#زنان در جوامع #جهان_سومی، عمدتاً به دلیل وابستگی اقتصادی به همسران، در معرض ظلم و ستم پنهان و آشکار قرار میگیرند. البته عوامل فرهنگی، دارا نبودن مهارتهای اجتماعی، احساس بیپناهی، عدم حمایت از سوی دوستان و آشنایان و بسیاری عوامل دیگر نیز به پذیرش وضعیت تحمل ظلم از سوی زنان دامن میزند.
تواناییهای اقتصادی یا به عبارتی استقلال اقتصادی، نقش کلیدی در ایجاد #جایگاه_اجتماعی بازی میکند و از این طریق ارزشهای شخصیتی قابل سنجشی برای زنان فراهم میآورد که در معادلات زناشویی و ارتباط با همسر به حساب آورده میشود. در چنین وضعیتی زنان اعتماد به نفس لازم برای ایجاد خط قرمزهایی را به دست میآورند که مانع بروز یا استمرار #ظلم_پنهان خانوادگی و اجتماعی علیه آنها میشود.
🔚 پایان...
#استقلال_اقتصادی #سید #زن #صیغه #ظلم_پنهان #جامعه #روابط_اجتماعی #جهان_سوم
#AntiReligionArchives
تواناییهای اقتصادی یا به عبارتی استقلال اقتصادی، نقش کلیدی در ایجاد #جایگاه_اجتماعی بازی میکند و از این طریق ارزشهای شخصیتی قابل سنجشی برای زنان فراهم میآورد که در معادلات زناشویی و ارتباط با همسر به حساب آورده میشود. در چنین وضعیتی زنان اعتماد به نفس لازم برای ایجاد خط قرمزهایی را به دست میآورند که مانع بروز یا استمرار #ظلم_پنهان خانوادگی و اجتماعی علیه آنها میشود.
🔚 پایان...
#استقلال_اقتصادی #سید #زن #صیغه #ظلم_پنهان #جامعه #روابط_اجتماعی #جهان_سوم
#AntiReligionArchives
گریز به دامان اقتدارگرایی سازوکاری برخاسته از گرایشی است که میکوشد #استقلال خویشتن را فرونهد و در کسی یا چیزی در بیرون از خود ذوب شود تا از این طریق بتواند در قدرتی سهیم گردد که خود او فاقد آن است. یکی از نشانهها و اشکال آشکار چنین سازوکاری تلاش برای #فرمانبری یا #سلطهگری است، یا به عبارت دیگر، گرایشهای خودآزار (مازوخیستی) و دگرآزار (سادیستی) که به درجات گوناگون در انسانها موجود است. گستردهترین صورت گرایشهای خودآزار، احساس حقارت و ناتوانی فردی و بیارزش و بیاهمیت پنداشتن خویشتن است. چنین انسانهایی #خوی_بندگی دارند و #نوکرصفت و #چاکرمنشاند. آنان حتی تمایل دارند، خود را حقیرتر از آن نشان دهند که هستند و بطور منظم به #وابستگی به قدرتها و نهادهای نیرومند بیرونی کشش نشان میدهند.
در کنار این گرایش، شخصیتهای دیگری وجود دارند که درست نقطهی مقابل آن هستند، یعنی گرایش دگرآزار (سادیستی) دارند. اینان کسانی هستند که میکوشند انسانهای دیگر را به خود وابسته کنند و آنان را تحت فرمان و اختیار تام خود درآورند. نگاه آنان به آدمی، مانند نگاه کوزهگر به گِل است و همانطور که کوزهگر گِل را به شکل مطلوب درمیآورد، آنان نیز میخواهند آدمیان را به شکلی درآورند که مطلوب آنان است. آنان آدمیان را به چشم #ابزار صرف مینگرند. گفتنی است که البته سادیسم هم مانند مازوخیسم درجات گوناگونی دارد.
در کنار این گرایش، شخصیتهای دیگری وجود دارند که درست نقطهی مقابل آن هستند، یعنی گرایش دگرآزار (سادیستی) دارند. اینان کسانی هستند که میکوشند انسانهای دیگر را به خود وابسته کنند و آنان را تحت فرمان و اختیار تام خود درآورند. نگاه آنان به آدمی، مانند نگاه کوزهگر به گِل است و همانطور که کوزهگر گِل را به شکل مطلوب درمیآورد، آنان نیز میخواهند آدمیان را به شکلی درآورند که مطلوب آنان است. آنان آدمیان را به چشم #ابزار صرف مینگرند. گفتنی است که البته سادیسم هم مانند مازوخیسم درجات گوناگونی دارد.
برای اریش فروم خصلتهایی چون «چاکرمنشی» و «چکمهلیسی» و در کنار آن گرایش به ویرانگری، #تحقیر خویشتن و #همرنگی_با_جماعت از ویژگیهای اصلی و برجستهی «شخصیت اقتدارگرا» هستند. انسان اقتدارگرا در سمتگیری خود نیازمند شیوهی تفکری است که غالبا با رگههایی از مماشاتگری، خرافهباوری و کلیشهپذیری همراه است و حساسیتها و خلاقیتهای انسانی خود را از دست داده است. «شخصیت اقتدارگرا» به ایدئولوژی و همرنگی با جماعت گرایش دارد و از این رو برای نظامهای سیاسی و فکری توتالیتر و ویرانگر، طعمهی آسانی به شمار میرود.
🔚 پایان...
📎 #اریش_فروم #شخصیت_اقتدارگرا #نازیسم #فاشیسم #استالینیسم #مازوخیستی #سادیستی #آزادی #استقلال #فرمانبری #سلطه #خوی_بندگی #نوکرصفت #چاکرمنش #وابستگی #ابزار #حاکم_مطلق #شخصیت #اقتدار #تحقیر #توتالیتر #همرنگی_با_جماعت
🗂 @AntiReligionArchives
🔚 پایان...
📎 #اریش_فروم #شخصیت_اقتدارگرا #نازیسم #فاشیسم #استالینیسم #مازوخیستی #سادیستی #آزادی #استقلال #فرمانبری #سلطه #خوی_بندگی #نوکرصفت #چاکرمنش #وابستگی #ابزار #حاکم_مطلق #شخصیت #اقتدار #تحقیر #توتالیتر #همرنگی_با_جماعت
🗂 @AntiReligionArchives
#خشونت_روانی_جسمی_و_اجتماعی
خشونت روانی و اجتماعی در جامعه را چگونه تعریف کنیم؟ خشونت روانشناسانه و احساسی نوعی رفتار سوء و تعرضی یک فرد علیه فرد دیگر ارزیابی میگردد. این رفتار نزد فرد نتیجه رفتار آشفته یا اختلال روانی بوده که با نگرانی و افسردگی و استرس "فرا خشونتی" همراه است. تجلی این خشونت در کلام به شکل ناسزا و درشتگوئی و تهمت و در رفتار، عملی بشمار میاید که منجر به ضربه به سلامتی جسم و روان یک فرد است. خشونت روانشناسانه به خشونت فیزیکی یا جسمی تمایل پیدا میکند. خشونت فیزیکی به عنوان ابزاری برای کنترل استفاده میشود، در واقع نوعی تلاش برای سرکوب و متوقف کردن یک فرد است. هرگونه رفتاری که که با هدف آسیب رساندن به یک انسان و جاندار صورت گیرد رفتار خشونت آمیز فیزیکی نام میگیرد. ناسزا گوئی و توهین، واکنش روانی است که فرد را از تعقل به احساس سوق داده و روند پایش درونی و روانشناسانه فرد را ناتوان ساخته و در چنین حالت فرد را از درماندگی در کلام به تنزل شخصیت و بی ارزش نشاندن فرد دیگر جهت بخشیده و سپس سوژه را برای صدمه زدن به دیگری و حتا قتل آماده میسازد.
این تمایل به خشونت در اعماق ذهن و ضمیر ناخودآگاه شکل گرفته، با روندهای عقده ها و گره های روانی پیوند خورده و با تاریخ #کودکی و #خانوادگی و #فرهنگی و #مذهبی درهم آمیخته وبالاخره در واکنش منفی نسبت به خود و دیگری خود را نشان میدهد. روشن است افرادی که دستخوش اعمال خشونت میشوند چه بسا درگیر ناملایمات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بوده و در چنین بستری دارای آمادگی برای روی آوری به خشونت روانشناسانه هستند. بعلاوه این تمایل به خشونت، با استرس و اضطراب و تنهائی همراه است. تئوری "آبراهام ماسلو" درباره نیازهای انسانی و نیز "هانس سلی" درباره کارجمعی و همکاری و آموزش مشترک و استرس، نشان میدهد که افراد در شرایط سازنده و همیاری جمعی، میتوانند اعتماد به نفس پیدا کرده و شخصیت آرامتر داشته و قربانی تنهائی و استرس شکننده نشوند.
از نظر "آلیس میلر" و "کارن اورنه" خشونت در زمان کودکی و نوجوانی در بسیاری از مواقع از خشونت خانوادگی سرچشمه گرفته و این آسیب دیدگی در شخصیت عمیق فرد جای میگیرد. ریشه خشونت گرائی در بسیاری موارد از زمینه های پاره گی خانوادگی و الگوی های منفی پرورشی و اجتماعی مایه میگیرند و یک فرهنگ و مذهب خشونتگرا بر روح این الگوها میدمد و آنها را تقویت میکند. تعالیم اسلامی در قرآن و تاریخ آن آرامش بخش روح نیستند. در تمام جوامع مسلمان، بسیار از کسانی که به این دین دل میبندند افراد آرام و صلح دوست هستند، ولی در ضمن اکثریت گروههای تروریستی، جریانات بنیادگرای اسلامی میباشند، دولتهای اسلامی مستبد هستند و فرهنگ تبعیض گرای آیات قرآنی، خشونت و خودآزاری و عدم توجه به آسایش دیگران را افزایش میدهند.
خشونت در جوامع و فرهنگ های گوناگون از عوامل مختلف مایه میگیرند، ولی در جامعه ما تاریخ #استبداد طولانی و نیز #اسلام نقش ویژه و بارز دارند و این عوامل در ما خشونتگرائی و بی احترامی به حقوق دیگران را زمینه سازی کرده و در ما عادت به بدی را عادی کرده اند.
در مناسبات زناشوئی دو فرد در خانواده، خشونت روانی و روحی با تحمیل انتخاب به یک فرد، #تحقیر کردن، #توهین کردن، #کنترل کردن، #عذاب دادن، #تهدید نمودن، #ترساندن، خط و نشان کشیدن و غیره مشخص میشود. اغلب در مناسبات زناشوئی، خشونت جسمانی یا صدمه وارد آوردن به جسم، با #خشونت_جنسی که با تجاوز جنسی همراه است و بالاخره با #خشونت_اقتصادی که حذف هر امتیاز و #استقلال_اقتصادی است، در کنار هم قرار دارند و در هم تنیده میباشند.
#خشونت_رفتاری در اشکال گوناگون مانند تخطئه نمودن فرد، فحاشی کردن، تهدید جسمی و روحی فرد، محدود نمودن آزادی فرد، تطمیع نمودن و استثمار جسمانی و سکسی فرد، محروم کردن از مناسبات انسانی و رفتار شایسته، آغاز شده و بمرور با وخیمتر شدن مناسبات و خرد کردن شخصیت تا خشونت جسمانی علیه فرد دیگر پیش رفته و در شرایطی به قتل یک فرد می انجامد.
خشونت روانی و اجتماعی در جامعه را چگونه تعریف کنیم؟ خشونت روانشناسانه و احساسی نوعی رفتار سوء و تعرضی یک فرد علیه فرد دیگر ارزیابی میگردد. این رفتار نزد فرد نتیجه رفتار آشفته یا اختلال روانی بوده که با نگرانی و افسردگی و استرس "فرا خشونتی" همراه است. تجلی این خشونت در کلام به شکل ناسزا و درشتگوئی و تهمت و در رفتار، عملی بشمار میاید که منجر به ضربه به سلامتی جسم و روان یک فرد است. خشونت روانشناسانه به خشونت فیزیکی یا جسمی تمایل پیدا میکند. خشونت فیزیکی به عنوان ابزاری برای کنترل استفاده میشود، در واقع نوعی تلاش برای سرکوب و متوقف کردن یک فرد است. هرگونه رفتاری که که با هدف آسیب رساندن به یک انسان و جاندار صورت گیرد رفتار خشونت آمیز فیزیکی نام میگیرد. ناسزا گوئی و توهین، واکنش روانی است که فرد را از تعقل به احساس سوق داده و روند پایش درونی و روانشناسانه فرد را ناتوان ساخته و در چنین حالت فرد را از درماندگی در کلام به تنزل شخصیت و بی ارزش نشاندن فرد دیگر جهت بخشیده و سپس سوژه را برای صدمه زدن به دیگری و حتا قتل آماده میسازد.
این تمایل به خشونت در اعماق ذهن و ضمیر ناخودآگاه شکل گرفته، با روندهای عقده ها و گره های روانی پیوند خورده و با تاریخ #کودکی و #خانوادگی و #فرهنگی و #مذهبی درهم آمیخته وبالاخره در واکنش منفی نسبت به خود و دیگری خود را نشان میدهد. روشن است افرادی که دستخوش اعمال خشونت میشوند چه بسا درگیر ناملایمات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بوده و در چنین بستری دارای آمادگی برای روی آوری به خشونت روانشناسانه هستند. بعلاوه این تمایل به خشونت، با استرس و اضطراب و تنهائی همراه است. تئوری "آبراهام ماسلو" درباره نیازهای انسانی و نیز "هانس سلی" درباره کارجمعی و همکاری و آموزش مشترک و استرس، نشان میدهد که افراد در شرایط سازنده و همیاری جمعی، میتوانند اعتماد به نفس پیدا کرده و شخصیت آرامتر داشته و قربانی تنهائی و استرس شکننده نشوند.
از نظر "آلیس میلر" و "کارن اورنه" خشونت در زمان کودکی و نوجوانی در بسیاری از مواقع از خشونت خانوادگی سرچشمه گرفته و این آسیب دیدگی در شخصیت عمیق فرد جای میگیرد. ریشه خشونت گرائی در بسیاری موارد از زمینه های پاره گی خانوادگی و الگوی های منفی پرورشی و اجتماعی مایه میگیرند و یک فرهنگ و مذهب خشونتگرا بر روح این الگوها میدمد و آنها را تقویت میکند. تعالیم اسلامی در قرآن و تاریخ آن آرامش بخش روح نیستند. در تمام جوامع مسلمان، بسیار از کسانی که به این دین دل میبندند افراد آرام و صلح دوست هستند، ولی در ضمن اکثریت گروههای تروریستی، جریانات بنیادگرای اسلامی میباشند، دولتهای اسلامی مستبد هستند و فرهنگ تبعیض گرای آیات قرآنی، خشونت و خودآزاری و عدم توجه به آسایش دیگران را افزایش میدهند.
خشونت در جوامع و فرهنگ های گوناگون از عوامل مختلف مایه میگیرند، ولی در جامعه ما تاریخ #استبداد طولانی و نیز #اسلام نقش ویژه و بارز دارند و این عوامل در ما خشونتگرائی و بی احترامی به حقوق دیگران را زمینه سازی کرده و در ما عادت به بدی را عادی کرده اند.
در مناسبات زناشوئی دو فرد در خانواده، خشونت روانی و روحی با تحمیل انتخاب به یک فرد، #تحقیر کردن، #توهین کردن، #کنترل کردن، #عذاب دادن، #تهدید نمودن، #ترساندن، خط و نشان کشیدن و غیره مشخص میشود. اغلب در مناسبات زناشوئی، خشونت جسمانی یا صدمه وارد آوردن به جسم، با #خشونت_جنسی که با تجاوز جنسی همراه است و بالاخره با #خشونت_اقتصادی که حذف هر امتیاز و #استقلال_اقتصادی است، در کنار هم قرار دارند و در هم تنیده میباشند.
#خشونت_رفتاری در اشکال گوناگون مانند تخطئه نمودن فرد، فحاشی کردن، تهدید جسمی و روحی فرد، محدود نمودن آزادی فرد، تطمیع نمودن و استثمار جسمانی و سکسی فرد، محروم کردن از مناسبات انسانی و رفتار شایسته، آغاز شده و بمرور با وخیمتر شدن مناسبات و خرد کردن شخصیت تا خشونت جسمانی علیه فرد دیگر پیش رفته و در شرایطی به قتل یک فرد می انجامد.
#خشونت_اقتصادی
خشونت اقتصادی عبارت از سوءاستفاد از موقعیت برتر و نقض حق فرد بر مالکیت و نفی حقوق اقتصادی او میباشد. روشن است که خشونت اقتصادی بسیار گسترده و عمیق است زیرا در شرایط امتیازات طبقاتی عظیم طبقات حاکم و ثروتمند، #بیعدالتی اقتصادی، بیکران بوده و بینوایان و تهیدستان پیوسته شلاق زندگی کمرشکن و تورم را بر دوش خود حس میکنند. #فساد مالی حاکمان سیاسی و نظامی در شرایط تنگدستی میلیونها ایرانی، بیعدالتی اقتصادی را تشدید کرده و با خشونت و ناهنجاری به طبقات تهیدست نشان میدهد که آنها همیشه بازندگان اصلی باید باقی بمانند. در ایران کارگرانی که در تحت فشار اقتصادی بوده و حتا از حقوق ماهیانه خود در آخر ماه محروم میگردند، قربانیان خشونت اقتصادی میباشند.
در محیط خانوادگی خلع مالکیت و فعالیت شغحذفلی و قطع درآمد و انتقال دستمزد زن به حساب مرد و محروم شدن از چک و کارت اعتباری و پول روزمره و جلوگیری از #استقلال_اقتصادی_زن، اشکال مختلف این سوء استفاده میباشد. زنانی که در خانواده از هرگونه درآمدی محروم هستند و مدام باید از همسر خود درخواست پول کرده و پیوسته با متلک و کنایه و نصیحت او مواجه بوده، در شرایط خشونت اقتصادی قرار داشته و هدف این فشار از جانب مرد شکستن روحیه استقلال و مقاومت زنان است.
قدرت مرد در قدرت مالی است و این قدرت با کلمات قهرآمیز و استهزا نسبت به زن و اجرای تبعیض دینی مانند حکم ارث کامل میشود. لذت پنهانی و چه بسا ناخودآگاه مرد ادامه وابستگی اقتصادی زن به مرد است و بنابراین تلاش مرد در انحصار امکانات مالی تمرکز پیدا میکند. در زمینه اقتصادی و مطابق قانون ایران، در اغلب موارد، مرد "نانآور خانواده" حق نفقه همسر یا فرزند خود را نمیپردازد. بعضی مردان به هیچ وجه قانع نمیشوند که نفقه حق زن است. آنها این حق نفقه که شامل مخارج مسکن، پوشاک و خوراک خانواده است و در قوانین جمهوری اسلامی رایج است را از زن دریغ میکنند. در ایران در موارد متعددی دیده میشود زمانیکه زن شغل و درآمد دارد، شوهر اجازه استفاده از درآمد زن را به او نمیدهد. در این شرایط زن به این دلیل که اختیار مالی ندارد و تحت فشار است، تقاضای طلاق میکند.
در بسیاری از نقاط جهان، زنان بی آنکه #امنیت_اقتصادی داشته باشند، نیروی کار مجانی هستند و باید تا آخر عمر از خانواده خود نگهداری کنند. آنان دسترسی به منابع مالی و اقتصادی نداشته و بطور کامل وابسته به مرد خانواده باقی می مانند و چنانچه مردان در این امر کوتاهی کنند، ادامه زندگی زنان بشکل جدی به مخاطره می افتد. این وضعیت ناشی از تقسیم کار اجتماعی تاریخی و #مردسالارانه و #سنتهای_کهنه و #فرهنگ_مذهبی میباشد و تغییر آن به دگرگونی اساسی در جامعه و فرهنگ مسلط آن بستگی دارد.
از یاد نرود که تبلیغات مذهبی و خرافی و مردسالار مبنی بر اینکه زنان "جادوگر و فتنه گر" هستند، یا اینکه " زنان دارای استقلال فکری نیستند و افرادی احساسی" میباشند، متلک ها و #سکسیسم رایج در جامعه، انتشار عقاید تبعیض آمیز قرآنی و دینی و آخوندی علیه زنان و نیز قوانین غیر عادلانه کشوری و دولتی که سعی در محدود نمودن نقش اقتصادی و سیاسی زنان دارند، همگی در پی بی اعتبار نمودن شخصیت مستقل زن بوده و زمینه سوء استفاده مالی و فشار اقتصادی سنگین علیه زن را تقویت مینماید.
خشونت اقتصادی با خشونت روانشناسانه و تحقیر زن همراه است و راهی برای تسلط خشن یا "مهربانانه" مرد است. مرد دمکرات تقسیم میکند، برای زن جا را باز میکند، موافق سوادآموزی شغلی و پیشروی در کسب مسئولیت های جدید توسط زن است، او اهل کنترل نیست و اعتماد ساز است، ولی در عین حال او محصول تاریخ است و بازگشت به گرایش یک جانبه قدرت در روانش امکان پذیر است. آگاهی زن به حقوقش و استقلال اقتصادی واقعی او و رهائی او از ارزشهای اسلامی و مردسالارانه، ضامن مقاومت زن در برابر خشونت اقتصادی است. البته این آگاهی همیشه مهیا نیست و از خود بیگانگی و عقب ماندگی ذهنی نزد زنان واقعیت دلخراشی است که به تاریخ اجتماعی و فرهنگ مذهبی تکیه داده است.
خشونت اقتصادی عبارت از سوءاستفاد از موقعیت برتر و نقض حق فرد بر مالکیت و نفی حقوق اقتصادی او میباشد. روشن است که خشونت اقتصادی بسیار گسترده و عمیق است زیرا در شرایط امتیازات طبقاتی عظیم طبقات حاکم و ثروتمند، #بیعدالتی اقتصادی، بیکران بوده و بینوایان و تهیدستان پیوسته شلاق زندگی کمرشکن و تورم را بر دوش خود حس میکنند. #فساد مالی حاکمان سیاسی و نظامی در شرایط تنگدستی میلیونها ایرانی، بیعدالتی اقتصادی را تشدید کرده و با خشونت و ناهنجاری به طبقات تهیدست نشان میدهد که آنها همیشه بازندگان اصلی باید باقی بمانند. در ایران کارگرانی که در تحت فشار اقتصادی بوده و حتا از حقوق ماهیانه خود در آخر ماه محروم میگردند، قربانیان خشونت اقتصادی میباشند.
در محیط خانوادگی خلع مالکیت و فعالیت شغحذفلی و قطع درآمد و انتقال دستمزد زن به حساب مرد و محروم شدن از چک و کارت اعتباری و پول روزمره و جلوگیری از #استقلال_اقتصادی_زن، اشکال مختلف این سوء استفاده میباشد. زنانی که در خانواده از هرگونه درآمدی محروم هستند و مدام باید از همسر خود درخواست پول کرده و پیوسته با متلک و کنایه و نصیحت او مواجه بوده، در شرایط خشونت اقتصادی قرار داشته و هدف این فشار از جانب مرد شکستن روحیه استقلال و مقاومت زنان است.
قدرت مرد در قدرت مالی است و این قدرت با کلمات قهرآمیز و استهزا نسبت به زن و اجرای تبعیض دینی مانند حکم ارث کامل میشود. لذت پنهانی و چه بسا ناخودآگاه مرد ادامه وابستگی اقتصادی زن به مرد است و بنابراین تلاش مرد در انحصار امکانات مالی تمرکز پیدا میکند. در زمینه اقتصادی و مطابق قانون ایران، در اغلب موارد، مرد "نانآور خانواده" حق نفقه همسر یا فرزند خود را نمیپردازد. بعضی مردان به هیچ وجه قانع نمیشوند که نفقه حق زن است. آنها این حق نفقه که شامل مخارج مسکن، پوشاک و خوراک خانواده است و در قوانین جمهوری اسلامی رایج است را از زن دریغ میکنند. در ایران در موارد متعددی دیده میشود زمانیکه زن شغل و درآمد دارد، شوهر اجازه استفاده از درآمد زن را به او نمیدهد. در این شرایط زن به این دلیل که اختیار مالی ندارد و تحت فشار است، تقاضای طلاق میکند.
در بسیاری از نقاط جهان، زنان بی آنکه #امنیت_اقتصادی داشته باشند، نیروی کار مجانی هستند و باید تا آخر عمر از خانواده خود نگهداری کنند. آنان دسترسی به منابع مالی و اقتصادی نداشته و بطور کامل وابسته به مرد خانواده باقی می مانند و چنانچه مردان در این امر کوتاهی کنند، ادامه زندگی زنان بشکل جدی به مخاطره می افتد. این وضعیت ناشی از تقسیم کار اجتماعی تاریخی و #مردسالارانه و #سنتهای_کهنه و #فرهنگ_مذهبی میباشد و تغییر آن به دگرگونی اساسی در جامعه و فرهنگ مسلط آن بستگی دارد.
از یاد نرود که تبلیغات مذهبی و خرافی و مردسالار مبنی بر اینکه زنان "جادوگر و فتنه گر" هستند، یا اینکه " زنان دارای استقلال فکری نیستند و افرادی احساسی" میباشند، متلک ها و #سکسیسم رایج در جامعه، انتشار عقاید تبعیض آمیز قرآنی و دینی و آخوندی علیه زنان و نیز قوانین غیر عادلانه کشوری و دولتی که سعی در محدود نمودن نقش اقتصادی و سیاسی زنان دارند، همگی در پی بی اعتبار نمودن شخصیت مستقل زن بوده و زمینه سوء استفاده مالی و فشار اقتصادی سنگین علیه زن را تقویت مینماید.
خشونت اقتصادی با خشونت روانشناسانه و تحقیر زن همراه است و راهی برای تسلط خشن یا "مهربانانه" مرد است. مرد دمکرات تقسیم میکند، برای زن جا را باز میکند، موافق سوادآموزی شغلی و پیشروی در کسب مسئولیت های جدید توسط زن است، او اهل کنترل نیست و اعتماد ساز است، ولی در عین حال او محصول تاریخ است و بازگشت به گرایش یک جانبه قدرت در روانش امکان پذیر است. آگاهی زن به حقوقش و استقلال اقتصادی واقعی او و رهائی او از ارزشهای اسلامی و مردسالارانه، ضامن مقاومت زن در برابر خشونت اقتصادی است. البته این آگاهی همیشه مهیا نیست و از خود بیگانگی و عقب ماندگی ذهنی نزد زنان واقعیت دلخراشی است که به تاریخ اجتماعی و فرهنگ مذهبی تکیه داده است.
باری...؛ زنانی که از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گیرند پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیبهای روانی و خطر خودکشی و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.
در خانواده هایی که اعتیاد به مواد مخدر و الکل، بیکاری و تنش وجود دارد، خشونت نیز بیشتر به چشم می خورد. مردانی که از کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود می شوند. الگوهای #پرخاشگری در جامعه ابعاد پرخاشگری و خشونت را عمیقتر میکنند.
در جامعه ای که قدرت سیاسی و طبقات حاکم از #اخلاق_اجتماعی بی بهره هستند و دستگاه دولتی فاقد مشروعیت دمکراتیک است، بدآموزی ها آسانتر میباشند. متاسفانه ایران سرزمین اعدام و زورگوئی است زیرا از روح دمکراسی دور بوده و خشونت ها در اعماق ذهن تاریخی جامعه نفوذ دارند. جامعه ایران سراسر آسیب دیده است و کنشگران سندیکائی و سیاسی و جمعی خاموشند. این خشونت از تاریخ استبدادی و شاهان و روحانیونی که به خون ریزی خوکرده بودند و نیز از قوانین و دینی که دارای طبیعت استبدادی و تبعیض آمیز بوده و بالاخره از فساد و بیعدالتی موجود سرچشمه میگیرد.
🔚 پایان...
#خشونت #آسیب #اجتماعی #زنان #زندان #شکنجه #تجاوز #تحقیر #توهین #تهدید #ترساندن #تروریسم #ترس #تبعیض #توتالیتاریسم_مذهبی #تولیدمثل #جامعه #اخلاق_اجتماعی #استرس #اعتیاد #اعدام #امنیت_اقتصادی #استقلال_اقتصادی #اسلام #استبداد #امنیت #ایران #اجتماعی #پرخاشگری #سکسیسم #دمکراسی #دیکتاتورها #فرهنگ_مذهبی #سنتهای_کهنه #مردسالارانه #فساد #بیکاری #بیعدالتی
🗂 @AntiReligionArchives
در خانواده هایی که اعتیاد به مواد مخدر و الکل، بیکاری و تنش وجود دارد، خشونت نیز بیشتر به چشم می خورد. مردانی که از کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود می شوند. الگوهای #پرخاشگری در جامعه ابعاد پرخاشگری و خشونت را عمیقتر میکنند.
در جامعه ای که قدرت سیاسی و طبقات حاکم از #اخلاق_اجتماعی بی بهره هستند و دستگاه دولتی فاقد مشروعیت دمکراتیک است، بدآموزی ها آسانتر میباشند. متاسفانه ایران سرزمین اعدام و زورگوئی است زیرا از روح دمکراسی دور بوده و خشونت ها در اعماق ذهن تاریخی جامعه نفوذ دارند. جامعه ایران سراسر آسیب دیده است و کنشگران سندیکائی و سیاسی و جمعی خاموشند. این خشونت از تاریخ استبدادی و شاهان و روحانیونی که به خون ریزی خوکرده بودند و نیز از قوانین و دینی که دارای طبیعت استبدادی و تبعیض آمیز بوده و بالاخره از فساد و بیعدالتی موجود سرچشمه میگیرد.
🔚 پایان...
#خشونت #آسیب #اجتماعی #زنان #زندان #شکنجه #تجاوز #تحقیر #توهین #تهدید #ترساندن #تروریسم #ترس #تبعیض #توتالیتاریسم_مذهبی #تولیدمثل #جامعه #اخلاق_اجتماعی #استرس #اعتیاد #اعدام #امنیت_اقتصادی #استقلال_اقتصادی #اسلام #استبداد #امنیت #ایران #اجتماعی #پرخاشگری #سکسیسم #دمکراسی #دیکتاتورها #فرهنگ_مذهبی #سنتهای_کهنه #مردسالارانه #فساد #بیکاری #بیعدالتی
🗂 @AntiReligionArchives
روزنامهنگاران یکی از گروههای #اجتماعی درگیر این پدیده خودسانسوری هستند. این امر هم در نظامهای #دیکتاتوری و هم در ساختارهای #دموکراتیک عمل میکند. بهعنوان نمونه روزنامه نگاران مستقل در ایران از جمله به لحاظ #استبداد به میزان گستردهای دستخوش خودسانسوری هستند و یا در فرانسه دمکراتیک روزنامه نگاران در رسانههای خصوصی مانند نشریات و تلویزیون و یا در رسانههای دولتی به شکلهای گوناگون به خودسانسوری پرداخته و پیشاپیش قلم و زبان خود را از #شفافیت دور میکنند. به عنوان نمونه توجه به سیاست مسلط و منافع سهامدار رسانه خصوصی، حفظ منافع سیاسی یک شخصیت ویا گروه سیاسی، واکنشهای ناشی از #نقد_دین و یا قدرت سیاسی، تصمیم گیری در چهارچوب یک سلسله مراتب سازمانی از جمله عواملی هستند که روزنامه نگار را بسوی خودسانسوری میکشاند. خودسانسوری یک پدیده روحی، فرهنگی، روانشناختی فرد در جهت کنترل خویش و انطباق رفتاری با هنجارها و فضای مستولی در جامعه است. خودسانسوری عاملی برای پنهان کردن شخصیت خود و نفی #استقلال_فردی است.
در جنگ جهانی دوم و حضور ناگزیر زنان در کار، مدیریت و آموزش جوامع صنعتی به آنها #قدرت، #استقلال و شعوری را ارزانی داشت که در درجه اول به آنها نشان داد که دیگر نباید به کنج #آشپزخانه ها برگردند.
دستاورد ناشی از تحولات جدید، به بازیابی هویتِ محدود نگاه داشته شده و کنترل شده زنان در تمام زمینه ها و از جمله کنترل جنسی شان انجامید. شعور و تحول در دنیای زنانه و اکتشافات علمی نظیر کشف کاندوم و گسترش سکولاریسم و شکستن #تابوی_طلاق، به زنان فرصت داد تا سیستم جنسیِ جهان را در هم بریزند.
زنان فرصت یافتند تا بدن خود را و نیاز جنسی خود را و لذت جنسی را کشف و تجربه کنند و از شبکه اعتقادات و ارزش های غیرواقعی قدیمی فاصله بگیرند. فرصت آشکاری که ناگزیر، به تصویر باستانی فرشته – فاحشه میدان تازه ایی داده است.
دستاورد ناشی از تحولات جدید، به بازیابی هویتِ محدود نگاه داشته شده و کنترل شده زنان در تمام زمینه ها و از جمله کنترل جنسی شان انجامید. شعور و تحول در دنیای زنانه و اکتشافات علمی نظیر کشف کاندوم و گسترش سکولاریسم و شکستن #تابوی_طلاق، به زنان فرصت داد تا سیستم جنسیِ جهان را در هم بریزند.
زنان فرصت یافتند تا بدن خود را و نیاز جنسی خود را و لذت جنسی را کشف و تجربه کنند و از شبکه اعتقادات و ارزش های غیرواقعی قدیمی فاصله بگیرند. فرصت آشکاری که ناگزیر، به تصویر باستانی فرشته – فاحشه میدان تازه ایی داده است.
مردان کم کم یاد می گیرند که دیگر لازم نیست سرشان را همچون کبک به زیر برف بکنند و به انکار تحولات و تغییراتی که به زنان فرصت جدیدی از انسان کامل بودن ارزانی داشته بپردازند. مردان معاصر دنیا، از طریق بده بستان دنیای ارتباطات که همه جهان را عملا همچون یک دهکده به هم متصل کرده است شاهد شیوه جدیدی از حضور زنان در دنیای خود هستند که لاجرم قرار نیست به فاحشه و فرشته بودن سقوط یا ارتقا یابد.
زنان نه فاحشه هستند و نه فرشته، بلکه همچون هر انسانی تلفیقی از بدی ها و خوبی ها هستند.
🔚 پایان...
📎 #نظریه #فروید #فاحشه #فرشته #ناخوداگاه #زن #سکس #آلت_جنسی #مادر #عقده_اودیپوس #قدرت #استقلال #آشپزخانه #تابوی_طلاق
🗂 @AntiReligionArchives
زنان نه فاحشه هستند و نه فرشته، بلکه همچون هر انسانی تلفیقی از بدی ها و خوبی ها هستند.
🔚 پایان...
📎 #نظریه #فروید #فاحشه #فرشته #ناخوداگاه #زن #سکس #آلت_جنسی #مادر #عقده_اودیپوس #قدرت #استقلال #آشپزخانه #تابوی_طلاق
🗂 @AntiReligionArchives
در عرف مرسوم #رابطهی_جنسی با مشروعیت قانونی یعنی ازدواج رسمی مجاز است. در گذشته یکی از دلایل ازدواج در سنین بسیار پایین مسئلهی حفظ #بکارت دختر بود.
#ویلم_فلور تغییرات فرهنگی و اجتماعی در صد سال گذشته را سرآغاز دگرگونی فرهنگ دیرینهی زناشویی در ایران میداند. در این دوران سلطهی روابط خویشاوندی و فرهنگ مذهبی بر روابط جنسی به تدریج کاهش مییابد. #استقلال_اقتصادی، افزایش سن ازدواج دختران و حق تصمیمگیری شخصی دربارهی انتخاب یکی از عوامل موثر در این تغییر و تحول است.
در مورد مشروعیت تعدد زوجات و رواج آن نویسنده با یک بررسی تاریخی نشان میدهد که درصد مردان ایرانی که به طور رسمی و همزمان دو و یا چندزنه بودهاند هرگز گستردگی قابل توجهی نداشته است. مثلاً در سال ۱۳۳۵ از هر هزار مرد در ایران تنها یازده نفر بیش از یک زن داشته و این تعداد در سال ۱۳۴۵ ده مرد در هزار نفر بوده است.
#ویلم_فلور تغییرات فرهنگی و اجتماعی در صد سال گذشته را سرآغاز دگرگونی فرهنگ دیرینهی زناشویی در ایران میداند. در این دوران سلطهی روابط خویشاوندی و فرهنگ مذهبی بر روابط جنسی به تدریج کاهش مییابد. #استقلال_اقتصادی، افزایش سن ازدواج دختران و حق تصمیمگیری شخصی دربارهی انتخاب یکی از عوامل موثر در این تغییر و تحول است.
در مورد مشروعیت تعدد زوجات و رواج آن نویسنده با یک بررسی تاریخی نشان میدهد که درصد مردان ایرانی که به طور رسمی و همزمان دو و یا چندزنه بودهاند هرگز گستردگی قابل توجهی نداشته است. مثلاً در سال ۱۳۳۵ از هر هزار مرد در ایران تنها یازده نفر بیش از یک زن داشته و این تعداد در سال ۱۳۴۵ ده مرد در هزار نفر بوده است.
چون که #هنجارهای_سنتی پیش از زناشویی هنوز در ایران به قوت خود باقی اند، جوانان شهری کنونی، که به علت هزینه ی سنگین #ازدواج نمی توانند زود زن بگیرند و راه و چاره ی دیگری چون دیسکو در دهه چهل و پنجاه هم وجود ندارد، دوست دختر می گیرند و مهمانی هایی برگزار می کنند و حسابی با هم عشق و حال می کنند. ممکن است کار به سکس پیش از ازدواج هم بکشد، که معمولا برای حفظ باکره گی دختر از سپوختن در وی خودداری می کنند.
در این باره جوانان گویا پند عبید زاکانی را به گوش می گیرند: «دختر همسایه را از کون بگایید و گرد مُهر بکارت مگردید تا طریق امانت و دیانت و شفقت مسلمانی و حق همسایگی به جای آورده باشید و نیز به وقت عروسی دخترک در محل تهمت نباشد و از داماد خجالت نکشد و پیش خدا و خلق روسفید باشد.»
پسران همچنین برای برآوردن نیاز سکسی شان به جنده بازی روی می آورند، و این گرایشی ست که گویا در این دو دهه رو به افزایش گذاشته است.
📚 https://t.me/AntiReligion/121
🔚 پایان...
📎 #ویلم_فلور #محسن_مینوخرد #تاریخ_اجتماعی_روابط_سکسی_در_ایران #سکس_پیش_از_زناشویی #اسلام #بشر #رابطه_های_سکسی #زناشویی #شیعه #تابو #هنجارهای_سنتی #ازدواج #متعه #نقددین #زندگی_سکسی #فحشا #همجنسگرایی #تاریخ_ایران #روسپیگری #زن #سیاست #سکس #سکسوالیته #حرمسرا #استقلال_اقتصادی #فرهنگ_ایرانی
#ASocialHistoryOfSexualRelationsInIran
#WillemFloor #MohsenMinookherad
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
در این باره جوانان گویا پند عبید زاکانی را به گوش می گیرند: «دختر همسایه را از کون بگایید و گرد مُهر بکارت مگردید تا طریق امانت و دیانت و شفقت مسلمانی و حق همسایگی به جای آورده باشید و نیز به وقت عروسی دخترک در محل تهمت نباشد و از داماد خجالت نکشد و پیش خدا و خلق روسفید باشد.»
پسران همچنین برای برآوردن نیاز سکسی شان به جنده بازی روی می آورند، و این گرایشی ست که گویا در این دو دهه رو به افزایش گذاشته است.
📚 https://t.me/AntiReligion/121
🔚 پایان...
📎 #ویلم_فلور #محسن_مینوخرد #تاریخ_اجتماعی_روابط_سکسی_در_ایران #سکس_پیش_از_زناشویی #اسلام #بشر #رابطه_های_سکسی #زناشویی #شیعه #تابو #هنجارهای_سنتی #ازدواج #متعه #نقددین #زندگی_سکسی #فحشا #همجنسگرایی #تاریخ_ایران #روسپیگری #زن #سیاست #سکس #سکسوالیته #حرمسرا #استقلال_اقتصادی #فرهنگ_ایرانی
#ASocialHistoryOfSexualRelationsInIran
#WillemFloor #MohsenMinookherad
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
#راه_های_خروج_زنان_از_این_انقیاد
از نظر دوبوار شرکت زنان در کارهای تولیدی و فعال بودن در سیستم اقتصادی بسیار اهمیت دارد. او یکی از نتایج انقلاب صنعتی را شرکت زنان در کارهای تولیدی می داند. به باور او وجود زنان در عرصه ی اقتصادی درکنار مردان اگرچه بار فراوانی بر دوش زنان می گذارد ولی احترام مردان را به دنبال دارد. زنان روستایی علاوه بر انجام کار خانه و بچه داری پا به پای مردان در مزرعه مشغول کار هستند. در عین حال در میخانه ها و در عرصه عمومی هم حضور پُررنگ دارند.
#استقلال_اقتصادی به زن اجازه می دهد که آزادی عمل خود را حفظ کند. زن وابسته به طبقات پایین می تواند از خانه بیرون برود، به میخانه ها قدم بگذارد، تقریباً مانند مردها صاحب اختیار جسم خود باشد، شریک شوهر او و با خود و با او برابر است. فشار را در زمینه های اقتصادی تحمل می کند، نه در زمینه ی جنسی!
دوبووار معتقد است طبقات پایین زنان در شرایط بهتری زندگی می کنند. زنان کشاورز با آن که با زحمت بسیار زندگی می کنند و هم در مزرعه و هم خانه به شدت کار می کنند به دلیل احتیاج همسران شان بیشتر مورد احترام هستند. برعکس زنان طبقه بورژوا (طبقه مرفه و سرمایه دار) را انسان های وابسته ای می داند که اگر چه راحت زندگی می کنند، اما ارزش های انسانی آنها بسیار زیر سؤال می رود. چون آنها از فعالیت های اقتصادی دور هستند. زنان بورژوای مرفه از نظر دوبووار هیچ وقت نمی توانند مانند زنان کارگر استقلال خود را حفظ کنند.
از نظر دوبوار شرکت زنان در کارهای تولیدی و فعال بودن در سیستم اقتصادی بسیار اهمیت دارد. او یکی از نتایج انقلاب صنعتی را شرکت زنان در کارهای تولیدی می داند. به باور او وجود زنان در عرصه ی اقتصادی درکنار مردان اگرچه بار فراوانی بر دوش زنان می گذارد ولی احترام مردان را به دنبال دارد. زنان روستایی علاوه بر انجام کار خانه و بچه داری پا به پای مردان در مزرعه مشغول کار هستند. در عین حال در میخانه ها و در عرصه عمومی هم حضور پُررنگ دارند.
#استقلال_اقتصادی به زن اجازه می دهد که آزادی عمل خود را حفظ کند. زن وابسته به طبقات پایین می تواند از خانه بیرون برود، به میخانه ها قدم بگذارد، تقریباً مانند مردها صاحب اختیار جسم خود باشد، شریک شوهر او و با خود و با او برابر است. فشار را در زمینه های اقتصادی تحمل می کند، نه در زمینه ی جنسی!
دوبووار معتقد است طبقات پایین زنان در شرایط بهتری زندگی می کنند. زنان کشاورز با آن که با زحمت بسیار زندگی می کنند و هم در مزرعه و هم خانه به شدت کار می کنند به دلیل احتیاج همسران شان بیشتر مورد احترام هستند. برعکس زنان طبقه بورژوا (طبقه مرفه و سرمایه دار) را انسان های وابسته ای می داند که اگر چه راحت زندگی می کنند، اما ارزش های انسانی آنها بسیار زیر سؤال می رود. چون آنها از فعالیت های اقتصادی دور هستند. زنان بورژوای مرفه از نظر دوبووار هیچ وقت نمی توانند مانند زنان کارگر استقلال خود را حفظ کنند.
اگر مقاومت های زنانه شکل اصلی خود را نگرفته باشد، تسلیم شدن زنان و حل شدن آنان در نظام قدرت را در پی خواهد داشت. در واقع دنیایی که بر پایه منافع و #قدرت است اگر نیاز عاجلی به الگوهای #برابری زنان و مردان حس نکند طبعاً برای آن نیز تلاش نخواهد کرد.
رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.
این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.
در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.
از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!
🔚 پایان...
📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.
این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.
در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.
از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!
🔚 پایان...
📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
#دو_جنبه_رسوای_ازدواج_بورژوائی
#ازدواج در جوامع سرمايه داری به دو علت #ارتجاعی است. اولا، #وابستگي_اقتصادی زن به شوهر. در نتيجه اين وابستگی، زن به جايگاه فرودست رانده ميشود. اين فرودستي ممكن است بشكل عباراتي نظير اينكه بايد به شوهرش "عشق بورزد، افتخار كند و از وي اطاعت نمايد" در قانون نوشته شده باشد يا نباشد.
ثانيا، غير قابل فسخ بودن پيوند زناشوئی به لحاظ قانوني؛ يا لااقل فوق العاده مشكل بودن آن. تاكيد بر يك راه حل رسمي يعني پيوند داوطلبانه، معنايش اينست كه به جنبه دوم ستم موجود در ازدواج مشغول شويم. اما واقعيت آن است كه زنان (منجمله كساني كه ازدواج قانوني نكرده اند) حتي زمانيكه بسيار ناراضی اند فكر كسب رهائي را كنار ميگذارند، چون تامين اقتصادی خود و فرزندانشان را ناممكن مي بينند. اين مانع عمده بر سر راه آنهاست.
بنابراين #استقلال_اقتصادی زن شرط نخست هرگونه پيوند داوطلبانه حقيقیست. بدون چنين استقلالي، رهنمودهائی نظير پيوند داوطلبانه يا كمونها و يا عشق آزاد با هدف دگرگون كردن مناسبات ميان زن و مرد، آب در هاون كوبيدن است.
برای اينكه پيوندهای داوطلبانه واقعی باشند، استقلال مادي زنان يك پيش شرط مطلقا ضروري است. اما اين به هيچ وجه كافي نيست. مطالبات قانوني به خودي خود اين واقعيت را عوض نميكند كه پيوند ازدواج در اساس غير قابل فسخ محسوب ميشود. ايجاد انقلاب در تفكرات مردانه در مورد ارزش زن، بايد پشتوانه چنين مطالباتي باشد. نتيجه آزادي كامل در گسستن يك پيوند نبايد اين باشد كه مردان كماكان زنان را بعنوان اشياء دور انداختني مورد استفاده قرار دهند. چرا بايد اميد داشته باشيم كه قانوني كردن گسستن دلبخواه پيوند (كه يك سنت ديرينه مردانه است) حتي بشكل سطحي به تحولي كه آرزو داريم در مناسبات زن و مرد ايجاد شود، كمك كند؟ اين يك اميد واهي است. هدف ما از آزادي در تعويض شريك زندگي، كه قبلا امتياز اعلام نشده اي براي مردان بود، بايد ارزش گذاري مجدد بر دلايل يك زندگي مشترك باشد. فقط در اين صورت است كه اين آزادي، خصلت پيشرو خواهد داشت.
#ازدواج در جوامع سرمايه داری به دو علت #ارتجاعی است. اولا، #وابستگي_اقتصادی زن به شوهر. در نتيجه اين وابستگی، زن به جايگاه فرودست رانده ميشود. اين فرودستي ممكن است بشكل عباراتي نظير اينكه بايد به شوهرش "عشق بورزد، افتخار كند و از وي اطاعت نمايد" در قانون نوشته شده باشد يا نباشد.
ثانيا، غير قابل فسخ بودن پيوند زناشوئی به لحاظ قانوني؛ يا لااقل فوق العاده مشكل بودن آن. تاكيد بر يك راه حل رسمي يعني پيوند داوطلبانه، معنايش اينست كه به جنبه دوم ستم موجود در ازدواج مشغول شويم. اما واقعيت آن است كه زنان (منجمله كساني كه ازدواج قانوني نكرده اند) حتي زمانيكه بسيار ناراضی اند فكر كسب رهائي را كنار ميگذارند، چون تامين اقتصادی خود و فرزندانشان را ناممكن مي بينند. اين مانع عمده بر سر راه آنهاست.
بنابراين #استقلال_اقتصادی زن شرط نخست هرگونه پيوند داوطلبانه حقيقیست. بدون چنين استقلالي، رهنمودهائی نظير پيوند داوطلبانه يا كمونها و يا عشق آزاد با هدف دگرگون كردن مناسبات ميان زن و مرد، آب در هاون كوبيدن است.
برای اينكه پيوندهای داوطلبانه واقعی باشند، استقلال مادي زنان يك پيش شرط مطلقا ضروري است. اما اين به هيچ وجه كافي نيست. مطالبات قانوني به خودي خود اين واقعيت را عوض نميكند كه پيوند ازدواج در اساس غير قابل فسخ محسوب ميشود. ايجاد انقلاب در تفكرات مردانه در مورد ارزش زن، بايد پشتوانه چنين مطالباتي باشد. نتيجه آزادي كامل در گسستن يك پيوند نبايد اين باشد كه مردان كماكان زنان را بعنوان اشياء دور انداختني مورد استفاده قرار دهند. چرا بايد اميد داشته باشيم كه قانوني كردن گسستن دلبخواه پيوند (كه يك سنت ديرينه مردانه است) حتي بشكل سطحي به تحولي كه آرزو داريم در مناسبات زن و مرد ايجاد شود، كمك كند؟ اين يك اميد واهي است. هدف ما از آزادي در تعويض شريك زندگي، كه قبلا امتياز اعلام نشده اي براي مردان بود، بايد ارزش گذاري مجدد بر دلايل يك زندگي مشترك باشد. فقط در اين صورت است كه اين آزادي، خصلت پيشرو خواهد داشت.
#تجربه_ما
ما در تجربه اسارت خود در جمهوری اسلامی بارها با این استدلال حكومتیان و تئوریسین های مردسالار روبرو شده ایم كه #حق، حق است. #عدالت، عدالت است. #قانون، قانون است و بیطرف است و زن و مرد نمی شناسد! نیمی از آسمان با نگاه به قوانین مدنی چین انقلابی، پوچی و عوامفریبانه بودن این قبیل استدلالات را خوب نشان می دهد و به ما می گوید كه لازمه رفع #ستم و #نابرابری، تدوین قوانین تبعیض آمیز و نابرابر مثبت به نفع ستمدیدگان است. در جامعه ای كه اسیر نابرابری و #تبعیض_جنسیتی علیه زنان است، تنها قوانینی می تواند عادلانه باشد و به رفع ستمدیدگی و فرودستی زنان كمك كند كه به ضرر موقعیت برتر مردان در همه زمینه ها باشد.
#نیمی_از_آسمان، موضوع قانون و جنسیت را در زمینه هایی مثل اشتغال و دستمزد، آموزش و پرورش، خانواده و ازدواج و طلاق، روابط جنسی قبل از ازدواج و سقط جنین بررسی می كند.
احتیاج نیست كه ما با همه نظراتی كه #كلودی_بوروایل مطرح می كند موافق باشیم یا كل تجربه چین انقلابی در این زمینه را بی كم و كاست بدانیم. مساله اینست كه كتاب نیمی از آسمان ما را با به عمل درآمدن افکار پیشرو و انقلابی در مناسبات چند صد میلیون زن و مرد آشنا می كند و دریچه های بیشماری را به روی ما می گشاید تا بتوانیم گسترده تر و عمیق تر به یك مساله مهم اجتماعی و طبقاتی یعنی مساله #زن نگاه كنیم.
📚 https://t.me/AntiReligion/140
🔚 پایان...
📎 #نیمی_از_آسمان #كلودی_بوروایل #زن #زنان #چین #انقلاب #ستم_جنسیتی #مردسالاری #دین #ازدواج_ناخواسته #رادیکال #تغییر_ریشه_ای #فرهنگ_جنسی #سركوب_جنسی #سرمايه_داری #پرولتاريا #خانه_داری #پختن #شستن #عشق #نياز_مادی #استقلال_اقتصادی #سرمايه_داری #پيوندهای_داوطلبانه #بورژوازی #تبعیض_جنسیتی
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
ما در تجربه اسارت خود در جمهوری اسلامی بارها با این استدلال حكومتیان و تئوریسین های مردسالار روبرو شده ایم كه #حق، حق است. #عدالت، عدالت است. #قانون، قانون است و بیطرف است و زن و مرد نمی شناسد! نیمی از آسمان با نگاه به قوانین مدنی چین انقلابی، پوچی و عوامفریبانه بودن این قبیل استدلالات را خوب نشان می دهد و به ما می گوید كه لازمه رفع #ستم و #نابرابری، تدوین قوانین تبعیض آمیز و نابرابر مثبت به نفع ستمدیدگان است. در جامعه ای كه اسیر نابرابری و #تبعیض_جنسیتی علیه زنان است، تنها قوانینی می تواند عادلانه باشد و به رفع ستمدیدگی و فرودستی زنان كمك كند كه به ضرر موقعیت برتر مردان در همه زمینه ها باشد.
#نیمی_از_آسمان، موضوع قانون و جنسیت را در زمینه هایی مثل اشتغال و دستمزد، آموزش و پرورش، خانواده و ازدواج و طلاق، روابط جنسی قبل از ازدواج و سقط جنین بررسی می كند.
احتیاج نیست كه ما با همه نظراتی كه #كلودی_بوروایل مطرح می كند موافق باشیم یا كل تجربه چین انقلابی در این زمینه را بی كم و كاست بدانیم. مساله اینست كه كتاب نیمی از آسمان ما را با به عمل درآمدن افکار پیشرو و انقلابی در مناسبات چند صد میلیون زن و مرد آشنا می كند و دریچه های بیشماری را به روی ما می گشاید تا بتوانیم گسترده تر و عمیق تر به یك مساله مهم اجتماعی و طبقاتی یعنی مساله #زن نگاه كنیم.
📚 https://t.me/AntiReligion/140
🔚 پایان...
📎 #نیمی_از_آسمان #كلودی_بوروایل #زن #زنان #چین #انقلاب #ستم_جنسیتی #مردسالاری #دین #ازدواج_ناخواسته #رادیکال #تغییر_ریشه_ای #فرهنگ_جنسی #سركوب_جنسی #سرمايه_داری #پرولتاريا #خانه_داری #پختن #شستن #عشق #نياز_مادی #استقلال_اقتصادی #سرمايه_داری #پيوندهای_داوطلبانه #بورژوازی #تبعیض_جنسیتی
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
Telegram
Aпτiгeligioп
https://t.me/AntiReligionArchives/844