانی که تاکنون آمدهاند به توضیحی جهت روشن کردن این مرز بپردازند، جز اینکه بر ابهامات بیفزایند، عملاً نتوانستهاند یک راهحل بنیادی ارائه دهند.»
او با اشاره به تداخل ذاتی سیاست در پیگیری مطالبات صنفی معتقد است: «نهاد قدرت با تعبیه نهادهای تبیهی به ظاهر صنفی اما غیرمستقل... هزینه پیگیری امور صد درصد صنفی را به نهاد تصمیمگیری قدرت (سیاست) گره زده است.»
در نقد کنشگران صنفی که همچنان بر تمایز صنف و سیاست تأکید دارند، مینویسد: «تأکید بر غیرسیاسی بودن و ماهیت صنفی داشتن کنشگری از یک سو و از سوی دیگر تأکید بر جامعهمحوری هرگز تبیین دقیق و شفافی نیست... بحثهای نظری تا شفافیت لازم را برای تبیین دقیق پیدا نکند، جز اینکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید، عایدی نخواهد داشت.»
او اشاره میکند که «جامعهای که برای رسیدن به حقوق خود، الا ماشاالله خواستههایی دارد... تنها در یک مدیریت کلان سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی امکانپذیر است». از «حقوق فردی تا آزادیهای فرهنگی»، از «هوای پاک تا انتخاب آزادانه نظام تصمیمگیری»؛ همه نیازمند ورود به عرصه سیاسیاند و مرزبندی مطلق با سیاست، به بنبست میرسد.
در بخش مهمی، به پدیده مسمومسازی دانشآموزان اشاره میکند: «اگر این مسمومیتسازیها به عوامل ناشناخته مربوط است... آیا پروندهسازی، اتهامافکنی، دستگیری، انفصال، اخراج و زندان کنشگران هم از سوی عوامل ناشناخته صورت میگیرد؟» او این تحلیلها را یا «تخیلی» میداند، یا عامدانه و «در حال خیانت به جامعه صنفی و مدنی».
در پایان هشدار میدهد: «لازمه شجاعت در هر عملی، بصیرت در نظر است... تا زمانی که نتواند طول و عرض نظری خود را به درستی تبیین نماید، بحث جامعهمحوری در هالهای از تناقض گفتاری، سقیم و بلکه عقیم خواهد ماند.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://shorturl.at/dURkt
#عزیز_قاسم_زاده #کنشگری #مطالبه_گری #سیاست #کنش_صنفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوکلیپ سرود #خط_مقدم
با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را ميگذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...
به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...
*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*
سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را ميگذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...
به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...
*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*
سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech